به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "fars province" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «fars province» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • زهرا احمدی پور، حسن جعفرزاده*
    زمینه و هدف

    در بین استان های کشور، استان فارس از جمله قلمروهایی است که طی دهه های اخیر بیش ترین تغییرات را در زمینه تقسیمات کشوری داشته و هم زمان با آن تنش ها و منازعات میان قلمروهای سیاسی- اداری در سطوح درون استانی و بین استانی گسترش یافته است. بر این اساس هدف اصلی این پژوهش پاسخ گویی به این مسئله است که کدام مولفه ها و عوامل نقش و اهمیت بیش تری در وقوع تنش ها و منازعات قلمروهای سیاسی - اداری استان مورد مطالعه داشته اند و شدت تنش ها و منازعات در مناطق مختلف استان (در دو سطح درون استانی و بین استانی) به چه صورت بوده است؟

    روش پژوهش: 

    در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، ابتدا با تکیه بر یافته های میدانی (پرسش نامه) و تجزیه و تحلیل یافته های حاصل از نظرات کارشناسان، منابع ایجاد تنش و منازعه میان قلمروهای سیاسی - اداری استان فارس (در سطح درون استانی و بین استانی) رتبه بندی شد. سپس با تکیه بر یافته های کتابخانه ای، تنش ها و منازعات میان قلمروهای سیاسی استان فارس استخراج و شدت آن ها دسته بندی شد و بر اساس آن نقشه پهنه بندی منازعات قلمروهای سیاسی - اداری تقسیمات کشوری استان فارس در دو سطح درون استانی و بین استانی ترسیم شد.

    یافته ها و نتیجه گیری

    بر اساس تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش مولفه های تغییرات مرزها و محدوده های تقسیمات کشوری، رقابت های محلی و اختلافات مرزی بیش ترین نقش را بر شکل گیری تنش ها و منازعات میان قلمروهای سیاسی - اداری استان فارس (در دو سطح درون استانی و بین استانی) داشته اند. هم چنین پهنه بندی شدت تنش ها و منازعات در قلمرو مورد مطالعه نشان می دهد که در سطح درون استانی تنش ها و منازعات شهرستان های کازرون و کوه چنار، شهرستان های داراب و استهبان و شهرستان های لارستان و گراش و در سطح بین استانی تنش ها و منازعات استان فارس با استان های هرمزگان و بوشهر از شدت بالاتری برخوردار بوده و در آینده از ظرفیت بیش تری جهت تنش و منازعه برخوردار هستند.

    کلید واژگان: تنش و منازعه, رتبه بندی, پهنه بندی, استان فارس, تقسیمات کشوری
    Zahra Ahmadipour, Hassan Jafarzadeh *

    among the territories that has undergone the most changes in the field of country divisions in recent decades, and at the same time tensions and conflicts between political and administrative territories have expanded at intra-provincial and inter-provincial levels. Accordingly, the main objective of the present research is to answer the question of which components and factors have played a greater role and importance in the occurrence of tensions and conflicts between the political-administrative territories of the studied province, and how the intensity of tensions and conflicts has been in different parts of the province (at both intra-provincial and inter-provincial levels).

    Method

    In the present research, using a descriptive-analytical method, first were ranked, based on the findings of field research (questionnaire) and the analysis of the findings of experts’ opinions, the sources of tension and conflict between the political-administrative territories of Fars province (at the intra-provincial and inter-provincial levels). Then, based on library findings, the tensions and conflicts between the political territories of Fars province were extracted and their intensity was categorized, and based on it, a map of zoning of conflicts between the political-administrative territories of the country divisions of Fars province was drawn in two intra-provincial and inter-provincial levels.

    Findings & Conclusion

    Based on the analysis of the research findings, the components of changes in borders and country division boundaries, local competitions, and border disputes have played the greatest role in shaping tensions and conflicts between the political-administrative territories of Fars province (at both intra-provincial and inter-provincial levels). Also, the zoning of the intensity of tensions and conflicts in the studied territory shows that at the intra-provincial level, the tensions and conflicts of Kazeroon and Kooh Chenar counties, Darab and Estehban counties, and Larestan and Gerash counties, and at the inter-provincial level, the tensions and conflicts of Fars province with Hormozgan and Bushehr provinces have the highest intensity and will have more potential for tension and conflict in the future.

    Keywords: Tension, Conflict, Ranking, Zoning, Fars Province, Country Divisions
  • Vahid Rashidvash

    Iran is a nomadic and tribal country. Iran's tribal and nomad communities possess a substantial social, economic, and cultural framework due to their pastoral economy and nomadic lifestyle. However, significant changes have occurred in the border regions' inhabitants' lives in recent years, particularly concerning the structure of the family. Historically, tribes and nomads have also evolved at a slower rate than is currently the case. In addition, the objective of this research is to examine the anthropological perspective regarding the family structure and kinship system of nomadic tribes and tribes, with a particular focus on the evolving Qashqai tribe of Fars. This qualitative study, which is fundamental by virtue of its applicability, is profound in depth. This research employs a descriptive-analytical approach. Documentary methods, interviews, and observations were employed to collect data for this study, which was designed according to the structural-functional school framework. The Qashqai tribe is structurally extensive, monogamous, patriarchal, and intermarried; furthermore, it is an intermarried group that has experienced changes.

    Keywords: : Anthropology, Tribes, Clans, Family system, kinship, Qashqai nomads, Fars province
  • فهیمه فانی*، احمدعلی اسدی

    نقوش صخره ای همان نقش های حک شده یا نقاشی شده بر سطح صاف سنگ ها و صخره ها هستند که از اولین نمونه های هنر انسانی محسوب می شوند. از آنجا که اکثر این نقوش در مسیر کوچ عشایر، شکارگاه ها و چراگاه ها قرار دارند، فرضیه رویارویی و ارتباط عشایر با آنها بسیار قوت می گیرد. حکاکی این نقوش از نوعی سادگی برخوردار است، همان نوع سادگی که در آثار هنری اقوام کوچنده نمایان است و به پیرو آن در بین عشایر سرزمین ایران نیز بسیار نمود دارد. در پژوهش حاضر تلاش شده است نقوش صخره ای که تاکنون در مسیر پراکندگی عشایر قشقایی و ایل راه های آن ها در استان فارس شناسایی شده، با نقوش دست بافته های این قوم مورد طبقه بندی، تحلیل و تطبیق قرار گیرد و شباهت ها و ارتباط های احتمالی بین آن ها بیان شود. برای این کار، وجوه مشترک نقش های این دو توصیف شده و در نهایت این فرضیه مطرح شده است که نقوش مورد استفاده توسط خلق کنندگان هر دو هنر، احتمالا به منظور ایجاد علامت یا رد پایی از خود برای نشان دادن حق مالکیت، نمایش واقعیت های موجود در زندگی اجتماعی و اقتصادی یا به نوعی عرضه تعلق قومیتی و عرق ملی از سوی آن ها بوده است.

    کلید واژگان: نقوش صخره ای, دست بافته, نقش, قشقایی, استان فارس
    Fahimeh Faani *, AhmadAli Aasadi

    Rock patterns are those carved or painted on the smooth surface of rocks, which are considered to be the first examples of human art. Since most of these motifs are located on the path of nomadic migration, hunting grounds and pastures, it strengthens the hypothesis of the encounter and communication of the nomads with them. The craving of these patterns has a kind of simplicity, the same kind of simplicity that is visible in the artworks of the nomadic tribes, and it has many manifestations among its followers among the nomad of land of Iran. This article tries to classify, analyze and compare the rock patterns that have been identified so far along the routs of the Qashqai nomads and their tribes in Fars province with the hand- woven patterns of the ethnic, and the similarities and possible connections between them. Express to achieve this goal, the common aspects of the two patterns are described and finally, the hypothesis is proposed that the patterns used by the creators of both arts are probably for the purpose of creating a mark or a trace of themselves to show the right of ownership, statistics of existing realities in social and economic life, or some kind of presentation of ethnic belonging and patriotism have been done by them.

    Keywords: rock patterns, hand- woven, pattern, Qashqai, Fars province
  • حسن کریمیان*، افشین آریان پور
    غندیجان یکی از شهرهای باستانی ایران بوده که بقایای آن در محدوده ای به وسعت تقریبی ششصد هکتار در نزدیکی روستایی به نام سرمشهد در حوزه دهستان دادین در بخش جنوب غربی استان فارس واقع شده است. قدمت این شهر باستانی به دوران شاهنشاهی ساسانیان می رسد و در دوران اسلامی نیز حیات آن ادامه داشته است. از این شهر معتبر باستانی هم اکنون ویرانه هایی بر جای مانده که در بررسی نگارندگان، بقایای فضاهایی شامل تل خندق، کاروان سرای بهرام، قیزقلعه، تل نقاره خانه و بنای تاق منفرد، که در نقاط مختلف شهر پراکنده اند، شناسایی شده است. با وجود اهمیت این محوطه باستانی و گستره زیاد مواد فرهنگی در عرصه آن، تاکنون درخصوص شکل و عملکرد و همچنین سازمان فضایی این شهر، مطالعات جامع و دقیقی انجام نگرفته است. در پژوهش حاضر تلاش شده تا دلیل شکل یابی غندیجان در دوران ساسانی و همچنین اهمیت آن در دوران اسلامی بررسی شود. همچنین به پرسش هایی درباره ویژگی صنایع و تولیدات، موقعیت راه های ارتباطی باستانی، قدمت و کاربری آثار باستانی این شهر پاسخ داده شود. در نتیجه پژوهش مشخص شد شکل شهر غندیجان با پلان مستطیلی (هیپودامیان) از دوران ساسانی بوده که عمدتا عملکرد دفاعی، راهبردی، صنعتی داشته است. تحلیل توزیع زمانی و مکانی داده های منقول در تعیین قدمت، روشن ساخت که حیات این شهر در دوران اسلامی از دوره خلفای راشدین تا خوارزمشاهیان و اتابکان فارس ادامه داشته است.
    کلید واژگان: شهر غندیجان, سرمشهد, شهرهای ساسانی, شهرهای دوران اسلامی, معماری ساسانی, معماری دوران اسلامی
    Hassan Karimian *, Afshin Aryanpur
    Ghandijan is an archaic city from Sassanian era to the early Islamic period.Its remains are located in an area of approximately 600 hectares near a village called Sarmashhad in Dadin district in the southwestern part of Fars province. The ruins of this prestigious ancient city which are identified in the authors' investigation, includes Tell Khandaq, Bahram Caravanserai, Qizqala, Tell Naqarakhane and the single arched building, which are scattered in different parts of the city.Despite the importance of this ancient site and the wide range of cultural materials in its area, comprehensive and detailed studies have not been carried out regarding the shape and function as well as the spatial organization of this city.In this research, an attempt has been made to investigate the reason of Ghandijan formation in the Sassanid era and also its importance in the Islamic era. Also, questions about the characteristics of industries and productions, the state of ancient communication routes, the antiquity and use of ancient artifacts of this city must be answered.The analysis of the temporal and spatial distribution of movable data in determining its antiquity, made it clear that the life of this city continued in the Islamic era from the era of the Rashidin Caliphs to the Khwarezmshahs and Atabakans of Fars.The old name of the city probably was “Kandigān” but another hypothesis is “Pandegān”. The early Islamic historians mentioned the name of Ghandejan as a city in Fars state. The context of the city located in the south of Iranian plateau near the coast of Persian Gulf. Sassanid cities were founded on specific styles. Firuzabad was the first City that was built by Sassanian kings in 224 C.E as The first capital of empire. Firuzabad is in rounded shape with regular and symmetrical circle and central core that consist a brick watch tower. The other style based on the ancient Roman cities modeling, The Hippodamus city planning. In Hippodamus style, city was built with four gates rectangular shape and two crossroads(Decumanus maximus, Cardo maximus). Inside the south west of Fars plain near the ruins of ancient city of Sarmashhad rounded moat remains from pre- Islamic period just like the Sassanid city style. The archaeological remains of Sarmashhad present an immigration in early Islamic period. The reason of abondanment is not clarified yet. The reason of Fundament of Ghandijan was spatial situation and connection link of the plain between Bishapur, Darabgerd and Firuzabad to The Persian Gulf. The old roads of Ghandijan has shown the importance of tradeway to Sirāf port in coastline of the Persian Gulf. Sherds of pottery remained on surface of hills in plain. Analysis of pottery style and radiocarbon dating and petrography can represent chronology of the city. In our current studies, we consider all parts of archaeological evidence on the field. Sherds of potteries, mounds, architectural remains and satelite and aerial veiw considered to more provision evidence about the foundation of the city. The key research question is why Sassanian authorities chose this plain for construction of a new city?
    Keywords: Ghandijan city, Sarmashhad, Sassanian cities, Islamic era cities, Sasanian architecture, Islamic era architecture. Spatial organization, Functional cities, Fars province
  • میثم زارع، زهرا ریاحی زمین*

    ضرب المثل ها از بخش های مهم فرهنگ عامه به شمار می آیند که بیشتر  برگرفته از زندگی مردم هستند. خوراک ها که در زندگی مردم نقش بسزایی دارند، از مهم ترین عناصری هستند که در ضرب المثل ها بازتاب فراوانی یافته و به صورت های مختلف و با موضوعات متنوع در این شاخه از ادبیات عامه به کار رفته اند. در این نوشتار تلاش بر این است تا با روش توصیفی-تحلیلی، از نوع تحلیل محتوای کیفی و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، از زوایای مختلف به بررسی بازتاب خوراک ها در ضرب المثل های استان فارس پرداخته شود. بر اساس یافته های این پژوهش،  خوراک ها در شکل گیری هویت فرهنگی مردم استان فارس و ساخت ضرب المثل ها در این استان نقش بسزایی دارند. محیط جغرافیایی، نگاه فرهنگی، دینی و اجتماعی در ساخت مثل ها بر پایه خوراک نقش اساسی دارد. عناصری مانند وسایل پخت، محتویات، وسایل خوردن خوراک، مراسمی که در آنها خوراک هایی خاص خورده می شود، سخت بودن پخت خوراک، شکل نوشتاری خوراک ها در مثل ها مورد توجه قرار گرفته است تا با استفاده از این ابزارها و مولفه ها، مسایلی همچون دخالت بی جا در کار دیگران، تربیت درست، فراموش کردن گذشته، مهمان نوازی، بی ارزش بودن هدیه و اشخاص، گله از بخت و اقبال، تحمیل کردن چیزی بر کسی، فقر و ناداری، پرهیز از حرام خوری، قناعت و از همه مهمتر تلاش کردن به تصویر کشیده شود. به طور کلی هدف از به کار بردن ضرب المثل ها این بوده است که مسایل اخلاقی در جامعه نهادینه شود.

    کلید واژگان: ضرب المثل, استان فارس, خوراک, بازتاب
    Meysam Zare, Zahra Riahizamin *

    Proverbs are important parts of popular culture and are mostly taken from people's lives. Foods that play an important role in people's lives are of the most important elements widely reflect on proverbs. They are used in various ways with various topics in this branch of popular literature. In this article an attempt is made to study the different aspects of this reflection by the means of descriptive-analytical method, qualitative content analysis using library documents. The findings show that foods have played an important role in shaping the cultural identity of this people and their proverbs. Geographical environment and cultural- religious- social perspective play a key role in making proverbs based on food. Elements such as cooking utensils, material contents, utensils used for taking food, rituals surrounding taking food, difficulty of cooking food and written form of foods have been considered in the proverbs to address issues such as disturbing work of others, proper upbringing, forgetting the past, hospitality, worthlessness of gifts and people, complaint of destiny, imposing something upon someone, poverty, restraint of profiteering, contentment and as the most important, making effort. Entirely, the reason of proverbs is constituting the ethical issues in a society.

    Keywords: proverb, Fars province, food, Reflection
  • رضا دهقانی*، روشنک رزازی، رسول عربخانی، فریبرز محمد خانی

    بررسی محتوایی نشریات محلی فارس در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی نشان می دهد که زنان این ایالت برخلاف آنچه برخی از محققان پنداشته اند در فعالیت های سیاسی  اجتماعی از جمله جنبش ضداستبدادی و مشروطه خواهی حضور داشته و از سطح آگاهی نسبتا بالایی برخوردار بودند. آنها که در قالب جمعیت ها و انجمن های خاص خود متشکل شده بودند با استفاده از ابزار مطبوعات که فراگیرترین رسانه آن روزها بود برای تغییر وضع جامعه بویژه شرایط اجتماعی خود تلاش می کردند. ماحصل این تلاش ها رشد آگاهی سیاسی اجتماعی زنان ایالت فارس و زمزمه شکل گیری مساله ای به نام حقوق اجتماعی زنان شد.آنچه در این نوشتار به عنوان دغدغه پژوهشی نگارندگان محسوب می شود آن است که مطبوعات ولایت فارس در دهه پایانی دولت قاجار و اوایل عصر پهلوی که در این نوشتار به دوران گذار تعبیر شده است تا چه میزان بر روند خودآگاهی سیاسی اجتماعی و هویت یابی زنان جهت استیفای حقوق اساسی اشان تاثیر گذار بودند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که مطبوعات فارس در این برهه زمانی با طرح و پیگیری مستمر حقوق اجتماعی سیاسی زنان اساسا خود گفتمان ساز بودند و به هویت یابی و اجتماعی کردن زنان بسیار یاری رساندند .روش تحقیق با توجه  به اینکه منابع اصلی پژوهش مطبوعات هستند، مبتنی بر تحلیل متن است که می توان آن را سطح عمیق تر روش توصیفی تحلیلی دانست که  غایت آن دستیابی به تبیین های مناسب است.

    کلید واژگان: قاجار, ایالت فارس, زنان, نشریات, تاثیرات سیاسی اجتماعی, هویت یابی
    Reza Dehghani*, Roshanak Razazi, Raoul Arabkhani, Fariborz Mohammadkhani

    surveying the content of Fars local periodical literatures at the late of Qajar and the beginning of Pahlavi shows that women had an effective role in the political and social activities like as the anti-authoritarian and constitutionalist movement and they had could raise their level of political and social awareness. Women in the form of communities and associations and using the magazines which were the most prevailing device at that time, tried to implement the changes in full for the society. Such efforts resulted in political and social awareness of Fars women and the whispering of the issue of women's social rights. Fars province women, through numerous articles of magazines, and for the first time acquainted with the women rights such as the right to education, the right to trade, etc. and gradually they sought to earn the aforementioned rights in the realm of action. The article is concerned on the extension of press and its influence on the process of political-social awareness and women's identity formation to assert their basic rights. The findings of the study show that the Fars press at this era was essentially self-disciplinary with the continuous pursuit of social and political rights for women and greatly assisted women to identify their rights and being socialized. The research method, since the main sources of research in the press, is based on textual analysis, which can be considered as a deeper level of descriptive-analytical method that ultimately leads to appropriate explanations.

    Keywords: Qajar, Fars province, women, newspapers, social political impacts, identity formation
  • ماهرخ رجبی*، اسفندیار غفاری نسب

    هدف این مطالعه، بررسی عوامل به وجود آورنده نابرابری سرمایه زنان در استان فوارس (ایوران) اسوت. چارچوب نظری این بررسی را نظریه بوردیو تشکیل میدهد. اطلاعوات موورد نیواز بوا اسوتفاده از روش پیمایش و پرسشنامه تنظی شده، جمعآوری شده است. نمونه شامل 6512نفر از زنان مناطق شهری استان فارس میباشد. در این مطالعه، متغیرهای محل سکونت، محل تولد، سن، وضعیت تاهل، وضعیت اشتغال، قومیت، قومیت همسر، قومیت والدین، تحصیلات همسر و تحصیلات والدین مورد بررسی قرار گرفتهاند. یافته ها نشان میدهد که تفاوت معناداری بین سرمایه اجتماعی زنان بر حسب محول تولود و تحصیلات والدین وجود ندارد. بین سن، وضعیت اشوتغال، وضوعیت تاهول، و قومیوت افوراد و سورمایه اجتماعی تفاوتهای معناداری مشاهده میشود. ه چنین، تفاوت معناداری بین سرمایه های اقتصوادی و فرهنگی زنان بر حسب محل سکونت، قومیت زنان و همسرانشان مشاهده نمیگردد.

    کلید واژگان: نابرابری سرمایه, سرمایه اجتماعی, سرمایه اقتصادی, سرمایه فرهنگی, شهری
    Mahrokh Rajabi, E. Ghafarinasab

    The aim of this study is to examine factors that create capital (cultural, economic, and social) inequality for women in Fars province, Iran. Based on Bourdieu's theory as the theoretical frame and using survey as our research method, we developed a questionnaire to collect data. The sample consists of 1340 women in the urban areas of Fars province. We examined residence place, birthplace, age, marriage status, employment status, women's ethnicity as well as the ethnicity of their husbands and parents, and, finally, their parent's and husband's education to study capital inequality. Findings show that there is no significant difference between social capital of women by birthplace and parent's education. Also, there is no significant difference between economic and cultural capitals of women according to residence place, ethnicity of women and their husbands.

    Keywords: Capital Inequity, Social Capital, Economic Capital, Cultural Capital, Fars Province
  • اصغر میرفردی، رضا دهبانی پور
    در ساختارهای سنتی، ادبیات محلی نمایانگر ویژگی های خاص فرهنگی و هویتی جامعه می باشد. این مقاله درصدد بررسی و شناسایی نمادهای فرهنگ و هویت قومی و ملی در ادبیات محلی منطقه ممسنی از توابع استان فارس می باشد. هدف آن نشان دادن عناصر محوری و نمادین قومی و ملی در ادبیات محلی جامعه مورد مطالعه است. مطالعه به شیوه اسنادی و تحلیل محتوای کیفی ادبیات محلی سنتی و معاصر ممسنی انجام شده است. ادبیات سنتی موجود منطقه ممسنی، که به صورت شفاهی و سینه به سینه نقل می شود، در بعد محلی و قومی؛ ویژگی هایی چون شور و احساس، حماسه و رادمردی، سیمای طبیعت، مرثیه ها و سوگ سروده ها را در بر دارند. ترکیب واژگان ادبیات محلی منطقه ممسنی به گونه ای است که هویت محلی ویژه ای را متبلور می سازد. این شیوه بروز هویت، تحت تاثیر عناصر و شرایط طبیعی است، به گونه ای که نام های طبیعی و محلی بسیاری در این ادبیات وجود دارد. این نام ها نشانگر ساختار اجتماعی، بوم شناسی و حتی ابزارها و ادوات زندگی می باشند. در پیوند ادبیات محلی و هویت قومی و ملی جامعه مورد مطالعه، نوعی تبارشناسی تاریخی عجین با حماسه های تاریخی (به ویژه ابزارهای حماسی) محلی و قومی و همچنین علاقه و گرایش ژرف به طبیعت را می توان دنبال نمود. پیوند با سرزمین، اعم از سرزمین محلی و سرزمین ملی که به عنوان یکی از نشانگرهای هویت در مطالعات جامعه شناختی شناخته می شود، در ادبیات محلی مردم ممسنی ژرف و فراگیر است. در هر دو دسته ادبیات محلی شامل ادبیات محلی گذشته و ادبیات محلی دهه های اخیر، نمادهایی از فرهنگ محلی و دلتنگی نسبت به عناصر و ویژگی های آن وجود دارد.
    کلید واژگان: فرهنگ قومی, فرهنگ ملی, ادبیات محلی, ادبیات شفاهی, نمادهای فرهنگی, قوم لر, ممسنی, فارس, ایران
    Asgharmirfardi, Reza Dehbanipour
    Literature of each society represents its ethnic and cultural contexts. This paper studies the ethnic and national culture andidentity symbols in local literature of Mamasani's Region (in Fars Province of Iran). Its aim is to illustrate the critical and symbolic elements of ethnic and local culture in the local literature. This study has been done via documentary and qualitative content analysis. The local literature of this society, locally and ethnically, has some traits such as passion and sensation, epic, natural feature and lamentation. These literatures indicate the special local identity. This manner of identity presentation is affected by natural conditions and elements, so that there are many local and national names in these literatures. These names are the indicators of social structures, ecology and life tools. A kind of historical genealogy that is accompanied by local and ethnic historical epics (especially epic tools), and also deep interests to nature can be found. Connection to lands either local or national that is known as one of the ethnic indicators in sociological studies is intensive. There are some symbols of local culture and nostalgia to its elements and traits in both current and past local literature.
    Keywords: ethnic culture, national culture, verbal literature, culturalsymbols, Mamasani, Fars Province, Iran
  • منصور شاه ولی، حمیده ملک سعیدی
    بر اساس پارادایم جایگزین توسعه، یکی از ابعاد مهم توسعه انسانی، ارتقاء بهداشت و سلامت افراد جامعه از طریق اطلاع رسانی به آنها است. هر فرد برای کسب اطلاعات موردنیاز، ابزار ارتباطی و اطلاع رسانی خاصی را ترجیح می دهد. از این رو در این پژوهش که از طریق پیمایش مقطعی انجام شد، تلاش گردید برای آگاه سازی تسهیل گران روستایی نسبت به خطرات ناشی از مصرف مواد غذایی حاوی مواد شیمیایی، الگوهای ارتباطی و اطلاع رسانی مناسب طراحی و تبیین شود. برای این منظور، با روش سرشماری، 42 تسهیل گر در دو بخش «حومه» و «نقش رستم» از شهرستان مرودشت در استان فارس مورد مطالعه قرارگرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از تکنیک های مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه استفاده گردید. روایی صوری پرسشنامه توسط صاحب نظران تایید گردید و پایایی آن با یک مطالعه راهنما خارج از نمونه اصلی سنجیده شد. یافته های پژوهش، تفاوت بارز میان تسهیل گران مورد مطالعه در دو بخش مذکور را از نظر ویژگی های فردی، اجتماعی، اقتصادی و رسانه ای آشکار نمود. وجود این تفاوت ها نشان داد که به کارگیری الگوی ارتباطی و اطلاع رسانی یکسان برای هر دو گروه امکان پذیر نیست. از این رو، با گروه بندی تسهیل گران در دو بخش مورد مطالعه، الگوهای ارتباطی مناسب برای آگاه سازی هر دو گروه ارائه گردید.
    کلید واژگان: ارتباطات, اطلاع رسانی, توسعه پایدار, سلامت, غذا, فارس
    Mansour Shahvali, Hamideh Malek Saidi
    On the basis of the development substitute paradigm, one of the significant aspects of human development is promotion of public health through communication with individuals. Every one prefers a specific communication tool to gain the required information. Hence, attempts have been made in the present research, which was conducted through cross-sectional survey, to design appropriate communication models for informing rural facilitators about the hazards of consumption of food products containing chemical ingredients. Hence, 42 facilitators from two districts of Humeh and Naqsh Rustam of the Marvdast City of Fars Province were studied through census method. The necessary data were collected through observation, interview and questionnaire. The formal validity of the questionnaire was acknowledged by experts and its reliability was measured by a study out of main sample. The findings indicate that there are outstanding differences between the facilitators of the two districts with regard to their individual, social economic and media characteristics. The existence of these differences shows that it is not possible to use a single model of communication for both the groups. Therefore, by grouping the facilitators of the two districts, suitable models of communication for enhancing awareness were offered for each of both groups.
    Keywords: Communication, Information Dissemination, Sustainable Development, Health, Food, Fars Province
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال