جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مشیت » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »
تکرار جستجوی کلیدواژه «مشیت» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
در برخی روایات، برای دوره آخرالزمان، تعابیری همسو شده است. گزارش مرحوم صفار و کلینی از آن جمله است که فهم معنای دقیق آن مستلزم توجه به برخی نکات است. بر این اساس در این مقاله به بررسی و تحلیل سندی، لغوی و معانی این گزارش و به طور ویژه معنای لفظ خروج حضرت حجت# با مشیت الهی میپردازیم. روایت مذکور با توجه به شرح حال راویان دارای دو طریق سندی موثق یا لااقل حسن است. علاوه بر این، تکرار آن در کتابهای متقدم و متاخر و عدم مخالفت محتوای آن با قرآن و سنت، اطمینان بر صدور این روایت از امام معصوم^ را تقویت میکند. مقاله پیش رو با روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای سامان یافته است. یافتهها نشان میدهد ایمه در انتخاب الفاظ و انتقال معنا دقت داشتند. از این رو واژهی به کار رفته در این روایت (خروج) با الفاظ «ظهور و قیام» تفاوت دارد، بدین صورت که ظهور آن حضرت، به خلاف خروج، امری دفعی است. همچنین میتوان بین ظهور و خروج به عنوان یک امر الهی و قیام به عنوان امر اجتماعی و فرآیند ظهور فرق گذاشت. فرق دیگر این است که واژه خروج به طور خاص با «مشیت الهی» پیوند خورده است؛ یعنی زمان ظهور، به اراده تکوینی خداوند تعیین و تقدیر میشود، سپس فرمان ظهور از جانب پروردگار به حضرت حجت صادر میگردد که این امر و فرمان الهی، خود، مصداق اراده تشریعی پروردگار است. بر این اساس میشود گفت، هم اصل ظهور و هم زمان آن فقط به اراده خداوند واقع میشود.
کلید واژگان: خروج, ظهور, قیام, مشیت, کلینی, صفار, امام مهدیIn some Hadiths, there are a few aligned phrases describing the era of "the End of Time". The reports of the late Ṣaffār and Kulaynī are such that understanding their exact meanings requires paying more attention to some points. Based on this, in this paper, we will examine and analyze the document, vocabulary, and meanings of this narration, especially the meaning of the word "خاج " (the rising of Imam Mahdi by the will of Allah). According to the chain of transmitters, the mentioned Hadith has two authentic or at least acceptable sources. In addition, some factors such as its repetition in the earlier sources and later books and also the non-contradiction of its content with the Qur'an and the Sunnah, strengthen the certainty of issuing this narration from the side of the infallible Imams.
The present article is written by the descriptive-analytical method and using library resources. Studies have tended to show that the Imams were careful to choose the proper words for conveying the meaning; therefore, the word (خاوج) Arising used in this narration is different from two words Appearance and Uprising, in such a way that the appearance of Imam Mahdi (pbuh), unlike his arising, is a rapid thing. It is also possible to distinguish between the Imam’s appearance and arising (as the divine subject) with his uprising (as a social matter). Another difference is that the word (خاوج) Arising is specifically linked to “divine providence” i.e. the time of Appearance is determined by God’s existential will. Then Allah orders the Imam for the appearance, and this order is an example of God’s legislative will. Based on this, it can be said that both the appearance of the Imam and the time of Appearance will happen only by Allah’s will.Keywords: the arising, the appearance, the uprising, providence, Kulaynī, Ṣaffār, Imam Mahdi (pbuh) -
آموزه بداء یکی از اختصاصات کلامی و وجوه تمایز شیعه امامیه از سایر مسلمانان است. منشا قرآنی باور به این آموزه، مواجهه عقیدتی و عملی پیامبر اکرم k با یهود است. یهودیان معتقد به بسته بودن دست خدا در تدبیر کاینات پس از خلقت بودند، اما پیامبر بر اساس آیات قرآن به بساطت دست الاهی در امور عالم قایل بوده است. امامان j نیز با مطرح کردن معارف توحیدی و تاکید بر «خروج عن الحدین» (حد تعطیل و تشبیه) و پیش کشیدن آموزه بداء، شیعیان را از درافتادن به ورطه تعطیل نقش خداوند در عالم بازداشتند. آموزه بداء، که مشابه نسخ در شرایع پیش از اسلام است، با استناد به آیات قرآن در میان شیعیان مطرح شد و گسترش یافت. این عقیده دو نقش کاربردی عقیدتی و رفتاری برای باورمندان در پی دارد. نقش کاربردی تصحیح اعتقاد توحیدی آموزه بداء از حیث تاکید بر فاعل مایشاء بودن مستمر خدا در عالم هستی، راه نیافتن تغییر در علم الاهی و شناخت تنوع قضا و قدر الاهی در خور توجه است. نقش کاربردی باور به این آموزه در عملکرد انسان نیز در باور به حاکم نبودن جبر در عالم هستی و نقش چشمگیر عقاید و رفتار انسان در تغییر قضا و قدر الاهی ریشه دارد، به طوری که تصحیح عقاید و طی طریق هدایت و انجام دادن اعمال صالح را در تغییر مقدرات الاهی خویش موثر می بیند؛ بیشترین انگیزه را در خودسازی برای ترک عقاید باطل و اعمال ناپسند در انسان ایجاد می کند و موجب نقش آفرینی وی در امور دنیوی و اخروی می شود.
کلید واژگان: بداء, مشیت, اراده الاهی, قضا و قدر, عملکرد انسان, عقیده و عمل صالحThe doctrine of Badāʼ (alteration in the divine will) is one of the theological characteristics and distinguishing features of Imami Shiites. The Qurānic origin of believing in this doctrine is the ideological and practical confrontation of the Holy Prophet (Ṣ) with the Jews. The Jews believed in the closure of God's hand in the planning of the universe after creation, but the Prophet (Ṣ), according to the verses of the Qur'an, believed in God's free hand in running the affairs of the universe. The Imams (AS) also prevented the Shias from falling into the abyss of denying the role of God in the world by introducing monotheistic teachings and emphasizing "the departure from the two limits" (the limit of denial and similitude) and suggesting the doctrine of Badāʼ. This belief, which is similar to the abrogation in pre-Islamic religions, was introduced and spread among the Shias by quoting verses from the Qur'an. The belief has two practical-ideological and behavioral roles for believers. The practical role is noteworthy in terms of emphasizing that God is absolutely and always free hand in running the universe, understanding that there is no way to change the divine knowledge, and recognizing the diversity of Qaḍā (divine decree) and Qadar (predestination). The practical role of believing in this doctrine in human performance is also rooted in the belief in non-rule of determinism in the universe and the significant role of human beliefs and behavior in changing divine destiny, so that man considers correcting beliefs, following the path of guidance and performing righteous deeds to be influential in changing divine destinies. Furthermore, the practical role creates the greatest motivation in humans for self-purification in order to abandon false beliefs and bad deeds and causes them to play a role in worldly and otherworldly affairs.
Keywords: Badāʼ, providence, Divine Will, Qaḍā, Qadar, human performance, Righteous Belief, Action -
واژه ها همواره در بافت های کاربردی خود، با یکدیگر ترکیب شده و عبارت های مختلفی می سازند؛ این ترکیب و ارتباط، در هیچ زبانی، تصادفی و بدون قاعده نیست و روابط معناداری میان واحد های هر زبان حاکم است. در قرآن کریم نیز، کاربرد هر واژه در آیات، حکیمانه و هدفمند است و با کنکاش و بررسی ارتباط واژه ها با یکدیگر، می توان مفهوم هر واژه را در ارتباط با دیگر واژگان و در یک نظام معنایی تعیین نمود. تحقیق حاضر، در نظر دارد تا با کاربست نظریه شبکه معنایی در مطالعات قرآنی - با نگاهی به حوزه معنایی قوانین الهی در قرآن - گامی مهم در جهت شناخت مفاهیم قرآنی و درک روابط معنایی میان واژگان این کتاب حکیم بردارد. بدین منظور نگرشی ساخت گرایانه به متن قرآن داشته و از تلفیقی از مکتب بن آلمان ها و روابط بینامتنی استفاده نموده است. در این راستا پس از انتخاب موضوع و واژگان کلیدی آن، ابتدا تمامی آیات مربوط به هر یک از واژگان کلیدی، جمع آوری می شود. پس ازآن، «مولفه های معنایی» واژگان کلیدی ارزیابی می گردند. در مرحله بعد، «میدان معناشناسی» هر واژه تعیین شده و کلمات مرتبط با مفهوم کانونی میدان از طریق نمودارها و جداول دادگانی که در آنها تقابل و ارتباط میان واژگان نشان داده می شود، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. درنهایت، با مقایسه ارتباطات میدان های معنا شناسی، «شبکه معنایی» ترسیم می شود. با این کار، هر واژه با تمام ابعاد معنایی خود ظاهر شده و ارتباطات متعدد واژگان در یک مجموعه کلی مورد بررسی قرار می گیرد و بدین ترتیب، معنای هر واژه در بافت کاربردی خود، معین می شود.کلید واژگان: قرآن, معناشناسی, سنن الهی, قانون مندی, اراده, مشیت, امرWords always combine in their own applications and make different phrases; this combination and association is not in any language, random or Irregular, and there are meaningful relationships between the units of language. In addition, the use of each word in the verses is wise and purposeful, and by examining the relationship between the Quranic words, one can determine the meaning of each word in relation to other words and in a semantic system. The present study intends to use the semantic theory in Qur'anic studies to look at the semantic domain of divine laws in the Quran - an important step in understanding the Qur'anic concepts and understanding the semantic relations between the words of this holy book. For this purpose, there is a structuralist approach to the text of the Qur'an and has used the combination of the Bonn semantic school and intertextual relations. In this regard, after selecting the subject and its key words, first all the verses associated with each of the key words are collected. Subsequently, the "semantic components" of the key words are evaluated. In the next step, the "semantic field" of each word is defined and the words associated with the concept of the focal area of the field are analyzed through the diagrams and tables in which the opposition and the relationship between words are shown. Finally, by comparing the connections of semantic fields, the semantic network is mapped. By doing this, each word appears with all its semantic dimensions, and the various terms of the vocabulary are examined in a set of terms, thus defining the meaning of each word in its applied context.Keywords: Quran, Semantics, Divine rules, legislation, Amr, Mashyyat, Iradih
-
تعلیقات علی بن محمد عاملی (سده یازدهم) بر یازده حدیث از توحید صدوق، کافی و کتابهای دیگر در این گفتار ارائه شده است. این تعلیقات، که از کتاب «الدر المنثور فی الماثور و غیر الماثور» عاملی برگزیده شده، در موضوع هایی است مانند: بداء، استطاعت، قدریه، نفی جبر و تفویض، امر بین الامرین، حدیث تردد، مشیت الهی، رساله امام هادی7 در نفی جبر و تفویض. شرح حال مختصری از عاملی در آغاز مقاله امده است.کلید واژگان: عاملی, علی بن محمد, الدر المنثور فی الماثور و غیر الماثور (کتاب), بداء, حدیث تردد, تفویض, امر بین الامرین, قدریه, مشیت, امام هادی7, رساله در نفی جبر و تفویضthe commnetries of Ali ibn Muhammad Amili (17th century) have been written on the 11 traditions from Touhid Sadouq, Kafi and other books like them. These commentaries which are selected from the book al-Dur al-Manthur fi al-Mathur va Ghayr al-Mathur by Amili, are about some topics like Bida, Istita, Qadriya, .. . a brief biography of Amili has been offered at the beginning.
-
استطاعت، از مهم ترین مشخصه های اختیارساز انسان هاست که جریان های کلامی معتقد به اختیار آدمی، بر اساس چارچوب و نظام فکری خویش، دستی در تبیین و توضیح آن داشته اند . اهل حدیث بر اساس نگرش جبرگرایانه شان منکر این آموزه بودند و در مقابل، معتزلیان به شدت بر اعتقاد به آن پای می فشردند . امامیان اما، از همان آغاز بر اساس نظام عدل الاهی و در چارچوب حاکمیت مشیت خداوند از یک سو و پذیرش اراده و آزادی انسان از سوی دیگر، در تبیین استطاعت کوشیدند . مجموعه تحقیقات نشان می دهد که در نظر اندیشمندان امامیه نخستین، استطاعت ناظر به مقام تحقق فعل خارجی دانسته می شد و طبعا ایده انحصاری امر بین الامرین این گروه، به سادگی می توانست تبیینی درخور از تلقی امامیه در این بحث ارایه کند . با این همه، در کوفه سده دوم چند تبیین مختلف از این بحث ارایه شد که جملگی به رغم آن که در جان مایه اصول با هم مشترک اند، اختلافاتی نیز با یک دیگر دارند .کلید واژگان: مدرسه کلامی کوفه, استطاعت قبل الفعل, استطاعت مع الفعل, اراده, مشیت, فعل
-
اراده در انسان همراه با تصور، تصدیق و تغییرات نفسانی، حادث می شود. مسلما این اراده، سزاوار ذات واجب الوجودی خداوند، نیست. از سوی دیگر، می دانیم ذات باری تعالی از ازل متصف به جمیع صفات کمالی است. اراده نیز از صفات کمال است و بنابراین، عقلا ذات باری تعالی نمی تواند خالی از این کمال ازلی باشد. لذا ملاصدرا در همه آثار فلسفی خود، اراده را از صفات ذاتی و همان علم، شوق و ابتهاج خداوند به نظام اصلح می داند. اما ظاهر روایات، با رد اراده ذاتی و وحدت آن با علم، تاکید دارند اراده خداوند صفتی حادث و همان احداث و فعل اوست. صدرا برای رفع تقابل میان دیدگاه عقل و روایات، در موضعی از شرحش بر اصول کافی، ضمن تاکید بر اراده ازلی و عینیت آن با علم، اراده حادث را نیز پذیرفته و قائل است اراده نیز مانند علم دارای مراتب است که بالاترین مرتبه آن اراده ازلی اجمالی و پایین ترین مرتبه آن اراده تفصیلی یا همان اراده حادث است. اما این دیدگاه با توجه به شدت تاکید روایات بر نفی اراده ازلی و عدم عینیت آن با علم، چندان راهگشا نیست. در این مقاله پس از گزارش آراء صدرا و مضامین روایات، برای حل این تقابل، پیشنهاد می شود، اراده ازلی خداوند را می توان به معنای قدرت بر اراده دانست. و اراده حادث مورد تاکید در روایات را به معنای ظهور و فعلیت آن به حساب آورد. لذا خداوند از ازل اراده دارد؛ اما از ازل اراده نمی کند. تاکید روایات بر حدوث اراده، ناظر به مقام اراده کردن خداوند است که با تحقق آن، فعل ضروری می شود و زاید بر ذات است. به همین دلیل موجب تغییر در ذات الهی نخواهد شد.
کلید واژگان: اراده فعلی, ارده ذاتی, مشیت, صفات فعل, ملاصدرا, علم الهی, شوق, ابتهاجWill occurs in man along with imagination, affirmation and spiritual changes. This kind of will definitely is not apt forthe necessarily existent nature ofGod. On the other hand, all the qualities of perfection have been attributed to the Supreme Essencesince the pre-time eternity. Will is among the attributes of perfection too; therefore, the Supreme Essence rationally cannot be devoid of this eternal perfection. Hence, MullaSadra considers will one of the inherent attributes of God and the very knowledge, enthusiasm and delight of God for the most befitting system in all his philosophical works. But apparentlyrejecting inherent will and its unity with knowledge, narrations stress that God's will is an acquired attribute and His creation and action. To obviate the discrepancy between the perspective of intellect and that ofnarrations,Sadra affirmscreated will and believes that, like knowledge, will is of various degrees and its highest degree is the undifferentiated primordial will and its lowest level is the differentiated will or the very acquired willwhile stressing primordial will and its identicalitywith knowledge. However, considering the strong emphasis narrations place on rejecting primordial will and its lack of identicalitywith knowledge, this view is not very expedient. Following a review of Sadras views and the implications of narrations aimed at resolving the above-mentioned discrepancy,this paper suggests thatprimordial will can denote controlover will. And the acquired will emphasizedin narrationsis its manifestationand realization. Therefore, God has enjoyed will since the pre-time eternity. The emphasis of narrations on the acquisition ofwillindicates Gods using will power the fulfillment of whichnecessitates action and is unnecessary for His essence. That's why it will not lead to any change in the Divine essence.
Keywords: action will, inherent sesame, providence, attributes of action, MullaSadra, Divine knowledge, enthusiasm, delight -
در میان صفات خدا، بحث از «اراده»، از دیرباز، مورد توجه و عنایت فیلسوفان و اندیشمندان قرار گرفته است. در این میان، ملاصدرا به عینیت صفات با ذات و همچنین وحدت صفات با یکدیگر قائل شده است و حق تعالی را چه در مرتبه ذات و چه در مرتبه فعل، مرید می داند و با استناد به براهینی مانند برهان «صدیقین» و برهان «بسیط الحقیقه» به اثبات این مسئله می پردازد. از منظر معناشناسی، او معتقد است اراده خداوند، همان علم او به نظام احسن است که عین ذات او و عین داعی است. برخلاف صدرالمتالهین، علامه طباطبایی اراده را تنها صفت فعل دانسته و برگرداندن آن به علم را صحیح نمی داند. وی از طریق لوازم فعل، اراده را برای خداوند اثبات می کند. با وجود این، در بحث «مشیت»، هر دو فیلسوف، خداوند را چه در مقام ذات و چه در مقام فعل دارای مشیت می دانند و قائل به مشیت تکوینی و تشریعی حق تعالی هستند.
کلید واژگان: اراده, مشیت, علم, داعی, صفات ذات, صفات فعل -
یکی از مباحث مهمی که از دیرباز و از دوران باستان در حکمت الهی و فلسفه و عرفان اسلامی مورد توجه متفکران، فلاسفه و عرفا بوده است، تطابق عوالم تکوینی با عوالم انسانی و یا به عبارتی انطباق عالم اکبر و عالم اصغر و به تعبیر دیگر عالم تکوین و عالم تشریع، و سرانجام تطبیق انسان کلی با هستی است. این مساله در فرازهای مختلف دعای سحر آمده و مفسران معاصر در شرح این دعا به این موضوع اشاراتی کرده اند. نگارنده سعی کرده تا این مساله را با نگاهی نو مورد بحث قرار دهد و نتایج حاصل از این مباحث را نقد و بررسی و تحلیل کند، و توجیه عقلی نظریه همبستگی علم ازلی الهی را با هستی و آفرینش بیان کرده و برداشت خود را از آن ارائه دهد.کلید واژگان: مشیت, علم عنائی, قضا, قدر و سر قدرOne of the important philosophical and mystical problems which is considered by Islamic philosophers and Gnostics is the correspondence between ontological worlds and human domains, in other words, the question whether there is a kind of correspondence between the universal man and the universe and between macrocosm and microcosm. This subject has been discussed in detail in Mohammad Qasim Khalkhalis book named "Exposition of Duae Sahar", which is the most complete interpretation of this Dua. The author of this article attempts to consider this doctrine from a new point of view.Keywords: Divine decree, Divine will, Mystery of predestination, Predestination, Providential knowledge
-
عفو و مغفرت خداوند مبتنی بر صفات کمال الهی است. مقاله حاضر با استفاده از اصول کلامی امامیه، مبانی عفو الهی را مورد بررسی قرار داده، کارکردهای این مبانی در مسئله عفو الهی و نیز نسبت آنها با یکدیگر جهت تحقق عفو الهی را تبیین نموده است. بر اساس یافته های این مقاله، محبت، حکمت، رحمت، عدالت، علم، فضل، مالکیت و مشیت، از مهم ترین مبانی عفو الهی به شمار می رود. «حکمت»، حاکم بر رحمت، فضل و مشیت الهی است؛ هرچند، خود، برآمده از علم مطلق خداوند است. همچنین، «رحمت»، زیربنایی ترین مبنای عفو الهی است؛ گرچه خود، ریشه در محبت ویژه الهی نسبت به بندگان مستحق عفو دارد.کلید واژگان: عفو الهی, حب, حلم, حکمت, رحمت, علم, عدالت, فضل, مالکیت, مشیت
-
بداء به معنای آغاز و ظهور رای امری است که اصل همه ادیان الهی است و بر آن اساس خداوند را به قدرت، سلطنت، اختیار، صاحب امر بودن، و مالکیت تام توصیف کردند.
احادیثی در باب عظمت و اهمیت بداء ذکر شده است. بدای خداوند در این است که او در کارهای خویش آزاد است و هیچ اضطرار و لزومی برای خداوند نیست، مشیت و رای و امر او حادث است و تحت سلطنت و اقتدار اوست. ابقای موجودات و افنای آنها نیز برای خداوند هیچ لزوم و اضطراری ندارد و او می تواند امری را مشیت کند، آن را از بین ببرد و امر دیگری جای آن قرار دهد و این ناشی از حریت و سلطنت خداست.
بر اساس احادیث، بداء مسبوق به علم است. علامه نمازی شاهرودی معتقد است بداء در علم مکنون خدا راه ندارد و در علم محمول غیرحتمی خداست.
اثبات بداء برای خدا، رد دیدگاه علوم بشری است که نظام موجود را بر اساس نظام علی و معلولی، نظام تام و اتم می دانند که در آن هیچ تغییر و تبدیلی امکان ندارد.
کلید واژگان: نمازی شاهرودی علی, بداء, آراء و نظریه ها, علم خدا, مشیت, مشیت ازلی, علیت نظام تام امکانی, احادیثBeda means advent of an order which is the base of all religions and according to that God is defined to possess Power, Rulership, Will, Some traditions have been mentioned regarding the greatness and significance of Beda. It means God is free in His works and there is no must for God, His Will and Desire will appear under His power. He can desire something to happen and it will happen.Allameh Shahroodi believed Beda could not be traced in Gods hidden Knowledge and is from Gods Potential and possible not fixed Knowledge. Proving Beda leads to declining this idea that the existing Cause and Effect system of the world is fixed and unchangeable -
درباره اینکه اراده از صفات فعل یا صفات ذات خداست، میان دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد. قول مشهور این است که اراده از صفات ذات است. کلینی، مفید، قاضی سعید، مجلسی و طباطبایی اراده را از صفات فعل خدا، شمرده اند. ضابطه کلینی درباره صفات فعل و ذات «اتصاف و عدم اتصاف به ضد وجودی» است. این ضابطه را قاضی سعید قمی مورد اشکال قرار داده است. حدوث و قدم نیز در ضابطه صفات ذات و فعل، مطرح شده است. نمونه صفاتی که در کتاب التوحید کافی به عنوان صفات فعل مطرح شده اند، عبارت اند از: مشیت، اراده، غضب، رضا و سخط که در این پژوهش، روایات مربوط به اراده و مشیت بررسی شده است. مشیت در معنای اراده یا نزدیک به آن تعبیر شده است. مشیت حادث است و نمیتواند از صفات ذات باشد. ضابطه کلینی در تشخیص صفات ذات و صفات فعل، بیان و جایگاه اراده از دیدگاه متکلمان و فلاسفه، با تاکید بر ضابطه کلینی و علا مه مجلسی در شرح کافی، بررسی شده است.
کلید واژگان: صفات خدا, صفت ذات, صفت فعل, اراده, مشیت, ضد وجودیThere is a disagreement among the Muslim Philosophers inwhich wether "will" is an attribute of the "nature" or "acts" of the Almighty God. Mostly it is believed that it is one of the inherent attributes of God. But the well known Shia scholarsolaini, Mofid, Qazi saeid, Majlesi, and Tabatabai have considered "will" as an "act" of God. The criteria for such attributes have been "eternal existance" or "Creation". Some of the Divine attributes, that have been mentioned in "Kafi" as acts of God are Intention, will, wrath, satisfaction and anger. In this essay the traditions about the divine "intention" and "will" are studied and discussed. These two attributes are regarded as synonyms, or very similar. Divine's "Intention" ("will") occurs time to time; so it can not be an eternal and preexisting attribute of God. Again the criterion of Kolaini in recognition of the Divine preexisting attributes and acted attributes, and position. of "will" from the viewpoints of the Muslim philosophers and Theologists, according to the definitions and standards expressed by the scholars Kolaini and Allamah Majlesi, is explained.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.