به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "close- up" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «close- up» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی close- up در مقالات مجلات علمی
  • تورج ربانی، فاطمه شاهرودی*، اسماعیل بنی اردلان

    لیوتار در بحث نقد و تحلیل هنر، از مفهوم «رخداد» با ویژگی‎هایی مانند غرابت و منحصربه فرد بودن، رها از امور پیشین و مرسوم، نامتعین و لحظه‎ای بودن، بهره می جوید تا به واسطه آن قواعد ژانرهای از پیش مقرر را متلاشی و «گواهی دادن بر وجود امر نمایش ناپذیر» را به عنوان رسالت اثر هنری پسامدرن محقق کند. در این مقاله به شیوه کیفی، با روش کتابخانه‎ای و با تکیه بر فیلم‎های کلوزآپ (1369) و زیر درختان زیتون (1373) از ساخته‎های عباس کیارستمی، به عنوان آثاری فراسینمایی، تلاش شد تا به این پرسش در آثار فراسینمایی پاسخ داده شود که چگونه رخدادها موجب نمایش «امر نمایش‎ناپذیر» ‎می شوند. نتایج این پژوهش در مورد تلفیق فراسینما و مفهوم رخداد نزد لیوتار با تکیه بر نمونه های سینمایی ذکر شده با ویژگی هایی مانند وقفه‎های فنی در صدا، تصویر و شگردهای نوآورانه در روایت و اشاره به فیلم و فرایند فیلمسازی که بارها فرم متعارف روایت گری کلاسیک و سنتی را به چالش کشیده نشان می دهد که در فراسینما، به میانجی رخداد و از طریق خلق فرمی سینمایی که از سنت‎ها و قواعد مرسوم در فیلمسازی پیروی نمی کند، گواهی دادن بر وجود و نمایش امر نمایش ناپذیر به عنوان ایده اصلی آراء لیوتار در باب هنر محقق می شود.

    کلید واژگان: رخداد, فراسینما, لیوتار, کلوزآپ, زیر درختان زیتون
    Tooraj Rabbani, Fateme Shahroodi *, Esmaeil Baniardalan

    In analysis and critique of “art”, Lyotard employs the "event" as a concept that attributes singularity, uniqueness, liberation from conventions and customs, indefiniteness, and instantaneity. In his opinion, events manifest themselves in ways that defy genre conventions and thus attest to the unpresentable, as the main duty of a postmodern work of art. This qualitative and archival study, based on Abbas Kiarostami's meta-cinema works Close-Up (1990) and Through the Olive Trees (1994), seeks how events may represent the unpresentable. It revealed that the reviewed films had employed a variety of techniques, including technical interruptions in audio and video, as well as innovative narrative techniques that challenge the conventional and classic narrative form time and again, thereby integrating meta-cinema and the concept of Lyotard's event. As a result, the method of attesting to the unpresentable was studied as an intermediary of the event by creating a cinematic form that defies conventional filmmaking traditions and principles. It thus confirms the unpresentable as the main idea of ​​Lyotard's views on art.

    Keywords: Event, Meta-Cinema, Lyotard, Close- Up, Through the Olive Trees
  • علی اصغر هدایتی، مهران فرج اللهی، نعمت الله فاضلی، محمدرضا سرمدی

    آموزش باز در پرتو رشد فناوری، با تغییر در «فرهنگ آموزش» و تاکید بر اصل «یادگیرنده محوری»، نظام آموزشی را دگرگون کرده است. ازآنجا که در نظام آموزشی ایران، به این موضوع بی توجهی شده، مقاله حاضر، به منظور آشکارسازی این «نیمگی»، مسیله ساخت ناتمام آموزش باز در ایران را از دیدگاه انتقادی بررسی کرده و برای این واکاوی تاریخی که دوره معاصر ایران را دربر می گیرد از شیوه تبارشناسی منسوب به فوکو، استفاده شده است. تبارشناسی، تبیین تحولات برهه ای تاریخ است در نسبت درونی آن ها با قدرت. به تعبیر فوکو، در گفتمان است که قدرت و دانش به یکدیگر پیوند می خورند. و منظور از «تحلیل تبارشناسانه»، راهبرد معرفت شناختی ای است که در حوزه های گوناگون تاریخ، علوم سیاسی، و علوم اجتماعی شکل گرفته است؛ بنابراین، برای توصیف و تبیین مسیله مقاله، ناگزیر از بررسی کردارهای گفتمانی سنتی و مدرن آموزشی در نسبت با فضای گفتمانی آموزش باز هستیم. در پاسخ به این پرسش مقاله که «ساخت ناتمام آموزش باز در ایران معاصر، محصول چه شرایطی است ؟» یافته های مقاله، حکایت از این دارد که «نادیده انگاری وجوه نرم افزاری و گفتمانی علم که به سیطره نگاه ابزاری به آن انجامیده است، فهم نارس از آموزش باز که آن را به آموزش مکمل فروکاسته است، و روابط بوروکراتیک، که با ویژگی دموکراتیک این آموزش فرامدرن در تعارض است، سبب ناتمامی آموزش باز شده و تعمیق چالش بیگانگی علم از فرهنگ و جامعه را درپی داشته است».

    کلید واژگان: مسئله, آموزش باز و بسته, تبارشناسی, گفتمان, فرهنگ
    A.A. Hedayati, M. Farajollahi, N. Fazeli, M.R. Sarmadi

    Open education, in light of an amazing technological development, has transformed the educational system with changes in "educational culture" and an emphasis on the "learner-centered" principle. Since this has not been taken into account in Iran's educational system, the present article critically examines the issue of imperfect construction of an open education system in Iran. To analyze the issue historically, a genealogical method propounded by Foucault has been applied. Genealogy explains the evolution of historical moments in their internal power relations, as Foucault says: it is a discourse which intertwines power and knowledge. The "genealogical analysis" refers to an epistemological strategy formed in various domains of history, political and social sciences. To explain the aforementioned problem, we need to focus on both traditional and modern education discourses in the discursive space of open education. In response to the main question of the article i.e., what could have caused the imperfectness of open education in contemporary Iran? The findings indicate that "neglect to scientific software and discursive aspects", which followed the dominance of instrumental scientific view; "immature understanding of open education" which reduced it to complementary education and "bureaucratic relations" which are in conflict with the democratic character of post-modern education, have all led to the "imperfectness of open education" which has deepened the challenge of the alienation of "science" from culture and society.

    Keywords: problem, open, close eeducation, genealogy, discourse, culture
  • مهسا مهدی زاده، زهره خسروی*، خسرو باقری نوع پرست

    هدف این پژوهش تبیین الگوی روابط خودی تاثیرگذار در قضاوت های اخلاقی و شناسایی مولفه های متاثر از جنسیت است. این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی بر پایه مدل نظریه زمینه ای ساخت گرایی به بررسی قضاوت های مبتنی بر روابط پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش زنان و مردان جوان و میانسال ساکن شهر تهران بودند و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام گرفت. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته افراد در دوراهی های اخلاقی مبتنی بر روابط قرار داده شدند و اطلاعات گردآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد افراد حاضر هستند به ترتیب برای خویشاوند، خود، دوست/همکار، هموطن، هم مذهب و هم قومیت خود اصل برابری را زیرپابگذارد، که این روابط خودی موثر بر قضاوت های اخلاقی در هر دو جنسیت به لحاظ گستردگی و ترتیب مشابه مشاهده شد. به طور کلی تاثیر روابط شخصی (خویشاوند، خود، دوست و همکار) با ویژگی های تکاملی انسان ارتباط دارد و تاثیر روابط اجتماعی (هموطن، هم مذهب و هم قومیت) به اهداف مشترک دورن گروهی و وفاداری به گروه مرتبط است. زنان و مردان نیز به طور کلی در موقعیت های مختلف به یک اندازه روابط را در تصمیمات خود لحاظ می کنند، هرچند ممکن است با توجه به میزان خشونت آمیز بودن موقعیت میزان مداخله آنها متفاوت باشد، که این تفاوت مرتبط به ویژگی های تکاملی است، نه توانایی آنها در درک و رعایت برابری.

    کلید واژگان: قضاوت اخلاقی, روابط خودی, جنسیت, نظریه زمینه ای ساخت گرایی
    Mahsa Mehdizadeh, Zohreh Khosravi *, Khosro Bagheri Noeparast

    The aim of this study is to explain the influence of close relationships pattern in moral judgments and identifying components affected by gender. In this study used a qualitative approach based on the constructivist grounded theory model that examine judgments based on relationships. The population of this study was young and middle-aged men and women living in Tehran and the sampling was purposeful. The moral dilemmas were presented to participants, and information was collected with semi-structured interviews. The results of the study showed that people are willing to violate the principle of equality for their relatives, friends, colleagues, compatriots, religion and ethnicity, respectively, which was similar in both genders in terms of breadth and order. In general, the impact of personal relationships (relative, self, friend, and colleague) is related to human evolutionary characteristics, and the impact of social relationships (countryman, coreligionist, and ethnicity) is related to common goals within the group and loyalty to the group. In their decisions, both Men and women consider relationships equally in different situations, although based on the severity of the situation, their intervention is difference. The difference depends on their evolutionary characteristics rather than their ability to understanding and observing equality.

    Keywords: Moral Judgment, close Relationships, Gender, Constructivist grounded Theory
  • Baharak Hamedi, Aliakbar Saif, Alireza Kiamanesh
    In this study, the effectiveness of training close reading has been evaluated on reducing exam anxiety (reducing Social Credit, cognitive barriers and tension mode) of female students in the 8th grade. The research method was an experimental type. The statistical population of the research was female students of the 5th district of Tehran who was studying at the eighth grade during 2016-2017. The research sample included 40 students who were selected by cluster sampling method and they were randomly replaced in two groups. The fundamental techniques of close reading were trained to the experimental group in 8 sessions, while, the control group did not receive these trainings during this period. Then, anxiety exam was taken from the experimental group and controlling the anxiety of the above exam after the test. The results analyzed by using covariance analysis test (ANCOVA). Results showed that there was a significant difference (P≤0.05) between the experimental and control groups. Therefore, using close reading can lead to the reduction in exam anxiety.
    Keywords: Close reading, Exam anxiety, Reducing social credit, Cognitive barriers, Tension mode
  • حاتم حسینی*، میلاد بگی
    طی دهه های اخیر، نهاد خانواده تغییرات بسیاری را تجربه کرده است. با توجه به ماهیت متفاوت جوامع انسانی، انتظار نمی رود تغییرات همه جا یکسان صورت گرفته باشد. هدف از این مقاله بررسی میزان عمومیت الگوی ازدواج خویشاوندی در میان زنان کرد همسردار شهر مهاباد و تبیین دیدگاه آن ها نسبت به این الگوی ازدواجی است. داده ها با استفاده از پیمایشی که در سال 1391 در شهر مهاباد انجام شد و در آن 700 زن همسردار مورد مصاحبه قرار گرفتند گردآوری شده است. نتایج نشان می دهد که 9/36 درصد ازدواج ها از نوع خویشاوندی است که در این میان، 2/23 درصد زنان با خویشاوندان نزدیک خود ازدواج کرده اند. بر پایه این بررسی، ازدواج خویشاوندی با سطح تحصیلات زنان رابطه ای معکوس دارد. زنانی که ازدواج خویشاندی را تجربه کرده اند، بیش تر از سایرین موافق ازدواج فرزند شان با خویشاوندان می باشند و تفاوتی در نگرش آن ها نسبت به ازدواج فرزندان دختر و یا پسر با فردی از افراد فامیل وجود ندارد. تحلیل های چند متغیره نشان داد زنانی که از استقلال بیش تری برخوردارند، سرمایه فرهنگی بالاتری دارند و نیز آن هایی که تحصیلات دانشگاهی دارند، بیش تر از سایرین مخالف ازدواج فرزندشان با خویشاوندان می باشند. نتایج، گویای آن است که تاثیر نیروهای نوسازی در تغییر الگوهای ازدواج در شهر مهاباد به طور همزمان در همه لایه های اجتماعی ظهور و بروز نیافته است.
    کلید واژگان: ازدواج خویشاوندی, خویشاوند نزدیک, خانواده, زنان کرد, مهاباد
    Hatam Hosseini *, Milad Bagi
    In recent decades, the family institution has experienced many changes. Considering different nature of human societies, it is not expected these change were the same everywhere. The aim of this paper is to study generality of consanguinity among Kurdish married women in Mahabad and to explain their view toward this pattern of marriage. Data were taken from the Mahabad Fertility Survey (MFS) conducted on a sample of over 700 households in April 2012. Results show that 36/9 percent of marriages are consanguinity and among them, 23/2 percent of women were married to their close relatives. According to this study, consanguineous marriage is inversely correlated with the level of women's education. Women who have experienced consanguineous marriage more than others are in favor of their children marriage to relatives. Multivariate analysis showed that women have more autonomy, higher cultural capital as well as women who have higher education, are against the marriage of children with relatives more than others. The results indicate that the impact of modernization forces in changing marriage patterns in the city of Mahabad has not emerged simultaneously in all social strata.
    Keywords: Consanguineous Marriage, Close Relative, Family, Kurdish Women, Mahabad
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال