به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "marx" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «marx» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی marx در مقالات مجلات علمی
  • سید ابراهیم رئوف موسوی*
    تلویزیون موضوعی است که مکررا مورد مطالعه و بررسی دانشمندان قرار گرفته است و از زوایای مختلفی هم چون جامعه شناسی و روان شناسی درباره ی آن پژوهش شده است. یکی از ره یافت های مطالعه درباره ی این موضوع مهم، ره یافت فلسفی است. در این نوشته از منظر فلسفی، تلویزیون به مثابه یک تکنولوژی، مبتنی بر دیدگاه چهار اندیشمند: مارکس، هایدگر، بورگمان و فینبرگ مورد بررسی قرار گرفته است. این فیسلوفان تکنولوژی البته خود درباره تلویزیون به مثابه یک تکنولوژی اظهارنظر نکرده اند؛ بلکه مبتنی بر مبانی هریک دیدگاه آنان درباره تلویزیون بازسازی شده است. مبتنی بر مبانی مارکس، نقش تلویزیون در ارزش افزایی محور تحلیل واقع می شود. از دیدگاه هایدگر، تلویزیون به عنوان یک نوع انکشاف و آگاهی قابل مطالعه است. از نظر بورگمان ضرورت جست وجو درباره ی رابطه ی اطلاعات و واقعیت و نیز رابطه ی سوژه و ابژه و همچنین موضوع اشیاء کانونی درباره ی تلویزیون قابل استنباط است. و از نگاه فینبرگ نقشی که ارزش های سرمایه داری و ارزش های دموکراتیک در تولید تلویزیون دارد، حائز اهمیت است. پس از بررسی این چهار دیدگاه، در خصوص ارزش باری یا خنثی بود تلویزیون مبتنی بر تبیین های صورت گرفته به نتیجه گیری پرداخته می شود.
    کلید واژگان: تلویزیون, فلسفه تکنولوژی, مارکس, هایدگر, بورگمان, فینبرگ
    Seyed Ebrahim Raoufmousavi *
    Television is a subject that has been repeatedly studied and investigated by scientists and has been researched from different angles such as sociology and psychology. One of the approaches to studying this important issue is the philosophical approach. In this article, from a philosophical point of view, television as a technology, based on the viewpoint of four thinkers: Marx, Heidegger, Burgman and Feinberg, has been examined. Of course, these philosophers of technology have not commented on television as a technology; Rather, it is based on the foundations of each of their views about television. Based on the principles of Marx, the role of television in value addition is the focus of analysis. From Heidegger's point of view, television can be studied as a type of development and awareness. According to Borgman, the necessity of searching about the relationship between information and reality, as well as the relationship between subject and object, as well as the topic of focal objects can be inferred about television. And from Feinberg's point of view, the role of capitalist values and democratic values in television production is important. After examining these four points of view, conclusions are made regarding the value or neutrality of television based on the explanations made.
    Keywords: television, Philosophy of technology, Marx, Heidegger, Borgmann, Feinberg
  • محمد فرهادی*، نادر امیری
    تامین اعتبار معرفت مهم ترین مساله ی مطالعات علم در فلسفه و جامعه شناسی است. کاوش معرفت و پرسش از اعتبار آن، علم را به مثابه پدیده ای اجتماعی معرفی و جامعه شناسی را وارد این مجادله کرد. این تحولات حول مفهوم پراکسیس به مثابه بنیان تاسیس جامعه و پدیده های اجتماعی شکل گرفته است. مشخصا مارکس و ویتگنشتاین پراکسیس و آگاهی -و لذا علم را -را در پیوند با هم معرفی کرده اند. این مقاله استدلال می کند از منظر پراکسیس، علم مقید به اقتضایات عمل جمعی عاملان بوده و پرسش از اعتبار یافته ها موکول به تحلیل مناسبات اجتماعی محاط بر علم است.اطلاق این موضع به جامعه شناسی که خود علم پراکسیس است موقعیت را پیچیده تر می کند؛ معیار اعتبار یافته های جامعه شناسی تقید به پراکسیس عاملان اجتماعی در قالب طبقه است. این موضع از تحمیل پراکسیس جامعه شناسان به موضوع مطالعه و تحریف واقعیات اجتماعی جلوگیری کرده و مانع ابژه سازی از گروه های مورد مطالعه می شود. این موضع همچنین دوگانه های طاقت فرسای ذهن/عین و خزد/کلان را منحل می کند ضمن اینکه به زایایی علم جامعه شناسی در مواجهه با وضعیت انضمامی جامعه ایران منجر می شود.
    کلید واژگان: پراکسیس, اعتبار علم, مارکس, ویتگنشتاین, جامعه شناسی معرفت علمی, مکتب بث
    Mohamad Farhadi *, Nader Amiri
    Validity of Knowledge is the most important issue of science studies in philosophy and sociology. Exploring knowledge and questioning its validity introduced science as a social phenomenon and introduced sociology into the debate. These developments have revolved around the concept of praxis as the foundation of society and social phenomena. Clearly, Marx and Wittgenstein introduced praxis and consciousness – and therefore science - in conjunction. This article argues that from the perspective of praxis, science is bound by the requirements of the collective action of the actors and the question of the validity of the findings is left to the analysis of social relations that surrounding science.Applying this position to sociology, which is the science of praxis itself, complicates the situation; The criterion for the validity of sociological findings is adherence to the praxis of social agents in the form of class. This position prevents sociologists from imposing the praxis on the subject of studying and distorting social facts and prevents the objectification of the studied groups. This position also dissolves the exhausting dualities of subject/ object and micro/ macro, while leading to the Fertility of sociology in the face of the concrete situation of Iranian society.
    Keywords: Praxis, Validity of Science, Marx, Wittgenstein, Sociology of Scientific Knowledge, Bath School
  • علی الماسی زند*، سید جواد میری

    همان طور که همه می دانیم مبانی فکری مارکس متاثر از فلسفه هگل بود و به همین دلیل وی در مواجهه با دوگانه معروف هنرمستقل و هنرمتعهد (کانت - هگل) طرف هنرمتعهد هگلی را می گرفت. از لحاظ نظری، این سوگیری به معنای رد خودمختاری و استقلال اندیشمند و مردود دانستن تفرد سوژه خلاق در ساحت خلق اثر است، اما در عمل خواهیم دید که با توجه به ذات انسان باورانه ادعاهای اتوپیاگرایانه کمونیستی (برابری جامعه بی طبقه)، لاجرم سویه های اومانیستی در آراء متقدم مارکس نیز مشاهده می شود. همین سویه هاست که موتور محرکه هنرمندان نوگرای چپ در سال های منتهی به انقلاب اکتبر شد. در این نوشتار سعی شده تا به جستجوی ریشه های رشد هنرآوانگارد (هنر مارکسیستی پیش از انقلاب اکتبر) در آراء متقدم مارکس پرداخته و حتی الامکان نشان داده شود که چگونه کم رنگ شدن این آموزه ها و سنگینی کفه ترازوی اندیشه مستقل متعهد به سمت رویکرد هگلی و تصلب نظام ایدیولوژیک، اسباب افول اندیشه نوگرا در فاصله زمانی پسا مارکس [پیش از انقلاب] تا اوج ایدیولوژی استالینیستی را در سپهر اندیشه چپ، فراهم کردند.این مقاله مطالعه ای موردی در باب «نسبت هنر و ایدیولوژی» است که به قبل و بعد انقلاب اکتبر روسیه اختصاص یافته اما به لحاظ نظری، نتایجی قابل تعمیم دارد.

    کلید واژگان: مارکس, انگلس, لنین, استالین, ایدئولوژی, هنر آوانگارد, اومانیسم
    Ali Almasi Zand *, Seyedjavad Miri

    Experimental and avant-garde art did a lot of service to the Russian Revolution, and the artists of that time were mostly considered revolutionaries, but after the revolution, strange things happened and many artists were considered traitors.As we all know, Marx's intellectual foundations were influenced by Hegel's philosophy, and for this reason he sided with Hegel's committed art in the face of the famous dichotomy of independent art and committed art (Kant-Hegel). Theoretically, this bias means rejecting the autonomy and independence of the artist and rejecting the individual subject's individuality in the field of creating the work, but in practice we will see that due to the humanistic nature of communist utopian claims (such as equality - classless society) Inevitably, humanist aspects are also found in Marx's earlier views. This article seeks to trace the roots of the success and growth of avant-garde art in Marx's earlier views and to show as much as possible how the decline of these teachings and the rigidity of the ideological system caused the decline of modernist art in the post-Marx period to the height of Stalinist ideology. They provided the sphere of leftist thought.

    Keywords: Marx, Engels, Lenin, Stalin, ideology, avant-garde art, Humanism
  • آیدین ترکمه، آناهید شیرخدایی
    فضا در سه دهه ی اخیر به یکی از مولفه های اساسی در تحلیل های شهری تبدیل شده است. می توان گفت که اثرگذارترین و پیچیده ترین متنی که مبنای این چرخش فضایی را فراهم کرده است کتاب تولید فضای هانری لوفور است. هدف غایی لوفور این بود که نشان دهد فضا سیاسی است. از دید لوفور فضا و زمان به طور تفکیک ناپذیری در فرایندهایی ذیل شیوه های تولید، به هم پیوند خورده اند. او تولید فضا را اصلی ترین سازوکار بقای سرمایه داری می داند و در این رابطه از چرخه ی دوم انباشت سرمایه نام می برد. لوفور بر آن است تا ابعاد پنهان و بدیهی فرض شده ی فرایند تولید فضا را که منجر به تسخیر فضای زندگی روزمره شده است آشکار کند و نشان دهد که تغییر جامعه اساسا به معنای تغییر فضا یا تولید فضاست. دانش معتبر فضا از نظر لوفور باید به مسئله ی تولید بپردازد و فضاهای بازنمایی و بازنمایی های فضا را شرح دهد، اما از همه مهم تر باید به روابط متقابل و پیوندهای شان با پرکتیس اجتماعی بپردازد. لوفور می گوید آن هایی که چگونگی بازنمایی فضا را کنترل می کنند، چگونگی تولید، سازماندهی و مصرف فضا را نیز کنترل می کنند. او در این راستا چارچوبی تحلیلی را تحت عنوان نظریه ی تولید فضا به کار می گیرد که به شکلی پیچیده برگرفته از اندیشه ی دیالکتیکی، نظریه ی زبان و خوانش او از پدیدارشناسی است. بنابراین ضروریست تا ابعاد این نظریه را مورد کاوش قرار دهیم. این کاوش برای همه ی آن هایی که به شکلی در تحلیل پدیده ها و واقعیت های شهری درگیرند سودمند است.
    کلید واژگان: فضا, زمان, تولید فضا, سرمایه داری, دیالکتیک, زبان, پدیدارشناسی, لوفور
    Aidintorkameh, Anahidshirkhodaei
    Works of Henri Lefebvre who has been entitled father of France dialectic and the last classic philosopher, includes a wide and exceptional range of themes: dialectic, Marxism, alienation, the production of space, critique of everyday life, urban revolution, rhythmanalysis, space-time, capitalism, city, the urban, the right to the city, theory of language, Hegel, Marx, Nietzsche, Heidegger, and so on. What, however, links all of his works is his own method that he uses: dialectics. Lefebvre in dialectical materialism begins with a critique of Hegel's dialectic, and by explaining Marx's critique on Hegel, introduces his own version of dialectic. Here, in order to illuminate aspects of Lefebvre's dialectical method, first of all, dialectical materialism's schema and its relation with Lefebvre's real life condition and his others works is provided. The difference between formal logic and dialectical logic, thenis addressed. In the next step, Lefebvre's critique on Hegel is presented. By explaining Lefebvre's critique on Marx, therefore, his own dialectic is put forward.Throughemploying Marx's concept oftotal man, and based upon praxis that is the total activity of mankind, action and thought, physical labour and knowledge,and Marx's concepts of use value and exchange value,Lefebvre elucidates an application of his dialectical method.
    Keywords: dialectical materialism, praxis, alienation, dialectical logic, formal logic, becoming, Hegel, Marx
  • آیدین ترکمه*
    نوشته های هانری لوفور که پدر دیالکتیک فرانسه و آخرین فیلسوف کلاسیک نامیده شده بسیار گسترده و چشمگیر است: دیالکتیک، مارکسیسم، بیگانگی، تولید فضا، نقد زندگی روزمره، انقلاب شهری، ضرباهنگ کاوی، بدن، فضا- زمان، سرمایه داری، سیتی و اوربان، حق شهر، نظریه ی زبان، «هگل»، «مارکس»، «نیچه»، «هایدگر»، و.... اما آنچه پیونددهنده ی همه ی کارهای اوست، روشی است که به کار می برد؛ یعنی دیالکتیک. او در «ماتریالیسم دیالکتیکی»، از نقد دیالکتیک هگل آغاز می کند و با تبیین نقد مارکس بر هگل، دیالکتیک خود را ارائه می کند. در این نوشتار، به منظور روشن کردن ابعاد روش دیالکتیکی لوفور، ابتدا طرح کلی ماتریالیسم دیالکتیکی ارائه می شود و سپس به تفاوت میان منطق صوری و منطق دیالکتیکی پرداخته می شود. در گام بعدی، نقد لوفور بر دیالکتیک هگل ارائه می شود. در ادامه با اشاره به نقد لوفور بر مارکس، ویرایش خاص لوفور از دیالکتیک عرضه می شود. لوفور با استفاده از مفهوم انسان کامل مارکس و با تکیه بر پراکسیس که فعالیت کامل نوع انسان یعنی کنش و اندیشه، کار فیزیکی و دانش به شمار می رود و نیز مفاهیم مارکسی ارزش مصرف و ارزش مبادله، شیوه ی کاربست روش دیالکتیکی خود را روشن تر می کند.
    کلید واژگان: ماتریالیسم دیالکتیکی, پراکسیس, منطق دیالکتیکی, منطق صوری, هگل, مارکس
    Aidin Torkameh*
    Works of Henri Lefebvre who has been entitled father of France dialectic and the last classic philosopher, includes a wide and exceptional range of themes: dialectic, Marxism, alienation, the production of space, critique of everyday life, urban revolution, rhythmanalysis, space-time, capitalism, city, the urban, the right to the city, theory of language, Hegel, Marx, Nietzsche, Heidegger, and so on. What, however, links all of his works is his own method that he uses: dialectics. Lefebvre in dialectical materialism begins with a critique of Hegel’s dialectic, and by explaining Marx’s critique on Hegel, introduces his own version of dialectic. Here, in order to illuminate aspects of Lefebvre’s dialectical method, first of all, dialectical materialism’s schema and its relation with Lefebvre’s real life condition and his others works is provided. The difference between formal logic and dialectical logic, then is addressed. In the next step, Lefebvre’s critique on Hegel is presented. By explaining Lefebvre’s critique on Marx, therefore, his own dialectic is put forward. Through employing Marx’s concept of total man, and based upon praxis that is the total activity of mankind, action and thought, physical labour and knowledge, and Marx’s concepts of use value and exchange value, Lefebvre elucidates an application of his dialectical method.
    Keywords: dialectical materialism, praxis, dialectical logic, formal logic, Hegel, Marx
  • ایمان واقفی
    حدود دو دهه است که اندیشه های هانری لوفور دانش علوم جغرافیایی و اجتماعی، به ویژه مطالعات شهری، معماری و شهرسازی را دست خوش تغییر کرده است. در این میان اما سهم او در آکادمی های ایران، اگر نگوییم هیچ، دست کم بسیار ناچیز بوده است. مقاله ی حاضر می کوشد قدمی هرچند کوچک در پر کردن این خلاء بردارد. در این میان به باور راقم، بدون فهم بنیان های فلسفی اندیشه ی لوفور، درک تئوری های شهری او با مشکل مواجه خواهد شد. لذا این مقاله می کوشد تا با تشریح و بسط پایه های فلسفی لوفور، بنیانی برای درک آرای بعدی او خاصه در انقلاب شهری، تولید فضا و نوشته هایی در باب شهرها مهیا کند. نوشته ی حاضر کار خود را با طرحی پیرامون منطق دیالکتیک در اندیشه ی لوفور آغاز می کند. به دنبال این هدف نسبت لوفور با دیالکتیک «هگل» و «مارکس» روشن می شود. همچنین چگونگی ادغام آرای ضد دیالکتیکی «نیچه» در دیدگاه لوفور مورد توجه قرار می گیرد. سپس به تاثیر رویکرد دیالکتیکی در فهم شهر و مطالعات شهری می پردازیم. این نوشته بحث خود را با چگونگی استفاده ی لوفور از منطق دیالکتیک بسان ابزاری روش شناختی در پژوهش در باب جامعه شناسی روستایی به اتمام می رساند.
    کلید واژگان: هانری لوفور, منطق دیالکتیک, هگل, مارکس, نیچه, شهر, هم زمانی, در زمانی, سطوح واقعیت
    Iman Vaghefi
    It has been almost two decades since Lefebvre’s thoughts penetrated the Western rationality in the field of geography, urban studies, planning, and architecture. Today, Lefebvre’s book “The Production of Space” is routinely quoted. It seems, however, that Iranian Academia has been remained untouched in terms of Lefebvre’s ideas. This Article then wishes to fill the gab in question. In so doing, I shall begin with philosophical foundations of Lefebvre’s approach since it is believed that these foundations enable us to better understand his urban theories in general and his spatial concepts developed in Urban Revolution, The Production of Space, and Writings on Cities in particular. Drawing on Lefebvre’s philosophical bases, this article begins with explaining logic of dialectic in Lefebvre’s thought. It aims at clarifying the relation between Lefebvrian dialectic and Hegelian and Marxian ones. Then I will turn to the influence of Nietzsche on Lefebvre’s dialectical point of view. This furnishes a basis for developing his dialectical view in urban conceptualising the urban. Finally, the way Lefebvre uses dialectic as a methodological tool in rural sociology is briefly touched upon.
    Keywords: Henri Lefebvre, Logic of dialectic, Hegel, Marx, Nietzsche, Diachronic, The urban, Synchronic, Levels of reality
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال