جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "high-risk behaviors" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «high-risk behaviors» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان یکی از آسیبهای اجتماعی شایع جامعه امروز است. بر همین اساس پرداختن به عوامل موثر بر آن از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. هدف این تحقیق بررسی تاثیر تعارض فرزندان با والدین بر تجربه رفتارهای پرخطر در میان دانشآموزان میباشد. این تحقیق به روش پیمایش صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق دانشآموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم میباشند. نفر از دانشآموزان با روش نمونهگیری خوشهای چند 385اطلاعات تحقیق به روش پرسشنامه از میان مرحلهای گردآوری گردید. یافته ها نشان میدهد که آزمون همبستگی میان تعارض فرزندان با والدین (تعارض با مادر و پدر) و تجربه رفتار پرخطر آنان معنیدار با جهت مثبت میباشد. همچنین آزمون مدل نشان از برازش مدل تجربی تحقیق دارد (). آزمون مدل نظری نشان میدهد که تعارض فرزندان با والدین تاثیری معنیدار و مثبت با تجربه رفتار پرخطر دانشآموزان دارد . (Beta=-0.37) بنابراین در خانواده هایی که تعارضات ولد- فرزندی بیشتر باشد فرزندان بیشتر در معرض رفتارهای پر خطر قرار میگیرند. در همین راستا پرداختن به بحث مهارت اجتماعی خانواده و افزایش مهارتهای خود مراقبتی در میان دانشآموزان از اهمیت بالائی در جهت پیشگیری از آسیبهای رفتار پرخطر برخوردار میباشد.
کلید واژگان: رفتارهای پرخطر, تعارض با والدین, دانشآموزان دوره متوسطه, آملRisky behavior among teenagers is one of the common social harms of today's society. Accordingly, it is very important to deal with the factors affecting it. The purpose of this study was to investigate the effect of adolescent conflict with family on high-risk behaviors among high school students. The research method was survey, and the data were obtained using a researcher-made questionnaire from 385 students with the cluster random sampling method. Findings indicated meaningful and positive correlation between adolescent conflict with family (conflict with mother and father) and experience of student risky behavior. Test of theoretical model show that, effect of conflict with family on risky behavior is positive and meaningful (Beta=-0.37). Also, model is fit.)𝑅2 = 0.11).So the more parent -child conflict, the more high risky behavior will be among youths. It is so important to enhance self- treating skills among students and family social skill to prevent risky behavior among youths.
Keywords: High Risk Behaviors, Conflict with Parent, High SchoolStudents, Amol -
فصلنامه اعتیاد پژوهی، پیاپی 69 (پاییز 1402)، صص 245 -269هدف
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت در نوجوانان بود.
روشاین پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر تهران در سال 1399 بود که از این میان 298 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، تحول مثبت نوجوانی، امید، تاب آوری، خودکارآمدی، و خوش بینی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد ابعاد تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت با رفتارهای پرخطر و گرایش به مصرف مواد در نوجوانان همبستگی معنادار داشتند . نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که مولفه های تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی 45 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر را تبیین کردند.
نتیجه گیریطبق نتایج به دست آمده، تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت (امید، تاب آوری، خودکارآمدی، و خوش بینی) نقش مهمی در پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان دارند. تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت می توانند باعث کاهش بروز و تداوم گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان گردند. بنابراین، طراحی مداخلات مبتنی بر بهبود این ویژگی ها به عنوان مبنایی برای کاهش رفتارهای پرخطر این گروه از افراد پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: رفتارهای پرخطر, تحول مثبت نوجوانی, سرمایه های روان شناختی مثبت, نوجوانانObjectiveThe present research aimed to predict high-risk behaviors based on positive youth development and positive psychological capital in adolescents.
MethodThis study was descriptive-correlational. The statistical population consisted of adolescents in the city of Tehran in 2020, from which 298 people were selected using the convenience sampling method. The tools used in this research included the questionnaires of Iranian adolescents' risk-taking, positive youth development, hope, resilience, self-efficacy, and optimism. Pearson's correlation and stepwise regression were used to analyze the data.
ResultsThe results showed that the dimensions of positive youth development and positive psychological capital were significantly associated with high-risk behaviors and attitude towards substance use in adolescents. The results of the regression analysis also indicated that the components of positive youth development and psychological capital explained 45% of the variance of high-risk behaviors.
ConclusionAccording to the obtained results, positive youth development and positive psychological capital (hope, resilience, self-efficacy, and optimism) play an important role in predicting high-risk behaviors in adolescents. Positive youth development and positive psychological capital can reduce the occurrence and continuation of the tendency to high-risk behaviors in adolescents. Therefore, the design of interventions based on the improvement of these characteristics is suggested as a basis for reducing high-risk behaviors in this group of people.
Keywords: High-risk behaviors, Positive youth development, Positive psychological capital, Adolescents -
The results of the research showed that there is a direct relationship between the tendencies to risky behavior based on the religious attitude. The tendency to risky behavior based on religious attitude has an indirect relationship with the mediation of time perspective. The results of this research with Shokri et al. (2015), Amiri et al. (2016), Malakoti et al. (2017), Najarian Toosi, Talebian Sharif, Abd Khodaei (2019), Reininger (2005) are consistent. Risky behaviors are behaviors that endanger the health and well-being of teenagers and young people. Based on this, risky behaviors are divided into two groups, the first group includes behaviors that endanger the health of the individual, and the second group includes behaviors that threaten the health and well-being of other members of society. Therefore, since the level of vulnerability of teenagers and young people is higher compared to other age groups, there is a greater tendency towards this type of behavior. No society can claim health if it does not have healthy families. There is no doubt that none of the social harms are independent of the influence of the family. The family is the most basic institution for socializing children, especially in the early critical years of life. Under the right conditions, the family prepares children to realize their potential and to assume useful roles in society as adults. In the process of socialization in the family, children learn their parents' actions, imitation and imitation, which are the most important ways of transmitting social values, norms and traditions. Most psychologists, regardless of the school they believe in, consider interactions between parents and their children as the basis of emotional development. Parents' interactions with their children and their parenting methods are factors related to high-risk behaviors.Keywords: high-risk behaviors, Students, religion, Parents, Emotional Transformation
-
آزمون نقش میانجی شخصیت در رابطه فعالیت بدنی اوقات فراغت و رفتارهای پرخطر در دانشجویان دانشگاه اصفهانفصلنامه رفاه اجتماعی، پیاپی 89 (تابستان 1402)، صص 207 -246مقدمه
هدف تحقیق بررسی رابطه فعالیت بدنی اوقات فراغت و رفتارهای پرخطر با نقش میانجی شخصیت در دانشجویان دانشگاه اصفهان بود.
روشروش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی بود که به صورت میدانی اجرا شد. جامعه آماری تحقیق کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 375 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. چک لیست محقق ساخته فعالیت بدنی اوقات فراغت، پرسشنامه رفتارهای پرخطر و شخصیت برای گردآوری داده ها استفاده شد.
یافته هارفتارهای پرخطر در دانشجویان فعال در اوقات فراغت کمتر است. همچنین با افزایش فعالیت بدنی اوقات فراغت، رفتارهای پرخطر در دانشجویان کاهش می یابد. از طرفی، هرچه روان رنجوری در دانشجویان بیشتر گردد، رفتارهای پرخطر نیز بیشتر خواهد شد. همچنین، روابط جداگانه بین فعالیت بدنی اوقات فراغت و شخصیت با رفتارهای پرخطر معنادار بود. با این حال، نتایج نشان داد زمانی که متغیر شخصیت در رابطه بین فعالیت بدنی اوقات فراغت و رفتارهای پرخطر وارد شد، رابطه بین دو متغیر غیرمعنادار شد.
بحث: جهت کاهش رفتارهای پرخطر در دانشجویان، بهتر است مسیولان دانشگاه، با برگزاری کلاسهای فوق برنامه ورزشی و دسترسی راحت به مکان های ورزشی، امکان شرکت دانشجویان در فعالیت های بدنی اوقات فراغت را افزایش دهند.کلید واژگان: فعالیت بدنی اوقات فراغت, رفتارهای پرخطر, شخصیت, اوقات فراغتIntroductionThe aim of this study was to investigate the relationship between leisure physical activity and high-risk behaviors with personality mediating role in students of University of Isfahan.
MethodThe research method was descriptive-correlational and in terms of purpose was part of applied research that was conducted in the field. The statistical population of the study consisted of all students of University of Isfahan in the academic year 2020-2021(16,563 people) 375 people were selected as a sample by stratified sampling method using the Krejcie and Morgan’s table. A researcher-made checklist of leisure-time physical activity, high-risk behaviors, and personality questionnaires were used to collect data. The validity of the research tools and their reliability (by Cronbach's alpha test) were evaluated. Research data were collected in library and field sections. To analyze the research data, descriptive and inferential statistics was used.
FindingThe results showed that high-risk behaviors are less in the leisure time of active students. In addition, with increasing physical activity in leisure time, high-risk behaviors decrease. On the other hand, the more psychotic students are, the more high-risk behaviors are likely to happen. In addition, the separate relationships between leisure-time physical activity and personality with high-risk behaviors were significant.
DiscussionHowever, the results showed that when the personality variable was included in the relationship between leisure physical activity and high-risk behaviors, the relationship between the two variables became insignificant. Therefore, in order to reduce high-risk behaviors among students, it is better for university officials to increase the possibility of students participating in leisure-time physical activities by holding extracurricular sports classes and easy access to sports facilities.
Keywords: Leisure time physical activity, High-risk behaviors, Personality, Leisure time -
فصلنامه رفاه اجتماعی، پیاپی 85 (تابستان 1401)، صص 181 -220مقدمه
رفتارهای پرخطر ذیل مسایل اجتماعی، در همه جوامع و در گروه های سنی و جنسی مختلف دارای رشد تصاعدی بوده است. این رفتارها عمدی بوده و فرد، کنترل چندانی بر عوارض احتمالی آن ندارد؛ مانند مصرف سیگار، الکل، مواد مخدر، داروهای روانگردان و انجام رفتارهای زودهنگام جنسی. هدف از این مطالعه، تحلیل راهبردهای مراقبت و پیشگیری خانوادهمحور از مواجهه با رفتارهای پرخطر است.
روشاین پژوهش دارای پارادایم تفسیری بوده و از حیث مبنا، پژوهشی کیفی است. تکنیک گردآوری دادهها، مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته است. برای تجزیهوتحلیل دادهها و بهمنظور دستیابی به نظریه نهایی از روش نظریه زمینهای، با روند کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. مشارکتکنندگان مشتمل بر خانوادههای تبریزی بوده که از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و با مشارکت 26 خانواده، اشباع نظری حاصل شد.
یافتههاخانوادهها در تلاشی مستمر و بیوقفه برای مراقبت از فرزندان هستند تا کودکان بهدوراز آسیبها، پرورش یافته و گرفتار رفتارهای پرخطر نشوند. خانوادهها برای مراقبت از بروز رفتارهای پرخطر از الگوی سهگانه ذیل تبعیت میکنند: 1- راهبرد مراقبتی ناکارآمد (فاقد راهبرد موثر)؛ 2- راهبرد مراقبتی دفعتی؛ 3- راهبرد مراقبتی فرایندی.
بحثراهبردهای مراقبتی تحتتاثیر افکار، نگرشها و تجارب تمام اعضای خانواده، خلق، پرورده و متکامل میشوند. در خانوادههایی که برای مقابله با مسایل مهم و مدتدار مانند رفتارهای پرخطر توان تصمیمگیری نباشد، راهبردی نیز خلق نخواهد شد. راهبردهای مراقبتی کارآمد در اثر آموزش و جامعهپذیری شکل میگیرند.
کلید واژگان: پیشگیری خانواده محور, خانواده, راهبردهای مراقبتی, رفتارهای پرخطر, سلامت اجتماعی, مراقبت, نظریه داده مبناIntroductionHigh-risk behaviors following social problems have grown in all societies in different age and sexual groups. These behaviors are intentional and the person has little control over the possible side effects such behaviors, like smoking, alcohol, drugs, psychotropic drugs, and performing early sexual behaviors. The aim of this study was to analyze family-based care and prevention strategies for high-risk behaviors.
MethodThis qualitative study has a hermeneutic and constructive-interpretive paradigm and in-depth and semi-structured interviews were used as data collection techniques. To analyze the data, grounded theory method, with open, axial, and selective coding process was used in order to analyze the data and achieve the final theory. The participants included families from Tabriz and sampling was done through purposeful sampling with the participation of 26 families, until the theoretical saturation was achieved.
FindingsFamilies are constantly striving to care for their children so that children are raised away from injury and do not engage in risky behaviors. Findings show that families follow the following triple model to take care of appearing high-risk behaviors: 1. Inefficient care strategy (lacking effective strategy); 2. Impulsive care strategy; 3. Process care strategy.
DiscussionCare strategies are created, nurtured, and developed under the influence of the thoughts, attitudes, and experiences of all family members. In families that do not have the ability to make decisions to deal with important and long-term issues such as high-risk behaviors, no strategy will be created. Effective care strategies are shaped by education and socialization.
Keywords: Family-based Prevention, Family, Care Strategies, High-risk Behaviors, Social Health, Care, Grounded Theory -
فصلنامه رفاه اجتماعی، پیاپی 85 (تابستان 1401)، صص 159 -179مقدمه
رفتارهای پرخطر در هر جامعهای یکی از عمدهترین عوامل تهدیدکننده نظام سلامت تلقی میشود. ازآنجاییکه خطرپذیری نوجوانان نسبت به دیگر گروه های سنی بالاتر است گرایش بیشتری به این نوع رفتارها در آنها دیده میشود. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان شیوع رفتارهای پرخطر اجتماعی در بین دانشآموزان نوجوان استان گیلان بود.
روشاین پژوهش به روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تعداد 182637 نفر از دانشآموزان دوره متوسطه استان گیلان در سال 1399 بود که تعداد 384 نفر از آنان به روش خوشهای چندمرحلهای بهعنوان نمونه انتخاب شد. برای جمعآوری دادههای موردنیاز از مقیاس خطرپذیری زادهمحمدی و احمدآبادی (2008) استفاده شد. برای تحلیل دادهها در سطح توصیفی از روش های آماری فراوانی، نمودار و در سطح استنباطی از آزمونهای ناپارامتری کروسکال والیس و یو من-وایتنی استفاده شد. تمامی عملیات آماری بهوسیله نرمافزار SPSS.ver16 تجزیهوتحلیل شد.
یافتههامصرف سیگار، رفتارهای پرخاشگرانه، مصرف مواد مخدر، رانندگی پرخطر، دوستی با جنس مخالف و رابطه جنسی با جنس مخالف به ترتیب بیشترین شیوع را در بین دانشآموزان داشت. همچنین نتایج نشان داد شیوع رفتارهای پرخطر در بین نوجوانان بر اساس سن، جنسیت، رشته تحصیلی و پایه تحصیلی آنان تفاوت معناداری نداشت.
بحثجامعه دانشآموزی با رفتارهای پرخطری مواجه است و برای درمان این مشکلات باید از تمام ظرفیتهای سازمانها و متخصصان ازجمله روانشناسان و جامعهشناسان استفاده کرد.
کلید واژگان: رفتارهای پرخطر, آسیبهای اجتماعی, سلامت جامعه, دانش آموزان, نوجوانانIntroductionHigh-risk behaviors in any society are considered as one of the major threats to the health system. Because adolescents are more at risk than other age groups, they are more prone to this type of behavior. The purpose of this study was to investigate the prevalence of high-risk social behaviors among adolescent students in Guilan province.
MethodThis research was conducted by contextualization method. The statistical population of the study included 182,637 high school students in Guilan province in 1399 (2020), of which 384 were selected as a sample by multi-stage cluster sampling. Zizadeh-Mohammadi and Ahmadabadi’s (2008) risk scale was used to collect the required data. To analyze the data at the descriptive level, frequency statistical methods, graphs and at the inferential level, non-parametric Kruskal-Wallis and Euman-Whitney tests were used. All statistical operations were analyzed by SPSS16 software. The significance level was considered 0.05 for all tests.
FindingsAggressive behaviors, drug use, high-risk driving, relationship with the opposite sex, and sex with the opposite sex were the most common among students, respectively. The results also showed that the prevalence of high-risk behaviors among adolescents did not differ significantly based on their age, gender, educational level and field of study.
DiscussionStudent community is faced with high-risk behaviors and to treat these problems, all the capacities of organizations and professionals, including psychologists and sociologists should be used.
Keywords: High-risk behaviors, Social damage, Community health, Students, Adolescents -
مطالعه ی حاضر باهدف واکاوی تجربه ی زنان سرپرست خانوار در مواجه با رفتارهای پرخطر انجام شده است. پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی است و جامعه ی هدف، شامل زنان سرپرست خانوار شهر کرمان است که رفتارهای پرخطر داشتند. از این تعداد 28 نفر مشارکت کننده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند؛ به این صورت که نمونه گیری تا زمانی که محققان به اشباع نظری دست یافتند ادامه داشته است؛ ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته است. در تحقیق حاضر، برای احراز پایایی و روایی، از روش های پولکینگ هورن بهره گرفته شده است. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که عواملی چون جامعه پذیری نامناسب خانوادگی، سرمایه ی اجتماعی پایین، دین داری پایین، وضعیت بد مالی، اثرات بد رسانه ای و احساس تنهایی ناشی از شکست در گرایش زنان سرپرست خانوار به رفتارهای پرخطر موثر بوده است؛ همچنین تجربیات زیسته ی زنان در زمانی که رفتارهای پرخطر داشته اند، نشان دهنده ی اعتماد اجتماعی پایین، مشارکت اجتماعی نداشتن و بیگانگی اجتماعی در میان زنان بوده است . از راهکارهای پیشنهادی افراد موردمطالعه برای برون رفت از شرایط رفتارهای پرخطر می توان به حمایت اجتماعی و توانمندسازی اجتماعی زنان اشاره کرد.کلید واژگان: پدیدارشناسی, رفتارهای پرخطر, زنان سرپرست خانوار, سرمایه ی اجتماعی, دین داری, جامعه پذیری, بیگانگی اجتماعی, اثرات رسانه ایThe present study aimed to investigate the experience of female-headed households in the face of high-risk behaviors. The present study is qualitative and phenomenological and the target population includes women heads of households in Kerman who had high-risk behaviors. Of these, 28 participants were selected by purposive sampling; Sampling continued until the researchers reached theoretical saturation; The interview data collection tool is semi-structured. In the present study, the horn polking method has been used for reliability and validity. Findings indicate that factors such as poor family socialization, low social capital, low religiosity, poor financial situation, bad media effects, and feelings of loneliness due to failure of female-headed households to engage in high-risk behaviors have been influential; Also, the lived experiences of women when they had high-risk behaviors showed low social trust, lack of social participation and social alienation among women. One of the suggested solutions for people to get out of high-risk behaviors is social support and social empowerment of women.Keywords: Phenomenology, high-risk behaviors, Female-headed households, Social Capital, Religiosity, Sociability, Social Alienation, media effects
-
روسپیگری تلخ ترین حقیقت اجتماعی جامعه کنونی است که بین افراد خاکستری جامعه که باوجود ناخالصی و آلودگی هنوز فطرت پاکشان را از دست نداده اند، در حال گسترش است. این تحقیق باهدف بررسی تجربه زیسته زنان در گرایش به روسپیگری در شهر خرم آباد و شیوه نمونه گیری هدفمند از طریق روش گلوله برفی با 12 نفر از زنان روسپی انجام شده است. با توجه به اینکه تجربیات زنان در مورد ماهیت روابط آنان پس از ازدواج مورد کنکاش قرار میگیرد، رویکرد این تحقیق پدیدار شناختی است. جهت گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبهی عمیق و برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های پدیدارشناسی از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. مضمون های اصلی شامل؛ ادراک معانی گرایش به روابط غیراخلاقی (روسپیگری) و ابعاد معنایی آن میباشد. همچنین عدم تمایل شرکای جنسی به استفاده از وسایل پیشگیری، پایبند نبودن به توافق در شیوه انجام و پرداخت هزینه، نداشتن امنیت جانی و تهدید روحی به عنوان مهم ترین رفتارهای پرخطر و محافظت نشده تجربه شده زنان روسپی بود. اکثر زنان روسپی قربانی کارکردهای نادرست خانواده پدری و همسری، محیط و جامعه ناسالم خود شدند؛ بنابراین آموزش مهارت جهت خودکفایی زنان، اطلاع رسانی توسط رسانه و نهادهای اطلاع رسان و ایجاد نمودن قانون های حمایتی برای زنان خیابانی ضروری است.
کلید واژگان: ازدواج نادرست, گرایش به روسپیگری, پدیدارشناسی, رفتارهای جنسی پرخطر, زنانIntroduction & ObjectiveSocial deviations, especially in women, threaten the health and security of society. For its survival and stability, the society must take appropriate measures to prevent the deviations of delinquent women and measures to rehabilitate them. This is possible only through accurate identification of the underlying factors and aggravating the tendency to deviance. The purpose of this study is the life scenario of street women on their perception of the tendency to prostitution and risky behavior experienced in Khorramabad.
MethodAmong the qualitative research methods, the phenomenological method has been used to examine the experience of prostitution. Twelve people were selected by purposive sampling and snowball sampling strategy. In-depth interviews were used to collect data. Content analysis method has been used to analyze the data obtained from phenomenological interviews.
FindingsIt includes two main themes of perceiving the meanings of the tendency towards immoral relationships (prostitution) and its semantic dimensions. The meaning of semantic perception of the tendency to immoral relationships to the four sub-themes of the way of liberation, the last resort, the negative burden of prostitution, the sense of revenge on the spou
Keywords: Life scenario, tendency to prostitution, Phenomenology, high-risk behaviors, women -
نشریه آسیب شناسی، مشاوره و غنی سازی خانواده، سال ششم شماره 1 (پیاپی 11، بهار و تابستان 1399)، صص 23 -44
دوران نوجوانی به دلیل نمویافتگی جنسی یکی از حساس ترین دوران زندگی است؛ که نیازمند آموزش و توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی روی رفتارهای پرخطر و بهبود خویشتن داری جنسی نوجوانان دختر 12-18 سال واجد سرپرست ناکارآمد بهزیستی استان آذربایجان شرقی صورت گرفت. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش همه نوجوانان دختر 12-18 سال واجد سرپرست ناکارآمد اداره بهزیستی شهرستان تبریز در سال 1397 بودند که شمار آن ها 82 نفر بود که از میان مراکز نگه داری کودکان و نوجوانان دو مرکز گزینش و سپس 30 دختر نوجوان به شیوه هدفمند گزینش و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند، به این صورت که نخست پرسشنامه ها میان نوجوانان دختر توزیع شده و آزمودنی های گروه آزمایش، تحت آموزش توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی، به مدت هشت جلسه قرارگرفته و در برابر، گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خویشتن داری جنسی (جعفری، 1386)، پرسشنامه رفتارهای پرخطر (گولون و مور، 2000) و پرسشنامه سیستم کنترل رفتار پرخطر جوانان (زاده محمدی و احمدآبادی، 2008) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. برآمدهای پژوهش نشان داد که آموزش توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی بر رفتارهای پرخطر و مولفه های آن (F=25/774) و خویشتن داری جنسی (F=5/08) نوجوانان تاثیر معنادار داشت (05/0>P). بر پایه یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش سلامت جنسی در نوجوانان واجد سرپرست ناکارآمد به دلیل مشکلات روان شناختی که در مراکز بهزیستی دارند، می تواند نقش برجسته ای در زمینه کاهش رفتارهای پرخطر و افزایش خویشتن داری در برابر مشکلات جنسی داشته باشد.
کلید واژگان: توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی, خویشتن داری جنسی, رفتارهای پرخطر, مشکلاتAdolescence is one of the most sensitive periods of life due to sexual maturity. Which requires education and empowerment based on sexual health. According to this. This research was conducted to evaluate the effect of sexual-based empowerment on high-risk behaviors and improving the self-restraint of adolescent girls with irresponsible parents, aged between 12-18 years old, in the wellness center of the East-Azarbaijan province. The research-based on the quasi method with pretest-posttest experimental design and includes a control group as well. The statistical population of this research was all the adolescent girls with irresponsible parents, aged between 12-18 years old, in the year 2018. This population reached up to 82 individuals selected from two separate children and adolescent centers, of whom 30 adolescent girls were selected purposefully and assigned to two groups of control (including 15 individuals) and experiment (including 15 individuals). The questionnaires were first delivered to adolescent girls, and then they underwent the training of sexual-based empowerment for a duration of 8 sessions. On the contrary, the control group was not exposed to the aforementioned training steps. To collect the data, three questionnaires from sexual abstinence (Jaffari 2007), high-risk behaviors (Gullone& Moore 2000), and high-risk behavior control systems (Zadeh Mohammad & Ahmad-Abadi 2008) were utilized. The data analysis was carried out by using the statistical approach of covariance analysis. The results of the study indicated that the education of the sexual-based empowerment had a significant effect (p<0.05) on high-risk behaviors and its parameters as well as on the sexual self-restraint of the adolescence. According to the findings of this research, it concluded that sexual health education of adolescents with irresponsible parents due to their psychological problems in the wellness center could play a crucial role in reducing the high-risk behaviors as well as increasing self-restraint against sexual problems.
Keywords: sexual self-esteem, high-risk behaviors, sexual empowerment, sexual problems -
واکاوی راهبردها و شیوه های مراقبتی و پیشگیرانه ی خانواده محور در مواجهه با رفتارهای پرخطرخانواده ها در تلاشی مستمر و بی وقفه برای مراقبت از فرزندان هستند تا کودکان، به دور از آسیب ها، پرورش یافته و گرفتار رفتارهای پرخطر نباشند. رفتارهای پرخطر رفتارهایی هستند که از روی عمد صورت گرفته و فرد، کنترل چندانی بر عوارض احتمالی آن ندارد، مانند مصرف سیگار، الکل، مواد مخدر، داروهای روان گردان و انجام رفتارهای زودهنگام جنسی. هدف از این مطالعه، واکاوی راهبردهای مراقبت و پیشگیری خانواده محور از مواجهه با رفتارهای پرخطر هست. این پژوهش دارای پارادایم تاویلی و برساختی-تفسیری بوده و از حیث مبنا، پژوهشی کیفی و تکنیک گردآوری داده ها، مصاحبه ی عمیق نیمه-ساختاریافته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش نظریه ی داده مبنا، با روند کدگذاری باز، محوری و گزینشی، به منظور دست یابی به نظریه ی نهایی استفاده شده است. جامعه، مشتمل بر خانواده های تبریزی بوده و از طریق نمونه گیری هدفمند نمونه برداری انجام شد و با مشارکت 26 خانواده، اشباع نظری حاصل گردید. یافته ها نشان می دهد خانواده ها برای مراقبت از بروز رفتارهای پرخطر از الگوی سه گانه ذیل تبعیت می کنند: 1- راهبرد مراقبتی ناکارآمد(فاقد راهبرد موثر)؛ 2- راهبرد مراقبتی دفعتی؛ 3- راهبرد مراقبتی فرایندی.کلید واژگان: رفتارهای پرخطر, مراقبت, راهبردهای مراقبتی, پیشگیری خانواده محور, نظریه داده مبناFamily-Based Care & Preventive Strategies in Front of High-Risk BehaviorsAbstract:In recent decades, high-risk behaviors in all societies and in different age and sex groups have grown exponentially. Families are constantly striving to care for their children so that children are raised away from injury and do not engage in risky behaviors. High-risk behaviors are behaviors that are intentional and the person has little control over the possible side effects, such as smoking, alcohol, drugs, psychotropic drugs, and performing early sexual behaviors. The aim of this study was to analysis family-based care and prevention strategies for high-risk behaviors. This study has a hermenutic and constructive-interpretive paradigm and in terms of basis, qualitative research and data collection technique, in-depth and semi-structured interviews. To analyze the data, grounded theory method, with open, axial and selective coding process has been used in order achieve the final theory. The universe included families from Tabriz and sampling was done through purposeful sampling and with the participation of 26 families, theoretical saturation was achieved. Findings show that families follow the following triple model to take care of appearing high-risk behaviors: 1. Inefficient care strategy (lacking effective strategy); 2. Impulsive care strategy; 3. Process care strategy.Keywords: high risk behaviors, care, Care Strategies, Family-Based Prevention, Grounded Theory
-
هدف
هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی روان درمانی یکپارچه نگر مبتنی بر آموزه های دینی-روان شناختی با رویکرد اسلامی و ارزیابی اثربخشی آن بر کاهش گرایش به رفتارهای پرخطر (گرایش به مصرف الکل، مواد مخدر و سیگار) در نوجوانان بود.
روشپژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل همه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه بود که در سال تحصیلی 1397-1396 در شهر اردبیل مشغول به تحصیل بودند. ابتدا 200 نفر از دانش آموزان به صورت تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و سپس30 دانش آموز دارای رفتارهای پرخطر بر اساس مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی، با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب گردید و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. برای گروه آزمایش، برنامه آموزشی طراحی شده مبتنی بر آموزه های دینی-روان شناختی به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای برگزار گردید و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده گردید.
یافته هانتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر آموزه های دینی-روان شناختی به طور معناداری باعث کاهش گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان شد.
نتیجه گیریروان درمانی یکپارچه نگر مبتنی بر آموزه های دینی-روان شناختی با رویکرد اسلامی، مداخله ای موثر و کارآمد در کاهش گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر شایع در این گروه سنی به ویژه مصرف الکل، مواد مخدر و سیگار است.
کلید واژگان: آموزه های دینی-روان شناختی, رویکرد اسلامی, رفتارهای پرخطر, گرایش به اعتیاد, نوجوانانObjectiveThe aim of this study was to develop an integrated psychotherapy model based on religious-psychological teachings with Islamic approach and evaluate its effectiveness on reducing the tendency to high-risk behaviors (tendency to use alcohol, drug, and cigarette) in adolescents.
MethodThe present study was quasi-experimental with pretest-posttest design with a control group. The statistical population of the present study included all male high school students who were studying in Ardabil in the academic year 2017-2018. First, 200 students were selected by multi-stage random sampling method and then 30 students with high-risk behaviors determined by the Iranian adolescentschr('39') risk scale were selected according to the exclusion and inclusion criteria and were randomly assigned into the experimental group (n = 15) and the control group (n = 15). For the experimental group, the educational program designed based on religious-psychological teachings was held for ten 60-minute sessions and the control group did not receive any intervention. Multivariate analysis of covariance was used to analyze the data.
ResultsThe results showed that education based on religious-psychological teachings reduced significantly the tendency to high-risk behaviors in adolescents.
ConclusionIntegrative psychotherapy based on religious-psychological teachings with Islamic approach is an effective and efficient intervention in reducing adolescentschr('39') tendency to high-risk behaviors common in this age group, especially the use of alcohol, drug, and cigarette.
Keywords: Religious-psychological teachings, Islamic approach, High-risk behaviors, Tendency to addiction, Adolescents -
Purpose
The aim of this study was to investigate the role of cognitive emotion regulation in predicting high-risk behaviors mediated by the well-being of 14-17 year old girls in Saravan city.
MethodologyThis research was descriptive and correlational and was conducted by structural equation modeling based on the partial least squares approach. The statistical population included all 14 to 17 year old male students in Saravan in the academic year 2019-20, and 400 of them were selected by random sampling. The collection tools included questionnaires of prevalence of high-risk behaviors Zadeh Mohammadi (2008), cognitive emotion regulation of Garnefski et al. (2002). The collected data were analyzed using Pearson correlation coefficient in SPSS software and structural equation model by Lisrel software.
FindingsFindings from Pearson correlation coefficient showed that there is a significant positive and negative correlation between the total score of high-risk behaviors with emotion regulation and school well-being at 99% confidence level, respectively, and the structural equation model shows the indirect effect of high-risk behaviors with emotion regulation with School welfare mediation was significant with a coefficient of 0.78, so it can be said that high-risk behaviors with emotion regulation have a significant relationship with school welfare mediation.
ConclusionAccording to the research results, the hypothesis that the level of high-risk behaviors in female adolescent students can be predicted based on emotional behaviors and mediation of school well-being was confirmed
Keywords: High Risk Behaviors, Emotion Regulation, Basic Psychological Needs, Students -
Purpose
The aim of this study was to investigate the relationship between health literacy and high-risk behaviors with respect to the mediating role of positive adolescent development among students in West Azerbaijan province.
MethodologyThe research method was descriptive-correlational modeling of structural equations. The statistical population of this study was all high school girls and boys in West Azerbaijan province with the age range of 11 to 18 years who were studying in the 2019-20 academic year. 560 people were selected from the statistical sample by cluster random sampling as a research sample. Research scales were Iranian Adolescents Risk Scale (Zade Mohammadi, Ahmadabadi, Heidari, 2011), Adolescent Positive Development Scale (Geldhof, et al, 2014), Adolescent Health Literacy Questionnaire (Ghanbari, Ramezankhani, Mehrabi, Montazeri, 2015). Structural equation modeling and AMOS software were used to investigate the causal relationships between the variables of the present study.
FindingsThe findings of the present study showed that there was a significant direct relationship between health literacy and tendency to high-risk behaviors in adolescents (p <0.05). There was also a significant direct relationship between health literacy and adolescent positive development in adolescents (p <0.05). There was a significant indirect relationship between health literacy and tendency to high-risk behaviors mediated by positive adolescent development (p <0.05).
ConclusionHealth literacy and positive development of adolescence reduces risky behaviors among adolescents. Accordingly, health literacy by providing cognitive resources, positive adolescent development by improving the processing of cognitive processes related to health and the growth of health resources and opportunities, causes Adolescents become less prone to risky behaviors.
Keywords: High Risk Behaviors, Positive Adolescent Development, Health Literacy -
فصلنامه اعتیاد پژوهی، پیاپی 56 (تابستان 1399)، صص 199 -224هدف
به علت وجود برخی از ویژگی ها و تحولات گسترده ی این دوره، احتمال وقوع رفتارهای پرخطر از سوی نوجوانان وجود دارد. بر این اساس شناخت رفتارهای پرخطر و چگونگی ابراز آن ها حایز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر شناسایی چیستی و چگونگی رفتارهای پرخطر در نوجوانان درگیر در رفتارهای پرخطر بود.
روشروش این پژوهش کیفی و پدیدارشناسی بود که به توصیف چیستی و چگونگی تجارب زیسته ی نوجوانان پرداخت. جامعه ی مورد مطالعه، نوجوانان 15 تا 18 ساله ی شهر سنندج با سابقه ی فعلی و گذشته انجام رفتارهای پرخطر بودند. داده ها از طریق نمونه گیری در دسترس و مصاحبه ی عمیق با 14 نفر (هشت پسر و شش دختر) گرد آوری و با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناسی توصیفی تحلیل شدند.
یافته هاتحلیل تجارب مشارکت کنندگان در بخش چیستی رفتارهای پرخطر منجر به شناسایی دو مضمون اصلی (آسیب رسانی و هنجارشکنی) و پنج مضمون فرعی (آسیب فردی، آسیب خانوادگی، آسیب اجتماعی، هنجارهای قانونی و ارزش های دینی) و در بخش زمینه های رفتارهای پرخطر منجر به شناسایی سه مضمون اصلی (عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی) و دوازده مضمون فرعی (هیجان خواهی، کنجکاوی، لذت جویی، شجاعت، آشفتگی خانوادگی، نبود یکی از والدین، سابقه ی رفتار پرخطر در خانواده، غفلت والدین، نقش دوستان، نقص انگیزه، محدودیت شادی محیط و نفوذ رسانه ها)گردید.
نتیجه گیریبر اساس تجربه ی زیسته ی نوجوانان درگیر رفتارهای پرخطر، مجموعه ای از چند عامل با هم سبب بروز رفتار پرخطر از سوی نوجوانان می گردد. این مطالعه دربرگیرنده ی مضمون های مهمی برای مشاوران، معلمان و مسوولین نهادهای مرتبط با امر آموزش و پرورش و خانواده ها است.
کلید واژگان: پدیدارشناسی, رفتارهای پرخطر, نوجوانانObjectiveDue to some features and extensive developments of this period, there is a possibility of high-risk behaviors by adolescents. Accordingly, recognizing high-risk behaviors and how to express them is important. The aim of this study was to identify what and how high-risk behaviors in adolescents engaged in high-risk behaviors.
MethodThe method of this research was qualitative and phenomenological, which described what and how adolescentschr('39') life experiences. The study population was 15- to 18-year-old adolescents in Sanandaj with a current and past history of high-risk behaviors. Data were collected through convenience sampling method and in-depth interviews with 14 people (8 boys and 6 girls) and were analyzed using descriptive phenomenological analysis.
ResultsThe analysis of participantschr('39') experiences in the "what" section of high-risk behaviors led to the identification of two main themes (harming and norm-breaking) and five sub-themes (personal injury, family injury, social harm, legal norms and religious values) as well as in the "areas of high-risk behaviors" section led to the identification of three main themes (individual, family and social factors) and twelve sub-themes (excitement, curiosity, hedonism, courage, family turmoil, the absence of a parent, a history of risky behavior in the family, parental neglect, the role of friends, lack of motivation, limited environmental happiness and media influence).
ConclusionBased on the life experiences of adolescents engaged in high-risk behaviors, a combination of several factors together causes high-risk behaviors by adolescents. This study involves important topics for counselors, teachers and officials of educational institutions and families.
Keywords: Phenomenology, High-risk behaviors, Adolescents -
هدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه سبک های دلبستگی و خودکنترلی با رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر تهران بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 82099 نفر دختر بودند. حجم نمونه 382 نفر از این دانش آموزان بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های رفتارهای پرخطر نیازی، عباس زاده و سعادتی (1396)، سبک های دلبستگی کولینز و رید (1990) و خودکنترلی تانجی بایومیستر و بونه (2004)، پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره به روش هم زمان تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین سبک های دلبستگی و خودکنترلی با رفتارهای پرخطر رابطه معنی داری وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز آشکار کرد که 70% درصد از کل واریانس رفتارهای پرخطر به وسیله سبک های دلبستگی و خودکنترلی تبیین می شود. با توجه به نتایج حاصله از تحقیق حاضر در خصوص قدرت پیش بینی سبک های دلبستگی و خودکنترلی در تغییرات رفتارهای پرخطر دختران نوجوان، پیشنهاد می شود به جهت پیشگیری از رفتارهای پرخطر در نوجوانان دختر، طرح های پژوهشی مداخله ای در خصوص آموزش خودکنترلی به نوجوانان و آشنایی والدین به سبک های دلبستگی و راه های افزایش سبک های ایمن طرح ریزی و اجرا شود.
کلید واژگان: رفتارهای پرخطر, سبک های دلبستگی و خودکنترلیThe purpose of this study was to relationship between attachment styles and self-control with high-risk behaviors among female students’ high schools of Tehran city.The descriptive-correlation method was used. The statistical population consists of all the female students’ high school east of city in year academic 2017-2018 to 82099 female students. In this study, according toCochran formula, 382 female students were selected as samples. Multistage sampling method was used in this research and they were asked to fill in the high-risk behavior scale of Niazi, Abbaszadeh and Saadati (2017), adult attachment scaleCollins & Read (1990) and self‐control scale of Tangney, Baumeister and Boone (2004). The data were analyzed by tests of Pearson correlation and multivariate regression by enter method. Findings showed that there was significant correlation between early maladaptive schemas with critical thinking(P<0/01). There was a negative and significant correlation between difficulties in emotion regulation with critical thinking(P<0/01). There was a positive and significant correlation between attachment styles and self-control with high-risk behaviors (P<0/01). Regression analyses also revealed that 70% of variance of high-risk behaviors was explained byattachment styles and self-control. Based on the results of the present study on the predictive power of attachment styles and self-control in high-risk behaviors in adolescent girls in order to prevent high risk behaviors among adolescent girls, it is recommended to conductinterventional research projects to train parents on the problematic areas.
Keywords: high-risk behaviors, attachment styles, self-control -
مطالعه حاضر به بررسی میزان رفتارهای پرخطر دانش آموزان و سنجش عوامل خانوادگی و آموزشی موثر بر آن در میان دانش آموزان دختر دبیرستان های دوره ی دوم ناحیه دو شهر کرمان در سال تحصیلی 1397-1398 می پردازد. کارکرد خانواده به عنوان متغیر اجتماعی و جو مدرسه به عنوان متغیر آموزشی در نظر گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق، برابر با 4309 نفر است که 353 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند. روش نمونه گیری، خوشه ای و تصادفی ساده بود و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار Spss23 و Amoss Graph22 انجام شده است. در این تحقیق از نظریات مک مستر ، فورت ونگلر و ولفگانگ و گلیکمن استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیر پاسخگویی عاطفی و پس از آن کنترل رفتار در خانواده با ضریب رگرسیون استاندارد 380/0 و 300/0 به ترتیب، بالاترین ضریب تاثیر غیرمستقیم را با رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر داشته اند. از طرف دیگر بین متغیر کنترل رفتار در خانواده و رفتارهای پرخطر بالاترین ضریب مستقیم و معکوس (341/0-) وجود دارد. در نتیجه بر اساس نتایج، میزان رفتارهای پرخطر دانش آموزان در حد کم بوده است و مدرسه و خانواده تاثیر بالایی بر کاهش رفتارهای پرخطر دارند.
کلید واژگان: رفتارهای پرخطر, عوامل آموزشی, عوامل خانوادگی, جو مدرسه, دانش آموزانThe current study investigates the level of the student’s high-risk behaviors and measures Family and educational factors affecting it in High school girl students of second course in district two of Kerman city for academic year 1397-1398. Family function and school atmosphere is considered as social and educational variable respectively. The statistical population of the study is consisted of 4309 people out of which 353 are selected as sample by cluster and a simple random sampling method. The statistical analysis was performed using Spss23 and Amoss Graph22 software. The Study used the theories of McMaster, Furtwengier and Wolfgang and Gilman. The results indicated that the variable of emotional responsiveness and behavior control in the family (with standardized regression coefficients 0.380 and 0.300) had the highest indirect effective coefficient with high risk behaviors of girl students respectively. On the other hand, there is the highest direct and reverse coefficient (-0.341) between variable of behavior control in the family and high-risk behaviors. Consequently, according to the results, the rate of student’s high-risk behaviors was low and school and family had a high impact on reducing high-risk behaviors
Keywords: High-risk behaviors, educational factors, family factors, School atmosphere, Students -
رفتارهای پرخطر در بین جوانان یکی از مهم ترین مسایل بهداشتی و اجتماعی جوامع کنونی است که بر فرد، خانواده و جامعه تاثیر می گذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه استفاده از شبکه های مجازی با گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان شهرستان مانه و سملقان است. این پژوهش در قالب یک طرح توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان مانه و سملقان هستند که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 103 دانش آموز از سه مدرسه انتخاب گردید. ابزارهای پژوهشی شامل؛ پرسشنامه بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003) و پرسشنامه استفاده از شبکه های مجازی طالبی (1394) مورد استفاده قرار گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از روش همبستگی پیرسون تجزیه وتحلیل شد. بر اساس تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق در بخش نتایج؛ فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر وجود رابطه معنادار بین میزان استفاده از شبکه های مجازی با گرایش به رفتارهای پرخطر دانش آموزان(مولفه های بهزیستی هیجانی، بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی) تایید شد. لذا پیشنهاد می شود در رابطه با پیشگیری از مشکلات روانی و ارتقاء سلامت نوجوانان، نحوه استفاده از شبکه های مجازی توسط خانواده و نهادهای فرهنگی و آموزشی کارگاه های آموزشی برگزار شود و اطلاع رسانی کافی برای کاهش آسیب های اجتماعی انجام گیرد.کلید واژگان: اینترنت, شبکه های مجازی, رفتارهای پرخطرHigh-risk behaviors among young people are one of the most important health and social issues in today's societies that affect the individual, family and society. The purpose of this study was to investigate the relationship between using virtual networks and the tendency for high risk behaviors among the students of Maneh and Semlagh city. The survey method is used to conduct this research. The statistical population of the study consisted of all male high school students of Maneh and Somalegan who were studying in the academic year of 2017-2018. 103 students were selected from three schools using multistage cluster random sampling. The used research tools were including Keyes and Magyarmo (2003) subjective well-being questionnaire and Talebi Virtual Networks Questionnaire (2015). The data were analyzed using Pearson correlation method. Based on the analysis of the findings in the results section, the main hypothesis of the research, there is a significant relationship between the use of virtual networks and the tendency toward high-risk behaviors of students (emotional well-being, psychological well-being and social well-being), was confirmed. Therefore, it is suggested that educational workshops should be conducted on how to use virtual networks by families and cultural and educational institutions to prevent mental health problems and promote adolescent health and provide adequate information to reduce social harms.Keywords: Internet, Virtual Networks, high risk behaviors
-
فصلنامه اعتیاد پژوهی، پیاپی 50 (زمستان 1397)، صص 233 -251هدفشناسایی مولفه های موثر جهت پیشگیری سیر رفتارهای پرخطر و تداوم آن مورد توجه است. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی تنظیم هیجان در ارتباط با گرایش معنوی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای سرپرست معتاد به مصرف مواد صورت گرفت.روشروش تحقیق همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش فرزندان معتادان به مصرف مواد بودند که به کلینیک و کمپ های ترک اعتیاد تحت حمایت بهزیستی شهراصفهان در سال 1395 مراجعه کرده بودند. با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 225 نفر(134 پسر و 91 دختر) انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های گرایش های معنوی، تنظیم شناختی هیجان و خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود.یافته هاگرایش های معنوی با تنظیم هیجان مثبت و سازگارانه رابطه مثبت و با تنظیم هیجان منفی و ناسازگارانه رابطه منفی داشت. گرایش معنوی با رفتار پرخطر رابطه منفی نشان داد. نتایج حاصل از الگوی ساختاری نشان داد گرایش معنوی به واسطه تنظیم هیجان بر رفتار پرخطر تاثیر غیر مستقیم دارد.نتیجه گیریگرایش معنوی با اثرمستقیم برتنظیم هیجان سازگارانه و مثبت بر پیشگیری از رفتارهای پرخطر تاثیر دارد.کلید واژگان: راهبردهای تنظیم هیجان, گرایش های معنوی, رفتارهای پرخطر, نوجوانObjectiveThe identification of effective components in preventing the progress of high-risk behaviors and its persistence. The aim of this study was to investigate the mediating role of emotion regulation in relation to spirituality and high-risk behaviors among adolescents with addicted parent(s).MethodA correlation research method along with structural equation was employed in this study. The research population consisted of adolescents with addicted parents who had presented to clinics and addiction treatment camps under the protection of State Welfare Organization of Isfahan in 2016. A sample of 225 units (134 males and 91 females) was selected via convenience sampling. The research instruments for data collection were Spiritual Orientation Questionnaire, Emotion Regulation Scale, and Risk-taking Scale of Iranian Adolescents.ResultsSpirituality had a positive correlation with positive and adaptive emotion regulation and was negatively correlated with negative and maladaptive emotion regulation. Spirituality had also a negative relationship with high-risk behavior. The results of structural pattern showed that spirituality has an indirect effect on high-risk behaviors under the mediation of emotion regulation.ConclusionSpirituality promotes the prevention of high-risk behaviors by directly affecting adaptive and positive emotion regulation.Keywords: emotion regulation strategies, spirituality, high-risk behaviors, adolescents
-
در دهه های اخیر، شاهد افزایش جمعیت دانشجویان بوده ایم. با اینکه این جمعیت جوان نقش مهمی در توسعه کشور به عهده دارد، اما شیوع رفتارهای پرخطر و کج روی های اجتماعی در میان آنها برابر با هدر رفتن پتانسیل های خلاق و سازنده جامعه است که جبران عوارض نامطلوبش نیازمند سرمایه گذاری های فراوانی است. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی فراوانی، تاکیدات جغرافیایی و نقد تحلیل های پزشکی بر رفتارهای پرخطر شامل مصرف سیگار، مشروبات الکلی و مواد مخدر در بین دانشجویان داخل ایران است. روش مورد استفاده، مرور نظام مند پژوهش های در دسترس در این خصوص در بازه ی زمانی (1395 - 1370) با جستجوی الکترونیکی در پایگاه اطلاعات بوده که با دو عامل محدود کننده نمونه دانشجویی و کمی بودن مطالعه، مورد گزینش قرار گرفته اند، در نهایت 49 پژوهش وارد تحلیل شده و روند رو به افزایش این گونه رفتارها را در بین دانشجویان نشان داده اند. همچنین این مسئله در استان های خراسان جنوبی، کرمانشاه، کرمان، خوزستان، تهران ، گلستان ،مازندران، سمنان و همدان نسبت به دیگر استان ها شیوع بیشتری داشته اند. متاسفانه با وجود اینکه مصرف سیگار، مشروبات الکلی و مواد مخدر در بین دانشجویان، مسائلی اجتماعی بوده اما 24 مورد از پژوهش ها رویکردی پزشکی داشته اند و شاهد کمبود تبیین های جامعه شناختی و حتی روان شناسانه و پرشکی بر روی استان هایی که مصرف آنها بالا است، قرار گیرد تا شاهد کاهش ریشه ای این مسائل در بین دانشجویان باشیم.
کلید واژگان: پزشکی شدن, رفتارهای پرخطر, سیگار, مشروبات الکلی, مواد مخدر, دانشگاهIn recent decades we have experienced an increase in university students’ population that unfortunately presents them with a prevalence of high-risk behaviors and social deviances which is equal to misspending the society’s innovative and constituent potential that needs a lot of expenditures to deal with its undesirable complications. The aim of this study is to clarify frequencies of recognizability, geographical emphases and medicalization analyses on high-risk behaviors of Cigarette, Alcoholic Drinks and Drug Abuse among university students in Iran through a systematic review. The working method is a systematic review of available researches about this kind of high-risk behaviors during 1991 to 2016 via electronic searches in databases like “Elmnet, Irandoc, Magiran, and SID” for quantitative researches with student’s sample. Finally, 49 researches have entered the analysis and have shown an increasing trend of these behaviors among students. In addition, there was prevalence among these provinces: Southern Khorasan, Kermanshah, Kerman, Khuzestan, Tehran, Golestan, Mazandaran, Semnan and Hamedan. Medical and descriptive analyses in Medical universities have been dominating the majority of researches in Iran. So, there is a lack of sociological explanations in this area that we need to survey more accurately and deeply to explain the sociological side of these problems. We need to focus our interventions on remedial and preventative procedures on the provinces with high rates of cigarette, alcoholic and drug abuse among students.
Keywords: medicalization, high-risk behaviors, cigarette, alcoholic drinks, drug abuse, university -
زمینه و هدففضای مجازی به افراد با علایق مشترک امکان می دهد یکدیگر را بیابند، تعامل و همنشینی داشته و رفتارهای هرچند ناهنجار و پر خطر را یاد بگیرند و تقویت کنند. این فضا محدودیت های زمانی، مکانی و نظارت -های اجتماعی حاکم بر رفتارها و همنشینی های افراد را برداشته و چندان مشخص نیست این تعاملات مجازی تا چه اندازه بر رفتارهای پر خطر جوانان موثر است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه همنشینی در فضای مجازی با رفتارهای پرخطر در فضای مجازی و واقعی انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی می باشد و مطالعه با رویکردی کمی و روش پیمایش انجام شده است. نمونه آماری 400 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز بوده اند که با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب و پرسشنامه را تکمیل کرده اند. از روایی پژوهش با شیوه اعتبار صوری و از پایایی مقیاس ها با آزمون آلفای کرونباخ اطمینان حاصل شده است.یافته هایافته های استنباطی نشان داد، بین استفاده از موبایل، اینترنت و در نهایت همنشینی در فضای مجازی با رفتارهای پرخطر در فضای مجازی و واقعی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان داد متغیر همنشینی در فضای مجازی 37 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر در فضای مجازی و واقعی را تبیین می کند.نتیجه گیریفضای مجازی نه تنها عرصه ای برای یادگیری رفتارهای پرخطر بلکه محیطی برای ظهور و بروز آنهاست؛ تاثیر همنشینی های مجازی بر رفتارهای پرخطر(مجازی و واقعی)، بیشتر از همنشینی ها در فضای واقعی است. یافته های این پژوهش از یک سو ضرورت بازنگری در نظریه همنشینی افتراقی را با توجه به فضای نوظهور مجازی خاطرنشان می کند و از سوی دیگر ضرورت توجه و نظارت بیشتر خانواده ها و مسئولان انتظامی در پیشگیری از آسیب ها و مخاطرات فضای مجازی را گوشزد می کند.کلید واژگان: همنشینی افتراقی, رفتارهای پرخطر, فضای مجازی, فضای واقعی, دانشجویانBackground and objectivesCyberspace allows individuals with common interests to find each other, interact and associate, and learn and reinforce behaviors that are as abnormal and risky. This space takes away the time, place, and social constraints governing the behavior and association of individuals, and it is unclear how much these virtual interactions affect the high-risk behaviors of the youths. The purpose of this study was to investigate the relationship between the individuals' association with cyberspace with high-risk behaviors in cyberspace and real life.MethodologyIn terms of its purpose this study is of an applied research type, and the study has been conducted with quantitative approach and survey method. A sample of 400 students from Shiraz University was selected using stratified sampling method and completed the questionnaire. The validity of the research was confirmed using face validity method and reliability of the scales was obtained using Cronbach's alpha test.FindingsInferential findings show that there is a positive and significant correlation between the use of mobile phones, Internet and ultimately association in cyberspace and high-risk behaviors in cyberspace and real life. Also, multivariate regression analysis indicated that the association variable in cyberspace explains 37% of the variance of risky behaviors in cyberspace and real life.ResultsCyberspace is not only an area for learning high-risk behaviors but also an environment for their emergence; the impact of cyber associations on risky behaviors (cyber and real life) is more than the companions in real space. The findings of this study point to the necessity of reviewing differential association theory with respect to the emerging cyber environment, and on the other hand, the need to pay more attention and supervision of families and law enforcement officials in preventing the harm and the risks of cyberspace.Keywords: Differential association, high-risk behaviors, Cyberspace, Real life space, Students
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.