به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مکاشفه » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »

تکرار جستجوی کلیدواژه «مکاشفه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • احسان نظری*، محمد میرزایی
    اسلام و مسیحیت هر یک، کتاب مقدس خود را در اوج و مملو از نکات بدیع می دانند که بشر را به نجات و سعادت راهنمایی می کند، هرچند مسیحیت کاتولیک و پروتستان امروزی کتاب مقدس را عاری از خطا نمی دانند و به مکاشفه بودن الفاظ قایل نیستند، بلکه حاوی پیامی هدایتگر می دانند که آن پیام، معصوم است و خطاهایش را مانع هدایتگری اش تلقی نمی کنند. به بیان دیگر، آنها کتاب مقدس را در کل مکاشفه می دانند و نه کل آن را. برخلاف الاهیات اسلامی، در مسیحیت وحی لفظی نداریم، بلکه آنها به خودآشکارسازی خدا از طریق عیسی مسیح قایل اند که از آن به «مکاشفه» تعبیر می کنند. در سنت مسیحی، عیسی مسیح معادل قرآن در اسلام قرار می گیرد و نه کتاب مقدس. به هر روی، اندیشمندان مسلمان و مسیحی برای منشا الهامی کتاب مقدس خود دلایلی را ذکر کرده اند؛ اعجاز، امی بودن پیامبر (ص)، سلامت قرآن از تناقض، تحدی، تفاوت سخن پیامبر با قرآن و ممکن نبودن تبدیل و جابه جایی حروف و کلمات قرآن، ادله وحیانی بودن آن است. در مقابل نیز، محقق شدن پیش گویی ها، دلالت آیات کتاب مقدس، یکپارچگی آن، تاثیر عظیم آن بر زندگی بشر، صداقت نویسندگان آن، والایی آموزه ها، قدرت شگفت آن، کامل بودن و فناناپذیری اش، ادله الهامی بودن کتاب مقدس است. این مقاله به روش مقایسه ای تحلیلی به استناد منابع کتاب خانه ای فراهم شده و با بیان اندیشه وحی در الاهیات اسلام و مکاشفه در الاهیات مسیحیت، به خواننده فرصت می دهد تا اندیشه وحی و الهام را در این دو دین پرطرفدار جهان ببیند و ادله شان را بسنجد.
    کلید واژگان: وحی, اسلام, مسیحیت, قرآن, کتاب مقدس, مکاشفه}
  • علی موحدیات عطار، محمد مهدی علیمردی، سید محمد روحانی *

    باور به دریافت کلام آسمانی به وسیله افرادی خاص و تاکید بر نقش هدایتگر این کلام برای انسان، یکی از آموزه های مشترک در بسیاری از ادیان، از جمله اسلام و آیین هندوست. براساس آموزه های هندو، برخی متون مقدس این آیین موسوم به شروتی، برگرفته از الهام و کلام آسمانی و ماورایی به شمار می آیند که به این آموزه آکاشه وانی می گویند. البته الهامی بودن این متون به معنی نزول اصوات و شنیدن آن به وسیله پیامبرانی برگزیده نیست؛ بلکه باور بر این است که بر اثر سیر و سلوک معنوی و خلوص روح عارفانی واصل و بصیر، که به آنها ریشی می گویند، آنان کلام آسمانی را که از سرچشمه الهی متجلی شده، همچون انعکاس نور حق در آینه روحشان می بینند و سپس آن کلام را در زبان الهی سنسکریت در اختیار دیگران قرار می دهند. البته با وجود این وجه شباهت میان مفهوم وحی و آکاشه وانی، نبود آموزه بعثت انبیا همچون ادیان سامی در آیین هندو، آموزه آکاشه وانی را به کشف شهود عرفانی نزدیک می کند.

    کلید واژگان: وحی, الهام, پیامبر, مکاشفه, عارف, فنا, آکاشه وانی, شروتی, ریشی}
    Ali Movahhidiyan Attar, Mohammad Mahdi Alimardi, Sayyed Mohammad Rohani*

    Believe in receiving the heavenly words (revelation) by certain people and emphasis on the guiding function of these words for humankind are the common doctrines of the numerous religions including Islam and Hinduism. According to the Hindu teachings, some of the Hindu sacred texts called Śruti and supposed to be taken from inspiration, revelation, and supersensible heavenly words are named as Ākāśavāṇī. In fact, inspiration in these texts does not mean that voices have come down and the selected prophets have heard them; but it is believed that with their spiritual conducts and soul sincerity, the clear-sighted wise and mystics called Ṛṣi could see the heavenly words which is manifested from the divine origin as reflections of the light of the Truth (God) in the mirror of their souls and then they could transfer these words to others through rendering them into divine Sanskrit language. Despite the similarity between the concepts of revelation and Ākāśavāṇī, the latter is closer to mystical intuition (rather than the Semitic revelation), due to lack of the doctrine prophethood and prophecy in Hinduism, as there is in the Semitic religions.

    Keywords: revelation, inspiration, prophecy, intuition, mystic, annihilation, Ākāśavāṇī, Śruti, Ṛṣi}
  • محمد توکلی پور*

    غزالی متاثر از تمایلات عارفانه خود، تنها زبان عارفان را کاشف از معانی حقیقی الفاظ و گزاره های وحیانی می داند. ما در این پژوهش بر آنیم تا مبانی این دیدگاه را تبیین نماییم: وی براساس مبنای وجودشناختی خود، عالم شهادت را به مثابه مثال یا حتی سایه عالم غیب معرفی می نماید. در بررسی مبنای معرفت شناختی غزالی، ارزیابی وی از ابزارهای معرفتی انسان و قلمرو دلالت آنها حکایت از آن دارد که به مدد شهود عرفانی می توان در مرتبه روح قدسی نبوی به فهم حقیقی سخن خدا و حتی مشارکت در نبوت توفیق یافت. در مبنای انسان شناسانه غزالی، «قلب» آدمی محل اشراق تمامی علوم ملکی و ملکوتی و مدرک وحی و الهام است و «خیال» نیز در انسان، قوه انتزاع حقایق ملکوتی از صور مثالی است. غزالی بررسی خود درباره ساختار قرآن و علوم مندرج در آن را بر مبنایی عرفانی استوار می سازد. به علاوه، وی بر مبنای تناظر مراتب جهان، انسان و قرآن بر این باور است که انسان واجد صورتی مختصر از جهان و مشتمل بر مراتب عوالم ملک و ملکوت است. از سوی دیگر، قلب آدمی قابلیت دارد تا با سلوک عارفانه خود، جمیع علوم را که مندرج در قرآن نیز می باشند شهود نماید و بدین طریق به فهم قرآن و نیز افعال الهی در جهان نائل آید.

    کلید واژگان: رابطه مثالی, مکاشفه, خیال, قرآن شناسی عرفانی, تناظر مراتب}
    Mohammad Tavakkolipoor*

    Ghazali qualify only the language of mystics as the revealer of real meanings of the religious words and statements, affected by own mystical inclinations. We want in this inquiry explain the bases of this view. He presents the sensible word as the image or even the shadow for invisible world, according to own ontological basis. In the studying Ghazali''s epistemological basis, his evaluation about the human’s epistemical instruments and their domain of signification indicate that by means of the mystical Intuition can succeed by the real understanding God''s word and even participation in prophecy in the level of the prophetic holy spirit. In the Ghazali’s anthropological basis, human’s "heart" is the place of illuminating the all secular and spiritual sciences and the percipient of revelation and divine inspiration and also, "imagination" is in the human being, the abstraction faculty of the invisible realities from the apparitional images. Ghazali base his studying about structure of Qur''an and sciences inserted in Qur''an on the mystical base. Furthermore, he believes, on the basis of the levels correspondence of human, world and Qur''an that the human is possessed of a brief form of the world and consisting of the levels of visible and invisible worlds. On the other hand, human’s heart has intuitionability of the whole sciences that inserted in Qur''an by mystical journey and thus, is succeed to understand Qur''an and also, Divine acts in world.

    Keywords: Imaginal relation, mystical unveiling, imagination, mystical knowledge of Qur''an, levels correspondence}
  • حجت اسعدی*، سید مرتضی حسینی شاهرودی
    این مسئله که آیا علم حضوری که از آن به عنوان سنگ بنای معرفت بشری یاد می شود، قابل اتصاف به صدق ‏و کذب هست و می توان روزنه هایی برای ورود خطا بدان، یافت یا نه، معمولا با پاسخ منفی از سوی ‏فیلسوفان مسلمان روبه رو است، اما در این نوشته بر خلاف دیدگاه مشهور حکما که علم حضوری را به دلیل ‏فقدان واسطه و فاصله، خطاناپذیر می دانند، با روش تحلیلی، مورد بررسی قرار می گیرد و در گام نخست با ‏اثبات حضوری بودن مشاهدات و مکاشفات عرفانی و در گام بعد با اثبات وجود خطا در مشاهدات عرفانی ‏و در برخی موارد وجود خطا در خود علم حضوری، خطاپذیر بودن این علم دست کم در مورد انسان اثبات ‏می شود، اما اثبات این مساله موجب اسقاط حجیت و اعتبار علوم حضوری نمی شود، بلکه معیار حجیت در ‏این ساحت از معرفت بشری عبارت است از رعایت شرط روش مندی و سلوک عقلایی که مورد پذیرش ‏دانشمندان این علم است.‏
    کلید واژگان: علم حضوری, علم حصولی, مشاهده, مکاشفه, خطاپذیری}
    hojjat asadi *, Seyyed Morteza Hosseini Shahrudi
    Muslim philosophers have usually provided a negative answer to this question that whether presential knowledge, which is believed to be the building block of human knowledge, could be endowed to truthfulness and falseness and if one can find some glimmers of fallibility to it or not? The present research has analytically investigated the widely held views of wise men who believe that presential knowledge is infallible due to lack of distance and mediation. In the first phase, mystic visions and unveilings are proved to be presential and in the next step they are proved to be fallible. Likewise, the existence of errors in the presential knowledge itself signifies its fallibility which is proved in human beings however. Nonetheless, it should be taken into account that proving this issue does not lead to waiving authority and credibility of presential knowledge, but the criterion for authority in this realm of humanistic knowledge includes observing the methodological requirements and rational conducts acceptable by the scholars of such a knowledge.
    Keywords: Presential Knowledge, Empirical Knowledge, Vision, Unveiling, Fallibility}
  • سیداحمد فاضلی، زهرا شریف
    درمنظومه آیات و روایات اسلامی، محل معرفت قلب است و علم حقیقی همان معرفت قلبی است.مهم ترین ویژگی های معرفت شهودی و قلبی مطرح در آیات و روایات عبارت اند از: وهبی و از سوی خداوند بودن، نامتعارف و غیرعادی بودن، مستقیم و عاری از تفکر و واسطه بودن، شناختی بودن، برخورداری از حقیقت و صدق، برخورداری از متعلق فرامادی وغیبی، نتیجه تقوا و مجاهده [درونی و بیرونی] بودن. عرفا نیز، به تبعیت از شریعت ناب، قایل به معرفت عرفانی و قلبی اند. از دیدگاه ابن عربی معرفت حقیقی شناختی قلبی، بی واسطه، غیراکتسابی و وهبی است که با حصول استعداد نفس از طریق رعایت تقوا، مجاهده و سلوک عملی حاصل می شود. روشن است که تطابق دیدگاه عرفا بر شریعت مبین اسلام به دلیل پایبندی آنان به دستورات و اصول اسلامی است
    کلید واژگان: معرفت قلبی, مکاشفه, شهود, ملکوت, حدیث قرب نوافل, ابن عربی}
    Seyyed Ahmad Fazeli, Zahra Sharif
    In the scheme of Quranic revelations and Islamic hadiths the locus of knowledge is heart and true science is identified with knowledge by heart. The most important characteristics of intuitive knowledge dealt with in revelations and hadiths are: God-gifted, extraordinary, immediacy and purity of any means of thought, cognitive, enjoyment of truth and reality, oriented to the Unseen immaterial domain and obtained through piety and spiritual internal and external exercises. Likewise and in following the pure Sharia mystics hold mystical knowledge as obtained by heart. To Ibn Arabi, true knowledge is immediate, gifted and God-bestowed knowledge of heart that is gained out of spiritual capacity through devotion, practical conduct and spiritual exercises. Clearly the correspondence of mystics’ views with holy Sharia of Islam is clue to their commitments to Islamic commandments and principles
    Keywords: knowledge by heart, mystical vision, intuition, spiritual realm, hadith of proximity through the supererogatory, Ibn Arabi}
  • حسام الدین خلعتبری*
    از مباحثی که لازم است ارتباط آن با وحی مورد بررسی قرار گیرد، بحث مکاشفه عرفانی است. در این نوشتار سعی شده با استفاده از کتب لغت و آیات قرآن و کلمات عرفا به سنجش این ارتباط توجه شود و از آنجا که شناخت چیزی با تفکر در آثار آن است، کشف عرفانی در مرتبه وحی نمی ایستد که شناختی عمیق تر و همه جانبه است و از این جهت هیچ عارف راستینی ادعای وحی و نبوت نداشته است و ابن عربی نبوت تشریعی را متاعی ویژه می داند که دست عارفان از آن کوتاه است. در ادامه، تفاوت های معرفت عرفان با علوم وحیانی مورد توجه قرار می گیرد و آنگاه آیاتی که دلالت بر الهی بودن وحی قرآنی دارد با عناوینی همچون قرآن و نقش قابلی پیامبر، تعبیر «قل»، نقش جبرئیل در رساندن وحی و امور دیگر هرچه بیشتر این تفاوت آشکارتر می گردد.
    کلید واژگان: قرآن, وحی, مکاشفه, عرفان, کشف عرفانی}
    Hessamoddin Khalatbari*
    Mystic illumination is a topic area whose relationship with the Divine Revelation needs to be discussed. This paper aims to study this relationship by, first, referring to dictionaries and lexicons, the Quran verses and sayings of mystics. It finds out by way of comparing effects of the two matters that mystic illumination stands on a far lower level than Revelation, which is a comprehensive and much deeper kind of understanding. That is why no true mystic has ever claimed having Divine Revelations from God, which is, in the words of Ibn Arabi, a property far out of mystics’ hands. This paper then looks at the differences between knowledge gained through mysticism and through the Divine Revelation. Finally, it explores the Quran verses which indicate Divinity of the Revelation of the Quran under a number of topics including the receptive role of the Prophet in the Revelation, use of ‘qul’ [‘say!’] in the Quran, and the role of Jibrā’īl [Angel Gabriel] in the Devine Revelation, among others.
    Keywords: Divine Revelation, illumination, mysticism, mystic revealing, the Quran}
  • محمد ابراهیم نتاج
    بسیاری از بحث های کشفی، علمی و فلسفی را با محوریت خیال می توان تبیین، توجیه و حل کرد. کاربرد خیال در مباحث هستی شناسی و معرفت شناسی عرفان همواره مورد توجه اهل نظر در علوم فلسفی و شهودی بوده است. در این میان، خیال نقش اساسی را در تحقق و تبیین بخش عظیمی از مکاشفات پیش روی عارف ایفا می کند.
    از نظر ابن سینا، خیال به دو روش در مکاشفه عرفانی اثرگذار است:اول. خیال سالک با ادراک صور کمالی و حقیقی و لذت از آن او را به سمت اتصال به حقایق هستی سوق می دهد.
    دوم. آنگاه که عارف پا به عرصه سلوک عملی می گذارد تا به حقیقت راه یابد. با انواع مکاشفات، مانند مکاشفه معنوی و مکاشفه صوری، مواجه می شود. در مکاشفه صوری، صورت هایی که در ابتدا موجودات عقلی و مجرد هستند به وسیله قوه خیال به صور جسمانی تنزل می یابند و در رویا و بیداری به واسطه نفس ادراک می شوند.
    کلید واژگان: قوه خیال, لذت خیالی, عقل فعال, مکاشفه, حقایق عقلی}
    Muhammad Ibrahim Nattaj
    The role of imagination in many of philosophical and mystical treatments cannot be denied. The use of Imagination in ontological and epistemological discussions of mysticism always received much attention of the authorities of the related sciences. For it can play a crucial part in realization as well as justification of many a unveiling for mystics. According to Ibn Sina imagination can take effects in two ways: to begin with, it can lead wayfarer to conjunction with existential realities through perception and thus pleasure of perfection forms. Secondly, when the mystic begins to enter practical journey in order to reach the Real he experiences sorts of spiritual and formal unveilings. The latter constitutes the forms that are primarily immaterial and intellectual but become corporealized so that they can be perceived in vision and awakening states by soul.
    Keywords: faculty of Imagination, imaginal pleasure, Active Intelligence, unveiling, intellectual realities}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال