جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "حدیث" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «حدیث» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
«تجلی» اصطلاح و مفهومی پر کاربرد در سنت اسلامی است که تفسیر آن تاثیری بسزا در مبانی اخلاقی، معرفتی و باورهای دینی دارد. سابقه کاربرد اصطلاح به قرآن کریم و برخی احادیث بازمیگردد و سپس، اندیشمندان مسلمان، تفسیرهایی متعدد از آن ارائه کرده اند. این اصطلاح پیش از ابن عربی، بیش از هر چیز، مفهومی سلوکی بود که چگونگی تقرب وجودی معرفتی سالک به حضرت حق، از طریق کنار رفتن حجابها و آشکار شدن افعال و صفات و ذات حق تعالی، را توضیح میداد، اما دیدگاه های ابن عربی درباب تجلی، با دیگران متفاوت بوده و تعابیر او در اینباره خاص خود اوست. پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مفهوم تجلی در آراء ابن عربی و مقایسه آن با آیات و روایات اسلامی میپردازد تا اشتراکات و افتراقات این دو دیدگاه روشن گردد. یافته های پژوهش نشان میدهد که آراء ابن عربی در مباحثی مهم همچون تعریف تجلی، مثلیت، ذات یا عدم محض، قضاوت مطلق درباره ذات خداوند، حدود محدود، تصورات انسان از خداوند، تجلی خداوند در روز قیامت و تجلی انکار، تفاوتها و تعارضهایی برجسته با آیات و روایات اسلامی در مورد مفهوم «تجلی»، دارد.
کلید واژگان: تجلی, تجلی غیب, تجلی شهادت, حدیث, قرآن کریم, ابن عربیManifestation (tajallī) is a frequently used concept in Islamic tradition, the interpretation of which has a great influence on ethical, epistemological, and religious beliefs. The background of this term goes back to the Holy Qur’ān and some ḥadīths with Muslim thinkers having provided several interpretations for it. Prior to Ibn ‘Arabī, manifestation was, more than anything else, a mystic concept that referred to the quality of the ontological-epistemological closeness of the wayfarer to Almighty Truth through removing veils and revealing the acts, attributes, and essence of God. However, Ibn ‘Arabī’s particular views and interpretation of this term were different from those of others. The present study employs a descriptive-analytic method in order to comparatively investigate the uses of the concept of manifestation in Ibn ‘Arabī’s view and in Islamic verses and traditions to reveal their similarities and differences. The findings of this study demonstrate that Ibn ‘Arabī’s ideas regarding some important discussions such as the definitions of manifestation, similarity, and essence or absolute non-existence; absolute judgment about God’s essence; limited terms; Man’s concepts of God; God’s manifestation in the Hereafter, and manifestation of denial are greatly different from the views in Islamic verses and traditions in relation to the concept of manifestation.
Keywords: Manifestation, Manifestation Of The Invisible, Manifestation Of The Visible, Ḥadīth, Holy Qur’Ān, Ibn ‘Arabī -
معرفت بخشی خبر متواتر از مباحثی است که بیش از آنکه در دانش علوم حدیث به آن پرداخته شود، در منطق و به میزان کمتر در اصول فقه بدان پرداخته شده است. بن مایه های مطالعه معرفت شناختی خبر متواتر نشان می دهد معرفتی که عرف آن را پذیرا باشد، برای تحقق معرفت بخشی متواتر از راه کثرت مخبران و عدم امکان عادی تبانی بر دروغ، کافی است. تقسیم دوگانه تواتر به لفظی و معنوی و زیر مجموعه آن با نگاه به نوع معرفت دلالت آن در قالب تطابقی و تضمنی و التزامی محدوده معرفت شناختی حاصل از خبر متواتر را توسعه خواهد داد. این نوشتار تلاش دارد با روش توصیفی- تحلیلی عدم دستیابی به یقین از راه تواتر را چنان که فخر رازی ادعا نموده به چالش کشد و اثبات کند برای مخبران خبر متواتر که از اهالی عرف محسوب می شوند، یقین روانشناختی و اطمینان مفید و کافی خواهد بود. بدیهی یا نظری بودن علم حاصل از تواتر مهم نیست؛ زیرا با توجه به نظریه احتمالات شهید صدر یا تدریجی الوصول بودن علم مذکور در نگرگاه غزالی، بدیهی یا نظری بودن آن علم قابل جمع است. همچنین شبهات مطرح در حسی بودن علم مخبر تواتر از قبیل تغییرپذیر بودن محسوسات، با قایل شدن به تفصیل در مساله قابل پاسخ است.کلید واژگان: تواتر, حدیث, خبر, علم بخشی, معرفت شناسیKnowledge of hadith is one of the topics that has been discussed more in logic and to a lesser extent in the principles of jurisprudence than in the science of hadith. The basis of the epistemological study of frequent news shows that the knowledge that is accepted by custom is sufficient to realize the knowledge of frequent news through the plurality of informants and the normal impossibility of collusion on lies. The dual division of Tawatar into verbal and spiritual and its subset will develop the epistemological scope resulting from the news of Mawatar by looking at the type of knowledge of its hearts in the form of matching, guaranteeing, and commitment. This article tries to use the descriptive-analytical method to challenge and prove the non-achievement of certainty through frequency as claimed by Fakhr Razi, and to prove that psychological certainty and confidence will be useful and sufficient for the informants of frequent news who are considered to be common people. It is not important whether the knowledge resulting from frequency is obvious or theoretical, because it can be gathered according to the probability theory of Martyr Sadr or the gradualness of the said knowledge in Ghazali's perspective. Also, the doubts raised about the sensibility of frequent informant science, such as the changeability of sensations, can be answered in detail in the issue.Keywords: frequency, Hadith, Science, report, Epistemology
-
قرآن کریم برای هدایت انسان ها و وصول آنان به سعادت ابدی فرو فرستاده شده است؛ چه اینکه مخاطب قرآن نیز انسان ها با همه مراتب مختلف و تنوع استعدادهای شان است. با نظر به همین نکته، قرآن خود مراتبی داشته و افزون بر مرتبه ظاهری، بطونی دارد که هر انسانی نسبت به استعداد خویش از آن جرعه می نوشد. ملاصدرا با استشهاد به حدیثی در مورد بطون هفت گانه قرآن کریم، آن را به مراتب هفت گانه سیر و سلوک انسانی تطبیق می دهد و بر آن است که هر یک از بطون قرآنی منطبق با مرحله ای از سیر انسانی می باشد. پرسش اصلی تحقیق حاضر آن است که چه نقدهایی بر ملاصدرا در استناد به حدیث بطون هفت گانه قرآن کریم وارد است؟ یافته های پژوهش در روشی تحلیلی انتقادی به کلمات صدرالمتالهین نشان می دهد: هر چند احادیثی در منابع روایی شیعی یافت می شود که قرآن را دارای ظاهر و باطنی می داند، اما عدد مورد استناد ملاصدرا دقیق نبوده و نمی توان به این عدد در تحلیل های هستی شناختی سیر انسانی تمسک جست. همچنین حدیث یادشده در جوامع روایی ما یافت نشده و احادیث شیعی فقط در بطون داشتن قرآن کریم با حدیث مورد نظر ملاصدرا اشتراک دارند.
کلید واژگان: حدیث, ظاهر, باطن, ملاصدرا, قرآنThe Holy Quran has been sent down to guide human beings and bring them to eternal bliss. What is more, the addressee of the Qur'an is human beings with all different levels and diversity of their talents. With this in mind, the Qur'an also has a hierarchy, and in addition to its apparent aspect, it has a inward aspect of which every human being uses according to his talent. Mulla Sadra, by quoting a hadith about the seven inward aspects of the Holy Qur'an, adapts it to the seven stages of human life and believes that each of the Qur'anic inward aspects corresponds to a stage of human journey. The main question of the present study is what criticisms have been leveled at Mulla Sadra in quoting the hadith of the seven inward aspects of the Holy Quran? The findings of the research in a critical analytical method show the words of Sadr al-Mutallah: Although there are hadiths in Shiite narrative sources that consider the Qur'an to have an outward and inward nature, but the number cited by Mulla Sadra is not accurate and can not be used in Ontological reliance on the human course. Also, the mentioned hadith has not been found in our narrative sources, and the Shiite hadiths only share the hadith of Mulla Sadra in having the inward aspect of Holy Qur'an.
Keywords: Hadith, outward aspect, inward aspect, Mulla Sadra, Quran -
«پولس» شخصیتی اثرگذار در مسیحیت است و در منابع اسلامی و مسیحی نشانههای متعددی، با ضعف و قوتهای موجود و برخی اختلافات و هماهنگیها، برای شناخت وی در دسترس است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در تحلیل تاریخی و متنی نشانههای موجود، با محوریت نشانههای موجود در قرآن کریم، میکوشد میزان تطبیقپذیری آنها بر همدیگر را بررسی کرده و دریابد از این رهگذر تا چه میزان این نشانهها قابلیت تطبیق داشته و شناختی قابل اعتماد از پولس بهدست میدهد. هدف پژوهش، دستیابی به تبیینی تطبیقی و استوار و دارای بنمایههای مشترک در ابعاد شخصیتی و عملکردی پولس میباشد، که بیانگر بخش مبهمی از تاریخ و موثر در جهتدهی به نگرش مسیحیان به مسیحیت حقیقی و اسلام است؛ در نتیجه با محوریت نشانههای موجود در قرآن کریم، ضعف سندی برخی روایات و کماعتباری برخی نشانههای متن عهد جدید قابل اغماض بوده و آنها را در حد موید میتوان پذیرفت. در نهایت تعریفی مشترک از نگاه منابع اسلامی و مسیحی از پولس، که با ایمانی فریبکارانه و انگیزه و عملکرد ایجاد انحراف به مسیحیت گرویده بود، ارایه شده است.
کلید واژگان: پولس, عهد جدید, مسیحیت, قرآن, حدیث, نشانه شناسی, تحلیل تاریخی, تحلیل متنی -
بعد شناختی انسان در قرآن، با مفاهیم متنوعی مانند: علم، حلم، فکر، فقه، یقین، تعقل، تدبر، تامل، معرفت، حکمت و... بیان شده است. روش تحقیق در این مقاله، پژوهش از نوع تحلیلی توصیفی بر مبنای مطالعه کتابخانه ای است. اولین مرحله شناخت، در ساختار "عقل" اتفاق می افتد. در فرایند تعقل، با دریافت "علم"، به عنوان محتوای شناختی، علم به معرفت تبدیل می شود. معارف جذب شده توسط عقل، در ساختار"حلم"، استقرار می یابد. "فکر"، فرایندی است که با معلومات ذخیره شده را جهت استفده در مرحله بعدی قرار می دهد. "ذکر"، به فراخوانی معارف ذخیره شده از حلم، در قلب می پردازد. "فقه" معلومات ذخیره شده در قلب را با کمک میل به ایمان تبدیل می کند. "یقین"، مرحله تکامل یافته ایمان، که در یک ساختار جدید نفس، آن به حکمت تبدیل می شود. "حکمت"، نتیجه فرایند همه مذکورات عقلی و قلبی است که در اختیار نفس، برای تحقق عمل قرار می گیرد.در این مقاله در صدد هستیم تا مراحل ده گانه شناخت انسان را بر اساس آیات قرآن و روایات ایمه معصوم (ع) مورد بررسی دقیق و عمیق قرار داده و نکات لازم جهت استفاده در زندگی دنیوی و به تبع آن، بهره برداری در زندگی اخروی را تبیین کنیم.
کلید واژگان: مراحل, شناخت, قرآن, حدیثJournal of Zehn, Volume:23 Issue: 3, 2022, PP 113 -141IntroductionThe cognitive dimension of man is expressed in the Qur'an with various concepts such as: knowledge, wisdom, thought, jurisprudence, poetry, sense, opinion, suspicion, lip, certainty, rationality, deliberation, contemplation, knowledge, wisdom, etc. Understanding the stages of formation of knowledge in humans is one of the issues whose correct understanding, in addition to knowledge, also helps to improve knowledge; Teaching and learning, in addition to the independent subject of human excellence, are the introduction to increasing faith and righteous deeds.
Method of Study:
The research method used in this article is a research in the field of analytical-descriptive and library-type research, where the information collected through content analysis has been analyzed and descriptively analyzed the ten stages of human knowledge with an approach to verses and traditions.
FindingsThe first stage of cognition takes place in the structure of "intelligence". In the process of reasoning, by receiving "knowledge" as a cognitive content, science becomes knowledge. The knowledge absorbed by the intellect is established in the structure of "dream". "Thinking" is a process that uses stored information to be used in the next step. "Dhikr" deals with recalling the knowledge stored in the heart. "Jurisprudence" transforms the information stored in the heart into faith with the help of desire. "Certainty", the evolved stage of faith, which in a new structure of the self, becomes wisdom. "Wisdom" is the result of the process of all intellectual and heart matters that are available to the soul to realize action.
ConclusionThe adaptation and transformation of wisdom with the truths of the world is one of the other functions created by the soul to connect the results obtained from human science with the truths of pure divine knowledge, which is created in the "truth" stage. In this article, we intend to examine the ten stages of human knowledge based on the verses of the Qur'an and the traditions of the infallible imams (a.s.) do.
Keywords: Stages of Knowledge, Quran, Hadith, Reason, Science -
ابن یمین شاعر شیعی قرن هشتم در اشعار خود نه تنها به ساحت اهل بیت (علیهم السلام) اظهار ارادت می نماید، بلکه همچون فردی مسلط به مسایل کلامی به دلایل اثبات امامت امیرمومنان (ع) و فرزندان معصوم ایشان می پردازد. وی در سروده های خویش آیات ولایت و هادی امت؛ احادیث رد الشمس، غدیر و منزلت؛ صفات متعددی مانند حکمت، عصمت، سخاوت، فتوت، علم، قدرت و غیره را در اثبات امامت امیرمومنان (ع) مورد توجه قرار داده است. ابن یمین توانسته است با به خدمت گرفتن همزمان دو بعد مهم احساس و شناخت، ضمن خلق تصاویر بدیعی ا ز مقام معنوی ایمه (علیهم السلام)، معارف بلند شیعی را نیز به طرز ماهرانه ای در شعر خود به کار گیرد و از همین رو می توان قصاید وی درباره ایمه شیعه (علیهم السلام) را جزو آثار تعلیمی محسوب داشت که به تعلیم بعد کلامی امامت از منظر شیعی میپردازند. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
کلید واژگان: امیرمومنان (ع), ابن یمین, امامت, قرآن, حدیثIbn Yamin, the eighth century Shiite poet, not only expresses his devotion to the Ahl al-Bayt (Peace be upon them) in his poems, but also, as an informed person in theological issues, proves Imamate of Amir al-Mu'minin (the first Imam of the Shiites) and that of his innocent household. In his poems, he recited the verses of the Alvelaiah and Hadi al-ummah; Traditions of Rad al-shams, al-ghadir and al-manzilah; and the numerous attributes such as wisdom, infallibility, generosity, virtue, knowledge, power and courage in proving the Imamate of the Amir al-Mu'minin. By using two important dimensions of feeling and cognition at the same time, Ibn Yamin has been able to skillfully apply the higher Shiite teachings in his poetry while creating novel images of the spiritual status of the Imams (Peace be upon them). Therefore, his poems about the Shiite Imams can be considered as educational works that teach the theological dimension of the Imamate from the Shiite perspective. In this research, descriptive-analytical method has been used.
Keywords: Amir al-Mu'minin, Ibn Yamin, Imamate, Quran, tradition -
شناخت حدیث مانند شناخت هر متن دیگر، مبتنی بر مبانی خاصی است و داشتن مبنایی خاص بهمعنای داشتن نوع ویژهای از فهم است و بیشتر اختلاف فهمها در باب حدیث به تفاوت مبانی بازمیگردد. آیتالله مصباح درباره مبانی حدیثشناسی اثر مستقلی ندارد؛ ولی از پژوهشهای حدیثی منتشر شده از ایشان و نیز مباحثی که در باب پروهشهای دینی دارند، میتوان بخشی از مبانی دخیل در شناخت حدیث را اصطیاد کرد و شواهدی را نشان داد. این پژوهش با هدف تبیین برخی از اثرگذاریهای مبانی آیتالله مصباح در شناخت و تفسیر حدیث، با روش تحلیل و توصیف، برخی از مبانی را شناسایی و اثرگذاری آن را در فهم گوشزد کرده و به این نتیجه رسیده است که حدیث برخلاف قرآن، تحریفپذیر بوده و شواهدی مانند تصحیف الفاظ، سقط و افتادگی از متن، وضع، نقل بهمعنای ناصواب، تغییر اعراب و قرایتپذیری بر این تحریفپذیری دلالت دارد. همچنین به باور ایشان زبان حدیث عرفی عقلایی و در عین حال دربردارنده بیان نمادین در پارهای از موارد است. معصومان گوینده حدیث، حکیم و مصلحتاندیش و هدایتگر بوده و با رعایت سطح فهم مخاطب، ویژگیهای تاثیرگذار مخاطب در فهم را در نظر داشتهاند. همچنین مفسر حدیث نیز ممکن است از پیشفرضها و پیشدانستهها و علایق و انتظارات خویش متاثر گردد.
کلید واژگان: حدیث, فقه الحدیث, مبانی حدیث شناسی, آیت الله مصباحKnowing a hadith, like knowing any other text, is based on certain principles and having a special basis means having a special kind of understanding, which is the background of differences of understanding about hadith. Ayatollah Mesbah has no independent work on the basics of hadith studies, but from his hadithi researches as well as his discussions about religious studies, some of his hadith foundations can be extracted. Using a descriptive-analytical method this paper studies the influences of Ayatollah Mesbah's principles on recognizing and interpreting hadith. The results show that the hadith, contrary to the Qur'an, is distortable and evidences such as error writing, text fragmentation, making a hadith and attributing it to the Infallibles, quotation in the sense of incorrect, change of diacritical marks and readability indicate this distortion. He believes, the language of hadith is a rational custom and at the same time it contains symbolic expression in some cases. The narrators of the hadith were infallible, wise and guiding, and considered the expediency of affairs and have considered the influential characteristics of the audience in understanding. Of course, the interpreter of the hadith may also be influenced by his presuppositions, knowledge, interests and expectations.
Keywords: hadith, fiqh of hadith, fundamentals of hadith studies, Ayatollah Mesbah -
بررسی نقش تاویل در فهم متون دینی و عدول از ظواهر الفاظ آیات قرآن، یکی از چالشبرانگیزترین مسایل مسلمانان بوده است. در سده اخیر طرح مکتب تفکیک و مشخصا طرد تاویل و تاکید بر خالصمانی ظواهر متون قرآنی، نزد این مکتب، دو قطب طرفداران و مخالفان تاویل در حوزه دینپژوهی را بدنبال داشته است. این مقاله با روش کتابخانهای و تحلیل و مقایسه آثار استاد حکیمی و علامه طباطبایی، این مسئله را موردبررسی قرار داده است که یافتهها، حاکی از نهایت افتراق و جدایی بین دو دیدگاه در نوع تبیین و روش اتخاذی آنان است. و نیز با توجه به ذوبطون بودن کلام وحی هیچ فرقه و مکتبی گریزی از تاویل نداشته و برخلاف مشی تفکیکیان و حکیمی فهم عمیق معانی دین و رسیدن به گوهر ناب و خالص کلام وحی، نه در عصری سازی آن متون، که مرهون بکارگیری تاویل است و طرح تفکیک ظواهر متون دینی برای پرهیز از تاویل در مقام یک ایده و رویای غیرعملی بازخواهد ماند.
کلید واژگان: طباطبایی, حکیمی, تاویل, تفسیر, قرآن, حدیثExamining the role of ta`wīl in understanding religious texts and passing from the appearances of the words of Quranic verses has been one of the most challenging issues for Muslim scholars. In the last century, appearance of the school of tafkīk, and specifically denial of ta`wīl and emphasis on the necessity of the purity of the appearances of Qur'anic texts, has led to two poles of proponents and opponents of ta`wīl in the field of religious studies. This article examines the issue with an analytic method and library-based technique and compared of the works of professor Hakimi and Allameh Tabatabai in the field. The findings indicate maximum difference between the two views in the type and method of explanation. Also, due to the revelation`s state of being of various levels, no sect or school has escaped from ta`wīl. The way to separate the appearances of religious texts to avoid ta`wīl will remain an impractical idea and dream.
Keywords: Tabatabai, Hakimi, Ta`wīl, Tafsir, Quran, Hadith -
هدف
مسئله اصلی این تحقیق، استخراج و بررسی و نقد آرا و شبهات حدیثی منتقدان حدیث شیعه در ایران معاصر است.
روشروش تحقیق، اسنادی- تحلیلی است. با مراجعه به آثار و کتب موجود منتقدان حدیث شیعه، آرای حدیثی این جریان به دست آمد و با رجوع به منابع اصیل و احادیث کتب معتبر بررسی و نقد شد.
یافته هامنتقدان حدیث شیعه، جریانی اند که با شعار بازگشت به قرآن، مبارزه با خرافات و کم رنگ کردن نقش سنت و روایات در هندسه مسائل دینی در ایران شکل گرفتند. این گروه از سویی بر اساس مبانی فکری خاص خود، بسیاری از عقاید و اعمال رایج شیعیان را شرک دانسته و از جهتی دیگر، نظر متفاوتی با سایر علمای شیعه در مورد مولفان کتب روایی داشتند. همچنین با استفاده خاص خود از معیارهای مشهور نقد محتوایی حدیث، جوامع روایی شیعه را نقد کرده اند.
نتیجه گیریبا مراجعه به کتب معتبر رجالی، مشخص شد که دیدگاه منتقدان حدیث شیعه درباره مولفان کتب حدیثی شیعه، بی اساس و فاقد پشتوانه علمی است. در نقد روایات کتب حدیث شیعه نیز این گروه، از طرفی قواعد فقه الحدیثی برای فهم صحیح محتوای روایات به کار نگرفته اند و از سویی، در انتساب حدیثی به ضعف، معیار تشخیص حدیث صحیح و ضعیف را بین متقدمان و متاخران در نظر نگرفته ا ند.
کلید واژگان: حدیث, منتقدان حدیث شیعه, شبهات حدیثیIrainian Journal of The Knowledge Studies in The Islamic University, Volume:23 Issue: 81, 2020, PP 707 -722ObjectivesThe aim of this study is to evaluate the criticism ideas and contemporary doubt-dissension of tradition criticizers of Shia in Iran.
MethodMethodology of the study is based on analytical documents and referring to the literatures of those criticizers, and the idea derived from them, and also by referring to the original texts, and traditions derived from valid books.
ResultsShia’s criticizers are those which their slogan is “to refer to Quran”, defending against superstition, lowering down the effect of custom and tradition in the religious fields in Iran. This group, in one hand considers the most of the ideas of Shia’ as duality, and on the other hand, they have different idea about authors of traditional books compared with that of Shia’ scientists. In addition, they criticize narrative references of Shia based on their famous tradition criticism references.
ConclusionReferring to the distinguished men’s book revealed that the idea of Shia’s tradition-criticizers against the authors of Shia’s tradition books is baseless and without scientific basis, because they don’t apply the principle rules of “Religious jurisprudence of tradition”, and they don’t consider the priority of narrators, and criterion for the evaluation of accuracy of the traditions.
Keywords: hadith_criticizers of tradition ( hadith)_doubt-dissension of tradition -
این پژوهش با هدف اثبات عمومیت جواز حدیث و جعل روایات منع تدوین شده است. روش مورد استفاده در مقاله توصیفی تحلیلی می باشد و تجزیه و تحلیل به صورت اسنادی تحلیلی است. در ارزیابی احادیث ممانعت از تدوین به دلیل ضعف و اضطراب در متن و سندشان و تعارض روایات با منش کلی قرآن و سنت و مخالفت این روایات با روایات اهتمام به نگارش علم و جواز حدیث، فاقد استحکام کافی بوده و مفاد این روایات باعث مناقشاتی شده که از اعتبار آن ها کاسته می شود.کلید واژگان: حدیث, منع نگارش حدیث, ضعف و اضطراب سند حدیث, جواز حدیثThis research was conducted to prove the generality of hadith authorization as well as the forgery in the hadith whose transcriptions were prohibited. The research method was descriptive-analytical and the data was analyzed through document analysis. Having caused some controversies, these hadith are not strong enough to rely on due to the weakness and discrepancy in their texts and documents as well as the contradiction of their narrations to the holy Quran and the transcribed hadith.Keywords: Hadith, Prohibition of hadith transcription, Weakness, discrepancy in hadith, Hadith authorization
-
فصلنامه آینه معرفت، پیاپی 56 (پاییز 1397)، صص 87 -108نسبی گرایی اخلاقی ازمهم ترین مباحث درفلسفه اخلاق می باشد که چالش ها وواکنش های فراوانی در نگاه مومنانه ی اخلاقی و وحیانی وپساساختارگرایی اخلاقی به وجود آورده است ، درحوزه اصول وارزشهای اخلاقی ازمبانی هستی شناختی وانسان شناختی ومعرفت شناختی بهره برده،به طوری که اموری همچون: شک گرائی،عقل گرایی،کثرت گرایی وانگیزه های درونی انسان از،سلیقه،میل،احساس،لذت،رنج وجامعه وعقل ،خاستگاه نظری وعملی آن می باشند.
این دیدگاه نظری ،اخلاق عملی را پایه گذاری کرده است که تحت تاثیر آن ،انسان معاصراز کمال حقیقی که در منابع اسلامی از آن خبر داده شده است ،محروم گردید. زیرا گرایش های انسانی به مبانی و پیامدهای نسبیت گرایی اخلاقی از یک سو وابتلاء به پیامدهای آن از سوی دیگر،موجب دورشدن انسان از آموزه های وحیانی ناظر بر اخلاق مطلق وعینی می باشد که البته در آیات وروایات از آن خبر داده شده است. در این مقاله ، با شیوه تحلیل ، تبیین وتطبیق،مبناها و پیامدهای نسبیت گرایی اخلاقی را به آیات وروایات ارجاع داده ونتیجه آن،اثبات نا کارآمدی نسبیت گرایی وذهنیت گرایی در اصول اخلاقی ،نسبت به هدف نهایی اخلاق خواهیم بودکلید واژگان: فلسفه اخلاق, مطلق گرایی, نسبیت گرایی, سکولاریسم اخلاقی, قرآن, حدیث -
تحقیق و تصحیح و تعلیقه بر شش جلد از مجلدات کتاب شریف بحارالانوار (54–59) و نیز تعلیقه بر معانی الاخبار از نخستین نگاشته های استاد علامه محمدتقی مصباح به شمار می آید و دربردارنده نکات رجالی و فقه الحدیثی فراوان است. این مقاله با روش تحلیل و توصیف، بخشی از کوشش های استاد مصباح در فهم اسناد احادیث را بررسی کرده و به نتایج ذیل دست یافته است. برخی از اسناد احادیث این مجلدات دچار تصحیف و سقط و افزودگی است که در جای خود بدان اشاره شده و برای رفع آن کوشیده اند. همچنین گاهی نیاز به تمییز مشترکات و توحید مختلفات بوده است. عناوین یادشده از یکدیگر بازشناسی و یا بر وحدت آنها تاکید شده است. عنوان های زیادی نیز معرفی و به وثاقت یا ضعف و یا مجهول بودن آنان اشاره شده و گاه به ارسال یا اتصال سند با استناد به دلیل آن اشاره شده و برخی مشکلات و کاستی های اسناد مرتفع شده است.کلید واژگان: حدیث, سند حدیث, رجال حدیث, تحقیق در سند حدیث, آیت الله مصباح, بحارالانوار, معانی الاخبارInvestigating, correcting and writing additional notes in the six volumes of the great book Behar al- Anvar (54-59) as well as additional notes in Maani al-Akhbar are among the first works of Professor Allameh Mohammad Taqi Misbah which include many points about Rijal and Fiqh al-Hadith. Using the analytical-descriptive method, this paper has examined some of the efforts of Professor Misbah in understanding the hadiths documents and achieved the followingResultsSome of hadiths documents in these books have had alterations in sense, omissions and additions, which Allameh has mentioned and tried to correct. Also, sometimes there has been a need to differentiate between hadiths with ambiguous words and unity of disputed words. The aforementioned titles are recognized, or their unity is emphasized. Moreover, many documents have been introduced, and their authenticity, weakness or anonymity, transmission or connection are mentioned with reasons, and some problems and shortcomings of the documents have been resolved.Keywords: hadith, hadith document, Rijal al-hadith, research in hadith document, Ayatollah Misbah, Behar al- Anvar, Maani al-Akhbar
-
از نگاه قرآن کریم توجه مردم و حکومت به کرامت ذاتی و اکتسابی آحاد افراد یک جامعه و رعایت مقتضیات آن، سبب می شود که هرگونه ظلم و تبعیض، و استبداد و اختناق در یک جامعه اسلامی رخت بربندد و با تعلیم و تربیت، اجتماعی، یکی از مولفه های اصلی تمدن بشری و سعادت انسانی، یعنی «امنیت دنیوی و اخروی» به مثابه شاخصه اصلی در حقوق شهروندی برقرار شود. در این تحقیق، اهمیت موضوع امنیت، از منظر کرامت بشر در اسلام و نیز ساز و کارهایی که از این رهگذر برای عینیت بخشیدن به آن منظور شده، مطمح نظر قرار می گیرد.کلید واژگان: کرامت, انسان, امنیت, قران, حدیثFrom the viewpoint of The Glorious Quran, noting people and government to the natural and acquired dignity of the whole individuals of a society and observing its necessities cause to decamp all kinds of oppression, discrimination, despotism and suffocation from an Islamic society and one of the main components of the human civilization and bliss that is "mundane and heavenly security" be set up as a main characteristic in the citizenship rights by social training. The importance of the security is considered from the point of view of the human dignity in Islam and, moreover, mechanisms hereby have considered to incarnate it in this research.Keywords: dignity, human, security, Quran, tradition
-
تاویل به معنای حمل کلام از معنای ظاهر به معنایی غیر آن مورد پذیرش سلفیان ظاهرگرا نیست و آنان ضمن تاکید بر حجیت ظاهر کتاب و روایات، نفی تاویل را به عنوان روش شناخت متن دین می پذیرند. التزام به ظواهر و نفی تاویل نصوص دینی که از نتایج تعطیل عقل از سوی سلفیان است، سبب شده است آنان در باب متون متشابه، دستخوش تحیر شوند و در مواجهه با آن، ضمن پذیرش ظواهر الفاظ و نفی تاویل، قایل به تشبیه و تجسیم در باب ذات، اسما و صفات خداوند شوند. این مقاله می کوشد ضمن تبیین تاویل، نفی حجیت آن را از سوی سلفیان نقد و بررسی کرده و به پیامدها و آثار نفی تاویل اشاره نماید.کلید واژگان: ظاهرگرایی, نفی تاویل, قرآن, حدیث, مکتب سلفیFormalist Salafism dont agree to Esoteric Interpretation as attention of outward meaning to inward meaning. They emphasis on apparent authority of Quran and traditions, and accept Esoteric Interpretation as method of cognition of religious text. Commitment to apparent meaning and negation of Esoteric Interpretation of religious text lead them whom are confused about the allegorical text, and when they confront to them, they agree to apparent term and negation of Esoteric Interpretation, and admit assimilating and incarnation on essence, names and attributes of God. This article tries to explain Esoteric Interpretation, and Criticize and investigate Salafism's negation of authority of esoteric interpretation and indicate outcome and effects of negation of esoteric interpretation.Keywords: Formalist, Negation of Esoteric interpretation, Quran, tradition, Salafism
-
یکی از آفات دین و دینداری مسئله غلو در مورد پیامبران، اولیاء، بزرگان ورهبران دینی است. این مشکل در ادیان پیشین بوده که خداوند در قرآن از آن نهی فرموده است.ائمه معصومین نیز با این مسئله مقابله نموده اند. در زمان ما مبارزه با این آفت یکی از وظائف دین پژوهان وعالمان دینی است.حدیث یکی از راه هایی است که غلو از طریق آن به درون دین راه پیدا می کند از جمله احادیث غلو آمیز عبارت مشهور زیر است؛
«عن رسول الله عن الله (تبارک و تعالی) انه قال: یا احمد! لو لاک لما خلقت الافلاک ، و لو لا علی لما خلقتک؛ و لو لا فاطمه لما خلقتکما.»
با بررسی دقیق ملاحظه شد که اولا: این مطلب سند و منبع معتبری ندارد. ثانیا: از جهت متن و محتوا نیز دارای مشکلات جدی است زیرا این عبارت دارای سه بخش است.بخش اول آن (لو لاک لما خلقت الافلاک ) با آیات وروایات صحیح (منقول از شیعه واهل سنت) وعقل قابل تایید است.ولی دو بخش دیگر آن مخالف قرآن، سنت وعقل است ودر نتیجه قابل پذیرش نمی باشد.
برخی تلاش کرده اند تا آن را به نحوی توجیه کنند ما توجی هات را نیز مورد بررسی قرار داده و روشن شد که توجی هات مذکور از این دوبخش از روایت غیر قابل قبول است.کلید واژگان: حدیث, غلو, فاطمه, خلقت, لولاک, پیامبر, اهل بیتOne of the blights of religious and religiosity is the issue of exaggeration about the prophets and religious diviners and leaders. This issue has been in previous religions and Allah has interdicted it in Holly Quran. The infallible Imams have fought against it as well. In our time, fighting against this blight is one of the bonds of religious scholars and sages. Narration is one of the ways through which exaggeration infiltrates into religion. The famed following phrase is among the exaggerated narrations from the Holly Prophet Mohammad "upon him and his family be pray and peace" from Allah:Ahmad, if you had not existed, I would not have created the existence. If Ali had not existed, I would not have created you and if Fatimah had not existed, I would not have created you both.
By precise examination, it was revealed that firstly; this narration does not hold a well-ground documentation and source. Secondly, in terms of content and significance, it holds serious flaws as well, since the mentioned phrase contains three parts, The first part (narrated by Shia), (if you had not existed, I would not have created the existence), is validated with accurate verses and narrations and common sense and the Sunni, but the other two parts is contradictive with Holly Quran, the Sunni and the common sense and consequently is not acceptable. Some has endeavored in order to justify it in one way or another. We have examined the justifications as well and it was clarified that the mentioned justifications from these two parts of the narration are unacceptable.Keywords: Narration, Exaggeration, Fatimah, Creation, Prophet, Ahl Beit -
نخبگان و خواص هر جامعه که در دو جبهه «حق» و «باطل» مبارزه می کنند، نقش بسیار مهمی در جهت گیری مردم در رخدادهای گوناگون دارند. آنچنان که اگر خواص اهل حق بتوانند به تکالیف الهی خود در «هدایت و تربیت» توده ها عمل کنند، سعادت دنیا و آخرت مردم تامین می شود، ولی اگر به دلایل مختلف، از انجام وظایف خود شانه خالی کنند، جبهه باطل به میدان آمده و «سقوط» جامعه را رقم می زند. واقعه عاشورا تنها نیم قرن پس از رحلت رسول خدا و در حالی رخ داد که شمار زیادی از صحابه پیامبر - که بیشتر آنان را در زمره خواص می شناسیم - در قید حیات بودند، اما حسین بن علی در مبارزه با جبهه باطل، تنها ماند و در صحرای کربلا همراه نزدیک به یکصدتن از خانواده و یاران وفادارش به شهادت رسید. ما در این نوشتار، بر اساس آیات قرآن، روایات و منابع تاریخی، نقش خواص را در سقوط جامعه اسلامی بررسی می کنیم.کلید واژگان: خواص, سقوط, جامعه اسلامی, قرآن, حدیث, عاشوراElite and gentlefolks of any society that conquer to the "right" and "wrong" sides, have a very important role in the orientation of people in various events. So if the gentlefolks of right side be able to practice "guidance and education" masses, happiness in this world and the Hereafter for people will be provided, but if for any reasons, do not shirk their duties, the wrong side come into play and "crash" of the community will begin. Only half a century after the Prophet's death, Ashura event occurred in situation which a large number of companions Prophet much of them are known as gentlefolks - were alive, but Hussein-bin-Ali in the desert of Karbala in the fight against the wrong side left alone along with his family and his loyal companions that were about 100 man and was killed. In this paper, based on Quran verses, traditions and historical sources, we review the role gentlefolks in the fall of the Islamic community.Keywords: gentlefolks, fall, the Islamic community, Quran, Hadith, Ashura
-
پژوهش نامه اخلاق، پیاپی 28 (تابستان 1394)، صص 117 -138هدف این پژوهش، بررسی چارچوب نظری موعظه پذیری براساس قرآن و احادیث می باشد. این پژوهش کتابخانه ای - توصیفی با روش تحلیل محتوا به کشف و بررسی عناصر موثر در پذیرش موعظه پرداخته و سپس مناسبات میان آنها را بررسی کرده و نظام حاکم بر آنها را مشخص ساخته است. یافته های این پژوهش آن است که ایمان، تقوا، عقل، زهد، واعظ درونی، قلب نرم و منعطف و هوشیاری، از عناصر موثر در پذیرش موعظه هستند که در سه گروه عناصر شناختی، عاطفی و عملکردی طبقه بندی می شوند. بر این اساس، چارچوب نظری موعظه پذیری، مبتنی بر خود عقلانی، خود عاطفی، خود مهارگر و خود موعظه گر است. از سویی باید پیش از موعظه، این چهار «خود» را در افراد به وجود آورد و تقویت نمود که این وظیفه دستگاه های تبلیغی، آموزشی و پرورشی است. از سوی دیگر می توان با طراحی ابزار سنجش آن، به بازشناسی افراد موعظه پذیر از انسان های موعظه ناپذیر اقدام نمود.
کلید واژگان: موعظه, موعظه پذیری (اتعاذ), قرآن, حدیثThis study aims at investigating the theoretical framework of preach acceptance based on Quran and Hadith. Adopting library-descriptive and content analysis methods, the paper is an attempt to investigate and discover the elements effective in acceptance of preaches followed by studying the relations between them and identifying the system governing them. The findings of the study indicated that faith, virtue, reason, asceticism, internal preacher, soft heart and consciousness are among the effective elements in accepting preaches being classified into three groups of cognitive, emotional and operational elements. Accordingly, the theoretical framework of accepting preaches is based on rational self, emotional self, inhibitor self and preacher self. On the one hand, these four “selves” shall be created and strengthened in individuals before preaching that is a duty of the advertising and educational systems. On the other hand, by designing its evaluation instrument, recognizing the people who accept preach could be distinguished from those who do not accept it.Keywords: Preach, Accepting Preach, Quran, Hadith -
در کتاب تاریخ قم، که در سال 378 ه ق به قلم حسن بن محمد بن حسن بن سائب بن مالک اشعری قمی تصنیف شده است، حدیثی از امام کاظم علیه السلام وجود دارد که برخی فقی هان و حدیث شناسان معاصر، آن را بر نهضت امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران تطبیق کرده اند. در این پژوهش توصیفی تحلیلی، سند و دلالت این حدیث بررسی شده و فرضیه انطباق آن بر امام خمینی واکاوی و ارزیابی شده است. میزان اعتبار کتاب و شخصیت راویانی که در سلسله سند حدیث وجود دارند، بر اساس معیارهای رجالی و گفتار و نوشتار علمای رجال مورد سنجش دقیق قرار گرفت و روشن شد که سند حدیث، قابلیت پذیرش را دارد و محتوای آن با ملاحظات خاص و قرائن و دلایل ویژه بر نهضت امام خمینی ره تطبیق می کند.
صرف نظر از سند حدیث، مفاد و محتوای آن و پیام ها و نکته های نهفته در متن الفاظ این حدیث، با نگاه کلان به احادیث مرتبط با قیام های شیعیان در عصر غیبت و پیش از ظهور قائم آل محمد علیه السلام، استنباط شد و تمام دلایل و مدارک و شواهد فرضیه تطبیق، شناسایی و ارزیابی گردید.
کلید واژگان: حدیث, امام کاظم علیه السلام, تربیت زمینه ساز ظهور, راهبردها, امام خمینی, انقلاب اسلامی, قمThe book of the History of Qom written by Hassan ibn Mohammad ibn Hassan ibn Saeb ibn Malik Asha’ri Qomi in 378 AH contains a Hadith related from Imam Kadhim(a) which, according to some jurists and contemporary scholars of hadith, applies to the movement of Imam Khomeini and the Islamic Revolution. Using a descriptive-analytical, this research investigates the chain of transmission and implication of this Hadith and evaluates the idea of its applicability to Imam Khomeini. The degree of the validity of the book and the biography of the narrators referred to in the chain of transmission of Hadith are evaluated according to the science of Rejal and scholars sayings and writings so that it is evident that the chain of transmission of Hadith is acceptable and the special considerations and evidence and indications show that it applies to Imam Khomeini's movement. Regardless of the chain of transmission and content of Hadith, the messages and points hidden in the text are drawn out after going through the traditions relating to Shi’a uprisings during the absence and before the advent of Imam Mahdi, and all the evidence of the hypothesis of applicability is identified and evaluated.Keywords: Hadith, Imam Kadhim(a), cultivating the idea of preparing the ground for the re, appearance of Imam Mahdi, strategies, Imam Khomeini, the Islamic Revolution, Qom -
یکی از سوالات اساسی درباره نفس انسان این است که آیا قبل از تعلق به بدن و افاضه به آن، وجودی مفارق و قائم به ذات داشته که با حدوث بدن به آن می پیوندد، یا اینکه مانند بدن بوده، همراه هر بدن یا به واسطه آن (مع البدن) حادث می گردد. در بین حکیمان مسلمان، سه دیدگاه درباره حدوث و قدم نفس وجود دارد و هر دیدگاه برای اثبات مدعای خود، به دسته ای از آیات و روایات متوسل شده و با مبنا قرار دادن دیدگاه عقلی خود، سعی در توجیه آیات و روایات موید نظریه مقابل داشته است. ملاصدرا نیز با توجه به رویه اش در سازگار نمایاندن اندیشه های فلسفی خویش با متون دینی و باور عمیق به یگانگی عقل و نقل و شهود، بر آن شده تا اقوال حکما و مضمون برخی آیات و روایات دال بر وجود پیشین نفس را به نفع نظریه خود توجیه نماید. با توجه به اهمیت این بحث و عدم تبیین آن از نگاه کتاب و سنت، در این نوشتار تلاش بر آن است تا هر آنچه درباره این موضوع در آیات و روایات آمده، جمع آوری و بررسی شود و سازگاری یا عدم سازگاری آن با دیدگاه های فلسفی ارزیابی گردد.
کلید واژگان: حدوث, قدم, نفس, قرآن, حدیثOne of the fundamental questions about human souls is asked on whether it has a separate and substantive entity before belonging to body، being imparted to it and being united to it by occurrence of body، or it is similar to body and is occurred along with or by body. Among the Muslim Philosophers، there are three viewpoints about temporality and eternity of soul and to prove its own claim، each viewpoint has resorted to different verses and narrations and by underlying its own rational viewpoint، each one has made an attempt to justify the verses and narrations supporting the opposite theory. According to his approach in making his philosophical thoughts compatible with religious texts and having deep belief in unity of reason، narration and intuition، Mulla Sadra has also attempted to justify the philosophers’ opinions and concepts of some of the verses and narrations implying the prior existence of soul، in favor of his own theory. According to the importance of this discussion and lack of its explanation from the Book and tradition’s point of view، the paper aims at collecting and studying whatever has come about this subject in the verses and narrations to evaluate its compatibility or incompatibility with philosophical viewpoints.Keywords: Temporality, Eternity, Soul, Quran, Hadith -
در این پژوهش پس از جست وجو در روایات پیرامون موضوع توکل و جمع بندی، طبقه بندی، ویرایش اطلاعات و با استفاده از روش تحلیلی توصیفی این مطلب ثابت می شود که توکل به خدا مسئله ای است که روایات بر آن مهر تایید و تاکید زده اند. در روایات، تلاش و دوستی اهل بیت علیهم السلام به عنوان لوازم توکل، و تعویذ و تطیر به عنوان موانع تحقق این امر، مطرح شده است. در این پژوهش در کنار بررسی لوازم و موانع روایی توکل، رابطه توکل با مسئله اعتماد به نفس مورد بررسی و توجه قرار گرفته است.
استفاده از تعویذهای شرعی و توکل در کنار هم مورد تاکید است و می توان توکل را جایگزین تطیر نمود. لازمه توکل، تلاش است و این دو مکمل یکدیگرند. حب ائمه اطهار علیهم السلام از ملزومات توکل می باشد. اعتماد به نفس در کنار اعتماد به خدا و بندگی او معنا پیدا می کند و در کنار توکل قرار می گیرد.
کلید واژگان: توکل, لوازم, موانع, اعتماد به نفس, قرآن, حدیثMarifat, Volume:22 Issue: 8, 2013, PP 71 -80Having searched for the traditions about confidence in God, and summing up, classifying and processing the data, the present paper demonstrates that the question of confidence in God is confirmed by traditions. Traditions refer to endeavor and friendship with the Holy Prophet's household (peace be upon them) as prerequisites for confidence in God, and refer to taweeth (amulet) and augur evil as the obstacles of its realization. This paper examines the relationship between confidence in God and self-confidence, and underlines the prerequisites and obstacles to confidence in God which are mentioned in traditions. It is emphasized that lawful amulets can be used together with confidence in God and good omen can be a substitute for confidence in God. Confidence in God requires endeavor as it complement. Another prerequisite of confidence in God is friendship with the Holy Prophet's household. Self-confidence gets meaning when associated with confidence in God and His servitude, and both self-confidence and confidence in God are very close together.Keywords: confidence in God, prerequisites, obstacles, self, confidence, the Quran, tradition
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.