به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اشاعره و معتزله" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"

تکرار جستجوی کلیدواژه «اشاعره و معتزله» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علی کربلائی پازوکی*، مهدی قانعی اردکان، عبد المطلب عبدالله
    یکی از مباحث مهم در کلام سیاسی اسلام، مسیله مبانی مشروعیت سیاسی است. امامیه، اشاعره و معتزله سه فرقه مهم اسلامی هستند که در این مورد دارای نظریات سیاسی متفاوت و مخصوص به خود می باشند. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی به مطالعه تطبیقی بین مبانی مشروعیت سیاسی امام، روش شناسی و ویژگی های حاکم از منظر امامیه، اشاعره و معتزله پرداخته و درصدد بیان وجوه اشتراک و افتراق آنها است. به منظور تحقق این هدف، بعد از بیان روش شناسی هر یک از فرقه ها، در یک مقایسه تطبیقی، به بررسی مهم ترین مبانی آنها در حوزه مشروعیت سیاسی پرداخته شده و در ادامه، مهم ترین ویژگی هایی که در مشروعیت امام نقش اساسی دارد، تشریح گردید. یافته های پژوهش نشان داد که از جهت روش شناسی، امامیه از روش عقل و گاه نقل، معتزله از روش عقل و اشاعره از اعتدال بین افراط گرایی معتزله و تفریط اهل حدیث با گرایش به نقل، پیروی می کند. از جهت مبانی مشروعیت سیاسی، در مسیله توحید هر سه گرایش اشتراک دارند. در بحث حجیت قول و عمل، صحابه امامیه آن را مبنای مشروعیت نمی داند، معتزله قایل به تفصیل و اشاعره قایل به حجیت است. از جهت ویژگی های حاکم، هر سه گرایش قایل به شرایط عمومی هستند، امامیه قایل به عصمت، اعلمیت و افضلیت است، معتزله و اشاعره عصمت را شرط نمی دانند.
    کلید واژگان: مشروعیت سیاسی, حاکم اسلامی, امامیه, اشاعره, معتزله, فرقه های اسلامی
    Ali Karbala Pazoki *, Mahdi Ghanei Ardakan, Abdulmutallab Abdullah
    One of the important discussions in Islamic political Kalām is related to principles of political legitimacy. Imāmiah, Ashāi’rah, and Mo’tazilah are three important Islamic sects which have their own different political ideas in this regard. The present research conducted by descriptive analysis, deals with the comparative study of principles of the Imām’s political legitimacy, methodology and characteristics of a ruler from the view of the abovementioned sects in order to display their commonalities and differences. To this aim, after explaining the methodology of each of the sects, their most important principles in the realm of political legitimacy were comparatively studied. Further, the most significant features effective on the legitimacy of Imām were elucidated. The research results showed that in terms of methodology, Imāmiah follows rational and occasionally narrative methods, Mo’tazilah uses just rational methods, while Ashāi’rah follows the moderation between the extremism of Mu'tazila and those of Ahl al-Hadith with the tendency to quote. In terms of principles of political legitimacy, all three tendencies have a common perspective in the issue of monotheism. In the discussion of the authenticity of word and deed, the Companions of the Imāmiah do not consider it as the basis of legitimacy. Mo’tazilah believes in detailed accounts while Ashāi’rah believes in authenticity. With respect to the characteristics of the ruler, all three tendencies consider general conditions. Imāmiah believes in infallibility, knowledge, and superiority, whereas Mo’tazilah and Ashāi’rah do not regard infallibility as a requirement.
    Keywords: Political Legitimacy, Islamic Ruler, Imāmiah, Ashāi’rah, Mo’tazilah, Islamic Sects
  • کامران پاشایی فخری، ندا یانس*

    مسیله رویت خداوند از مسایل مهم کلامی و مورد اختلاف شدید فرقه های اسلامی، از جمله اشاعره با معتزله است. اشاعره رویت خداوند در روز قیامت را ممکن می دانند؛ در حالی که متکلمان معتزلی رویت خداوند را در دنیا و آخرت غیر ممکن دانسته اند. این مسیله به قدری مهم است که علاوه بر متکلمان، اغلب شاعران معتقد و منکر این مبحث کلامی نیز در ضمن اشعارشان اعتقاد و مسلک خود را در این باره تبیین نموده اند. عطار نیشابوری، از جمله شاعرانی است که در آثار خویش به مسیله رویت خداوند و بیان دیدگاه هایش در این موضوع پرداخته است. در این پژوهش سعی شده است با شیوه توصیفی - تحلیلی و با استناد به آیات قرآنی و دیدگاه های کلامی معتزله و اشاعره در دیوان اشعار و مثنوی های عطار با پرداختن به برخی از آرایه های ادبی، موضع کلامی این شاعر در ارتباط با مسیله رویت خدا آشکار گردد. نتایج این جستار حاکی از آن است که عطار به جلوه صفات حق و نه ذات وی باور دارد.

    کلید واژگان: عطار نیشابوری, اشعار, رویت خدا, اشاعره و معتزله, دیدگاه های کلامی, آرایه های ادبی
    Kamran Pashaei Fakhri, Neda Yans *

    The issue of seeing God is one of the most important theological issues and is strongly disputed by Islamic sects, including the Ash'arites and the Mu'tazilites. The Ash'arites consider it possible to see God on the Day of Judgment; While Mu'tazilite theologians have considered it impossible to see God in this world and the hereafter. This issue is so important that in addition to theologians, most of the poets who believe in this theological issue or are opposed to it have also expressed their beliefs and ideology in this regard in their poems. Attar of Nishapur is one of the poets who has addressed the issue of seeing God and expressing his views on this issue in his works. In this research, an attempt has been made to reveal the theological position of this poet regarding the issue of seeing God by analyzing some stylistic devices in Attar's poems and his Masnavi by using Quranic verses and theological views of Mu'tazilites and Ash'arites. The results of this study indicate that Attar believes in the manifestation of the attributes of God, not in seeing his essence.

    Keywords: Attar of Nishapur, poems, Seeing God, Asharites, Mu'tazilites, Theological Perspectives, Stylistic Devices
  • حسین مظفری

    در این مقاله، دیدگاه علامه شهید مرتضی مطهری درباره مخالفان فلسفه در فرهنگ اسلامی تبیین شده است. ایشان در مجموع، پنج گروه را جزو مخالفان فلسفه برمی شمرد: معتزله، اهل حدیث، اشاعره، جریان تلفیقی (تلفیقی از اهل حدیث و فلسفه حسی) و عارفان مسلمان. از این میان، معتزله، به روش تفکر فلسفی بیش از دیگران نزدیک بودند، ولی با وجود این، روش آنان نیز روش جدلی بود نه برهانی. افزون براین، معتزلیان برخی از آرای فلسفی را نیز قبول نداشتند. اهل حدیث، ضمن پرهیز از هرگونه استدلال در زمینه باورهای دینی، بر لزوم تمسک به ظواهر متون دینی تاکید می کردند. اشاعره، عقل و برهان عقلی را نه به صورت مستقل، بلکه به عنوان تابع ظواهر دینی می پذیرفتند. جریان تلفیقی، باوجود برخورداری از ظاهرگرایی اهل حدیث، از فلسفه حسی نیز متاثر بودند. و سرانجام عارفان مسلمان، مخالفت شان از باب انکار ارزش براهین عقلی نبوده است، بلکه در مقایسه برهان عقلی با شهود قلبی، دست برتر را از آن شهود دانسته و پای استدلالیان را چوبین می شمردند. این نوشتار درپی بیان دیدگاه استاد شهید درباره هریک از این گروه ها و پاسخ ایشان به ادله آنهاست.

    کلید واژگان: مخالفان, فلسفه, فرهنگ اسلامی, اهل‌حدیث, اشاعره, معتزله
    Hussain Mozaffari

    This paper analyzes Allame Martyr Morteza Motahari’s view on the opponents of philosophy in the Islam culture. Totally, in his view, the opponents of philosophy are divided into five groups, Mu’tazilites, adherents of Hadith, Ash’arites, integrated perspective (the adherents of Hadith and sensual philosophers) and Muslim Mystics. The Mu’tazilites, however, were closer to the philosophical way of thinking than others, though, their approach was dialectical, not argumentative.The Mu’tazilites also disapproved of some philosophical views. The Mu’tazilites, of course, opposed some philosophical views. While avoiding any arguments in theology, the adherents of Hadith, they only resorted to the religious texts. The Ash’arites did not regard reason and rational arguments as an independent source, but as a subordinate source. Despite Hadithi attitude, the integrated perspective was also influenced by sensual philosophy. Muslim mystics’ opposition to philosophy, eventually, has not been for denying the value of intellectual arguments, but for the validity of intuitive arguments over rational arguments.

    Keywords: opposition, philosophy, Islamic culture, the adherents of Hadith, Ash’arites, Mu’tazilites
  • رسول محمدجعفری*، محمود صیدی

    از برخی آیات قرآن، امکان رویت خداوند و از برخی دیگر امتناع آن قابل برداشت است، این امر موجب گردیده است تا باورهای مختلفی در جامعه اسلامی مطرح گردد. گروهی با استدلال به دسته اول آیات و استشهاد به برخی روایات نبوی(صل الله علیه و آله) و اقامه براهین عقلی، امکان رویت را نتیجه گرفتند و گروهی دیگر با بهره گیری از دسته دوم آیات و طرح استدلال های عقلی، امتناع مطلق رویت را استنتاج کردند. اشاعره باورمندان دیدگاه نخست و معتزله معتقدان دیدگاه دوم می باشند. به دلیل طرح هر دو دیدگاه در دوران حضور اهل بیت(علیه السلام) هر دوی آن ها با نقد ایشان مواجه گردید، لذا پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی در پی آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که تحلیل ادله اشاعره و معتزله درباره رویت الهی و نقد آن ها با روایات اهل بیت(علیه السلام) چگونه است؟ پس از تحلیل ادله عقلی، قرآنی و حدیثی اشاعره و معتزله روشن گردید که استدلال های آن ها با دو مواجهه سلبی و ایجابی روایات اهل بیت(علیه السلام) مورد نقد است. در مواجهه سلبی؛ اولا، رویت جسمانی خداوند خواه در دنیا، خواه در خواب و خواه در بهشت غیرممکن است، ثانیا، تمام روایاتی که خداوند را چون مخلوقاتش توصیف می کنند، نقد و رد می شوند، ثالثا، رویت غیر جسمانی امری مطلقا محال نمی باشد. در مواجهه ایجابی نیز طبق روایات، خداوند با قلب پیراسته از زنگار گناهان و آلودگی های شبهات قابل رویت است و این مهم برای اولیای دین و تطهیر یافتگان الهی محقق گردیده است.

    کلید واژگان: نقد حدیث, رویت خداوند, اهل بیت (علیهم السلام), اشاعره, معتزله
    Rasoul Muhammad Jafari *, Mahmood Saidiy

    From some verses of the Qur'an, the possibility of God's sight, and according to the others the refusal of this problem can be deduced. This has led to various theories in Islamic society. A group by arguing the first set of verses and affirming some of the prophetic narrations and providing rational arguments, concluded the possibility of God's sight. And another group, using the second set of verses and rational reasoning, deduced the absolute refusal of God's sight. The Ash'arites are the believers of the first view and the Mu'tazilites are the believers of the second view. Both of these were criticized by the Ahlul-Bayt (AS). Therefore, the present study seeks to answer this question by a descriptive-analytical method that what is the analysis of the Ash'arite and Mu'tazilah arguments about divine vision and its critics? After analyzing the rational, Quranic and Hadith arguments of the Ash'arites and Mu'tazilites it became clear that their arguments are criticized by both positive and negative views of the Ahlul-Bayt's narratives. In the negative attitude, first it is impossible to see God physically, whether in this world, in sleep or in the paradise. Second all traditions that describe God as His creatures are criticized and rejected. Third non-physical seeing is not absolutely impossible. In the positive attitude, according to traditions, God can be seen with a glorious heart from the contaminations of sins and the pollutions of doubts and this has come true for the religious and divine authorities.

    Keywords: Critique of Hadith, Visiting God, Ahl al-Bayt (AS), Ash'arites, Mu'tazilites
  • ابوالفضل خوش منش*، محمود واعظی، حمید مدرسی

    در میان دانشمندان اسلامی بحث های زیادی پیرامون خلق افعال در گرفته است. در روایات شیعه به صراحت به اثبات خلق تقدیری افعال انسان و نفی خلق تکوینی آن پرداخته شده است. با توجه به معنای لغوی کلمه تقدیر، یه معنا را می توان برای خلق تقدیری در نظر گرفت. اول، معنای اصطلاحی آن یعنی تقدیر اعمال انسان در علم الهی، در این معنا افعال انسان بدان سبب که در علم ازلی خدا مشخص بوده، مخلوق خدا به شمار می روند. دوم، معنای لغوی تقدیر. از آن رو که خلق نیز در اصل به معنای تقدیر است، اضافه تقدیر به خلق از باب تاکید بر معنای لغوی خلق است؛ این معنا در قرآن مورد تاکید قرار گرفته و اکثر مفسران خلق پرنده توسط حضرت عیسی را خلق تقدیری می دانند. سوم، تقدیر به معنای قدرتمند ساختن، بدین معنا که افعال انسان از آن حیث که توسط قدرتی که خدا به انسان اعطا کرده به وجود می آید، مخلوق خدا به شمار می رود. با در نظر گرفتن معنای خلق تکوینی و تقدیری، خلق مستقیم افعال انسان توسط خدا مردود و خلق غیرمستقیم آن تایید می گردد. نظریات دانشمندان معاصر شیعه به دلیل اعتقاد به خلق غیرمستقیم افعال انسان، به این روایات نزدیک تر است و آراء اشاعره و معتزله و متقدمان شیعه در تعارض با این روایات قرار داد.

    کلید واژگان: خلق افعال, خلق تقدیری, خلق تکوینی, اشاعره, معتزله, شیعه امامی
  • مرتضی بیات*، محمود صیدی
    یکی از مسائل مورد اختلاف معتزله و اشاعره، مسئله دائمی یا منقطع بودن عذاب فاسقان در جهنم است. هر یک از این دو گروه، استدلال های گوناگونی در اثبات دیدگاه خویش می آورند که دامنه آن به مباحث زبان شناسی قرآن کریم و واژه شناسی آن کشیده شده است. اشاعره معتقدند: واژه خلود در قرآن به معنی اقامت و مکث طولانی است، به گونه ای که در زمان آینده منقطع می گردد. در مقابل، معتزله بر آن هستند که این واژه بر اقامت دائمی و ابدی دلالت می کند، به گونه ای که هیچ گاه منقطع نمی گردد. روش این پژوهش، توصیفی _ تحلیلی است. در پژوهش حاضز اثبات شده که نظریه اشاعره در این مورد دچار کاستی و نقصان اساسی است و وضع حقیقی واژه خلود بر اقامت دائمی و ابدی دلالت می کند؛ زیرا استشهادات عرفی و شعری اشاعره، گونه ای از جملات کنایی هستند نه حقیقی، و استعمال خلود در آیات قرآنی نیز حاکی از معنای اقامت ابدی و دائمی است نه منقطع.
    کلید واژگان: قرآن, خلود, اشاعره, معتزله, اقامت
    Mortaza Bayat *, Mahmood Saidiy
    One of the disputed issues between Mu'tazila and Ash'arites is the problem of the permanence or impermanence of the punishment of the fasiq in Jahannam. Each of these two groups present multiple arguments in favor of their own view and such discussions have found their ways to the linguistics and the terminology of the Holy Qur'an. Whereas Ash'arites believe that the Qur'anic word kholoud means a long residence and stay that ends in the future, the Mu'tazilites believe that this term refers to permanent and eternal residence that does not come to an end. In the present descriptive-analytical study, it was demonstrated that the Ash'arites' relevant theory has deficiencies and the real state of the Qur'anic word kholoud implies permanent residence because Ash'arites' customary and poetic evidence are types of figurative sentences and the Qur'anic application of kholoud also signifies permanent and eternal rather than temporary residence.
    Keywords: the Qur'an, kholoud, Ash'arites, Mu'tazila, residence
  • سید حسن افتخارزاده، محمدرضا نوروزی
    نگارنده پس از اشارهای مختصر به تاریخچه حسن و قبح به این موضوع در بین مسلمانان پرداخته و با تاکید بر حسن و قبح عقلی، آرا و اقوال اندیشمندان مسلمان را در حسن و قبح آورده است. در ادامه به موضوع عدل الاهی و توحید افعالی در منظر متکلمان پرداخته و آراء اشاعره، معتزله و امامیه را آورده است. ایشان به بیان سه دیدگاه اشاعره و اعتقاد به جبر و اعتقاد معتزله به تفویض و همچنین عقیده و دیدگاه امامیه به «امر بین الامرین» پرداخته است.
    کلید واژگان: بحث عدل الاهی, حسن و قبح عقلی, امامیه, اشاعره, معتزله, اقوال و آراء دانشمندان, عدل الاهی و توحید افعالی, متکلمان
    Seyed Hasan Iftekhar Zade, Mohammadreza Norouzi
    the author, after brief explanation about the history goodness and evil, has dealt with them among Muslims and by emphasizing on logical goodness and evil , outlined opinions of Muslim thinkers in this regard then, Adl and Afali touhid in the ideas of Motekalleman and Ashaere ideas , Motazele and Imamiya opinions have been included. And finally, three ideas of Ashaare and belief in Jabr and Motazale Belief in Tafviz and Imamaye beief in “Amr Bein al-Amrein” have been mentioned.
  • حسن و قبح عقلایی و اعتباری / (بررسی مقایسه ای حسن وقبح از دیدگاه متکلمان و حکمای مسلمان به ویژه علا مه طباطبایی)
    عبدالرضا باقی
    این نوشتار عهده دار تبیین حسن وقبح از دیدگاه متکلمان و حکمای مسلمان به طور عام، و بیان دیدگاه علامه طباطبایی در این راستا به نحو خاص می باشد. از این رو ضمن تحلیل و نقد دیدگاه متکلمان، حسن و قبح عقلایی و اعتباری از دیدگاه حکمای مسلمان مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. از آن رو که برای این موضوع در آثار حکمای قبل از علامه بابی مستقل باز نشده است و آنچه در این زمینه از آن ها بر جای مانده است، نکاتی اجمالی است که این اجمال را نیز بیشتر باید در لابه لای آثار منطقی ایشان، جستجو و اصطیاد نمود. از این رو بجاست این موضوع را در آثار علامه طباطبایی بکاویم چه اینکه ایشان ضمن پایبندی فی الجمله به همان موضع حکما در این باب ورود جدی و جدیدی نموده اند، و موضوع رامورد تامل و دقت و بازنگری قرار داده اند، از این رو ایشان در آثار خود بحثی تحت عنوان ادراکات حقیقی و اعتباری طرح نموده اند و امور اعتباری را به اعتباریات قبل الاجتماع و بعد الاجتماع تقسیم نموده اند و پس از نقد تلقی متکلمان اشعری و معتزلی از حسن و قبح، حسن و قبح عقلایی و اعتباری را در قالب اعتباریات بعد الاجتماع، تشریح، تحلیل و مورد تاکید قرار داده اند و در مواضع مختلف به زوایای گوناگون این دیدگاه پرداخته اند. نگاه علامه در این باب از ابعاد مختلف مانند بعد معرفتی، دینی، فلسفی،اخلاقی،اصولی و کلامی می تواند مورد توجه قرار گیرد که در این نوشتار به برخی از این ابعاد پرداخته شده است. ضمن اینکه از بیان برخی دیدگاه های مغایر و مخالف با علامه نیز غفلت نشده است.
    کلید واژگان: متکلمان, حکما, علامه طباطبایی, اشاعره و معتزله, عقلایی, اعتباری
    Rational and Hypothetical Goodness and Baseness / (A Comparative Study of Goodness and Baseness from the Perspective of Muslim Theologians and Theosophists, Especially Allameh Tabatabaee)
    Dr. Abdorreza Baqi
    This article explicates goodness and baseness from the viewpoint of Muslim theologians and theosophists in general، and Allameh Tabatabaee in particular. Hence، after analyzing the views of theologians، rational and hypothetical goodness and baseness from the perspective of Muslim theosophists are considered. The theosophists before Allameh Tabatabaee had not tackled this issue in depth and what they have left behind on this subject is a brief collection of ideas which need to be extracted and sought out from their works of logics. Therefore، this issue needs to be inquired about in Allameh Tabatabaee’s works as he has tackled this issue in a new way and with a higher degree of seriousness while being faithful to the position of the early theosophists in general. Hence، he has put forward a discussion under the title of real and hypothetical perceptions in his works and has categorized hypothetical affairs into pre-community and post-community hypothetical matters. Criticizing Ash''arite and Mu''tazilite theologians’ conception of goodness and baseness، he has explained and highlighted rational and hypothetical goodness and baseness within the framework of post-community hypothetical matters and has explored this perspective from different angles. Allameh Tabatabaee’s view on this issue can be considered from gnostic، religious، philosophical، ethical، and theological perspectives and the present article looks into some of these dimensions. An attempt has also been made not to neglect some of the views which oppose Allameh Tabatabaee.
    Keywords: theologians, theosophists, Allameh Tabatabaee, Mutazilites, Asharites, rational, hypothetical
  • جلوه های قضا و قدر و جبر و اختیار در حدیقه سنائی و مثنوی مولوی
    مریم شفیعی تابان
  • مصطفی ذاکری

    اختیار در قرایات از مباحث مهمی است که با ضوابط و معیارهای خاص آن قرایات صحیح مشخص می شود. پس مسلم است که به طور غیر رسمی، اختیار در قرایات از اواخر قرن اول پدید آمده بود و این جریان با اقدام ابن مجاهد در اول قرن چهارم و عنایت ویژه به قرایات سبع محدود شد، هرچند هم زمان با ابن مجاهد و پس از او دانشمندانی به اختیار در قرایات پرداختند. این بحث بیش تر مورد توجه دانشمندان اهل سنت و تا حدودی مورد قبول علمای شیعه بوده است و دانشمندانی چون ابن محجاهد (متوفی 324)، ابن شنبوذ (متوفی 327)، ابن خالویه (متوفی 370) و ابن الجزری (متوفی 833) و... ملاک هایی برای تشخیص قرایات صحیح ارایه داده اند که صحت سند، موافقت با وجهی از قواعد زبان عربی و موافقت با رسم مصحف عثمانی مشهورترین آن است. از قرآن پژوهان شیعه، محمد هادی معرفت ملاک هایی برای تشخیص قرایات صحیح ارایه کرده است. در نوشتار حاضر به تعریف اختیار، تاریخچه بحث و معیارها و ضوابط آن پرداخته ایم.

    کلید واژگان: رویت خدا, بلکفه, جسمانیت خدا, ادراک حق تعالی, اشاعره, معتزله
    Mostafa Zakeri

    The issue of ruyat (see) Allah on the day of resurrection, which is believed in by Ash'aira relying on narrative evidence while refuted by Mu'tazilia and Shia depending on rational proofs, is one of the most debating subjects between these two theological schools. They both recourse to Qur'anic exegesis, prophetic traditions and rational evidences, for or against each other's views. Ash'aries trying to avoid dogmatic implications of their beliefs ending to "substantiation" of Allah, were forced to suggest his vision "without how" (Bila kayf), it means that at that time, he will make it possible for believers but not as that of usual seeing which necessitates facing him or other observance properties in this word. In this article, all the verses and traditions referred to in this debate along with evidences given, will be argued.

    Keywords: Vision of Allah, Balkafah, Anthropomorphism, comprehending Allah, Asha'ira, Mu'tazila
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال