به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "جنون" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"

تکرار جستجوی کلیدواژه «جنون» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی جنون در مقالات مجلات علمی
  • نرگس رفیعی مقصود*

    تعریف فقهاء و حقوقدانان و دانشمندان علم روان شناسی از جنون به زوال کامل عقل و ادراک، خط بطلان می کشد. و نظریه ارتباط جنون را با نوعی بیماری اختلال در قوه درک و عقل و عصب، تایید می کند. جنون و اختلالات دماغی از مسایل موضوعی است. بدان معنا که این نحو از اختلال، باید احراز شود و تشخیص آن در موارد مشتبه از طریق رجوع دادگاه به کارشناس صورت می پذیرد که در این بین، نظریه کارشناس، مشورتی بوده و قاضی مکلف به تبعیت از آن نمی باشد. و این در حالی است که امروزه، قضات بر آنند تا پزشک به طور قطع درباره مسوولیت و تقصیر و عدم آن اظهار عقیده کند و پزشکان نیز سعی شان بر این است که تشخیص تقصیر را به عهده قاضی بگذارند. دراین بین آنچه که قابل تامل و دقت است آنکه، جنون دارای اقسامی است و حتی برخی، اقسام آن را به هشتاد قسم رسانده اند. در این میان، قسمتی از آنها به اختلال در قوای عاقله باز می گردد. که برخی دایمی و مستمر (اطباقی) و بعضی غیر مستمر (ادواری) است. بنابر آنچه که معروف است، شرط تاثیر جنون در رفع مسوولیت کیفری، وجود آن حین، ارتکاب جرم است که با احراز این شرط، مرتکب، حتی از پرداخت هزینه دادرسی هم معاف است. قانون گذار در فصل دوم از بخش چهارم از کتاب اول در کلیات قانون مجازات اسلامی، موانع مسیولیت کیفری را مورد توجه قرار داده است و ضمن بیان مواد 149 و 150، مسیله جنون و نحوه مانعیت آن را مورد بررسی قرار داده است. آنچه که قانون گذار در قانون بدان اشاره کرده و جزء نو آوری ها در قوانین کیفری است، این است که، به مسیله ضرورت نگهداری شخص مبتلای به اختلال روانی در صورت وجود حالت خطرناک و احتمال اخلال در نظم عمومی اشاره نموده است. (ماده 150، قانون مجازات اسلامی مصوب1392) دو نکته قابل توجه، هدف از انجام تحقیق حاضر است: نکته اول: کلی گویی موجود در بیان مواد، همچون کلی گویی مطرح در ماده 149 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، با اصل لزوم عدم ابهام در قانون گذاری منافات داشته و لازم است حتی الامکان با بیان مقیدات، این نحو از توسعه را مضیق ساخته، تا در رهگذر این تقیید، حق افراد ضایع نگردد. و این امر مستلزم بررسی دقیق و روان شناسانه و بیان تعاریف دقیق از سوی این گروه از محققان خواهد بود. تا در سایه این بخش از تحلیل، تعیین مصداق افراد مجنون آسان تر گشته و مسیله مانعیت از مسیولیت کیفری نیز به خوبی روشن گردد. نکته دوم: مطلب دیگری که هم در قانون مجازات فعلی و هم در قانون فعلی بدان اشاره شده است، مجازات فرد مجرمی است که بعد از ارتکاب جرم، جنون بر او عارض شده است. که اگر چه نظر مشهور نیز، این مطلب است، اما بررسی نظر مخالف و ادله این گروه خالی از لطف نخواهد بود.

    کلید واژگان: جنون, مجازات, ادواری, اطباقی, اجرای احکام, قانون
    Narges Rafiei Maghsoud*

    Jurists, legal experts and psychologists disagree with defining insanity as full loss of sense and recognition. Rather, they believe that insanity is, directly or indirectly, related with mental and neurological disorders. Basically, the presence or absence of insanity in a defendant must be diagnosed proved. The exact diagnosis in this regard must be made by a qualified consultant. The judge however is not necessarily bound to respect the consultant's verdict and has the authority to decide independently. From one hand, nonetheless, judges expect the psychologists/physicians to assert their vote on the defendant's liability or innocence and from the other hand psychologists/physicians incline to leave the responsibility of judging the case to judges. The fundamental point, however, is that insanity itself is of various kinds and even some experts maintain that it has eighty kinds. Resulted from mental disorders, insanity may be permanent of recurrent. By convention, a defendant will be exonerated only if the presence of insanity during committing a crime is proved. If this is the case, the defendant is even not liable to pay the fee of carrying legal procedures. Proving the presence or absence of insanity in a defendant has been addressed in Islamic Punishment Regulations. The noteworthy point in this respect is the stipulation of detaining the defendant in the case of his/her insanity is proved to be destructive to the public order. Considering the principle of clarity in legal procedures, the present study aims to address the undue generalizations in Islamic Punishment Regulations. This necessitates a psychologically exact examination of the problem as well as providing clear and specific definitions. The study also deals with cases in which the defendant has undergone insanity after committing the crime.

    Keywords: Insanity, punishment, recurrent, permanent, legal procedure, regulation
  • طلعت حسنی بافرانی، زهرا محمودی*
    آیه 275 سوره بقره در تقابل با آیات قبل‏ از خود که از انفاق سخن می گوید، به بحث درباره ربا پرداخته و در این راستا رباخواران را به کسانی که با مس شیطان دچار خبط شده اند، تشبیه کرده است. این مقاله کوشیده است با بررسی معنای اصلی واژه "خبط" مراد این تشبیه را روشن نماید. اغلب مفسران با یکی انگاشتن مس، جنون و صرع و نزدیک دانستن این مفهوم به خبط، تشبیه بکار رفته در آیه را به معنای مجنون شدن رباخواران دانسته اند و تنها در حقیقی یا مجازی بودن ایجاد جنون توسط شیطان به بحث پرداخته اند. در این مقاله، با توجه به معنای لغوی واژه "قوم"، "خبط"، "مس" و کاربرد این واژگان در دیگر آیات و روایات، این نتیجه به دست آمد که مراد آیه از خبط قیام رباخوار با مس شیطان، نه مجنون شدن رباخواران؛ بلکه ترسیم قیامی در خلاف جهت فطرت برای رباخواران است که موجب تغییر هندسه فکری رباخواران و سیر نزولی حرکت آنها می شود.
    کلید واژگان: خبط, جنون, ربا, فطرت, آیه مس شیطان
    Talat Hasani, Zahra Mahmoudi *
    The verse 275 of Surah al-Baqara, in contrast to the previous verses speaking of charity, points to usury and describes the usurers as those who have been struck (khabṭ) by Satan’s impact (mass: touch). The present article attempts to clarify this description through the exact meaning of the word “khabṭ”. Most exegetes believe that this word is the same as mass, dementia and epilepsy, and hence the description used in this verse shows madness of usurers. They have doubts only about the real or virtual creation of insanity by Satan. Regarding the literal meaning of the words “qawama”, “khabṭ” and “mass” and the use of these words in other verses and narratives, it is proved that the purpose of the verse of striking the usurers with the Satan’s impact is not dementia of usurers, but is to depict their rising that is in opposite direction to the nature of human (faṭrah) and will change their mind and cause to their downward move.
    Keywords: khabṭ, Mass, dementia, Usury, Nature, the Verse of Satan’s Mass
  • زینب براتی*
    در خصال صدوق روایتی به امام صادق† نسبت داده شده که درون مایه آن نفی برخی از خصلت ها همچون جنون، جذام، برص، ابنه و... از شیعیان است حال آن که برخی از این ویژگی ها در شیعیان وجود دارد و مشاهده اینگونه احادیث باعث ایجاد یاس و ناامیدی این قشر از شیعیان و شبهه پراکنی دشمنان اسلام و شیعیان شده است، واکاوی سندی این حدیث بیانگر مخدوش بودن آن است، دو نفر از راویان حدیث ضعیف می باشد و صحابی معصوم نیز از سند حذف شده و شرط اتصال سند در آن محقق نیست همچنین بررسی متنی حدیث در قالب تحلیل واژگان حدیث حاکی از معنایی متفاوت از فهم رایج آن است بعلاوه این حدیث با دسته ای از روایات متعارض بوده و با قرآن و عقل نیز سازگاری ندارد.
    کلید واژگان: اعفی, شیعتنا, جنون, جذام, برص, ابنه
  • آیت الله سیدمحمود هاشمی شاهرودی
    بحث اشتراط عقل در تعلق زکات در چهار جهت سامان یافته است:اول، اصل شرطیت عقل در تعلق زکات: مستند عمده آن روایات خاصه است که در این بحث ضمن بررسی دلالی و سندی آن ها، ناراسایی ادله جانبی از قبیل قصور مقتضی و روایت رفع قلم و روایت ملازمه بین زکات و صلوه در این خصوص اثبات کرده است.
    دوم، زکات غلات و مواشی مجنون: در این بحث، ضمن نقد نظر متاخرین، نظریه مشهور قدما تکمیل و تقویت شده که براساس آن، مقتضای عمومات تشریع، تعلق زکات به غلات و مواشی مجنون است.
    سوم، زکات مال التجاره مجنون: مقتضای عمومات و ادله خاصه نیز ثبوت زکات به نحو وجوب یا استحباب در مال التجاره مجنون است و از این جهت فرقی میان اموال مجنون و دیگر مکلفان نیست.
    چهارم، عاقل بودن مالک در تمام سال: در اینجا بحث، چهار قول نقل شده و ضمن ابطال سه قول نخست، قول چهارم اثبات شده است مبنی بر اینکه ملاک تعلق زکات، عاقل بودن مالک در زمان فعلیت یافتن تکلیف زکات با مرور یک سال است، نه عاقل بودن در تمام طول سال.
    در پایان آثار مترتب بر هریک از اقوال چهارگانه به تفصیل بیان شده است.
    کلید واژگان: زکات, عقل, جنون, غلات, مواشی, مال التجاره, مرور حول
    Sayed Mahmoud Hashemi Shahroudi
    The author discusses the condition of ration in paying alms for the property in four aspects. First he examines the necessity of ration in paying alms; he mainly refers to certain narrations, checking their reasoning and sources and proving inappropriateness of their minor reasoning on the subject. Second, discussing the alms of grains and cattlebelonging to a crazy person, he criticizes the opinion of later jurisprudents, and highlights and completes the idea of known former jurisprudents, who support paying alms for grains and cattle of a crazy person according to the basis of religion.Next, he suggests certain reasons to prove paying alms for the merchandise of a crazy person, being recommendatory or obligatory, and insists on the similarity between the merchandise of the crazy and other persons. Finally, the author brings four opinions, rejecting the first three and proving the other one. He signifies that the alms should be paid if the owner of merchandise is not crazy at the time when he is obliged to pay,not during one year. He then concludes and explains effects of each one of the four opinions.
  • آیت الله رضا استادی
    نویسنده در آغاز مقاله، فرض های مختلف عروض جنون بعد از ارتکاب جرم و قبل از اجرای مجازات را مطرح می کند؛ سپس به بیان آرای فقهای شیعه می پردازد که حاکی از اینست که بیشتر آنان عروض جنون را مانع از اجرای مجازات حد، قصاص و تعزیر نمی دانند. آنگاه ادله قول مشهور را که عبارت است از عمومات، اصل اولی، اجماع و روایات خاص، بررسی می کند و ضمن خدشه در این دلایل یا اطلاق آنها، در نهایت مجازات مجنون را در بعضی از فروض مسئله، خلاف احتیاط می داند.
    کلید واژگان: جنون, مجنون, دیوانه, مجازات, حد, قصاص, تعزیر
  • رضا استادی
    نویسنده در دو بخش به بررسی جایگاه جنون در میان عیوب موجب فسخ نکاح می پردازد. او در بخش اول به روایات و دلایل مشروعیت جواز فسخ نکاح از جانب زن به سبب جنون شوهر پرداخته و در بخش دوم، دلایل نقلی و غیر نقلی جواز فسخ نکاح از جانب شوهر را در فرض جنون زن بررسی کرده است و در نهایت به دلیل اطلاق روایات به این نتیجه می رسد که جنون زن یامرد، پیش از عقد یا پس از آن، قبل از آمیزش یا بعد از آن، در عقد دائم یا موقت، موجب حکم به جواز فسخ نکاح از جانب طرف دیگر است.
    کلید واژگان: جنون, دیوانگی, نکاج, ازدواج, عیوب, فسخ
  • عذرا مرادی
    اساس و مبنای مسئولیت پذیری انسان عقل است. آدمی به لحاظ بهره مندی از عنصر عقل، شایسته خطاب الهی و مستوجب پاداش و کیفراست. در تعلق احکام و واجبات شرعی و مسئولیتهای کیفری علاوه بر عقل، شرط بلوغ نیز لحاظ شده است. ادله بسیاری گواه این مطلب است؛ از جمله حدیث رفع قلم که به موجب آن کودکان در صورت ارتکاب هر جرمی مبرا از مسئولیت جزایی هستند تا زمانی که به بلوغ برسند. بنا بر این شخصی که به حد بلوغ شرعی رسیده، واجد مسئولیت کیفری است.
    کلید واژگان: رشد, بلوغ شرعی, عقل, جنون, سفاهت, مسئولیت کیفری, حدیث, رفع قلم
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال