جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "فواصل" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"
تکرار جستجوی کلیدواژه «فواصل» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نشریه قرآن پژوهی خاورشناسان (قرآن و مستشرقان)، سال نوزدهم شماره 1 (پیاپی 36، بهار و تابستان 1403)، صص 239 -266از مباحث مهم در علوم قرآنی و تفسیر، بحث تناسب آیات در سوره هاست. موضوع تناسب آیات توسط بسیاری از خاورشناسان مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است که اغلب آنها قائل به عدم تناسب آیات سوره های قرآن هستند. تئودور نولدکه، در کتاب «تاریخ قرآن» از قائلان به این ادعا بوده و به صورت گسترده به این موضوع پرداخته است. شاخصه های عدم تناسب آیات براساس دیدگاه نولدکه و نقد و بررسی آنها مهم ترین مسائلی است که سبب نگارش مقاله حاضر شده است. در این نوشتار سعی شده است که با روش توصیفی تحلیلی شاخصه های عدم تناسب آیات براساس دیدگاه نولدکه تبیین و مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. نتیجه اینکه شاخصه های عدم تناسب در دیدگاه نولدکه در دو عرصه ساختاری و محتوایی نمود دارد. اختلاف و تفاوت در طول آیات، اسلوب، فواصل، سیاق و اختلاف در مضامین آیات در این دو عرصه جای دارند. نتیجه ارزیابی شاخصه های مذکور حاکی از این است که اختلاف در اسلوب از ممیزات قرآن کریم بوده که با هدف تاثیر بر نفوس انسانی است. اختلاف در فواصل و سیاق آیات نیز نتیجه متابعت از معناست و اختلاف در طول آیات براساس حال مخاطبان است. همچنین اختلاف در مضامین بیانگر روش ویژه قرآن در بیان مفاهیم و آموزه ها به شکل ترکیبی ومزجی است.کلید واژگان: قرآن کریم, تناسب آیات, سیاق, فواصل, مضامین, نولدکهThe Qur’an from Orientalists Point of View Qur’an and Orientalists, Volume:19 Issue: 1, 2024, PP 239 -266One of the pivotal topics in Quranic studies and exegesis is the coherence of verses within the surahs. Numerous orientalists have scrutinized and assessed this matter, with the majority asserting that the verses within Quranic surahs exhibit a lack of coherence. Theodor Noldeke, in his work “History of the Quran,” is a notable advocate of this viewpoint and has extensively discussed the issue. The criteria posited by Noldeke regarding the perceived incoherence of verses, along with the critiques and evaluations of these criteria, constitute the primary focus of the present article. This study endeavors, employing a descriptive-analytical approach, to elucidate and critically appraise Noldeke’s criteria concerning the lack of coherence in Quranic verses. The conclusion drawn is that Noldeke’s criteria for incoherence are evident in both structural and content-related dimensions. Variations in verse length, style, rhyme, context, and inconsistencies in the verses’ content are categorized within these two dimensions. An assessment of these criteria reveals that stylistic variations serve as a distinctive characteristic of the Quran, with the intention of affecting human consciousness. The differences in rhyme and context arise from a commitment to meaning, while variations in verse length correspond to the condition of the audience. Furthermore, discrepancies in content illustrate the Quran’s unique approach to presenting concepts and teachings in a manner that is both mixed and integrated.Keywords: Holy Quran, Coherence Of Verses, Context, Rhyme, Contents, Noldeke
-
یکی از شیوه های ایجاد جذابیت و بلاغت برای کلام ایجاد تناسب در آن است. در قرآن کریم هم از این شیوه به نحو گسترده و تاثیرگذاری بهره جسته است. یکی از انواع تناسب که می توان کاربرد گسترده آن را در قرآن دید ایجاد هم آهنگی و تناسب در فواصل آیات است. بااین حال، همواره در سوره های قرآن تناسب فاصله ها مراعات نمی شود. هرجا در قرآن هم آهنگی و تناسب فاصله ها با قواعد و هنجار های لفظی و ادبی آن ها در تضاد بوده، ساختارشکنی روی داده، و فراهنجاری هایی ارایه شده که بر بلاغت و جذابیت سخن افزوده است. از جمله گونه های تغییرات و ساختارشکنی های ادبی، بلاغی و واژگانی قرآن که در فواصل قرآنی هم دیده می شود حذف حرف و کلمه است. این قبیل حذف های قرآن از سده اول هجری مورد گفتگوی ادیبان، مفسران و قرآن پژوهان بوده است. در مطالعه حاضر بنا داریم تفاسیر و کتب علوم قرآن تا سده 13ق را که به اسلوب حذف در فواصل آیات پرداخته اند بازشناسیم و سیر تحول نگرش ها به اسلوب حذف را در آنان بازکاویم. بنا ست از این دیدگاه دفاع کنیم که نگرش ها به اسلوب حذف در این آثار، با توجه به خصوصیات و ویژگی های مشترک در تحلیل و روش تفسیری در دو مرحله کلان قابل دسته بندی است: مرحله تکوین (تا پیش از سده 8ق)، و مرحله توسعه؛ هم چنان که بنا داریم در ضمن این مرور، نگرش ها به کاربرد این اسلوب در قرآن را نیز با نگاهی انتقادی بازخوانیم.
کلید واژگان: اسلوب حذف, فواصل, فاصله قرآنیOne of the ways to create charm and eloquence for words is to create proportion in it. In the Holy Qurʾān, this method has been widely and effectively applied. One of the types of proportionality that can be seen widely used in the Qurʾān is to create harmony and proportionality in the intervals of the verses. However, in the suras of the Qurʾān, the proportionality of the final words is not always respected. Wherever in the Qurʾān, the harmony and appropriateness of intervals are in conflict with their verbal and literary rules and norms, deconstruction has occurred, and extra-normatives have been presented that add to the eloquence and charm of the speech. Among the types of literary, rhetorical and lexical changes and deconstructions of the Qurʾān that can be seen in the Qur'anic intervals is the deletion of letters and words. Such deletions from the Qurʾān have been discussed by writers, commentators and Qurʾān scholars since the first century of Hijra. In the present study, we intend to recognize the interpretations and books about the Qurʾān up to the 13th century AH that dealt with the style of deletion in the intervals of the verses, and to investigate the evolution of attitudes towards the style of deletion in them. We want to defend this theory that the attitudes towards the style of delition in these works can be categorized into two major stages according to the characteristics and common features in the analysis and interpretation method the formation stage (before the 8th century AH), and the development stage; Also, we intend to reunderstand the attitudes towards the application of this style in the Qurʾān from a critical viewpoint during both periods of developments.
Keywords: Elimination style, al-Fawāṣil, Quranic interval -
اسلوب روایت به شیوه بیان، تدبر و تمهیدی است که نویسنده در بیان یا نوشتن داستان از آن بهره میجوید. هر داستان بنا به تفاوت نگرشی نویسنده شیوه خاصی را برگزیده و آن را دنبال خواهد کرد. در بررسی داستانهای قرآنی، اسلوبی که به کار رفته به معنای تالیف سخن و اختیار الفاظ است که این اسلوب منحصری است که نه شعری و نه صورت نثری دارد. داستان قرآن در اسلوب روایی خود بهرهگیری هوشیارانه از عناصر داستان داشته به طوری که در عین دوری از غلطیدن در اوهام و خیالات داستانهای بشری، حاوی مضامین بلند فطری و طرح داستان و عناصر مهمی چون گفتگو، شخصیتپردازی و...، مانایی عصری مضامین قرآن، خلق اسلوبهای جدید داستانپردازی، فاصلهگذاری و پرورش نوعی تخیل هنرمندانه و بالاخره تکرار محتوای داستان در زوایایدید مختلف از اصلیترین جنبههای روایی قرآن میباشد. بسیاری از داستانهای قرآنی، شروعش از نقل و در زمانی زنده و حاضر و سپس بازگشت داستان به انواعی از داستان کامل در عین حال متداخل از نظر موضوع و درونمایه با طرحی زیبا، در زمانی پیچیده و مجددا بازگشت به زمان نقل اولیه با استفاده از همه عناصر داستانپردازی از بدایع قرآن میباشد. شگردهای تربیتی در غالب داستانهای قرآنی، بزرگترین ارمغان ساختارگرایی در حوزه نظریه ادبی به شمار می آید. در این پژوهش با بررسی سه مولفه ایجاز و تفصیل، فواصل و تکرار این نکته حاصل خواهد شد که داستانهای قرآنی در کنار جنبه های تربیتیاش، جنبه های هنری آن نیز به وجه احسن بازگو شده است.
کلید واژگان: ایجاز, فواصل, تکرار, داستان, اسلوب روایی
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.