به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "secularization" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"

تکرار جستجوی کلیدواژه «secularization» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سید محمدرضا محمودپناهی*
    هدف پژوهش حاضر بررسی دلایل ظهور ماهیت دینی حکومت در انقلاب اسلامی از دیدگاه شهید مطهری با روش هرمنوتیک قصدگرا است. در این تحقیق با روش هرمنوتیک قصدگرای اسکینر، نشان داده شد که مشکله انحطاط ایران در زمانه پهلوی اول و دوم با ظرفیت های فکری و سیاسی مدرنیته غربی و مشروطه ایرانی و بویژه در جنگ جهانی دوم پاسخ درخوری نیافت و حتی به دوباره اشغال شدن ایران و تحقیر ایرانیان انجامید. در این شرایط مدت ها بود که فقها بویژه از جنبش تنباکو به بعد، جامعیت قوانین فردی و اجتماعی اسلام برای نیازهای ثابت و متغیر و مردم سالار بودن اداره اجتماع، ظرفیت پاسخ گویی دین به شرایط انحطاط ایران را طرح می کردند. وضعیت انحطاط سیاسی و اجتماعی، زمینه اساسی تحولات ایران معاصر را فراهم کرده است که پاسخ های ناقص و ناکافی در نظام های سیاسی مطلقه سنتی یا تبعیت از مکاتب چپ و راست مدرنیته غربی در مشروطه و دیکتاتوری شبه مدرن بحران را تشدید نمود. اثبات عقلی و شرعی امکان ولایت سیاسی فقیه جامع الشرایط در زمان غیبت امام دوازدهم(ع) توسط امام خمینی که استاد شهید مطهری بود، مانع شرعی تاسیس حکومتی با ماهیت دینی در عصر غیبت را برطرف نمود و بدین ترتیب ماهیت سیاسی دین در انقلاب اسلامی سال 1357 ظهور پیدا کرد.
    کلید واژگان: سکولاریزاسیون, مرتضی مطهری, اسلام سیاسی, حکومت دینی, انقلاب اسلامی ایران, روش هرمنوتیک قصدگرای اسکینر
    Seyed Mohammad Mahmoudpanahi *
    This research aims to examine the reasons for the emergence of the religious nature of government in the Islamic Revolution from the viewpoint of Martyr Morteza Motahhari using the intentional hermeneutics method, particularly Skinner's approach. Utilizing Skinner's intentional hermeneutics method, the study demonstrates that during the Pahlavi era, Iran faced challenges that remained unresolved despite the intellectual and political capacities of Western modernity and Iranian constitutionalism, especially during World War II, leading to the reoccupation and humiliation of Iranians. In these circumstances, religious scholars, especially since the Tobacco Movement, have proposed applying Islamic laws for both fixed and variable needs and advocated for a people-centric administration. The state of political and social decadence laid the foundation for contemporary developments in Iran, exacerbating the crises in either absolutist traditional political systems or adherence to left and right modernist ideologies in constitutional and pseudo-modern dictatorships. The intellectual and religious justification for the possibility of the political guardianship of the jurist (Velayat-e Faqih) by Imam Khomeini, a student of Martyr Motahhari, eliminated the legal barrier to establishing a religiously-oriented government during the occultation of the Twelfth Imam (A.S.). Consequently, the political nature of religion manifested itself in the Islamic Revolution 1979.
    Keywords: secularization, Morteza Motahhari, political Islam, Religious Government, Iranian Islamic Revolution, Skinner's Intentional Hermeneutics
  • مجید محمدلو*
    با وقوع انقلاب اسلامی و تحول در ساختار سیاسی کشور، دانش فقه و رویکرد استنباطی آن مبتنی بر تفکر پیوند دین و سیاست، نقش اساسی در حکمرانی و حکومت داری بر پایه دین به خود می گیرد و مطابقت با شریعت، اصل کلی و حاکم بر جمیع شیون حاکمیتی و اجتماعی کشور (قوانین، آیین نامه ها، هنجارها و...) می شود. بااین حال مرور تجربه چهار دهه اخیر تعامل فقه با عرصه های سیاست و اجتماع بیانگر ظهور روندی است که حکایت از شکاف و فاصله گرفتن سیاست و اجتماع از احکام و آموزه های فقهی دارد. با بهره گیری از روش روندپژوهی و با تامل در پیمایش ها و یافته های آماری چند دهه اخیر، چنین استنباط می شود که افول موقعیت و کاهش نفوذ اجتماعی نهاد روحانیت، تغییر نگرش در تلقی از دین و دین داری و تحول در ترجیحات ارزشی و نگرشی جامعه به عنوان شواهد و نشانه های ظهور این روند هستند. بروز ناکارآمدی ها، جریان روشنفکری و سیاسی ناهمسو با قرایت رسمی از دیانت و فقه، تغییر و تحول در ایده مشروعیت سیاسی و روند جهانی شدن  و مواجهه با دنیای مدرن مهم ترین علل و عواملی هستند که در ایجاد چنین روندی موثر هستند. عرف گرایی در حکمرانی، انزوای ارزش ها و هنجارهای دینی در ساحت سیاست و اجتماع، رواج تساهل اجتماعی، خودمرجعی دینی و ظهور جریان ها و گروه های مدعی دین با رویکردهای غیررسمی و انحرافی ازجمله پیامدهای تدریجی گسترش چنین روندی هستند.
    کلید واژگان: روندپژوهی, شریعت و فقه, سیاست و جامعه, عرفی شدن, تساهل اجتماعی
    Majid Mohammadlu *
    The knowledge of jurisprudence is considered the basis of Iranian society since the distant past. With the emergence of the Islamic Revolution and the establishment of the Islamic Republic, this knowledge and its inferential method became the basis of governance So that conformity with religion became the basis of laws, regulations and legal guidelines of the country. Studying the experience of the last four decades regarding the relationship between jurisprudence and politics and society shows the emergence of a trend that tends to separate the thinking and method of jurisprudence from politics and society. Studying the results of official polls that have taken place during this period shows some evidence and signs of the emergence of this trend; Reducing the social influence and popularity of the clergy, Change in perception of religion and religiosity, and the change in value and attitude preferences of the society is some of these cases. The desire for modernity and the globalization process, the occurrence of inefficiencies, The intellectual and political trend is inconsistent with the official reading of jurisprudence and change in the idea of political legitimacy are the most important factors that are effective in creating this trend. The expansion of this trend led to the emergence of Conventionalism in governance, and the abandonment of religious values in the field of politics and social relations and the emergence of religious groups with unofficial and deviant approaches.
    Keywords: research trend, jurisprudence, society, politics, secularization, social tolerance
  • محمود شفیعی*
    تحولات انقلابی و غیر انقلابی گسترده در واپسین دهه های پایانی قرن بیستم در اقصی نقاط جهان، ازجمله پیدایش الاهیات رهایی بخش در ضمن انقلاب های آمریکای لاتین و اروپای شرقی، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور انقلاب های رنگی در آسیای میانه، پیدایش شبه انقلاب های عربی در خاورمیانه، گسترش فرهنگ های غیر مسیحی در اروپای غربی و پیدا شدن حادثه تروریستی یازدهم سپتامبر در ایالات متحده، شرایط جدیدی را برای جهانیان رقم زد. شرایط نوین پیچیده و فراگیر آموزه های بنیادین تجدد، ازجمله سکولاریسم را با مشکلات جدی مواجه ساخت. در پاسخ به چنین وضعیت بحرانی جدید، ایده «پست سکولار» در آغاز قرن بیست ویکم تولد یافت. متفکران پست سکولار با تجدیدنظرطلبی جدی در سکولاریسم، می کوشند پذیرش نقش مذهب در حوزه عمومی را با شرایط ویژه ای به رسمیت بشناسند. شبیه سازی وارونه این شرایط در جهان سوم می تواند تجدیدنظرطلبی در جامعه اسلامی جدید را در پی داشته باشد. این نوشتار از طریق بازخوانی این تحولات به عنوان زمینه پیدایش عصر پست سکولار و بازفهمی چنین عصری، درنهایت می کوشد با الهام از دستاوردهای چنین عصری، برای حل معضلات فرهنگی-سیاسی جوامع اسلامی نیز در شرایط جدید تاریخی، راه حلی جدید جستجو کند.
    کلید واژگان: سکولاریسم, سکولاریزاسیون, الاهیات رهایی بخش, پست سکولار, دین, بنیاد گرایی
    Mahmoud Shafiee *
    In the late decade of twentieth century in all over the world, revolutionary and none-revolutionary developments, including: raising of emancipatory theology in the time of Latin America and Eastern Europe revolutions, victory of Islamic revolution in Iran, the collapse of the Soviet Union and, consequently, the emergence of color revolutions in the Middle Asia, appearance of Arabic Refolutions in the Middle East, spread of none-Cristian cultures in the Western Europe and the terroristic event of September  11, created a new condition of the world. Complex and pervasive new conditions have seriously challenged the fundamental teachings of modernity, including secularism. To reply to this new critical situation, the idea of postsecular, in the beginning of the twenty first century, appeared. The postsecular thinkers, by serious revision on secularism, on the special conditions, try to officially approve the role of the religion in the public hemisphere. In an inverted way, Similarizing these conditions in the Islamic world, it would require a revisionism in the Islamic societies. The present research, rereading these developments, as a context for arising postsecular age, and reunderstanding the requirements of such an age and inspiring from of the achievements of this new age, try to find a new solution to the current politico-cultural challenges of the Islamic societies.
    Keywords: Secularism, secularization, Emancipatory Theology, Postsecular, Religion, fundamentalism
  • احمدرضا یزدانی مقدم
    این مقاله گفت وگوی هانری کربن با علامه طباطبایی را بررسی و تحلیل کرده و در این راستا به دیگر آثار هانری کربن ارجاع داده و تحلیل مقایسه ای آثار او را پی گرفته و برای اولین بار اهمیت دیدگاه هانری کربن درباره سکولاریزاسیون و تقدم او در طرح این مفهوم در ایران را مطرح کرده و ادعا می کند که پروژه هانری کربن راجع به این پرسش است که چرا و چگونه سکولاریزاسیون الهیاتی و فلسفی که در غرب رخ داد، در جهان تشیع و اسلام ایرانی روی نداد. هانری کربن، خواهان مقابله با سکولاریزاسیون و یاری جستن از معارف شیعی و اسلام ایرانی در این مقابله است. علامه طباطبایی، راه حل معنوی و باطنی مدنظر کربن را تایید می کند اما به این مقدار بسنده نکرده و از سکولاریزاسیون خاصی در تاریخ اسلام یاد می کند که با نادیده گرفتن یکی از مهم ترین دستورات اجتماعی قرآن به انحطاط جوامع اسلامی انجامید و خود در پاسخ به پرسش سکولاریزاسیون طرح جامعی از برنامه اصلاحی اسلام ارائه می کند. چنان که از مقاله حاضر به دست خواهد آمد، فهم دیدگاه اندیشمندان ایرانی درباره سکولاریزاسیون، بدون فهم آثار کربن و پروژه او ناممکن و یا دست کم بسیار دشوار است.
    کلید واژگان: علامه طباطبایی, هانری کربن, سکولاریزاسیون, عالم مثال, تفکر اجتماعی
    Ahmadreza Yazdanimoghaddam
    This paper examines and analyzes the dialogue between Henry Corbin and Allameh Tabatabai and in this regard, refers to the other works of Corbin and continues a comparative analysis of his works and for the first time, presents the importance of his view on secularization and his precedence over introducing that notion in Iran and claims that Corbin's project is about the question of why and how theological and philosophical secularization, occurred in the West, hasnt happened in Iran. Henry Corbin looks for resistance against secularization and seeks Shiite's and Iranian Islam's teachings against it. Allameh Tabatabai confirms Corbin's spiritual and numinous solution, but he doesnt satisfy to this amount and mentions a special secularization in the Islamic history that by ignoring one of Quran's most important commands, led to the decline of Islamic communities. Answering the secularization question, he introduces an Islamic comprehensive plan. As it results from this paper, it is impossible or, at least, very hard to understand the views of Iranian scholars about secularization, without an understanding of Corbin's works and his project.
    Keywords: Allameh Tabatabai, Henry Corbin, secularization, example world, social thought
  • عبدالعلی عادلی
    گیدنز برخلاف جامعه شناسان کلاسیک و با عنایت به پیدایش جنبش های نوین دینی، به ویژه بنیادگرایی اسلامی، دنیوی شدن دین در دنیای مدرن را نپذیرفته و با تفسیر بازاندیشانه ، کارکردهای دین را متناسب با اقتضائات جامعه جدید، معنایابی کرده است. گیدنز معتقد است که دین می تواند با مدرنیته هم زیستی داشته باشد، مشروط به آنکه تن به گفت وگو و بازاندیشی بسپارد. این نظریه، هرچند به لحاظ پاسخ گو دانستن دین به سوالات انسان مدرن، نزدیک ترین تفسیر به تلقی اسلامی دانسته شده؛ اما به لحاظ مبانی، روش و جهت گیری کلی، نقص های اساسی و بنیادین دارد. مغفول ماندن سرچشمه ها ی وحیانی دین، تقلیل حقیقت دین به امور مادی صرف، تعارض علم و دین، نادیده انگاشتن بعد معرفتی دین و گرفتار شدن در دام ابدال های نابجا، پدیده انگاری و نفی حقانیت دین، همسان سازی هویت ادیان مختلف، توجه به کارکردها به جای ذات دین، استقراء ناقص دین پژوهی (کلیسامحور) و تسری نتایج آن بر ادیان دیگر از جمله اسلام و...، وزانت علمی نظریه وی را فروکاسته است. چنانچه مبانی اسلامی در این نظریه جایگزین شود، بی تردید رهیافت ها، لزوما آن گونه که گیدنز ارائه داده، نخواهد بود و نفی دنیوی شدن به جای استناد به میزان حضور و عضویت افراد در مناسک و مراکز دینی، به ماهیت دین و جامعیت آموزه های آن، عیارسنجی خواهد شد.
    کلید واژگان: گیدنز, دین, دنیوی شدن, بنیادگرایی, بازاندیشی دینی
    Abdulali Adeli
    Giddens unlike classical sociologists and with attention to the emergence of contemporary religious movements, especially the Islamic fundamentalism, has rejected secularization of the religion in the modern world and with a reflexive interpretation, has found religion functions compatible with the modern society requirements. He posits that religion can coexist with modernity, provided that it accepts dialogue and reflexivity. Although this theory has been regarded as the closest reading to the Islamic view in holding religion responsive to the questions of modern human, but it suffers from substantial defects regarding its fundamentals, method and general direction. The following deficiencies have reduced the scientific stature of his theory: neglecting to the revealed origins of religion, reducing the truth of religion to merely material phenomena, conflicts between science and religion, ignoring the epistemological dimension of religion and being caught in the trap of improper substitutions, phenomenalizing and denial of religion rightfulness, confusing identity of different religions, paying attention to the functions rather than essence of religion, incomplete induction in religious studies (church centered) and generalizing its results to the other religions like Islam. Provided that Islamic fundamentals are replaced in this theory, undoubtedly the approaches will not be the same as what Giddens presented, and the rejection of secularization will be evaluated against the nature of religion and comprehensiveness of its teachings and not against the amount of presence and membership in the rituals and religious centers.
    Keywords: Giddens, religion, secularization, fundamentalism, religious reflexivity
  • حسین بستان (نجفی)
    سوال از وقوع یا عدم وقوع عرفی شدن در ایران پس از انقلاب اسلامی، از دغدغه های مهم پژوهشگران حوزه جامعه شناسی دین در سال های اخیر بوده و پاسخ های متفاوتی از سوی آنان دریافت کرده است. این مقاله که با هدف بازنگری ابعاد تجربی این پدیده از منظری نسبتا متفاوت تدوین شده است و برگرفته از پژوهشی میان رشته ای در زمینه ساخت نظریه عرفی شدن با رویکردی اسلامی است؛ با تکیه بر مجموعه ای از شاخص های عرفی شدن که از طریق استقرا و تامل در آیات و احادیث اسلامی گردآوری شده اند و با فراتحلیل برخی پژوهش های تجربی که در سال های اخیر با موضوع عرفی شدن یا تحولات دین داری در ایران به انجام رسیده اند، به بررسی مجدد مسئله عرفی شدن در ایران پرداخته است.
    نتایج این بررسی، از کاهش نسبی تاثیر دین بر زندگی فردی و اجتماعی مردم حکایت دارند، هرچند در حال حاضر، این امر فقط در حوزه های خاص مناسک مذهبی، امور جنسی، مراجعات دینی و فعالیت های اقتصادی از پشتوانه تجربی قابل اعتمادی برخوردار است.
    کلید واژگان: عرفی شدن, جامعه شناسی دین, دین داری در ایران, شاخص های عرفی شدن
    Hossain Bostan (Najafi)
    The question about occurring or not occurring of secularization in Iran after the Islamic revolution has been one of the main concerns of researchers of sociology of religion field during recent years, and it has received diverse answers from them. This paper, written with the aim of revising the experimental aspects of this phenomenon from a relatively different perspective and based on an interdisciplinary research regarding building secularization theory with an Islamic approach, has reconsidered the issue of secularization in Iran. It has done the job by a particular emphasis on the secularization indicators gathered through examining and reflecting on Quranic verses and Islamic Hadith and by meta-analyzing some empirical researches undertaken lately on secularization or transformations of religiosity in Iran. Results of this study point towards a relative decrease in the influence of religion on the personal and social lives of people, although this matter, at the moment, only has reliable factual support, in special realms of religious rituals, sexual affairs, religious references and economic activities.
    Keywords: secularization, sociology of religion, religiosity in Iran, indicators of secularization
  • زینب عسگریان
    عرفی شدن یا سکولاریزاسیون فرآیندی است که باعث کاهش جایگاه و نقش دین در سه حوزه دین، فرد و جامعه می شود؛ هرچند خاستگاه آن در غرب است اما می تواند برای همه ادیان از جمله اسلام و برای همه جوامع دیندار از جمله ایران رخ دهد. تلاش برخی روشنفکران و نواندیشان مسلمان برای رفع چالش های دین اسلام با شیوه زندگی مدرن امروز و برای حفظ دین و افزایش قدرت انطباق آن با نیازهای جدید بشر، سبب فروکاهی نقش و جایگاه دین و به عبارتی عرفی شدن شده است. در همین راستا آراء دکتر مجتهد شبستری قرائتی تازه از جایگاه دین اسلام و مدرنیته است. در این جستار تلاش شده تا مولفه های عرفی شدن و پیامدهای آن در آراء ایشان مورد مداقه قرار گیرد.
    کلید واژگان: عرفی شدن, مجتهد شبستری, مدرنیته
    Zeinab Askarian
    Secularization is a process which leads to the weakening of the standing and function of religion in the realms of religion, individual and society. Although the origin of secularization is the West, it may impact all religions and religious societies including Iran. The attempts of some Muslim thinkers and reformists to eliminate the challenges of Islam and to enhance its adaptability with man’s new requirements by resorting to modern lifestyle have resulted in the weakening of the standing and function of religion in society. In this context, Doctor Mojtehed Shabestari’s views represent a new interpretation of Islam and modernity. In this paper, an attempt has been made to probe into the features of secularization and its consequences in his views.
    Keywords: secularization, Mojtehed Shabestari, modernity
  • پیتر ال. برگر*، باقر طالبی دارابی
    نوشته پیش رو متن سخنرانی یکی از جامعه شناسان دین برجسته در روزگار ماست که در این زمینه آثار فراوانی دارد. پیتر برگر در این نوشتار می کوشد جایگاه جامعه شناسی دین در روزگار کنونی را تبیین کرده، مهم ترین مباحث و چالش های پیش روی آن را طرح کند. او که خود از نظریه پردازان و منتقدان نظریه سکولاریزاسیون یا عرفی شدن است در این سخنرانی نکات مهمی را طرح می کند که می تواند خط مشی های کلی این رشته را ترسیم کند. برگر، ضمن اشاره به نظریه عرفی شدن و ارتباط آن با مدرنیسم، تاکید می کند که با ظهور جامعه شناسی دین و توجه آن به شواهد و ادله تجربی، نظریه عرفی شدن و نیز سکولاریسم مورد تردید قرار گرفت و پدیده هایی در کشورهای مختلف ظهور کرد که این نظریات از عهده تبیین آن برنمی آمد. وی پس از مقایسه آمریکا و اروپا در مسئله عرفی شدن به عوامل موثر در این زمینه اشاره کرده و در انتها تاکید می کند که بهتر است جامعه شناسی دین در بستر جامعه شناسی شناخت بررسی شود.
    کلید واژگان: جامعه شناسی دین, سکولاریزاسیون, عرفی شدن, مدرنیسم, کثرت گرایی
    Peter Berger*, Bagher Talebi Darabi
    What follows is a lecture given by one of the prominent contemporary sociologists of religion, who has a great many works on this subject. In this writing, Peter L. Berger is concerned to explain the status of the sociology of religion nowadays, and discuss its challenges and related topics. Berger, who is himself one of the critics of the theory of secularization, in this lecture makes some important considerations, which can provide a general framework for this discipline. Considering the theory of secularization and its relationship with modernism, he emphasizes that with the coming of the sociology of religion and its emphasis upon empirical evidence, the theory of secularization and also secularism were doubted; and these theories could not explain some events, which occurred in some countries
    Keywords: Sociology of Religion, Secularization, secularism, modernism, new challenges
  • بهمن شریف زاده
    مدرنیسم با وجود رفاهی که برای بشر غربی فراهم آورد، خواست ه های فرامادی او را برآورده نساخت و این، علتی جز بی مهری و بلکه بی اعتقادی تفکر مدرن به روح و بعد فرامادی انسان نداشت. بحران بی معنایی که در غرب بیداد می کرد و قربانی می گرفت، تبدیل شدن انسان غربی به شیء و کالا، از دست رفتن هدف و معنای زندگی و خلا و فقدان یک نظام ارزشی، متفکران بزرگ غرب را به چاره اندیشی واداشت.
    سرانجام بشر در دوران مدرن، مجبور شد نگاهی تامل آمیز به مبانی فکری مدرنیسم بیندازد و به کاستی های آن توجه ویژه کند و این، سرآغازی برای دوره «پست مدرنیسم» یا «پسامدرنیته» شد. بازکاوی سنت و مبانی آن از سوی اندیشمندان غرب برای آن بود که نیازهای بی پاسخ خویش در زندگی مدرن را بیابند. آنها با توجه به بحران های روحی پیدا شده در جهان غرب و نیاز بشر غربی به عواطف انسانی و رسیدگی های باطنی، با گرایش مردم به معنویت همراه شدند. ایشان بر باور غالب دوره مدرنیسم که انسان را مساوی با جسد می دانست، خط بطلان کشیدند و بعد فرامادی بشر پذیرفتند؛ از جمله، نظریات متفکرانی مانند «میشل فوکو»، «یورگن هابرماس» و «ماکس هورکهایمر»، نقد مدرنیسم و تجددزدگی و بازگشت به نوعی اخلاق و معنویت و ارزش های فرامادی انسانی است.
    اکنون نزدیک به سه دهه است که بسیاری از متفکران اصیل و جدی غرب، متوجه مشکل شده اند. فروپاشی کمونیسم، به بن بست رسیدن روش های سرمایه داری و نظریه های گوناگون مدیریت، افول فلسفه های ظاهرفریب و رنگارنگ، برخی متفکران غربی را به تاملی جدی واداشت و این همه، آغازی برای بازگشت به معنویت شد.
    کلید واژگان: مدرنیسم, اومانیسم, سکولاریسم, معنویت گرایی, فرقه های معنویت گرا, سکولاریزه کردن, پروتستانتیسم, کیبرال دموکراسی
    Bahman Sharif Zade
    Modernism, despite the welfare provided for the Western man, failed to fulfill his spiritualrequests, the sole reason of which is the modern thought, s disregard for and even disbelief in man, s soul and his spiritual aspect. The nihilism crisisin the West, which roared and claimed victims, the conversion of the Western man into an object and commodity, the loss of purpose and meaning of life, and the lack of a value system made the Westerngreat thinkers to find a remedy for it. Finally, in the Modern era, man had to reconsider the intellectual foundations of Modernism and pay special attention to its shortcomings, and this turned into a prelude for the postmodern era. Reanalysis of tradition and its foundations by the Westernthinkers was to respond to their unmet needsin the modern life. They, considering the spiritual crisis in the West and the Western man, s needto human emotions and consideration of spirit, followed thepeople, s tendency towards spirituality and canceled the prevailing opinion of the Modern era, which regarded man as equal to body and acknowledged the spiritual dimension of man. Criticizeof Modernism and return to a kind of ethics, spirituality and human spiritual values are some of the theories, which thinkers such as «Michel Foucault», «Jürgen Habermas», and «Marx Horkheimer» held. Now, it, s nearly three decades that manynoble and serious Westernthinkers have noticed theproblem. Collapse of communism, the deadlock state of capitalist methods and various theories of management, and decline of colorful, deceptive philosophiespushed some of the Westernthinkers for a serious reflection, and all this was a beginning to return to spirituality.
    Keywords: Modernism, Humanism, Secularism, Spirituality, Spiritualist Sects, Secularization, Protestantism, Liberal Democracy
  • محمدکاظم حقانی فضل *
    عرفی شدن یا فرایند سکولار شدن، به لحاظ تاریخی پدیده ای است که در بستر مسیحی و در غرب رخ داده است و علت اصلی آن را باید در تحولات جهان معاصر و زندگی بشر جدید جست وجو کرد. با این حال جای این پرسش وجود دارد که اکنون که جوامع اسلامی در معرض باورها و فرهنگ دنیای مدرن قرار دارند، آیا این فرایند در بستری اسلامی و با تکیه بر آموزه های دین اسلام نیز امکان تسریع دارد؟ این نوشته درصدد بیان این نکته است که تکیه بر قیاس، به عنوان یکی از مهم ترین مبانی اجتهادی اهل سنت، ظرفیت آن را دارد که به عرفی شدن دین و فقه بینجامد و یا دست کم در صورت جمع بودن شرایط، فرایند عرفی شدن دین را سرعت بخشد. برای بیان این مطلب ابتدا تعریفی از عرفی شدن و عوامل موثر بر آن ارائه شده است. سپس با تکیه بر تعریف قیاس، اقسام آن، روش های کشف ملاک حکم در قیاس و برخی مبانی علمای اهل سنت در این زمینه نشان داده شده است که چگونه عقل عرفی ای که پشتوانه قیاس است فقه و در نتیجه دین را عرفی می سازد. به نظر نگارنده می توان عرفی شدن دین در اثر عمل به این شیوه استنباط را تعبیر دیگری دانست از به محاق رفتن دین در سایه عمل به قیاس، همان که در روایاتی چند از ائمه معصوم (ع) بدان تصریح شده است.
    کلید واژگان: عرفی شدن, سکولاریزاسیون, عقلانیت, اهل سنت, فقه, قیاس, مسالک العله
    Mohammad Kazem Haghani Fazl *
    Secularization has developed in the west; and it might be regarded as the outcome of the developments in the modern and contemporary eras. Given the fact that the Muslim countries are exposed to the modern culture, one may, however, ask whether secularization can be accelerated in an Islamic context based on the religious teachings. The present writing is concerned to show that Qiyas (reasoning by analogy), as one of the most important methods of Ijtihad (the deduction of divine laws), is very likely to pave the way for the secularization of religion and jurisprudence; or rather, it may make the process of secularization happen quickly. To prove this point, secularization is first defined and the factors in its development are considered; then an attempt has been made to show the way in which common sense, upon which Qiyas is founded, leads to the secularization of jurisprudence and the consequent secularization of religion. In the author's opinion, the secularization of religion as a consequence of the application of Qiyas may be identified with the decline of religion as a result of the application of Qiyas, as has been pointed out in some traditions of the Infallible Imams.
    Keywords: Secularization, rationality, Sunni, jurisprudence, reasoning by analogy
  • الله کرم کرمی پور
    پیتر برگر با نگرشی الاهیاتی جامعه شناختی به تبیین دین و دینداری پرداخته است. او در یک دوره فکری بلند مدت از این نظریه دفاع می کند که دین به مثابه «سایبانی مقدس» است به طوری که افراد جامعه را در زیر چتری فراگیر و نظم بخش گردهم می آورد. در این حیطه، دین سازوکاری شناختی معنایی است که به شیوه ای مقدس، نحوه زیستن جمعی و فردی را برای انسان فراهم می کند. برگر در بخش دیگری از زندگی خود به رابطه دین و سکولاریزاسیون بیشتر می اندیشد و به این نتیجه می رسد که بعد نظم بخش و نهادین دین در حال فروکاهش است اما بعد شناختاری و فردی آن همچنان در حال رشد است. در دوره اول به این رابطه می اندیشد که مدرنیته به سکولاریزاسیون منجر می شود، در نظریه دوم به «دینداری های ترکیبی» و «سبک های دینداری» توجه می کند و به طور کلی به «دین خصوصی» که مولفه اصلی دوران مدرن است توجه می کند. بنابراین نظریه خطی او در باب رابطه دین و مدرنیته جای خود را به نظریه ای ترکیبی و تلفیقی می دهد که در آن مدرنیته به «حذف دین» منتهی نمی شود بلکه به «تغییر دین» کمک می کند.
    کلید واژگان: سکولاریزاسیون, زیست, جهان, سایبان مقدس, کثرت گرایی
    A. Karamipour
    Based on a socio-theological view, Peter Berger explains religion and religiosity. In a long-term intellectual period, he endorses the theory that religion can be regarded as a sacred canopy which spreads above society, giving birth to social order. In this regard, religion is a cognitive and meaningful mechanism which provides the society, in a sacred manner, with the individual and collective way of life. In another period of his life, Berger considers the relationship between religion and secularization, concluding that the underlying and organizing function of religion is reducing but its individual cognitive function is gaining considerable ground. In the first period, he is occupied with the thought that modernity leads on to secularization; in the second period he concentrates on the synthetic religiosity and styles of religiosity and in general he considers private religion as the central component of modern period. Accordingly, his evolutionary theory of religion regarding the relationship between science and religion is replaced by his synthetic theory according to which modernity does not end in removing religion but contributes to changing religion.
    Keywords: Secularization, life-world, sacred canopy, pluralism
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال