به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « امامیه » در نشریات گروه « فلسفه و کلام »

تکرار جستجوی کلیدواژه «امامیه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فاطمه رئوفی تبار*، احمد بهشتی، مهر

    شان، کارویژه ای است که جایگاه امامت، به صورت انحصاری آن را اقتضا می کند. گرچه در میان آثار متکلمان مسلمان به محتوای این آموزه به صورت پراکنده توجه شده است، اما اولا، اصطلاح «شان»، در ادبیات سنتی استفاده نشده و ثانیا، بررسی مقایسه ای این مسئله در میان جریان های داخلی شیعی صورت نپذیرفته است. بنابراین، شایسته است با همین ادبیات و با نگاهی نظام مند و نوین به این مسئله پرداخته شود. شئون امام از جمله مسائل مهم امامت پژوهی است که از ابعاد مختلف تکوینی، تشریعی، فردی و اجتماعی برخوردار است. هدف از این نوشتار، بررسی مقایسه ای دو تصویر شیعی از شئون امام با محوریت دیدگاه الهادی الی الحق (زیدی) و شیخ مفید (اثنی عشری) و تحلیل تبعات پذیرش شئون در هر دو اندیشه است. الهادی ، با توجه به تعریف زیدیه از امامت، در مرجعیت علم دینی، کلیت مرجعیت سیاسی و مرجعیت اقتصادی، با شیخ مفید، هم عقیده است و با بیان کارکردهای خاص سیاسی، همچون اصل دعوت به خود، قیام مسلحانه و... اختصاصات دیدگاه زیدیه را در این مسئله برجسته می کند. بر این اساس، شئون جهادی و قیام گونه در زیدیه، امامت را بیش از هر چیز، ساختاری جهادی بخشیده و امامت را به امری سیاسی و حاکمیتی شبیه ساخته است. شیخ مفید با توجه به گستره تعریف امامت، به ریاست دنیایی و دینی در کنار دیگر شئون اجتماعی و اخروی که زیدیه نیز به آن باور دارند، از شئون تکوینی امام در عالم ماده، همچون معجزه، شئون اخروی، رهبری دینی و دنیایی نام می برد. بر اساس دیدگاه او مبنی بر عصمت، امام در همه شئون خود، اعم از شئون اجتماعی یا الهی، مدیریتی سرآمد و خطاناپذیر دارد و این مسئله امامت در امامیه را امری بی‎بدیل می سازد.

    کلید واژگان: شئون امام, امامت, امامیه, زیدیه, شیخ مفید, الهادی الی الحق}
  • سید محمدمهدی زیدی*

    کیسانیه از نخستین نحله های جداشده از شیعه و یکی از فرق مهم سده های اولیه اسلامی بوده که پیدایش آن با قیام مختار و ادعای جانشینی و امامت محمد حنفیه همراه است. سخن از مناسبات میان کیسانیه و امامیه کمک شایانی به شناخت تاریخ و اندیشه شیعه خواهد کرد. ازاین رو این پژوهش به عنوان سوال اصلی به بررسی مناسبات میان این دو گروه در بازه زمانی حضور امامان پرداخته است. ازآنجاکه در ابتدای امر کیسانیه و امامیه تفاوت زیادی از نظر اندیشه و آراء نداشته و صرفا در مصداق امامت با یکدیگر اختلاف داشته اند، تعاملات میان این دو گروه بیشتر به صورت همگرایی ظاهرشده است. هرچند امامیه در این دوره به رد امامت محمد حنفیه پرداخته و به آگاه سازی جامعه شیعه در برابر عدم صلاحیت محمد حنفیه در قبول ردای امامت می پردازد. اما بانفوذ جریان غلات در درون کیسانیه که عملا اندیشه های اصیل کیسانیه را دگرگون می کند این مناسبات بیشتر به صورت تقابل های فرهنگی و اجتماعی به منصه ظهور رسیده است. همچنین امامیه از ورود به هرگونه تحرکات سیاسی کیسانیه در این زمان به شدت خودداری کرده اند.

    کلید واژگان: فرق شیعه, امامیه, کیسانیه, مناسبات فرهنگی, مناسبات اجتماعی, مناسبات سیاسی}
    Sayyid MohammadMahdi Zaydi*

    Kīsāniyyah was one of the first sects separated from Shiʿa and one of the important sects of the early Islamic centuries which its emergence is associated with the uprising of Mukhtār and Muḥammad ibn al-Ḥanafiyyah’s claim of succession and Imamate. Talking about the relations between Kīsāniyyah and Imāmiyyah will help to understand the history and thoughts of Shiʿa. Therefore, as the main question, this research examines the relationship between these two groups during the time period of the Imāms ' presence. Since at the beginning, there was not much difference in terms of thoughts and opinions between Kīsāniyyah and Imāmiyyah and they differed only on the person of the Imām, the interactions between these two groups have appeared more in the form of convergence. However, in this period, the Imāmiyyah rejects the Imamate of Muḥammad ibn al-Ḥanafiyhah and informs the Shiʿa community against Muḥammad ibn al-Ḥanafiyhah 's incompetence in accepting the place of Imamate. But due to the influence of the flow of the Ghālis (Extremists) in Kīsāniyyah, which practically transforms the original ideas of Kīsāniyyah, these relationships have come to the fore in the form of cultural and social confrontations. Also, the Imāmiyyah have strongly refused to participate in any political movements of Kīsāniyyah at this time.

    Keywords: Shiʿa sects, Imāmiyyah, Kīsāniyyah, cultural relations, social relations, political relations}
  • محمدرضا بیات*، رسول سالارکریمی
    ارائه تعریفی قابل دفاع از معجزه، یکی از مسائل اساسی در الهیات ادیان و فلسفه دین تحلیلی بوده است. در این مقاله، با نگاهی به تعاریف فیلسوفان و الاهیدانان مسیحی و مسلمان، با تفکیک مقام تعریف معجزه از تبیین آن، با ارزیابی تعاریف گوناگون از معجزه با تکیه بر ملاک های نگاه واقع رایانه/ ناواقع گرایانه، تفکیک تعاریف حدی و رسمی، سادگی، سازگاری با معرفت های پس زمینه ای، نشان داده شده که اولا، تعاریف واقع گرایانه بر تعاریف ناواقع گرایانه ترجیح دارند و با نگاه مومنان سازگارند. ثانیا، اگرچه تعاریف حدی بر رسمی ترجیح دارند، ولی هیچ کدام تعریف حدی تامی از معجزه ارائه نکرده اند و در مجموع، میتوان گفت مولفه خرق عادت در تعاریف الاهیدان و فیلسوفان مسیحی و مسلمان، و نقض قوانین طبیعت در تعریف هیوم، تعریفی ناقص ارائه کرده اند که از این حیث، بر دیگر تعاریف ترجیح دارند. ثالثا، طبق ملاک سادگی، تعاریف تفاوت زیادی با همدیگر ندارند، زیرا هر یک از جنبه های گوناگون، از سادگی برخوردارند. رابعا، طبق ملاک سازگاری با معرفت های پس زمینه ای، تعریف هیوم با معرفت های پس زمینه ای در دوره معاصر سازگار است. بنابراین، اگرچه با تکیه ملاک های فوق، می توان تعریف هیوم را ترجیح داد، اما اشکال تعریف وی این است که هیچ گاه به قوانین طبیعت دسترسی نیست و تنها از راه نظریه های علمی می توان بدان ها دست یافت و نظریه های علمی هم همواره در حال تغییرند. بنابراین، بنظر می رسد نتوان تعریفی از معجزه ارائه داد که بتوان به مدد آن، به سرشت معجزه دست یافت و همان طور که قرآن توصیه کرده است، باید معجزات را به مثابه آیات و نشانه های خداوند نگریست.
    کلید واژگان: معجزه, اشاعره, معتزله, امامیه, الاهیدانان مسیحی}
    Mohammad Reza Bayat *, Rasoul Salar Karimi
    Providing a defensible definition of the miracle has been one of the basic problems of the theology of religion and the analytical philosophy of religion. In this article, by looking at the definitions of Christian and Muslim philosophers and theologians, by separating the position of defining a miracle from its explanation, by evaluating various definitions of a miracle based on the criteria of 1) realistic/unrealistic view 2) limited and formal definitions 3) simplicity 4) Compatibility with background knowledge has been shown that, firstly, realistic definitions are preferred over unrealistic definitions, and it is compatible with the believers' point of view. Secondly, although definitions are preferred over Descriptions, none of them have provided a complete definition of a miracle, and in general, it can be said that the component of breaking the habit in the definitions of Christian and Muslim theologians and philosophers, and the violation of the laws of nature in Hume's definition, have provided an incomplete definition. For this reason, they are preferred over other definitions, it can be said that the component of breaking the habit in the definitions of Christian and Muslim theologians and philosophers and violating the laws of nature in Hume's definition, they have provided an incomplete definition, which is preferred over other definitions. Various aspects are simple. Fourth, according to the criterion of compatibility with background knowledge, Hume's definition is compatible with background knowledge in the contemporary period. Therefore, although, relying on the above criteria, Hume's definition can be preferred. But the problem with Hume's definition is that there is never access to the laws of nature and they can only be achieved through scientific theories, and scientific theories are also changing. Therefore, it seems that it is not possible to define miracles that can be used to understand the nature of miracles and as recommended by the Qur'an, miracles should be viewed as signs and signs of God.
    Keywords: Definition Of Miracle, Explanation, Ash'arites, Mu'tazilites, Imamiyyah, Christian Theologians}
  • حمید انصاریان *

    امروزه یکی از مشکلات جهان اسلام، ظهور گروه های تکفیری مانند القاعده و النصره و طالبان و داعش است که به جان مسلمین به ویژه شیعیان افتاده و با استناد به سیره صحابه رسول خدا (ص)، مسلمین را تفکیر کرده، دست به ترور و کشتار آنها زده و جنایاتی انجام می دهند. در این مقاله ریشه این جنایات و قتل عام ها که تکفیر مخالفان و مسلمین است، در سیره صحابه بازکاوی شده و با شیوه کتابخانه ای و بررسی اسناد تاریخی، برای بطلان ادعای گروه های تکفیری صحابه و سلفی که دست به تکفیر مسلمین و ترور آنها زده، شناسایی و معرفی شده اند؛ تا معلوم شود اینها به کدام صحابه رسول خدا و سیره کدام حاکمان و فرقه ها اقتدا می کنند؛ والا رسول خدا (ص) و سلف صالح و مسلمانان راستین و شیعیان اهل بیت(ع) دست به تکفیر و ترور مسلمان ها نزده، بلکه از آن نهی کرده اند.

    کلید واژگان: تکفیر, امامیه, غیرامامیه, صدر اسلام, حنابله, خوارج, بربهاری}
  • سعید طاووسی مسرور*، مهدیه پاکروان، زهرا سالاریان
    تتبع در جوانب مختلف مهدویت به منزله تکمیل قطعاتی است که تصویر جامع تری از این مسئله و زوایای مختلف آن در اختیار مهدویت پژوهان قرار می دهد که راهگشای حل مسائل مرتبط با مهدویت است. یکی از جوانب این بحث، بازشناسی آثار مهدوی متقدم است. در این پژوهش آنچه بر نگارش های مهدوی امامیه موردبررسی قرار گرفته است گونه شناسی جامعی در سه محور موضوع تالیفات، مذهب نگارندگان و زمان نگارش اثر در سه مقطع عصرحضور ، غیبت صغری و غیبت کبری تا قرن پنجم است. بر این اساس در مقاله حاضر به کلیه آثار روایی، کلامی، تفسیری، تاریخی و فرق که مولفان آن ها امامی بوده اند، اشاره شده است. در کنار آثاری که صراحتا و به طور خاص درباره مهدویت نوشته شده اند، انواع گونه های آثاری که به طور ضمنی به مهدویت پرداخته اند، نیز شناسایی شده اند. این آثار عبارت اند از: کتب ملاحم، کتب الاوصیاء، کتبی درباره اثنی عشر، کتب عدد الائمه، کتب درباره نواب اربعه و برخی کتب با عنوان الامامه و نیز یک کتاب معجزه نگاری و یک کتاب فرقه شناسی. نتایج این پژوهش پیشتازی کمی و کیفی آثار امامیه قطعیه (اثنی عشریه) نسبت به فرق منشعب شده از امامیه در انواع گونه های مهدویت نگاری و نیز عدم اتکای آثار مهدوی امامیه قطعیه به آثار واقفه را نشان می دهد. علاوه بر این، در دروه آغاز غیبت کبری تا قرن پنجم، درحالی که از واقفیان و آثار آن ها چیزی باقی نمانده است؛ آثار امامیه بیش از دو برابر شده است
    کلید واژگان: مهدویت نگاری, امامیه, واقفه, غیبت, ملاحم و فتن}
    Saeed Tavoosi Masroor *, Mahdiyeh Pakravan, Zahra Salarian
    Tatabbo', in different aspects of Mahdism, is the completion of parts that provide Mahdism scholars with a more comprehensive picture of this issue and its various angles, which is the way to solve problems related to Mahdism. Following different aspects of Mahdism means completing parts that provide a more comprehensive picture of this issue and its different angles to Mahdism scholars, which is the way to solve problems related to Mahdism. One of the aspects of this discussion is the recognition of the works of Mahdavi Moteqadim. In this research, what has been investigated on the writings of Mahdavi Imamiya is a comprehensive typology in three axes, the authorship subject, the religion of the authors, and the time of writing the work in the three periods of presence, Minor Occultation, and Major Occultation until the fifth century. Based on this, in this article, all the narrative, theological, commentary, and historical works whose authors were Imams have been mentioned. In addition to the works written explicitly and specifically about Mahdism, various types of works that implicitly deal with Mahdism have also been identified. These works include: Books of Malahem, Books of Al-Awsiya, a book about Asna Ashar, books about Adad al-Aemah, books about the Nawab Arba’eh, and some books with the title of al-Imamah, as well as a book on miracles and a book on sectology. The results of this research show the quantitative and qualitative superiority of the works of the Imamiyyah Qateiah (Ithna'ashriyyah) compared to the sects that branched off from the Imamiyyah in all types of Mahdavi studies, as well as the non-reliance of the works of the Mahdavi Imamiyyah Qateiah on the works of the waqifah. In addition, from the beginning of major occultation until the fifth century, while there is nothing left of the Waqifs and their works, Imamiya's works have more than doubled.
    Keywords: Mahdism, Imamia, Waqifa, occultation, Malahem, Fatan}
  • سید مجتبی میردامادی، محمدعلی سوهانی*
    اجماع یکی از منابع دستیابی به احکام است که احیانا در اعتقادات نیز می تواند منبع باشد. در کتاب های کلامی دانشمندان اسلامی، شیعه و یا سنی، برای اثبات بعضی از آموزه های اعتقادی، از دلیل اجماع استفاده شده است، حال باید دید که آیا این اجماعات حجیت دارد؟ و ملاک اعتبار و محدوده حجیت آن کدام است؟این تحقیق متکفل بررسی پاسخ سوالات فوق از مهمترین مکاتب کلامی، یعنی امامیه، معتزله، اشاعره و ماتریدیه است. در این تحقیق که از نوع بنیادی است، سعی شده است با روش تحلیلی و کتابخانه ای و با رویکرد استدلال عقلی و نقلی به تبیین ابعاد مختلف اجماع پرداخته شود. در این نوشتار دلایل اقامه شده برای حجیت اجماع در مسائل اعتقادی مورد خدشه قرار گرفته است. مهم ترین نتایج به دست آمده در این پژوهش عبارت است از اینکه: اصولیین امامیه و برخی اخباریین، حجیت اجماع را از باب عقل می پذیرند، اشاعره حجیت اجماع را به روش نقلی می پذیرند، اکثر معتزله و همچنین ماتریدیه نیز حجیت اجماع را به روش نقلی می پذیرند، در این مقاله در دلایل اقامه شده خدشه وارد شده است، و قول مختار این است که: دلیلی بر حجیت اجماع در مسائل اعتقادی وجود ندارد.
    کلید واژگان: اجماع, اعتقادات, متکلمان, امامیه, معتزله, اشاعره, ماتریدیه}
    Seyed Mojtabi Mirdamadi, Mohammadali Sohani *
    Consensus is one of the sources of reaching rulings, which may be a source of beliefs as well. In the theological books of Islamic scholars, Shia or Sunni, the reason for consensus has been used to prove some of the doctrines. And what is the criterion of credibility and the scope of its validity? This research aims to examine the answers to the above questions from the most important theological schools, namely the Imamiyyah, Mu'tazilah, Ash'ari, and Matridiyyah. This research, which is of a fundamental type, has tried to explain the different dimensions of consensus with the analytical and library methods and with the approach of rational and narrative reasoning. In this article, the reasons given for the validity of consensus in matters of belief have been undermined. The most important results obtained in this research are that: the fundamentalists of the Imamiyyah and some Akhbaris accept the authority of consensus based on reason, the Ash'arites accept the authority of consensus through narration, and most of the Mu'tazila and Matridiyya also accept the authenticity of consensus through narration. In this article, there is a flaw in the arguments presented, and Mukhtar's opinion is that: there is no evidence for the validity of consensus in matters of faith.
    Keywords: consensus, Beliefs, theologians, Imamiyyah, Mu'tazila, Ash'ari, Matridiyyah}
  • حسن پناهی آزاد، سجاد حبیب زاده *

    اصل عصمت در قرآن و دیدگاه متکلمان مسلمان امری مسلم است؛ اما شناخت معصومان پس از نبی اکرم(ص) در میان متکلمان فرق اسلامی مورد اختلاف است. امامیه، روایاتی از نبی اکرم و اهل بیت(ع) را ذیل آیاتی از قرآن کریم، ازجمله آیه اولی الامر مورد استناد و راه تعیین مصادیق معصومین می دانند. در مکتب امامیه آیه اولی الامر دلالتی واضح نسبت به تعین معصوم در «خمسه طیبه» و فرزندان معصوم آنها دارد. اما متکلمان اشاعره، با وجود اینکه روایات دال بر عصمت اولی الامر در ذیل آیه مذکور و به صورت جداگانه در کتب آنها تبلور یافته؛ لکن دلالت آیات و روایات را در رابطه با تعیین مصداق معصوم به دلایل مختلف توجیه و رد کرده اند. اما با جست وجوی کتب روایی و بررسی اندیشمندان مذهب اشاعره، دیدگاه امامیه به کرسی حق می نشیند. نوشتار حاضر کوشیده است با تمسک بر روش نقلی و در برخی جاها با روش عقلی، دیدگاه امامیه و اشاعره نسبت به تعیین مصادیق معصومین پس از نبی اکرم(ص) را با توجه به مفاد آیه اولی الامر و روایات ذیل این آیه، بیان و بررسی کند.

    کلید واژگان: آیه اولی الامر, عصمت, مصداق معصوم, خمسه طیبه, امامیه, اشاعره}
  • کریم شکرزاده، جمشید جلالی شیجانی*، مهدی نجفی افرا

    صفات خداوند و از جمله صفات سلبی او، از مسائل چالش برانگیز از گذشته تا حال بوده است؛ چنانکه برخی، تنها صفات خداوند را صفات صلبی او دانسته و علم ایجابی به صفات را نفی کرده اند؛ عده ای برای شناخت باری تعالی، او را به انسان یا سایر مخلوقات تشبیه کرده و برخی به جسمیت او قائل شده اند و در قبال آنها برخی دیگر برای فرار از تشبیه دچار تنزیه مطلق شده اند. آنگونه که در نهج البلاغه در میان خطبه های مختلف موجود است امام علی (ع) با ادله متعدد، تشبیه و تجسیم را رده کرده اند، متکلمین مسلمان (اعم از شیعه و سنی) با تکیه بر نظرات خود، بیانات امام علی (ع) را در این مورد شرح و توضیح داده اند. در این میان ابن ابی الحدید معتزلی، از شارحان نهج البلاغه، مهم ترین صفات سلبی باری تعالی را با توجه به خطبه های نهج البلاغه توضیح داده است.

    هدف

    هدف از انجام این پژوهش، تبیین نظرات ابن ابی الحدید و اثبات قرابت دیدگاه وی با متکلمین امامیه بود.

    روش

    پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.

    یافته ها و نتیجه

    ابن ابی الحدید در توضیح صفات سلبی، از جمله نفی تشبیه و اعضا و جوارح و نفی جهت از خداوند و همچنین نفی حلول و عرض و... از باری تعالی، از نظرات متکلمین شیعه متاثر بوده است.

    کلید واژگان: ابن ابی الحدید, امامیه, نهج البلاغه, صفات سلبیه}
  • احمدرضا کفراشی

    میزان تاثیر و دخالت انسان در افعال صادره از او، یکی از مباحث مهمی است که همواره در طول تاریخ کلام اسلامی مورد توجه اندیشمندان فرقه های مختلف کلامی اسلامی قرار گرفته است. بر این اساس، نظریه های جبر گرایی، نظریه کسب، تفویض و امر بین الامرین مطرح شده است. برخی که از علوم الهی ایمه (ع)  برخوردار نبوده اند، به سبب دفاع از اختیار و آزادی انسان، به تفویض، به معنای استقلال انسان در افعال خود و عدم تاثیر خداوند در افعال انسان اعتقاد داشته اند. متکلمان اشاعره و امامیه، اعتقاد مذکور را به معتزله نسبت می دهند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی پس از تبیین ادعای مذکور، با مراجعه به آثار باقی مانده از متکلمان معتزله و سایر متکلمان هم عصر ایشان، صحت این نسبت و ادعا را بررسی می کند و مشخص می نماید که معتزله فقط درصدد نفی جبرگرایی و اثبات مختار بودن انسان بوده، نظری به اثبات تفویض ندارند.

    کلید واژگان: معتزله, اشاعره, امامیه, تفویض, جبر, امر بین الامرین}
    AhmadReza kafrashi

    The extent of human influence and involvement in the actions issued by him is one of the important topics that has always been the focus of the thinkers of different Islamic theological sects throughout the history of Islamic theology. Based on this, the theories of determinism, the theory of gain, assignment and inter-command have been proposed. Some who did not have the divine knowledge of the Imams (A.S.) believed in delegation, meaning the independence of man in his actions and the absence of God's influence in man's actions, due to the defense of human agency and freedom. Ash'arism and Imami scholars attribute the mentioned belief to Mu'tazilism. After explaining the mentioned claim, this article examines the validity of this relation and claim by referring to the remaining works of Mu'tazilism theologians and other theologians of his time, and makes it clear that Mu'tazilism only tried to negate determinism and prove the free will of man. They have no opinion on the proof of delegation.

    Keywords: Mutazilite, Asharite, Imamite, The theory of Delegation, The theory of Determinism, The theory of Intermediate Position}
  • محمدمهدی مطهری*، سید اکبر موسوی تنیانی

    امامیه و مرجیه از دیرینه ترین گروه های اسلامی اند. آگاهی از روابط این دو نحله اثرگذار برای شناخت بهتر تاریخ فکری تشیع، ره گشا است. واکاوی گزارش های تاریخی نشانگر این است که در این دوره هر دو گروه مرجیه و امامیه در دو عرصه اجتماعی و فرهنگی تقابلات و تعاملاتی داشتند که امامیه با سیاست همزیستی مسالمت آمیز سعی در کم اثر کردن فعالیت مرجیه و اثرگذاری آن ها در میان جامعه شیعه داشته است. شراکت در تجارت، سفر، معاملات، و... را می توان به عنوان تعاملات این دو گروه در عرصه اجتماعی نام برد. ممنوعیت ازدواج امامیه با مرجیه و ممنوعیت قبول شهادت شخص مرجی مذهب و... را می توان جزو تقابلات اجتماعی میان این دو گروه نام برد. در فضای علمی و فرهنگی نیز این دو گروه هم گرایی و واگرایی هایی داشته اند. از جمله آن ها می توان به دریافت گونه ای از احادیث از برخی از مرجیان، مناظرات گوناگون علمی پیرامون مسایل مختلف و نیز ردیه نویسی امامیه بر ضد مرجیان و عقیده ارجاء اشاره کرد که به نظر می رسد یا به جهت سیاست تعامل با دیگر فرق اسلامی بوده یا در برخی موارد به جهت تقیه و حفظ جان شیعیان بوده و موارد تقابل میان آنان نیز برای دورکردن فرهنگ و عقاید منحرف مرجیه از جامعه شیعی بوده است.

    کلید واژگان: امامیه, مرجئه, ارجای کلامی, ارجای سیاسی, تقابلات و تعاملات}
  • حمزه علی بهرامی*، مریم السادات هاشمی

    ارتداد یکی از آموزه های فقهی اسلامی است که دستاویز و بستری برای نقد و حمله به دین اسلام شده است؛ به ویژه اگر این مسیله در ارتباط با زنان باشد، از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. مذهب امامیه و رویکرد سلفیه دو گفتمان زنده و تاثیرگذار معاصری هستند که باوجود داشتن اشتراکات متعدد، در حوزه ارتداد زنان اختلافات فراوانی باهم دارند. مقایسه تطبیقی ارتداد زن در این دو گفتمان ضمن اینکه می تواند تبیین صحیحی از این مسیله ارایه دهد، جنبه های اختلافی آنها را نیز روشن می سازد. پژوهش پیش روی با نظر در اهمیت ارتداد زن با روشی اسنادی تحلیلی تطبیقی در پی پاسخ به جنبه های اختلافی دو گفتمان در پیامدهای اثباتی احکام ارتداد زن شکل گرفته و در پایان به این نتیجه رسیده است که امامیه با تقسیم مرتد به فطری و ملی و بنیادی دانستن مفهوم جنسیت در احکام ارتداد، شرایط خردمندانه تر و آزادنه تری از سلفیان برای زن مرتد مهیا می سازد؛ برای مثال، برخلاف رویکرد سلفیه، در مذهب امامیه زن مرتد کشته نمی شود. توبه او پذیرفته می شود. مالکیت او از اموالش و تصرفات غیرمالی او زایل نمی شود. وراث مسلمان او وارث اموال او می شوند. فرصت چندماهه برای تفکر و توبه و بازگشت و حفظ علقه زوجیت دارد؛ در حالی که در گفتمان سلفیان در احکام مرتد هیچ تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد. زن مرتد از هیچ گونه امتیاز یا حمایت یا تخفیفی در مجازات بهره مند نیست. قوانین ارتداد سخت و خشن تری در انتظار او است.

    کلید واژگان: مرتد, ابن تیمیه, سلفیان, امامیه, امام خمینی, سلفیه, زن}
    Hamzehali Bahrami *, Maryam sadat Hashemi

    Apostasy is a topic in Islamic jurisprudence that has been subject to criticism and attacks on Islam, particularly when it pertains to women. The Imamiyyah religion and the Salafiyyah approach are two contemporary discourses that have significant influence and share many commonalities, but also have differences regarding women's apostasy. This comparative analysis aimed to provide an accurate understanding of women's apostasy in these two discourses and shed light on their conflicting aspects. The research employed a comparative analytical documentary method to address the conflicting aspects of the two discourses regarding the positive consequences of rulings on women's apostasy. The study concluded that Imamiyyah distinguished between natural and national apostasies and considers gender as a fundamental concept. In its rulings on apostasy, Imamiyyah provided more lenient and liberated conditions for apostate women compared to the Salafists.

    Keywords: Apostate, Ibn Taymiyyah, Salafists, Imamiyyah, Imam Khomeini, Salafiyyah, female}
  • سید محسن موسوی، محمدحسین فاریاب

    در کتاب‌های کلامی، یکی از مباحث مطرح‌شده در بحث امامت، اصطلاح «نص جلی» و «نص خفی» است. این دو اصطلاح که در ذیل مسیله راه‌های تعیین امام مورد بحث قرار می‌گیرد، در آثار کلامی فرق مختلف، اعم از معتزله، اشاعره، زیدیه و امامیه مطرح شده است. در بین فرق مختلف اسلامی، تنها متکلمان امامیه‌اند که معتقدند امیرمومنان (ع)، هم با نص جلی و هم با نص خفی به‌عنوان جانشین بلافصل پیامبر (ص) تعیین شده است. این مقاله با روش تحلیلی کتابخانه‌ای، ضمن اشاره به معیار نص جلی و نص خفی از دیدگاه متکلمان امامیه، دلایل آنها بر اثبات این اعتقاد را تبیین می‌کند و به اشکالات مخالفان این عقیده پاسخ می‌دهد. در پایان، ضمن انتخاب معیار منتخب برای نص جلی و نص خفی، اثبات خواهد شد که برخلاف نظر بیشتر متکلمان، حدیث غدیر از مصادیق نص جلی است، نه نص خفی.

    کلید واژگان: امامت, امیرمومنان(ع), نص جلی, نص خفی, امامیه, متکلمان, حدیث غدیر}
  • زهره برقعی *، عباس ایزدپناه، مرضیه دست مرد

    در مناسبات دو علم در قلمرو مبادی و مبانی، هر دو علم به یکدیگر وابسته هستند. موضوع علم کلام امامیه هم توحید و نبوت و امامت است که پایه برای موضوع عرفان شیعی است که توحید و ولایت است. روش تحقیق در علم عرفان نظری هم شهود و تحلیل و برهان است. غایت عرفان و کلام وصول الی الله است که به تعمیق نظر در غایت کلام هم می‌انجامد. مباحث معرفت شناسی و ضرورت شناخت حضرت حق از مبادی هر دو علم است. معرفت شهودی عرفانی مبنای معرفت غیبی اهل بیت (ع) و انبیای الهی و تزکیه نفس عرفانی مبنای عصمت انبیا و امامان است. دو علم کلام امامیه و عرفان شیعی، در حوزه مبادی و مبانی باید مورد سنجش مقایسه ای قرار گیرد تا نقاط اجتماع و افتراق تبیین شود، این امر تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته بر همین اساس نگارنده در این اثر با روشی توصیفی تحلیلی به دنبال بررسی مناسبات کلام امامیه و عرفان شیعی در قلمرو مبادی و مبانی است و در نهایت بدین نتیجه رسیده است که در حوزه قلمرو مبانی و مبادی، هر دو مبتنی بر آیات و روایات بوده، هر دو تکیه بر روح توحیدی دارند، رهیافت موضوعی این دو در امور بسیاری مشترک است و... هرچند تفاوت هایی نیز در این زمینه مشاهده می شود که شامل رویکردی شهودی و تجربی در عرفان برخلاف کلام است، رسالت این دو علم در هدایت گری متفاوت است.

    کلید واژگان: کلام, عرفان, امامیه, تشیع, مبانی, مسائل}
  • جواد باغبانی آرانی، مجتبی نوری کوهبنانی

    قرآن و عهدین به‌عنوان منابع اصلی دو دین ابراهیمی (مسیحیت و اسلام) مورد استفاده است. در این بین با اضافه شدن سنت، نظرات مختلفی در باب رابطه این دو منبع اصلی با آن شکل گرفت. ازآنجاکه در اسلام و مسیحیت مذاهب مختلفی ایجاد شدند. در این مختصر برای انسجام بحث به شیوه توصیفی تحلیلی به این موضوع پرداخته می‌شود، که از منظر امامیه و آیین کاتولیک رابطه قرآن و عهدین با سنت چگونه است؟ و سعی شده است تا با توجه به منابع هریک از این دو آیین، این رابطه بیان شود. برای روشن شدن نظر مورد قبول، از چهار دیدگاه کمک گرفته شده و مشخص شد که اولا از نظر امامیه و آیین کاتولیک بین قرآن و عهدین با سنت رابطه طولی برقرار است؛ ثانیا سنت در مسیحیت مقدم بر کتاب مقدس بوده و علت آن عدم کتابت کتاب مقدس در مسیحیت اولیه است؛ و در امامیه قرآن با سنت همراه بوده و بعد از کتابت قرآن کریم، سنت هم‌زمان حول آن شکل گرفته است.

    کلید واژگان: قرآن, عهدین, سنت, امامیه, آئین کاتولیک}
  • محمدحسن قدردان قراملکی

    مقاله حاضر نگاه بیرونی به علم کلام اسلامی- شیعی دارد که در آن علم کلام و مسایل آن به صورت کلی و از منظر داور بیرونی مورد تحلیل قرار می گیرد. علم کلام شیعی علمی است که به تبیین آموزه های اعتقادی، تدوین و پاسخ شبهات آن با منابع خاص خود (کتاب، سنت نبوی و ولوی، عقل) می پردازد. موضوع آن عام بوده و شامل تمام آموزه های اعتقادی می شود که ملاک آن بیشتر برگشت به وجود، صفات و افعال خدا (اعم از فعل گفتاری یا تکوینی) است. در این مقاله بعد از اشاره به خاستگاه کلام شیعی از آغاز دعوت اسلام توسط پیامبر (ص) با «حدیث الدار» و استمرار آن توسط امامان، هدف آن علم افزون بر تبیین آموزه های اعتقادی اسلام، تبیین و دفاع از مبانی و آموزه های خاص تشیع یعنی«اصل امامت» توصیف شده است. کلام شیعی با روش ترکیبی (نقلی، عقلی، جدلی، تجربی، شهودی و فطری) و با استناد به قواعد متعدد کلامی به تبیین آموزه های اعتقادی می پردازد. رابطه علم کلام شیعی با علوم مختلف (منطق، معرفت شناسی، فلسفه، اصول فقه، فقه، علوم تجربی) رابطه متقابل (تاثیر و تاثر) است. مقاله حاضر، ضمن بیان هویت معرفتی کلام شیعی، به جایگاه، ساختار منطقی، تبیین مسایل کلاسیک و جدید و تبیین حوزه های پیش نیاز، هم نیاز و پس نیاز آن می پردازد.

    کلید واژگان: کلام شیعی, امامیه, فلسفه علم کلام, موضوع کلام شیعی, قواعد کلام شیعی}
    MohammadHasan Gadrdan

    This article has an external view of Islamic-Shia theology which theology and its issues are analyzed in general and from the perspective of an external judge. Shia theology is a science that explains religious doctrines, compiles and answers its doubts with its own sources (Qur'an, Prophetic and guarding )walvi (sunnah, reason). Its subject was general and it includes all religious doctrines, the criterion of which is mostly its return to God's existence, attributes, and actions (whether verbal or generative). First of all, this article refers to the origin of the Shia religion from the beginning of the call to Islam, with regard to the hadith of al-Dar, which the imams have also continued on this matter hen, while defending the religious teachings of Islam, the foundations and special teachings of Shiism (principles of the Imams) have been defended. Shi'ite theology explains religious doctrines with a combined method (narrative, rational, dialectician, experimental, intuitive and natural) and by referring to numerous theological rules. The relationship between Shiite theology and various sciences (logic, epistemology, philosophy, principles of jurisprudence, jurisprudence, experimental sciences) is a mutual relationship (effect and impression). The present article, while expressing the epistemological identity of the Shiite word, deals with its position, logical structure, explanation of classical and new issues, and explanation of its prerequisite, co-requisite and post-requisite areas.

    Keywords: Shi'i theology, Emamiyeh, Philosophy of theology, The subject of Shi'i theology, The rules of Shi'i theology}
  • فاطمه رئوفی تبار، مهدی فرمانیان

    تفاوت جنسیتی،نوع انسان را به دو صنف بزرگ زن و مرد، تصنیف میکند.باوجودتمام اختلاف ها، زن و مرددرذیل نوعی واحد قرارمی گیرند،با این حال، اختلاف های وابسته به جنسیت، نگاه های متفاوتی را نسبت به فعلیت انسانی زن و فعالیت های اجتماعی او سبب شده. برخی، مرد بودن را نوعی کمال انسانی برشمرده و معتقدند زن به دلیل نوع خلقت و جنسیتش نمی تواند انسانی کامل به شمار رود و فعالیت اجتماعی او تنها مانعی درمقابل تعالی مرد است. در مقابل، اندیشمندان اسلامی معتقدند که ملاک در ارزش انسانی، تقواست و زن و مرد هر دو می توانند به کمالات انسانی دست یابند و اجتماع نیز به حضور زن، نیازمند است. هردواندیشه درمعرفت اسلامی، دارای نمایندگانی است؛اماآنچه ضرورت دارد، مشخص شدن نگاه اصیل اسلامی است و این مهم جز با عرضه این دو دیدگاه بر آیات و سنت ممکن نخواهد بود. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر تفاوت جنسیتی بر فعلیت انسانی و فعالیت اجتماعی از نظرگاه امامیه و وهابیت با محوریت اندیشه های آیت الله جوادی آملی و بن باز است که با روش تطبیق و تحلیل به نگارش درآمده است. براین اساس، بن باز دروهابیت ازجمله کسانی است که با اعتقاد به نقص عقل و ایمان زن،فعلیت انسانی اورا بی پاسخ قرار داده و به بهانه اختلاط، اوراازحضوردراجتماع بازمی دارد.درمقابل، آیت الله جوادی،مهم ترین بعد انسان را روح می داند که جنسیت درآن معنا ندارد و زن و مردبا تقوا پیشگی می توانند مراحل فعلیت خودرابدون هرگونه تبعیض،پشت سرگذارند.فعالیت اجتماعی نیز برای زن، بارعایت حدوداسلامی،جایز و در برخی موارد،ضروری است. این نگاه، افزون برمطابقت با عقل،برگرفته ازآیات قرآن و روایات است.

    کلید واژگان: تفاوت جنسیتی, زن, آیت الله جوادی آملی, بن باز, امامیه, وهابیت}
    fatemeh raoofytabar, mahdy farmanian

    Gender differences classify the human race into two major classes, men and women. all the differences, men and women fall under the same category. Caused. Some consider being a man as a kind of human perfection and believe that a woman can not be considered a perfect human being due to her type of creation and gender, and her social activity is the only obstacle to the transcendence of man. In contrast, Islamic thinkers believe that the criterion in human value, piety, and both men and women can achieve human perfection, and society needs the presence of women. Both ideas have representatives in Islamic knowledge, but what is necessary is to determine the original Islamic view, and this will not be possible except by presenting these two views on verses and traditions. The purpose of this study is to investigate the effect of gender differences on human actuality and social activity from the perspective of Imamism and Wahhabism with the focus on the ideas of Ayatollah Javadi and Bonbaz, which has been written by the method of adaptation and analysis. Accordingly, Ibn Baz in Wahhabism is one of those who, believing in the lack of intellect and faith of women, make human actuality unresponsive and deter it from the presence of society under the pretext of mixing. Pious men and women can go through the stages of self-actualization without any discrimination. Social activity is also permissible for women, in accordance with Islamic limits, and in some cases, it is necessary.

    Keywords: Gender differences, women, Ayatollah Javadi Amoli, Ibn Baz, Imamiyya, Wahhabism}
  • محمدامین مدهوشی مزرعی، عبدالحسین خسروپناه

    نقد و بررسی تطبیقی دیدگاه امامیه و زیدیه بر دلایل برتری ایمه شیعه نسبت به پیامبران پیشین است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش‌های توصیفی - تحلیلی است که به چگونگی گردآوری اطلاعات داده‌ها، تجزیه‌وتحلیل و شیوه گزارش آن‌ها در تعیین طرح پژوهش موثرند. روش جمع‌آوری اطلاعات در پژوهش پیشرو، به شیوه بررسی اسناد و مدارک است؛ به همین منظور اسناد و مدارک در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفته‌اند. مسیله افضلیت امامان اهل‌بیت (ع) بر پیامبران پیش از رسول اکرم (ص) برگرفته از دو بحث نبوت و امامت خاصه در علم کلام است. طبق دیدگاه مکتب زیدیه بحث امامت بر چند محور استوار است؛ 1- تفاوتی بین مقام خلیفه و امام وجود ندارد 2- امام هویتی سیاسی دارد و لاغیر 3- جهان‌بینی این مکتب بر این مبنا استوار است که در مرتبه نخست ملایکه، در مرتبه دوم انبیا، در مرتبه سوم اوصیاء و در مرتبه آخر و چهارم ایمه اطهار قرار می‌گیرند 4- همه انبیا به طور عام همواره برتر از ایمه هستند 5- شروط و صفات برای امام، مقامی فرازمینی نیست بلکه صرفا ملاک گزینش است و ممکن است در هرکسی ظهور و بروز پیدا نماید، که پس از بیان دیدگاه زیدیه پیرامون بحث امامت و نقد آن با مراجعه به آثار عالمان شیعی بر افضلیت ایمه اطهار (ع) بر سه دلیل تمرکز شده است: دلیل اول، برتری مقام امامت از مقام نبوت و رسالت است. دلیل دوم، حدیث متواتر ثقلین است که امامان اهل‌بیت (ع) را عدل و همسنگ قرآن می‌داند. دلیل سوم، آیه مباهله است. پس در نتیجه نقد مبانی زیدیه پیرامون افضلیت امامان اهل‌بیت (ع) نسبت به پیامبران پیشین صحیح است و این گزاره طبق مبانی امامیه ثابت شده است.

    کلید واژگان: امامت, نبوت, پیامبران پیشین, امامیه, زیدیه}
  • نسرین انصاریان

    فرقه امامیه و زیدیه دو فرقه شیعی اند که در برخی مسایل کلامی مانند صفات خبری، حکم مرتکب کبیره و امامت اختلاف نظر دارند. تحلیل دیدگاه های دو فرقه در این مسایل به دلیل تاثیر در تبیین آموزه های دینی، اهمیت دارد. یافته های پژوهش که با پردازش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری به دست آمد این است که امامیه بر خلاف برخی از متکلمان زیدیه، صفات خبری را تاویل می بردند؛ امامیه مرتکب کبیره را مومن فاسق و غیرخالد در جهنم و زیدیه او را فاسق و خالد در جهنم می دانند؛ در اغراض امامت، امامیه قایل به اغراض علمی و عملی و زیدیه صرفا قایل به اغراض عملی هستند؛ امامیه ویژگی های امام را عصمت، افضلیت و دارا بودن علم لدنی می دانند، اما زیدیه عصمت را شرط ندانسته، افضلیت را با شرط تخصیص پذیرفته و قایل به علم لدنی نیستند؛ امامیه در تعیین امام، نص قولی و فعلی و زیدیه تنها نص قولی را می پذیرند؛ امامیه قایل به انحصار ایمه در دوازده نفرند، اما زیدیه حصر در دوازده امام را نمی پذیرند.

    کلید واژگان: امامیه, زیدیه, صفات خبری, حکم مرتکب کبیره, امامت عامه, امامت خاصه}
    Nasrin Ansarian

    "Imamiyya" and "Zaydiyya" are two Shia groups that differ in some theological issues such as "narrated attributes", "judgment on committing a cardinal sin" and "Imamate". Religious educations are central, therefore, the purpose of this article is to answer this question: what is the explanation of the theological views of the Imamiyya and Zaydiyya concerning "narrated attributes", "the judgment on committing cardinal sin" and "the Imamate"? The findings of the research, which were obtained through descriptive and analytical research and using library and software resources, are: the Imamiyya, unlike some Zaydiyya, interprets Quranic verses and tradition to narrated attributes, the Imamiyya defines the great perpetrator as "believers who are immoral" and "non-believers in hell" and the Zaydiyya believe that they are "transgressive" and "immortal in hell". In Imamate, the Imamiyya believes in "scientific" and "practical" purposes, while the Zaydiyya only believes in "practical" purposes. The Imamiyya considers the qualities of the Imam as "infallibility", "excellence" and "having given knowledge", but Zaydiyya does not consider "infallibility" to be a condition, and it acknowledges "excellence" with the condition of allocation and do not believe in "given knowledge". In determining the Imam, the Imamiyya accept the "verbal" and "actual" texts, and the Zaydiyya only agree to take the "verbal" text. Moreover, the Imamiyya limits Imams to twelves imams, yet the Zaydiyya believes otherwise.

    Keywords: Imamiyya, Zaydiyya, narrated attributes, judgment on committing cardinal sin, public imamate, Imamate is special}
  • مسعود یزدی*، محمدرسول آهنگران، حسین رجبی

    بی تردید به دلیل جایگاه والای وقف در تاریخ اسلام، چگونگی بهره برداری از اوقاف تا پیش از قرن هفتم هجری تحت تاثیر مذاهب فقهی بوده است. مولفان پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی با استناد به گزارش ها و داده های تاریخی و با تکیه بر مطالعات کتاب خانه ای، هم اصلی خود را پاسخ گویی به ابهام چگونگی تاثیر اوضاع و احوال سیاسی و مذهبی پس از تهاجم مغولان و در عصر حاکمیت ایلخانان مغول (656-736 ه.ق.) بر اوقاف نهاده اند تا از این طریق به تحلیل اعمال نفوذ مذاهب فقهی در مصارف وقف دست یابند. بر پایه یافته های این پژوهش، به میزان نفوذ علمای هر مذهب در طبقه حاکم استنباطات شرعی آنها در مصارف وقف اعمال می شد و در راستای تحول سیاست های حکام ایلخانی، برداشت های فقهی در موضوعات مختلف در جامعه آن روز موجب توسعه فرهنگ مصارف وقف شد که یکی از ارکان و شرایط شرعی وقف است. از این رو می توان گفت میزان انطباق آموزه های مذاهب فقهی در وقف و چگونگی مصارف اوقاف در دوره محل بحث با نظر به ادیان و مذاهب متعدد طبقه حاکم، اعم از ایلخانان و وزرا، عمدتا متاثر از مذاهب امامیه، شافعی و حنفی بوده است.

    کلید واژگان: امامیه, ایلخانان, شافعی, متولی, مصارف اوقاف, وقف}
    Masud Yazdi *, MohammadRasul Ahangaran, Hoseyn Rajabi

    Undoubtedly, due to the high position of endowment in the history of Islam, how the endowed property was used before the seventh century A.H. was totally influenced by jurisprudential denominations. The authors of the present study, using the descriptive-analytical method based on historical reports and data and relying on library sources, seek to resolve the ambiguity of how the political and religious situation after the Mongol invasion and during the Ilkhanate rule affected endowed property in order that they can analyze the influence of jurisprudential denominations on the use of endowments. Based on the findings of this study, to the extent of the influence of the scholars of each religion in the ruling class, their religious inferences were applied in the use of endowments. Therefore, in line with the evolution of the policies of the Ilkhanate rulers, jurisprudential interpretations on various issues in the society of that day led to the development of the use of endowments, which is one of the pillars and religious conditions of donation. Thus, it can be said that the degree of adaptation of the teachings of jurisprudential denominations in donation and how endowments are used in the mentioned period, considering the various religions and denominations of the ruling class, including Ilkhanate rulers and ministers, have been mainly influenced by Imami, Shafei and Hanafi denominations.

    Keywords: Imamiyya, Ilkhans, Shafei, Custodian, Endowment Uses, endowment}
  • مرتضی آقامحمدی*، محمد مسجدجامعی، سید ابوالحسن نواب

    کویت کشوری استثنایی در میان شیخ نشین ها است و شیعیان اثناعشری اش نیز در مقایسه با شیعیان دیگر همسایگان اوضاع و احوال ویژه ای دارند. پژوهش حاضر بر مبنای نظریه دولت ضعیف و همچنین با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، جایگاه منحصر به فرد شیعیان را در معادلات خاندان حاکم برای حفظ قدرت بررسی می کند. پرسش اصلی این پژوهش این است که: حضور شیعیان در کویت، چه تاثیری در بقای خاندان آل صباح دارد؟ با توجه به این پرسش، فرضیه پژوهش این است که شیعیان، به خصوص پس از سال 1990، نقش اهرم تعادل را دارند و اگر آنها در کویت حضور نداشتند، خاندان آل صباح برای حفظ بقایش در مقابل معارضان داخلی و دشمنان خارجی با بحران های جدی مواجه می شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که حاکمان کویت با هوشمندی تمام، گاه با نزدیک شدن به شیعه و گاه با اظهار خصومت با آنها، از دسته بندی های اجتماعی کشور بهره می گیرند و با ایجاد تقابل بین آنها و سایر بخش های جامعه تنش نیروهای معارض با حکومت را کاهش می دهند. با این روش آنها توانسته اند بحران های بزرگی را از سر بگذرانند، گرچه یکپارچگی جامعه را از دست می دهند. این پژوهش به درک موقعیت شیعیان در کویت، و اتخاذ رویکرد مناسب در قبال حکومت و شیعیانش کمک می کند.

    کلید واژگان: شیعیان, امامیه, کویت, آل صباح, ثبات سیاسی, اهرم تعادل}
    Morteza Agha Mohammadi *, Mohammad Masjed Jamei, Seyyed Abolhasan Nawwab

    Kuwait is an exceptional country among the sheikhdoms, and its Twelver Shiites have a special situation compared to the Shiites of the neighboring countries. The present study, based on the theory of weak government and also using a descriptive-analytical method, examines the unique position of Shiites in the equations of the ruling family to maintain its power. The main question of this reaearch is: What effect does the presence of Shiites in Kuwait have on the survival of the Al-Sabah dynasty? Given this question, the research hypothesis is that the Shiites, especially after 1990, played the role of a lever of balance, and if they were not present in Kuwait, the Al-Sabah dynasty would face serious crises to maintain its survival in the face of internal dissidents and foreign enemies. The results of the study show that the rulers of Kuwait, sometimes approaching the Shiites and sometimes expressing hostility towards them, abuse the country's social classifications and reduce the tension between the opposition forces and their own government by creating a confrontation between the Shiites and other social groups. In this way, they have been able to overcome great crises, although they lose the integrity of society. This study helps to understand the situation of the Shiites in Kuwait and to take an appropriate approach to them and the government.

    Keywords: Shiites, Imamiyyah, Kuwait, Al-Sabah, Political stability, Balance lever}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال