به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « سرمایه » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «سرمایه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • ملیحه امانی، محمداسماعیل ریاحی*

    تغییر در سبک زندگی متاثر از مدرنیته و بالا رفتن آگاهی، موجب گرایش روز افزون زنان به حضور در عرصه های عمومی و فضاهای شهری شده است. در این پژوهش، با توجه به تجربه زیسته زنان و با استفاده از روش کیفی و استراتژی پدیدارشناسانه، در پی مطالعه مشکلات و محدودیت های اجتماعی- فرهنگی آنان در فضاهای شهر تهران هستیم. نمونه مورد مطالعه، 35 نفر از زنان 20 تا 67 ساله ساکن شهر تهران هستند که در سال 1400، با مراجعه به چندین نقطه پرتردد در مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز شهر تهران، مورد مصاحبه قرار گرفته اند. روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع است. طبق نتایج بدست آمده، مشکلات و محدودیت های اجتماعی- فرهنگی زنان در ارتباط با فضاهای شهر تهران، احساس عدم امنیت در فضاهای شهری، نمود فقر و عدم نشاط و سر زندگی در فضاهای شهری، به رسمیت شناخته نشدن و پذیرفته نشدن زنان در فضاهای عمومی شهر، فضاهای مردمحور، ابژه بودن زنان به لحاظ جنسی، وجود رفتارهای زننده مردانه، محدودیت های خانوادگی حضور زنان در فضاهای شهری، هنجارهای جنسیتی، محدودیت های ساختاری برای حضور زنان در برخی از فضاهای عمومی و استفاده از برخی وسایل نقلیه و ارزش ها و هنجارهای زن نجیب می باشد که تحت تاثیر سرمایه اقتصادی و فرهنگی و منطقه محل سکونت، کار و تردد، می تواند شدت و ضعف داشته باشد. همچنین نوع واکنش زنان در برابر این موانع و محدویت ها متفاوت است. زنان با مقاومت در برابر مشکلاتی که در فضاهای شهری با آن مواجه هستند، در پی دستیابی به کنشگری مدنی خلاق و تاثیرگذار می باشند. لازمه تحقق چنین امری، فعالیت نهادهایی مانند خانواده و نهادهای آموزشی در جهت تغییر در نگرش ها و روابط جنسیتی و فرهنگ سازی پذیرش زنان در عرصه های عمومی است.

    کلید واژگان: تهران, حضور زنان, سرمایه, فضاهای شهری, محدودیت های اجتماعی و فرهنگی}
    Malihe Amani, Mohammadesmaeil Riahi*

    The change in lifestyle is affected by modernity and increased awareness which has caused the increased tendency of women to be present in public and urban spaces. Using a qualitative method and a phenomenological strategy, this study sought to investigate women's socio-cultural problems and limitations in urban spaces of Tehran. The sample consists of 35 women between 20 and 67 years old living in Tehran in 2021 who were interviewed by visiting several crowded points in the north, south, east and west of Tehran. Purposive sampling with maximum dispersion has been applied. According to the results, the social-cultural problems and limitations of women in connection with urban spaces in Tehran are the feeling of insecurity in urban spaces, the appearance of poverty and lack of vitality in urban spaces, the non-recognition and acceptance of women in the public spaces of the city, people-oriented spaces , the objectification of women in terms of sex, the presence of unpleasant male behaviors, family restrictions on the presence of women in urban spaces, gender norms, structural restrictions on the presence of women in some public spaces and the use of certain vehicles and values ​​and norms of noble woman, affected by economic and cultural capital and district of residence, as well as work and transportation. In addition, women react differently to the obstacles and limitations. By resisting the facing challenges in urban spaces, women seek to achieve creative and effective civic activism. In order to realize this objective, institutions such as families and education shall act to change attitudes and gender relations and develop the culture of acceptance of women in public spaces.

    Keywords: Social, Cultural Limitations, Tehran, Urban Spaces, Women's Presence}
  • مریم نیری، منصور وثوقی*، مصطفی ازکیا
    تامل در الگوها و پسندهای غذایی کنشگران بدون در نظر گرفتن پیوند پیچیده ای که امروزه بین فرایندهای برساخت هویت و مصرفی شدن همه چیز شکل گرفته است امکان پذیر نیست. از این زاویه، مطالعه ذائقه و سلیقه مصرف کننده موضوع پژوهش های بسیاری در جامعه شناسی بوده است، به ویژه بدین جهت که در جامعه معاصر هویت کنشگران، با کم رنگ شدن سنت ها، به طرز روزافزونی  حول و حوش فرایندهای مصرف شکل می گیرد. مسئله اصلی پژوهش حاضر آن است که هویت اجتماعی افراد چگونه به میانجی انتخاب ها و پسندها و سلایق غذایی آنان برساخت می شود. برای تامل نظری در این مسئله، از نظریه تمایز بوردیو و نیز از نظریه بازاندیشی گیدنز استفاده شده است. روش مورد استفاده از جنس پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری، مشتریان 15-64 ساله رستوران ها و کافی شاپ های شهر تهران است که 400 نفر از آنان به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که تمایل به الگوهای غذایی لاکچری بیشترین فراوانی را در بین جامعه آماری دارد. هر اندازه که میزان سرمایه ها، به ویژه سرمایه اقتصادی، در میان مشتریان بیشتر باشد، این تمایل نیز بیشتر می شود. میل به انتخاب غذای لاکچری همچنین در میان مشتریانی که گرایش به نمایش پرستیژ و اعتبار اجتماعی فرهنگی خود دارند به وفور دیده می شود. این یافته موید آن مضمون نظری است که کنشگران در جامعه مصرفی تمایل دارند هویت اجتماعی خود را با اتکا به منطق مصرف لاکچری به نمایش بگذارند. در انتخاب الگوی غذایی، مشتریان می کوشند سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی خود را به نوعی سرمایه اقتصادی تبدیل کنند.
    کلید واژگان: هویت اجتماعی, الگوهای غذایی, ذایقه, سرمایه, تمایز}
    Maryam Nayeri, Mansoor Vosooghi *, Mostafa Azkia
    Food in the field of sociology and cultural studies generally has a strong connection with the issue of consumption. Examining the taste of the food consumer has been the subject of many researches in this field, on the other hand, in today's society, identity is formed incrementally with the fading of tradition, around the wildness of consumption processes. In this article, an attempt is made to investigate the sociological analysis of the construction of social identity through food alcove choices as the basis of differentiation and social similarity of Tehrani citizens based on Bourdieu's theory of differentiation and the role of capitals in the formation of habits, as well as Giddens' theory of reflexivity. The study method in this article is the survey method and using the researcher's questionnaire, 400 Tehrani citizens between 15-65 years of age have been investigated in 2018. The findings show that the luxurious or modern food alcove is the most frequent among the statistical population, the status of the amount of capital distribution is at the average level, with the increase in the amount of each of the capitals, the choice of the luxurious food pattern is more according to the model The research structure of economic capital has the greatest impact on the choice of a luxury food pattern. That is, people with higher economic capital tend to choose a luxury food pattern.
    Keywords: Social Identity, Food Patterns, Taste, Distinction, Capital}
  • سید محمدجواد گرجی*

    مفهوم سبک زندگی از عمده موضوعاتی است که جامعه شناسان اخیر به صورت ویژه به آن پرداخته اند. در تعاریف سبک زندگی دو بعد مورد توجه هستند: نگرش ها و کنش ها. علم جامعه شناسی متکفل بررسی هر دو بعد بوده است. در این مقاله یکی از ابعاد جهت دهنده به سبک زندگی یعنی ذائقه از دیدگاه متفکر بزرگ پی یر بوردیو مورد تامل قرار گرفته است. ذائقه در نظریه وی فرآورده ای از میدان و سرمایه هاست و مفهوم تمایز و مصرف آن را توضیح میدهند. مدرنیته با تغییر ذائقه شهروندان جامعه مدرن، آنها را به گونه ای متفاوت تحت استیالی خود درآورده است و برای تحقق آمال جامعه شناختی یعنی رهایی بشر و سبک زندگی انسانی، باید زمینه های کنشی او را که بخشی از آنها تحت عنوان ذائقه فهم میشوند به چرخه تبیین و تحقیق درآورد. در مجموع توجه ناکافی به جنبه های اخلاقی کنش، نادیده گرفتن نقش احساسات در روند استدلال و اولویت دادن به منافع به عنوان مبنایی برای رقابت اجتماعی از مهمترین نقدهای وارد بر نظریه بوردیو محسوب میشود.

    کلید واژگان: ذائقه, میدان, سرمایه, بوردیو, سبک زندگی}
  • ملیحه امانی، محمداسماعیل ریاحی، محمود شارع پور

    در این مطالعه، سعی بر آن بوده تا با استفاده از روش کیفی و استراتژی پدیدارشناسانه و همچنین انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساخت یافته، به نوعی سنخ شناسی در ارتباط با کنشگری زنان در فضاهای شهر تهران دست یابیم. روش نمونه گیری، هدفمند با حداکثر پراکندگی بوده است. نمونه مورد مطالعه 30 نفر از زنان ساکن شهر تهران هستند که در سال 1400، با مراجعه به چندین نقطه پرتردد در مناطق شمال، جنوب، شرق و غرب و مرکز شهر تهران مورد مصاحبه قرار گرفته اند. بر اساس نتایج بدست آمده، کنشگری زنان در فضاهای شهر تهران را می توان به کنشگری اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و فراغتی و کنشگری نمایشی و نابهنجار دسته بندی نمود. نتایج نشان می دهد که زنان در برخی از عرصه ها در فضای شهر تهران، مانند عرصه های فراغتی و همچنین در ارتباط با نوع پوشش و رفتار با وجود فشارها و محدودیت ها، کنشگری خلاقانه و فعال دارند و در برخی از عرصه ها مانند عرصه های اقتصادی، کنشگری زنان، منفعل و بیشتر در جهت تبعیت از ساختار موجود است. حضور زنان در عرصه های گوناگون فضای شهری می تواند زمینه ایجاد تحولات زیادی باشد که این امر مستلزم ایجاد تغییرات ساختاری و فرهنگی و تغییر نگرش نسبت به جایگاه زنان و به رسمیت شناختن توانمندی های آنان و توجه به نیازها و خواست ه های آنان در فضاهای شهری و ایجاد زمینه جهت اشتغال سالم و کنشگری فعال و خلاقانه زنان در فضاهای شهر تهران است.

    کلید واژگان: هران, حضور زنان, سرمایه, فضای شهری, کنشگری}
    Malihe Amani, MohammadEsmaeil Riahi, Mahmoud Sharepour

    In this study, it was sought to achieve a typology related to women's activism in urban spaces of Tehran using a qualitative approach with the phenomenological strategy. Data was collected using in-depth, semi-structured interviews and field observations. Purposive sampling with maximum dispersion was utilized. The sample consisted of 30 women living in Tehran who were interviewed by visiting several crowded points in the north, south, east and west side of Tehran. Data was analyzed using Thematic Analysis. According to the results, women's activism in the spaces of Tehran were classified into economic, social, cultural, sports and leisure activism and dramatic and abnormal activism. Women's activism in each of these areas varied according to their social, economic, and cultural status and capital. Results suggested that the existing structure in urban spaces of Tehran has caused women to be creative and active in some areas, such as leisure activities as well as in relation to the type of clothing and behavior in urban spaces despite the pressures and restrictions. Also women's activism is passive and more in line with the existing structure of some areas like economic domains. However, increasing women's presence in various domains of urban spaces can be the basis for many changes and transformations, which demands structural and cultural changes and changing attitudes towards the status of women, recognition of their capabilities and giving attention to their needs and desires in urban spaces of Tehran, also creating conditions for healthy employment and women's active and creative activism in various spaces of Tehran.

    Keywords: Activism, Capital, Tehran, Urban Spaces, Women's Presence}
  • محمد میرزایی*، حسن چاوشیان تبریزی، حمید عباداللهی چنذانق، آرش حیدری
    پرابلماتیک نوشتار حاضر چرخش ماتریالیستی وضعیت در فرایندهای پساجنگ و برآمدن رژیمی سراسر جدید از حقیقت است که منطق معنایی آن برتمام وضعیت حاکم است. دراین میان هرآن چه هستی متعینی یافته است درحکم داده ای ثانوی و همچون متافوری است که در پس آن و به گونه ای بس گانه می توان رد و اثرهای صامت و خاکستری این چرخش معنایی- فضایی را رویت پذیر ساخت. این نوشتار می کوشد به طرزی تبارشناسانه و با اتکا به تحلیل رو به پس، ضمن ترسیم مسیر های روبه زوال سامانه های معناساز پیشین از خلال استلزامات همنشینی زنجیره ای از عناصر ناهمگون نظیر جنگ، تحریم، کردارهای سیاسی و اجتماعی، مطالبات زنان و منازعات معرفت شناسانه، شرایط امکان این رژیم جدید حقیقت را در ابژه ی بدن و ایجابیت آن بازسازی کند. این بازسازی به برهم کنش انبوه ه ای از رویدادهای تاریخی حاضر در فضا و بالاخص فاکتورهای تغییردهنده ی الگوی بار بیماری ها درفضای پساجنگ مرکزیت می بخشد که با فراهم سازی شرایط اتصال کردارهای سیاسی و گفتارهای پزشکی درگرهگاه ایجاد شهر سالم و مدیریت بر آن و به میانجی ابداع قسمی جدید از سوژه مندی و حقیقت، سوژه های پساانقلابی را با راندن به هزارتوی آپاراتوس های دولتی، منقاد و مطیع می سازند
    کلید واژگان: انقلاب, بدن, پزشکی, جنگ, سرمایه}
    Mohammad Mirzaei *, Hassan Chavoshian, Hamid Ebadollahi Chanzanagh, Arash Heydari
    this paper while drawing downward paths of the previous meaning-making apparatus through imperatives of the coexistence of a chain of heterogeneous elements such as war, sanctions, political and social factors, women's demands and Epistemological conflicts, tries to reconstruct conditions for the possibility of this new regime of truth in the object of the body and its positivity. This reconstruction gives centrality to the interaction of a huge number of historical events that present in the situation and especially the changing factors of disease burden pattern in the post-war space, which by providing the conditions for conjunction of the political actions and medical discourse at the junction of creating a healthy city and managing it and by inventing a new type of subjectivity and truth, make the post-revolutionary subjects docile and obedient by eject them into the labyrinth of governmt apparatus.
    Keywords: Revolution, war . capital, body . medicine}
  • هدی رضایی روشن، علی رحمانی فیروزجاه*، امیرمنصور طهرانچیان، رضاعلی محسنی

    پژوهش پیش رو ضرورت بررسی نحوه تاثیر پیشرفت اجتماعی بر تولید ناخالص داخلی این دسته از کشورها را نمایان می سازد. آمارهای مربوط به شاخص توسعه انسانی، شاخص پیشرفت اجتماعی، سرمایه و اشتغال و همچنین تولید ناخالص داخلی سرانه در 104 کشور به ترتیب برگرفته از برنامه توسعه ملل متحد، شاخص پیشرفت اجتماعی و بانک جهانی در سال های 2014 تا 2018 می باشد. جهت بررسی تاثیر متغیرهای مذکور بر تولید ناخالص داخلی از روش داده های تابلویی با استفاده از نرم افزار Eviews10 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج برآورد داده های تابلویی در سال های موردبررسی نشان داد که تاثیر توسعه انسانی بر تولید ناخالص داخلی در دو گروه از کشورهای با درآمد متوسط به بالا و کشورهای با درآمد بالا افزایشی و معنی دار؛ اثر توسعه انسانی از کانال پیشرفت اجتماعی به تولید ناخالص داخلی در هر چهار گروه از کشورها تاثیر افزایشی و معنادار؛ درنهایت، سرمایه و اشتغال تاثیر افزایشی و معنادار بر تولید ناخالص داخلی سرانه در کشورهای با درآمد بالا دارد. پیشرفت اجتماعی به عنوان پل ارتباطی می تواند نقش فزاینده ای در انتقال اثر توسعه انسانی به تولید ناخالص داخلی داشته باشد؛ بنابراین، باید توجه ویژه ای به سطوح پیشرفت اجتماعی برای تقویت سطوح نیازهای اساسی انسان، زیرساخت های رفاه، فرصت ها در کشورها شود.

    کلید واژگان: پیشرفت اجتماعی, توسعه انسانی, سرمایه, اشتغال, تولید ناخالص داخلی سرانه}
    Hoda Rezaei Roshan, Ali Rahmani Firoozjah *, Amir Mansour Tehranchian, Rezaali Mohseni

    attention to social progress and human development for the creation and sustainability of the economy, especially in developing countries, is of particular importance and highlights the need to examine the impact of social progress on GDP of these countries.The statistics on the Human Development Index, the Human Development Index through the Social Progress Index, Capital and Employment Index, as well as GDP per capita in 104 countries are taken from the United Nations Development Program, the Social Development Index and the World Bank from 2014 to 2018, respectively.In order to investigate the effect of these variables on GDP, panel data method has been analyzed using Eviews10 software.The results of estimating panel data in the studied years showed that the impact of human development on GDP in two groups of middle to high income countries and high income countries is increasing and significant;Social progress in the transfer of the effect of human development to GDP in all four groups of countries has an increasing and significant effect;Finally, capital and employment have a significant increase in GDP per capita in high-income countries.

    Keywords: social progress, Human development, Capital, Employment, GDP per capita}
  • اقدس پارسا*، سید علی هاشمیان فر، منصور حقیقتیان

    سرمایه اجتماعی به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک جامعه به عنوان منبع باارزش اشاره دارد. اما از آنجا که افراد جامعه در برقراری ارتباط و کمیت و کیفیت آن یکسان نبوده، تفاوت هایی ازجنبه های مختلف از جمله سرمایه جنسی بین آنها وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان سرمایه جنسی زنان به عنوان عاملی در تبیین تفاوت های سرمایه اجتماعی است. پژوهش حاضر با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. نمونه آماری شامل 668 نفر از ز نان بالای 18سال شهراصفهان است . یافته ها نشان داد بین سرمایه جنسی وابعاد سرمایه اجتماعی ارتباط معنا داری وجوددارد. تفاوت معناداری در موردتاثیرگذاری باورهای فرهنگی واعتقادی برنگرش زنان نسبت به سرمایه جنسی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی سن، وضعیت تاهل، تحصیلات ، وضعیت اشتغال، وضعیت اقتصادی، میزان درآمد ونوع شغل وجوددارد.

    کلید واژگان: سرمایه جنسی, سرمایه اجتماعی, باور فرهنگی و اعتقادی, سرمایه}
    Achdas Parsa *, Seyedali Hashemianfar, Mansour Haghighatian

    Social capital refers to links and connections among members of a community as a valuable source. But since people in the community do not have the same relationship and quantity and quality, there are differences between different sexes, includingeroticecapital. The purpose of this study is to examine the level of sexual capital of women as a factor in explaining the differences in social capital. The present study was conducted using survey method and using researcher-made questionnaire. The statistical sample consists of 680 people aged over 18 years old in Isfahan. Findings show that there is a meaningful relationship between capital capital and social capital. There is a significant difference in the effect of cultural and verbal beliefs on women's attitudes towards sexual capital based on demographic variables such as age, marital status, education, employment status, economic status, income level and job type.

    Keywords: erotice Capital, Social Capital, Cultural Belief, Capital}
  • رقیه ولایتی، داود ابراهیم پور*، محمدباقر علیزاده اقدم، محمد عباس زاده

     هدف پژوهش بررسی تاثیر سرمایه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی بر ساختار توزیع قدرت در خانواده می باشد.تحقیق ازنوع کاربردی وپیمایش است. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 375 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای بدست آمد. شیوه گردآوری، پرسشنامه محقق ساخته با اعتبار محتوایی و صوری و پایایی آن با آلفای کرونباخ بدست آمد. مبانی نظری:«نظریه بوردیو، پاتنام، نظریه منابع و..» می باشد. برای تحلیل داده ها از spss18 وAmos استفاده شده است. نتایج نشان داد بین سرمایه اقتصادی و ابعاد سرمایه اجتماعی ،بعد تجسم یافته سرمایه فرهنگی با ساختار توزیع قدرت در خانواده رابطه مستقیم دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سرمایه اقتصادی، ابعاد سرمایه اجتماعی و بعد تجسم یافته سرمایه فرهنگی به عنوان متغیرهای اثرگذار در الگو باقی مانده است. متغیرهای تحقیق ، 12درصد ساختار توزیع قدرت در خانواده را تبیین می کنند و 88 درصد از واریانس توسط متغیرهای خارج از موضوع پژوهش قابل تبیین می باشد. بین (سن، وضعیت تاهل ، تحصیلات) و ساختار توزیع قدرت در خانواده رابطه معنی داری وجود نداشت.و ساختار قدرت در خانواده های دانشجویان دختر دموکراتیک تر از پسر می باشد.

    کلید واژگان: سرمایه, توزیع قدرت خانواده, فرهنگی, اقتصادی, اجتماعی}
    Rogaye Velayati, Davood Ebrahimpoor *, Mohamadbager Alizadeagdam, Mohamad Abaszadeh

    The purpose of this study is to investigate the effect of social, cultural and economic capital on the structure of power distribution in the family. The research is of applied and survey type.the statistical population is the students of the Islamic Azad University of Tabriz. The method of collection was a questionnaire with content and face validity and its reliability was obtained with Cronbach's alpha. Theoretical foundations: "Bourdieu's theory, Putnam, resource theory, etc." Spss18 and Amos were used to analyze the data. The results showed that between economic capital and the dimensions of social capital, the embodied dimension of cultural capital has a direct relationship with the power distribution structure in the family. The results of stepwise multiple regression analysis showed that economic capital, dimensions of social capital and the embodied dimension of cultural capital remained as influential variables in the model. The research variables explain 12% of the power distribution structure in the family and 88% of the variance can be explained by variables outside the research subject. There was no significant relationship between (age, marital status, education) and the power distribution structure in the family. And the power structure in female student families is more democratic than male.

    Keywords: Capital, family power distribution, Cultural, Economic, Social}
  • حسین دهقان*، طلیعه خادمیان، کریم یزدانی هوجقان

    کشورهایی که در حال توسعه هستند یا به اصطلاح بازارهای نوظهوری دارند، توجه به سرمایه گذاری خارجی در آنها امری حیاتی است. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل اجتماعی، فرهنگی موثر بر سرمایه گذاری خارجی در استان آذربایجان شرقی انجام گرفته است. متغیرهای تحقیق شامل اعتماد اجتماعی متقابل، مشارکت گرایی، نوگرایی و اختلافات فرهنگی و متغیر وابسته سرمایه گذاری خارجی بود. در این تحقیق از نظریه های مختلف از جمله نظریه پارسنز، لرنر، کلمن، میردال و گیدنز استفاده شده است. روش تحقیق، پیمایشی و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. نتایج بدست آمده از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی نشانگر اعتبار و پایایی بالای سوالات بودند. جامعه آماری، مسیولین حوزه سرمایه گذاریهای خارجی و سرمایه گذاران خارجی در شهرهای تبریز و جلفا بودند. حجم نمونه با روش کوکران انجام گرفت که تعداد 429 نفر در حوزه سرمایه گذاری خارجی بدست آمد. در نهایت نمونه های مورد نظر با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تحلیل دو متغیره از پیرسون و تحلیل چند متغیره از رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل شده، نشان داد که بین متغیرهای مستقل با وابسته همبستگی وجود دارد. در تحلیل چند متغیره از بین متغیرهای وارد شده به روش گام به گام، متغیر اعتماد اجتماعی متقابل به دلیل اینکه از ضریب پیش بینی بالایی برخوردار بود، به عنوان متغیری انتخاب شد که بیشترین اثر را بر متغیر وابسته داشت. 

    کلید واژگان: سرمایه, سرمایه گذاری, سرمایه گذاری خارجی, رشد, توسعه}
    Hosein Dehgan *, Talieh Khademian, Karim Yazdani

    It is vital to pay attention to foreign investment in developing countries or the ones with emerging markets. The aim of this study was to identify social and cultural factors affecting foreign investment in Iran’s East Azerbaijan province. The research variables include mutual social trust, participation, modernity and cultural differences and the dependent variable in this research is foreign investment. In this research, different theories have been used, including the theory of Parsons, Lerner, Coleman, Myrdal and Giddens. The research method was surveying and questionnaires were used to collect data. The results obtained from Cronbach's alpha and factor analysis showed high validity and reliability of the questions. The statistical population was from among the officials of foreign investment and foreign investors in the cities of Tabriz and Julfa. The sample size was done by Cochran's method, which obtained 429 people in the field of foreign investment. Finally, the samples were selected by proportional stratified sampling method and simple random sampling method. Pearson was used for bivariate analysis and regression was used for multivariate analysis. The results showed that there is a correlation between independent and dependent variables. In the multivariate analysis, among the variables introduced in the step-by-step method, the mutual social trust variable was selected as the variable that had the greatest effect on the dependent variable because it had a high prediction coefficient.

    Keywords: Capital, investment, Foreign Investment, Growth, Development}
  • احمدرضا دالوند*، حمیدرضا عباسیان، مهدی روان شادنیا، احسان الله ضیغمی

    بهره وری کارکنان تابع و معلول عملکرد مدیران سازمان به طور عامل و فعالیت های مدیریت منابع انسانی به طور خاص است. مجموعه ای از فعالیت های هماهنگ مدیریت منابع انسانی می تواند نگرش و رفتارهای کارکنان را تقویت کند. بذل توجه به ارتقای استراتژیک و راهبردی که پایه های توسعه منابع انسانی را بنا می-نهد، بسیار ضروری و منطقی به نظر می رسد، محققان معتقدند، هنوز معلوم نیست راهبردهای مدیریت سرمایه انسانی، چگونه و از طریق کدام فرآیندها، سازمان را تحت تاثیر خود قرار می دهند و از طرفی فرآیند ارزیابی نیروی انسانی، یکی از فرآیندهای پیچیده و بسیار مهم در سازمان ها است که نیازمند شناسایی راهبردهای ارتقای سطح بهره وری به تفکیک مشاغل راهبردی، کلیدی و عملیاتی به منظور پایش دوره ای، جذب و استخدام سرمایه ی انسانی است. در همین راستا، در مقاله ی حاضر محقق مبتنی بر روش توصیفی و بر اساس راهبردهای سازمان کمیته امداد امام خمینی (ره) به عنوان یک سازمان ماموریت محور در امر محرومین و مستضعفان کشور با شناسایی معیارهای موثر در بهره-وری سرمایه ی انسانی در شش بعد تخصصی شامل: مدیریتی، تصمیم گیری، شاخص های ارتباطی، توانایی ها، سایر مهارت ها و مرتبط با کسب کار از طریق مطالعه ی پژوهش های مرتبط به ارایه ی چارچوب نظری تحقیق پرداخت و با استفاده از رویکرد فازی و نظرسنجی از خبرگان معیارها وزن دهی شدند.

    کلید واژگان: سرمایه, بهره وری, عملیاتی, راهبردی, پشتیبانی}
    Ahmadreza Dalvand *, HamidReza Abassian, Mehdi Ravanshadniya, Ehsanollah Zeyghami

    Employee productivity is a function of the performance of managers in the organization and human resource management activities in particular. A set of coordinated human resource management activities can enhance employee attitudes and behaviors. It seems very necessary and logical to pay attention to the strategic and strategic development that lays the foundation for human resource development. Researchers believe that it is not yet clear how and through which processes human capital management strategies On the other hand, the process of manpower evaluation is one of the complex and very important processes in organizations that need to identify strategies to improve the level of productivity by strategic, key and operational jobs in order to periodically monitor, Attracting and hiring is human capital. In this regard, in the present article, a researcher based on a descriptive method and based on the strategies of Imam Khomeini Relief Committee as a mission-oriented organization in the deprived and oppressed of the country by identifying effective criteria in the productivity of human capital In six specialized dimensions including: management, decision making, communication indicators, abilities, other skills and related to business through the study of related research to provide a theoretical framework for research and using Criteria were weighted from a fuzzy approach and a survey of experts.

    Keywords: human, productivity, Operational}
  • حمیدرضا بازگلی، محمود صفری*، محمدنقی ایمانی

    این پژوهش با هدف طراحی الگوی توسعه سرمایه فرهنگی در نظام آموزش وپرورش انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی شامل مسیولین وزارت آموزش وپرورش و در بخش کمی شامل تمامی مدیران دبیرستان های متوسطه دوره دوم شهر تهران بود. حجم نمونه در بخش کیفی با اشباع نظری (20 نفر) و در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران 290 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته با 185 سوال بر مبنای مقیاس 5 گزینه ای بود. روایی پرسشنامه از نظر محتوایی از طریق چند نفر از خبرگان، روایی سازه شاملهمگرا از طریق محاسبه میانگین واریانس استخراج شده و روایی واگرا از طریق محاسبه جذر AVE به تایید رسید. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی برای ابعاد پرسشنامه بالاتر از 7/0 به دست آمد.نتایج به دست آمده به شناسایی 10 مولفه و 185 شاخص منجر شد که 5 مولفه اثرگذار شامل هویت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، تعاملات خانوادگی، مصرف رسانه و سبک زندگی و 5 بعد اثرپذیر پیشرفت تحصیلی، توانمندسازی دانش آموزان، مسئولیت پذیری اجتماعی، مقبولیت اجتماعی و شادی دانش آموزان تاثیر دارند. نتایج دیگر نشان داد که وضعیت موجود مولفه های شناسایی شده در توسعه سرمایه فرهنگی در نظام آموزش وپرورش مطلوب است.

    کلید واژگان: سرمایه, سرمایه فرهنگی, هویت اجتماعی, سرمایه اجتماعی}
    Hamidreza Bazgoli, Mahmoud Safari *, MohammadNaqi Imani

    The aim of this study was to design a model for the development of cultural capital in the education system. The present study was applied in terms of purpose and in terms of data collection was a mixed research (qualitative-quantitative). The statistical population in the qualitative part included academic and organizational experts including the officials of the Ministry of Education and in the quantitative part included all high school principals in the second year of Tehran. The sample size was estimated in the qualitative part with theoretical saturation (20 people) and in the quantitative part based on Cochran's formula 290 people. The data collection tool was semi-structured interview in the qualitative part and a researcher-made questionnaire with 185 questions based on a 5-item scale in the quantitative part. The content validity of the questionnaire was confirmed by several experts, the construct validity of the inclusions was confirmed by calculating the trough and the validity of the questionnaire was confirmed by calculating the square root of the AVE. The reliability of the questionnaire was obtained through Cronbach's alpha and the combined reliability coefficient for the dimensions of the questionnaire was higher than 0.7. The results led to the identification of 10 components and 185 indicators, of which 5 effective components including social identity, social capital, family interactions, consumption Media and lifestyle and 5 effective dimensions of academic achievement, student empowerment, social responsibility, social acceptance and student happiness are influential. Other results showed that the current situation of the identified components in the development of cultural capital in the education system is favorable.

    Keywords: capital, cultural capital, social identity, Social Capital}
  • فردین محمدی*، کمال خالق پناه، محسن نوغانی دخت، مهدی کرمانی

    با توجه به این که بوردیو در آثار تجربی و نظری خویش ایده ی مدرنیته، تحول، توسعه و تکامل جوامع را به طور غیر مستقیم مطرح نموده است، مساله ی اصلی تحقیق حاضر حول این موضوع متمرکز است که توسعه در آثار بوردیو چگونه نمود یافته است؟ و چه ویژگی هایی دارد؟ نتایج مرور نظام مند آرای بوردیو نشان می دهد توسعه از دیدگاه بوردیو عبارت است از تغییر جوامع سنتی یکپارچه و متحد به جوامعی متکثر و منفک به لحاظ میدان، سرمایه و عادت واره که با ویژگی هایی از قبیل استقلال نسبی، کارکرد، حجم سرمایه، منازعه و منطق و روابط ارگانیک همراه است (جوامع مدرن). در این راستا توسعه دارای دو مرحله ی به هم پیوسته است که عبارت است از: «مرحله ی اول: گذار از جامعه ی سنتی به جامعه ی مدرن» و «مرحله ی دوم: تمایزیافتگی در جامعه ی مدرن». به لحاظ ویژگی ها و عوامل موثر بر توسعه ی جوامع، بوردیو معتقد است که توسعه از یک سو، امری ارزشی و از سوی دیگر، واقعیتی چند بعدی است که در چارچوب تغییر مبتنی بر تفکیک همه جانبه قرار دارد.

    کلید واژگان: بوردیو, توسعه, تمایز, میدان, عادت واره, سرمایه}
    Fardin Mohammadi *, Kamal Khaleghpanah, Mehdi Kermani, Mohsen Noghani Dokht

    In that Bourdieu has indirectly raised the idea of modernity, development, and evolution in his experimental in him works, the main problem is how has peresented development theory in bourdieu works? And it what have charactristics? The results of works bourdieu sistematic review showed that development is change from treditional society with charictristics such as integrality to distinctioned society as field, capital and habitus with with charictristics such as function, straggle, law and organic relations. Developments also have two steps that is first step: The transition from treditional society to moden society and second step: distinctioned in modern society. Bourdieu belived that development is value object in one hand, and it is reality of multi-deminitions that is based on all-sided distinctioned in change framwork the other hand. He argues that development obstecle is integralilty belive and unequal relations of society in international field and dominat implemention of powerfull society, development factor are Comprehensive dictinction, increasingly Comprehensive distinction, gathered most capital forms in huge and contribute, and obtain and maintananec Relative independence of differnce fields in modern society. He emphesise on agent role in development to additional structure.

    Keywords: Bourdieu, Development, Distinction, Field, Capital, Habitus}
  • آهو تعلیمی*، بهروز محمودی بختیاری
    چگونگی شکلگیری و ساختار یافتن میدان تئاتر نوین عصر مشروطه ایران، قطبهای تئاتری این دوره و تکوین زیر میدانهای آن، زمینه مورد بحث این پژوهش میباشد. تئاتر نوین ایران کمی پیش از آغاز مشروطیت بین سالهای 1280 تا 1300 به مثابه یک میدان شکل پیدا کرد. این فرایند حاصل تغییر در نظام سرمایه و عادتواره های کنشگران آن بود که با ایجاد بدعت در سبکها و فرمهای متداول نمایش این دوره، خواهان استفاده از تئاتر نوین به عنوان ابزاری جهت اعتلای فرهنگ عموم و آگاهی بخشی سیاسی جامعه بودند. چگونگی حرکت و فعالیت این گروه ها، جایگاه و مواضع عاملان گروه ها به لحاظ اجتماعی و هنری، نوع سرمایه و عادتواره های آنان و چگونگی ارتباطشان با ساختار سیاسی حاکم و قطب نمایش عامه پسند از مهمترین پرسشهای مطرح شده در این پژوهش میباشد. در انتها درمییابیم تئاتر نوین عصر مشروطه دارای تمایز قابل تاملی از نمایش عامه پسند آن دوره و حاصل سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و نمادین برآمده از جریان مشروطیت است و در مسیر کاملا متفاوتی از نمایش عامه پسند جریان دارد. این پژوهش در تحلیل محتوای خود از شیوه ساختارگرایی تکوینی پیر بوردیو بالاخص مفاهیم تمایز، میدان و سرمایه بهره گرفته است.
    کلید واژگان: نمایش عصر مشروطه, تئاتر نوین عصر مشروطه, تمایز, سرمایه, میدان}
    Ahoo Taalimi *, Behrouz Mahmodi Bakhtiari
    How the modern theater field of Iran’s Constitutionalism age is formed and organized and the theater poles of this age and appearance of sub-fields, is discussed in this study. The modern theater of Iran was formed a little before the beginning of Constitutionalism from 1901 to 1921 as a field. This process was result of change in the capital system and habitus of its actors that through innovating in the conventional styles and forms of play of this period, desired to use the modern theater as a tool to promote the public culture and political awareness of society. How the group made movement and activity, the status and position of the groups’ agents in terms of social and artistic situation, the type of their capital and habitus and their relationship with the governing political structure and the popular play pole of the age are among the most important questions of this research. In the end, we find that the modern theatre of the Constitutionalism era has a considerable distinction from the popular play of that time and is result of the cultural, social and symbolic capitals evolved from the Constitutionalism movement, a distinction that sets it in a path wholly different from the popular play of this time. This study has utilized Pierre Bourdieu's formative structuralism, in particular, the concepts of distinction, field and capital for its content analysis.
    Keywords: Play in the Controversial era, The modern theater of Controversial era, distinction, capital, field}
  • غلامرضا غفاری، فرشاد مومنی، نریمان یوسفی*
    مقدمه
    نیروی انسانی محرک اصلی و موتور توسعه جوامع است به گونه ای که تولید ارزش و انباشت سرمایه و در بیانی جامع تر توسعه بدون مشارکت نیروی انسانی بسیار سخت و غیرممکن است. دراین بین، درحالی که نیمی از جمعیت جوامع را زنان تشکیل می دهند، نرخ مشارکت آنان در اقتصادها بسیار ناهمگون و از دامنه تغییرات بسیار بالایی برخوردار است. باوجوداینکه مشارکت زنان در بازار کار متاثر از متغیرهای عاملیتی و ساختاری است، به نظر می رسد دامنه بالای تغییرات این نرخ در بین کشورها دلالت موکدی بر نقش متغیرهای کلان و ساختاری دارد.
    روش
    مقاله حاضر با دستمایه قرار دادن سازه سرمایه بر آن است که با استفاده از داده های موجود انتشاریافته توسط سازمان بین المللی کار و موسسه لگاتم به بررسی رابطه و تاثیر انواع سرمایه بر مشارکت اقتصادی زنان در بین کشورهای اتحادیه اروپا و خاورمیانه بپردازد.
    یافته ها
     کشورهای اتحادیه اروپا با نرخ بالای مشارکت اقتصادی زنان و کشورهای خاورمیانه با مقدار پایین این نرخ تفاوت معناداری در برخورداری از سرمایه و انواع آن (سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی و سرمایه نهادی) دارند. به عبارتی، بین برخورداری از انواع سرمایه و مشارکت اقتصادی زنان در کشورهای مورد بررسی همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین، تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که سرمایه های مذکور حدود 70 درصد تغییرات مشارکت اقتصادی زنان در کشورهای موردمطالعه را تبیین می کند.
    بحث
    سرمایه، ظرفیت و پتانسیل مثبتی است که کنشهای اقتصادی شهروندان را تسهیل می کند. ازاین رو، شرایط خوب نهادی، مادی و اجتماعی می تواند مشارکت اقتصادی را تسهیل نماید. از سویی دیگر، جوامعی که در آنها انواع سرمایه به وفور هست، نابرابرهای جنسیتی ازجمله دسترسی به انواع سرمایه حداقل است. بنابراین، رونق انواع سرمایه و کاهش نابرابری جنسیتی بستری است که مشارکت اقتصادی زنان می تواند از مسیر آن محقق می شود.
    کلید واژگان: توسعه, سرمایه, کشورهای اتحادیه اروپا, کشورهای خاورمیانه, مشارکت اقتصادی زنان}
    Gholamreza Ghafari, Farshad Momeni, Nariman Yousefi*
    Introduction
    In modern development literature, there are a lot of discussions about participation, especially economic participation. Economic participation is the essential part of economic development and lack of plating the participation backgrounds will challenge social system, as well as economic system. Labour force is main stimulus and jmpetus for developing societies, so that the production of value and cumulatjon of capital, and in general, development without labour force participation is impossible. According to functional viewpoint, economic participation is the background of survival and development of social system. Inasmuch as one of the signs of development of societies is female economic participation, and their access to economic opportunities and employment represents their social status in different countries, so the status of women as half of the labour force potential of societies has made their economic acts to be of high importance, The statistical analyses indicate that female economic participation rate is very heterogeneous and has a wide range. According to International Labour Organization estimates in 2016, the average of economic participation rate in women aged 15 years and older is 52.3%, and its maximum and minimum values are respectively 86.3 and 12%. Furthermore, the investigation of female economic participation rate in developing and developed countries shows that European developed countries (European :::union:::: EU) have high economic participation rate, but the Middle East countries such as Iran have quite lower level of the participation. Although female participation in labour market is affected by agency and structural factors, it seems that the wide range of changes of this rate accents the role of major and structural variables. Therefore, the major aim of this paper is to study the impact of capital construct (economic, institutional and social capitals) on female economic participation.
    Method
    This paper was done using documentary method and secondary analysis of existing data. The statistical society of the research is European :::union::: and Middle East countries. The data published by Legatum Institute and International Labour Force Organization (ILO) were used. Besides, the level of observation and unit of analysis in this project is major.
    Findings
    According to the results, European countries have higher female economic participation rate than Middle East countries. The average of this rate in European and Middle East countries is respectively 50.4% and 29.3%. Indeed, although the average of total capital index in EU countries is 65.8%, it is 49.1% in Middle East countries, and there is a big difference between them. This condition, more or less, occurs in all subindexes and indicators of this index. Segregaton of two studied countries groups on scattergram chart indicates that Middle East countries in capital index and its subindexes are poorer than EU countries. This result is in line with the theoretical viewpoint, and it refers to the classification of the developing degree of the countries according to economic participation rate. The study of distribution of capital kinds also shows that the highest difference belongs to institutional capital and the next levels belong to social and economic capitals respectively, and all declared differences were found to be statistically significant.
    Analytically, there is a positive and significant correlation between female economic participation rate in the studied countries and total capital index and its sub-indexes.The amount of this correlation with total capital index, institutional capital, economic capital, and social capital is respectively .794, .793, .765 and .688.Moreover, linear regression analysis represents that about 70% of female economic participation rate in the studied countries is explained by capital kinds, and only the remained 30% will be explained by the other variables unnoticed in this project. This result clearly emphasizes the impact of major and constructional variables on female economic participation in labour market. Standardized coefficient (β) amount also suggests that institutional capitals have more important role for declaring the female participation in labour market (0.746). The next levels for declaring the female economic participation in labour market belong to economic (0.613) and social (0.526) capitals.
    Discussion
    Female labour force participation is one of the signs of development and due to its own reasons and outcomes it can be regarded as an economic-social phenomenon. As mentioned earlier, both economic and non-economic factors affect this subject. Therefore, the aim of this project is to investigate the role of capital construct on female labour force participation in European :::union::: and Middle East countries.
    Economic participation is a field in which actors act in it in proportion to have some kinds of capital. Therefore, capital is the positive capacity and potential for facilitating the economic actions. In other words, good institutional, financial, and social conditions can be suitable backgrounds for people and female economic participation as well. Whereas, in societies where wealth capitals, gender inequalities such as unequal access to capitals is low or paralle to Lerner and World Economic Forum findings, high gender inequalities and discriminations, such as inequality in access to resources and capitals in developing countries of Middle East is supposed to exist. Therefore, affluence of capital kinds and also decrease of gender inequalities will increase women’s inputs to economic fields and facilitate their economic participation. By preparing these facilities, it is hoped that unused human resource capacity in Middle East countries will be used in the future.
    In comparison with pervious researche studies, the results of this project are in accordance with development and economic participation hypothesis which focuses on U-form relation between entering the women to labour market and development in a passing society from tradition to modernity, and Lerner’s findings (2004) that insist on limited social attendance and economic participation of women caused by capital leakage and gender inequality in Middle East countries. Also the observed strong and positive relationship between economic capitals and female labour force participation in the present research confirms the asserted relationsships between economic capacities and female labour force participation in the previous studies (Seraj, 1984; Clark et al., 1991; Bloom & Brender, 1993; Safai Pour & Zadvali Khajeh, 2016). the positive relation between education and female labour force participation documented in static study of Yakubu (2010) and the findings of the panel study of Klasen and Lamanna (2009) was supported by the results of this project.
    The first innovation of the present study is the empirical documentation of the effect of institutional capitals on female labour force participation in the studied countries. In general, excellent institutional and economic conditions make the society grow and social capitals facilitate the female labour force participation. Another innovation is doing an international comparative- analytical investigation in two groups of countries with very different conditions for female labour market. The previous studies conducted at international level were simply descriptive, without purposeful classification of the different groups of countries, and the number of variables was limited.
    Keywords: capital, development, european :::union:::, countries, female economic participation, Middle East countries}
  • فهیمه ملک زاده *
    مضاربه از مسائل اقتصادی است که از روز نخست تدوین فقه وجود داشته است. فقهای اولیه شیعه از شیخ صدوق تا شهید اول و… تا امام خمینی به بحث درباره مضاربه پرداخته اند و کتاب هایی نگاشته اند که به عنوان جوامع اولیه فقهی به یادگار مانده است.
    در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای تدوین شده است بر آنیم که تبیین کنیم، مضاربه ضرورتی اجتماعی دارد که همان به حرکت درآوردن سرمایه ثابت و نقدی است، و جامعه اسلامی روزبه روز ضرورت آن را بیشتر احساس می کند خصوصا جامعه ای که می خواهد از نظام ربوی که آن را خلاف مشی دینی و اعتقادی خود می داند، دوری کند.
    نوشتار حاضر درصدد است پاره ای از مباحث فقهی سیاست های پولی از دیدگاه امام خمینی را مطرح کند و ازآنجایی که ایشان و سایر فقها به بررسی فقهی این موضوع به طور مستقیم پرداخته اند، به ناچار این مباحث را از فتاوای ایشان در سایر ابواب فقهی برداشت نموده ایم. بدین جهت، ممکن است بعضی از این اظهارنظرها و برداشت ها یقینی نباشد و تنها ما را به ظن و گمان رهنمون سازد. امید است که این مقاله مقدمه ای برای پژوهش گسترده تر محققان و اساتید محترم گردد و با تبیین این گونه موضوعات از طرف دانشگاه و اجتهاد حوزه های علمیه، به احکام قطعی در این مسائل نائل گردیم.
    کلید واژگان: مضاربه, اوراق بهادار, اوراق قرضه, عامل, سرمایه, سود}
    Fahimeh Malekzadeh*

    Profit and loss sharing (PLS) is one of the economic issues that was in force since the inception of Islamic jurisprudence. The early Shia jurists from Sheikh Saduq to Shahid Awwal (Muhammad Jamaluddin al-Makki al-Amili al-Jizzini) and to Imam Khomeini have discussed profit and loss sharing in their books that are now used as the first reference books on PLS.
    In this descriptive-analytical research, which has been developed based on library studies, we intend to clarify the fact that profit and loss sharing is a social necessity which accelerates fixed and cash capital turnover. The Islamic society feels the need to PLS charging more than before to comply with the prohibition of interest – that goes counter to religious code of conduct.
    This paper intends to review some of Imam Khomeini’s jurisprudential discussions on monetary policies. Since Imam Khomeini, along with other jurists, have directly discussed the profit and loss sharing mechanism, we have directly taken these discussions from his other jurisprudential works. Therefore, some viewpoints and understandings may not be a hundred percent certain and may cause skepticism and conjecture. It is hoped that this paper will be an introduction to more research works by the researchers and academicians for clarification of these urgent financial matters on the part of the universities and theological schools in order to reach resolute decrees on these issues.
    Keywords: profit, loss sharing, PLS, securities, bonds, agent, capital, profit}
  • یعقوب احمدی، سالار مرادی
    در سالیان اخیر و با رشد اینترنت و فناوری های اجتماعی آنلاین، پرسش های متعددی در رابطه با نوع، شدت، کیفیت و وسعت فعالیت های مدنی در جهان مبتنی بر شبکه های اجتماعی مطرح شده است. این نوشتار با توجه به اثرگذاری شبکه های اجتماعی آنلاین در انتخابات های اخیر از 1388 به این سو و رویدادهای پس از آن، درصدد ارزیابی اثر سرمایه اجتماعی موجود در شبکه های آنلاین بر فرهنگ شهروندی شهروندان شهر سنندج برآمده است. این پژوهش به روش توصیفی از نوع همبستگی و با کاربرد پیمایش انجام پذیرفته است. پرسشنامه مرکب از پرسش های استاندارد دیمیتری ویلیامز و پرسشنامه محقق ساخته برای فرهنگ شهروندی بوده است که مبتنی بر اعتبار و پایایی مناسب و به شیوه نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای در میان 400 نفر از پاسخگویان توزیع گردید. یافته ها حاکی از سطح متوسط میانگین فرهنگ شهروندی و توجه بیشتر به مشارکت مدنی بوده است. در میان مولفه های مشارکت مدنی، ابعاد نگرشی و باوری بیش از مولفه های حوزه رفتاری یا عملی مورد توجه شهروندان بوده است. نتایج استنباطی نیز حاکی از آن است که مهمترین بعد سرمایه اجتماعی اثرگذار بر فرهنگ شهروندی، سرمایه اجتماعی برون گروهی موجود در فضای مجازی بوده است
    کلید واژگان: سرمایه, سرمایه اجتماعی, شبکه های اجتماعی, فرهنگ, فرهنگ شهروندی}
    Yaghoub Ahmadi, Salar Moradi
    In recent years and with the growth of the Internet and online social technologies, many questions have been raised regarding the type, quality and extent of social activities in the world based on social networks. Considering the influence of online social networks on recent elections from the year 2009 until now and its following incidents, the present study aims to evaluate the effect of the social capital present in online networks on the citizenship culture of the citizens of Sanandaj. The method of the study was that of a correlational descriptive research and it employed a survey method. The questionnaire was comprised of Dmitri Williams’ standard questions and a researcher-made questionnaire for citizenship culture which had appropriate validity and reliability and was distributed to 400 respondents with the method of multistage cluster sampling. Findings show a medium of the citizenship culture average, and the focus has more been on civic engagement. From the components of civic engagement, the dimensions of attitude and belief were more regarded by the citizens rather than the components of behavior or action. The inferential results also show that the most important dimension of social capital influencing the citizenship culture is the bridging social capital present in the online space
    Keywords: Capital, social capital, social networks, culture, citizenship culture}
  • مریم غلامرضا بروجردی، سروش فتحی

    با توجه به پیشرفت چشمگیر تکنولوژی ومتناسب با دگرگونی شکل حوزه خصوصی تعامل و تقابل انسانها با یک دیگر اشکال دیگری به خود گرفته بطوریکه که حضور فیزیکی افراد حذف و به حضوری مجازی تبدیل شده است. با توجه به کنشهای متعامل در جهت پاسخگویی به نیازهای بشری و عدم امکان حذف آن ، شکل دیگری از زندگی اجتماعی را رقم زده است، بدین مفهوم که فعالیتهای انسانی از فضای واقعی به فضای مجازی مهاجرت کرده است.در این میان مفاهیم علوم اجتماعی نیز بار معنایی خودرا به شکل دیگری با گذر زمان نمود پر رنگتری پیدا کرده اند، بطوریکه مفهوم سرمایه اجتماعی با ابعاد مشارکت، اعتماد، وهمبستگی میان اعضای یک گروه و یا چند گروه که در حال تبادل اطلاعات در فضای دیگری هستند، نظام ساختارمند و هدفمندی را شکل می دهند تا به سوی دستیابی به هدف ارزشمند زندگی اجتماعی رهنمون شوند .بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی سطح سرمایه اجتماعی در بین کاربران جوان شبکه های اجتماعی مجازی می باشد که با روش پیمایشی انجام شده و ابزار گرد اوری اطلاعات پرسشنامه می باشد و از شیوه نمونه گیری تصادفی به جمع اوری داده ها از تعداد 400 نفرنمونه (که براساس فرمول کوکران تعیین گردیده است) پرداخته است. یافته ها نشان داد سطح اعتماد ، مشارکت و همبستگی اجتماعی کاربران در فضای مجازی در حد بالایی است و در نتیجه سطح سرمایه اجتماعی کاربران از متوسط به بالاست . در نتیجه این واقعیت را باید پذیرفت که بسیاری از تعاملات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در فضای مجازی مورد اقبال کاربران می باشد که می تواند تاثیر چشمگیری در زندگی افراد داشته باشد.بطوریکه قطع این ارتباط می تواند شریان زندگی افراد را در زمینه های مختلف مختل کند.

    کلید واژگان: فضای مجازی, اعتماد, همبستگی, مشارکت اجتماعی, سرمایه}
    Maryam Gholamreza borogerdi, Soroush Fathi

    Considering the remarkable technological progress and the transformation of the form of the private sphere of interaction and interaction of human beings with one another, there are other forms in which the physical presence of individuals has been eliminated and turned into virtual presence. Due to the interactive actions in response to human needs and the impossibility of eliminating it, it has shaped another form of social life, in the sense that human activities migrated from the real space to the virtual space. In addition, the concepts of social sciences are also load Semantically their form in another way, with the passage of time, so that the concept of social capital with the dimensions of participation, trust, and solidarity between members of a group or several groups that are exchanging information in another space form a structured and purposeful system So that they can lead to the achievement of a valuable social life goal Target

    Keywords: Virtual space, Trust, solidarity, social partnership, capital}
  • حسین محمودیان، مسعود کوچانی اصفهانی*
    میزان مسئولیت پذیری سلامت نوجوانان و جوانان نقش بسزایی در تعیین وضعیت سلامت آن ها در دوره های آتی زندگی آن ها دارد. امروزه، سرمایه ها به عنوان دارایی های افراد فراتر از داشته های اقتصادی است. سرمایه های فرهنگی و اجتماعی در کنار سرمایه اقتصادی نقش عمده ای را در رفتارهای اجتماعی افراد بازی می کند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دانش آموزان بر میزان مسئولیت پذیری سلامت آنها می باشد. چارچوب نظری به کار گرفته در تحقیق حاضر، ترکیبی از نظریه سرمایه بوردیو و سبک زندگی گیدنز است. جامعه آماری، دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز است و نمونه آماری 391 نفری پسر و دختر با استفاده از فرمول کوکران مورد بررسی قرار گرفته است. روش نمونه گیری، روش طبقه ای چند مرحله ای بوده است با استفاده از آمار آموزش و پرورش شیراز اعمال شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که به طور کلی، میزان مسئولیت پذیری سلامت دانش آموزان نامناسب است. میزان مسئولیت پذیری سلامت دانش آموزان به لحاظ جنسیت، وضع تحصیلی و تجربه بیماری خاص تفاوت معناداری ندارد. سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی به صورت مستقیم و سرمایه اقتصادی به صورت غیرمستقیم و به واسطه سرمایه فرهنگی، بر میزان مسئولیت پذیری سلامت تاثیر مثبت دارند. به طور کلی تحقیق حاضر، اهمیت سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در تبیین مسئولیت پذیری سلامت دانش آموزان نشان می دهد.
    کلید واژگان: سرمایه, سلامت اجتماعی, مسئولیت پذیری سلامت, شیراز}
  • صدیقه شعاع*، مهران سهراب زاده
    اوقات فراغت از موضوعات مهم جامعه شناسی است. این مطالعه با روشی کیفی در صدد تبیین سبک های گذران اوقات فراغت به عنوان بخش مهمی از سبک زندگی است. بر این اساس با روش نظریه زمینه ای با 35 نفر از جوانان 17 تا 37 ساله شهر شیراز در سال1396 مصاحبه نیمه ساخته انجام گرفت که برای گزینش آنها روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. در این مطالعه داده های حاصل از مصاحبه با روش کد گذاری نظری تجزیه و تحلیل گردید . در بررسی عوامل موثر بر نحوه گذران فراغت پنج مقوله سرمایه های اقتصادی، سرمایه فرهنگی ، سرمایه اجتماعی ، مناسبات خانوادگی (وضعیت تاهل، داشتن فرزند و رضایت از زندگی زناشویی)، و عوامل زمینه ای (سن و جنس) و در بررسی پیامدا نتخاب سبک فراغتی مخاطبین پنج مقوله اجتماعی شدن، هویت یابی، بالا رفتن توانایی، کسب لذت و سلامت جسمی و روانی استخراج شد. همچنین در این مطالعه مقوله فراغت پدیده ای منعطف و متاثر از سرمایه های خانواده به عنوان مقوله هسته ای تشخیص داده شد که حاکی از آن است که گرچه کنشگران دارای قدرت آزادی و انتخاب هستند و تنوع فعالیت های فراغتی زیاد است اما عوامل ساختاری انتخاب های کنشگران را را محدود نموده است و ناچارنموده با توجه به سرمایه های موجود به سبک زندگی متمایزی گرایش یافته و الگوی گذران فراغت ویژه ای را برگزینند.
    کلید واژگان: اوقات فراغت, الگو های فراغتی, فرهنگ, سرمایه, سبک زندگی}
  • حسین کرمانی*، علی آتش زر
    هدف این مقاله مطالعه رابطه روزنامه نگاری و توییتر در ایران است. در حال حاضر رسانه های اجتماعی نقش مهمی در زندگی روزمره شهروندان یافته اند. دراین بین، توییتر به دلیل ویژگی هایی که دارد، بیش از بقیه رسانه های اجتماعی در حوزه روزنامه نگاری نقش ایفا می کند؛ بنابراین در این مقاله تلاش کردیم تا مشخص سازیم کاربران توییتر تا چه میزان با روزنامه نگاران ایرانی عضو توییتر آشنا هستند و این روزنامه نگاران چقدر برای آن ها معتبر هستند. همچنین با مبنا قرار دادن نظریه میدان بوردیو و مفاهیم کردار و همچنین انواع سرمایه، وضعیت کردارها و سرمایه های روزنامه نگاران ایرانی و عوامل موثر بر آن ها در توییتر را مشخص کردیم.
    روش تحقیق ما «پیمایش آنلاین» بود. ما دو نمونه به حجم 217 نفر از کاربران و 230 نفر از روزنامه نگاران را انتخاب کردیم. نتایج تحقیق نشان داد که آشنایی کاربران با روزنامه نگاران اندک است، اما آن ها عمدتا اخبار خود را از توییتر و تلگرام دریافت می کنند. همچنین مشخص شد که سه کردار مشارکت عمومی، رابطه با منبع و یادداشت برداری عمومی بیشتر تحت تاثیر استفاده از توییتر قرار می گیرد. علاوه بر این، یافته ها نشان داد که سرمایه اقتصادی و نمادین روزنامه نگاران به میزان بسیار کمی تحت تاثیر استفاده آن ها از توییتر قرارگرفته است، درحالی که سرمایه های اجتماعی و فرهنگی تغییرات بیشتری داشته اند.
    کلید واژگان: روزنامه نگاری, روزنامه نگاری شهروندی, توییتر, رسانه های اجتماعی, بوردیو, کردار, سرمایه, اعتبار}
    Hossein Kermani *, Ali Atash Zar
    This paper tries to identify how journalism and Twitter affect each other in Iran. Nowadays, social media become a part of the users’ everyday life and, Twitter as one of the favorite ones is considered as the most convenient media in journalism, regarding its affordances and technical potentials. Therefore, using Bourdieu’s notions, we try to assess the relationship between Iranian users and journalists in Twitter. Moreover, we measure the journalists’ credibility for users. Furthermore, we identify how journalistic practices and journalists’ capitals are affected by Twitter’s usage. In order to do the survey, we chose 217 users and 230 journalists using in purposive and snowball samplings. Results show that users rarely know journalists in Twitter but, they mainly use Twitter and Telegram as their news sources. Additionally, findings confirm that public engagement, sourcing and public note-taking are practices affecting by Twitter’s usage more than other ones. Finally, the research suggest that Twitter’s usage has not significant impact on journalists’ economic and symbolic capitals, while their cultural and social capitals are mainly increased by using of Twitter.
    Keywords: Journalism, Citizen Journalism, Twitter, Social Media, Bourdieu}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال