به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تاریخ کلام امامیه" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «تاریخ کلام امامیه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی تاریخ کلام امامیه در مقالات مجلات علمی
  • محمدحسن نادم

    پس از افول مدرسه بغداد (447ق) تا شکل گیری مدرسه کلامی حله (نیمه قرن 6) در عراق که از مدارس بسیار مهم وتحول آفرین در علوم مختلف از جمله علم کلام بود، در تاریخ کلام امامیه فترتی رخ داد و شیعیان فاقد مدرسه کلامی شدند، تنها حوزه ای که شیعه در آن تکاپوی علمی داشت، حوزه علمیه ری بود، در ری پیروان دیگر مذاهب اسلامی به ویژه معتزله حضور فعال وتاثیر گذاری داشتند واز این جهت فضای حاکم بر آن حوزه عقل گرایی اعتزالی بود، امامیه نیز در آن حوزه با پیروی از خط کلامی قم وبغداد تلاش مجدانه داشتند، اما تحول خاصی در کلام ایجاد نکردند ، از این رو حوزه ری در زمره مدارس کلامی امامیه بشمار نیامد، اما از جهات دیگر از جمله در شکل گیری مدرسه کلامی حله نقش بسیار مهم و موثری ایفا کرد، بدین جهت این جستار بر آن است با روش کتابخانه ای به تحلیل و بررسی تاریخی، جایگاه، اهمیت ونقش کلیدی حوزه ری به عنوان یکی از مراکز فرهنگی مهم آنروزگار ایران که حلقه وصل مدرسه قم وبغداد، با حله  عراق بود، بپردازد  وتاثیر آن را در تاریخ کلام امامیه بنمایاند.

    کلید واژگان: مدرسه قم, مدرسه بغداد, حوزه ری, مدرسه حله, تاریخ کلام امامیه
    Mohammadhasan Nadem

    After the decline of the Baghdad school (447 AH) until the formation of the Hala theological school (half of the 6th century) in Iraq, which was one of the most important and revolutionary schools in various sciences, including theology, there was a transition in the history of Imamiyya theology, and the Shiites were left without a theological school. The only field in which Shia had scientific efforts was the Ray seminary, in Ray the followers of other Islamic schools, especially the Mu'tazila, had an active presence and influence, and for this reason, the prevailing atmosphere in that field was ``Etzali'' rationalism. They made a diligent effort to follow the theological line of Qom and Baghdad, but they did not create a special change in theology, therefore, the field of Ray was not counted among the theological schools of Imamia, but it played a very important and effective role in the formation of the theological school of Halle in other ways. Therefore, this research aims to analyze and investigate the history, position, importance and key role of the Ray field as one of the important cultural centers of Iran at that time, which was the link between the schools of Qom and Baghdad, and its influence, using a library method. They appear in the history of Imamiyyah.

    Keywords: Qom School, Baghdad School, Ray's School, Halle School, History of Imamiyya Theology
  • محمدحسین مروی*، محمد غفوری نژاد

    دو فهرست نگاری کهن شیعه، یعنی فهرست شیخ طوسی و فهرست نجاشی که مولفان آن ها در دوره شکوفایی مکتب کلامی بغداد در این شهر می زیسته اند، اطلاعات ناب و دست اولی در مورد این مکتب عرضه کرده اند که با استخراج، دسته بندی و تحلیل آن می توان نمایی کلی از این مدرسه کلامی ترسیم کرد. بر اساس داده های نجاشی و شیخ طوسی 25 متکلم امامی از اواخر قرن سوم تا نیمه قرن پنجم در بغداد شناسایی گردید که تعداد 162 اثر کلامی در موضوعات کلامی تالیف کرده اند. در این میان بیشترین تالیفات در موضوع امامت با فراوانی 50 مورد است که با توجه به جایگاه این موضوع در اعتقادات امامیه و نیز فضای فکری متنوع بغداد قابل تبیین است. از حیث قالب نگارش های کلامی، عمده این تالیفات با فراوانی 155 مورد به صورت تک نگاری عرضه شده اند و آمار جامع نگاری های کلامی اندک است. این اختلاف نیز ناشی از آن است که اساسا سنت جامع نگاری کلامی در دوره متاخر بغداد(عصر شیخ مفید به بعد) رواج یافته و تا پیش از آن مطرح نبوده است.

    کلید واژگان: تاریخ کلام امامیه, متکلمان امامی بغداد, مکتب کلامی بغداد, فهرست نجاشی, فهرست شیخ طوسی, میراث کلامی امامیه
  • محمدتقی سبحانی*، محمدجعفر رضایی

    حوزه علمیه حله از همان آغازین روزهای بنای این شهر در قرن ششم به دست مزیدیان شیعه مذهب، با حضور جمعی از عالمان سرشناس امامیه شکل گرفت. هر چند دل مشغولی عالمان این حوزه در سال های نخست بیشتر دانش های مرتبط با فقه بود، ولی کمی بعد بنا به ضرورت هایی، علم کلام نیز در این شهر رونق گرفت؛ هر چند در ابتدا کلام حله به تبع متکلمان مدرسه ری، متاثر از معتزله متاخر بوده است، ولی پس از ظهور خواجه طوسی و ابن میثم بحرانی، ادبیات کلامی به کلی تحت تاثیر فلسفه مشاء قرار گرفت. اگر چه این جریان جدید در مسایل اصلی کلام همچنان منتقد اندیشه های فلسفی بود، ولی در روش شناسی و ادبیات کلامی تا حد زیادی تحت تاثیر فلسفه قرار گرفت. در کنار جریان کلامی باید به جریان کلامی حدیثی که مهم ترین نماینده آن در حله سید بن طاووس است اشاره کنیم. در حقیقت این جریان که امتداد مدرسه کلامی حدیثی قم بود، در روش شناسی و همچنین برخی از مسایل مهم اعتقادی، منتقد متکلمان بود. در مدرسه حله نباید از گرایش های عرفانی نیز غفلت کرد. این گرایش ها به آرامی کل تفکر امامیه و حتی متکلمان و فلاسفه را نیز تحت تاثیر خود قرار داد. علی رغم آن که برخی از عالمان حله همچنان با تفکرات عرفانی و صوفیانه برخوردی انتقادآمیز داشتند، ولی برخی از عالمان این مدرسه مانند خواجه طوسی و ابن میثم بحرانی تحت تاثیر این جریان قرار داشتند. آنان در عین حال که در کتاب های عقلی خود بر مبنای عقلی و کلامی بحث می کردند، ولی معتقد بودند که سنخ برتری از معرفت نیز وجود دارد که همان معرفت عرفانی است.

    کلید واژگان: حله, مدرسه کلامی حله, تاریخ کلام امامیه, جریان های فکری امامیه
    MohammadTaghi Sobhani*, Mohammad Jafar Rezaei

    The scholarly seminary of Ḥillah had been established by the presence of a group of the famous Imami scholars in the city of Ḥillah from its beginning days of building by the Shi’i Mazyadis in the sixth century. Although the scholars of this seminary in the first years had been mainly concerned with the knowledge related to Jurisprudence (Fiḳh), on the basis of some necessities, some years later the knowledge of Kalam also flourished in this city. Following the theologians of the Rey School, the Kalam of Ḥillah at first was influenced by the recent Mu’tazilah, after the appearance of Khwajah al-Tusī and Ibn Maytham al-Baḥranī, the Kalami literature of Ḥillah had been completely influenced by the peripatetic philosophy. This new trend, although critical of the philosophical thought in the essential issues of Kalam, completely impressed by philosophy in methodology and Kalami literature. Alongside the Kalami trend, the Kalami-Ḥadithi trend must be referred wchich Sayyid Ibn Ṭawūs is its most prominent representative in Ḥillah. This trend which has been, in fact, the continuation of the kalami Ḥadithi School of Qom, was critical of the Mutakallemun in methodology as well as in some important belief issues. In the Ḥillah School, the Mystical trends must not be ignored. These trends gradually influenced the total Imami thought even the Mutakallems and philosophers. Despite of the critical encounter of some of the scholars of Ḥillah with the Sufī and mystical thoughts, many of the scholars of this school such as Khwajah al-Tusī, Ibn Maytham al-Baḥranī and even a theologian like Fāḍil Miḳdād influenced by it. While they discussed on the rational and Kalami basis in their rational books, but they believed that a higher type of knowledge is also exists which is the mystical.

    Keywords: Ḥillah, Kalamī School of Ḥillah, the Imamiyyah Kalamhistory, Imamī thought trends
  • عباس میرزایی*
    ابن قبه رازی از متکلمان امامیه در اوایل سده چهارم هجری است که جزء جریان معتزلیان شیعه شده به شمار می رود. میراث علمی و آراء برجای مانده از وی همگی در بحث امامت است که نشانه های زیادی از گرایش وی به اعتزال می توان در آن ها یافت. از این رو این پرسش مطرح می شود که آیا ابن قبه در گرایش به کلام امامیه تمام منظومه فکری امامیه را پذیرفته یا این که تنها در بحث امامت، شیعه شده است؟ این مقاله با بررسی مقایسه ای میان نظرات ابن قبه و معتزلیان از نظر روشی و محتوایی تلاش می کند، با هدف روشن شدن فضای تاریخ کلام امامیه در بحث تاثیرپذیری از معتزله، بر پایه شواهد موجود نشان دهد که ابن قبه گویا تنها در بحث امامت، آن هم صرفا امامت خاصه و نه عامه، نظریه امامیه را پذیرفته و در دیگر انگاره های اعتقادی هم چنان بر بنیادهای معرفتی اهل اعتزال است.
    کلید واژگان: تاریخ کلام امامیه, معتزله, امامیه, معتزلیان شیعه شده, ابن قبه رازی
    Dr. Abbas Mirzaei *
    Ibn Qubba Rāzī is one the Imāmī theologians in early fourth century, who is regarded as among the Shī’a Mu‘tazilīs. The scholarly heritage and opinions left behind from him are all concerned with Imamate, in which many traces can be found of his inclination toward I‘tizāl. Thus, the question arises as to whether in his tendency toward Imāmiyya theology, Ibn Qubba has accepted all the Imāmiyya’s thought system or he has become a Shī‘a only in concern with Imamate. With a comparative study of the viewpoints of Ibn Qubba and the Mu‘tazilīs in method and content, this article tries with the aim of clarifying the climate of Imāmī theology in terms of impressionability from the Mu‘tazila, to show that Ibn Qubba has accepted Imāmiya views in relation to Imamate, and as such, only the specific and not the general Imamate, and that he keeps maintaining the epistemological principles of the Mu‘tazila in other ideological suppositions.
    Keywords: history of Im?miyya theology, Mu‘tazila, Im?miyya, the Mu‘tazil?s converted to Shi’ism, Ibn Qubba R?z?
  • عباس میرزایی، فاروق طولی
    ابن قبه یکی از تاثیرگذارترین معتزلیان در اوایل سده چهارم هجری است که شیعه شد و منظومه معرفتی خاصی در بحث امامت مطرح کرد. این اندیشه ها، که می توان آنها را در مدرسه بغداد رصد کرد، در برخی جهات، با قرائت مرسوم و مشهور از بحث امامت به ویژه در صفات ائمه متفاوت بود و برخلاف جریان حدیثی امامیه، نوعی نگاه حداقلی به ویژگی های امام داشت. حال با توجه به دیدگاه های خاص ابن قبه به نظر نمی توان ابن قبه را آن گونه که آقای مدرسی طباطبایی مدعی است، جزء گروه «نافی صفات فوق بشری» قرار داد؛ بلکه با بررسی آرا و اندیشه های او در مباحث امامت، با هدف روشن شدن تاریخ کلام امامیه، آشکار می شود که ابن قبه را باید جزء گروه هایی دانست که امامت را حداقلی تبیین کرده اند. از این رو باید اندیشه وی را امتداد جریان هشام بن حکم قلمداد کرد؛ نگاهی که ویژگی های امامان را در حوزه نیاز به تبیین و تفسیر دین تلقی می کند.
    کلید واژگان: تاریخ کلام امامیه, امامت, ابن قبه رازی, هشام بن حکم, مدرسی طباطبایی
    Abbas Mirzaei, Farooq Touli
    Ibn Qobbah has been known as one of the most famous Moa`tazelite scholar at the beginning of fourth century of hejrah that became Shiite and gave a special explanation on Imamate. His thought, being searchable in Baghdad school, is, particularly in Imam`s qualities, somewhat different from well-known and current idea and, contrary to imamiyyah hadith current, was of a minimum attitude to Imam`s properties. As is explained in the paper, with regard to Ibn Qobbah`s view, one may not agree with Tabatabaei in saying that Ibn Qobbah has negated para human being qualities. Studying Ibn Qobbah`s teachings in Imamate to perceive the history of Imamiyyah theology, it is made clear that he must be taken among those believing in minimum Imamate. His thought, therefore, may be regarded as continuance of Hesham Ibn Hakam`s current; a current limiting Imam only in the field of explaining religion.
    Keywords: History of Imamiyah Theology, Imamate, Ibn Qobbah Razi, Hesham Ibn Hakam, Modarresi Tabatabaei
  • عباس میرزایی

    معتزلیان شیعه شده از جریان های فرهنگ ساز در سیر تفکر امامیه در سده های سوم و چهارم هجری هستند که مقایسه آنان با میراث کلامی متکلمان امامیه در بغداد می تواند به بازشناسی جایگاه و نقش آنان در تاریخ فکر شیعه کمک کند. نوشتار حاضر می کوشد تا از طریق بازخوانی گزارش های موجود در آثار نوبختیان، شیخ مفید و سیدمرتضی، نوع مواجهه اینان را با ابوعیسی وراق و ابن راوندی از دو جنبه شخصیتی و علمی تحلیل کرده و با تبیین داوری متکلمان بغدادی درباره معتزلیان شیعه شده، جایگاه آنان را ترسیم کند. هم چنین در نگاهی کلان تر سعی می کند با نشان دادن سیر تحول کلام امامیه از سده سوم تا پنجم به بازسازی صحنه ای از تاریخ کلام شیعه بپردازد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که نمی توان در میراث برجای مانده از متکلمان امامیه در بغداد درباره ابوعیسی وراق و ابن راوندی مواضع یکسانی را مشاهده کرد؛ اگرچه در بحث امامت نشانه هایی از همسونگری وجود دارد.

    کلید واژگان: تاریخ کلام امامیه, معتزلیان شیعه شده, ابوعیسی وراق, ابن راوندی, نوبختیان, شیخ مفید, سیدمرتضی
    Abbas Mirzaei

    The Mu’tazilites converted to Shi’ism are a culture-making group in the course of Imami thought in the third/tenth and fourth/eleventh centuries that their comparison to the theologian heritage of Imami theologians in Baghdad can aids to recognition of their place and role in the history of Shi’a thought. The current writing, by examining the available reports in the works of the Nawbakhtis, Sheikh Mufid and Seyed Murtaza, tries to analyses the kind of their encounter to Abu Eisa Warraq and Ibn Rawandi from the two aspects of personality and scholarship. It also tries to map out their place through explaining the judgments of Baghdadi theologians about the Mu’tazilites converted to Shi’ism. Furthermore, in a more enormous view, it tries to show the trend of Imami Kalam from the third/tenth century to fifth/twelfth century and reconstruct a scene of the history of Shi’a Kalam. The result is that one cannot see a homogeneous position about Abu Eisa Warraq and Ibn Rawandi in the remained heritage of Imami theologians in Baghdad; although there can be seen some signs of kinship in the issue of Imamah.

    Keywords: history of Imami Kalam, the Mu’tazilites converted toShi’ism, Abu Eisa Warraq, Ibn Rawandi, Nawbkhtis, Sheikh Mufid andSeyed Murtaza
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال