جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « demographic transition » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »
تکرار جستجوی کلیدواژه «demographic transition» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
زمینه و هدف
کیفیت حکمرانی می تواند مسیر باروری را فراتر از عوامل جمعیتی، اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی شکل دهد و بر پویایی های جمعیت تاثیر بگذارد. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر آن بود که با استفاده از یک چارچوب نظری متشکل از نظریه های گذار جمعیت شناختی، نوسازی و نهادی به این سوال پاسخ داده شود: کیفیت حکمرانی تا چه اندازه بر گذار میزان باروری از سطوح بالا به زیر سطح جانشینی تاثیر می گذارد؟
روش و داده ها:
تاثیر شاخص های حکمرانی جهانی بر میزان باروری کل 57 کشور در دوره زمانی 2002 تا 2020 با استفاده از روش تحلیل پیشینه واقعه بر روی داده های بانک جهانی بررسی شد.
یافته هانتایج نشان داد که بیش از 40 درصد از کشورها به میزان باروری زیر سطح جانشینی دست یافتند. اگرچه هر شش شاخص کیفیت حکمرانی تاثیر مثبت و معناداری بر رسیدن به این سطح از باورری داشتند، پس از تعدیل ابعاد گوناگون حکمرانی و سایر عوامل مورد بررسی، تنها دو بعد حق اظهارنظر و پاسخگویی و ثبات سیاسی تاثیر اولیه خود را حفظ کردند.
بحث و نتیجه گیریبهبود کیفیت حکمرانی در دو بعد فوق می تواند مستقل از سایر عوامل، منجر به کاهش باروری شود. با توجه به تنزل هر دو شاخص در دوره مورد بررسی، انجام تمهیدات لازم برای بهبود آن ها اهمیت دارد.
کلید واژگان: باروری, حکمرانی, گذار جمعیت شناختی, تحلیل پیشینه واقعه, مدل مخاطره زمان گسستهBackground and aimThe quality of governance can influence population dynamics. Using a theoretical framework comprised of demographic transition theory, modernization theory, and institutional theory, this study examined the effect of the quality of governance on transition of the total fertility rate from high to under the replacement level.
Data and methodThe effect of the global governance indicators on the total fertility rate of 57 countries during 2002 to 2020 was examined applying the event history analysis on the World Bank data.
FindingsThe results revealed that more than 40% of countries reached the under-replacement fertility rate. Although all six indicators of the quality of governance had a positive and significant effect on achieving the replace-level fertility, after adjusting various aspects of governance and demographic, economic and geographic factors under study, only two dimensions of expressing opinion and accountability and political stability maintained their initial effect.
ConclusionImproving the quality of governance in the two aforementioned dimensions can lead to a decrease in fertility independently of other factors. Considering the decline of both indicators during the period under study, it is of particular importance to take the necessary measures to improve them.
Keywords: Fertility, Governance, Demographic Transition, Event History Analysis, Discrete-Time Hazard Model -
به دلیل اهمیت تحولات جمعیتی ایران در چهار دهه اخیر، موضوع محوری این مقاله مساله شناسی تغییر ساختار خانواده با استفاده از بررسی آمار وقایع حیاتی ولادت، ازدواج و طلاق موجود در آرشیو سازمان ثبت احوال کشور است. در تحلیل تغییرات ایجاد شده در ساختار خانواده، از تیوری های گذار جمعیتی، انتخاب عقلانی و جهانی شدن، بهره گرفته شده است. با روش اسنادی و تحلیل ثانویه ، به بررسی آمارهای ولادت، ازدواج، طلاق، میانگین سن مادران، تغییر گروه های سنی مادران، مقایسه ازدواج زنان و باروری براساس گروه سنی، تغییرات نسبت 100 ازدواج به طلاق، پرداخته شده است. نتیجه مطالعات نشان داد آمارهای وقایع حیاتی از سال 1395-1355 در استان های خراسان بزرگ، علاوه بر تاثیر سیاست های اجرایی شده، گویای تغییر در نگرش و عملکرد خانواده و در نتیجه، کاهش فرزندآوری، کاهش تمایل به تشکیل خانواده و ازدواج و رشد قابل تامل طلاق است. میانگین سن مادران در هر سه استان افزایش یافته است. بیشترین ولادت در استان های مذکور به مادران 29-25 سال و کمترین فرزندآوری به مادران بالای 49 سال اختصاص دارد. نتیجه مقایسه ولادت های سال 1397 با 1389 براساس گروه سنی مادران، نشان داد که رتبه اول فرزندآوری از مادران 24-20 سال به 29-25 سال و رتبه دوم ولادت از مادران 29-25 سال به 34-30 سال تغییر یافته است که این امر نشان از بالارفتن سن فرزندآوری مادران در استان های مذکور دارد. زنان کمتر از 15-24 سال ساکن روستا، بیشتر از زنان شهری در بازه سنی مشابه اقدام به فرزندآوری می کنند. بر مبنای تیوری گذار دوم جمعیتی، هرچه توسعه یافتگی در جامعه ای بالاتر می رود، میزان باروری و ازدواج در آن کاهش و طلاق رشد می یابد. از طرفی تشدید روابط اجتماعی بدون مرز در قالب شبکه های گسترده ارتباطی و ارزیابی عقلانی والدین از منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی داشتن فرزند، موجب تغییر نگرش و ارزش ها در خانواده شده و زمینه تغییر ساختار خانواده را در استان های مذکور فراهم نموده است.
کلید واژگان: ساختار خانواده, ولادت, ازدواج, طلاق, گروه سنی مادران, گذار جمعیتیDue to the importance of demographic changes in Iran in the last four decades, the central theme of this article is the problem of family structure change using a review of vital events of birth, marriage, and divorce in the archives of the Civil Registration Organization. Theories of demographic transition, rational choice, and globalization have been used to analyze changes in family structure. Documentary method and secondary analysis have examined the statistics of births, marriages, divorces, the average age of mothers, changes in mothers' age groups, comparison of women's marriages and fertility by age group, changes in the ratio of 100 marriages to divorces. The results of studies showed that: Statistics of essential events from 1355 to 1395 in the provinces of Greater Khorasan, in addition to the impact of implemented policies, indicate a change in family attitudes and practices and, consequently, reduced fertility, reduced desire to start a family and marriage and There has been considerable growth in divorce. The average age of mothers has increased in all three provinces. The highest number of births in the mentioned provinces is mothers aged 25-25 and the lowest number of children to mothers over 49 years old. The result of comparing births in 1397 with 1389 based on the age group of mothers showed that the first rank of childbearing from mothers aged 20-24 to 25 to 29 years and the second rank of births from mothers aged 25-25 years has changed to 30-30 years, which indicates an increase in maternal age. It has in the mentioned provinces. Women under the age of 15 to 24 living in rural areas are more likely to have children than urban women in the same age group. According to the second population transition theory, the higher the development in a society, the higher the fertility rate, the lower the marriage rate, and the higher the divorce rate. On the other hand, the intensification of borderless social relations in the form of extensive communication networks and parents' rational evaluation of the economic, social, and cultural benefits of having a child, has changed attitudes and values in the family and provided the basis for changing family structure.
Keywords: family structure, birth, marriage, divorce, age group of mothers, demographic transition -
سرمایه اجتماعی به عنوان روابط اجتماعی، اعتماد و هنجارها دارای پیامدهای مثبت و منفی است. کمیت و کیفیت روابط در یک جامعه نقش اساسی در نوع و پیامد سرمایه اجتماعی دارد. شکل سرمایه اجتماعی در ایران بیشتر درون گروهی است آیا چنین سرمایه اجتماعی نقشی در بازتولید نابرابری اجتماعی دارد.؟ روش پژوهش، کیفی و گردآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق با 12 نفر در شهر سنندج در نیمه دوم سال 1396 انجام شده است. تحلیل یافته ها منجر به استخراج مدل پارادایمی با سه مقوله اصلی، بستر روابط اجتماعی، سرمایه درون گروهی (مقوله محوری) و نابرابری اجتماعی شده است. نتایج نشان داد که خویشاوندان زیاد، روابط سنتی خانوادگی و مناسک های مرتبط با آن شرایط علی است که منجر به سرمایه اجتماعی درون گروهی شده است. اتخاذ راهبردهای قوم مداری، خویشاوندگرایی و رابطه به جای ضابطه از سوی کنشگران با شرایط زمینه ای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه ایران و عوامل مداخله کننده مانند بوروکراسی و فقدان نظارت منجر به پیامدهایی مانند پارتی بازی، خویشاوندسالاری و انحراف در توزیع منابع شده است که همگی دال بر بازتولید نابرابری اجتماعی در جامعه است. بنابراین ضررورت دارد در تحلیل نابرابری اجتماعی و همچنین توزیع منابع عمومی، سرمایه اجتماعی درون گروهی در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: گذار جمعیتی, پیوندهای خویشاوندی, سرمایه اجتماعی درون گروهی, نابرابری اجتماعیSocial capital has positive and negative consequences as social relations, trust and norms. The quantity and quality of relationships in a society play a central role in the type and consequence of social capital. The social capital in Iran more intra-group. Does such social capital play a role in reproducing social inequality? The research method was qualitative and data gathering was done through in-depth interviews with 12 people in the second half of 2017 in Sanandaj. The analysis of the findings has resulted in the extraction of a paradigm model with three main categories: social relations context, intergroup capital (core category) and social inequality. The results showed that many relatives, traditional family relationships and the rituals associated with it were causal conditions that led to intra-group social capital. Using Strategies such as ethnocentrism, nepotism and relationships rather than rules by actors with the underlying economic, political and cultural society and confounding factors such as bureaucracy and lack of supervision led to consequences such as favoritism, nepotism and variation in the distribution of resources All of which points to the reproduction of social inequality in society. It is therefore necessary to consider intra- group social capital in the analysis of social inequality as well as in the distribution of public resources.
Keywords: Demographic Transition, Kinship Relations, social intragroup capital, Social Inequality -
گذار جمعیت شناختی با جهت گیری باروری «زیر سطح جایگزینی» ویژگی مسلط جمعیت ایران شده است. به نظر می رسد که نقش غالب در این روند شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی از یک طرف و گسترش تمایلات و خواسته های خود مردم از طرف دیگر است. این گذار در استان گیلان زودتر آغاز شده و پژوهشها نشان می دهند که این استان کمترین باروری در کشور را داراست. از همین رو هدف مقاله توصیف و تبیین کاهش شدید فرزندآوری در شهر رشت با استفاده از چارچوب نظری فردگرایی میباشد. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی با استفاده از تکنیک پرسشنامه و با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، به حجم 400 نفر انجام شده است. نتایج نشان میدهد، که شاخصهای فردی شدن در کاهش فرزندآوری تاثیرگذارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیونی نشان میدهد که متغیرهای تحصیلات زنان، آشنایی اولیه زوجها، الگوهای همسرگزینی و اشتغال زنان نقش تعیین کننده ای در تبیین متغیر وابسته پژوهش دارند. این نتایج کارآیی نظریه های گیدنز و بک در مورد فردی شدن و بخش جامعه شناختی نظریه گذار جمعیتی دوم را تایید می کند.کلید واژگان: فرزندآوری, باروری زیر سطح جایگزینی, فردی شدن, گذار جمعیتی دومDemographic transition with orientation towards "below replacement level fertility" has become the dominant feature of Iran's population. It seems that the economic, social and cultural conditions and also the attitude of people have a dominant role in this process. This transition started earlier in Guilan province and studies show that this province has the lowest fertility in the country. So the purpose of this paper is to describe and explain the sharp decline of fertility in the city of Rasht using the theoretical framework of the individualization of Giddens and Beck and Beck-Gernsheim and also the second demographic transition theory . The study was a survey which was conducted using a questionnaire technique and multi-stage cluster sampling method on a sample of 400 individuals. The results showed that the indicators of individualization are effective in reducing fertility. Multiple regression analysis showed that variables such as female education, the initial acquaintance of couples, mate selection pattern and employment of women have a crucial role in explaining the dependent variable. These findings illustrate that the changes in social attitudes and values and the spread of individualistic values in various aspects have played a significant role in reducing the number of children in the family.Keywords: Childbearing, Below replacement fertility, Individualization, Demographic Transition, City of Rasht
-
برنامه های مدرنیزاسیون انقلاب سفید، در قالب اصلاحات ارضی، سپاه بهداشت و غیره در دهه ی 1340 و اجرای سیاست کنترل موالید در دهه 1370 شمسی بر نهاد خانواده در کردستان تاثیرات ماندگاری بر جای گذاشت. این مقاله ساخت وکار تاثیرات این دو موج را بر ابعاد جمعیت شناختی خانواده در کردستان ایران بررسی می کند. روش شناسی این مطالعه، کیفی است و از تکنیک های مصاحبه عمیق، مشاهده و روش تحلیل موضوعی جهت استخراج الگوهای اساسی تغییر در خانواده استفاده شده است. یافته ها از چشم اندازی متفاوت نشان می دهند که جریانات مدرنیزاسیون به اشکال گوناگون بر بافت و بعد جمعیت شناختی خانواده تاثیرگذار بوده اند. اصلاحات ارضی و ترویج بهداشت شرایط را برای گذار از خانواده گسترده به هسته ای و تجربه کاهش مرگ ومیر و پدیده مهاجرت مهیا نموده و مدرنیزاسیون دهه 1370 منجر به ظهور پدیده های کم فرزندی، خانواده های کوچک و فرزندان ناخواسته در مقیاسی قابل توجه شد. نتیجتا، بخش زیادی از وضعیت کنونی نهاد خانواده در منطقه مورد مطالعه حاصل فرایند و برنامه های مدرنیزاسیون است و تداوم ناگزیر این فرایند بدون شک تحولات دیگری را در نهاد خانواده در پی خواهد داشت. نکته اینکه مدرنیزاسیون چرخه زندگی را در خانواده کرد متحول کرد.کلید واژگان: کردستان, مدرنیزاسیون, خانواده, انقلاب سفید, کنترل موالید, گذار جمعیت شناختی, چرخه زندگی, روش شناسی کیفیTwo waves of modernization, including white revolution (especially land reform and health programs) in 1960s and birth control programs in 1990s have been influencing demographic aspects of family institution in Kurdistan. This study tries to describe these impacts from a different point of view. Based on qualitative methodology and adopting depth interview, observation and thematic analysis techniques the processes and outcomes of implementation of these programs have come to be found. The results show that white revolution provided a context to transform extended family to core family and to experience the reduction of mortality. Birth control programs encountered Kurdish family to unpreceded low childbearing, small size of family and unintended fertility. Consequently, the major parts of current situation of family’s demographic structure refer to modernization elements, and undoubtedly continuation of this process brings new features of family changes to this society. The point is that the modernization has changed the life cycle of family in Kurdistan.Keywords: Kurdistan, Modernization, Family, White Revolution, Birth Control, Demographic Transition, Life Cycle
-
در سال های اخیر، به علت تحولات چشمگیر جمعیتی و در نتیجه افزایش جمعیت جوان در کشور ایران و از جمله استان کردستان، تقاضای کار با افزایش بیش از حدی مواجه بوده و عدم تطبیق این تقاضای روز افزون با سیاستگزاری ها، منجر به خیل عظیم بیکاران شده است. در مطالعه حاضر، روند نرخ بیکاری استان کردستان در سال های 1375 و 1385 با تاکید بر جوانان مورد بررسی قرار گرفته است. سوال اصلی پژوهش این بود که نرخ بیکاری جمعیت به خصوص جمعیت جوان استان در سال 1385 نسبت به سال 1375 با توجه به متغیرهای مختلف چه روندی داشته است؟ روش مورد استفاده، تحلیل ثانویه داده های سرشماری مرتبط با فعالیت و اشتغال استان کردستان در سال های 1375 و 1385 بوده و وضعیت نرخ بیکاری با استفاده از نرم افزار Excel مورد پردازش قرار گرفت. نتایج بررسی نشان داد که شاخص بیکاری از 9 درصد در سال 75 به 2/20 درصد در سال 85 رسیده است. همچنین، نرخ بیکاری در این سال در تمام گروه های سنی هم در نقاط شهری و هم روستایی و هم بین میان مردان و هم زنان روندی صعودی داشته و بیش از دو برابر گشته است (البته افزایش نرخ بیکاری در میان زنان بیش از همه محسوس بود). شاخص بیکاری جوانان نیز به شدت افزایش یافته و از 5/16 درصد به 6/37 درصد رسیده است. در نگاهی دیگر، یافته ها حاکی از نرخ های بسیار بالای بیکاری در میان افراد باسواد در هر دو دوره بود، اما نرخ بیکاری افراد باسواد در سال 85 نسبت به سال 75، 6/2 برابر گشته و از 7 درصد به 2/18 درصد رسیده است. به نظر می رسد که این وضعیت از یک طرف ناشی از وجود خیل عظیم جمعیت جوان در استان و از طرف دیگر نبود و نقصان زیربناهای اقتصادی مولد و اشتغال زا باشد. در نهایت با توجه به شرایط مساعد جغرافیایی و موقعیت استراتژیک این استان، راهکارهایی جهت سیاستگزاری ارائه شده است.
کلید واژگان: نرخ بیکاری, نیروی انسانی, میزان اشتغال, ساختار جمعیتی, انتقال جمعیتی, سرشماری, تحلیل ثانویهIn recent years, due to the significant demographic changes and increasing young population in the country, including Kurdistan, there was too much demand for the labor, and it causes unemployed persons. In this study, the unemployment rate in Kurdistan province has been studied with emphasis on the youth. The main question was the trend of unemployment rate of the young population? Secondary analysis of census data related to employment and activities of the province in 1996-2006 was the method of research, and the unemployment rates were analyzed using Excel software. The results showed that the unemployment index increased from 9% in 1996 to 20.2% in 2006. The unemployment rate in all age groups in both urban and rural areas, (men and women) experienced ascending trend, more than doubled(the unemployment rate among women was remarkable), the youth unemployment rate increased from 16.5 to 37.6 percent. The findings showed the rate of unemployment among the educated was high in both periods, but the index 2006, 2.6 times have been more than and reached from 7 to 18.2 percent at that time. It seems this situation is due of increasing of young people in the province, and the lack of productive infrastructure. At last, with attention to the favorable geographical and strategic position of the region, solutions for policymaking have been offered in the paper.Keywords: Unemployment Rate, Human Recourse, Population Structure, Demographic Transition, Census, Secondary Analysis -
ابن خلدون، به عنوان سرشناس ترین متفکر اجتماعی مسلمان، نقش مهمی در شکل گیری آرا و نظریه های جمعیتی دوران ماقبل مدرن داشته است. وی مباحث و دیدگاه های مهمی را درباره تعامل جمعیت و توسعه مطرح کرده است. ازاین رو، در مقاله حاضر ضمن مروری بر آرای جمعیت شناختی ابن خلدون، رویکرد وی درباره تعامل جمعیت و توسعه، بررسی شده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، ابن خلدون ضمن معرفی ابعاد و مولفه های رشد جمعیت و گذار جمعیتی در بستر توسعه، بر تعامل پویا بین جمعیت و توسعه تاکید داشته است. همچنین، از دیدگاه ابن خلدون تاثیر مثبت یا منفی رشد جمعیت بر توسعه و رفاه، به ساختار و کیفیت جمعیت و نیز شرایط ساختاری جامعه بستگی دارد. از این رو، نظریه ابن خلدون درباره توسعه، مبتنی بر نظریه جمعیت شناختی وی است. همچنین، ابن خلدون دیدگاهی چندبعدی در تحلیل رابطه جمعیت و توسعه داشته و نحوه و سازوکار شکل گیری این رابطه و خروجی آن را در ارتباط با مجموعه ای از شرایط پیرامونی تبیین کرده است.
کلید واژگان: ابن خلدون, پویایی جمعیت, تغییرات اجتماعی, جمعیت و توسعه, رویکرد چرخه ای گذار جمعیتیIbn Khaldun has played a major role in the shaping of pre-modern population theories. He has proposed some important issues and perspectives on the interaction of population dynamics and development. Thus, this paper attempts to explore Ibn Khaldun’s demographic perspectives and identify his approach to population and development interrelationship. The results indicate that Ibn Khaldun has introduced the dimensions and components of population growth in the context of demographic transition, and also he has discussed on the dynamic interaction of population and development. According to Ibn Khaldun, positive or negative impact of population growth on development and welfare depends on population structure and its quality on the one hand, and infrastructure conditions of society on the other hand. Therefore, Ibn Khaldun’s theory of development is based on his demographic theory. In addition, Ibn Khaldun has applied a multidimensional approach to analyze the relations between population and development. He has explained the mechanism of this relationship and its results in the connection with an array of environmental factors.Keywords: Demographic Transition, Population Dynamics, Population, Development, Social Changes, Cyclical Approach, Ibn Khaldun -
در بیشتر جوامع انسانی، جنسیت، که در بردارنده ویژگی های فرهنگی و اجتماعی جنس است، پایه توزیع نابرابر امکانات، موقعیت ها، فرصت ها و پاداش ها قرار می گیرد. مساله مورد بررسی در اینجا نقش گذار جمعیتی در نگرش نسبت به نابرابری جنسیتی است. از تئوری گذار جمعیتی اول و دوم و همچنین، نظریات چافتز، بوردیو و دایسون به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده شده است. برای آزمون تجربی مدعای پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و داده های ثانویه پیمایش جهانی ارزش ها و صندوق جمعیت سازمان ملل برای پنجاه کشور انجام شده است. نتایج نشان داد که نگرش نسبت به نابرابری جنسیتی در کشورها بر حسب مراحل گذار جمعیتی متفاوت است. کشورهای مالی، زامبیا، هند و عراق که گذار جمعیتی اول را پشت سر نگذاشته اند، نگرش منفی کمتری نسبت به نابرابری جنسیتی دارند؛ برعکس، کشورهایی مانند سوئد، فنلاند و فرانسه که وارد گذار جمعیتی دوم شده اند، نگرش منفی بیشتری نسبت به نابرابری جنسیتی دارند. کشورهای ترکیه، برزیل، آفریقای جنوبی و اندونزی که در سال های اخیر گذار جمعیتی را پشت سرگذاشته اند، نگرش نسبت به نابرابری جنسیتی در آنها بین دو دسته از کشورهای فوق است.
کلید واژگان: گذار جمعیتی اول, گذار جمعیتی دوم, نابرابری جنسیتی, پیمایش جهانی سنجش ارزش ها, ایرانIntroductionGender inequality stems from social factors in each society. In theories of gender inequality, it has been assumed that family role in reproduction of gender inequality is of crucial importance (Bourdieu 2001, Chaftez 1999, dyson 2001). Demographic transition is one of the factors in the structure of family changes in recent century. Demographic transition is applied to changes from high levels of mortality and fertility to low levels (Lucas & meyer 2002). Demographic transition has some stages. In each stage, the population has special structure according to demographic characteristics such as decreasing family size, decreasing kinship relations, increasing women education, the more participation of women in work force and their higher independence. The education and employment of women leads to changes in power structure and marriage patterns. So, the institution of family differs in various countries according to different stages of demographic transition. This article is about the role of demographic transition in change in attitude towards gender inequality.Material and MethodsResearch sample includes 50 countries that are listed in World Value Survey for the year 2005. The demographic data has been prepared from population bureau of United Nations and gender inequality data has been used from World Value Survey, using cluster analysis for examining the above countries in terms of demographic transition. Research theoretical model is tested according to structural equation modeling and Amos software. Discussion of Results &ConclusionsThe results of the study show that attitudes towards gender inequality are different in countries according to different stages of demographic transition. In Some counties such as Mali, India, Iraq, and Zambia, which are in primary stages of the first demographic transition, there is less negative attitude towards gender inequality. But countries which are in the second stage of their demographic transition, such as Sweden, Finland, France, United State, England, Russia and France, there is more negative attitude towards gender inequality. Countries such as Turkey, Brazil, South Africa, and Indonesia, which recently moved from the first stage of demographic transition to the next, are somehow between the two mentioned groups.The coefficient correlation between demographic transition index and attitude towards gender inequality is 0.58. Also, R Square is 0.34. It means that 34 percent of variance of attitude towards gender inequality is explained by demographic transition. The above relationship is not witnessed for countries such as Iran, Malaysia and Egypt. For these countries have gone through different stages of demographic transition, and they have less negative attitude towards gender inequality. Therefore, it can be said that changes of family structure by demographic transition differ according to social and cultural structure.In the present study, the demographic transition index is supposed to be an objective structure, leading to changes in gender inequality. These changes can be studied at two levels. At family level, family structure basically changes in the process of demographic transition. And these changes affect, in one way or another, child and gender sociability. At society level, demographic transition provides an opportunity for women to make themselves powerful and to try to earn different capitals, whereby decreasing the gender inequality gap. In conclusion, it can be said that the role of demographic variables should be considered in explaining changes of attitudes towards gender inequality.Keywords: Demographic transition, Gender inequality, World Value Survey (WVS) -
According to estimates, more than 5/1 billion Muslims live around the world. Of this population, 45 percent are living in six Muslim countries: Indonesia, Pakistan, Bangladesh, Iran, Turkey and Egypt. Until now, many factors such as levels of development and geographical regions have been considered a basis for the analysis of demographic trends. But it has been less attention to religion as a determinant of age structure changes. The story of demographic transition and its dimensions is essentially based on the pattern of Western Christian societies. Currently, many development experts believe that the development linear models are not efficient enough; hence there should be more attention to the social, cultural similarities and differences between countries and communities. In this paper, according to this assumption that Muslim countries will experience a certain pattern of demographic transition, the age transition will be discussed. In this paper, similarities and differentials of trends and patterns of fertility, mortality and especially age structure are studied in six Muslim countries.
Keywords: Age transition, Muslim countries, demographic transition -
مقدمهبه رغم تحقیقات فراوان در زمینه باروری، زمان آغاز و سرعت کاهش باروری تاکنون کمتر مطالعه و تحلیل شده است. مقاله حاضر، ارتباط میان سرعت تغییر شاخص های توسعه را با آغاز و سرعت کاهش باروری مطالعه می کند.روشبراساس گزارش های بانک جهانی، اطلاعات سری زمانی شاخص های اقتصادی و اجتماعی و جمعیتی نود کشور در حال توسعه استخراج و تحلیل شده است.یافته هارابطه معکوس و ضعیفی بین زمان آغاز انتقال و سرعت کاهش باروری وجود دارد؛ ولی سطوح توسعه در بدو ورود به مرحله گذار باروری با سرعت سالانه کاهش باروری به شدت هم بسته اند. بحث: این فرضیه رایج که روابط باروری و توسعه، در بستر زمان دچار تغییر می شود و انتقال باروری هرچه دیرتر آغاز شود، با سرعت بیشتری کاهش می یابد، تایید نمی شود. کشورهایی که در سطوح پایینی از توسعه به مرحله انتقالی وارد شده اند، آهسته تر به سوی باروری پایین حرکت کرده اند. برعکس، سریع ترین کاهش باروری در کشورهایی بوده که در سطوح بالایی از توسعه، وارد مرحله انتقالی شده اندکلید واژگان: انتقال جمعیتی, باروری, توسعه, سرعت کاهش باروری, کشورهای در حال توسعهIntroductionFertility transition has been a central theme of demographic research in the second half of twenty century. In spite of extensive research on the levels، trends، and determinants of fertility in different regions of the world، few studies undertake to examine the onset and the pace of fertility decline it''s variation and change among developing countries. This paper examines the interrelationships between the pace of change in the socio-economic development indicators and the rapidity of fertility transition in developing world.MethodTime-series data on the socio-economic and demographic indicators taking out from the World Bank reports، has been used for the present analysis. Cross-country data for 90 developing countries analyzed here using Excel and SPSS software programs. Statistical analysis including bivariate and multivariate techniques employed to investigate relationships.FindingsA negative and relatively weak relationships found between the onset of fertility transition and the pace of fertility decline. In other word، the later date a country enter to the fertility transition، the slower will be it''s fertility decline. There are also a high correlation between the levels of economic development (not the pace of development) at the time of entry to the fertility transition stage and pace of annual fertility decline.DiscussionEmpirical analysis of data from the developing countries experience does not in support of prevailing hypothesized relations between fertility and development which argues that the association between fertility and development has been changing over time and the later time a country enter to the fertility transition، it experienced the more rapid fertility decline. In contrast، a negative and relatively weak relation appears between the onset of fertility transition and the pace of fertility decline after controlling for the effects of various socio-economic variables in multivariate models. This implies that those countries which were undergone their fertility transition later (and the most of them are sub-Saharan African countries)، have experience slower fertility decline. Another important result of the study provide empirical supports for the hypothesis that those countries which enter the fertility transition at the very low level of socio-economic development experienced a relatively slower pace of fertility transition. In contrast، the most rapid fertility decline has been occurred in those countries which enter their transition stage at the relatively high level of socio-economic development. When the pace of fertility decline is examined in connection with the pace of changes in the development indicators، a significant relationships could be find only for those socio-economic variables that reflect human capital. Our results show that there is a positive and significant association between the pace of fertility decline and the rate at which such indicators as child mortality، life expectancy at birth، and the proportion of illiterate population shift over time. On the contrary، there are not significant relationships between the rate of increase in urban population and the economic growth with the pace of fertility decline. This can be an important result especially for effective policymaking concerning the population growth in developing countriesKeywords: Demographic Transition, Development, Developing Countries, Fertility, Pace of fertility decline
-
سیاستها و برنامه های جمعیتی در ایران بیشتر بر پویایی رشد و حجم جمعیت متمرکز بوده و کمتر به ساختارهای سنی جمعیت، تغییرات و پیامدهای آن توجه شده است. این در حالی است که کاهش سریع باروری در دو دهه ی اخیر منجر به تغییرات بنیادی در ساختار سنی جمعیت شده است. در بستر این تغییرات، فازی از تحولات جمعیتی در ایران آغاز شده است که«پنجره ی جمعیتی» نامیده میشود. پنجره ی جمعیتی وضعیتی موقت در ساختار جمعیتی ایران است که در سال 1385 باز شده و برای حدود چهار دهه طول میکشد. در این دوران، نسبت جمعیت در سنین فعالیت به حداکثر خود میرسد و نسبتهای وابستگی سنی کاهش مییابد و در نتیجه فرصت طلایی و منحصربه فردی فراروی توسعه ی اقتصادی فراهم میشود. البته این وضعیت بهصورت اتوماتیک و خودبه خود عمل نمیکند و بهرهبرداری از آن نیازمند بسترهای اقتصادی، اجتماعی، سیاستی و نهادی مناسب است.
این مقاله به بررسی تغییرات ساختار سنی و ظهور پدیده ی پنجره ی جمعیتی و پیامدهای اقتصادی آن در ایران میپردازد. در این راستا، ابتدا مروری کوتاه بر گذار جمعیتی ایران خواهد داشت، سپس تغییرات اخیر و آینده ی ساختار سنی جمعیت بررسی خواهد شد. در ادامه به بررسی پنجره ی جمعیتی ایران، زمان بندی و طول مدت آن و ارتباط آن با رشد اقتصادی میپردازد. در نهایت یک سری پیشنهادات و الزامات سیاستی برای بهرهبرداری از این فرصت جمعیتی مطرح خواهد شد.
کلید واژگان: گذار جمعیتی, گذارهای ساختار سنی, پنجره ی جمعیتی, رشد اقتصادی و توسعه, ایرانIn Iran, population policy and planning have debated more about the dynamic of population growth and much less attention to the age structure of the population, its changes and consequences. Iran’s Fertility has declined significantly in during the past two decades. Consequently, the age structure of population is under transition. Changing age structure is offering a window of opportunity that is referred to as the demographic window. In during time of demographic window, that is temporal time, the working-age population bulges and the age dependency ratios declines. Demographic window offers a unique and golden opportunity for economic development, but exploit this opportunity is needed appropriate policies. This paper focuses on age structure transitions, demographic window and its economic outcomes. The paper begins with briefly overview of the demographic transition, then the recent and projected changes in Iran’s population age structure will be reviewed. After that, the paper examines demographic window and its linkages with the economic growth. Finally, it discusses policy implications to realize and exploit demographic window.Keywords: Demographic transition, Age structure transitions, Demographic window, Economic growth, development, Iran
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.