به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « حد » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »

تکرار جستجوی کلیدواژه «حد» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • عصمت الله رضایی*، عادل ساریخانی

     در مجازات سالب حیات، علی رغم اجرای صحیح حکم، گاهی ممکن است مجرم، به طور اتفاقی زنده بماند. در این فرض، این سوال مطرح است، که آیا امکان اعدام مجدد وجود دارد یا خیر؟ و در صورت امکان اجرای اعدام مجدد، تکلیف اعدام اولیه و صدمات ناشی از آن، چه می شود؟ آیا قابل جبران است یا خیر؟ این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، امکان سنجی عدم اجرای مجازات پس از اعدام، را در فقه، مورد پژوهش قرار داده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که با اجرای اعدام به روش صحیح و درست و تایید توسط مراجع ذیصلاح، عنوان اعدام حدی و قصاص نفس منطبق است، با توجه به آیات و روایات باب قصاص و حدود و با توجه به اصول و قواعد باب حدود و قصاص مثل اصل احتیاط در دماء و قاعده درا، امکان اعدام مجدد وجود ندارد. اما در مورد اعدام اولی و جراحات ناشی از آن، در صورت امکان اعدام مجدد، هفت قول بین فقها وجود دارد که به نظر می رسد از پشتوانه ی مستدل و مستحکم برخوردار نیستند زیرا با پذیرفتن اعدام مجدد؛ اگر صدمات و جراحات که بر اثر اعدام مرحله اول بر فرد اعدامی وارد شده است، قابل جبران نباشد، این تعدی و ظلم در حق فرد اعدامی است و اگر قابل جبران باشد چه دیه و چه قصاص، مخالف قواعد و اصول باب قصاص و دیات هستند. 

    کلید واژگان: مجازات, اعدام, حد, قصاص, دیه}
    Esmatullah Rezaei *, Adel Sarikhani

    About the death punishment, despite the correct execution of the sentence, sometimes the criminal may accidentally remain alive. This raises the question of whether re-executing the punishment is possible. And if re-execution is possible, what are the obligations regarding the initial execution and the resulting damages, whether they are compensable or not? This article, utilizing a descriptive-analytical method and library sources, examines the feasibility of not implementing punishment after execution in jurisprudence. Research findings indicate that with the correct execution of the punishment and its endorsement by competent authorities, the principles of capital punishment and retaliation align with the verses and traditions related to retaliation and its boundaries, as well as the principles and rules related to boundaries and retaliation such as the principle of precaution in blood and the rule of injury. However, regarding the initial execution and the injuries resulting from it, if re-execution is possible, there are seven opinions among jurists that do not seem to have a strong and solid basis because by accepting re-execution; if the damages and injuries caused by the first stage of execution on the convict cannot be compensated, this would constitute injustice and oppression against the convict, and if it is compensable, both blood money and retaliation contradict the rules and principles of the chapter on retaliation and blood money.

    Keywords: Punishment, Execution, Had, Retaliation, Diya}
  • رسول ربانی کیا*

    به باور جمعی از فقها، "افساد فی الارض " و "محاربه " جرم واحدی است، اما به اعتقاد برخی دیگر، این افساد، عنوان مجرمانه مستقل و جدا از محاربه است. مستند این دیدگاه، آیات 32 و 33 سوره مایده، آیات واردشده در موضوع فتنه، بخشی از خطبه قاصعه، روایت فضل بن شاذان، روایت ابن عبید، ادله وارد در مبحث امربه معروف و نهی از منکر و ادله وارد در تکرار جرایم تعزیری است. همچنین روایات موجود در ابواب مختلف فقه که موضوع آن ها بر «مفسد فی الارض» تطبیق داده شده، از دیگر مستندات اندیشه این دسته از فقیهان است. محاربه را قطع طریق تعریف می کنند که شامل ربودن مال افراد در گردنه ها و راه های خارج از شهر و آبادی است. این تعریف بیش تر محاربه را به سرقت نزدیک می کند و در اقوال فقهای امامیه نادر است و بیش تر به نظر اهل سنت مستند است که گفته اند: «حرابه عبارت از قطع طریق یا سرقت کبراست». با این استدلال که اگر برفرض بپذیریم مفسد بماهو مفسد مصداقا بتواند موضوع مجازات خاصی قرار گیرد، در خصوص آیه شریفه نمی تواند موضوع چنین حکمی باشد؛  زیرا لازم می آید که ذکر محاربه لغو گردد. بدین توضیح اگر دو چیز موضوع حکم خاصی باشد که یکی از آن ها مطلق و دیگری مقید باشد، جعل حکم برای مقید که خاص است خودبه خود لغو می گردد. برای پرهیز از این اولویت باید مطلق را بر مقید حمل نمود و در ما نحن فیه هم اگر بنا باشد حکم مفسد محارب و حکم مطلق مفسد یکی باشد قید محاربه می گردد. این آیه دلالت دارد که قتل مشروع تنها در دو مورد امکان دارد: یکی در مورد قصاص و دیگری در صورت فساد در زمین.

    کلید واژگان: حد, محارب, محاربه, افساد فی الارض, ترتیب, تخییر}
    Rasoul Rabani Ki *

    In Shia Jurisprudence, Iranian Law, and various Islamic Schools of Thought, there is a debate regarding the relationship between Ifsād fi al-Ardh (corruption on the Earth) and Muhāribah. While some jurists consider these two to be a single crime, others argue that Ifsād fi al-Ardh is an independent criminal offense separate from Muhāribah. The basis for this viewpoint can be found in various sources, including verses 32 and 33 of Surah Ma'idah, which address sedition, a section of the Qāsi'ah Sermon, the narration of Fazl bin Shāzān, the narration of Ibn Ubayd, evidences related to the Amr bi al-Marūf wa Nahy az Munkar (promotion of virtue and prevention of vice), and evidence pertaining to Ta'zīrī crimes (discretionary punishable crimes). Additionally, there are narrations in different chapters of Islamic jurisprudence that discuss the concept of the Mufsid fi al-Ardh (corrupter on the Earth), further supporting the perspective of this group of jurists. Muhāribah is defined as cutting off the road, which includes acts such as stealing people's property in passes and roads outside the city and residences. This definition aligns Muhāribah more closely with theft, and it is less commonly found in the teachings of Imamiyyah jurists. Instead, it is predominantly documented in the views of Ahl al-Sunnah, who state that "Harābah means cutting off the path or stealing a large amount." It is argued that if we consider a corrupt person as the subject of a specific punishment, then according to the honorable aforementioned verses, such a ruling cannot be applied, as the mention of Muhāribah would need to be canceled. This explanation suggests that when two things are subject to different rulings, one being absolute (mutlaq) and the other being conditional (muqayad), the falsification of the specific ruling automatically cancels it. To avoid this contradiction, the absolute ruling must take precedence over the conditional one. In this case, if there is a construction, both the ruling for Muhārib corruptor and the ruling for absolute corruptor are the same, making it Muhāribah. This verse implies that legitimate killing is only permissible in two cases: executing qisās (retaliation) and combating Muhāribah (corruption on the Earth).

    Keywords: Hadd, Muhārib, Muhāribah, Ifsād fi al-Ardh, Tartīb (arrangement), Takhyīr (discretion)}
  • اشتیاق حسین*

    مفهوم بکارت از نگاه لغت و عرف مفهوم خاص و به معنای داشتن پرده بکارت دختری است اما در مفهوم اصطلاحی فقهی آن؛ اگرچه از نگاه بعضی به همین معنی گرفته شده است لکن بیشتر فقهای مذاهب اسلامی معیار و ملاک های دیگری را برای بکارت مطرح نموده احکام بکارت را بر آن متفرع دانسته اند. در این نوشتار بعد از تبین مفهوم باکره و ثیب از نظر لغوی، به ملاک های فقهی آن از نگاه مذاهب اسلامی پرداخته شده است و به سه ملاک (زایل نشدن بکارت از راه آمیزش مطلقا، از راه مشروع و عدم آمیزش مشروع) از ملاکهای متعددی که فقهای اهل بیت مطرح کرده مورد توجه است که دو ملاک (زایل نشدن پرده از راه آمیزش مطلقا و از راه مشروع) در مذاهب اربعه اهل سنت نیز مورد قبول اند در نهایت به ملاک عدم آمیزش مشروع ترجیج داده شده است. و در پایان به احکام متفرع بر بکارت از نگاه مذاهب اسلامی پرداخته؛ که قبل از ازدواج مورد نظر اند؛ در اذن، از بین نظرات گوناگون ولایت تشریکی بین دختر و ولی پذیرفته سکوت باکره را در بالاتفاق در اذن کافی دانسته است و در ازاله دخولی زانی را علاوه بر مجازات حدی ضامن مهر المثل و ارش بکارت و در صورت رضایت زن علاوه حد بر زن، مهر را نیز ساقط و در ازاله غیر دخولی علاوه بر تعزیر، جانی را ضامن ارش بکارت دانسته شده و نیز در این باره به آراء مذاهب اربعه پرداخته شده است.

    کلید واژگان: بکارت, ملاک, ضمان, حد, مهر المثل, ارش بکارت}
  • فاطمه شوری، فیصل شریفی پور*
    در نظام آیین دادرسی ادله اثبات در امور کیفری رکن اساسی پرونده مطروح نزد قاضی را تشکیل می دهد. چراکه طبق اصل 37 قانون اساسی اصل بر برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود. جواز استناد دادرس غیر معصوم به قطع خود در مقام صدور حکم یکی از مسائل دیرینه و پر سابقه فقهی است که امروز خود مساله ساز شده و دغدغه دستگاه قضایی می باشد. بر این اساس پژوهش حاضر با تطور در آیات و روایات به بررسی جایگاه قطع دادرس در اثبات دعوا می پردازد و یادآور می شود که برخی از فقهای شیعه علم قاضی را، محکم ترین دلیل، جهت صدور رای در جرایم حدی می دانند، بدین جهت به کتاب، سنت، اجماع و عقل استناد می کنند. عده ای دیگر از فقهای شیعه علم قاضی را برای اجرای حدود حجت نمی دانند و ادله خود را آیات قرآن، روایات، عقل، و قاعده درا بیان می کنند. عده ای دیگر در این زمینه تفصیلاتی را مطرح کرده و محدودیت هایی برای آن مشخص ساخته اند. نظر به مقنن نبودن ادله اهل سنت مقاله حاضر تلاش می کند با ارائه دلیلی منطقی، مستندات اهل سنت را مورد نقد قرار دهد؛ و در نهایت میزان حجیت علم قاضی در اجرای حدود را با توجه به قانون مجازات اسلامی ذکر می نماید.
    کلید واژگان: قاعده درا, حد, عقل, تزاحم, حق الله}
  • سید محمد موسوی بجنوردی، فاطمه کیا*
    توبه از جرم، یکی از موارد سقوط مجازات است. بدین معنی که مجری قانون با توجه به مصلحت اجتماعی و حفظ نظم و برقراری عدالت، از اجرای مجازات صرف نظر می کند و فایده ای را که در عدم اجرای مجازات مشاهده می کند بیشتر از اجرای آن می داند. اهمیت این مورد در حقوق جزا به حدی است که برای اجرای آن، گاهی اصل حتمی بودن مجازات ها نادیده گرفته می شود و به دلیل اهمیت این موضوع، و به جهت این که آثار مثبت و سازنده ای در اصلاح مجرم دارد، باید مورد توجه قرار گیرد. با مداقه در نهادهای حقوق اسلامی از دیدگاه علم جرم شناسی، درمی یابیم که برخی از تدابیر حقوق جزای اسلامی نظیر قاعده دراء، جب و توبه و... موید سیاست کیفرزدایی هستند. در این نوشتار سعی شده است به این عامل مهم اخلاقی که در مکتب فقهی اسلام به طور هنرمندانه ای به حقوق پیوند داده شده است، از بعد «اخلاقی و فقهی» نگریسته شود.
    کلید واژگان: توبه, حد, سقوط حد, بخشش مجازات, حقوق جزا}
  • غلامرضا شهرکی، الهام زرین کلاه
    واژه لعن و مشتقات آن در مجموع 41 بار در قرآن به کار رفته است. این مقاله با بکارگیری روش کتابخانه ای و تحلیل داده ها، با مبنا قرار دادن دیدگاه مفسران و با استناد به کتب لغت در صدد تبیین دقیق این مساله است که این واژه به چه معانی به کار رفته، ارتباط معنایی آن با واژگان مشابه چگونه بوده و وجوه معنایی آن در قرآن چیست. طبق بررسی صورت گرفته واژه لعن که پیشینه آن طبق بیان قرآن به زمان امت های پیشین می رسد، در اصل لغت به معنای دوری از رحمت است و با واژگانی مانند سب، قتل، بهل و بعد ارتباط معنایی داشته و در قرآن به شش وجه معنایی دوری از رحمت، عذاب، مسخ کردن، غضب الهی، جاری شدن حد و نفرین کردن به کار رفته است.
    کلید واژگان: معناشناسی, مفسران, لعن, ارتباط معنایی, سب, غضب, حد}
    Gholam Reza Shahraki Fallah, Elham Zarrin Kolah
    The term "curse" and its derivations have been mentioned 41 times in Quran. The present paper intends to express this fact in library and data analysis by postulating the interpreter's point of views and by citing the lexicon sources in order to find out what the relationship between this term and its similar words is and the reason of application. According to the surveys the term "curse" means far away from God's Mercy and has semantic relationship with obscenity, murder and etc.
    Keywords: semantics, interpreters, semantic relationship, curse, anger}
  • Nur Allah Qudra *
    Capital punishment has undergone many changes throughout history from different aspects in line with other issues in criminal law and good efforts have been made to reduce it in international levels. However, lawmakers in Iran have not made an important effort to reduce it. Lawmakers in Iran are required to make laws according to Shiite fiqh, therefore, high rate of capital punishment in Iran is usually attributed to fiqh which is not a correct understanding. Punishments leading to the loss of life which have been decreed by shari’a have such a strong position that the Iranian constitution as well as Iranian culture and religion do not accept their removal. However, the number of these shar’i punishment are very low. On the contrary, the number of capital punishment in positive law is high, many of which are seriously challenged due to lack of shar’i foundations and opposition to the purpose of shar’ especially hanging for ta’ziripunishment. The author believes that execution as a ta’ziri punishment does not have a strong position in fiqh and many of these cases require revision.
    Keywords: making corruption on earth, capital punishment, ta’zir, hadd, qisas, alternative punishment}
  • علیرضا ابراهیمی

    توبه در حقوق اسلامی به عنوان یکی از موارد سقوط مجازات شمرده شده و یک «تاسیس حقوقی» است به گونه ای که امروزه در سایر مکاتب کیفری، نمونه آن به چشم نمی خورد. در اهمیت آن همین بس که یکی از بهترین شیوه های جلوگیری از تکرار جرم و اصلاح مجرمین است. این نوشته با روش کتابخانه ای و به صورت تحلیلی توصیفی این مسئله را مورد بررسی قرار می دهد. با تامل در آیات و روایات و نیز سخنان فقهای اسلام، استنباط می شود که برای توبه، ندامت حقیقی و عزم بر ترک گناه برای همیشه کافی است و انجام آن، نیاز به لفظ و اعمال خاصی ندارد. در قانون مجازات اسلامی و فقه امامیه، توبه از جایگاه ویژه ای برخوردار است و اگر با شرایط کامل انجام شود یکی از معاذیر قانونی معافیت از مجازات شناخته شده است که در جرایم حق الله، قبل از ثبوت جرم به وسیله اقرار یا شهادت شهود، مسقط مجازات بوده، ولی در جرایمی که جنبه حق الناس دارند، موجب سقوط مجازات نیست. اگر بزهکاری، بعد از اقرار توبه کند قاضی می تواند (مخیر است) که از ولی امر برای او تقاضای عفو نماید یا مجازات را در حق وی اعمال کند اما توبه بعد از اقامه بینه هیچ اثر حقوقی ندارد.

    کلید واژگان: توبه, حد, اقرار, سقوط مجازات}
    Alireza Ebrahimi

    Repentance is considered as one of the ways of avoiding punishments. This is to be called a “Judicial Constitution” which is not found in other judicial school of thought. It is one of the best way of correcting sinners. This article studies this issue with a critical analytical approach. According to the holy Qur’an, hadiths and Muslim jurists’ sayings one can conclude that a true regret and will to avoid sin is enough for repentance and there is no need for any special words or acts. According to Islamic criminal law and Imami feqh repentance has a great position and if performed with complete qualifications, it can be considered as a legal way of avoiding punishment. If a misdemeanor repents after confession, the judge can ask for forgiveness from Wali-e amr. But after testimony repentance has no legal effect.

    Keywords: Repentance, hudud, Confession, Removal of Punishment}
  • لطف الله صافی گلپایگانی
    در این مقاله، دیدگاه های مختلف در موضوع تعزیر گنهکاران و اختیارات حاکم اسلامی بررسی می شود. برخی از فقی هان، تعزیر هر گنهکاری را روا و از اختیارات حاکم اسلامی می دانند؛ هر چند در شریعت اسلامی برای آن گناه از اجرای حد یا تعزیر سخنی به میان نیامده باشد، برخی تنها تعزیر گناهان کبیره را مجاز می شمارند و برخی دیگر تعزیر گناهانی که موجب ایذاء مردم شده را صحیح می دانند. در این مقاله، دیدگاه های فوق، نقد و بررسی شده و تعزیر گناهانی مجاز شمرده شده که موجب «اختلال در نظام عام اجتماعی»، «تهدید امنیت اجتماعی» یا «هتک محرمات الهی و جرات یافتن مردم بر ارتکاب گناه» گردد. در پایان، این نتیجه حاصل می شود که تعزیر در مورد گناهانی که چنین پیامدی ندارند یا جواز تعزیر در آنها مورد تردید است، مجاز نیست.
    کلید واژگان: حد, تعزیر, حاکم اسلامی, گناهان کبیره, اختلال نظام, جرات یافتن به گناه (تجری)}
    Grand Ayatollah Lotfollah Safi Golpaygani
    In this paper, different views on the subject of chastising the guilty or the discretionary punishment of the guilty (Tazir1) and the administrative discretions of the ruler of Islamic state are investigated. Tazir punishment is for actions which are considered sinful in Islam, undermine the Muslim community, or threaten public order during Islamic rule, but those that are not punishable as Hadd or Qisas crimes. Some Fuqaha (distinguished religious scholars) of Islam considered discretionary punishment of the guilty (Tazir) valid and emphasized that in Tazir cases, the punishment is at the discretion of the state and its ruler. Where Islamic Sharia law does not specify or describe a legal punishment or the exercise of Hadd or Tazir for a sin, some count only Tazir of al-Kabair (the great or major sins considered as the gravest of the offenses) permissible andothers believe that chastising the most heinous sins that cause people harassment is endorsed. The present paper reviews the above mentioned views and explores Tazir offenses in Islamic literature. This paper shows that punishment (Tazir) of any acts that damage public social order, threaten social security and violate the divine prohibitions and also cause people disobedience is permitted. The paper finally concluded that Tazir for sins that do not have such an outcome or the permission of Tazir is questionable about them is not allowed.
    Keywords: Hadd, Tazir, Ruler of Islamic State, Damaging Social Order, Courage to Sin}
  • حجت الله فتحی
    تکرار جرم از نظر شریعت اسلام و حقوق موضوعه موجب تشدید کیفر می گردد. در این مقاله، ضمن گزارشی از مجازات تکرار جرم در جرایم مستوجب حد در قانون مجازات اسلامی1370 و تغییرات آن در قانون مجازات اسلامی1392، دیدگاه های فقها درباره مجازات تکرار جرایم مستوجب حد و مبانی فقهی آن، بررسی شده است.
    کلید واژگان: تکرار جرم, حد, مجازات, قانون مجازات اسلامی}
  • مراد شه گلی
    مسئله باطن قرآن و همچنین ظاهرآن، مربوط به حوزه فهم و تفسیر است. ضرورت بحث درباره باطن قرآن آنگاه روشن می شود که با فراگیری اصول و قواعد راه یابی به بطون قرآن جدیدی در تفسیر برای مفسر باز می گشاید و با تبین ملاکات بطن یابی مفسر را از تفسیر به رای باز می دارد. در مورد چیستی باطن قرآن دیدگاه های مختلفی وجود دارد در برخی از این دیدگاه ها باطن روح و حقیقت الفاظ است. در برخی دیگر باطن قرآن، تجلی اسماء و صفات الهی در برخی دیگر باطن دلالت های مطابقی ظاهر آیات و دیدگاهی دیگر باطن را همان تاویل می داند در این نوشتار ضمن بررسی هر یک از این اقوال باطن را ورای ظاهر می داند بر این اساس همه اقوال فوق بیان از ابعاد گوناگون و ساحت های متفاوت باطن است. این دیدگاه به روایات نزدیک تر است از طرف دیگر جامع اقوال مختلف است و با وضع لغوی باطن نیز سازگار تر است.
    کلید واژگان: ظاهر, باطن, تاویل, حد, مطلع}
    Morad Shah Goli
    Quran inwardness and outward ness is relating to comprehension and commentary. The necessity of discussing on Quran inwardness will be obvious when learning principles and values to access Quran inwardness lead to not only it opens a new way in the field of commentary for commentator, but also it will prevent commentator to do subjective interpretation of Quranic texts by illustrating criterions of knowing inwardness. However, there are different viewpoints about quiddity of Quran inwardness. Inwardness is the soul and the fact of words in some of these viewpoints. In another one, it is a manifestation of divine attributes and names, correspondent significations of verses outward ness, or equal to interpretation. With respect to these quotations inwardness is beyond outward ness in this paper. Therefore, all of above mentioned things are different aspects and threshold of inwardness. Also, this viewpoint is nearer to traditions. On the other hand, comprehensive quotations are different and they are more consistent with lexical position of inwardness.
    Keywords: outward ness, inwardness, interpretation, limit, prelude}
  • ابوالفتح خالقی، داود سیفی قره یتاق
    سحر از جمله جرایمی است که حدی برای آن در قرآن مشخص نشده است و نظر اهل لغت، فقها و مفسران در رابطه با مفهوم، اقسام کیفر و استثنائات وارد بر آن مختلف است.
    مشهور فقها به نحو مطلق قائل به قتل ساحر مسلمان و تعزیر ساحر کافر شده اند. از نظر عده ای کسی که آن را حلال بداند یا همراه با مقدماتی انجام دهد که موجب کفر او باشد کشته می شود و برخی دیگر نیز تنها کسی که سحر را حرفه خودش قرار داده مستحق اعدام دانسته اند. در خصوص استثنائات وارد بر جرم سحر مشهور فقها دفع سحر به سحر را جایز می دانند که این امر مورد تایید برخی قرار نگرفته است. در این مقاله به بررسی این نظریات و ادله آنها می پردازیم.
    کلید واژگان: سحر, ساحر, نظام کیفری اسلام, حد}
    Abolfath Khalegi, Davood Seifi Qare Yataq
    Sorcery is among the crimes with no specific punishment mentioned in the Quran. Lexicographers, jurisprudents and interpreters of Quran havedifferent views on its concept, types of punishment and its exceptions. Famous jurisprudents believe in the capital punishment for a Muslim sorcerer unconditionally and a penalty [decided by the judge] for a pagan sorcerer. Some jurisprudents believe in the capital punishment only for people who consider sorcery as halal or perform sorcery with someprovisions that may lead to one’s loss of faith while some other jurisprudents only have this verdict for those who perform sorcery as an occupation. Regarding the exceptions, famous jurisprudents believe that it is permissible to unbind a sorcerer’s spell through sorcery. However some jurisprudents oppose this opinion. This article studies these viewpoints and their reasoning and proofs.
    Keywords: sorcery, sorcerer, Islam's criminal law, punishment}
  • Seyyed Ahmad Sajjadinejad
    fter referring to the origin and the changes of the rule of “having ignorance of the decree and its removal to the criminal liability” in the criminal law, being ignorant of the decree in jurisprudence in general and in the context that causes punishment, discretionary punishment and expiation in particular has bee considered and non-culpability of the ignorant whether deficient or responsible has been proved in viewpoint of jurisprudence, although he is culpable regarding to non acquisition of knowledge.
  • جمال رضایی
    آیه 33 سوره مائده مبنای تبیین موضوع و حکم محاربه با خدا و رسول و افساد فی الارض است. با توجه به تفاسیر و روایات وارده در این خصوص فقهای شیعه محاربه را بر کشیدن سلاح برای ترسانیدن مردم تعریف کرده اند، اما از تعریف امام خمینی شرط سومی نیز برای آن به دست می آید که عبارت است از قصد افساد در زمین. مجازات محاربه کنندگان با خدا و رسول نیز در آیه مذکور چهار نوع تعیین شده است که عبارت اند از کشتن، بر دار زدن، بریدن دست و پای مخالف و تبعید از محل زندگی. در روایات برای تعیین حد محارب، سه روش ترتیب، تخییر و تخییر ترتیبی بیان شده که قول مشهور فقهای شیعه و به تبع آن در قانون مجازات اسلامی قول به تخییر است و انتخاب هر یک از حدود چهارگانه به اختیار حاکم واگذار شده است.
    کلید واژگان: حد, محارب, محاربه, افساد فی الارض, ترتیب, تخییر}
    Jamal Rezaie
    The main subject of the 33rd verse of Maedeh Sura is to express the verdict of enmity against God and His Messenger and corruptions on earth. According to related explanations and narratives, the Shiite jurisprudents have defined enmity as drawing weapon in order to terrify people. Imam Khomeini also had added the third condition which is the tendancy in doing corruption on the earth. The punishment of the enemies against God in the mentioned verse has determined of four types which are murdering, hanging, cutting the opposite hands and legs and exiling from the hometown. Selecting each punishment is due to the judge’s authority.
    Keywords: enemy against God, enmity against God, corruption on earth, penance}
  • محمدباقر ملکیان
    مشهور است که شیخ شهاب الدین سهرودی، در زمینه منطق ارسطویی نقدها و نوآوری هایی دارد. از جمله اینکه ایشان قاعده مشائیان در باب تعریف را نقض و نقدهای اساسی بر آن وارد کرد. همچنین ایشان همه قضایای موجهه را به قضیه ضروریه و نیز همه قضایای محصوره سالبه را به موجبه برمی گرداند. سهروردی نشان داد که میان سالبه محصله با موجبه معدوله تفاوتی نیست و تمامی ضروب انتاجی قیاسی را به ضرب اول از شکل اول ارجاع داد. وی همچنین نظر خاصی در مورد حدسیات دارد. در این مقاله برآنیم تا با مراجعه به بخش منطق کتاب حکمه الاشراق سهرودی، این نقدها و نوآوری ها را بازخوانی کنیم تا روشن شود که آیا آن نقدها و نوآوری ها به واقع درست و ابتکاری اند؟
    کلید واژگان: حد, قضیه موجهه, قضیه ضروریه, قضیه سالبه, قضیه معدوله, ضرب, شکل, حدسیات و عقدالوضع}
  • محمدرسول آهنگران
    با مسلم بودن اصل عدم جواز تنبیه بدنی اطفال، این عمل به حکم دلایل شرعی در سه صورت جایز است که عبارت اند از: 1. ولی نسبت به فرزند، 2. ولی نسبت به یتیمی که تحت سرپرستی اوست، 3. معلم نسبت به شاگرد. و در هر مورد، محدودیت هایی وجود دارد که از جمله مهم ترین آنها، رعایت هدف تادیب و تربیت و پرهیز از انگیزه های نفسانی، مانند غضب است که در صورت انجام این عمل با هدفی غیر از تادیب و تربیت، تنبیه کننده مرتکب عمل حرام شده و قابل مجازات تعزیری است.
    علاوه بر این محدودیت، محدودیت سنی هم مطرح است و آن، این که کودک در سنی باشد که این عمل بر روی او اثر تربیتی داشته باشد و اگر در سنینی باشد که قدرت تشخیص او کامل نشده، تنبیه بدنی با هدف تربیتی صورت نمی گیرد و از این رو، حرام خواهد بود و اما نسبت به معلم نیز این محدودیت مطرح است که حداکثر تنبیه بدنی مجاز از سوی او به مقدار سه ضربه است و بیشتر از آن، جایز نیست. با توجه به این که تنبیه بدنی مجاز، فقط با هدف تادیب و تربیت است، این مساله شکل، نحوه و دفعات را نیز با محدویت مواجه کرده؛ چنان که در این خصوص رعایت شرایط ویژه هم الزامی است.
    کلید واژگان: زدن کودک, تادیب, تنبیه بدنی, تعزیر, حد}
    Mohammad Rasool Ahangaran
    Having accepted that corporeal punishment of children is a wrong act, we find three cases in religious instructions which allow it to be done: 1- parent to his/her child,2 - step parent to his/her adopted child, 3- teacher to his/her student. In every case there are some limits and conditions. Of the most important ones are: It must be done for disciplinary reasons and it should not be done on personnal emotions such as anger and etc.In addition to the above mentioned conditions and limits there is one more limit and that is age limit.
    Keywords: Child Beating, Discipline, Corporeal Punishment, Penance}
  • سیدمحمدامین هاشمی
    قاعده تعزیر کمتر از حد، از معروف ترین قواعد فقهی است که کاربرد بسیاری در فقه جزایی اسلام دارد. عمده مستند آن، روایات است که به طرق گوناگون مفهوم قاعده از آنها قابل برداشت است. روایاتی به طور صریح می گویند که تعزیر کمتر از حد است. برخی روایات میزانی برای تعزیر مشخص می کنند و آن میزان را کمتر از حد قرار می دهند. برخی دیگر از احادیث، حدی را از جرمی نفی و در مقابل، تعزیر را ثابت می کنند. اگرچه مناقشاتی در سند و دلالت روایات وارد است، اما از مجموع آنها این قاعده قابل استفاده است.
    در تفسیر این قاعده، اقوال متعددی بیان شده است: برخی حد معیار را در انسان آزاد، هشتاد ضربه و در بنده، چهل تازیانه در نظر گرفته اند. دسته ای گفته اند: در تعزیرات باید تناسب رعایت شود؛ مثلا در جرایم هم خانواده با قذف این حد معیار است و... برخیدیگر حد معیار را هفتاد و پنج ضربه معین کرده اند. در این نوشته، پس از بررسی اقوال، نظریه ای ارائه شده است.
    مواردی در فقه مطرح شده است که مجازات تعزیری همتراز مجازات حدی قرار گرفته است و بحث و بررسی شده که نقض یا استثنایی برای قاعده محسوب می شود یا نه؟ در پایان، جایگاه قاعده در قانون مجازات اسلامی بررسی شده است.
    کلید واژگان: تعزیر, حد, دون الحد}
  • آیت الله رضا استادی
    نویسنده در آغاز مقاله، فرض های مختلف عروض جنون بعد از ارتکاب جرم و قبل از اجرای مجازات را مطرح می کند؛ سپس به بیان آرای فقهای شیعه می پردازد که حاکی از اینست که بیشتر آنان عروض جنون را مانع از اجرای مجازات حد، قصاص و تعزیر نمی دانند. آنگاه ادله قول مشهور را که عبارت است از عمومات، اصل اولی، اجماع و روایات خاص، بررسی می کند و ضمن خدشه در این دلایل یا اطلاق آنها، در نهایت مجازات مجنون را در بعضی از فروض مسئله، خلاف احتیاط می داند.
    کلید واژگان: جنون, مجنون, دیوانه, مجازات, حد, قصاص, تعزیر}
  • ظاهر و باطن قرآن
    محمد کاظم شاکر
    در این مقاله به معنا شناسی روایات ظاهر و باطن پرداخته شدهو دو دیدگاه وجود شناسانه و معناشناسانه در زمینه ی معنای این روایات طرح گردیده و چنین نتیجه گرفته شده است که معنای باطنی به معنایی اطلاق می شود که نوعی خفا داشته باشد و آن به نوع خاصی از معنا، مانند معنای التزامی یا تضمنی یا اشاری و... اختصاص ندارد؛ بلکه شامل مهم ی مواردی می شود که با تدبر در آیات به دست می آید؛ منتها معانی باطنی باید ارتباط دلالی روشنی با ظاهر آیات داشته باشد.
    کلید واژگان: ظاهر, باطن, روایات ظاهر و باطن, حد, مطلع, معانی طولی, معانی مطابقی, معانی التزامی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال