جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "axis of resistance" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «axis of resistance» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهش نامه فرهنگ و رسانه (نامه فرهنگ و ارتباطات)، سال هفتم شماره 1 (پیاپی 13، پاییز و زمستان 1401)، صص 1 -34
از رهگذر تحولات سیاسی لبنان و به وجود آمدن مقاومت در جنوب این کشور، فرصت های کم نظیری در زمینه همکاری های جمهوری اسلامی ایران با مقاومت لبنان در ابعاد گوناگون و خصوصا در عرصه فرهنگ به وجود آمده است. در کنار فرصت های موجود، تهدیدهایی نیز از ناحیه دشمنان ایران و مقاومت لبنان وجود دارد که با اتخاذ رویکردهایی جدید در زمینه های همکاری های این دو بازیگر می توان تهدیدهای موجود را تبدیل به فرصت کرد. هدف اصلی این پژوهش ارایه راهبردهایی به منظور توسعه و تعمیق روابط ایران و مقاومت لبنان در عرصه فرهنگ و کمک به دستگاه های حوزه سیاست خارجی است. در این مقاله برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روشSWOT موسوم به «سوات» با رویکرد توصیفی تحلیلی استفاده شده است و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی می باشد. بر اساس یافته های پژوهش جمهوری اسلامی ایران در تعامل و همکاری با جنبش حزب الله لبنان با چالش هایی مواجه است؛ این درحالی است که دو بازیگر از نقاط قوت قابل توجهی برای توسعه و تقویت روابط خود برخوردار هستند. از این رو با تبدیل این نقاط قوت به فرصت می توان به توسعه و تقویت روابط جمهوری اسلامی ایران و مقاومت لبنان پرداخت. از نقاط قوت قابل توجه، رهبری هماهنگ و همسو سیدحسن نصرالله با رهبر جمهوری اسلامی ایران و همبستگی شیعیان لبنان و ایران است که می تواند به همبستگی شیعیان دو کشور و ترویج هویت شیعی و فرهنگ مقاومت در برابر محور عبری بینجامد.
کلید واژگان: ایران, لبنان, حزب الله, مقاومت, محور مقاومت, سواتCulture and Media Research (Letter of Culture and Communication ), Volume:7 Issue: 1, 2024, PP 1 -34Through the political developments in Lebanon and the emergence of resistance in the south of this country, unprecedented opportunities have arisen in the field of cooperation between the Islamic Republic of Iran and the Lebanese resistance in various dimensions, especially in the field of culture. Along with the existing opportunities, there are also threats from Iran's enemies and the Lebanese resistance, which can be turned into opportunities by adopting new approaches in the fields of cooperation between these two actors. The main goal of this research is to provide strategies to develop and deepen relations between Iran and Lebanon's resistance in the field of culture and help foreign policy institutions. Library and document research methods for data collection, and the SWOT method with a descriptive and analytical approach were used for data analysis. Based on the findings, the Islamic Republic of Iran is facing challenges in its interaction and cooperation with the Lebanese Hezbollah movement, while the two actors have significant opportunities to develop and strengthen their relations. Therefore, by turning these strengths into opportunities, it is possible to develop and strengthen the relations between the Islamic Republic of Iran and the Lebanese resistance. One of the notable strengths is the coordinated leadership of Seyed Hassan Nasrallah with the leader of the Islamic Republic of Iran and the solidarity between the Shiites of the two countries, which can lead to the promotion of Shiite identity and the culture of resistance against the Hebrew axis.
Keywords: Iran, Lebanon, Hezbollah, resistance, axis of resistance, Swat -
در این پژوهش به بررسی میزان مصرف رسانهای دانشجویان سوری و رابطه آن با نگرش آنها نسبت به جبهه مقاومت مبادرت شده است. بنیان نظری تحقیق بر نظریههای استفاده و رضامندی و اقناع استوار شده است. جامعه آماری، شامل دانشجویان دانشگاه دمشق است که 383 نفر از آنان به روش سهمیهای به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفتند. گردآوری دادهها با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه صورت گرفته و تجزیه و تحلیل آن نیز به وسیله نرمافزار spss انجام شد. روایی پرسشنامه به روش اعتبار صوری و طی دو مرحله (در ایران و سوریه) صورت گرفته و سنجش پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ انجام شد و با توجه به آنکه ضریب مذکور از 7/0 بیشتر بود، پایایی ابزار تحقیق نیز مورد تایید قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد، شبکههای اجتماعی مجازی از بیشترین میزان استفاده برخوردار بوده و پس از آن به ترتیب استفاده از رسانههای داخلی و خارجی قرار دارد. درباره نگرش به جبهه مقاومت نیز میتوان گفت که 5/0% دارای نگرش بسیار منفی، 1/8% دارای نگرش منفی، 6/61% دارای نگرش متوسط و 8/29% از نگرش مثبت برخوردارند. نتایج آزمون فرضیهها نشان میدهد که بین میزان استفاده از رسانههای داخلی و نگرش به جبهه مقاومت همبستگی مستقیم وجود دارد، اما این همبستگی در مورد شبکههای اجتماعی و رسانههای خارجی ملاحظه نمیشود.
کلید واژگان: رسانه, مصرف رسانه ای, شبکه های اجتماعی مجازی, جبهه مقاومت, نگرشThis has set the scene for both AOR supporting and AOR opposing media to step in the crisis. In this research, we investigated media consumption by Syrian students and its association with their attitudes toward the AOR. The statistical population was composed of all students at the Damascus University, out which a total of 383 individuals were selected through quota sampling to form the statistical sample of this study. Required data was collected through field surveys by means of a questionnaire, with the results analyzed by SPSS software. Face validity of the questionnaire was confirmed in two steps (performed in Iran and Syria), and its reliability was indicated by a Cronbach’s alpha exceeding 0.7. The research findings showed that the studied statistical population consume media at low levels. Focusing on their attitude toward the AOR, it was figured out that 0.5, 8.1, 61.6, and 29.8% of the subjects had highly negative, negative, moderate, and positive attitudes toward the AOR, respectively. Testing the research hypotheses, it was found that, despite the direct correlation of the consumption of domestic media to the attitude toward the AOR, no such significant correlation exists when it comes to social networks and foreign media. To sum up, the results showed that the attitude toward AOR is directly associated with the media consumption.
Keywords: Media Consumption, Virtual Social Networks, Axis of Resistance, attitude -
فصلنامه امنیت پژوهی، پیاپی 77 (بهار 1401)، صص 121 -154
هم اکنون محورهای منازعه درصحنه سیاسی- امنیتی غرب آسیا بسیار پیچیده و ایتلاف ها و جبهههای مختلفی برمدارهای گوناگون قابل شناسایی است. دراین راستا، جمهوری اسلامی ایران ابتکارخود را درقالب محور مقاومت و درتقابل با آمریکا، رژیم صهیونیستی و جریان سازش کار روبه رشد درمنطقه تعریف کرده است. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی به این پرسش بنیادین درسیاست خارجی ج.ا.ا می پردازد که ظرفیت ها و فرصت های محور مقاومت وتهدیدات و چالش های توسعه و تعامل با این محور برای امنیت ملی ایران چیست؟ مقاله حاضر در پرتو مفاهیم نظریه موازنه تهدید استفن والت، استدلال می نماید که توسعه محور مقاومت، از منظر عناصر کلی قدرت، ایجاد مجاورت و عمق راهبردی، قابلیت تهدیدآفرینی فوری و خلق نیات تهاجمی برعلیه جبهه رقیب و دشمن به منظور بازدارندگی، برامنیت ملی ج.ا.ایران تاثیر مثبت دارد و درعین حال، به دلیل فقدان همگرایی اقتصادی، افزایش سطح رقابت و تقویت جبهه رقیب و تلاش آن ها برای مهار نفوذ آن، پیچیده ساختن ساختار دولت های منطقه، خطر رویارویی مستقیم با کشورهای متخاصم و یا بروز اختلاف داخلی، بر امنیت ملی این کشور پیامدهای منفی و تهدیدآفرین دارد.
کلید واژگان: محور مقاومت, ج.ا.ایران, منطقه غرب آسیا, آمریکا, امنیت ملیAxis of Resistance and National Security of the IR Iran in the Regional Security System of West AsiaCurrently, the axes of conflict in the political-security scene of West Asia are very complex and different alliances and fronts can be identified in different ways. In this regard, the Islamic Republic of Iran has defined its initiative in the form of resistance and confrontation with America, the Zionist regime and the growing compromise movement in the region. The current study with a descriptive-analytical approach deals with this fundamental question in the foreign policy of Iran that; what are the capacities and opportunities of the axis of resistance and the threats and challenges of development and interaction with this axis for Iran's national security? In the light of the concepts of Stephen Walt's balance of threat theory, the present study argues that the development of the axis of resistance, from the point of view of the general elements of power, creating proximity and strategic depth, the ability to create immediate threats and creating offensive intentions against the rival front and the enemy in order to deter, has a positive effect on the national integrity of the Islamic Republic of Iran, and at the same time, due to the lack of economic convergence, increasing the level of competition and strengthening the rival front and their efforts to curb its influence, complicating the structure of regional governments, the risk of direct confrontation with hostile countries or the emergence of internal disputes, it has negative and threatening consequences on the national security of the Islamic Republic of Iran.
Keywords: Axis of Resistance, the Islamic Republic of Iran, West Asia region, America, National Security -
بحران سوریه بیش از آنکه منبعث از عوامل سیاسی و اجتماعی درونی بوده باشد، ناشی از رقابت قدرت های مهم منطقه ای و بین المللی بوده که آن را به آوردگاهی برای تسویه حساب سیاسی بدل ساخت. در این میان، دو بازیگر شاخص منطقه ای که سیاست آنان در قبال بحران سوریه از حیث تاثیرات ویژه آن بر معادلات سیاسی و امنیتی منطقه و همچنین امنیت و منافع ج.ا.ایران بسیار حائز اهمیت بوده است، اسرائیل و عربستان سعودی هستند. نوشتار حاضر در چارچوب الگوی بررسی تطبیقی، به دنبال پاسخ بدین پرسش اصلی بوده که رژیم صهیونیستی و عربستان در قبال بحران سوریه در بازه زمانی 2016-2011 چه سیاستی برگزیدند؟ در پاسخ، این فرضیه عنوان شد که رژیم صهیونیستی و عربستان با وجود پیشبرد هدف مشترک تضعیف سوریه به عنوان کشور همسو با جریان مقاومت، در خصوص آینده نظام سوریه، کیفیت مداخله در آن و حمایت از تروریست ها دارای رویکرد متباین بودند. این مقاله با کاربست چارچوب نظری رئالیسم نوکلاسیک و اتخاذ راهبرد پژوهشی قیاسی- فرضیه ای و روش پژوهش تبیینی- مقایسه ای، درصدد پاسخ به پرسش اصلی و بررسی فرضیه یادشده برآمد.
کلید واژگان: رئالیسم, نوکلاسیک, سوریه, رژیم صهیونیستی, عربستان سعودی, محور مقاومتThe Syrian crisis, rather than being the result of internal political and social factors, was caused by the competition of important regional and international powers, which made it a battleground for a political settlement. In this regard, there are two outstanding regional actors, namely Israel and Saudi Arabia, whose policy toward the developments in Syria has been very important in terms of their specific impacts on the political-security equations of the region, as well as the interests and security of IRI. In a comparative context, the present article seeks to answer the main question of what policy Israel and Saudi Arabia has adopted regarding the Syrian crisis over the period 2011-2016. In response, the hypothesis raised that Israel and Saudi Arabia, despite their shared goal for weakening Syria as a country of the Axis of Resistance, had a contradictory approach to the future of the Syrian regime, how to intervene in it, and support for the terrorists. By applying the theoretical framework of neoclassical realism and adopting a comparative-hypothesis research strategy and a comparative-explanatory research method, this paper aims to answer the main question and test the respective hypothesis.
Keywords: Neoclassical Realism, Syria, Zionist Regime, Saudi Arabia, Axis of Resistance
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.