به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "extramarital relationships" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «extramarital relationships» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فهیمه آخوندی، حسن توزنده جانی*، احمد زنده دل

    هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر شفقت ورزی و آموزش مهارت های مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر حساسیت اضطرابی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی است. پژوهش حاضر از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود که جهت استفاده از خدمات روان شناختی در سال 1401- 1400به کلینیک های روان شناسی و مراکز تخصصی ازدواج (تحت پوشش سازمان بهزیستی) شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 30 نفر از این زنان بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. سپس، از میان نمونه پژوهش به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 30 نفر در گروه های آزمایش (آموزش مهارت های مبتنی بر شفقت ورزی و آموزش مهارت های مبتنی بر رویکرد هیجان مدار) جایگزین شد. داده ها با استفاده از مقیاس حساسیت اضطرابی فلوید و همکاران (ASI) (2005) جمع آوری شد. مداخله آموزش مهارت های مبتنی بر شفقت ورزی و آموزش مهارت های مبتنی بر رویکرد هیجان مدار طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار انجام شدند؛ اما گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد آموزش مهارت های مبتنی بر شفقت ورزی و آموزش مهارت های مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر کاهش حساسیت اضطرابی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی موثر است. همچنین یافته ها نشان داد بین اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر شفقت ورزی و آموزش مهارت های مبتنی بر رویکرد هیجان مدار در کاهش حساسیت اضطرابی تفاوت معنادار مشاهده نشد.

    کلید واژگان: حساسیت اضطرابی, روابط فرازناشویی, آموزش مهارت های مبتنی بر شفقت ورزی, آموزش مهارت های مبتنی بر رویکرد هیجا مدار
    Fahime Akhoundi, Hasan Tozandehjani*, Ahmmad Zendehdel

    T The purpose of this research is to compare the effectiveness of compassion-based skills training and emotion-oriented skills training on the anxiety sensitivity of women affected by extramarital relationships.The present research method was a semi-experimental study with a pre-test-post-test design with a control group and a two-month follow-up period. The statistical population included all women affected by extramarital relationships who had referred to psychological clinics and specialized marriage centers (under the welfare organization) in Tehran in order to use psychological services in 2021-2022. The statistical sample included 30 of these women who were selected as available. Then, among the research sample, 15 people were randomly replaced in the control group and 30 people in the experimental groups (skills training based on compassion and skills training based on emotion-oriented approach). Data were collected using Floyd et al.'s anxiety sensitivity scale (ASI) (2005). The intervention of teaching skills based on compassion and teaching skills based on emotion-oriented approach were carried out during 8 sessions of 90 minutes once a week; But the control group did not receive any intervention. The research data were analyzed by mixed variance analysis (with repeated measurements). The findings showed that teaching skills based on compassion and teaching skills based on emotion-oriented approach is effective in reducing the anxiety sensitivity of women affected by extramarital relationships. Also, the findings showed that there was no significant difference between the effectiveness of teaching skills based on compassion and teaching skills based on emotion-oriented approach in reducing anxiety sensitivity.

    Keywords: Anxiety Sensitivity, Extramarital Relationships, Teaching Skills Based On Compassion, Teaching Skills Based On Emotion-Oriented Approach
  • صیاد حقی، ناهید زینی حسنوند*، محسن رازانی
    هدف و زمینه

    هدف از پژوهش حاضر مدل یابی معادلات ساختاری روابط علی بین ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت و عزت نفس با روابط فرازناشویی و اثر میانجی مصرف رسانه در شهروندان تهرانی بود.

    روش پژوهش:

     این پژوهش از حیث هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از حیث زمانی از نوع پژوهش های مقطعی و به لحاظ روش پژوهش هم بستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بوده است. جامعه هدف، کلیه افراد متاهل شهر تهران که در سال 1402-1403 بوده اند که در شش ماهه اول سال، یکی از زوجین به دلیل داشتن روابط فرازناشویی همسر خود به مراکز مشاوره خصوصی و دولتی شهر تهران مراجعه داشته اند. افراد نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. به این صورت که ابتدا 50 مرکز در تهران شناسایی شدند و از بین این 50 مرکز 30 مرکز به طور تصادفی انتخاب و از هر مرکز 18 نفر از مراجعان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در مجموع 540 نفر انتخاب شدند؛ برای اندازه گیری روابط فرا زناشویی، ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت، عزت نفس و مصرف رسانه ای به ترتیب از پرسش نامه تمایل به پیمان شکنی دریگوتاس و همکاران (1999)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی نئو، پرسش نامه احساس امنیت (2009)، پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسش نامه مصرف رسانه ای محمودیان کوچانی اصفهانی و مقدس (1394) استفاده شد. 

    یافته ها

    بر اساس نتایج به دست آمده در این مدل، متغیر ویژگی های شخصیتی بیش ترین اثر کل (27/0-) را بر میزان روابط فرازناشویی به طور مستقیم بر عهده دارد. متغیر ویژگی های شخصیتی اثر کل (27/0-) به شیوه معکوس (مستقیم) بر میزان روابط فرازناشویی نشان داد. متغیراحساس امنیت اثر کل (22/0-) به شیوه معکوس (مستقیم) بر میزان روابط فرازناشویی دارد. بر اساس مدل ارائه شده در این مطالعه واریانس متغیر روابط فرا زناشویی به اندازه 821/0=  تبیین شد. به طور کلی 82 درصد واریانس روابط فرازناشویی بر اساس متغیر ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت و عزت نفس با نقش واسطه ای مصرف رسانه ای پیش بینی شده است. در نهایت مدل سازی معادله ساختاری پژوهش نیز نشان می دهد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بوده و داده های تجربی این پژوهش از مدل مفهومی حمایت می کند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شخصیتی، احساس امنیت و عزت نفس با نقش میانجی مصرف رسانه ای توان پیش بینی روابط فرازناشویی را دارد.

    کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, احساس امنیت, روابط فرازناشویی, عزت نفس, مصرف رسانه
    Sayyad Haghi, Nahaid Zeini Hasanvand *, Mohsen Razani
    Background and Purpose

    The present study aimed to model the structural relationships between personality traits, security feelings, self-esteem, and extramarital relationships, as well as the mediating impact of media consumption among Tehran citizens.

    Method

    The present study is of applied type and in terms of timing has been of periodical type, and employed a correlational design based on structural equation modeling. The target population consisted of all married individuals in Tehran from 2023 to 2024 who referred to private and state counseling centers in the first six months of the year and sought counseling due to their spouse's extramarital affairs. A multistage random cluster sampling method was used to select samples. In this way, first of all, 50 centers in Tehran were identified, and from among these 50 centers, 30 counseling centers were randomly selected, in every center, 18 clients were selected as statistical samples. Altogether, 540 participants were selected. To  assess extramarital affairs; personality traits, security feelings, self-esteem, and media consumption rate; various questionnaires were used: The Commitment Violation Scale (CVD) by Drigotas et al. (1999) to assess extramarital relationships; The NEO Personality Inventory (NEO-PI) to assess personality traits; The Security Scale (2009) to assess security feelingThe Rosenberg Self-Esteem Scale (1965) to assess self-esteem; The Media Consumption Questionnaire by Mahmoudian, Koochani Isfahani, and Moghaddas (2015) to assess media consumption.

    Findings

    The results achieved via using the model indicated that personality traits had the most significant overall impact (-0.27) on extramarital relationships. The variable of personality traits showed a total impact (-0.27) in a reverse manner (direct) had an impact on extramarital affairs. The variable of security total impact (-0.22) reversely (direct) impacted the extramarital relationships.  Based on the model introduced in this research, the variance in extramarital relationships demonstrated an R-squared value of 0.821. In general, 82% of the variance of extramarital relationships has been forecasted based on the relationship between the variables of personality traits, security feelings, self-esteem; and media consumption rate. Finally, the structural equation modeling also confirmed the goodness of fit of the model, and experimental data of the research supports the conceptual model.

    Conclusion

    The study findings suggest that personality traits, security feelings, and self-esteem mediated by media consumption may predict extramarital relationships

    Keywords: Personality Traits, Security Feeling, Extramarital Relationships, Self-Esteem, Media Consumption
  • اکبر علیوردی نیا*، محمداسماعیل ریاحی، زهره جعفری وحید، زهره نظام محله

    روابط فرازناشویی در بسیاری از جوامع به شدت در معرض انگ و برچسب زنی قرارداشته و به یکی از مسایل مهم و اساسی میان زوج ها بدل شده است. با وجود رواج آن باز هم پدیده ای است که مورد انگ زنی قرار می گیرد و وقتی جامعه با آن روبه رو شود مایه شرمساری خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف بررسی گرایش زنان متاهل به روابط فرازناشویی صورت پذیرفته است که می کوشد در پرتو نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز، این مساله اجتماعی را تبیین کند. این مطالعه با استفاده از روش پیمایش در میان80 نفر از زنان متاهل شهر بابل که بر اساس شیوه نمونه گیری غیرتصادفی از نوع گلوله برفی انتخاب شده اند، انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین متغیرهای تقویت افتراقی و تقلید و گرایش به روابط فرازناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از میان متغیرهای مستقل، متغیر پاداش تصوری بیشترین پیش بینی پذیری را بر متغیروابسته یعنی گرایش به روابط فرازناشویی دارد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که گرایش به روابط فرازناشویی تحت تاثیر «پاداش ها»، «عکس العمل ها» و «تقلید از رسانه ها»، تقویت شده و تکرارپذیری اش بالا می رود. در واقع، روابط فرازناشویی تابعی است مثبت و مستقیم از تقویت افتراقی و تقلید که هر دو به عنوان محرک های متمایز کننده رفتار عمل می کنند.

    کلید واژگان: یادگیری اجتماعی ایکرز, پیوند افتراقی, تقویت افتراقی, تقلید, گرایش به روابط فرازناشویی
    Akbar Aliverdinia *, MohammadEsmail Riahi, Zohreh Jafari Vahid, Zohreh Nezam Mahalleh

    In many societies, extra-marital relationships are strongly stigmatized and have become one of the most important issues among couples. This article aimed to investigate attitudes married women toward extramarital relationships, which tries to explain this issue by social learning theory. This study was conducted using the survey method among 80 married women of Babol city which examined their attitudes toward extra-marital relationships through a self-administered questionnaire. They were selected by non-random sampling method (snowball). The findings indicate that there is a significant relationship among three variables (differential association, differential reinforcement, and imitation) from social learning theory with the attitude towards extramarital relationships and all its dimensions.The results of multiple regression analysis show that the independent variable of the reward has the most predictability on the dependent variable. In general, the results confirm the propositions related to the social learning theory and show that the attitude to extramarital relationship increases under the influence of rewards, punishments and imitation from the media is strengthened and its repeatability increases. According to social learning theory, both overt behavior and cognitive definitions related to extramarital relationship are created with two dimensions of differential reinforcement and imitation, both of which function discriminative stimuli for the behavior.

    Keywords: social learning, differential association, differential reinforcement, imitation, extramarital relationships
  • پروانه غلامیان، جعفر هوشیاری*
    پژوهش حاضر با هدف پیش بینی روابط فرازناشویی براساس روابط ابژه و مرزهای زوجینی با میانجی گری احساس تنهایی در زنان متاهل به روش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متاهل ساکن منطقه 5 شهر تهران در سال 1401 بود که تعداد 400 نفر از ایشان بااستفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های احتمال روابط فرازناشویی، روابط ابژه، مرزهای زوجینی خانواده و پرسش نامه احساس تنهایی جمع آوری و با نرم افزار SPSS نسخه 26 و نرم افزار AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین روابط فرازناشویی با روابط ابژه، مرزهای زوجینی و احساس تنهایی در زنان متاهل رابطه معنا دار وجود دارد. براین اساس، روابط فرازناشویی در زنان متاهل را می توان براساس روابط ابژه و مرزهای زوجینی با نقش میانجی گری احساس تنهایی پیش بینی نمود. همچنین احساس تنهایی می تواند در رابطه فرازناشویی، روابط ابژه و مرزهای زوجینی، نقش میانجی ایفا نماید. ازاین رو، با رعایت و متناسب نمودن روابط ابژه و مرزهای زوجینی و همچنین رفع احساس تنهایی زنان متاهل، می توان زمینه های کاهش روابط فرازناشویی را فراهم نمود.
    کلید واژگان: روابط فرازناشویی, روابط ابژه, مرزهای زوجینی, احساس تنهایی در زنان, خیانت زناشویی, زنان متاهل
    Parvaneh Gholamiyan, Jafar Houshyari *
    This correlational study was conducted with the purpose of predicting extramarital relationships based on thematic relations and marital boundaries with the mediation of the feeling of loneliness among married women using structural equation modeling. The population included all married women living in Tehran, Zone 5, in 2022. 400 women were selected as the sample by Cochran's formula and the convenience sampling. The date were collected using the questionnaires of the probability of extramarital relationships, thematic relations, family marital boundaries, and the feeling of loneliness, and they were analyzed by the SPSS-26 and AMOS-24. According to the results, extramarital relationships can be predicted by thematic relations and marital boundaries with the mediation of the feeling of loneliness among married women. In addition, the feeling of loneliness can play a mediatory role in extramarital relationships, thematic relations, and marital boundaries; thus, by adjusting thematic relations and marital boundaries, as well as eliminating the feeling of loneliness among married women, it can be possible to decrease extramarital relationships.
    Keywords: extramarital relationships, thematic relations, marital boundaries, feeling of loneliness among women, Infidelity, married women
  • زکیه نصیری، نازنین هنرپروران *، فاطمه جواد زاده شهشهانی، سیامک سامانی

    هدف از مطالعه حاضر تعیین اثربخشی مشاوره مبتنی بر روابط فرازناشویی بر بی ثباتی ازدواج درزوجین دارای روابط فرازناشویی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراهبا گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین دارای روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکزمشاوره شهر شیراز در سال 1400 بود. 32 زوج به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب وبه صورت تصادفی در یک گروه آزمایش) 16 زوج(و یک گروه کنترل) 16 زوج(قرار گرفتند. گروهمداخله طی 11 جلسه تحت درمان روابط فرازناشویی 60 دقیقه ای و به صورت گروهی هفته ای یک بارقرار گرفتند. اما در مورد گروه کنترل اقدامی انجام نشد. ابزارهای پژوهش بی ثباتی ازدواج ادوارد،جانسون و آلن بوث) 1987 (بود. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های توصیفی)میانگین و انحرافنسخه 23 انجام شد. نشان SPSS استاندارد(و تحلیل کوواریانس تک متغیری و با استفاده از نرم افزاربا توجه .)P> 0/ داد درمان روابط فرازناشویی بر پایداری ازدواج در زوجین خیانت کار تاثیر داشت) 001به نتایج این پژوهش، درمان روابط فرازناشویی از طریق افزایش بینش فرد نسبت به خود و آگاهیدرباره چرایی شکل گیری و تشدید خیانت زناشویی، می تواند برای کاهش مشکلات زوجین و افزایشثبات زندگی آن ها، مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: بی ثباتی ازدواج, روابط فرازناشویی, خیانت زناشویی, زوجین
    Zakeiye Nasiri, Nazanin Honarparvaran *, Fatemeh Javadzadeh Shahshahani, Siamak Samani

    The purpose of this study was to determine the effectiveness of counseling based on extramarital relationships on marital instability in couples with extramarital relationships. The research design was semi-experimental, pre-test-post-test with a control group. The statistical population included all couples with extramarital relationships who referred to counseling centers in Shiraz in 2021. 32 couples were selected as a sample by purposive sampling and were randomly assigned to an experimental group (16 couples) and a control group (16 couples). The intervention group underwent 60-minute extramarital relationship therapy in 11 sessions, once a week but no action was taken on the control group. The research tools of marriage instability were Edward, Johnson and Alan Booth (1987). Data analysis was done with descriptive tests (mean and standard deviation) and univariate covariance analysis using SPSS version 23 software. It showed that the treatment of extramarital relationships had an effect on the stability of marriage in unfaithful couples (P < 0.001). According to the results of this research, the treatment of extramarital relationships can be used to reduce the problems of couples and increase the stability of their lives through increasing the individual's insight into himself and the awareness of why marital infidelity occurs and escalates.

    Keywords: marital instability, extramarital relationships, Infidelity, couples
  • سپیده رحیمی نژاد، محمد قمری *، علیرضا جعفری، وحیده باباخانی

    هدف از پژوهش حاضر اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر نظریه گلاسر بر کیفیت جو عاطفی در همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون - با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین دارای روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در محدوده زمانی اسفند 48 تا اردیبهشت 44 بود. نمونه پژوهش شامل 60 زوج مراجعه کننده بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل گمارده شدند. شرکت کنندگان قبل از اجرای مداخلات پرسشنامه کیفیت جو عاطفی را تکمیل کردند. گروه آزمایش مداخله زوج درمانی گلاسری را دریافت کرد. در نهایت از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری) MANCOVA (به کمک نرم افزار SPSSV19 تحلیل شدند. نتایج نشان داد زوج درمانی گلاسری در همه مولفه های جو عاطفی >0/ خانواده اثربخش بود) 02 P (. بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت، استفاده از روش زوج درمانی مبتنی بر نظریه گلاسر در کیفیت جو عاطفی همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی اثربخش بوده و آگاهی متخصصان حوزه های مشاوره، روان شناسی و سلامت از این متغیرها می تواند کمک کننده باشد. 

    کلید واژگان: کیفیت جو عاطفی, زوج درمانی گلاسری, همسران آسیب دیده, روابط فرازناشویی
    Sepideh Rahiminejad, Mohammad Ghamari *, Alireza Jafari, Vahideh Babakhani

    The purpose of this research was to study the effectiveness of couples therapy based on Glaser's theory on the quality of emotional climate in spouses affected by extramarital relationships. The current research was a semi-experimental type with a pre-test-post-test design with a control group. The current research population included all couples with extramarital relationships who referred to counseling centers in Tehran between March 2020 and April 2020. The research sample included 30 client couples who were selected by available sampling and randomly assigned to experimental and control groups. The participants completed the emotional atmosphere quality questionnaire before the interventions. The experimental group received Glasserian couple therapy intervention. Finally, a post-test was given to both groups. Data were analyzed by multivariate analysis of covariance (MANCOVA) using SPSSV19 software. The results showed that Glasserian couple therapy was effective in all components of the emotional atmosphere of the family (P<0.05). Based on the results of this research, it can be said that the use of couples therapy based on Glasser's theory is effective in the quality of the emotional atmosphere of spouses affected by extramarital affairs, and the knowledge of experts in the fields of counseling, psychology, and health about these vaiables can be helpful.

    Keywords: Quality of Emotional Climate, Glasserian Couple Therapy, Spouses Affected, Extramarital Relationships
  • محمد زاهدی اصل، منصور فتحی*، رقیه محمدزاده
    مقدمه

     فرایند نوسازی و جهانی شدن و تغییرات نظام ارزشی به تدریج زمینه بروز الگوهای نوین و نامتعارفی از روابط را در میان بخشی از جوانان ایرانی فراهم کرده است. در این میان یکی از افراطی ترین اشکال روابط پیش از ازدواج، پیدایش الگوهای هم خانگی است. در کشور ما، به دلیل مغایرت این موضوع با هنجارها و ارزشهای جامعه، تحقیقات اندکی صورت گرفته است. این پژوهش به دنبال فهم عمیق تجارب و چالشهای دختران با سابقه هم خانگی است.

    روش

     روش مطالعه حاضر از نوع پدیدارشناسی بود. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، 16 نفر از دختران با تجربه هم خانگی ساکن شهر تهران در سال 97 در این مطالعه شرکت داشته اند. برای گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمه ساختارمند عمیق و برای تحلیل اطلاعات از تحلیل تماتیک استفاده شده است.

    یافته

     تحلیل اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها هشت مضمون اصلی را آشکار کرد: احساس برابری جنسیتی و استقلال و آزادی عمل در عرصه تعادل جنسیتی؛ نگرش منفی به ازدواج؛ تغییر نگرش به باکرگی و نقشهای جنسیتی؛ طرد و انزوای اجتماعی؛ ترس از افشای رابطه؛  نبود احساس امنیت در رابطه؛ نگرانی از بارداری؛ پرخطر و خشونت آمیز بودن رفتارها.

    بحث: 

    نتایج پژوهش حاضر نشان داد که افراد مشارکت کننده در کنار احساس برابری جنسیتی و استقلال و آزادی عمل بیش تر و تغییر نگرش به نقشهای جنسیتی، با چالشهایی جدی از جمله انگ و طرد اجتماعی، کاهش سرمایه اجتماعی، احساس ناامنی، رفتارهای پرخطر (مصرف مواد و سیگار و...) و خشونت مواجه بوده اند.

    کلید واژگان: همباشی, هم بالینی, هم خانگی, پدیدارشناسی, تجارب و چالش های دختران
    Mohammad Zahediasl, Mansour Fathi*, Roghayyeh Mohammadzadeh

    Intorduction: 

    The process of modernization and globalization and changes in the value system have gradually given rise to new and unusual patterns of relationships among some Iranian youth. One of the most extreme forms of premarital relationships is the emergence of cohabitation patterns. In our country, little research has been done on this issue as it is inconsistent with societychr('39')s norms and values. This study seeks to deeply understand the experiences and challenges of girls with a history of cohabitation and provide practical solutions in this area.

    Method

    The method of the study is phenomenological and based on purposive sampling method and theoretical saturation criterion, 16 girls with a history of cohabitation participated in this study. Semi structured interviews were used for data collection, and analysis of data was done using the thematic method.

    Findings

    The analysis of the information obtained from the interviews revealed eight main categories: The field of gender balance, Feeling rejected and isolated, Fear of disclosing the relationship, Experience of high-risk behaviors, Experience of violence, Negative attitude to marriage, Lack of feeling secure in the relationship and worrying about pregnancy, and Changing attitudes to virginity and gender roles.

    Discussion

    The results of the present study showed that participants, along with the feelings of gender equality and independence and greater freedom of action and change attitudes toward gender roles, with serious challenges such as stigma and social exclusion, reduced social capital, feelings of insecurity, high-risk behaviors (smoking tobbaco and drug abuse) and have faced violence.

    Keywords: Cohabitation, Extramarital relationships, Girls' rxperiences, challenges, Phenomenology
  • رمضان حسن زاده*، نیلا کوچکسرایی، محمدکاظم فخری

    پژوهش حاضر باهدف مقایسه طرح واره های اولیه وبهزیستی روانشناختی در زنان دارای روابط فرا زناشویی ، مطلقه و عادی طراحی و اجراشده است. روش پژوهش از نوع پس رویدادی یا علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل سه گروه از زنان مطلقه وزنان دارای روابط فرا زناشویی که به صورت نمونه گیری در دسترس و گروه زنان عادی که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. گروه زنان عادی پرسشنامه نگرش به خیانت را پرکرده تا مشخص شود که درگیر روابط عاطفی نباشند و در پایان هر سه گروه پرسشنامه طرح واره های اولیه یانگ وبهزیستی روانشناختی را پر کردند. در پاسخ به فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه طرح واره های ناسازگاراولیه وبهزیستی روانشناختی در زنان عادی وزنان دچار روابط فرا زناشویی ومطلقه تفاوت معناداری وجود دارد، از روش های آمار استنباطی و مقایسه میانگین گروه ها استفاده شد. درمجموع نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که طرح واره های ناسازگار اولیه وبهزیستی روانشناختی در زنان با روابط فرا زناشویی ، مطلقه و عادی تفاوت معناداری وجود دارد.

    کلید واژگان: طرح واره های ناسازگاراولیه, بهزیستی روانشناختی, روابط فرا زناشویی
    Ramazan Hassanzadeh Hassanzadeh *, Nila Kochaksaraei Kochaksaraei, MohamadKazem Fakhri Fakhri

    The purpose of this study was to compare the early maladaptive and psychological well-being in women with extramarital, divorced, and normal relationships. The research method was post-event or causal-comparative. The statistical population of the present study consisted of three groups of divorced women, women with extramarital relationship who were selected by convenience sampling, and the group of normal women who were randomly selected. The Normal Women Group completed the Infidelity Attitude Questionnaire to determine not to be involved in emotional relationships. Finally, all three groups completed the Young Schema Questionnaire and the Psychological Well-being Questionnaire. In response to the research hypothesis that there are significant differences between early maladaptive schemas and psychological well-being in normal women, divorced, and women with extramarital the means were compared and inferential statistics were calculated.The results of the present study showed that early maladaptive schemas and psychological well-being in women with extramarital relationships was different.The results of the present study suggested that early maladaptive schemas and psychological well-being in women with extramarital relationships could be important.

    Keywords: early maladaptive schemas, psychological well-being, extramarital relationships
  • زهرا نریمان، اصغر آقایی*، هادی فرهادی

    بروز خیانت و ایجاد روابط فرازناشویی در زوجین، زندگی زناشویی و سازگاری زوجین را با مخاطره جدی مواجه می سازد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف مقایسه هوش اخلاقی و سبک های دل بستگی در متاهلین با و بدون روابط فرازناشویی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه زنان و مردان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در بهار 1397 بود که از میان آن ها تعداد (58 مرد و 50 زن دارای روابط فرازناشویی) و تعداد (59 مرد 49 زن بدون رابطه فرازناشویی) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هوش اخلاقی (لنیک و کیل، 2005) و پرسشنامه سبک دل بستگی بزرگ سالان (کولینز ورید، 1990) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل آزمون t گروه های مستقل استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که دو گروه متاهلین دارای روابط فرازناشویی و بدون روابط فرازناشویی در متغیرهای هوش اخلاقی و سبک های دل بستگی با هم تفاوت معنی داری دارند (05/0>P). بدین صورت که گروه دارای رابطه فرازناشویی دارای هوش اخلاقی پایین تری هستند. همچنین متاهلین دارای رابطه فرازناشویی در سنجش با متاهلین فاقد رابطه فرازناشویی، دارای دل بستگی ایمن و اجتنابی پائین و دل بستگی اضطرابی-دوسوگرا بالاتری بودند. با توجه به برآیندهای پژوهش حاضر، لازم است عوامل ایجادکننده روابط فرازناشویی در متاهلین شناسایی و سپس با به کارگیری زوج درمانی، تلاش شود تا با بهبود سازگاری زناشویی و دل بستگی در این زوجین، عشق و علاقه میان آن ها نیز افزایش یابد.

    کلید واژگان: هوش اخلاقی, سبک های دل بستگی, روابط فرازناشویی
    Zahra Nariman, Asghar Aghaei*, Hadi Farhadi

    Emergence of betrayal and making extramarital relationships in couples seriously endanger marital life and the couple’s adjustment. Therefore, the present study was conducted aiming to compare Moral intelligence and attachment styles in married couples with or without extramarital relationships. The research design was causal-comparative. The statistical population of the present study included all married men and women referring to Isfahan consultation centers in the spring of 2018 from whom 58 men and 50 women with extramarital relationships and 49 men and 59 women without extramarital relationship were selected as the research samples through convenient method. In order to collect data, Moral Intelligence Questionnaire (Lennick & Kiel, 2005) and Revised Adult Attachment Scale (Collins & Read, 1990) were used. Independent sample t-test was used in order to analyze the data. The results of the analysis showed that two married groups with extramarital relationships and without extramarital relationships are significantly different from each other in the variables of Moral intelligence and attachment styles (P<0.05) That is, the group with a Extramarital Relationships has lower Moral intelligence. Married couples also had Extramarital Relationships than those with no Extramarital Relationships, had lower secure and avoidant attachment, and higher anxiety-ambivalent attachment. According to the results of the present study it is necessary first to identify the factors creating extramarital relationships through appropriate qualitative study and to attempt to increase love between them through applying couple therapy via improvement of marital adjustment and Attachment in these couples.

    Keywords: moral intelligence, attachment styles, extramarital relationships
  • منصور فتحی*، حسین فکر آزاد، غلامرضا غفاری، جعفر بوالهری
    مقدمه، روش،
    یافته ها
    اطلاعات دموگرافیکی نشان می دهد میزان بی وفایی مردان در مشاغلی که ارتباط زیادی با جنس مخالف دارند، بیشتر است و بیشترین میزان بی وفایی زناشویی در ده سال اول ازدواج آن ها اتفاق افتاده است. تعداد زیادی از افراد مطالعه شده، سابقه خشونت های جسمی و روانی علیه همسرانشان را دارند. همچنین، مفاهیم و مقولات به دست آمده از مصاحبه ها نشان می دهد سه عامل فردی، خانوادگی زناشویی و اجتماعی از عوامل زمینه ساز بی وفایی مردان به شمار می آید. در مطالعه حاضر از روش گراندد تئوری1 بهره گرفته شده است که نوعی شیوه پژوهش کیفی است. براساس روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، چهل مرد بی وفا در روابط زناشویی در این مطالعه شرکت کردند. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه عمیق و برای توصیف اطلاعات دموگرافیکی افراد مطالعه شده از آمارهای توصیفی بهره گرفته شد.. سپس بر آن مبنا راهکارها و پیشنهادهای کاربردی در خصوص پیشگیری و کاهش بی وفایی زناشویی و استحکام نهاد خانواده و نیز کمک به مسئولان فرهنگی و اجتماعی برای برنامه ریزی های مناسب ارائه می گردد. در این مقاله عوامل زمینه ساز بی وفایی زناشویی مردان شناسایی و تحلیل می شودبحث: برخی عوامل زمینه ساز بی وفایی مردان عبارت است از: مشکلات جنسی و عاطفی در روابط زناشویی، تنوع طلبی و هیجان خواهی، اثبات مردانگی و احساس جوانی، بی ضرر دانستن روابط خارج از ازدواج برای روابط زناشویی، تجارب رابطه با جنس مخالف قبل از ازدواج، اعتمادبه نفس کم، داشتن شغلی که امکان تعامل و ارتباط بیشتر با جنس مخالف را فراهم می کند، سوء استفاده از امکان تعدد زوجات و ازدواج موقت برای مردان، نگرش های سهل گیرانه و مجاز جامعه درباره بی وفایی مردان، تاثیر دوستان و ماهواره و فیلم های مستهجن و نقش تسهیل گری اینترنت و تلفن همراه در ایجاد فرصت تعامل با جنس مخالف.
    کلید واژگان: بی وفایی, بی وفایی زناشویی, روابط خارج از ازدواج, گراندد تئوری
    Mansour Fathi *, Hossein Fekazad, Gholamreza Ghaffary, Jafar Bolhari
    Introduction
    Despite the legal and moral sanctions against infidelity and reported negative attitudes، the ubiquity of infidelity in the our country is difficult to deny. There are a vast number of magazine articles، news stories، and films shows that deal with the subject. Due to the growing prevalence and negative effects of marital infidelity، Understanding the complex relationships among selected individual and relationship variables that contribute to infidelity it is important And help predict its occurrence. If infidelity can be predicted، then more effective prevention also may be possible. The main goal of the present research recognizing the fundamental factors of marital Infidelity in order to develop prevention programs or clinical treatment of couples and families who are challenged with infidelity.
    Method
    This study adopts a qualitative approach which is beneficial for exploring the in-depth meanings that individuals attach to their relationships. Qualitative methods offer the best techniques with which to study my research questions، because the purpose of this research is to explore the why‟s of extramarital relationships. Qualitative methods allow the researcher to develop a level of detail about the individual or place and to be highly involved in actual experiences of the participants. I decided to employ the grounded theory approach. Because the purpose of the study was to obtain a thorough and in-depth understanding of extramarital relationships. This approach was most suitable to get to the heart of private and volatile matters. Interviews were also conducted with spouses of individuals who engaged in an affair. My role as the researcher was to guide، rather than dominate، the interviews which allowed for a more informal approach. This provided a more comfortable atmosphere with which to discuss sexuality، which can be a verysensitive and personal topic. The population covered in this project of married men who had actually experienced infidelity in a marriage. The sample used in this study consisted of 40 married men Engage in Marital Infidelity. The purpose of the research was to gain a more thorough understanding of what happens in a marriage when infidelity occurs. interviews were conducted over the course of one year،commencing on Mars، 2011، and concluding on Jan، 2011. the present study will belimited to only sexual infidelity. It is recognized that infidelity that involves consensual sexual behavior with one or more people other than ones spouse that the participant does not want their spouse to know about.
    Finding
    Demographic information، such as age، length of marriage، education، occupation، age when married and number of children was collected. The participants ranged in age from 26 to 65، with a mean age of 38. 9. Age 42% of respondents were under 35. Majority of the respondents (84%) having children and 16% who did not. 30% of the respondents were employee، 20 % were seller، 18% were driver and 10% were Self Employed. 12. 5% of the respondents and 15% of their spouse had experience of suicide. 11% of the participants had experience of druge abuse، 10% tobacoo and 26% alcohol. Finding showed that there is evidence that marital satisfaction and sexual satisfactionare all related to infidelity.
    Discussion
    Majority of men who engaged in infidelity are more to report lower levels of sexual satisfaction. So، the relationship between sexual satisfaction is stronger for men. Most of participant had permissive attitudes toward infidelity. Not only those who are dissatisfied with their marriage seeking extramarital partners but that other factors، such as opportunity، may be involved. Teaching social skills and raise the awareness can be very effective in preventing of marital infidelity.
    Keywords: Being unfaithful, extramarital relationships, Grounded theory, Marital Infidelity
  • منصور فتحی *، حسین فکر آزاد، غلامرضا غفاری، جعفر بوالهری
    مقدمه
    در این مقاله عوامل زمینه ساز بی وفایی زناشویی مردان شناسایی و تحلیل می شود. سپس بر آن مبنا راهکارها و پیشنهادهای کاربردی در خصوص پیشگیری و کاهش بی وفایی زناشویی و استحکام نهاد خانواده و نیز کمک به مسئولان فرهنگی و اجتماعی برای برنامه ریزی های مناسب ارائه می گردد.
    روش
    در مطالعه حاضر از روش گراندد تئوری1 بهره گرفته شده است که نوعی شیوه پژوهش کیفی است. براساس روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، چهل مرد بی وفا در روابط زناشویی در این مطالعه شرکت کردند. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه عمیق و برای توصیف اطلاعات دموگرافیکی افراد مطالعه شده از آمارهای توصیفی بهره گرفته شد.
    یافته ها
    اطلاعات دموگرافیکی نشان می دهد میزان بی وفایی مردان در مشاغلی که ارتباط زیادی با جنس مخالف دارند، بیش تر است و بیش ترین میزان بی وفایی زناشویی در ده سال اول ازدواج آن ها اتفاق افتاده است. تعداد زیادی از افراد مطالعه شده، سابقه خشونت های جسمی و روانی علیه همسران شان را دارند. همچنین، مفاهیم و مقولات به دست آمده از مصاحبه ها نشان می دهد سه عامل فردی، خانوادگی زناشویی و اجتماعی از عوامل زمینه ساز بی وفایی مردان به شمار می آید.
    بحث: برخی عوامل زمینه ساز بی وفایی مردان عبارت است از: مشکلات جنسی و عاطفی در روابط زناشویی، تنوع طلبی و هیجان خواهی، اثبات مردانگی و احساس جوانی، بی ضرردانستن روابط خارج از ازدواج برای روابط زناشویی، تجارب رابطه با جنس مخالف قبل از ازدواج، اعتمادبه نفس کم، داشتن شغلی که امکان تعامل و ارتباط بیش تر با جنس مخالف را فراهم می کند، سوء استفاده از امکان تعدد زوجات و ازدواج موقت برای مردان، نگرش های سهل گیرانه و مجاز جامعه درباره بی وفایی مردان، تاثیر دوستان و ماهواره و فیلم های مستهجن و نقش تسهیل گری اینترنت و تلفن همراه در ایجاد فرصت تعامل با جنس مخالف.
    کلید واژگان: بی وفایی, بی وفایی زناشویی, روابط خارج از ازدواج, گراندد تئوری
    Mansour Fathi *, Hossein Fekazad, Gholamreza Ghaffary, Jafar Bolhari
    Introduction
    Despite the legal and moral sanctions against infidelity and reported negative attitudes، the ubiquity of infidelity in the our country is difficult to deny. There are a vast number of magazine articles، news stories، and films shows that deal with the subject. Due to the growing prevalence and negative effects of marital infidelity، Understanding the complex relationships among selected individual and relationship variables that contribute to infidelity it is important And help predict its occurrence. If infidelity can be predicted، then more effective prevention also may be possible. The main goal of the present research recognizing the fundamental factors of marital Infidelity in order to develop prevention programs or clinical treatment of couples and families who are challenged with infidelity.
    Method
    This study adopts a qualitative approach which is beneficial for exploring the in-depth meanings that individuals attach to their relationships. Qualitative methods offer the best techniques with which to study my research questions، because the purpose of this research is to explore the why''s of extramarital relationships. Qualitative methods allow the researcher to develop a level of detail about the individual or place and to be highly involved in actual experiences of the participants. I decided to employ the grounded theory approach Because the purpose of the study was to obtain a thorough and in-depth understanding of extramarital relationships. This approach was most suitable to get to the heart of private and volatile matters. Interviews were also conducted with spouses of individuals who engaged in an affair. My role as the researcher was to guide، rather than dominate، the interviews which allowed for a more informal approach. This provided a more comfortable atmosphere with which to discuss sexuality، which can be a very sensitive and personal topic. The population covered in this project of married men who had actually experienced infidelity in a marriage. The sample used in this study consisted of 40 married men Engage in Marital Infidelity. The purpose of the research was to gain a more thorough understanding of what happens in a marriage when infidelity occurs. Interviews were conducted over the course of one year، commencing on Mars، 2011، and concluding on Jan، 2011. The present study will be limited to only sexual infidelity. It is recognized that infidelity that involves consensual sexual behavior with one or more people other than ones spouse that the participant does not want their spouse to know about.
    Finding
    Demographic information، such as age، length of marriage، education، occupation، age when married and number of children was collected. The participants ranged in age from 26 to 65، with a mean age of 38. 9. Age 42% of respondents were under 35. Majority of the respondents (84%) having children and 16% who did not. 30% of the respondents were employee، 20 % were seller، 18% were driver and 10% were Self Employed. 12. 5% of the respondents and 15% of their spouse had experience of suicide. 11% of the participants had experience of druge abuse، 10% tobacoo and 26% alcohol. Finding showed that there is evidence that marital satisfaction and sexual satisfactionare all related to infidelity.
    Discussion
    Majority of men who engaged in infidelity are more to report lower levels of sexual satisfaction. So، the relationship between sexual satisfaction is stronger for men. Most of participant had permissive attitudes toward infidelity. Not only those who are dissatisfied with their marriage seeking extramarital partners but that other factors، such as opportunity، may be involved. Teaching social skills and raise the awareness can be very effective in preventing of marital infidelity.
    Keywords: Being unfaithful, extramarital relationships, Grounded theory, Marital Infidelity
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال