به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "راهبردهای شناختی تنظیم هیجان" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «راهبردهای شناختی تنظیم هیجان» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در مقالات مجلات علمی
  • راضیه بهرامی مشعوف*، صدیقه احمدی، محسن رسولی
    پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و رضایت زناشویی با نقش واسطه ای ابرازگری هیجانی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه معلمان زن متاهل شهرستان اسدآباد در سال تحصیلی 98-97 است که تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. در جمع آوری داده ها از پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (1989)، پرسش نامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان گارنفسکی (2001)، پرسش نامه ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر استفاده از روش های آمار توصیفی، در بخش آمار استنباطی از روش تحلیل مسیر با کمک نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این بود که از یک سو بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و ابرازگری هیجانی با رضایت زناشویی رابطه معنادار وجود دارد (P<0.01) و از سوی دیگر ابرازگری هیجانی در رابطه ی بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و رضایت زناشویی نقش واسطه ای ایفا می کند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر رضایت زناشویی اثر می گذارند و اثر راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر ابرازگری هیجانی و ابرازگری هیجانی بر رضایت زناشویی فقط به شکل مستقیم است. بنابراین با توجه به اهمیت رضایت زناشویی در زندگی افراد متاهل و نقش تعیین کننده ی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و ابرازگری هیجانی در رابطه با آن لزوم توجه و آگاه کردن افراد در رابطه با راهبردهای شناختی تنظیم هیجان وابرازگری هیجانی ضرورت می یابد.
    کلید واژگان: راهبردهای شناختی تنظیم هیجان, رضایت زناشویی, ابرازگری هیجانی
    Raziyeh Bahramimashoof *, Sedigheh Ahmadi, Mohsen Rasouli
    The purpose of this study was to determine the relationship between cognitive emotion regulation strategies and marital satisfaction with the mediating role of emotional expression.The research method is descriptive-correlational. The statistical population of the study consisted of all married female teachers in Asadabad in the school year of 2019-2020. 300 were selected as the statistical sample of the study through available sampling method. Data were collected using the Marital Satisfaction Questionnaire 1989), Cognitive Emotion Regulation Strategies Questionnaire (2001), and King and Emmons Emotional Expression Questionnaire 1990). In data analysis, in addition to using descriptive statistics Inferential statistics section was analyzed using AMOS software. The results indicated that there is a significant relationship between cognitive emotion regulation strategies and emotional expressiveness with marital satisfaction (P<0.01). On the other hand, emotional expression plays a mediating role in the relationship between cognitive emotion regulation strategies and marital satisfaction. The results also showed that cognitive emotion regulation strategies directly and indirectly influence marital satisfaction. And the effect of cognitive emotion regulation strategies on emotional arousal and emotional arousal on marital satisfaction is only direct. Therefore, considering the importance of marital satisfaction in married life and self-determination, cognitive strategies of emotion regulation and emotional expression are necessary to inform and inform people about cognitive strategies of emotional regulation and emotional adjustment.
    Keywords: Emotional expressivness, cognitive emotion regulation strategies, marital satisfaction
  • شیما شاملی، رضا چالمه *، کاظم خرم دل

    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر معنای زندگی و تجربه سوگ در نوجوانان سوگوار انجام شد. روش پژوهش حاضر، شبه‌آزمایشی و از نوع پیش‌آزمون - پس‌آزمون بود. جامعه آماری را کلیه دانش‌آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهرستان کازرون تشکیل می‌دادند که از بین آن‌ها 20 نفر که تجربه سوگ درجه یک داشتند به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی و مساوی در گروه‌های آزمایش و کنترل گمارده شدند. همه آزمودنی‌ها در مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون، پرسش‌نامه‌های تجربه سوگ و معنای زندگی را تکمیل کردند. آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی بر اساس مدل گرا، (2008) در هشت جلسه برای گروه آزمایش اجرا شدند. حاکی از آن بود که آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نمره کل تجربه سوگ و معنای زندگی و تمام مولفه‌های این دو متغیر، به‌جز جستجو برای معنا، اثربخشی معنی‌داری داشت (05/0 < p). باتوجه به یافته‌های پژوهش کنونی، می‌توان استفاده از مداخله تنظیم شناختی هیجان گراس را برای افزایش معنای زندگی و کاهش تجربه سوگ نوجوان سوگوار پیشنهاد داد.

    کلید واژگان: تجربه سوگ, راهبردهای شناختی تنظیم هیجان, معنای زندگی
    Shima Shameli, reza chalmeh *, kazem khorramdel

    The purpose of this study was to determine the effectiveness of cognitive emotion regulation strategies on meaning in life and grief experience in bereaved adolescents. The present method was a quasi-experiment and a post-test, pre-test type. The statistical population consisted of all secondary school students in Kazeroon, among whom 20 students were selected who were experienced the grief of the immediate family by purposive sampling and randomly appointed in experimental and control groups. All participants completed the Grief Experience Questionnaire (GEQ) and the Meaning in Life (MIL) in the pre-test and post-test stages. Education of cognitive emotion regulation strategies was performed in eight sessions for the experimental group, based on the Grass model (2008). indicated the significant effect of the training of cognitive regulatory strategies on the total scores of GEQ, MIL, and all components of these two variables (P <0.05), except for the search for meaning. According to the current findings, cognitive emotion regulation strategies can be suggested to increase the meaning in life and reduce the experience of grief in adolescents.

    Keywords: Experiencing Grief, Cognitive Emotion Regulation Strategies, Life Meaning
  • محمدرضا برنا *، نجمه حمید، داود حیاتی
    هدف
    هدف پژوهش حاضر تعیین توان پیش ینی کنندگی ویژگی های شخصیتی، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، سبک های دلبستگی و سیستم های مغزی-رفتاری در پیش بینی آمادگی فعال و غیر فعال به اعتیاد و تکانشگری در دانشجویان بود.
    روش
    طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود که در سال تحصیلی 93-92 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش تعداد 360 دانشجو می باشد که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس آمادگی به اعتیاد، مقیاس تکانشگری بارت، پرسش نامه پنج عاملی شخصیت، پرسش نامه دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور، پرسش نامه سیستم های مغزی/رفتاری و پرسش نامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بود. جهت تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی کاننی استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد قوی ترین رابطه را با بعد اول کاننی بین متغیر تکانش گری از متغیرهای مجموعه اول (وابسته) و سیستم فعال ساز رفتاری از متغیرهای مجموعه دوم (مستقل) در نظر گرفت.
    نتیجه گیری
    فردی که سیستم فعال ساز رفتاری بالاتری دارد، تکانش گری بیشتری نیز خواهد داشت. این امر در درمان و پیش گیری حائز اهمیت شایان است.
    کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, راهبردهای شناختی تنظیم هیجان, سبک های دلبستگی, سیستم های مغزی, رفتاری
    Mohammadreza Borna *, Najmeh Hamid, Davood Hayati
    Objective
    This study aimed at determining personality traits, cognitive strategies of emotion regulation, attachment styles, and brain-behavioral systems as predictors of impulsiveness, active and non-active addiction potential among university students.
    Method
    All the male students of Azad University of Ahwaz in the academic year 2013-2014 constituted the statistical population of this study. The number of 360 students was selected from this population as the sample of the study via simple random sampling method. The participants filled out Addiction Potential Scale, Barrett Impulsiveness Scale, NEO-Five Factor Inventory, Hazan & Shaver's Attachment Scale, Behavioural Inhibition System and Behavioural Activation System (BIS/BAS) scale, and Cognitive Emotion Regulation Questionnaire. Pearson and Canonical correlation coefficients were used for data analysis.
    Results
    The results of canonical correlation analysis indicated that the strongest relationship with the first Canonical dimension existed between impulsiveness from the first set of variables (dependent) and Behavioral Activation System from the second set of variables (independent).
    Conclusion
    People with a higher Behavioral Activation System have also a higher level of impulsivity. This is of vital importance in the treatment and prevention cases.
    Keywords: personality traits, cognitive strategies of emotion regulation, attachment styles, brain, behavioral systems, active, non, active addiction potential
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال