به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "painting" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «painting» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حسین اردلانی*، مارینا خیرالله زاده ورزی

    نقاشی های ایران درودی، نقاش معاصر زن ایرانی، که به شیوه سوررئالیسم-سمبولیسم است، بستر مناسبی برای نقد کهن الگویی به شمار می رود؛ چرا که یکی از ساحت های نمود کهن الگوها، آثار هنری از جمله نقاشی ها هستند. از دیدگاه روان شناسی تحلیلی، کهن الگوها مفاهیم مشترک، تکرارشونده و انتزاعی بین جوامع مختلف بشری هستند که در بخش عمیق تر روان در ضمیر ناخودآگاه جمعی جای دارند و از طریق خودآگاه و ناخودآگاه فردی در خیال پردازی ها، افسانه ها، رویاها، هذیان ها و آثار هنری به صورت نمادها و اسطوره ها بازتاب می یابند. در حقیقت نمادها و اسطوره ها مظروف های بیانگر کهن الگوها هستند که با خوانش آن ها می توان به شناخت گسترده تری از لایه های عمیق تر روان انسان دست یافت. در این پژوهش به خوانش نمادهای مظروف کهن الگوها در سه مورد از نقاشی های ایران درودی می پردازیم. هدف این مطالعه یافتن پاسخ این سوال است که تاثیر نقش ناخودآگاه جمعی از طریق بازتاب کهن الگوها در نقاشی های درودی چگونه است. همچنین می خواهیم خوانشی نو با رویکردی متفاوت برای شناخت و درکی ژرف تر از لایه های درونی نقاشی های درودی داشته باشیم. روش تحقیق، کیفی و به شیوه توصیفی-تحلیلی است. گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای و مشاهده ای است. نتایج حاکی از این بوده است که نمادهای آسمان، زمین، ویرانه ها، گل، مروارید و نور از بن مایه های اصلی در آثار درودی اند که مبین بازتاب کهن الگوهای مادر/زن، آسمان/پدر، عروج و ازدواج هستند.

    کلید واژگان: ایران درودی, کهن الگو, ناخودآگاه جمعی, نقاشی
    Hossein Ardalani *, Marina Kheirollahzadeh Varzi

    A suitable platform for paradigmatic criticism would be the paintings of Iran Darroudi, a contemporary Iranian female painter, which are created in the surrealist and symbolism style. For instance, paintings are one of the domains in which archetypes are manifested. Archetypes are abstract concepts that are common, repeated, and abstract in various human societies. They are rooted in the collective unconscious, the deeper part of the psyche, and are reflected in the individual’s consciousness and unconsciousness through fantasies, legends, dreams, delusions, and artworks in the form of symbols and myths, according to the perspective of analytical psychology.In fact, these symbols and mythologies are containers that convey archetypes, and by interpreting them, one can gain a deeper layer of the human psyche. In this research, we will examine the symbols of archetypes in three instances of Iran-Darroudi’s paintings to determine the role of the collective unconscious effect through the reflection of archetypes in Darroudi’s paintings. The purpose of this research is to develop a novel analytical method that employs a distinct approach to facilitate a more profound comprehension of the inner layers of Darroudi’s paintings. The research performed qualitatively on descriptive-analytical method. The collection of topics would be based on observation and the library. The findings indicate that the primary bold elements in Darroudi’s art are the manifested symbols of sky, earth, ruins, flowers, pearls, and light. These symbols represent the archetypes of mother/woman, sky/father, ascension, and marriage.

    Keywords: Archetype, Collective Unconsciousness, Iran Darroudi, Painting
  • فاطمه دست افکن، منصور کلاه کج*

    بیان مسیله:

     موسیقی در طول تاریخ همواره مورد توجه ایرانیان بوده و در تمام دوره های مختلف پادشاهی ایران جایگاه خود را به طور رسمی در میان حاکمان حفظ کرده است. با روی کار آمدن دودمان قاجار و تجربه نزدیک شدن ایران به غرب، تغییرات چشم گیری در زمینه های هنری به خصوص موسیقی و نگارگری پدید آمد. اما تاثیر این تحولات بر فعالیت زنان خنیاگر با ابهاماتی روبه رو است. بر همین اساس پرسش اصلی این پژوهش چیستی جایگاه اجتماعی زنان خنیاگر این دوره در میان نگاره ها و منابع مکتوب و سفرنامه ها و همچنین و چگونگی پوشش آنان به عنوان زنان خنیاگر است. همچنین چیستی ابزار آلات خنیاگری و سازهای مورد استفاده آن ها از پرسش های دیگری است که به آن پاسخ داده می شود. این پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر رویکرد کیفی است که براساس داده ‎های کتابخانه ای و تحلیل محتوی بصری با بهره گیری از دانش نشانه شناسی یافته های آن تحلیل و تبیین میشود. براساس یافته های این پژوهش همان گونه که مرتبه اهالی موسیقی در دوره های مختلف حکومت های ایرانی لغزان و نامطمین بوده در دوره قاجار نیز این نگرانی پا برجا بوده و این مسیله برای زنان خنیاگر دشوارتر و بسته به نوع کار، نوازنده، رقصنده یا خواننده و مانند آن، نیز متفاوت بوده است.

    کلید واژگان: ایران, قاجار, موسیقی, زنان خنیاگر, نگارگری
    Fatemeh Dastafkan, Mansour Kolahkaj *

    Problem Statement:

     Music has always been a significant aspect of Iranian culture throughout history and has maintained its official status among rulers in various eras of Iranian monarchy. However, with the advent of the Qajar dynasty and Iran's increasing proximity to the West, significant changes occurred in this tradition. Nevertheless, the impact of these changes on the activities of female musicians remains ambiguous. Therefore, the main question of this research is to explore the social status of Qajar-era female musicians based on an analysis of paintings, written sources, travelogues, and their attire as female musicians. Additionally, the research investigates the nature of the musical instruments and tools used by these women, addressing other related questions.

    Objective

    This research aims to understand the position of female musicians during the Qajar period and increase awareness of their status, shedding light on this aspect of Iranian culture.

    Research Method

    This study follows a qualitative approach in terms of fundamental objectives. It relies on library-based data and visual content analysis, incorporating the knowledge of semiotics. The findings of this research reveal that, similar to the uncertainty faced by musicians in different periods of Iranian history, concerns persisted during the Qajar era. The level of difficulty and variations in the status of female musicians, whether they were instrumentalists, dancers, or singers, were influenced by various factors. Consequently, female musicians in the Qajar era did not typically enjoy a favorable position. However, some paintings from this period depict them on palace walls and interiors. In summary, the profession of female musicians, both in instrumental and dance roles, was not easily accessible for every Iranian woman. As mentioned earlier, musical training was primarily available to those born into musical families or serving as concubines in the court.

    Keywords: Iran, Qajar, Music, Khanyagar women, Painting
  • مریم عظیمی نژاد*، رضا افهمی، مهدی کشاورز افشار

    نگارگری جلوه ای پرشکوه از هنر ایرانی است که ریشه هایش در هنر پیش از اسلام و جلوه هایش در دوران مختلف اسلامی ظهور و بروز یافته است. نگاره های ایرانی، عمدتا منطبق بر ادبیات فارسی، مصور شده اند. پژوهش حاضر به بررسی موضوعی، فرمی و ساختاری نگاره های نسخه مصور سلسله الذهب جامی می پردازد. این نسخه که 14 نگاره دارد هم اکنون در گنجینه کاخ گلستان نگهداری می شود و از نسخ کمتر شناخته شده ی دوره صفوی است که جز لیست شدن در برخی منابع، اطلاعات دقیقی از آن در دست نیست. این پژوهش بر آن است تا با معرفی ویژگیهای روایی، بصری و همچنین بررسی ساختار طرح و ترکیببندی نگاره-ها، شناخت جامعی از نسخه مصور سلسله الذهب جامی فراهم آورد. داده های این پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و از منظر کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی تدوین شده است. جامعه آماری به صورت تمام شماری نگاره های نسخه مصور سلسله-الذهب است. نتایج تحلیل گویای آن است این نسخه مصور که برمبنای اشعار جامی و با آموزه های فلسفی و اخلاقی مثنوی سلسله الذهب، در حدود سال های 977ه.ق در دوره صفوی مصور شده، ماحصل مکتب نگارگری مشهد در دوران زمامداری ابراهیم-میرزا، حاکم مشهد است و مضمون و مآخذ روایات، تاریخ مصورشدن و ساختار نگاره های آن همگی اثباتی بر انتساب هستند. این نسخه مصور دارای انطباق نسبی از متن و تصویر نگاره هاست و دخل و تصرف نگارگر در بسط حکایات سلسله الذهب جامی منجر به غنای روایی و تصویری شده است. نگاره ها دارای نقاط تمرکز گوناگون، ساحت های مختلف و ساختار باز و منتشرند که منجر به پویایی طرح شده است.

    کلید واژگان: نگارگری, دوره صفوی, مکتب مشهد, سلسله الذهب جامی
    Maryam Aziminezhad *, Reza Afhami, Mahdi Keshavarz Afshar

    Iranian paintings are illustrated mainly in accordance with Persian literature. The present study examines the thematic, formal, and structural drawings of the illustrated version of Jami's Selselatozzehab. This copy, which has 14 drawings, is currently kept in the treasury of Golestan Palace and is one of the lesser-known copies of the Safavid period, of which no exact information is available except in some sources.This study aims to provide a comprehensive understanding of the illustrated version of Jami's Selselatozzehab by introducing narrative and visual features as well as examining the structure of the design and composition of the drawings. The data of this research have been collected in a library method and have been compiled from a qualitative perspective and in a descriptive-analytical method. The statistical population is all illustrations of the illustrated version of Jami's Selselatozzehab. The results of the analysis show that this illustrated version, which is based on Jami poems and with the philosophical and moral teachings of Masnavi of the Golden Dynasty, as illustrated in the Safavid period around 977 AH, the result of the Mashhad school of painting during the reign of Ibrahim Mirza, ruler of Mashhad. And the content and sources of the narrations, the date of illustration, and the structure of its drawings are all proofs of attribution. This illustrated version has a relative adaptation of the text and images of the drawings, and the involvement of the painter in the development of the anecdotes of the Jami Dynasty has led to a rich narrative and visual richness. The drawings have different focal points, different areas, and open and diffuse structures, which has led to the dynamics of the design.

    Keywords: Painting, Safavid period, structural analysis, Mashhad School, Jāmī's Selseleh-al-Zahab
  • الهه پنجه باشی*

    نقاشی ها جدا از جنبه هنری و تاریخی، یکی از نمودهای فرهنگی و هنری و ادبی در دوره های مختلف تاریخ هنر ایران هستند. نخستین جنبه اهمیت این موضوعات، ارتباط با ادبیات غنی ایرانی و انتقال ادب و سنت های فرهنگی و هنری دوره های مختلف است. مطالعه این آثار می تواند به دلیل ویژگی های مفهومی و نمادین و ادبی و تزیینی و ویژگی های بصری، حایز اهمیت باشد. یکی از نمونه های ارتباط نقاشی دوره قاجار با ادبیات، نسخه خطی ای است که هنرمندی به نام کرم علی در دوره قاجار آن را نقاشی کرده است و اطلاع مشخصی از زندگی وی در دسترس نیست. کتاب نقاشی شده لیلی و مجنون در سال 2018 به قیمت شش هزار پوند در حراج بونامز انگلستان [1] در شهر لندن فروخته شد. این نسخه برای میرزا محمودخان، نماینده ایران در لاهه هلند، کار شده و سفارشی بوده است. نسخه مذکور 24 تصویر دارد که 9 تصویر آن در حراج فروخته شده و تصاویر آن موجود است. هدف پژوهش حاضر پی بردن به مشخصات نسخه لیلی و مجنون است و اینکه چه ویژگی هایی متاثر از دوران قاجار در آن می توان یافت. پرسش پژوهش به این شرح است: این نسخه نقاشی شده قاجاری با موضوع لیلی و مجنون چه ویژگی های بصری دارد و چه چشم اندازی از زمانه خود را منعکس می کند؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است و شیوه گردآوری منابع، کتابخانه ای است. همچنین براساس اصول قواعد تجسمی، به روش قیاسی تحلیل نهایی صورت می گیرد.نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد نسخه های نقاشی لیلی و مجنون در دوره های گذشته از لحاظ شکل و تزیین، شباهت های زیادی با هم داشته اند و یکنواخت تر اجرا شده اند، ولی این نسخه به لحاظ نقش و تزیینات متنوع تر است و در فضا و نمادهای استفاده شده و نقوش و تزیینات، متاثر از فضای تصویری دوره قاجار است و در نقاشی، تفاوت زیادی با دوره های قبل دارد.

    کلید واژگان: قاجار, نقاشی, لیلی و مجنون, ادبیات, نظامی, نسخه خطی
    Elahe Panjehbashi *

    Apart from the artistic and historical aspects, paintings are one of the cultural, artistic and literary manifestations in different periods of Iranian art history. The first aspect of the importance of these issues is the connection with the rich Iranian literature and the transmission of literature and cultural and artistic traditions of different periods. The study of these works can be important for their conceptual, symbolic, literary and decorative features and visual features. One of the examples of the connection between Qajar painting and literature is the manuscript that was painted by an artist named Karamali in the Qajar period and no specific information about his life is available. The painting, numbered LOT144 R, sold for 6 6,000 at the 2018 Bonhams Auction in London. This copy was made and customized for Mirza Mahmoud Khan, the representative of Iran in The Hague, the Netherlands. This version has 24 images, 9 of which were sold at auction and its images are available. The purpose of this research is to find out the characteristics of Lily Majnoon version related to the Qajar period, which features are influenced by its period. The question of this research is what visual features does this Qajar version of Lily Majnoon have and what effect does it reflect on the atmosphere of her time in painting? The research method in this research is descriptive-analytical using library resources and reviewing the linear sample of Bonhams auction and the method of analysis is based on the principles and visual rules used in the manuscript and its appearance features. The necessity and importance of research is that this rare Qajar version has not been introduced and studied so far and reflects the cultural and artistic features of the Qajar period in linear painting of this period and shows the necessity of this research.

    Keywords: Qajar, Painting, Lely, Majnoon, literature, nezami, Manuscript
  • الهه پنجه باشی*
    نقاشی های دوره قاجار به لحاظ سبک هنری در انتقال فرهنگ دارای اهمیت است، مراسم و آیین های ازدواج و مراسم خواستگاری، مهریه، بله بران، حنابندان و آداب و رسوم ازدواج ایرانی درنسخه خطی دوره قاجار درشش مجلس نقاشی که در مجموعه بونامز(حراج آثارهنری درانگلستان) مورد مطالعه قرارمی گیرد. هدف ازاین پژوهش پی بردن به سیرازدواج ایرانی و بازتاب آن درنقاشی با  ویژگی های تجسمی این دوران می باشد. سوال پژوهش این است که ازدواج درفرهنگ ایرانی دوران قاجار دارای چه مراسمی بوده و در نقاشی های مورد بحث چگونه تصویر شده است؟ بازتاب آن در شش مجلس این پژوهش چگونه تصویرشده است؟ روش تحقیق دراین پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و با استفاده ازمنابع کتابخانه ای و بررسی نمونه نقاشی های حراج بونامز تحلیل و شیوه تحلیل آثار براساس منابع مکتوب، با اصول و قواعد تجسمی به کاررفته در نقاشی دوران قاجاراست. نتایج این پژوهش نشان می دهد ازدواج سنتی ایرانی دردوره قاجار دارای آداب و رسوم و مراسم مختلفی بوده و این مراسم دراین نسخه نادر نقاشی قاجاری تصویرشده و با اشعاری ازحافظ و سعدی مرتبط با موضوع تصویرتزیین شده است.ویژگی های بصری و ساختاری نقاشی دردوره قاجار با موضوع ازدواج ایرانی در این تصاویر نشان داده شده است و ازنظر نوع نقاشی، تزیینات، پوشش زنان و مردان، خوشنویسی و استفاده از اشعار فارسی مرتبط، ترکیب بندی و... نشان از ارتباط پیوسته این مجموعه دارد.
    کلید واژگان: آداب و رسوم, ازدواج ایرانی, قاجار, مراسم سنتی, نقاشی
    Elaheh Panjehbashi *
    Marriage ceremonies and rituals, courtship ceremony, dowry, yeshiva, hannabandan and Iranian marriage customs in the manuscript of Qajar period in the sixth Majlis painting which is studied in Bonams collection.The purpose of this research is to find out the Iranian wedding series in the six mentioned paintings and to know about the marriage ceremony in this era and its reflection in the painting with visual characteristics of this era. The question of the research is, what ceremonies and stages did marriage have in the Iranian culture of the Qajar period and how is it depicted in the discussed paintings? How is its reflection depicted in the six Majlis of this research? What visual characteristics can be seen in these Qajar manuscript paintings with the theme of marriage? The research method in this research is descriptive-analytical and by using library sources and examining the samples of Bonams auction paintings, the analysis and method of analysis of the works is based on written sources about Iranian marriage and its ceremonies and the reflection of this culture with the visual principles and rules used in the painting of the Qajar era.The results of this research show that the traditional Iranian marriage in the Qajar period had various customs and ceremonies from the beginning to the end, and this ceremony is depicted in this rare copy of the Qajar painting and is decorated with poems by Hafez and Saadi related to the subject of the picture.
    Keywords: Customs, Iranian marriage, Painting, Qajar, traditional ceremony
  • یاسر حمزوی*

    برای شناخت هنر نقاشی در جامعه ایرانی بهتر است از زوایای مختلف به این آثار نگاه شود تا همه ارزش های آن مورد مطالعه قرار گیرد. در این حوزه، به دیوارنگاره های بوم پارچه (که تلفیقی از نقاشی روی کرباس و دیوارنگاره است) کمتر توجه شده و به عنوان یک اثر تاریخی با ویژگی های منحصر به فرد، کمتر مورد مطالعه بوده که این کم توجهی باعث اتخاذ تصمیم های نادرست و همچنین تنوع روش های برخورد در حوزه حفاظت از دیوارنگاره های بوم پارچه شده است و در ادامه باعث از بین رفتن بخش هایی از ارزش های نهفته در این گونه از نقاشی شده است. در این راستا، هدف از این پژوهش: دستیابی به معیارهای شناسایی و همچنین شناخت دیوارنگاره های بوم پارچه از نظر ساختمان، شیوه اجرا و عوامل ترغیب کننده به استفاده از این شیوه است. از نظر هدف، نوع پژوهش پیش رو یک تحقیق کاربردی-توسعه ای است و همچنین از نظر روش، تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی است که روش یافته اندوزی با استناد به منابع مکتوب، انجام مصاحبه و همچنین مطالعات و بررسی های میدانی بوده است که در ادامه مورد تحلیل قرار گرفته است. در نتیجه مطالعات، معیارهایی برای شناسایی و همچنین شناخت دیوارنگاره های بوم پارچه از نظر ساختمان و شیوه اجرا، عوامل ترغیب کننده به استفاده از این شیوه معرفی شده است. برای تکمیل بخش تیوری، با تکیه بر یافته های تحقیق، آثاری از دیوارنگاره بوم پارچه برای اولین بار در ایران مورد شناسایی و معرفی قرار گرفته است.

    کلید واژگان: ارزش های نهفته, دیوارنگاره بوم پارچه, مخاطب, هنر نقاشی
    Yaser Hamzavi *

    In the field of conservation (recognition, restoration, display, maintenance, preservation and bringing values), Canvas-Marouflaged Murals have not been given special attention and these artworks have not been studied separately as a historical artwork with unique characteristics, and the information about these works has been neglected. This negligence has led to wrong decisions and different approaches in the conservation of canvas-marouflaged wall paintings, which consequently resulted in the destruction of some latent values. Due to the existing problems in the conservation of canvas- marouflaged wall paintings, this paper deals with the replication of canvas- marouflaged wall paintings, the way of creation, identification and recognition of canvas- marouflaged wall paintings. This research is applied and in terms of method, it is qualitative. The data is collected through field and library studies and interview, which is used as a comparative-analytical method in the following. As a result of the studies, the criteria for identifying and recognizing the canvas-marouflage murals in terms of construction and method of implementation, the factors that promoted the use of this method in the past were presented. In order to complete the theoretical part of this research, the number of canvas marouflaged wall paintings created for the first time in Iran was identified and presented based on the the research results.

    Keywords: Canvas-Marouflaged Murals, Painting, technology, Value
  • علیرضا طاهری، رویا ظریفیان*
    این نوشتار که پژوهشی توصیفی و تحلیلی است و داده های کیفی آن به شیوه تحقیق کتابخانه ای جمع آوری شده، با هدف بررسی تحولات سبکی هنر ایران پس از حمله مغول، سامان یافته است و تلاش دارد ضمن نقد و بررسی کتاب هفت اصل تزیینی هنر ایران نوشته یعقوب آژند به این پرسش اساسی پاسخ دهد که چرا در مکتب قزوین دوره صفوی از نقوش هفتگانه هنر ایرانی به عنوان اصول هفتگانه هنر ایرانی یاد شده است؟ به نظر می رسد برکشیدن این نقوش به جایگاه «اصول هفتگانه» همسو با سیاست های شاه تهماسب و با هدف محدود کردن قدرت قزلباشان صورت پذیرفته باشد. یافته ها نشان می دهد برای نیل به این مقصود نخست کارگاه و کتابخانه سلطنتی تبریز به عنوان کانون ذی نفوذ و مروج تفکر قزلباشی منحل گردید و در گام بعد عناصر بصری نگارگری ایرانی در دو حوزه اصلی و فرعی قاعده بندی شدند. قرار دادن عناصری نظیر تحرک، رنگ پردازی و ترکیب بندی در حوزه فرعیات نگارگری ایرانی، به معنای کاستن از اهمیت اصول حاکم بر شیوه قزلباشی بود و در مقابل تاکید بر آرایه پردازی ذیل عنوان «اصول هفتگانه هنر ایرانی» ضمن تعیین خط مشی مکتب نوپای قزوین در مسیری متفاوت از مکتب تبریز دوم، اعتباری ویژه به آن می بخشید.
    کلید واژگان: هنر ایرانی, نگارگری, عصر صفوی, مکتب قزوین, اصول هفتگانه
    Alireza Taheri, Roya Zarifian *
    This article, which is a descriptive and analytical research and its qualitative data has been collected through the research method of libraries, has been organized with the aim of studying the stylistic developments of Iranian art after the Mongol invasion and while trying to review the book “Seven Decorative Principles of Iranian Art” written by Yaghoub Azhand and to answer the basic question why in Qazvin school of Safavid period, these themes are mentioned as seven principles of Iranian art? It seems that the drawing of these motifs to the position of the "Seven Principles" was done in line with the policies of Shah Tahmaseb and with the aim of limiting the power of the Ghezelbas. The findings show that in order to achieve this goal, first the royal workshop and library of Tabriz were dissolved as an influential centers and promoters of Ghezelbashi thought, and in the next step, the visual elements of Iranian painting were regulated in two main and sub-areas. Placing elements such as mobility, coloring, and composition in the field of Iranian painting subdivisions meant reducing the importance of the principles governing the Ghezelbashi method, and in contrast emphasizing the arrangement under the heading of the "Seven Principles of Iranian Art" while setting the policy. The nascent Qazvin school in a different direction from Tabriz II school, gave it special credit.
    Keywords: Iranian Art, Painting, Safavid era, Qazvin School, Seven Principles
  • کویستان شهابی، جمال محمدی*

    هدف این نوشتار تحلیل نشانه شناختی بازنمایی زنانگی در نقاشی های زنان کرد است. میدان مطالعه، نقاشان زن در شهر سنندج در دو دهه اخیر است که دو تن از و پرکارترین آن ها، به شیوه نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده اند. تحلیل تابلوهای نگین وکیلی و اکرم کریمی، بر اساس مدل نشانه شناسی اجتماعی کرس و لیون، در سطوح سه گانه معانی بازنمودی و تعاملی و ترکیبی، بیانگر آن است که دو نقاش، به رغم اشتراک در مضمون و سبک بازنمایی، به دو نقطه متفاوت می رسند: زنانگی بازنموده در نقاشی های وکیلی نوعی جنسیت گرایی بازاندیشانه است، اما در آثار کریمی نوعی جنسیت گرایی منفعلانه. در تابلوهای وکیلی چون الگوی پیوند عناصر، روایتی است، راه برای بازاندیشی در هویت زنانه باز می شود، اما در تابلوهای کریمی عناصر تصویر بر اساس الگویی مفهومی به هم پیوند خورده اند و لذا ناخواسته نوعی جنسیت گرایی منفعلانه بازتولید می شود. وکیلی سوژه را در فضایی طبیعی و باز که یادآور جایگاه زن در تفکر اسطوره ای است نمایش می دهد، اما کریمی سوژه را در فضای خانه که تداعی گر جایگاه او در جوامع سنتی است بازنمایی می کند. تابلوهای وکیلی مخاطب را فرامی خوانند تا به نقش عوامل بیرونی در شکل بخشیدن به هویت و سرنوشت زنان توجه کند، اما تابلوهای کریمی مخاطب را به همدلی و همذات پنداری با زنی که محور اصلی زندگی خانوادگی است فرا می خوانند. سوژه بازنموده در آثار هر دو نقاش در متن عناصر نسبتا مقدس جوامع سنتی (طبیعت و خانواده) به نمایش درمی آید، اما اولی ما را به تامل انتقادی در آن وضعیت وادار می کند، و دومی ناخواسته ما را در نوستالژی آن وضعیت فرو می برد.

    کلید واژگان: بازنمایی, جنسیت گرایی, سوژه, انفعال, نقاشی
    Kwestan Shahabi, Jamal Mohammadi *

    The aim of this article is to apply a social semiotic model to analyze the representation of femininity in Kurdish women paintings. The sample includes female painters of Sanandaj in recent two decades recruited through purposeful sampling. The works of Negin Vakili and Akram Karimi have been analyzed by way of Kress & Leeuwen’s social semiotic model, in terms of representational, interactional, and synthetic meanings. The findings show that these two painters, in spite of similarity in terms of their themes and styles, reach two different points: femininity as represented in Vakili’s work follows a kind of reflective sexism, though in Karimi’s work it follows a passive sexism. In the first one, the form of connection between the elements is narrative, so it can provide a reflection of women’s identity. However, in the second one, the elements are connected through a conceptual pattern as well as a kind of passive sexism is unintendedly reproduced. Vakili represents the subject in a natural space which reminds the women’s status in mythical thinking, but Karimi represents the subject in the context of home and family, something which symbolizes women’s status in traditional society. Vakili’s work invites the audience to think about the effects of external factors in constructing female identity, but Karimi’s paintings call the viewers to have a kind of sympathy and identification with women in traditional family and society.

    Keywords: femineity, Representation, Passivity, Painting, subjectivity
  • شهاب شهیدانی*، محمدعلی نعمتی، جهانبخش ثواقب، سید علاالدین شاهرخی

    جایگاه اجتماعی نشان دهنده موقعیت فرد در ساختار اجتماعی است و در متون تاریخی عصر صفوی، اطلاعات مهمی درمورد جایگاه اجتماعی هنرمندان و ازجمله نگارگران ارایه شده است. علی رغم وابستگی کلی و عمومی مقوله هنر به دربار، نگارگران در این عصر به لحاظ مقام و جایگاه اجتماعی، یکسان نبودند، بلکه مولفه‏های متعددی فراز و فرود جایگاه آن ها را مشخص می کرد. هدف این مقاله تبیین نقش و جایگاه اجتماعی نگارگران عصر صفوی در متون تاریخی با تاکید بر تاریخ نگاری سیاسی، تاریخ نگاری هنر، تذکره ها و سفرنامه هاست. این مقاله از نوع تاریخی و با عطف به مباحث جامعه شناسی تاریخی و تحلیل محتوا و روش پژوهش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در متون تاریخی این عصر، جایگاه، مقام و موقعیت نگارگران از مواردی چون: سیاست های مذهبی، هنردوستی شاهان صفوی، رقابت های سیاسی، استمرار خاندان‏های هنری و تحرک اجتماعی به جانب همسایگان صفویان تاثیر پذیرفته است.

    کلید واژگان: جایگاه اجتماعی, متون تاریخی, هنر, نگارگری, صفویان
    Shahab Shahidani*, Mohamadali Nemati, Jahanbakhsh Savagheb, Seyed aladin Shahriokhi

    Social status indicates the position of the individual in the social structure and in the historical texts of the Safavid era, important information about the social status of artists, including painters, is provided. Despite the general dependence of art on the court, painters in this era were not the same in terms of status and social status, but several components determined the ups and downs of their status. The purpose of this article is to explain the role and social status of Safavid painters in historical texts with emphasis on political historiography, art historiography, memoirs and travelogues. This article is of historical type and with reference to the topics of historical sociology and the method of library research and has been done in a descriptive-analytical manner. Findings indicate that in the historical texts of this era, the position, status and position of painters have been influenced by such things as: religious policies, art of Safavid kings, political competitions, the continuation of artistic families and social mobility by Safavid neighbors.

    Keywords: Social status, historical texts, art, painting, Safavids
  • صادق رشیدی*، علی اصغر کلانتر

    پژوهش کیفی نوعی پژوهش بینا رشته ای و ترا رشته ای به شمار می رود که می توان آن را در مطالعات و تحقیقات حوزه هنر به کار برد. این فرآیند از طریق برخی از الگوها و دیدگاه های معرفت شناختی قوام پیدا می کند و هدف آن بیشتر درک و فهم پدیده هاست تا پیش بینی وضعیت ها. پژوهش کیفی، ساحتی متاثر از مولفه ها و پارادایم های پسامدرن، هرمنوتیک، مطالعات فرهنگی، نشانه شناسی و تحلیل های انتقادی گفتمان است، لذا از این منظر گاهی مواقع واجد نوعی رویکرد انتقادی و تحلیلی است. این مقاله که با استفاده از روش تحقیق کیفی (نشانه معناشناسی) نوشته شده، به بررسی و معرفی پژوهش کیفی و کاربرد آن در مطالعات هنری، با مطالعه موردی نقاشی معاصر جهان اسلام پرداخته است. اطلاعات و داده های مورد نظر بر اساس مطالعات نظری و روش کتابخانه ای گردآوری شده اند. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد که: 1 نقاشی معاصر جهان اسلام، به دلیل دارا بودن ابعاد زیبایی شناختی، زبان و بیان معاصر خویش؛ و در عین حال به عنوان یک نظام نشانه ای، می تواند توسط پژوهش های کیفی از چارچوب ها و دیدگاه های کلی و بعضا توصیفی خارج شده و در حوزه های تحلیل متن مورد بررسی قرار گیرد. 2 تحقیقات کیفی به دلیل خاصیت چند بعدی و منعطف خود، مناسب ترین روش و رویکرد علمی در مطالعات هنرهای دیداری و به ویژه نقاشی به شمار می رود که اغلب هم نتایج علمی و متفاوتی از تفسیر و تحلیل متون هنری به دست می دهد.

    کلید واژگان: پژوهش کیفی, نقاشی, نشانه معنا شناسی, تصویر و هنرهای معاصر
    Sadegh Rashidi *, Aliasghar Kalantar

    Qualitative research is a kind of interdisciplinary and transdisciplinary research that can be used in studies and research in the field of art. This process is to be consolidated through some epistemological patterns and views, and its purpose is more to understand phenomena than to predict situations. Qualitative research is influenced by postmodern elements and paradigms, hermeneutics, cultural studies, semiotics, and critical discourse analysis, so from this view, it sometimes has a critical and analytical approach. This article, which has been written using the qualitative research method (sign-semantics), has studied and introduced qualitative research and its usage in artistic studies, and a case study of contemporary painting in the Islamic world. The information and data of this research have been collected based on theoretical studies and library methods. The results of research findings show that: 1- Contemporary painting of the Islamic world, due to its aesthetic dimensions, language, and its contemporary expression and at the same time, as a sign system, it can be taken out of general and sometimes descriptive views by qualitative research and studied in the fields of text analysis. 2- Qualitative research, due to its multidimensional and flexible features, is the most appropriate scientific method and approach in the study of visual arts, especially painting, which often gives different scientific results from the interpretation and analysis of artistic texts. The methodology of qualitative research studies can be related to the approaches such as anthropology, semiotics, cultural studies, language, cognition, and discourse analysis. Appropriate theoretical and analytical capabilities will prepare the researcher. This process through some of the patterns and consistencies will bring epistemological perspectives and the aim of understanding the phenomenon will have more predictable situations. Qualitative research is influenced by the sphere of postmodern paradigms, hermeneutics, cultural studies, semiotics, and critical discourse analysis. So, from this point of view, this approach includes analytical and critical features. The present paper uses qualitative research methods to review the application of qualitative research methodology in studies of Contemporary art of the Islamic World. Information and data were collected and reviewed in a library method. The results suggest that the Contemporary Painting of the Islamic World due to the specific cultural and aesthetic dimensions and, at the same time as a sign system can be reviewed by qualitative studies and their research frameworks. They also show that previous studies that only contain history are far outside the mainstream; Hence this paper takes on new areas of scientific study.

    Keywords: Qualitative research, Painting, sign-semantics, Image, contemporary art
  • ابولقاسم دادور، هانیه رضایت بخش رضایی*

    در سده دهم هجری، هند و ایران تحت حکومت دو خاندان برجسته صفویان و گورکانیان به قدرت های بزرگی تبدیل شدند. اوج قدرت صفویان در ایران با شکوه قدرت گورکانیان در هند همزمان، و این همزمانی، به ایجاد ارتباطات میان دو کشور منجر شد. ظهور سبک نقاشی مخصوص هندی که به سبب مهاجرت نقاشان ایرانی به هند به وجود آمد، در تاریخ هنر هند اسلامی بسیار مهم است. در این برهه تاریخی در هند، مینیاتور سخت مورد توجه بوده و با درخشش خاصی جلوه گر شده است. اولین آثار هندی در این زمینه به طورکلی برگرفته از آثار ایرانی عصر صفویه بود که علاوه بر تفاسیر ادبی، حاوی محتویات جامعه شناختیی و رخدادهای تاریخی این عصر بود. همین امر زمینه تفحص در شاخه های گوناگون این دوره را بر اساس نگارگری به امری ضروری مبدل ساخته است. تصاویر این دوره در دو کشور حاکی از آن است که زنان ایرانی و هندی در این دوره نه تنها به عنوان رقصنده که در جایگاه نوازنده نیز فعالیت می کردند. با توجه به نگاره های مورد بازبینی، چنین به نظر می رسد که زنان نوازنده جز در مجالس خصوصی که گاه در حضور شخص پادشاه و گاه به صورت کاملا زنانه و بدون حضور مردان برگزار می شدند در دیگر اماکن حضور نداشته اند. همچنین به نظر می رسد نوازندگان زن، تنها در حال نوازندگی سازهای خاصی نشان داده شده اند که می تواند نشانگر مهارت بیشتر زنان در آن دسته از سازها نسبت به مردان باشد. با این حال تفاوت هایی نیز در تصاویر مورد استفاده از زنان نوازنده و همچنین سازهایی که مورد استفاده آنان بوده، در دو کشور وجود دارد. در این پژوهش سعی بر آن است که با نگاهی تطبیقی و تحلیلی بر نگاره های دو مکتب ایران و هند به این مهم دست یافت که آیا بانوان نوازنده در دو کشور جایگاهی برابر داشته اند و تنوع سازهای مورد استفاده آنان به چه صورت بوده است؟ نتایج به دست آمده از بررسی 20 نگاره از هر مکتب و استفاده از منابع مکتوب به عنوان شاهد بوده است. این پژوهش با روش تطبیقی و تحلیلی انجام شده و گردآوری اطلاعات آن با روش کتابخانه ای-اسنادی صورت گرفته است.

    کلید واژگان: زنان, نوازنده, نگارگری, موسیقی, صفوی, گورکانی
    Abolghasem Dadvar, Hanieh Rezayatbakhsh Reazaye *

    In the tenth century AH, India and Iran became great powers under the rule of two prominent Safavid and Gurkhanid dynasties. The peak of Safavid power in Iran coincided with the glorious power of the Gurkhanids in India, and this coincidence led to the establishment of relations between the two countries. The emergence of a special Indian painting style that arose due to the migration of Iranian painters to India is very important in the history of Islamic Indian art.The images of this period in both countries show that Iranian and Indian women in this period acted not only as dancers but also as musicians. According to the pictures under review, it seems that women musicians were not present in other places except in private gatherings (sometimes in the presence of the king himself and sometimes in a completely feminine manner without the presence of men). . It also seems that female musicians are only shown playing certain instruments, which could indicate that women are more skilled in those instruments than men.In this study, an attempt has been made to take a comparative and analytical look at the drawings of the two schools of Iran and India to find out whether women musicians have an equal position in the two countries and what is the variety of instruments used by them. ?. The results were obtained by examining 20 drawings from each school and using written sources as evidence. This research is a documentary-library with a comparative and analytical method and its data collection method.

    Keywords: Women, musiciones, Painting, Music, Safavid, mughal india
  • الهه پنجه باشی*
    در دوران معاصر، زنان نقش مهمی در هنر و فعالیت های اجتماعی و هنری ایجاد کرده اند. یکی از هنرمندان نقاش معاصر امریکایی در این راه مری بت ادلسون است که آثار شاخص تاریخ هنر با چهره زنان را بازسازی کرده است. او این گونه اعتراض خود را به حضورنداشتن زنان در تاریخ هنر به این شکل مطرح می کند. آثار او بر بازسازی آثار شاخص هنر با تصویر زنان برمبنای اعتراض به حضورنداشتن آنان در تاریخ هنر طی قرن ها شکل گرفته است. یکی از این تابلو ها، که در این پژوهش مطالعه شده، شام آخر است. برای بخش مبانی پژوهش از نظریات لوسی لیپارد، نظریه پرداز فعال حوزه زنان در دنیای معاصر، استفاده شده است که به این امر اشاره داشته است. پژوهش حاضر کیفی بوده و به روش تطبیقی شکل گرفته و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. سوالات این پژوهش به این قرار است: دیدگاه ادلسون در استفاده از زنان در بازسازی تصویر شام آخر ادلسون چگونه است و قابلیت تطبیق آن با نظریه لوسی لیپارد به چه صورت است؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که در شام آخر ادلسون حضور پررنگ زنان اعتراضی به این نقاشی معروف تاریخ هنر است و به عنوان اثری اعتراضی در مورد اتحاد و همبستگی زنان بازسازی شده است. معیارهای اصلی اثر حفظ شده، ولی با معنا و محتوای متفاوتی بازسازی شده است.
    کلید واژگان: زن, شام آخر, لوسی لیپارد, مری بت ادلسون, نقاشی
    Elaheh Panjeh Bashi *
    In contemporary times, the role of women in the art of painting has played an important role. One of the female contemporary American artists is Mary Beth Adelson, who recreates the works of art of the past with the faces of women and protests against the absence of women in the history of art. In her works, which are based on the element of femininity in the image, there are signs of women's art thinking in reconstructed paintings of women. One of these paintings that is studied in this research is the Last Supper painting, which has been reconstructed with a piece of the face of women artists in the contemporary world. Lucy Lipard's theories are used for the basics of research, which are based on aesthetics and feminine form. In this study, the work of Adelson's Last Supper is studied analytically with Ara Lipard, a theorist in the field of women's art. The present research is qualitative and the methodology of this research is comparative and the method of collecting research information is based on the library method. The questions in this study are: What is the form of femininity in Adelson's Last Supper, and is it compatible with Lucy Lipard's theory? The purpose of this study is an analytical study on the works of Akif and its adaptation to Lipard's theory of female form. The results of this research show that in Adelson's last supper, femininity is the main subject of this painting, the image of contemporary women artists has been used and has replaced the companions of Christ. He reconstructs the face of Christ with a painting by Georgia Akif, one of the pioneers of women's art in contemporary art. This work is similar to Lucy Lipard's theory of feminine form in terms of feminine form,
    Keywords: woman, Mary Beth Adelson, Lucy Lipard, Painting, Last Supper
  • الهه پنجه باشی*

    نقاشی از شاه در دوران قاجار یکی از موضوعات اصلی پیکر نگاری درباری است. نقاشی از چهره ناصرالدین شاه (1247-1313‍ ق) در دوران حکومتش از ابتدا تا انتها مسیر متفاوتی را طی می کند. در دوره ابتدایی چهره او منطبق با معیارها و زیبایی شناسی نقاشی ایرانی و در دوره انتهای سلطنت چهره او تحت تاثیر صنعت عکاسی و تغییرات اجتماعی و سفر به اروپا به سمت واقع گرایی و نقاشی اروپایی تغییرمی کند. سوال کلی این مقاله آن است که تصاویر پیکر نگاری از ناصرالدین شاه در دوره ابتدایی و انتهایی قاجار دارای چه تغییراتی است و با توجه به تغییر شرایط اجتماعی، معیارهای زیبایی شناسی برای چهره شاه در هر دوره کدام است. با توجه به اهمیت نقاشی از چهره شاه در دوران قاجار، این تغییرات در نقاشی از ناصرالدین شاه قاجار از ابتدا تا انتها موضوع این پژوهش است. بدین منظور، ابتدا نقاشی پیکر نگاری در دوران ناصری بررسی می شود. سپس به سیر تحول و تفاوت و شباهت نقاشی های این دوران از ناصرالدین شاه پرداخته می شود. محتوای پژوهش حاضر کیفی و شیوه گردآوری اطلاعات، به صورت اسنادی (کتابخانه ای) است و روش پژوهش، تاریخی-تطبیقی است. یافته ها بیانگر آن است که در دوران طولانی حکومت ناصرالدین شاه، نقاشی پیکر نگاری با موضوع شاه، یکی از مضامین اصلی در هنر نقاشی این دوران است. در دوره ابتدایی سلطنت او، نقاشی شاه متاثر از هنر نقاشی ایرانی در دوران قبل و دوران ابتدایی قاجار است و نگاه باستانی و آرمان گرایانه دارد، ولی در نقاشی دوره انتهایی، به علت تاثیرپذیری از تحولات اجتماعی این دوران به سمت واقع گرایی و عکاسی متمایل می شود و چهره شاه، انسانی و واقعی تصویر می شود. موضوع نقاشی از ناصرالدین شاه در هر دو دوره ثابت است، ولی نگاه نقاشان با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی دوران ابتدایی و انتهایی در زیبایی شناسی متحول و متفاوت تصویر می شود. این تحولات حاصل تغییر تفکر شاه، ارتباط با اروپا، تغییرات اجتماعی و استفاده از هنر عکاسی و تمایل به تصویر واقعی به دور از هرگونه آرمان گرایی است. این عوامل نشان می دهد هنر دوران ناصری در نقاشی از چهره در هر دو دوره متاثر از تغییرات اجتماعی آن دوران است و نگاه هنرمندان به موضوع پیکر نگاری با عوامل اجتماعی تغییر کرده و دارای زیبایی شناسی متغیر است. نگاه به موضوع انسان در هنر پیکر نگاری در هر دوره متفاوت تصویر شده و این روند در چهره ناصرالدین شاه قابل بررسی است. [1]
    [1]. این مقاله حاصل هسته پژوهشی با عنوان مطالعه هنر نقاشی پیکره نگاری دوره قاجار تصویب شده در دانشگاه الزهرا س می باشد.

    کلید واژگان: انسان, پیکر نگاری درباری, قاجار, ناصرالدین شاه, نقاشی
    Elahe Panjehbashi *

    The painting of the Shah during the Qajar period is one of the main subjects of court sculpture. The face of Naser al-Din Shah (1247 AH - 1313 AH) during his reign goes through a different path from beginning to end. In the early period, his face conforms to the standards and aesthetics of Iranian painting and in the last period of his reign, his face is influenced by the photography industry and social change. A trip to Europe changes European realism and painting. The general question in this article is as follows: What are the changes in the sculptural images of Nasser al-Din Shah in the early and late Qajar period, and the aesthetic criteria of each period due to changing social conditions? Given the importance of paintings of the Shah during the Qajar period, these changes in a painting by Nasser al-Din Shah Qajar are the subject of this study. In order to investigate this issue, the first sculptural painting in the Nasiri period is examined, and then the evolution and differences and similarities of paintings. The content of the present study is qualitative and the method of collecting information is documentary (library) and the research method is historical-comparative. The results indicate that during the long period of Nasser al-Din Shah, Sculpture painting with the theme of the king is seen as one of the main themes in the art of painting. In the early period of his reign, Shah's painting was influenced by the Iranian painting art of the previous and early Qajar periods and has an ancient and idealistic look. In the painting of the last period, due to the influence of social developments of this period, he tends towards realism and photography. The face of the king is humane and real. The subject of a painting by Nasser al-Din Shah can be seen in both periods, but the view of painters has changed according to the social and political conditions of the early and late period, and this is reflected in every painting with the subject of the king. These developments are the result of the Shah's change of mind, connection with Europe, social change, and the use of the art of photography. These factors show that art in both periods is affected by social changes and the view of artists on the subject of sculpture changes with social factors and shows the view of the subject of man in the art of sculpture. [1][1]. This article is the result of a research core entitled "Study of the Art of Sculpture Painting of the Qajar Period" approved by Al-Zahra University

    Keywords: Qajar, Painting, court iconography, Nasser al-Din Shah
  • زینب رجبی*، اصغر فهیمی فر
    پیوند درونی شعر و ادبیات فارسی با نگارگری ایران که نمایانگر اشتراک در زمینه خیال و صورخیال است، سبب شده تا این دو حوزه از هنرهای ایران دارای اشتراکی درونی و عمیق باشند و زبان و بیان مشترکی برای بیان صور و معانی عالم خیال ارایه نمایند. شاعران و نگارگران ایران از ابزارهای کلامی و بصری خاصی همچون آرایه های ادبی و بصری برای انتقال این صور و معانی بهره جسته اند. در این مقاله که با تاکید بر آرایه استعاره است، به نقش و قابلیت بیانی این آرایه در شعر و نگارگری، به طورخاص پرداخته شده است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش هاست: 1. آرایه استعاره در شعر و نگارگری ایران چه تاثیرات بیانی دارد؟ 2. نگارگران چگونه از ظرفیت استعاره در بیان بصری خویش بهره برده اند؟ هدف از مقاله، بررسی ارتباط دو حوزه تمدنی ایران یعنی شعر و نگارگری و تبیین وجه اشتراک آنها یعنی عالم خیال و صورخیال است. همچنین مشخص نمودن انواع استعاره و استعاره گونه های بصری در آثار نگارگری از اهداف دیگر این مقاله است. این مطالعه به شیوه توصیفی_تحلیلی صورت گرفته و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای-اسنادی است.  داده های مقاله نشان می دهد که استعاره در شعر فارسی در قالب واژگان و جملات به صورت صریح و غیرصریح تداعی معنا می نماید که این امکانات از طریق شعر به نگارگری ایران منتقل گشته و هنرمندان نگارگر از امکان بیانی این آرایه به صورت بصری در قالب اشکال، رنگ ها و بافت ها استفاده کرده اند و هویت بصری جدیدی برای بیان مضامین ارایه نمودند.
    کلید واژگان: خیال, صورخیال, استعاره, شعر, ادبیات, نگارگری
    Z. Rajabi *, A. Fahiifar
    The inner connection of Persian poetry and literature with painting, which shows commonality in imagination and images, has caused these two domains to have deep attachment and provide a common language and expression to describe forms and meanings of the imaginary world. Iranian poets and painters have used special verbal and visual tools to convey these forms and meanings. This article, with emphasis on metaphor, discusses its role and expressive ability in poetry and painting. In the process, the paper seeks to answer: 1- What are the expressive effects of metaphor in Iranian poetry and painting? 2- How have painters used the capacity of metaphor in their visual expression? The purpose of this article is to study the relationship between the two cultural domains of Iran i.e. poetry and painting, and explain their commonalities, that is, in the world of imagination and images. Another purpose is to identify the type of metaphors and their visual kinds in paintings. This is a descriptive-analytical research in which data have been collected through library and documentation centers. The data indicate that metaphor used in Persian poetry in the form of words and sentences explicitly and implicitly transferred to Iranian painting. In other words, painters expressed these metaphors visually in the form of shapes, colors and textures and thus introduced a new visual identity to express themes.
    Keywords: imagination, metaphor, poetry, literature, painting
  • رعنا پورمحمد، علی رجبلو*، آرش حیدری، فاطمه صادقی

    "برساخت زن اروتیک" در تاریخ ایران نقطه ای کانونی در نگارش تاریخ سکسوالیته است. این پژوهش در راستای پاسخ گویی به این سوال تدوین شده است که در کدامین برهه تاریخی زن دارای هستی اروتیک شد؟ پژوهش حاضر با روش دیرینه شناسی انجام گرفته و در این راستا از نگاره های اروتیک دوره صفویه و اسناد مکتوب موجود استفاده شده است. در دوره شاه عباس گذاری از برهنه های ادبی به برهنه های اروتیک در نقاشی ها صورت گرفت و تصاویر زنان با فردیت یافتگی بیشتری در اندام ها در عرصه تصویر حضور یافتند. در اواخر صفویه تصاویر عریان زنان پیوسته دارای نشانگانی فرنگی می شود. اما مسئله نه بر سر دوگانه زن غربی و زن ایرانی بلکه در رابطه با جدالی است که در این دوره بین مسیحیت، تصوف و اسلام شروع به شکل گیری می کند و رساله های متعددی حول آن نگاشته می شود؛ بنابراین برهنگی به زن مسیحی فرنگی منتسب می شود. با حضور فیگور زن در نقاشی های تک برگی و دیوارنگاره ها کم کم تعریف جدیدی از زنانگی در خیال انسان ایرانی شروع به شکل گیری می کند و نوعی تغییر جغرافیایی در امیال مرد ایرانی صورت می گیرد، زن مسیحی فرنگی ابژه میل مرد ایرانی می شود که پس لرزه های آن را به صورت شدیدتر در دوره قاجار شاهد هستیم .

    کلید واژگان: اروتیک, اگزوتیک, نقاشی, فرنگی سازی, جدال تمدنی
    R. Pourmohammad, A. Rajabloo *, A. Heydari, F. Sadegi

    The construct of erotic woman in the history of Iran is a focal point in the history of sexuality. This study is designed to investigate when the woman become erotic using the genealogy. This article used two groups of historical documents: erotic pictures of the Safavid era, and written documents from this period. During the reign of King Abbas, the Great, a transition occurred from literary nudes to erotic nude in paintings. And since then, the images of women were presented with greater individuality in the organs. Towards the Late Safavid, nude images of women are continually symbolized the West. However, the question is not about the dualities of Western women and Persian women, but it is about the controversy between Christianity, Sufism, and Islam. Also numerous dissertations were written about this controversy. Therefore, nudity was attributed to the Western Christian woman. Through depicting female figures in solo paintings and murals, a new definition of femininity gradually began to emerge in the Persian man's imagination, and a kind of geographical shift in the Persian male desire was formed. The Christian woman become the object of Persian man 's longing, whose aftershocks were seen in the Qajar era more severely.

    Keywords: erotic, Exotic, Painting, civilization conflict
  • حبیب شهبازی شیران، سید مهدی حسینی نیا*، اسماعیل معروفی اقدم، زهرا نصراللهی

    در زمان حکومت تیموریان، هنر نقاشی به چنان درجه‏ای از تکوین و تکامل رسید که الگویی برای کل مکاتب آینده نقاشی ایران شد. با توجه به رویکرد حکمرانان تیموری، شاهد بلوغ و کمال موسیقی در این دوره هستیم که با مطالعه در نگاره‏ های موجود، می‏توان به نکات بسیار پراهمیت و مطرح حیات موسیقیایی، از جمله جلوت و ملازمت زنان نوازنده و سازها و ابداعات این هنر، در این دوره پی ‏برد. در تاریخ ایران پس از اسلام، عصر صفوی هم به لحاظ دگرگونی ‏های مهم سیاسی فرهنگی و اجتماعی نقطه عطفی محسوب می‏شود و نگارگری صفویه نیز، مانند سایر شاخه‏ های هنری، از این قاعده مستثنا نبوده است. نوشته حاضر بر آن است تا با رویکرد تطبیقی و به روش توصیفی تحلیلی و تاریخی و با استناد به منابع کتابخانه‏ای و اسناد موزه‏ای بر جای مانده از روزگار تیموریان و صفویان، هویت و جایگاه اجتماعی زنان نوازنده را به صورت تطبیقی بررسی و تبیین کند. سوال اصلی این پژوهش بدین صورت مطرح می شود؛ نگاه دو سلسله به زنان نوازنده در آثار هنری چگونه تببین یافته است؟ مطالعات صورت گرفته نشان می‏دهد که به‏ رغم شباهت نقش‏های این دو دوره با یکدیگر، مع الوصف در عصر صفوی بزرگ داری و احترام به مقام زن و نوازنده نسبت به دوره تیموریان بیشتر بوده است. در عصر تیموری، زنان نوازنده در مجالس آرام و بدون هیاهو همراه با پادشاه و معمولا در رده پایین مجلس به نمایش در آمده ‏اند. در اوایل دوره صفویه، زنان همراه مردان درباری و نزدیک شخص شاه و در اواخر این دوره نیز در صحنه‏ های شلوغ به تصویر کشیده شده ‏اند؛ در حالی که به جای نوازندگی بیشتر به رقص می‏پردازند و جایگاهشان تنزلی مقطعی به خود دیده است.

    کلید واژگان: تیموری, زنان نوازنده, صفوی, مجالس موسیقی, نگارگری
    Habib Shahbazi Shiran, Seyed Mehdi Hosseini Nia *, Esmaiel Maroufi Aghdam, Zahra Nasrollahi

    During the reign of the Timurids, the art of painting reached such a level of development and evaluation that it became a model for all future schools of painting in Iran. According to the approach of the Timurid rulers, we see the maturity and perfection of music in this period, by studying the existing Painting, one can understand the very important and prominent points of musical life, including the presence and service of female musicians and the instruments and innovations of this art in this period. In the history of Iran after Islam, the Safavid era is also a turning point in terms of important political, cultural, and social changes, and Safavid miniature, like other branches of art, was no exception to this rule. The present article intends to comparatively examine and explain the identity and social status of female musicians with a comparative approach and in a descriptive-analytical and historical method and according to library sources and museum documents left from the Timurid and Safavid eras. The main question of this research is as follows; How are the two dynasties’ insights into female musicians explained in works of art? Studies show that despite the similarity of the maps of these two periods, in the Safavid era, however, greatness and respect for women and musicians were more than the Timurid period. In the Timurid era, female musicians were performed in quiet, unhurried gatherings with the king, usually in the lower house. In the early Safavid period, women were depicted with court men and close to the king, and in the late period, in crowded scenes; Instead of playing more, they dance and their position has seen a temporary decline.

    Keywords: Painting, Music Councils, Women Musicians, Teymouri, Safavid
  • شکیبا احمدی، فرزانه فرخفر

    مکتب کتاب‌آرایی مشهد یکی از مهم‌‌ترین مکاتب هنری عصر صفوی در نیمه دوم قرن دهم هجری‌قمری است که در کتابخانه شاهزاده ابراهیم میرزای صفوی، حاکم مشهد، شکل گرفت. مصورسازی مضامین عرفانی بکر و ارزشمندی همچون آثار عبدالرحمن جامی، که با توجه بسیار در این مکتب مصور شد و همچنین، بهره‌گیری از الگوهای تصویری جدید، بر گسترش نگارگری عصر صفوی در دیگر ‌مکاتب معاصر آن روزگار تاثیرگذار بود. این پژوهش با توجه به این نکته که مکتب کتاب‌آرایی مشهد در سایه ارادت اصحاب هنر به آستان قدس رضوی، تحت حمایت حکمران ادیب و هنردوست عصر صفوی، شاهزاده ابراهیم میرزا در نیمه دوم قرن دهم هجری‌قمری شکل گرفت، بر آن است تا میزان گسترش ویژگی‌های نگارگری عصر صفوی اواخر قرن دهم را در دیگر مکاتب آن عصر، شامل مکتب قزوین و مکتب شیراز بررسی نماید. پرسش این است: مکتب کتاب‌آرایی مشهد تا چه میزان بر توسعه نگارگری عصر صفوی در قرن دهم هجری‌قمری تاثیرگذار بوده است؟ و بیشترین اقتباس از سوی کدام مکتب انجام شده است؟ براساس یافته‌های پژوهش، مکتب کتاب‌آرایی مشهد، علیرغم عمر کوتاهش، به سرعت رشد یافته و نقش مهمی بر توسعه مضامین نو و الگوهای ساختاری جدید در مکاتب درباری و تجاری ایران در نیمه دوم قرن دهم هجری‌قمری داشته است؛ از این بین، بیشترین الهام‌پذیری از ویژگی‌های مضمونی، تصویری و ساختاری نگارگری مکتب مشهد در نسخ مصور مکتب شیراز دیده می‌شود. روش پژوهش تحلیلی-تطبیقی و شیوه‌ی گردآوری اطلاعات کتابخانه‌ای-اسنادی است.

    کلید واژگان: عصر صفوی, نگارگری, مکتب مشهد, مکتب قزوین, مکتب شیراز
    shakiba ahmadi, Farzaneh farrokhfar

    Mashhad designing book school is one of the most important artistic Iranian schools which were formed in Prince Ibrahim Mirza's library (Mashhad governor during Safavi dynasty) in the second half of 10th century A.H. The illustration of valuable gnostic content such as Jami's Haft Awrang (i.e.: seven thrones) with a great attention and also using new painting patterns were impressive in the development of the other schools. The main goal of this research is to answer the following question: what is the effect of mashhad designing book school (that was supported by the literate and virtuoso Prince Ibrahim Mirza at the Safavi dynasty who was interested in Astan Ghods Razavi at the second half of the 10th century A.H) on the expansion of the painting patterns at the end of the 10th century? Which school has the most influence and derivation? And what is the aim of that? According to the results, Mashhad school, despite its short age, grew up so rapidly and impressively influenced the expansion of new contents and structural patterns in Iranian courtier and commercial schools at the second half of the 10th century A.H; among these schools, illustrated manuscripts at Shiraz school has been inspired dramatically by the painting patterns of Mashhad school. The method of the research was analytical-comparative and data gathering is library and documentary-based.

    Keywords: Safavi dynasty, painting, Mashhad school, Qazvin school, Shiraz school
  • مهدی محسنی نیا، سید محمدهادی عسکری فر

    در این مقاله سعی بر این شده تا با نگاهی جامع به ریشه‌های اصلی پیدایش گل و مرغ در نقاشی ایرانی از ابتدای تاریخ تا دوران قاجار و بخشی از دوران معاصر به اهمیت تاویل ارتباطی آن اشاره کنیم و آنچه که در آن بر اساس نقش نمادین این دوعنصر در کنار هم در ادبیات و هنر نگارگری بپردازیم. حال آنکه ارتباطات در شکل امروزی خود بدون استفاده از تاویلات و چرخش‌های معنایی صورت می‌پذیرد. از این‌رو در این پژوهش برآنیم تا با در نظر گرفتن بار معنایی این دونماد در ریشه فرهنگی مردم در طی تاریخ به انسجام ریشه‌ای و اسطوره‌ای این دو نشانه که بخش عمده‌ای از خلق آثار نگارگری را در بر می‌گیرند داشته باشیم. به شکل کلی ریشه‌یابی ارتباط بین این دو عنصر نمادین و فرهنگ ایرانی می‌تواند این نتیجه را در بر داشته باشد که آیا در اصول ارتباطی امروزی هم می‌توان از فرهنگ تاویل استفاده نمود یا خیر؟

    کلید واژگان: گل و مرغ, نگارگرری, ادبیات, فرهنگ عامه, تاریخ, ارتباطات
  • الهه پنجه باشی*

    در زمان معاصر نشانه در مرکز توجه انسان قرارگرفته و ازجمله موضوعاتی است که به طور عمده مورد بازاندیشی واقع شده است. نقاشی دوره قاجار در دهه های اخیر، شاهد تحول و تقویت خوانش نشانه های تصویری بوده است. یکی از نشانه های اصلی در هنر دوره اول قاجار نشانه پرنده است به وفور در هنر نقاشی این دوران دیده می شود. پانوفسکی با طرح تفسیر شمایل شناسانه میان مطالعاتی که درزمینه تاریخ هنر و مطالعات سایر رشته های علوم انسانی صورت می پذیرد پیوند برقرار می کند. در مطالعات تطبیقی همیشه یک اثر را از حیث خصلت های صوری و فرمال موردبررسی قرار نمی دهیم، بلکه میان یک اثر با ادبیات، فلسفه... و نظام اجتماعی آن دوران و سایر نظام های فرهنگی پیوند برقرار می کنیم. رها از اینکه هنرمند چنین قصدی را داشته یا نداشته است. در جستجوی این مسئله ابتدا با مقولات کلیدی در حوزه نظری بر اساس نظریه پردازی اروین پانوفسکی (1968-1892) میلادی به عنوان گرایش نظری پژوهش مورد واکاوی قرارگرفته و بر این مبنی سوال اصلی پژوهش به این قرار است: پرنده در نقاشی پیکره نگاری درباری دوره قاجار در زنان و مردان از چه جایگاه معنایی بنا بر آرا پانوفسکی برخوردار است؟ محتوای پژوهش حاضر کیفی است و بر اساس روش شناسی تاریخی- تحلیلی و شیوه گردآوری کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که نمایش و حضور پرنده در هنر قاجار متاثر از هنجارهای زیبایی شناسی ایران در دوره های قبل است. پرنده در این آثار به مثابه نمادی فعال و پویا در تعادل با پیکره تصویر قرارگرفته و در تکامل فرایند نهایی تصویر نمودار می شود.

    کلید واژگان: نقاشی قاجار, اروین پانوفسکی, شمایل شناسی, نشانه شناسی, نشانه پرنده
    Elaheh Panjehbashi *

    In modern times, sign has been the center of human’s attention and is among the topics that have undergone thorough rethinking. Qajar painting has witnessed the development of semiotic readings in recent decades. Abundantly seen in Qajar painting, bird is one of the main signs in Qajar period. Adopting iconographic interpretation, Erwin Panofsky (1892-1968) relates studies on the history of art with other studies of humanities. In comparative studies, we do not always examine formal qualities of an artwork, but find relations between the work and literature, philosophy, social system, and other cultural systems of its era, whether the artist had such an intention or not. To do so, the research analyzes the key concepts of Panofsky’s theory. Based on this analysis, the main question of the research is as follows: According to Panofsky, what is the signification of bird in the portraits of men and women of the court in the Qajar era? The content of this research is qualitative and based on descriptive-analytic methodology and the method of library data collection. The findings indicate that the norms of aesthetics of Iran in the preceding periods influenced the display and presence of bird in Qajar art. In these works, bird acts as an active and dynamic symbol that is in balance with the painting and manifested in the evolution of the final process of the portrait.

    Keywords: Qajar, Painting, Panofsky, Iconography, Semiotics, Bird
  • محمد ابراهیم زارعی *، ساره طهماسبی زاده
    از اوایل دوره قاجار، سیاحان بسیاری توانستند اطلاعات کم‏نظیری درباره زنان ارائه دهند. زیبایی زنان ایرانی از نکاتی است که نظر سیاحان اروپایی را به خود جلب کرده است. بازتاب این زیبایی را در نقاشی‏های این دوره به وفور می‏بینیم. اما نکته‏ای که جلب توجه می‏کند تفاوت فاحش عکس‏های بازمانده زنان دوره قاجار با سفرنامه‏ها و نقاشی‏های این دوره است. آنچه در این پژوهش مطالعه شده، بررسی صحت سیمای زنان دوره قاجار بر اساس مدارک تصویری زنان در نگارگری و عکاسی و تطبیق آن‏ها با نگاشته‏های سفرنامه‏هاست. گردآوری مطالب در این پژوهش کتابخانه‏ای است و به طریقه تاریخی تحلیلی نگاشته شده است. بر این اساس، پرسش‏های این مقاله بدین ترتیب است: سیمای ظاهری زنان در نقاشی‏های دوره قاجاریه تا چه میزان با سایر مدارک تصویرنگاری از قبیل عکاسی و نوشته‏های سیاحان همخوانی دارد؟ و در صورت تفاوت در سیمای ظاهری زنانی که در مدارک یاد شده، چه عامل یا عواملی سبب این موضوع شده است؟ نتیجه بررسی‏ها نشان می‏دهد که ما شاهد نوعی تفاوت در میان عکس‏های برجای مانده با نقاشی‏های این دوره هستیم. در دوره قاجار، هنرمند نقاش در ترسیم چهره زن به آرمان گرایی و عدم شبیه سازی گرایش داشت. می‏توان گفت زن در تصویرنگاری‏های این دوره، اعم از عکس یا نقاشی، ابزاری در جهت بیان شکوه قدرت و سلطنت است.
    کلید واژگان: زنان, سفرنامه, عکاسی, قاجار, نگارگری
    Mohammad Ebrahim Zarei*, Sare Tahmasbizade
    Since the early Qajar period, many travelers have been able to provide unbelievable information about women. The beauty of Iranian women is one of the points that European tourists have come to appreciate. We see the reflection of this beauty in the paintings of this period. But the point that attracts attention is the remarkable difference between the women's survivors of the Qajar period with travel writings and paintings of this period. What has been studied in this research is the study of the accuracy of the Qajar women's background based on archaeological evidence. The collection of materials in this library research is written in a historical-analytical way. Accordingly, the questions of this paper are as follows: How is the apparent image of women in Qajar period paintings compatible with other archaeological evidence? And if the difference in the apparent appearance of the women left behind in the archaeological evidence of the Qajar era, what factors or factors has caused this? The results of the surveys show that we are seeing some kind of difference between the pictures left with the paintings of this period. In the Qajar period, the painter's painter has tended to face the idealism and lack of simulation. , It can be said that women in the paintings of this period are instrumental in expressing the glory of power and monarchy.
    Keywords: Women, Qajar, Travelogue, Painting, Photography
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال