به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "هویت جنسیتی" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «هویت جنسیتی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • راحله کاردوانی*، معصومه نفیسی راد
    در دهه های اخیر، تحولات عمیق و گسترده جهانی، سبب کاهش مطلوبیت الگوی زن سنتی و بحران هویت در سازگاری نقش های سنتی و مدرن شده است. در زمینه هویت زنان در ایران، پژوهش های بسیاری صورت گرفته است. به منظور فهم یکپارچه مسائل و راهبردها و آگاهی از خلاء های پژوهشی در این حوزه، خوانشی ثانویه از آنها ضروری است. هدف پژوهش حاضر مرور نظام مند پژوهش های منتشر شده در حوزه ی هویت زنان در ایران در دو دهه 80 و 90 است که در جستجوی اولیه، جمعا 421 پژوهش کمی و کیفی بوده و بعد از اعمال معیارهای ورود و خروج، در نهایت 67 پژوهش معتبر انتخاب شده است.نتایج نشان داد زمینه های هویت ساز زنان عمدتا تحصیلات و پایگاه اجتماعی و اقتصادی است و هر چه زنان دارای سن کمتر، تحصیلات بیشتر و پایگاه بالاتری باشند، میزان بازاندیشی در مورد هویت جنسیتی بیشتر است. اگرچه هویت زنان در ابعاد مختلفی شامل هویت فردی، هویت ملی، هویت اجتماعی، هویت دینی، هویت جنسیتی و هویت قومی یا محلی مهم و قابل بررسی است، اما در مطالعات دو دهه اخیر، عمدتا هویت اجتماعی و هویت جنسیتی، مورد توجه پژوهشگران بوده اند. در کشاکش و تقابل دو وجه هویت سنتی و مدرن، گفتمان جهانی بر محور هویت شخصی مدرن، در مقایسه با گفتمان سیاسی حاکم، تاثیر بیشتری بر زنان داشته است و زنان تحصیل کرده و شاغل که پایبندی مذهبی کمتری دارند بیش از سایر تیپ ها در برابر الگوی ارائه شده برای زنان از سوی گفتمان حاکم، مقاومت و تعارضات هویتی کمتری را تجربه میکنند.
    کلید واژگان: مرور نظام مند, هویت زنان, هویت جنسیتی, عوامل هویت ساز, هویت اجتماعی زنان
    Rahele Kardavani *, Masoumeh Nafisirad
    In the past few decades, there have been significant global changes that have led to a decline in the appeal of the conventional female image and have sparked a sense of uncertainty over the compatibility of traditional and contemporary gender roles. Numerous studies have been conducted in the realm of women's identity within the context of Iran. To have a comprehensive understanding of the difficulties and strategies, as well as to identify the existing research gaps within this discipline, it is imperative to engage in secondary reading. The objective of the present study is to conduct a systematic review of the scholarly literature pertaining to the topic of women's identity in Iran during the 2000s and 2010s. Initially, a total of 421 quantitative and qualitative studies were identified through a systematic search. Following the application of predetermined inclusion and exclusion criteria, a final selection of 67 relevant and reliable studies was made.
    Keywords: Systematic Review, Women's Identity, Gender Identity, Identity-Forming Factors, Women's Social Identity
  • پرستو ملکی، حسین دهقان*، طلیعه خادمیان
    هدف

    مدیریت بدن؛ رسیدگی، دستکاری و توجه به بدن است که تحت تاثیر عوامل متفاوت است و این پژوهش درصدد تبیین مدیریت بدن و عوامل ظاهری اثرگذار بر مدیریت بدن زنان شهر سنندج است. چارچوب نظری این تحقیق مبتنی بر نظریات آنتونی گیدنز و اروینگ گافمن است.

    روش

    روش تحقیق پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق‏ساخته است و حجم نمونه برابر با 441 نفر از زنان 25 تا 45 سال ساکن شهر سنندج که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند.

    یافته ها

    طبق نتایج بین مدیریت بدن و پذیرش اجتماعی، منزلت‏طلبی، تمایزطلبی و هویت جنسیتی رابطه معناداری وجود دارد و طبق آزمون رگرسیون؛ منزلت طلبی بیشترین تاثیر را بر شکل‏دهی مدیریت بدن دارد. در واقع دستکاری و تنظیم بدن از دیدگاه پاسخگویان، ابزاری برای دریافت تایید و مقبولیت اجتماعی است، تا بتواند با بدن و ظاهری متمایز هویت نو و عامه پسند ارائه کند.

    نتیجه نهایی:

     با این پژوهش می توان نتیجه گفت، مدیریت بدن از یک سو فرصتی برای بهبود وضعیت جسمانی و سلامتی و اتخاذ سبک زندگی سالم و از سوی دیگر تهدیدی برای سلامتی و اتخاذ سبک زندگی ناسالم و تظاهرگونه است و نکته مهم شیوه بهره ‏مندی از این فرصت با توجه به علاقه و تعلق زنان سنندجی به سبک پوششی، سبک تغذیه و سبک مصرفی قومی جهت توانمندسازی و نمایش هنر و هویت قومی برای ارتقاء جایگاه زنان سنندجی است. به همین منظور باید مسئولین با افزایش آگاهی و مهیا کردن بستر و شرایط از این فرصت، برای معرفی و الگوسازی بهره بگیرند.

    کلید واژگان: مدیریت بدن, تمایز طلبی, پذیرش اجتماعی, منزلت طلبی, هویت جنسیتی
    Parastoo Maleki, Hossein Dehghan *, Tallieh Khademian
    Introduction

    Body management; handling,manipulating and paying attention to the body is influenced by different factors and this research tries to explain the body managementand external factors affecting the body management of women in Sanandaj city.The theoretical framework of this research is based on the theories of Anthony Giddens and Erving Goffman.

    Method

    The survey research method and the research tool is a researcher-made questionnaire and the sample size is equal to 441 women aged 25 to 45 living in Sanandaj city,who were selected through multi-stage cluster sampling.

    Findings

    According to the results,there is a significant relationship between body management and social acceptance,dignity,discrimination and gender identity,and according to the regression test.In fact,from the point of view of the respondents,manipulation and adjustment of the body is a tool to receive approval and social acceptance,so that it can present a new and popular identity with a distinctive body and appearance.With this research,it can be concluded that,on the one hand,body management is an opportunity to improve the physical condition and health and adopt a healthy lifestyle,and on the other hand,it is a threat to health and adopting an unhealthy and pretentious lifestyle,and the important thing is how to take advantage of this opportunity with Paying attention to the interest and belonging of Sanandji women to the clothing style,eating style and style of consumption is to empower and display the art and ethnic identity to improve the status of Sanandji women.For this purpose,the officials should take advantage of this opportunity to introduce and modelbyincreasing awarenessand preparing the platform and conditions.

    Keywords: Body Management, Differentiation, Social Acceptance, Dignity Seeking, Gender Identity
  • عاطفه امروزی*، محمدحسین بیاضی

    هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه ی طرح واره ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی و اختلالات رفتاری نوجوانان دختر بود. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم ناحیه 4 شهر مشهد و والدین آن ها که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بودند. جامعه این پژوهش شامل 369 نفر از دانش آموزان و والدین آن ها بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (2003)، پرسشنامه هویت جنسیتی بم (1974)، پرسشنامه اختلالات رفتاری آیشنباخ و سکولار (2001) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده چندبعدی زیمت و همکاران (1988) بودند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین طرح واره ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی نوجوانان دختر در سطح P˂0.05 رابطه معنادار و معکوس حاصل شده است. همچنین بین طرح واره ناسازگار اولیه والدین با اختلالات رفتاری نوجوانان دختر در سطح P˂0.05 رابطه معنادار و مستقیم حاصل شد. علاوه بر آن نتایج نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی و رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه والدین با اختلالات رفتاری نوجوانان دختر دارای نقش میانجی بود.

    کلید واژگان: طرح واره های ناسازگار اولیه, هویت جنسیتی, اختلالات رفتاری, حمایت اجتماعی ادراک شده, دختران
    Atefeh Emrouzi *, Mohammadhosein Bayazi

    The aim of this study was to determine the mediating role of perceived social support in the relationship between parents' initial maladaptive schema with gender identity and behavioral disorders in female adolescents. The present study is a descriptive-correlation and the statistical population of the study was all female high school students in Mashhad and their parents who were studying in the 98-99 academic year. The sample of this study includes 369 students and their parents who were selected by multi-stage cluster sampling. The research instruments included Zimet et al.'s (1988) Multidimensional Perceived Social Support Questionnaire, Young's Early maladaptive Schemas Questionnaire (2003), Bam Gender Identity Questionnaire (1974), and the Eisenbach Behavioral Disorders Questionnaire (Form 11-18). Research data were analyzed using Pearson correlation coefficient and path analysis. The results showed that perceived social support has a mediating role in the relationship between parents' early maladaptive schemas and gender identity and the relationship between early parental maladaptive schemas and behavioral disorders in female adolescents. Also, there is a significant negative relationship between parents 'initial maladaptive schema with female gender identity and neutral female adolescents and a positive and significant relationship between parents' initial maladaptive schema with female adolescent behavioral disorders.

    Keywords: Perceived Social Support, Early Maladaptive Schema, Gender Identity, Behavioral Disorders, Girls
  • هانیه مهدیار، الهام اکبری*، طوبی شاکری
    هدف

    در این مقاله تلاش شده تا به بازنمایی هویت جنسیتی در کتب درسی دوره متوسطه دوم پرداخته شود. ایده اصلی این مقاله این است که الگوهای جنسیتی در جامعه به واسطه ابزارهای گفتمانی مسلط بازتولید شده و سعی در طبیعی سازی برخی نقش های جنسیتی موجود و یا استمرار آنان در جامعه را دارند. یکی از مهمترین این ابزارها کتاب های درسی است که تلاش دارد در دوران حساس اجتماعی شدن و فرهنگی شدن الگوهای مسلط و مرحج جنسیتی را برای شکل دهی به هویت جنسیتی نوجوانان درونی سازی کند و این کار را از طریق برجسته سازی نقش های مرجع و مطلوب در کتاب های درسی انجام می دهد.

    روش شناسی: 

    برای پاسخ به سوال پژوهش و ارزیابی مساله، از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل متون درسی دوره متوسطه دوم استفاده شد. واحد تحلیل در این پژوهش شخصیت های زن و مرد در غالب تصاویر و نوشتار بوده است. جامعه نمونه پژوهش شامل کتاب های درسی متوسطه دوم (در سه پایه اول، دوم و سوم) بود. در این پژوهش از نمونه گیری هدفمند استفاده شد و تمام محتواهایی که به نوعی به مسائل مرتبط با جنسیت پرداخته اند، مورد تحلیل قرار گرفته است.

    یافته ها

    نتایج این پژوهش ها تائید مفروض اصلی این پژوهش بوده و نشان می دهد که الگوهای هویتی سنتی در بازنمایی های هویتی زنانه در کتب درسی در ابعاد مختلف آن وجود داشته به گونه ای که بازتولید کننده هویت های سنتی برای زنان به عنوان الگوهایی از زن نمونه و موفق بوده است. همچنین داده های ما نشان می دهد که این متون سعی در طبیعی سازی این الگوهای هویتی داشته است و تلاش کرده است تا با مطلوب نشان دادن برخی از نقش های سنتی زن درون خانواده، فعالیت های نقشی و اجتماعی زنان را به عنوان امری فرعی در هویت آنان نشان دهد. به نظر می رسد در این راستا کتاب های درسی به میزان زیادی تغییرات اجتماعی درون جامعه را نادیده گرفته و یا آن را به عنوان آسیب اجتماعی معرفی می کند. بر همین مبنا هویت مطلوب زنانه از نظر گفتمان اصلی، شامل زنان خانه داری می شود که تلاش دارند تا نقش های خانه داری را به شکل مطلوبی انجام دهند. از این رو زن موفق کسی خواهد بود که بتواند به بهترین وجهی در جهت رضایت همسر و فرزندان خود حرکت کرده باشد. بنابراین عمدتا مواردی نظیر احساس مادرانگی، برخورداری از عواطف و احساسات، کانون مهرورزی و مواردی از این دست جزو مولفه های دختران دانش آموز در تفسیر هویت جنسیتی آنان بوده است که به مثابه نقطه قوت زنان در ایفای این نقش مورد تاکید قرار گرفته است. همچنین زمانی که زنان در کارهای خانه و تربیت فرزند نقش دارند و نقش مادر و خانه دار را ایفا می کنند، با نوعی مطلوبیت حسی و عاطفی همراه می شود.همچنین داده های به دست آمده نشان می دهد که در مقایسه با مردان، زنان به میزان بسیار کمتری در مشاغل بیرون و نقش های اجتماعی بازنمایی می شوند و به نظر می رسد، نظام آموزشی کنونی، با پنهان کردن و یا بازنمایی کمتر مشاغل زنان، سعی در افزایش تاکید بر نقش زنان در خانه دارد

    کلید واژگان: بازنمایی, هویت جنسیتی, زنانگی, مردانگی, گفتمان مدرسه
    Hanieh Mahdiyar, Elham Akbari *, Toba Shakeri
    Purpose

    In this article, an attempt was made to discuss the representation of gender identity in the textbooks of the second secondary school. The main idea of this article was that the gender patterns in the society are reproduced by means of dominant discourse and it is tried to naturalize some existing gender roles or their continuation in the society. One of the most important of these tools is textbooks, which try to internalize the dominant gender patterns in the sensitive period of socialization in order to shape the gender identity in teenagers and to do this, they highlight the desirable and reference roles in textbooks.

    Methodology

    To answer the research question, the qualitative content analysis method was used to analyze the textbooks of the second secondary school. The unit of analysis in this research was male and female characters in the majority of images and writing. The sample population of the research included the second secondary school textbooks (in the first, second and third grades). In this research, purposeful sampling was used, and all the contents that somehow dealt with issues related to gender were analyzed.

    Findings

    The research results supported the main hypothesis of this research and showed that traditional identity patterns existed in different dimensions of female identity representations in textbooks and that traditional female identities were indicated as exemplary and successful women. Also, our data showed that these texts aimed at naturalizing these identity patterns and tried to show women's social roles and activities as having secondary importance through displaying some of the traditional roles of women in the family as desirable. In this regard, it seems that the textbooks largely ignore the social changes in the society or introduce them as a social harm. On this basis, according to the main discourse in these textbooks, the ideal female identity is composed of housewives who try to fulfill their roles as housewives in a desirable way. Therefore, a successful woman will be the one who can move in the best way towards the satisfaction of her husband and children. Therefore, things such as the motherhood feelings, possessing emotions and feelings, being the center of affection and love, and the like are mainly among the components of gender identity interpretation for female students and playing this role is emphasized as a strength for women. Moreover, when women play a role in housework and raising children and play the role of mother and housewife, it is associated with a kind of sensory and emotional favorability. Also, the obtained data showed that compared to men, women are represented to a much lesser extent in outside jobs and social roles, and it seems that the current educational system tries to increase the emphasis on women's role in the home by hiding or underrepresentation of women's jobs.

    Keywords: : Representation, Gender Identity, Femininity, masculinity, school discourse
  • مرضیه امیربیک*، محمود بابایی
    زمینه و هدف

    اینترنت به عنوان یک فن آوری نوین ارتباطی باعث تحولات پیچیده و سریع در روابط انسانی و الگوهای ارتباطی شده است و تاثیر شگرفی بر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جوامع کنونی دارد. با توجه به گسترش شبکه های اجتماعی مجازی در بین جوانان من جمله فیس بوک، این تحقیق بر آن است که به ارایه تحلیل از رابطه این شبکه ها بر هویت جنسیتی جوانان، بپردازد.

    روش

    پژوهش حاضر با رویکرد کمی و از نوع پیمایش می باشد و داده های مورد نیاز از نمونه 248 نفری جمعیت آماری دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد و از طریق نمونه گیری طبقه ای جمع آوری گردیده است.

    یافته ها

    یافته های این بررسی نشان میدهد رابطه ی مثبتی بین بازتاب طرح واره های جنسیتی در شبکه های اجتماعی مجازی و هویت جنسیتی در زنان و مردان وجود دارد. همچنین رابطه ی مثبت و معنادار بین جامعه پذیری جنسیتی در رسانه اجتماعی مجازی از طریق بازنمایی از نقش های جنسیتی و هویت جنسیتی گروه زنان را نشان می دهد در حالیکه در مورد گروه مردان رابطه ی معناداری حاصل نشده است. سایر نتایج نشان می دهد، هرچه میزان فعالیت در رسانه های اجتماعی مجازی افزایش بیاید، میزان پذیرش و تعلق به هویت جنسیتی زنانگی کاهش می یابد، اما این رابطه در مورد مردان وجود ندارد.

    کلید واژگان: شبکه های اجتماعی مجازی, هویت جنسیتی, طرحواره های جنسیتی, جامعه پذیری جنسیتی
    Marzieh Amirbeik *, Mahmoud Babaie
    Background and purpose

    The Internet as a new communication technology has caused complex and rapid changes in human relationships and communication patterns and has a tremendous impact on the social and cultural structures of today's societies. Considering the expansion of virtual social networks among young people, including Facebook, this research aims to provide an analysis of the relationship of these networks on the gender identity of young people.

    Method

    The present research is a quantitative survey approach and the required data was collected from a sample of 248 students of Mashhad Azad University through stratified sampling.

    Findings

    The findings of this study show that there is a positive relationship between the reflection of gender stereotypes in virtual social networks and gender identity in men and women. It also shows a positive and significant relationship between gender socialization in virtual social media through the representation of gender roles and gender identity of the women's group, while no significant relationship has been achieved in the case of the men's group. Other results show that as the amount of activity in virtual social media increases, the amount of acceptance and belonging to the gender identity of femininity decreases, but this relationship does not exist in the case of men.Other results show that as the amount of activity in virtual social media increases, the amount of acceptance and belonging to the gender identity of femininity decreases, but this relationship does not exist in the case of men.Keywords: virtual social networks, gender identity, gender schemas, gender socialization.

    Keywords: virtual social networks, Gender Identity, Gender Schemas, Gender Socialization
  • مهری طیبی نیا*

    کتاب برساخت اجتماعی تفاوت؛ جنسیت در کلاس درس دانشگاهی، نوشته دکتر کرم حبیب پور گتابی، در سال 1397 تالیف شده است. این کتاب به واسطه بررسی ابعاد روش شناختی یک پژوهش آکادمیک در حوزه هویت جنسیتی، به ویژه هویت زنانه، و نیز توجه به ساحت علم در تجربه تفاوت جنسیتی و رویکردهای منتهی به ساختار و عاملیت در بازتولید و یا برساخت جنسیت قابل توجه است. کتاب مدعی غفلت جامعه شناسی در پرداختن به ابعاد فرهنگی و اجتماعی کلاس درس دانشگاهی است و از این جهت، به روایت تجربه جنسیتی در کلاس درس می پردازد. به نظر می رسد که علی رغم اهداف تعیین شده، سمت و سوی کتاب بیش از هر چیز در تلازم با امر جنسیتی قرار می گیرد و با طرح پیش فرض اریب جنسیتی در کلاس درس، در روش شناسی و فرایند اجرای پژوهش دچار اریب پژوهشی می شود. مصادیق تجربه تفاوت جنسیتی در متغیرهایی مورد بررسی قرار می گیرند که بیش از توجه به رویکردهای ساختار و عاملیت، متمرکز بر رویکردهای شناختی می شوند و مسیر پژوهش بیشتر بر تفکیک موضوعات در حوزه یادگیری متمرکز می شود. تفسیر داده ها، برخلاف ادعای کتاب و رویکردهای نظری مطرح شده، در مسیر برساخت گرایی قرار نگرفته است. در نهایت، نقش نهاد دانشگاه در تقویت تفاوت جنسیتی و یا تعدیل این تفاوت مشخص نیست و تفسیر و ارزیابی از دانشگاه و نقش آن در هویت سازی دانشجویان بیش از حالت فعال، در حالت منفعل صورت بندی شده است. یکی از چالش های اصلی این نقد مترتب بر سبک بیان مفاهیم احصاشده در بیان نتایج و تفسیر آن ها است. مفهوم سازی عناوین در ارایه نتایج پژوهش، خود در یک عاملیت پنهان، بازتولیدکننده کلیشه های جنسیتی خواهد بود. بنابراین، به منظور جنسیت زدایی از پژوهش های علمی، تحقیقات حوزه جنسیت بیش از هر چیز نیازمند شناخت واقعی از مسایل، عدم تعادل ها و گسست های اجتماعی است.

    کلید واژگان: برساخت هویت, هویت جنسیتی, کلاس درس دانشگاهی, آموزش عالی
    M. Tayebinia *

    The book entitled The Social Construction of Difference: Gender in the University Classroom was written by Dr. Karam Habibpour Getabi in 2017. This is notable for examining the methodological dimensions of an academic research in the field of gender identity, especially female identity, as well as paying attention to science in the experience of gender differences and approaches leading to structure and agency in the gender reproduction or construction. The book claims the neglect of sociology in dealing with the cultural and social dimensions of the university classroom, and hence, it talks about the narrative of gender experience in the classroom. It seems that despite the set goals, the direction of the book is more than anything related to the gender issue and with the default design of the gender bias in the classroom, the methodology and the research process will suffer bias, as well. The research path focuses more on the separation of subjects in the field of learning. Data interpretation, contrary to the claim of the book and the proposed theoretical approaches, has not been on the path of constructivism. Finally, the role of the university in strengthening the gender difference or adjusting this difference is unclear, and the interpretation and evaluation of the university and its role in identifying students is formulated in a passive rather than active mode. One of the main challenges of this critique is related to the style of expression of the collected concepts and their interpretation. In other words, the conceptualization of titles in the presentation of research results will reproduce gender stereotypes in a hidden agency. Therefore, in order to degenderize research requires more than anything else a real understanding of issues, imbalances and social discontinuities.

    Keywords: Identity construction, gender identity, University classroom, higher education
  • یحیی بوذری نژاد*، ابوالفضل اقبالی
    گروه های مرجع، الگوها و شیوه های زیست تاثیرگذار که به معرفی تیپ های ایدیال سبک زندگی در جوامع مختلف منجر می شوند، یکی از ابعاد مهم حوزه مطالعات اجتماعی هستند. در جامعه ایرانی، یکی از این الگوها و مراجع تاثیرگذار در تعیین شیوه های زیست و سبک زندگی، دین و سیره بزرگان دینی است. پژوهش هایی که درباره میزان دینداری و کیفیت آن در جامعه ایرانی صورت گرفته است، نشان از وجود الگوهای دینی در مناسبات زندگی ایرانیان دارد. به این ترتیب به نظر می رسد تبیین و معرفی الگوهای سبک زندگی دینی در بستر تاریخ و سیره بزرگان دین و معصومان (ع) در تعیین و جهت دهی به شیوه های زیست ایرانیان سهم موثری خواهد داشت. سیره حضرت زهرا (س) به مثابه یک الگوی فراتاریخی، ظرفیت عظیم و تاثیرگذاری برای استخراج الگوی زن مسلمان در شیون مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان دارد؛ بنابراین، این مقاله سیره ایشان را از منظر هویت جنسیتی و زنانگی بازخوانی می کند. روش تحقیق اسنادی است و از متون معتبر برای جمع آوری داده ها بهره گرفته شده است. همچنین پژوهش حاضر براساس مبانی هستی شناختی، انسان شناختی، دین شناختی و ارزش شناختی اسلامی، مولفه های هویت جنسیتی زنانه را در محورهای حجاب، حیا و عفت، همسری، مادری، خانه داری و حضور موثر اجتماعی تعریف می کند، هریک از آن ها را در سیره حضرت زهرا (س) بررسی تاریخی می کند و روایتی زنانه از منش و زیست فردی، خانوادگی و اجتماعی ایشان ارایه می دهد.
    کلید واژگان: هویت جنسیتی, حضرت زهرا (س), زنان, سیره
    Yahya Bouzarinejad *, Abolfazl Eghbali
    In social studies, reference groups, models, and effective methods of living are among the most significant elements contributing to the introduction of ideal lifestyle types across different societies. reference groups, models, and effective methods of living are among the most significant elements contributing to the introduction of ideal lifestyle types across different societies. Iranian society considers religion and religious leaders among the most effective models and references for determining lifestyles. Accordingly, studies conducted on the level and quality of religiosity in Iranian society demonstrate religious patterns in personal relationships among Iranians. Accordingly, studies conducted on the level and quality of religiosity in Iranian society demonstrate religious patterns in personal relationships among Iranians. Iranian society considers religion and religious leaders among the most effective models and references for determining lifestyles. Accordingly, studies conducted on the level and quality of religiosity in Iranian society demonstrate religious patterns in personal relationships among Iranians. Consequently, it appears that explaining and introducing religious lifestyle patterns in relation to history and the practical behavior of religious elders and innocents (PBUH) may have a substantial impact on determining and directing Iranian lifestyles. Accordingly, studies conducted on the level and quality of religiosity in Iranian society demonstrate religious patterns in personal relationships among Iranians. Consequently, it appears that explaining and introducing religious lifestyle patterns in relation to history and the practical behavior of religious elders and innocents (PBUH) may have a substantial impact on determining and directing Iranian lifestyles. Considering Hazrat Zahra's (S.A.) practical behavior as a transhistorical model, the model of Muslim women can be derived in many aspects of their personal, family, and social lives. Thus, this article attempts to interpret their practical behavior from a gender identity and femininity perspective. This study uses a documentary methodology and authentic texts were used for data collection. This study uses a documentary methodology and authentic texts were used for data collection. On the basis of the ontological, anthropological, religious-cognitive, and Islamic epistemic values, the present study identifies the components of femininity in the context of hijab, modesty and immaculacy, wifehood, motherhood, housekeeping, and meaningful social and described a female narrative of her traits and personal, family and social life.. And each Some of them have been reviewed historically in the practical conduct of Hazrat Zahra (S.A.) and described a female narrative of her traits and personal, family and social life. practical conduct (SIRAH) is a reference for many questions and issues of today's era, and referring to them can be a guide for people of science and thought, as well as policy makers of the country in various fields. Therefore, it is suggested that the study of practical conduct (SIRAH) should be placed on the agenda of the research people and the scientific community of the country.
    Keywords: Gender Identity, Hazrat Zahra (S.A.), Practical Conduct (SIRAH), Women
  • احمد دراهکی*، معصومه اخوان ارمکی، شیرین احمدنیا

    گسترش مدرنیته و جهانی شدن، به تنوع منابع هویت ساز و بازاندیشی در هویت های پیشین در بین زنان منجر شده است. روش این پژوهش، پیمایش و داده های تحقیق، با انتخاب 385 نفر از زنان همسردار 18-44 سال در نقاط شهری شهرستان کاشان براساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای گردآوری شده است. یافته ها حکایت از آن دارد که در تمامی ابعاد هویت جنسیتی مورد مطالعه به جز متغیرهای هویت مادری و مدیریت ظاهر بدن؛ میانگین نمره زنان بالاتر از میانگین مورد انتظار بوده است. تحلیل چندمتغیره نشان داد که از بین تمامی متغیرهای نگرشی هویت بازاندیشانه، تنها نوع نگرش به هویت مادری بر رفتار باروری زنان اثرگذار بود؛ به گونه ای که به موازات مدرن تر شدن آن، باروری زنان مورد مطالعه کاهش می یابد. همچنین نتایج تحلیل مسیر، بیانگر نقش واسطه ای و محوری هویت مادری در اثرگذاری غیرمستقیم برخی از متغیرهای هویت جنسیتی بر رفتار باروری بود. این یافته ضرورت توجه به هویت مادری را دوچندان می کند. ازآنجایی که زنان هویت خود را همچون گذشته در خانواده، نقش مادری و فرزنددار شدن خلاصه نمی کنند؛ توصیه می شود گسترش تسهیلات و برنامه های حمایتی از مادران و کاهش تعارضات بین نقش مادری با سایر منابع هویت ساز جدید زنان مانند اشتغال و تحصیلات در دستور کار سیاست های جمعیتی قرار گیرد.

    کلید واژگان: باروری, هویت جنسیتی, نگرش جنسیتی, بازاندیشی, کاشان
    Ahmad Dorahaki *, Masoumeh Akhwan Armaki, Shirin Ahmadnia

    The expansion of modernity and globalization has led to the diversity of identity sources and reflexivity of identities of the past among women. The method of this research is survey and by selecting 385 married women aged 18-44 years in urban areas of the city of Kashan by the multi-stage cluster sampling method. The results of this research indicate that in all dimensions of gender identity studied except for maternal identity and body image management, the average score of women is higher than the expected average. Multivariate analysis showed among all the attitude variables related to the reflexivity identity, only the attitude toward maternal identity had an effect on women's fertility; The fertility of the studied women decreases as it become more modern. Also, the results of the path analysis indicated the mediating and central role of maternal identity in the indirect effect of some other gender identity variables on fertility. This issue highlights the importance of the attitude towards maternal identity. Since women don't summarize their identity as in the past in family, the motherhood role and having children, it is recommended that expansion of facilities and support programs for mothers and reduction of conflicts between the motherhood role and other sources of new identity of women such as employment and education should be placed on the agenda of population policies.

    Keywords: Fertility, Gender Identity, gender attitude, Reflexivity, kashan
  • حفیظه مهدیان*
    جشنواره های سینمایی نماد بالندگی فرهنگ و هنر یک جامعه اند که با هدف دستیابی به گفتمان و شکل سینمایی متناسب با آرمان های آن جامعه شکل گرفته اند. جشنواره فیلم فجر مهم ترین جشنواره داخلی ایران است که مانند دیگر جشنواره های سینمایی، نقش مهمی در تعیین معیارهای زیبایی شناختی فیلم ایفا می کند و سمت و سوی سینما در سال پیش رو را معین می کند. هویت جنسیتی و به عبارتی زنانگی/ مردانگی از مهم ترین موضوعاتی است که هرساله در جشنواره فیلم فجر بازنمایی می شود و مخاطب را به بازاندیشی در مورد هویت جنسیتی اش فرا می خواند.در این مقاله سعی شده با ترکیبی از روش کیفی و کمی (تحلیل مضمون، پرسش نامه، مصاحبه متمرکز) به تحلیل زنانگی/ مردانگی در سه عرصه فرد، خانواده و جامعه در آثار چهلمین جشنواره فیلم فجر پرداخته شود. نتایج نشان از آن دارد که وضعیت هویت جنسیتی به خصوص مردانگی در عرصه هویت فردی مخدوش است و درصد کمی از مردان جشنواره چهلم می توانند قهرمان جذابی برای مخاطب باشند. این وضعیت در هویت خانوادگی نیز تکرار شده است. در مورد ارتباطات اجتماعی زن و مرد در جامعه و به عبارتی نوع تعامل مردان با زنان در جامعه، جشنواره چهلم نمره (0.44-) از 20 کسب کرده است. به عبارت دیگر در رفتار اجتماعی مردان ایرانی با زنان، بیش تر زورگویی و زن ستزی بازنمایی شده تا احترام و کرامت
    کلید واژگان: هویت جنسیتی, برساخت گرایی, جشنواره فیلم فجر, زنانگی, مردانگی
    Hafiaze Mahdian *
    Film festivals are a symbol of the growth of the culture and art of a society, which have been formed with the aim of achieving a discourse and cinematic form that fits the ideals of that society. Fajr Film Festival is the most important domestic festival in Iran, which, like other film festivals, plays an important role in determining the aesthetic criteria of the film and determines the direction of cinema in the coming year. Gender identity and, in other words, femininity/masculinity, is one of the most important topics that is represented every year at the Fajr Film Festival and calls the audience to rethink their gender identity.In this article, an attempt was made to analyze femininity/masculinity in the three areas of the individual, family and society in the works of the 40th Fajr Film Festival with a combination of qualitative and quantitative methods (theme analysis, questionnaires, focused interviews). The results show that the status of gender identity, especially masculinity, is distorted in the field of personal identity, and a small percentage of the men of the 40th festival can be attractive heroes for the audience. This situation is also repeated in family identity. Regarding the social communication between men and women in the society, in other words, the type of interaction between men and women in the society, the 40th festival has scored (-0.44) out of 20. In other words, in the social behavior of Iranian men with women, more coercion and misogyny are represented than respect and dignity
    Keywords: gender Identity, constructionism, Fajr film festival, femininity, masculinity
  • احمد غیاثوند*
    پژوهش حاضر درصدد توصیف و تبیین ارزش ها و نگرش های زنان پیرامون انواع رفتارهای جنسیتی آن ها در شهر تهران می باشد. چارچوب نظری مطالعه، متاثر از نظریه آیزن و همکارانش، جولیان راتر و نیز نظریه رفتار چلبی می باشد. این پژوهش به روش پیمایش انجام گرفته و جمعیت آماری آن را «کلیه دختران و زنان 15 سال به بالای شهر تهران در سال 1399» تشکیل می دهد. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه و شیوه نمونه گیری از نوع «نمونه گیری چندمرحله ای» می باشد؛ حجم نمونه مطابق با فرمول کورکران 1200 نفر برآورد گردید. مطابق چارچوب نظری پژوهش، رفتارهای جنسیتی به عنوان متغیر وابسته و مفاهیم هویت، معنا، فرصت و هنجارهای جنسیتی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شد. با مرور یافته ها پیرامون تمایل به ازدواج، نقش مادری، فرزندآوری، اشتغال، تحصیل کردن مشخص گردید که مهم ترین دغدغه زنان متاهل حفظ و پایداری زندگی مشترک؛ و در مقابل ازدواج کردن و تشکیل خانواده کمترین اهمیت را برای دختران مجرد دارد. درمجموع در مطالعه حاضر الگوی فرازیستی در قالب ارزش های و نگرش های فمینیستی و عکس العمل های فردگرایانه پیرامون ابعاد مختلف رفتارهای جنسیتی زنان بر الگوی زیستی در حال غلبه شدن است.
    کلید واژگان: رفتار جنسیتی, هویت جنسیتی, ارزش ها و نگرش ها, زنان, شهر تهران
    Ahmad Ghiasvand *
    This study aimed to describe and explain the values and attitudes of women about gender behaviors in Tehran. The theoretical framework of the study has used Ajzen and his colleagues, Julian Rotter, and Chalabi's theory of behavior. The survey method has been used for research and its statistical population is "All girls and women of 15 years and more of Tehran in 1399". The data collection is done through the questionnaire tool and the method of sampling is multi -step sampling; According to Cochran formula, the sample size is estimated at 1200 people. According to the theoretical framework of the research, gender behaviors were considered as dependent variables and gender identity, meaning, opportunity and norms as independent variables. The findings of the study describe the attitude of marriage, the role of maternal, fertility, employment, and the tendency to educate women. Among married women the most important concern is maintaining family life; in contrast, the marriage is the least important for single girls. In the final analysis, it can be concluded that the extrabiological pattern of women's gender behaviors in the form of feminist and individualistic values and attitudes is overwhelmed by the biological pattern.
    Keywords: Gender behavior, gender identity, Values, Attitudes, women, Tehran
  • ندا گل بهاری*

    متن حاضر بر آن است تا با بهره گیری از نظریه زمینه ای، تجربه زیسته دخترانی را که به شیوه تک زیستی و مستقل از خانواده در شهر تهران زندگی و کار می کنند، در بزنگاه هایی که به نظر می رسد هویت جنسیتی فردی و هویت جنسیتی اجتماعی آن ها در مقابل هم قرار گرفته اند، واکاوی کند. نظر به اینکه تقابل می تواند در انواع تفاوت، تضاد، تعارض، تناقض و تقارن نمایان شود، پاسخ به این پرسش مهم که خروجی نهایی تقابل این دو مجموعه از تعاریف برای این گروه از دختران چه خواهد بود، محور اصلی پژوهش حاضر است.
    به منظور دستیابی به این هدف،13 مصاحبه عمیق انجام شده است. یافته ها از وجود تعارض هویت جنسیتی در بین مشارکت کنندگان حکایت می کند. افراد در مواجهه با موقعیت های مختلف بسته به شرایط زمینه ای و مداخله گر، ترکیبی از راهکارهای هم نوا با الگوی هویت جنسیتی فردی (الگوهای مدرن تر هویتی) و استراتژی های همسو با الگوی هویت جنسیتی اجتماعی (الگوهای سنتی تر هویتی) را اتخاذ می کنند.

    کلید واژگان: هویت, هویت جنسیتی, دیالکتیک, تعارض هویتی, نظریه زمینه ای
    Neda Golbahari*

    This research aims to analyze the lived experience of girls who live and work independently of their family in Tehran city,  In situations where it seems that their personal gender identity and social gender identity are facing each other. Considering this confrontation and more precisely, this dialectical contrast can be understood in different types of differentiation, opposition, conflict, contradiction and symmetry, the main focus of the research is to answer to this important question: “what will be the final outcome of the confrontation of these two sets of definitions, for this group of girls”? In order to answer this question, the grounded theory method was used and 13 in-depth interviews were conducted based on Theoretical sampling and in accordance with the logic of theoretical saturation. The research findings indicate the existence of gender identity conflict as the outcome of the mentioned dialectical contrast. Although such a conflict is not perceived in the same way for all the girls and would be different in quality and quantity depending on the material and cultural identity-building resources that a person has. Furthermore, in facing the situations arising from this conflict, depending on the contextual and intervening conditions, a combination of solutions is used, which includes both solutions in line with the personal gender identity model (more modern identity patterns), and strategies in line with the social gender identity model (more traditional identity patterns).

    Keywords: Identity, Gender identity, Dialectic, Identity conflict, Grounded theory
  • ندا گل بهاری، منصوره اعظم آزاده*، مریم قاضی نژاد

    مقاله حاضر درپی پاسخ گویی به این پرسش است که افراد تراجنسی «هویت جنسیتی خود را چگونه و در قالب چه مضامینی درک و تجربه می‏کنند؟». به همین منظور تعداد سی مصاحبه نیمه ساخت ‏یافته با کمک روش نمونه‏ گیری نظری هدفمند و گلوله ‏برفی با تراجنسی‏ هایی که در یکی از مراحل گذار بودند یا آن را به پایان رسانیده بودند، انجام و با بهره ‏گیری از روش نظریه ‏زمینه ‏ای‏ بررسی شدند.«هویت آشفته»، «هویت بلاتکلیف»، «هویت ناقص» و «هویت رشدیافته»، مقولات عمده‏ای هستند که از درک ایشان از هویت جنسیتی در سه مرحله پیش از آگاهی از تراجنسی ‏بودن، فاصله بین آگاهی تا عمل جراحی و پس از عمل جراحی استخراج شده‏ و درنهایت به انتزاع مقوله نهایی «هویت‏یابی مطرود»، به ‏عنوان پاسخی به چیستی ادراک شرکت‏ کنندگان از هویت جنسیتی خود ختم شده‏اند.یافته‏ ها حاکی از آن است که در جریان دیالکتیک شناسایی درون و برون و در مرحله «آشفتگی» و «بلاتکلیفی» هویت، بازخوردهای طرداندود که هویت موردادعای ترنس را نمی‏پذیرند، سویه غالب دیالکتیک فوق را تشکیل می‏دهد. در وضعیت «هویت ناقص» نیز وضع به همین منوال است و تلاش فرد برای جای گرفتن در یکی از قالب‏های پذیرفته شده زن یا مرد و سعی در راستای پاک کردن رد ترنس بودن، به بازتولید ساختار و گفتمان هویتی منجر می‏شود که او را طرد می‏کند. به نظر می رسد در شرایط هویت رشدیافته است که عاملیت فرد مجال می‏یابد در راستای مقاومت در برابر گفتمان‏ جنسیتی‏ دوتایی و طردکننده حاکم، قد علم کند، خود را فراتر و بیش از جنسیت هویت‏ یابی کند یا به ‏طور متقابل چنین گفتمان هویتی را طرد و بر گفتمان غیردوتایی تاکید کند.

    کلید واژگان: هویت ‏یابی, هویت جنسیتی, تراجنسیتی, تراجنسی, طرد
    Neda Golbahari, Mansoureh Azam Azade *, Maryam Ghazinejad

    Based on grounded theory, the present paper aims to answer the question that, "How do the binary transsexual people understand and experience their gender identity?". For this purpose, 30 in-depth interviews were conducted based on theoretical sampling and in accordance with the logic of theoretical saturation.“Excluded identification” is the main category which has been abstracted from the four major categories Which are “confused identity”,“suspended identity”,”imperfect identity”,and “developed identity”. These four identities are output from three different stages of their lives. The first stage involves a period in which they are unaware of their transgender gender identity. The second stage covers the interval between awareness of gender identity and gender affirming surgery, and the last stage is related to the postoperative period.Findings show through identification dialectic of inside and outside, In the stage of confusion and suspension, excluding encounter from others(outside) forms the dominant side of this dialectic. Attempts to eliminate the trace of being a trans in imperfect identity also reproduce the binary structure and discourse that exclude and does not accept them. It seems that it is only in the developed identity that one's agency, the inner side of this dialectic, is given the opportunity to resist the dominant binary excluding structure, identify herself or himself beyond gender and even reciprocally do not accept the ruling discourse and exclude it through the non binary discourse.

    Keywords: identification, Gender Identity, Transgender, Transsexual, exclusion
  • کرم حبیب پور گتابی*، فاطمه یوسفی ایل ذوله
    پیشینه و اهداف

    مصرف سیگار در بین دانشجویان دختر یک پارادوکس اساسی است؛ از این حیث که طبق انتظار، دانشجویان، به عنوان افرادی فرهیخته و تحصیل کرده، از یک سو از آگاهی و شناخت کافی در مورد مصرف سیگار و پیامدهای آن برخوردارند، اما از سوی دیگر، بنابه دلایل مختلفی که نیاز به مطالعه و تدقیق دارد، به مصرف آن گرایش یافته و استمرار می بخشند.

    روش

    با عنایت به این که هدف اصلی این تحقیق مطالعه ی تجربه ی زیسته دانشجویان دختر از مصرف سیگار و شرایط متنی و ساختاری این تجربه بود، بنابراین پارادایم این تحقیق، تفسیری، روش شناسی آن کیفی و روش آن پدیدارشناسی با رویکرد توصیفی بود. مشارکت کنندگان در این تحقیق دانشجویان دختر دانشگاه خوارزمی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در کلیه ی رشته های تحصیلی در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با 13 نفر از آن ها مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته با معیار اشباع نظری برای رسیدن به حجم نمونه شد.

    یافته ها

    دانشجویان دختر با مصرف سیگار و استفاده از آن به عنوان امری به هنجار و ابزاری برای تمایز، دیده شدن و مقاومت علیه گفتمان مردانگی و نظام دانایی، سوژه سازی و کردارهای تقسیم کننده ی آن در جامعه، سعی در بازسازی هویت جنسیتی خود داشته و خواهان آن اند «دیگری» برساخته شده از هویتشان توسط دیگران در خلال مناسبات اجتماعی را تغییر داده و هویت جنسیتی جدیدی را بر مبنای ارزش های مدرن حمل بر خود آرمانی خویش برسازند. این هویت جنسیتی زنان مدرن امروزی امری ثابت و لایتغیر نبوده و تحت تاثیر شرایط و زمینه های مختلف، دستخوش فرایند «بازاندیشی» است؛ یعنی دانشجویان دختر امروز در جامعه ی مدرن، انسان بازاندیش اند و به تعریف و بازتعریف خود از طریق مشاهده و بازتاب اطلاعات روانشناختی و اجتماعی درباره ی مسیرهای ممکن زندگی می پردازند، دایما هویت شخصی خود را خلق و تصحیح می‏کنند، و این که که هستند و چگونه این گونه شدند را مدام مرور می نمایند.

    نتیجه گیری

    مصرف سیگار هم حوزه ای برای انقیاد و سلطه ی زنان و هم حوزه ای برای مقاومت در برابر ایدیولوژی ها و گفتمان های مسلط است. سیگار کشیدن دانشجویان، یک کنش خودتعریفی، بازتعریفی و یا یک کنش مقاومت برای آنها با هویت های حاشیه ای و داغ ننگ است که سعی می کنند با مصرف آن، هویت جنسیتی خود را بازتعریف و بازسازی کنند.

    کلید واژگان: هویت اجتماعی, هویت جنسیتی, بازسازی هویت, مردانگی, دیگری
    Karam Habibpour Gatabi *, Fatemeh Yousefi Ilzoleh
    Background and Objectives

    At first, consumption was considered as a purely economic concept, however "Max Weber" defined consumption as a process including different social and cultural actions, which is not only caused by economic factors, but also expresses the differences between social groups. Later sociologists like " Pierre Bourdieu and Jean Baudrillard specifically addressed the category of cultural consumption. At the theoretical level, cultural consumption means the acceptance and use of various products and symbols of the cultural system, and it determines the type of tendency and taste of consumers. This article examines cultural consumption among students of public universities (under the coverage of Ministry of Science, Research and Technology).

    Methods

    According to Cultural consumption indicators mentioned above a survey was conducted. The statistical population of this survey is 651,524 people, taking into account the dispersion and variance of the statistical population among different universities and following the sampling rules according to the principle of proportion and distribution of study fields, a questionnaire was completed from 1500 people in the studied universities.

    Findings

     The descriptive results of the findings show that a total of 51% have low and very low levels, 22% have high and very high levels, and 27% have moderate (sometimes) cultural consumption in different dimensions. According to the obtained average (2.50 in the range of 1 to 5), it can be said that the amount of cultural consumption by students is on average decreasing. The comparison according to educational levels shows that the highest amount of cultural consumption is among undergraduate (2.57), doctoral (2.53) and then master's students (2.40), respectively. According to the findings of the present research, it can be said that despite spending part of the students' free time on social networks and watching movies and listening to music, attending to religious teachings and rituals (participating in mosque ceremonies, holy shrines, visiting religious places, etc.) among the relative majority of students, it is considered as one of the forms of spending time in terms of cultural consumption

    Conclusion

    The significant suggestion of the current research is to carry out cultural and social policy and planning by related organizations with the aim of diversifying the leisure time of the target group according to the country's educational patterns; Because as long as cultural planning is done according to the priorities, needs and demands of the target community and taking into account cultural policies and Iranian and Islamic values, alienation among students and young people will be reduced and the possibility of entering culture through a discourse gap will be reduced.

    Keywords: cultural consumption, leisure time, Islamic, Iranian values, study, social networks
  • مژگان بلوری، سهیلا علیرضانژاد*

    پرسش آغازین این پژوهش عبارت است از «زنان متاهلی که همسر خود را از دست می‏دهند، چگونه هویت خود را بازتعریف می‏کنند؟» این پژوهش بر پایه رهیافت نظریه داده بنیاد انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساخت‏یافته سیر زندگی و مشاهده است. نظریات گیدنز، کاستلز، جنکینز و گیلیگان در بازتعریف هویت بررسی شد. حجم نمونه 21 نفر از زنان «همسر از دست داده» است که با نمونه‏ گیری هدفمند و نظری در دو محله افسریه (منطقه 15تهران) و عباس آباد (منطقه 6 تهران) انجام شد. یافته‏ های پژوهش نشان می‏دهد که زنان پس از قرارگرفتن در موقعیت زن همسر از دست داده و سپری کردن دوران سوگواری، در موقعیت زن «همسر از دست داده» قرار می‏گیرند. با توجه به داده‏ها، سه مقوله هویتی اصلی در باره این زنان شناسایی شد که عبارت اند از: 1. زنان همسر از دست داده شاد، 2. زنان همسر از دست داده غمگین و 3. زنان همسر از دست داده سرگردان. زنان شاد به زیر مقوله‏ های 1. زنان همسر از دست داده شاد حمایت‏طلب، 2. زنان همسر از دست داده شاد مستقل و 3. زنان همسر از دست داده شاد مقاوم دسته ‏بندی می شوند. بازتعریف هویت زنان همسر از دست داده در پنج الگوی پارادایمی 1. زن فناشده، 2. زن حمایت‏طلب، 3. زن تنها، 4. زن مقاوم و 5. زن مستقل قرار می‏گیرند. تعمق در روند شکل‏ بندی هویت جنسیتی زنان همسر از دست داده، نشان می‏دهد که بازتعریف هویت آنان تحت تاثیر منابع اقتصادی فرهنگی و اجتماعی، روابط خانوادگی، سن و وجه مادری «زنان همسر از دست داده» است. هیچ یک از پنج الگوی پارادایمی در دو محله مسلط نبود.

    کلید واژگان: بازتعریف هویت, زن همسر از دست ‏داده, هویت جنسیتی
    Mozhgan Boolouri, Soheila Alirezanejad *

    The precise question of this research is: «How does the experience of women who lost their spouses effect on redefining of their gender identity? » this research was designed by using grounded theory. Data was gathered by using semi-structured interviews and observation. The sample includes 21 women without spouse who live in two neighborhoods of Abbassabad and Afsariye in Tehran city. Targeted sampling and theoretical sampling were used for sample selection. All data were collected and analyzed in social stages of open, axial and selective coding. The research findings showed that women after being in the position of losing husband, going through a period of grief. According to the data, three main categories of identity about women were identified, which are in three groups: 1) happy widows, 2)sad widows, and 3)wandering widows. Happy widows categorize in: dependent, warrior, and independent women. Redifining identity of women without a spouse is in five different paradigms. These paradigms are 1)-perished woman 2) Dependent woman 3) lonely woman 4) Warrior woman 5) Independent woman. The process of achieving gender identity of women without a spouse affected by the circumstances in which they are available, such as access to economic, cultural and social resources, motherhood, age and the formation of a relationship with their own family.

    Keywords: Women without a spouse, Gender Identity, Redefining Identity
  • محمدامین مهدی زاده*، سجاد مهدی زاده

    در این مقاله، نقش نهادهای فرهنگی و ارتباطی در تحولات هویتی زنان در دوره قاجار بررسی خواهد شد که با توجه به موضوع، از روش پژوهش تاریخی براساس استنادات کتابخانه ای با رویکرد توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. شروع تحولات در حوزه زنان را می توان اواخر دوره قاجار و به خصوص دوران مشروطه دانست. در این فضا برخی از زنان وابسته به جریان روشنفکری که معمولا خود از فارغ التحصیلان مدارس خارجی در ایران بودند، تلاش کردند با تاسیس مدارس جدید و سپس نشریات، زمینه ورود زنان به فضای عمومی جامعه را ایجاد کرده و نوع نگاه به زن در جامعه را تغییر دهند. در مجموع می توان عنوان داشت جریان فمینیستی شکل گرفته در چارچوب گفتمان سنتی پذیرفته شده، توانست با گسترش مدارس مدرن و ترویج ایده لزوم آموزش برای ایفای بهتر نقش های سنتی در نشریات، زمینه های تغییر هویت جنسیتی زنان را در جامعه ایجاد نماید.

    کلید واژگان: هویت جنسیتی, دوره قاجار, نهاد های فرهنگی, نهاد های ارتباطی, مدارس نوین
    MohammadAmin Mahdizadeh *, Sajad Mahdizadeh

    In this article, the role of cultural and communication institutions in the identity changes of women in the Qajar period will be examined. According to the subject, the historical research method based on library citations with a descriptive and analytical approach has been used. The beginning of developments in the field of women can be considered the late Qajar period and especially the constitutional period. In this atmosphere, some women affiliated with the intellectual movement, who were usually themselves graduates of foreign schools in Iran, tried to create new schools and then publications, to create the ground for women to enter the public space and change the way women are viewed in society. Give. In general, it can be said that the feminist current formed within the accepted traditional discourse, was able to expand the modern schools and promote the idea of the need for education to better play traditional roles in publications, creating grounds for changing the gender identity of women in society.

    Keywords: Gender identity, Qajar, women Studies, Cultural institutions, Mass media
  • کریم رضا دوست*، جابر مولایی، پویا طوافی

    هدف این پژوهش، بررسی تاثیر ابعاد جهانی شدن بر هویت جنسیتی جوانان شهر آبدانان است. برای تبیین این مسیله، از نظریه گیدنز، استفاده شده است. پژوهش حاضر، یک مطالعه مقطعی به شیوه پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، شامل جوانان 29-15 ساله شهر آبدانان است. روش نمونه گیری مورد استفاده خوشه ای چند مرحله ای است. نمونه آماری بالغ بر 400 نفر است که داده ها بر اساس پرسش نامه جمع آوری شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که هویت جنسیتی در بین پسران و دختران متفاوت نیست و بین میزان بازاندیشی، ازجاکندگی، استفاده از فناوری اطلاعاتی و ارتباطی نوین، نحوه ی مدیریت بدن و میزان تغییر شکل صمیمیت با هویت جنسیتی جوانان رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین متغیرهای مستقل پژوهش حاضر جمعا 24 درصد از تغییرات متغیر هویت جنسیتی را تبیین کرده اند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که امواج مدرنیته و به تبع آن جهانی شدن هویت جنسیتی، جوانان شهر آبدانان را هم تحت تاثیر خود قرار داده است.

    کلید واژگان: بازاندیشی, مدیریت بدن, فناوری نوین, هویت جنسیتی, آبدانان
    Karim Rezadoost *, Jaber Moulaei, Pouya Tawafi

    The purpose of this study was to investigate the effect of the globalization dimensions on the gender identity of the youth in Abdanan city. Giddens' theory was used to explain this issue. The study is a cross-sectional survey and the statistical population includes young people aged 15-29 in Abdanan. The sample size was 400 people who were selected via a multi-stage cluster sampling method. The required data were collected using a questionnaire and analyzed through SPSS software. The Findings showed that gender identity was not different between boys and girls and there was a significant relationship between reflexivity, replacement, use of new information and communication technology, body management, and intimacy, with the youth gender identity. The independent variables of the present study explained 24% of the changes in the gender identity. Based on the findings, the independent variables of the study explained 24% of the changes in the gender identity variable. It is concluded that modernity waves and consequently the globalization of gender identity affected the youth of Abdanan city.

    Keywords: reflexivity, Body Management, new technology, Gender Identity, Abdanan
  • احمد غیاثوند*، سبا رضازاده هراتی

    استادیوم فوتبال به عنوان یک فضای مردانه شناخته شده این قابلیت را دارد که حامل هویت یابی ها، نماد سازی ها و مناسکی کردن رفتار ها و کردار زنان باشد. امروزه هویت یابی دختران تحت تاثیر خوانش های مختلف از جنسیت، واکنش های متعددی را همراه داشته است. از این رو، پژوهش حاضر با بررسی مشخصه های عینی و نمادین واکنش جمعی زنان از رهگذر دو لنز نظری «بازتولید هژمونی مردانه» و یا «زنانه شدن فضای استادیوم» به مطالعه و بازنمایی استراتژی های زنان جهت تماشای فوتبال مردان در استادیوم پرداخته است. روش به کار رفته در پژوهش تحلیل محتوای کیفی با تکیه بر رویکرد واسازی همراه با تکنیک مصاحبه ی نیمه ساخت مند از کلیه دختران دانشجوی دانشگاه های شهر تهران و نیز تحلیل تماتیک پیام های مختلف می باشد. یافته ها نشان می دهد که «فتح فضاهای مردانه و «نمایش رویای زنانه» دو مقوله ی اصلی بدست آمده در باب استراتژی های زنان برای حضور در استادیوم می باشد که حامل معانی و نشانه هایی است که در قالب مفهوم رسیدن به سکوی آزادی قابل توسعه و فهم است. در واقع دختران با تماشای فوتبال مردان در استادیوم ضمن برساخت تفاوت خود با مردان، از طریق به نمایش گذاشتن عناصر زیبایی شناختی، به دنبال به تصویر کشیدن هویت جنسیتی برساخته از تجربه ی پارادوکسیکال ارزش های سنتی و مدرن با ویژگی های خاص خود هستند که این واکنش در فضاهایی مانند استادیوم قابل اجراست.

    کلید واژگان: تماشای فوتبال, هویت جنسیتی, دختران دانشجو, فوتبالی شدن زنان, استادیوم
    AHMAD GHIASVAND *, Saba Rezazade Harati

    A football stadium is not only recognized as a masculine space, but it seems it is a capable space for women to identify, symbolize, and ritualize their behavior and conduct. During these decades, females construct and form their identity base on different gender discourses which, cause several responses and reactions on their behalf. Hence, in this research, we study and represent the strategies women apply to watch men football in the stadium going through objective and symbolic characteristics of women's collective reactions to constrains with the help of Masculine Hegemony Reproduction and Stadium Space Feminization viewpoints. The methods include the Qualitative Content Analysis based on the Deconstruction approach and Thematic Analysis of various messages along with the Semi-Structured Interview technique and sample is all female students of Tehran universities. Conquer Masculine Spaces and Display Feminine Dreams are obtained as two main concepts through the findings. These two concepts are considered women's strategies to present in the stadium. Admittedly Conquer Masculine Spaces and Display Feminine Dreams carry meanings and signs that can be understood and defined in the form of Attaining the Freedom Stage concept. Watching Football in-stadium gives females opportunities to construct their difference from men and also to seek to display the constructed gender identity from the paradoxical experience of traditional and modern values with their characteristics, which can be applied in spaces such as stadiums.

    Keywords: Watching Soccer, Gender Identity, Student Girls, Women's Soccer, The Stadium
  • مژده کیانی*

    هویت جنسیتی یکی از چالش های جامعه جهانی امروز است. ارتباطات زنان و مردان در شبکه های اجتماعی و انتقال نگرش ها و رفتارهای زنانه و مردانه، بستر بازتولید هویت جنسیتی را فراهم کرده است. زبان نوشتاری، گفتاری و تصویری برای ارتباط با دیگران در فضای مجازی، زمینه هویت جنسیتی سیال را فراهم نموده است. این مقاله با هدف تحلیل واقعیت و بازنمایی هویت جنسیتی کاربران فضای مجازی با استفاده از روش کیفی تحلیل گفتمان بر اساس مدل فیسک به تحلیل سطوح هویت جنسیتی کابران پرداخته است. روش نمونه گیری هدفمند بود. نمونه تحلیل، پست و کامنت های کاربران زن و مرد شبکه های اجتماعی اینستاگرام و تلگرام از آبان تا اسفند ماه سال 1396 بود. پست و کامنت های 300 کاربر زن و مرد با روش های رایج در تحلیل گفتمان بررسی شده است. تحلیل پست و کامنت های کاربران نشان داد که کاربران زن، کامنت های بیشتری به ثبت رسانده اند. بر اساس یافته های این مطالعه، مردان پست های بیشتری ثبت می کنند. نتایج به تقویت این مفهوم که «زنان در شبکه های اجتماعی آنلاین، بیشتر حمایت و تایید می کنند» منجر شد. نتایج این مطالعه نشان داد که زنان به اشتراک موضوع های شخصی تر تمایل دارند و مردان بیشتر متمایل به مسایل کمتر شخصی هستند. گفتمان مسلط در این مطالعه «ماندگاری زنان در گفتمان سنتی حمایتی - تاییدی نسبت به مردان» است.

    کلید واژگان: هویت جنسیتی, تحلیل گفتمان, شبکه های اجتماعی, گفتمان عاطفی, بازتولید نقش های سنتی زنان
    Mojdeh Kiani *

    The communication of women and men in social networks and the transfer of women's and men's attitudes and practices have provided a platform for gender identity change. Gender identity is one of the challenges of today's global community. With the increasing use of cyberspace، gender identity has become fluid and variable. Written، spoken، and written language for communication with others in cyberspace has provided a platform for fluid gender identity. This paper aims at analyzing the levels of gender identity of users in order to analyze the gender identity of cyber users using the qualitative method of discourse analysis based on the Fisk model. This paper analyzes the gender identity of cyberspace users using qualitative method of discourse analysis. An analysis sample is the comments made by male and female users of the Intagram and Telegram virtual networks from November to March 2017-2018. Comments from 300 male and female users have been reviewed with common approaches to discourse analysis. The present study is a qualitative analysis of male and female users of Instagram and Telegram virtual networks in 2018. 300 profiles have been reviewed with common approaches to discourse analysis. Analysis of user comments suggests that female users have made more comments. Women supported men more. Women have emotional support over men's messages. Women tend to share more personalized issues and men are more likely to face less personal issues.

    Keywords: Gender Identity, Discourse Analysis, Social Networks, Emotional Discourse, Traditional Women's Shelter
  • بهناز رهبر مهرپو، احتشام رشیدی*، ابوالفضل دانایی

    مساله پژوهش حاضر، ریشه در «بحران هویت» جوامع در حال گذار دارد. بحران هویت، وضعیتی است که به دلیل تحولات ساختاری جامعه و عدم تحول نظام ارزشی و بالاخص ارزش های هویتی جامعه، بوجود آمده است. بنابر ویژگی فرآیندی و ارتباطی هویت، بازتعریف هویت جنسیتی می بایست توسط خود افراد صورت گیرد. در همین راستا، فضای مجازی به معنای عام و شبکه های اجتماعی مجازی به معنای خاص کلمه؛ فضای ارتباطی جدیدی برای انسان ها بوجود آورده اند، در ساحت نظر، عامل مهمی برای بازتعریف هویت جنسیتی به شمار می آیند. امروزه که فضای مجازی در جامعه فراگیر شده است، بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در بازتعریف هویت جنسیتی مهم بنظر می رسد. بنابراین سوال اصلی پژوهش بررسی رابطه میان فضای مجازی (اینستاگرام) و بازتعریف هویت جنسیتی می باشد. روش بررسی پژوهش، از نوع کمی و مشخصا پیمایش بوده و از پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. داده های بدست آمده نشان از آن دارد میان مدت زمان عضویت در اینستاگرام، میزان استفاده از اینستاگرام و در نهایت، انگیزه و هدف استفاده از شبکه مذکور و بازتعریف هویت جنسیتی، رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد.

    کلید واژگان: هویت جنسیتی, بحران هویت, شبکه های اجتماعی مجازی, بازتعریف هویت
  • اشرف سادات پیرو نذیری*
    این پژوهش با هدف مطالعه‏ رابطه‏ فشارهای ساختاری و سنخ برسازی شده‏ هویت جنسیتی زنان در دهه‏ 1370 شمسی انجام شد. از آنجا که پژوهش‏ گر بر آن است که شرایط اجتماعی موجود در شکل‏ گیری هویت جنسیتی در جامعه نقش موثری ایفا می‏ کند، دهه‏ 70 به دلیل تغییرات سیاست فرهنگی که منطبق بر نظریه‏ پارسنز بود و کنش‏ های فردی در قالب الگوهای فرهنگی را برای توسعه تشویق می‏ کرد، انتخاب شد و فیلم‏ های سینمایی این دوره که فشارهای ساختاری در زندگی زنان به عنوان یکی از موضوعات محوری انتخاب شده بود، در جامعه‏ نمونه قرار گرفتند. تحلیل گفتمان نیز برای تحلیل داده‏ ها انتخاب شد. نتایج نشان داد که فیلم ‏های سینمایی بازتاب دهنده‏ واقعیت اجتماعی موجود بودند و با برخورداری از ویژگی‏ های تحصیل، هدف‏ مندی، مبارزه، کنش‏ گری و کنش‏ های اعتراضی دست به برسازی هویت زن مدرن معترض زدند که الگوی زنان در این دهه به شمار می‏ رفت.
    کلید واژگان: هویت جنسیتی, فشارهای ساختاری, تحلیل گفتمان, الگوهای فرهنگی, سیاست فرهنگی
    Ashraf, O, Sadat Peyro Naziri *
    This study was conducted to study the relationship between the structural pressures and the gendered gender identity of women in the 1990s. Since the researcher believes that the social conditions involved in the formation of gender identity in society play a significant role, in the 90s, due to changes in cultural politics that were consistent with Parsons theory and individual actions was encouraged in the form of cultural patterns for development, and the cinematic films of this era, in which structural pressures in women's lives were selected as one of the core themes, were sampled in the community. Discourse analysis was also selected for data analysis. The results showed that cinematic films reflect the existing social reality and protested with the characteristics of education, goal, struggle, action, and protest actions to promote the identity of a modern woman, which is the pattern of women, it was in this decade.
    Keywords: gender identity, structural pressures, discourse analysis, cultural patterns, cultural policy
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال