جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "فرانقش متنی" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"
تکرار جستجوی کلیدواژه «فرانقش متنی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نظریه نقش گرای هلیدی، از مهم ترین نظریات زبان شناسی متن است که به شکل گیری زبان و بافت متن توجه دارد و اساس آن را سه فرانقش؛ اندیشگانی، بینافردی و متنی تشکیل می دهد. این نظریه، الگوی مناسبی جهت سبک شناسی گفتمان متن به شمار می رود و در پرتو آن می توان به مطالعه همه جنبه های سبک گفتمان نویسنده پی برد. پژوهش حاضر به روش تحلیلی و با رویکرد زبان شناسی نقش گرا، خطبه 42 نهج البلاغه را به منظور دست یابی به سبک گفتمان امام (ع) و درک عمیق تر ظرافت ها و ارزش های پنهان موجود در خطبه، بر مبنای دو فرانقش اندیشگانی و متنی مورد بررسی قرار داد و به این نتایج دست یافت که میزان استفاده امام (ع) از انواع فرایندها، هماهنگ با محتوای خطبه است و به دلیل مضمون خطبه که مربوط به امور ذهنی چون؛ اطاعت از هوای نفس و آرزوهای طولانی، شناساندن مهم ترین تفاوت میان دنیا و آخرت و... است، فرایند ذهنی (0.050) و رابطه ای (0.031.25) بیشترین نقش را در شکل دهی گفتمان خطبه دارند. از نظر فرانقش متنی هم امام (ع) با کاربرد عوامل ساختاری آغازگر مرکب (0.088)، نشاندار (0.075)، ساخت اطلاعاتی نو و کهنه (0.050) مفاهیم خطبه را گسترش داده و با به کارگیری شگردهای عوامل غیر ساختاری؛ انسجام دستوری (ارجاع و حذف)، پیوندی (ارتباط اضافی و سببی) و واژگانی (تکرار و با هم آیی)، سبب ایجاد ارتباط منسجم میان بندهای مختلف خطبه گشته است. در واقع امام (ع) سبک گفتمانی خطبه را با توجه به بافت موقعیتی و شناختی که نسبت به مخاطبانش داشته، بنا نهاده تا از غرور و غفلت و حس دنیاطلبی آنان بعد از پیروزی، جلوگیری کند.
کلید واژگان: نهج البلاغه, خطبه 42, نظریه نقش گرا, فرانقش اندیشگانی, فرانقش متنیHalliday’s systemic functional theory is one of the most important theories in text linguistics that cateres to formation of language and texture of text and forms. It is based on three meta functions: ideological, interpersonal and textual. This theory is considered a suitable model for the stylistics of text discourse and it can help to understand all aspects of author's discourse style. The present research was investigated with an analytical method and systemic functional linguistics approach on 42th sermon of Nahj al-Balagha based on the ideological and textual meta-functions in order to achieve the imam's discourse style and deeper understanding of the subtleties and hidden values in the sermon. The results showed that the extent to which imam uses all kinds of processes is in harmony with the content of sermon and because of the content of sermon, which is related to mental affairs such as following the passions and long wishes, and knowing the most important differences between this world and the hereafter. Mental processes (0.050) and relational processes (0.031.25) have the biggest role in shaping the discourse of the sermon. From the point of view of textual meta-function, imam has expanded the concepts of sermon using structural factors (composite initiator (0.088), mark (0.075), creating new and old information (0.050) and has created a coherent connection between different clauses of the sermon by applying techniques of non-structural factors, grammatical, relational and vocabulary coherence. In fact, imam has established discourse style of the sermon according to the situational context and his knowledge of the audience to prevent their pride and sense of worldliness after victory.
Keywords: Nahj al-Balagha, 42th sermon, systemic functional theory, ideational meta-function, textual meta-function -
نگاه از دریچه ی زبانشناسی به قرآن کریم افق های جدیدی را در مطالعات قرآنی گشوده است. نظریه مایکل هالیدی یکی از گرایش های زبانشناسی نقشگراست که در حال حاضر توجه زبانشناسان بسیاری را معطوف خود نموده، هالیدی برای اجزای مختلف کلام، فرانقش های سه گانه اندیشگانی، بینافردی و متنی را قائل شده و متناظر با آنها سه لایه معنایی را ساماندهی کرده است. هدف از این پژوهش بررسی تحلیل گفتمان دو سوره ی فلق و ناس در سطح فرانقش متنی- مبتنی بر نظریه نقشگرای هالیدی- است لذا با بررسی ساخت مبتدا- خبری و اطلاعی دو سوره فلق و ناس و استخراج عناصر و شگردهای ایجاد انسجام دریافتیم که سوره فلق و ناس به لحاظ گفتمان بر مبنای مکالمه و پرسش و پاسخ بوده و استفاده از مولفه های گفتمان مدار هالیدی-فرانقش متنی- در میان این دو سوره متفاوت از هم نبوده است، بلکه در انسجام متنشان ادات گوناگون و متنوعی موثر است که میزان بهره گیری از این شگردهای انسجامی (دستوری،لغوی یا معنایی) با هم متفاوت است. اولین و مهمترین عامل انسجام و همبستگی متن در هر دو سوره عناصر واژگانی و لغوی است و عنصر تکرار با وجوه مختلفش بیشترین بسامد را داراست.کلید واژگان: کلید واژه ها: مایکل هالیدی, زبانشناسی نقشگرا, فرانقش متنی, سوره فلق, سوره ناسTaking a linguistic perceptive on the Holy Qur'an has opened new horizons in Qur'anic studies. Michael Halliday's theory is an approach within functionalist linguistics that has currently drawn many linguists' attention. Halliday believes that different components of speech have three ideational, interpersonal and textual metafunctions, hence his attempt at regulating three corresponding semantic layers. The present research aims to analyze the discourse of Surah Al-Falaq and Surah Al-Nas at the level of textual metafunction based on Halliday's functionalist theory. Therefore, through studying the thematic and informative structures of Surah al-Falaq and Surah Al-Nas and extracting the elements and techniques used for creating cohesion, we found that the two surahs are, in terms of discourse, on the basis of conversation and question and answer, and the use of Halliday's discourse-based components, i.e. textual metafunction, does not vary across them, but in their textual cohesion a variety of devices are effective. In addition, the two surahs differ in terms of the degree of the utilization of these cohesive (grammatical, lexical, and semantic) devices. The first and the most important cohesive device in the texts of both surahs are verbal and lexical elements, and repetition, taking different forms, is the most frequently-used device.Keywords: Michael Halliday, functional linguistics, textual metafunction, Surah Al-Falaq, Surah al-Nas
-
نظریه نقش گرای هلیدی مبتنی بر سه سطح معنایی است که از آن ها به عنوان سه فرانقش اندیشگانی ،بینا فردی و متنی یاد می شود .در این پژوهش سعی بر آن است تا با روش توصیفی و تحلیلی، بند های آیات سوره همزه از منظر فرانقش متنی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داده است که بسامد آغاز گر نشاندار سبب برجسته سازی و القاء بهتر پیام به مخاطب و متناسب با فضای گفتمانی سوره است. هم چنین اطلاع نو در این سوره بیشترین بسامد را دارد؛ زیرا فضای سوره با نفرین و انذار و تهدید جمع آوری کنندگان مال و ثروت «الذی جمع مالا وعدده» و عیب جویان «ویل لکل همزه لمزه» است. انسجام دستوری و واژگانی و پیوندی موجب یکپارچگی متن شده و در ارتباط و تبادل منطقی با یکدیگر قرار دارند، که مخاطب را در فهم بهتر متن قرآن یاری می رسانند.کلید واژگان: قرآن, سوره همزه, هلیدی, زبان شناسی نقش گرا, فرانقش متنیThe systemic functional theory of Halliday is based on three levels of semantics, known as ideational, interpersonal, and textual. The present descriptive-analytical research aimed to study the clauses of ayahs of Surah Al-Humazah from the point of view of textual metafunction. The findings showed that the frequent use of marked theme has highlighted and better conveyed the message to the audience and this usage fits the discourse space of the surah in question. Furthermore, new information in this surah has the highest frequency because the surah makes use of curse, warning, and threatening of the accumulators of property and wealth ("who amasses wealth and counts it") as well as faultfinders ("Woe to every backbiter, slanderer"). Grammatical and lexical coherence and linking, which are in a logical exchange with each other, has made the text integrated, helping the readers to better understand the Qur'anic text.Keywords: the Qur'an, Surah Al-Humazah, Halliday, functional linguistics, textual metafunction
-
یکی از بهترین شیوه های جای گیری مطالب تعلیمی و انتزاعی در ذهن مخاطب، استفاده از نمودها و تجارب حسی است. در این شیوه ساختارهای فرعی و ملموس، در ارتباطی معنادار مکمل و تایید کننده مفاهیم تعلیمی و تجریدی مورد نظر هستند. بدین صورت که ساختارهای معنایی کوچک تر، بر اثر یک پیوستگی معنایی و جای گیری بر یک محور همنشینی در کنار یکدیگر، ساختاری بزرگتر را پایه ریزی می کنند. داستان های فرعی را که در بعضی سوره های قرآن، در کنار یک داستان اصلی ظهور یافته اند، می توان بر اساس همین شیوه، تحلیل و بررسی کرد. یکی از این سوره ها، سوره کهف است که در آن چهار داستان «اصحاب کهف، صاحب دو باغ، موسی(ع) و خضر، و ذوالقرنین» در کنار هم قرار گرفته اند. این داستان ها مستقل از هم بوده و مربوط به امت ها و اقوام مختلفی هستند که در فاصله زمانی بسیار دوری از هم زیسته اند. در همین راستا این نوشتار بر آن است تا دلائل و اسباب ادبی تجمع این چهار قصه در سوره واحد را بررسی و حلقه های اتصال و پیوند آنها را به تصویر بکشد. آنچه در نهایت حاصل شد این است که شماری اشتراکات در مباحث داستانی وجود دارد که باعث درهم تنیدگی و پیوند داستان های چهارگانه شده است. مانند اینکه بین مکان داستان های چهارگانه، ارتباط تسلسلی و صعودی وجود دارد و زمان نیز در سه داستان فرعی به تناسب همسویی با داستان محوری (اصحاب کهف) مدخلیت دارد. همچنین بیش از ده ارتباط محتوایی بین داستان ها بیان شده که از جمله آنها اشتمال قصص چهارگانه بر امری منکر، رکود و انتشار، فتنه، پوشش و حفاظ می باشد.کلید واژگان: قرآن, سوره همزه, هلیدی, زبان شناسی نقش گرا, فرانقش متنیOne of the best ways to make the audience learn educational and abstract content by heart is the use of sensory aspects and experiences. In this method, subordinate and tangible structures, in a meaningful relationship, complete and confirm the intended educational and abstract concepts. Thus, smaller semantic structures create larger structures because of a semantic coherence and a next-to-each-other placement on the syntagmatic axis. One can analyze, suing the same method, the Qur'anic subordinate stories that have emerged along with the main story in certain surahs. One of these surahs is Surah al-Kahf, in which four stories of "the Seven Sleepers, the Owner of Two Gardens, Mūsā (AS) and Khidr, and Dhul-Qarnayn" have come together. These stories are independent of each other and are related to different nations and communities living in distinct eras. The present paper thus seeks to investigate the literary reasons and tools of the compresence of these four stories in the same surah and to illustrate their connections. What was finally found as a result of this study is that there are a number of commonalities in the stories' topics that have intertwined and connected the four stories. The common points include that the connection among the locations of the quadruple stories is sequential and ascensional. Furthermore, time, in the three subordinate stories, is aligned with the central story (the Seven Sleepers). There are also more than ten content connections between the stories, including the stories' inclusion of a wrong deed, stagnation and dissemination, trial, clothing and protection.Keywords: Characterization, scenery, semantic coordination, Surah al-Khaf
-
بی شک نهج البلاغه امیرمومنان علی(ع) با وجود خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار خود به حق می تواند کتاب راه زندگی بشر باشد و این امر دلیل اهمیت تعمق و تدبر در آن است. از این رو، با عنایت به اهمیت به کارگیری نظریات علمی در فهم بهتر متن نهج البلاغه، این پژوهش به تحلیل خطبه جهاد براساس فرانقش متنی نظریه نظام مند نقش گرا از منظر ساختار آغازگری پرداخته است. ابتدا تمامی 99 بند آن تجزیه و بخش آغازگر و پایان بخش هر بند مشخص شد. نتایج این بررسی ها نشان داد 70 درصد از بندهای این خطبه با آغازگر مرکب شروع شده و این انتخاب به ایجاد پیوستگی در متن کمک کرده است، به طوری که انتخاب آغازگر در چند بند مبین حفظ و یا امتداد موضوع بوده و در مواردی نیز به کارگیری آغازگری خاص، زمینه فهم و تفسیر بند یا بندهای بعدی را فراهم نموده است. نقش برخی آغازگرها نیز در مشخص کردن مرز بخش های مختلف خطبه و حرکت از یک موضوع به موضوع دیگر بارز است. علاوه بر این موارد، مشخص شد آن حضرت در این خطبه در برخی از بندها از آغازگری استفاده کرده که از دید ایشان می توانسته است نقطه ی شروعی ماندگار، مفید و مهم از پیام باشد. یافته های این پژوهش می تواند دلیلی مستند بر سخنوری بی همتای علی(ع) باشد.
کلید واژگان: نظریه نظام مند نقش گرا, فرانقش متنی, ساختار آغازگری, پایان بخش
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.