به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "غزالی" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «غزالی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • ریحانه شایسته *، جهانگیر مسعودی

    امروزه در عرصه تعلیم و تربیت به تربیت عقلانی توجه ویژه ای نشان داده شده است. در این بین متفکران و متربیانی نیز وجود دارند که در حوزه فلسفه و کلام عقل ستیز یا عقل گریز معرفی شده اند که از جمله آن ها می توان به غزالی اشاره کرد. هدف این نوشتار آن است که نشان دهد، بر خلاف تصور رایج، غزالی در دیدگاه های تربیتی خود به عقل و تربیت آن توجه ویژه ای داشته است و عناصر ویژه ای در تقویت آن بیان داشته است.بر این اساس نگارنده در پی آن است که نشان دهد عقل ورزی و اهمیت عقل در غزالی، چه مولفه ها و عناصر تربیتی را برای پرورش عقل و موانعی را برای رشد آن در پی خواهد داشت؛ پاسخ به این سوالات اهمیت پژوهش پیشرو را از این نظر روشن خواهد کرد که بتوان از این نظرات به عنوان مکمل نظام تربیتی غزالی به عنوان صاحب نظر در این حوزه استفاده کرد و عناصر کاملتری را برای برقراری یک نظام تربیتی در مقابل محققین این حوزه قرار خواهد داد.روش تحقیق به شکل مطالعات کتابخانه ای و حول محور نظرات غزالی در این باره و تفسیر غزالی شناسان در این حوزه است. بهروز رفیعی در جلد سوم کتاب آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و علی خالق خواه در مقالات خود تا حدودی به مسائل تربیتی غزالی اشاره کرده اند و با نکات استخراجی نگارنده به عنوان مکمل در کنار این آرا اشاره کرد.

    کلید واژگان: غزالی, تربیت عقلانی, پرورش عقل, ثمرات پرورش عقل, عوامل و موانع رشد عقل
    Reyhaneh Shayesteh*, Jahangir Masoudi

    Nowadays, special attention has been paid to rational education. Besides, some thinkers and educators, including Ghazali, have been regarded as anti-rational by the experts of philosophy and theology. The purpose of this article is to show that, contrary to popular belief, Ghazali paid special attention to reason in his educational perspectives and stated special elements to strengthen it. This article seeks to show what components and educational elements that rationality and the importance of reason for Ghazali entails for the development of reason or the obstacles to its growth. Answering these questions will shed light on the importance of this research. The presented views can be used as a complement to Ghazali's educational system and will present more complete elements for developing an educational system for the researchers in this field. The library research is centered around Ghazali's views on this matter and the interpretations of the experts in this regard.

    Keywords: Ghazali, Rational Education, Cultivating Intellect, Results Of Cultivating Intellect, Factorsand Obstacles To The Growth Of Intellect
  • مهدی نجفی افرا*، امیر محبیان، علی رضاپور مقدم
    در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش هستیم که چرا غزالی با سلیقه پدیدارشناسی به تاسیس یک نظام معرفت شناختی نسبت به حقانیت معارف حیات دینی می پردازد؟ به نظر می رسد که تردید غزالی نسبت به حقانیت معارف حیات دینی و ابطال پذیری عقل نظری در این خصوص، او را متوجه معارف این نوع زندگی می کند. همین امر سبب پرداختن غزالی به تصوف در بستر عقل عملی برای نیل به علم یقینی می شود. بنابراین تشکیک غزالی در حوزه علوم رایج زندگی دینی و عدول از عقل نظری در بستر متافیزیک جزمی او را متوجه ادراکات عقل عملی و اخلاق و در نهایت تصوف می کند. تصوف وسیله ای برای ورود جدی غزالی به عرصه تاویل و تفسیر جهان زندگی دینی و نصوص رایج در این نوع زندگی شد. از این رو، گرایش وی به تصوف و تاویل زمینه رویکرد پدیدارشناختی به علوم مذکور برای ساماندهی یک نظام معرفت شناسانه شهودی برای اثبات حقانیت معارف حیات دینی را مهیا کرد.
    کلید واژگان: پدیدارشناسی, معرفت شناسی, غزالی, تشکیک, تصوف
    Mehdi Najafi Afra *, Amir Mohebbian, Ali Rezapour Mogaddam
    In this research, we are using a descriptive-analytical method to answer that why does Ghazali establish an epistemological system with a taste of phenomenology to deal with the truth of the doctrines of religious life? It seems that Ghazali's skepticism about the validity of the doctrines of religious life and the falsifiability of theoretical reason in this regard leads him to the doctrines of this type of life. This causes Ghazali to deal with Sufism in the context of practical reason to achieve certain knowledge. Therefore, Ghazali's skepticism in the field of common sciences of religious life and deviation from theoretical reason in the context of dogmatic metaphysics leads him to the perceptions of practical reason and ethics and ultimately Sufism. Sufism became a means for Ghazali's serious entry into the field of anagogical exegesis and interpretation of the world of religious life and common texts in this type of life. Therefore, his tendency towards sufism and anagogical exegesis prepared the ground for the phenomenological approach to the aforementioned sciences to organize an intuitive epistemological system in order to prove the truth of the doctrines of religious life.
    Keywords: Phenomenology, Epistemology, Ghazali, Skepticism, Sufism
  • ناصر گذشته*
    این مسئله که آیا جهان هستی بی آغاز و ازلی است یا خداوند آن را از عدم به وجود آورده و حادث زمانی است، یکی از مسائلی است که از دیرباز تا امروز ذهن فیلسوفان و متکلمان را درگیر خود کرده است. بیشتر فیلسوفان جهان را ازلی دانسته و بیشتر متکلمان آن را حادث زمانی انگاشته اند. درگیری ها و ردیه نویسی ها میان طرف داران هر یک از این دو اردوگاه، پدیده ای دور از انتظار نبود. کتاب تهافت الفلاسفه امام محمد غزالی یکی از ردیه های نامبرداری ا ست که ضد ابن سینا و باورش به ازلیت عالم نوشته شده است. پژوهش پیش رو پس از به دست دادن خلاصه ای از آنچه در تاریخ تفکر بر سر این مسئله رفته است، به بازخوانی دوباره این ستیز پرداخته و در پی آن است که تفسیری تازه از این ستیز پیشکش کند. می توانیم ستیز درباره حدوث و قدم را این گونه بفهمیم که با اینکه در ظاهر مسئله ای است که برای شناختن جهان طراحی شده و به آن پاسخ داده شده، ولی هر یک از طرفداران حدوث یا قدم پیش فهم هایی الهیاتی داشتند و باطن این مسئله را یک انگاره های الهیاتی متفاوت تشکیل داده است. بدین سان می توان چنین ارزیابی کرد که گفت وگوها، روبنایی جهان شناسانه و زیربنایی خداشناسانه دارند. نوآوری مقاله هم در همین فهم و تفسیر تازه است؛ تفسیری که بر ما نمایان می کند که طرفداران ازلیت عالم با انگاره خدای غیرشخصی جهان را می فهمیدند، درصورتی که پیش فهم باورمندان به آفرینش از عدم این بود که خدا شخص است، همان شخصی که بیرون بودن از جهان مهم ترین ویژگی اوست. ناگفته نماند که مقاله یک یافته ضمنی نیز دارد و آن این است که ستیز غزالی با ابن سینا، ردیه جان فیلوپونوس را ضد پروکلس بازنمایی می کند.
    کلید واژگان: حدوث, قدم, ابن سینا, غزالی, خدای شخصی
    Naser Gozashte *
    The question of whether the universe is eternal and without beginning or created by God from nothing and thus temporally originated has long preoccupied philosophers and theologians. This debate has given rise to extensive discussions in philosophical and theological writings under the topic of "origination and eternity." Most philosophers have regarded the universe as eternal, while most theologians have considered it temporally originated. The conflicts and rebuttals between supporters of these two camps were to be expected. Imam Muhammad Ghazali's book The Incoherence of the Philosophers is one of the well-known rebuttals written against Ibn Sina and his belief in the eternity of the world. This paper, after summarizing the historical debate on this issue, reexamines the conflict and aims to provide a new interpretation. Essentially, the debate over origination and eternity can be understood as appearing to address the nature of the universe, but in reality, each side had theological preconceptions, and the underlying issue was shaped by different theological perspectives.
    Keywords: Origination, Eternity, Ibn Sina, Ghazali, Personal God
  • محمدجواد اخگری*، عباس جوارشکیان، جهانگیر مسعودی

    بررسی آرای غزالی و ملاصدرا در مسئله وحدت شخصی وجود نشان می دهد که به رغم اختلاف مبانی، در دستیابی به نتایج و اهداف این بحث اتفاق نظر دارند. ملاصدرا در مواضع مختلف از آثار خود به آرای غزالی در مسئله وحدت شخصی وجود استناد کرده و دیدگاه غزالی را موید جمع بین روش عقلی و شرعی در این مسئله به شمار آورده است. ملاصدرا در تحلیل این مسئله، در مراحلی به آرای غزالی استناد کرده است، ازجمله: 1. کثرت ممکنات، که بر طبق آن باور به وحدت شخصی وجود به معنای انکار وجود ممکنات نیست؛ 2. وجود حقیقی خداوند و وجود مجازی ممکنات، که براساس آن وجود خداوند متعال و وجه او تنها وجود حقیقی است و ماسوای حق، وجود مجازی دارند. سوال اصلی این است که «ملاصدرا در مسئله وحدت شخصی وجود چه استفاده هایی از آرای غزالی داشته و با استناد به آن ها به چه نتایجی دست یافته است؟» این نوشتار، از روش عقلی و استدلالی و به تناسب مسئله نیز از روش نقلی و آیات قرآن بهره جسته است. ملاصدرا براساس مبانی فلسفی خود و با استفاده از آرای غزالی در این مسئله به حل برخی مسائل فلسفی و کلامی پرداخته است، مانند: «معرفت داشتن تمامی موجودات»، «تبیین طریقه صدیقین» و «نسبت توحید الخاصی با اختیار بندگان»؛ هرچند هدف اصلی خود از این استناد ها را مطابقت عقل و شرع بر شمرده است. حاصل آنکه، گفتمان فکری غزالی و ملاصدرا قرابت های بسیار جدی دارد.

    کلید واژگان: حدت شخصی وجود, توحید الخاصی, کثرت ممکنات, وجود حقیقی و مجازی, غزالی, ملاصدرا
    Mohammad Javad Akhgari *, Abbas Jawareshkian, Jahangir Masudi

    Examining the opinions of Al-Ghazali and Mullā Sadrā on the issue of individual unity of existence shows that despite the differences in their foundations, they agree on the results. Mullā Sadrā has referred to Al-Ghazali's views on this issue in various positions of his works and has considered Al-Ghazali's viewpoint as supporting the combination of rational and religious methods in this subject. In his analysis, Mullā Sadrā has referred to Al-Ghazali's views in several stages, including: 1. Multiplicity of contingents, according to which believing in the individual unity of existence does not imply denying the existence of contingents; 2. The real existence of God and the metaphorical existence of contingents, according to which the existence of God Almighty and His Face is the only real existence and, others enjoy a metaphorical existence. The main question is, "What uses did Mullā Sadrā make of Al-Ghazali's opinions on the issue of individual unity of existence and what results did he achieve by referring to them?" This article has benefited from the rational and, where needed, scriptural method and has referred to the verses of the Quran. Based on his philosophical foundations and using Al-Ghazali's ideas in this matter, Mullā Sadrā has solved some philosophical and theological problems such as: "proving knowledge for all beings", "explaining the way of the righteous" and "the relation between particular monotheism and the servants' free will"; However, he considered the main purpose of these references to be the compatibility of reason and religion. As a result, the two thinkers' intellectual discourses show close affinities.

    Keywords: Individual Unity Of Existence, Particular Monotheism, Multiplicity Of Contingents, Real, Metaphorical Existence, Al-Ghazali, Mullā Sadrā
  • پیتر آدامسون، علی اصغر جعفری ولنی*
    مباحث معدودی در فلسفه اسلامی مورد توجه قرار گرفته اند؛ آنگونه که بحث علیت غزالی در مسئله هفدهم کتاب تهافت الفلاسفه به همراه پاسخ ابن رشد در کتاب تهافت التهافت چنین وضعیتی دارند. سوالی که اغلب پرسیده می شود این است که تا چه اندازه غزالی می تواند یک فیلسوف موقع گرا نامیده شود؟ یعنی اینکه آیا او در محدود کردن عامل علی به فقط خدا پیرو متکلمین است؟ آنچه که به طور کلی در مطالعات پیشین مورد اشاره قرار نگرفته، این پرسش است که غزالی و ابن رشد هر دو در مسئله هفدهم مسلم گرفته اند که تئوری علیت تا چه اندازه برای تبیین معرفت بشری کافی است؟ در این مقاله نشان خواهم داد که نظریات غزالی و ابن رشد در باب علیت پیوند وثیقی با معرفت شناسی آنها دارد. تفاوت بین این دو اندیشمند به طور فشرده اینگونه می تواند خلاصه شود: پارادیم معرفت بشری در ابن رشد علوم برهانی است اما برعکس، پارادایم معرفت انسانی در غزالی حداقل شامل وحی می شود. با این وجود هر دو معتقد به امکان علم ارسطویی و وفادار به اصول او باقی ماندند. از این رو معتقدم که دیدگاه غزالی در مسئله هفدهم، انتقاد از فلسفه در کتاب تهافت را تحت الشعاع قرار داده است. یعنی فلسفه ذاتا ناسازگار نبوده، بلکه صرفا محدود به یک حوزه خاص است. البته من این دیدگاه را به نحو اجمالی با نظر توماس آکوئیناس مقایسه می کنم تا جایگاه این نظریه در یک فضای مانوس تر مشخص شود.
    کلید واژگان: علیت, معرفت, غزالی, ابن رشد
  • سید حسام حسینی *

    این پژوهش با هدف تبیین مبانی، اصول و روش های تربیت عرفانی در مکتب تربیتی غزالی صورت گرفت. نوع این پژوهش کیفی و برای دستیابی به هدف پژوهش، از سه روش تحلیل اسنادی، روش داده بنیاد و استنتاج عملی فرانکنا بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که تربیت عرفانی در مکتب غزالی، حرکت درونی متربی در جهت نیل به قرب الهی است. در این حرکت، متربی با تکیه بر ظرفیت های وجودی و در راستای تغییر در جهان بینی، نیاز به طی مسیری دارد که بر مبانی و اصول و روش هایی برگرفته از اسلام و سنت استوار است. در این پژوهش، سه مبنا، پنج اصل و چهارده روش تربیتی استنتاج گردید. مبنای اول: بیداری و معرفت یابی است. اصل اول ناظر به این مبنا، غفلت زدایی است و روش های ناظر به این اصل، اتکال به مرشد و خودیابی است. اصل دوم ناظر بر مبنای اول، تحول درون است که روش های ناظر به این اصل، روش توبه، زهدورزی و صبر است. مبنای دوم، ثبات قدم و حفظ شرایط است. اصل ناظر به این مبنا، مرابطه است و شش روش ناظر بر این اصل، مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاقبه، مجاهده و معاتبه هستند. سومین مبنا، خدادوستی و خداگونگی است. اصل اول ناظر به این مبنا، عشق ورزی است و روش های ناظر بر این اصل، تفکر و خلوت و وجد و سماع است. اصل دوم ناظر بر این مبنا، خداگونگی و معرفت یابی و روش ناظر بر این اصل، رازداری است.

    کلید واژگان: غزالی, تربیت عرفانی, مبانی, اصول
  • سمیه خادمی*، علی سنایی

    درباره مراتب آفرینش و صدور کثرت از وحدت، دیدگاه های مختلفی در تاریخ اندیشه اسلامی مطرح شده است؛ از این میان، ابوحامد غزالی و عین القضات همدانی، با وجود مخالفت با دیدگاه سنت نوافلاطونی، مبنی بر نظریه صدور فیض و قاعده الواحد، کوشیده اند با حفظ جنبه های نظری، به شیوه ای اشراقی و با بحث نور و تجلی، این مسئله را حل کنند. پژوهش حاضر به روش تطبیقی- تحلیلی و با هدف بررسی آرای هستی شناختی غزالی و عین القضات در بحث صدور کثرت از وحدت، نشان می دهد که «روح اعظم» در دستگاه هستی شناسی عین القضات با «مطاع» از دیدگاه غزالی، شباهت دارد. «روح اعظم» عین القضات و «مطاع» غزالی، به امر الهی اشاره دارند که مسئول آفرینش و تدبیر جهان است و در هر دو دیدگاه، می تواند مصداقی از نور محمدی باشد که نخستین تجلی نورالانوار است؛ که غزالی به جنبه معرفتی آن، و عین القضات بر جنبه هستی شناختی آن، تاکید داشته است. اگرچه «مطاع» و «روح اعظم»، هر دو ماهیتی مشابه «عقل اول»، نزد سنت نوافلاطونی دارند، اما چون نسبت آن ها با خدا، مانند نسبت نور به منبع نور است، فاقد وجود حقیقی و فاعلیت اند. به همین علت، هر دو اندیشمند با رد مراتب خطی و ترتیبی آفرینش، دیدگاه مباشرت یا معیت حق با خلق را مطرح می سازند.

    کلید واژگان: صدور کثرت از وحدت, مطاع, روح اعظم, غزالی, عین القضات
    Somayeh Khademi *, Ali Sanaee

    There are various viewpoints on the levels of creation and issuing the plurality of unity in the history of Islamic thoughts. Among them, Abu Hamed Ghazali and Ain al-Quzat Hamedani, despite their discrepancies with Islamic Peripatetic Plotinus in the theory of Emanations and oneness (Al-Vahed) principle, keeping theoretical aspects, tried to solve the problem through illuminations perspectives and with the discussion on light and manifestation. The present study implemented a comparative-analytical methodology to investigate the ontological view of Ghazali and Ain al-Quzat in issuing the plurality of unity. The findings represent that the concept of the Great Soul in the ontological system of Ain al-Quzat has similarities with Mutaa in Abu Hamed Ghazali's view. The Great Soul and Mutaa refer to a divine order responsible for creation and world regulation. Both viewpoints are examples of Mohammad’s light which is the first manifestation of Nour al Anwar (light of lights). Ghazali focused on its true knowledge aspect and Ain al-Quzat on its ontology. Although Mutaa and Great Soul have similar nature to the First Intellect of Islamic Peripatetic since their relations to God is like the relation between light and the source of light, they lack true existence and agency. Therefore, rejecting the linear and sequential order of creation, both thinkers raised the view of stewardship or the coexistence of the creator with creatures.

    Keywords: Issuing the Plurality of Unity, Mutaa, Great Soul, Ghazali, Ain al-Quzat
  • مرتضی زاده بامری*، حسین مظفری

    از منظر سروش، وحی از سنخ رویا و در نتیجه جزو پایین ترین مراتب تجربه های دینی است. در واقع وحی رویایی محصول ذهن و ضمیر خلاق و کشاف رسول اکرم (ص) است و ایشان در زمینه وحی نقش فاعلیت و کاشفیت را ایفا می کند. بنابراین پیامبر(ص) نه تابع خداوند، بلکه تابع کشف خویش است. در نتیجه، یگانه مولف قرآن حضرت محمد (ص) و رویای اوست. سروش دیدگاه «رویای رسولانه» را دارای پیشینه ای تاریخی می داند و معتقد است: برخی اندیشمندان بزرگ اسلامی از مبدعان این نظریه هستند. ایشان با ذکر برخی از عبارات اهل معرفت، آن را ناظر به محوریت پیامبر(ص) در فرایند وحی و نقش فاعلی ایشان در تولید و شکل گیری قرآن می داند. این مقاله با روش «توصیفی تحلیلی» به نقد دیدگاه سروش در باب رویاهای رسولانه پرداخته و با بررسی عبارات مذکور در کتب اهل معرفت، پرده از تفسیرهای ناروا و مغالطات آشکار سروش برداشته است. برخلاف برداشت های سروش، از منظر عرفا، نه تنها معانی، بلکه حروف، الفاظ، ترکیب کلمات، نظم آیات و هر آنچه «قرآن» نامیده می شود، نازل شده از سوی خداست، نه ثمره نفس نبی، و این افراد به صراحت وحی را از جانب خدا و مربوط به فضای بیداری می دانند.

    کلید واژگان: وحی, رویا, رویاانگاری, سروش, ابن عربی, مولوی, غزالی
  • حسین رهنمائی، محمدعلی سوهانی*

    یکی از مسائل مهم که در کتاب تهافت الفلاسفه، غزالی به آن پرداخته است بحث علم الهی است. از جمله فلاسفه ای که نظرات مهم و اختصاصی در باب علم الهی دارد ملاصدرا است. لذا در این مقاله به نقد آن از منظر ملاصدرا خواهیم پرداخت. حال باید دید که آیا اشکالات غزالی بر نظر ملاصدرا در علم الهی وارد است؟ صدرا چه تقریری از علم الهی دارد؟ نتایج به دست آمده به این شرح است: 1. وقتی وجود در نهایت شدت باشد و حیثیت عدمی در او نباشد، چیزی از او پنهان نخواهد بود، چون علم واجب هم وزن وجود اوست. 2. فاعلیت واجب الوجود به نحو فاعلیت بالعنایه است که از اختیار برخوردار است. 3. براساس اصیل بودن وجود و تشکیک وجود، مراتب نازله و متوسطه، بدون لزوم کثرت، در اعلی مرتبه حضور دارند. 4. علم حضوری خدا به خودش منشاء علم حضوری به ماعدا است. 5. علم خداوند به وجود اشیا عین وجود آنها است. باید اشاره کرد که روش تحقیق در این مقاله کتابخانه ای است و از لحاظ رویکرد، عقلی و انتقادی است.

    کلید واژگان: غزالی, تهافت الفلاسفه, علم الهی, حکمت متعالیه, ملاصدرا
    Hossein Rahnamaei, Mohammadali Sohani *

    One of the important issues discussed by Ghazali in the book Tahaft Al-Falasafah is the issue of divine knowledge. Mulla Sadra is one of the philosophers who has important and specific opinions about divine science. Therefore, in this article, we will criticize it from Mulla Sadra's method. Now, it should be seen if Ghazali's problems are related to Sadr al-Maltahin's method in divine science. What is Sadra's new interpretation of divine knowledge? The results obtained are as follows: 1. When existence is extremely intense and there is no dignity in him, nothing will be hidden from him, because obligatory knowledge is in the weight of his existence. 2. Wajib al-Wujud activity is in the form of al-Anaya activity, which has discretion. 3. Based on the originality of existence and creation of existence, the lower and middle levels are present in the higher level without the necessity of plurality. 4. The presence knowledge of God is the origin of the presence knowledge of Ma'ada. 5. God's knowledge of the existence of things is the same as their existence. It should be noted that the research method in this article is a library and in terms of approach, it is rational and critical.

    Keywords: Ghazali, Tahaft Al-Falasafah, Divine Knowledge, Transcendent Wisdom, Mulla Sadra
  • افلاطون صادقی*
    علم منطق با پیشینه ای به عمر تفکر بشریت، بوسیله اندیشمند یونانی ارسطو (322-384 ق.م) تدوین شد و شارحان اولیه او آن را در نه بخش و تحت عنوان «ارگانون» درآوردند. این اثر در صدر اسلام توسط مسحیان سریانی به تدریج به زبان عربی ترجمه شد. کندی، فارابی و بویژه ابن سینا منطق نه بخشی ارسطویی را با دلیل منطقی به دو بخش تبدیل نموده، با تغییر جایگاه ابواب و مطالب منطق بر اساس دلایل علمی، افزایش و تحولات مباحث مربوط به بخش مقولات، قضایا، نقیض و عکس قضایا، و ده ها مورد دیگر تحولی بنیادی در منطق ایجاد نمودند. غزالی در تدوین منطق خود به دو بخشی از پیروان ابن سینا است، اما او در اصل یک متکلم و یک فقیه اسلامی است و با این نگرش به منطق روی می آورد. او در تعامل بین منطق ارسطویی و فقه و اصول اسلامی، منطقی با الفاظ، مفاهیم، و مثال های کاربردی علوم اسلامی واصول فقهی با استدلالی کردن اصول فقهی بویژه قیاس فقهی ارائه می کند. آثار منطقی و اصولی غرالی متفاوت با ثار گذشتگان است، زیرا علاوه بر استفاده از واژه های مطرح در علوم اسلامی که مفاهیم منطقی را تغییر می دهد، قیاس و استدلال را اساس منطق می داند و به استخراج قیاس از قرآن پرداخته و استدلال را به عنوان تنها وسیله فهم قرآن معرفی می کند. این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی-تحلیلی به تشریح این تعامل بپردازد.
    کلید واژگان: غزالی, منطق ارسطویی, تعامل, علوم اسلامی, فقه, اصول فقه
    Aflatoon Sadeghi *
    The science of logic, with a history as long as human thought, was compiled by the Greek thinker Aristotle (322-384 BC) in separate books, and his early commentators divided it into nine parts under the title "Organon" and this work in the beginning of Islam was gradually translated into Arabic by Syriac Christians. Kennedy, Farabi and especially Avicenna converted Aristotle's nine-part logic into two parts with logical reasoning. By changing the position of chapters and content of logic based on scientific reasons, increasing and changing the topics related to categories, theorems, contradictions and reverse theorems, and dozens of other cases, they created a fundamental transformation in logic. Al-Ghazali is a follower of Ibn Sina in compiling his logic into two parts, but he is essentially an Islamic theologian and jurist, and he approaches logic with this attitude. In the interaction between Aristotelian logic and jurisprudence and Islamic principles, he presented logic with words, concepts, and practical examples of Islamic sciences and jurisprudence principles, and gave it a logical direction by reasoning and rationalizing the principles of jurisprudence, especially jurisprudence analogy. Gharali's logical and principled works are different from the works of the past, because in addition to using words in Islamic sciences that change logical concepts, he considers analogy and reasoning as the basis of logic, and he extracts analogy from the Qur'an and uses reasoning as the only means of understanding of the Qur'an. This article tries to describe this interaction with a descriptive-analytical method.
    Keywords: Ghazali, Aristotelian Logic, Interaction, Islamic Sciences, Jurisprudence, Principles Of Jurisprudence
  • الهه رستمی*، فروزان راسخی، نرگس نظرنژاد

    در مقاله حاضر، به یکی از کاربردی ترین موضوعات فلسفه، یعنی زیست خردمندانه، که سعادت مندی را نوید می دهد، پرداخته شده است. این موضوع، به شیوه مقایسه ای، مشخصا در اندیشه غزالی و شوپنهاور، ردیابی و بررسی شده است. بشر همواره دغدغه خوب زندگی کردن را داشته است. این امر را می توان در متون کهن در قالب پندها و نصیحت هایی که از نیاکان رسیده، شاهد بود. آنچه انسان را در این مسیر راهنمایی می کند تا زیست شاد و آرامی را برای خود رقم بزند، حکمت است. غزالی و شوپنهاور، هر دو، شناختن خود را مقدم بر همه شناخت ها و لازمه خوشبختی می دانند و معتقدند خرد انسانی می تواند راهبر او در جهت سعادت باشد. با این تفاوت که غزالی بر عناصر دینی تاکید بیشتری کرده و به ارایه راهکارهای عملی هم چون اجرای شریعت و طلب علم پرداخته، حال آن که شوپنهاور امور دیگری همچون انسان شناسی و شناخت سرشت زندگی بشری را مورد توجه قرار داده است، و به سلامتی و برنامه ریزی به عنوان راهکارهای عملی اشاره کرده است.

    کلید واژگان: زندگی خردمندانه, سعادت, شوپنهاور, غزالی, خودشناسی
    Elahe Rostami*, Foruzan Rasekhi, Narges Nazarnejad

    In the present paper, one of the most applied topics of philosophy, that is, wise living, which promises happiness, has been discussed. This issue is traced and investigated comparatively, especially in the thought of Ghazali and Schopenhauer. That humans have always been concerned about living well can be witnessed in ancient texts and advice from ancestors. In this regard, wisdom guides humans in a way that they can have happy and peaceful moments. Here, both Ghazali and Schopenhauer described self-knowledge as prior knowledge and necessary for happiness. They both believed that human wisdom could guide them to the blissful. However, there is a difference between Ghazali and Schopenhauer in that Ghazali emphasizes religious elements and proposes practical methods such as implementing Sharia’, seeking knowledge, and striving for a living. In contrast, Schopenhauer has paid attention to other issues like anthropology and understanding the nature of human life, based on which he described health and planning as useful methods.

    Keywords: Wisdom of life, Happiness, Schopenhauer, Ghazali, self-knowledge
  • مریم نوروزی، عزیزالله افشار کرمانی، امیر محبیان

    «ایمان» از متعالی ترین ویژگی های انسانی است و راه حصول به سعادت را در ایمان و یقین باید جست. این مقاله در تلاش است با روش تحلیلی توصیفی به این پرسش پاسخ دهد که در آثار غزالی چه نسبتی میان ایمان و یقین وجود دارد؟ و راه های حصول ایمان و یقین از نظر وی کدام است؟ یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که غزالی ایمان و یقین را فقط بر استدلال یا شهود مبتنی نمی کند، بلکه حسن ظن و اعتماد به دیگران در حصول آن را هم می پذیرد، و با این مبنا می کوشد ایمان و یقین را به گونه ای تفسیر کند که همه آحاد جامعه اسلامی را شامل شود. به نظر وی رحمت عام الهی مستلزم آن است که صرفا پذیرش قلبی برای ایمان و یقین کفایت کند؛ زیرا طرف خطاب خداوند همه آدمیان هستند، و تعلق خاطر به وحی و عمل به اوامر و نواهی دینی برای رستگاری کافی است، و برهان و شهود بر کمال ایمان و یقین می افزاید، وگرنه در اصل حصول آنها تاثیری ندارد.

    کلید واژگان: ایمان, یقین, برهان, شهود, غزالی
  • شهناز یزدان پناه، رضا دهقانی *، نعمت الله احمدی نسب

    الحادگری در عصر عباسی مفهومی متفاوت و گسترده تر از دوره های پیشین داشت. در این دوره ملحد به مفهوم خدا ناباور یا انکارکننده ی نبوت نبود. بلکه ملحدان از دیدگاه خلفا و کارگزاران آنها کسانی بودند که نگرش ها و باورهای سیاسی و مذهبی شان در تعارض با دین اسلام بود و خلفا برای پاسداشت شریعت و حفظ وحدت امت اسلامی سرکوب آنها را واجب و جایز می دانستند. این ملحدان که اغلب آنها را زندیق می خواندند از گروه های مختلف اجتماعی با نگرش های متفاوت بودند. جریان های فکری الحادی در قالب جنبش های سیاسی و اجتماعی نمود می یافت و مبارزه با آنها مهمترین دغدغه ی خلفا بود. در حالی که بسیاری از آنها ماهیت مذهبی نداشتند بلکه جنبه ی فرهنگی و اقتصادی داشتند. هدف از این پژوهش، تحلیل رویکردهای خلفا و اندیشمندان عصر عباسی در مبارزه با زندیقگری و ارتباط آنها با فضای فکری و اعتقادی حاکم بر جامعه شان است. این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است که چرا عباسیان همواره تلاش می کردند جنبش ها و جریان های فکری را با دو رکن دین و زندقه پیوند بزنند؟ در این نوشتار برای درک و دریافت مفهوم زندیقگری از نظریه ی لوسین فبور استفاده شده است. فبور در کتاب معروفش به تحلیل الحادگری در قرون وسطی پرداخته و آن را از دیدگاه اجتماعی و سیاسی بررسی کرده است. روش تحقیق در این مقاله علی و و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است.

    کلید واژگان: زندیق, خلافت عباسی, غزالی, اشعریان, فبور, شیعیان
  • فاطمه محمدی رحیمی، مهرداد عباسی*، شادی نفیسی
    تاویل از دانش های قابل توجه در علوم قرآنی بخصوص در حوزه تفسیرآیات الهی است که در بین مستشرقان با عنوان هرمنوتیک شناخته می شود. این دانش به خوانش عمیق و باطن گرایانه از متن قرآن منتج می شود. ابوحامدغزالی اندیشمند و متفکرعلوم اسلامی قرن پنجم(450ه.ق) کتاب مستقلی در حوزه علوم قرآنی ننوشته است اما درآثارش مکررا از آیات قرآن مدد جسته است. این نوشتار برآن است با بررسی آثارمتعدد غزالی روبکرد او در تاویل آیات الهی را استخراج و نمونه هایی از مصادیق قرآنی آن را بیان کند. رویکردی که غزالی در تاویل آیات اتخاذ کرده کمتر مفسری به آن پرداخته است. تحلیل نظرات غزالی و بررسی نظرات سایر مفسران و اندیشمندان درآیات انتخابی مرور می شود. برجسته ترین تاویل غزالی مربوطه به آیه ی نور است که این دیدگاه با ارجاع به نظرات سایر مفسران به نقد گذاشته می شود. رهیافت مقاله بر آن است که فهم غزالی از تاویل آیات الهی مبتنی بر دانش صوفیانه وسایر دانشها نیست بلکه معقول و کاملا منطقی و دور از گرایشهای مختلف است بنجوی که باید گفت دیدگاه غزالی در تاویل معقول است.
    کلید واژگان: غزالی, تاویل, جواهرالقرآن, مشکوه, احیاءعلوم الدین
    Fatemh Mohamadirahimi, M. Abasi *, S. Nafisi
    Interpretation is one of the significant knowledge in Quranic sciences, especially in the field of interpretation of divine verses, which is known as hermeneutics among orientalists. This knowledge results in a deep and esoteric reading of the text of the Qur'an. Abu Hamid Ghazali, a thinker and thinker of Islamic sciences of the 5th century (450 A.H.), did not write an independent book in the field of Quranic sciences, but in his works, he frequently sought help from the verses of the Quran. This article aims to examine the numerous works of Ghazali Roubkard in his interpretation of the divine verses and to state some examples of their examples in the Qur'an. The approach adopted by Ghazali in the interpretation of verses has not been addressed by many commentators. The analysis of Ghazali's opinions and the review of the opinions of other commentators and thinkers are reviewed in selected verses. The most prominent interpretation of Ghazali is related to the verse of Noor, which is criticized by referring to the opinions of other commentators. The approach of the article is that Ghazali's understanding of the interpretation of divine verses is not based on Sufi knowledge and other knowledge.
    Keywords: Al-Ghazali, Tawil, Jawahar al-Quran, Mushkooh, Revival of the Sciences of Religion
  • زینب برخورداری، سیده مهدیه پورصالح امیری*
    جستار حاضر به مسیله فرایند صدور فعل از دیدگاه غزالی با روش توصیفی - تحلیلی می پردازد. پژوهش در حوزه غزالی شناسی بر حسب تفاوت رویکردهای او از ویژگی های انسجام و باز شدن دریچه های دیگر بینش او در مراحل فرایند صدور فعل برخوردار است؛ مانند قول به خواطر غیراختیاری و عدم تعارض مباحث غزالی با فیلسوفان در نفس شناسی و فرایند صدور فعل. غزالی زیرساخت های ارکان فکری نفس شناسی و شاکله فعلی را در آثار نخستین حیات علمی خویش پایه گذاری کرده است. او تعارض ظاهری نظریه خویش در باب عدم وصول به حقیقت امور و تعریف فلسفی از انسان را در معارج القدس تبیین کرده است. مبحث صدور فعل به رغم تفاوت رویکردها دارای هماهنگی است. ساختمان فعلی انسان به ترتیب از زیرساخت تا روساخت، مقام علمی گزینش غایت، ایجاد شوق به واسطه قوای شهوانی و غضبانی (فعل ارادی)، یا به واسطه قوه علم (فعل اختیاری) است. شوق ارادی، شوق مرتبه حیوانی و شوق اختیاری، شوق مرتبه انسانی است. روساخت آن، عضلات حرکتی است. شرط فعلیت گزینش غایت و خواطر غیراختیاری در هر دو رویکرد عرفانی و فلسفی، وصول به مقام جزمیت با توجه به مرتبه هر انسان است که مبین تخالف ظاهری مقام نظر و فعل انسان می باشد. اطلاق اراده بر شاکله فعلی نشان دهنده نقش اراده در انجام افعال اختیاری و اجباری است.
    کلید واژگان: غزالی, غایت, خواطر, شوق, اراده, اختیار
    Zeynab Barkhordari, Seyyedeh Mahdiheh Poorsaleh Amiri *
    Adopting a descriptive-analytical method, the present study deals with issuing action from Ghazali’s point of view. Consistent with his different perspectives that he assumes, research in the field of Ghazalian studies enjoys coherence and has the quality of opening different windows of insight into the stages of the process of issuing action. As examples, we can refer to involuntary promise and the lack of inconsistency between Ghazali’s topics of discussion with those of the intellectual pillars of psychology. He has stablished the infrastructure of the intellectual pillars of psychology and the structure of action in his early works. He has explained the apparent conflict of his theory of inaccessibility of the essence of things and the philosophical definition of man in Ma'arej al-Quds. The current structure of man, from the deep to the surface structure, is the scientific position of choosing the end, creating enthusiasm through the sensual powers and the power of anger (willful action), or through the power of knowledge (volitional action). Willful enthusiasm belongs to the animal stage and volitional enthusiasm to the stage of man. Its surface structure consists of motor muscles. The necessitas of actualization of choosing the end and non-volitional minds in both mystical and philosophical approaches is reaching the position of dogmatism according to the rank of each human being, which explains the apparent contradiction between opinion and action. Applying will to the structure of action indicates the role of will in performing optional and obligatory actions.
    Keywords: Ghazali, final goal, minds, enthusiasm, Will, volition
  • مصطفی مومنی*، محمدجواد اخگری، مهدی بیات مختاری

    یکی از دیدگاه ها در باب معاد جسمانی نظریه غزالی است که به مثلیت بدن اخروی و دنیوی معتقد است. در مقابل ملاصدرا بر حسب مقدماتی به تبیین معاد جسمانی پرداخته و نتیجه می گیرد که نفس و بدن بعین هما محشور خواهند شد. ملاصدرا اشکالات و نقدهایی بر نظریه غزالی وارد می کند و اشکال اصلی را در محذور عقلی آن و تلازم آن با تناسخ می داند. در این نوشتار به بررسی نقدهای ملاصدرا بر غزالی در مساله معاد جسمانی پرداخته و شباهت ها و تفاوت هایی که بین نظریه این دو اندیشمند وجود دارد را به روش تحلیل عقلی و از رهگذر بررسی مناقشه ملاصدرا بر غزالی بیان داشته ایم. در این راستا شباهت هایی در باب بقای نفوس بعد از مرگ و مقام تجرد عقلی نفس به چشم می خورد، هرچند در نگرش به ماهیت نفس انسان و نسبت نفس با بدن، از یکدیگر متمایز و متفاوت هستند. لذا در کیفیت بدن اخروی تعبیر به مثلیت یا عینیت بدن اخروی با بدن دنیوی نمودند. ولی این اختلاف در تعبیر بوده و در حقیقت مراد این دو اندیشمند یک چیز است و آن این که این همانی بین شخص محشور در آخرت با دنیا برقرار باشد.

    کلید واژگان: رابطه نفس و بدن, بدن اخروی, عینیت, مثلیت, غزالی, ملاصدرا
    Mostafa Momeni *, MohammadJavad Akhgari, Mehdi Bayat Mokhtari

    One of the viewpoints about bodily resurrection is Ghazali's theory, which believes in the alike of the otherworldly body and the worldly body. On the other hand, Mulla Sadra explained the physical resurrection according to the principles of his philosophical system and concluded that the soul and the body will be the same. Mulla Sadra criticizes Ghazali's theory; He considers the most important criticism of Ghazali's theory to be that it is not compatible with rational principles and that his opinion requires reincarnation. In this article, we have examined Mulla Sadra's criticisms of Ghazali on the issue of physical resurrection, and following that, we have stated the similarities and differences between the theories of these two thinkers. The similarities and differences between these two theories can be found through the method of intellectual analysis and through the analysis of Mulla Sadra's discussion on Ghazali. Similarities can be seen between the theory of these two thinkers regarding the survival of the soul after death and the intellectual celibacy of the soul, although these two theories are distinct and different from each other in their approach to the nature of the human soul and the relationship between the soul and the body. Therefore, in the quality of the afterlife body, they interpreted it as the similarity or objectivity of the afterlife body with the worldly body, but this difference is in the interpretation, and in fact, the meaning of these two thinkers is the same thing, and that is that the identity between the person in the afterlife and the world is established.

    Keywords: Relationship between Soul, Body, Bodily resurrection, Afterlife Body, identity, Ghazali, Mulla Sadra
  • اعظم قاسمی*
    یکی از عناوین مهم در فلسفه دین معاصر معرفت شناسی دینی است. این موضوع بیشتر با رویکرد تحلیلی مورد بحث قرار گرفته است. البته با رجوع به فلسفه های قاره ای نیز تلاش شده دیدگاه های فیلسوفان در این خصوص استنباط شود. با رجوع به آثار متفکران در سنت ایرانی اسلامی می توان این مبحث را به خوبی پی گرفت. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به آموزه تعلیم که یکی از مهم ترین مبانی معرفت شناسی دینی شیعه اسماعیلیه محسوب می شود پرداخته می شود. بین اسماعیلیه (باطنیه، تعلیمیه) و امامیه تفاوت بسیار است. اما در یکی از کلیدی ترین عقاید، یعنی باور به امام معصوم و تبعیت از او، اشتراک نظر دارند. واکاوی نظریه تعلیم و نقدهایی که بدان وارد است می تواند به فهم بهتر نظریه امامت نزد امامیه مددرسان باشد. همچنین برای فهم معرفت شناسی دینی اسماعیلیه فهم آموزه تعلیم اهمیتی اساسی دارد. مسیله این پژوهش واکاوی نقد غزالی بر آموزه تعلیم است.
    کلید واژگان: آموزه تعلیم, تقلید, شیعه اسماعیلیه, غزالی, معرفت شناسی دینی, ناصرخسرو
    Azam Ghasemi *
    One of the important topics in contemporary philosophy of religion is religious epistemology. This issue is predominantly discussed with an analytical approach. Of course, attempts have been made to infer the views of philosophers regarding this matter by referring to continental philosophies. Similarly, insights from thinkers in the Iranian-Islamic tradition have been utilized to gain a better understanding of this topic. In this article, I will discuss the doctrine of education, which is considered one of the most crucial foundations of Ismaili Shia religious epistemology. There is a notable difference between Ismailiyyah (Batinyyah, didacticism) and Imamiyyah. However, they share an opinion in one of the most important beliefs, i.e., believing in the infallible Imam and obeying him. Analyzing the theory of education and the criticisms included in it can help to better understand the theory of Imamate among the Imams. Moreover, understanding the doctrine of education is of fundamental importance in comprehending the religious epistemology of Ismailia. The problem addressed in this research is the analysis of Ghazali's criticism of the doctrine of education.
    Keywords: Religious epistemology, Shia Ismailia, Ghazali, doctrine of education, imitation. Nasser Khosrow
  • حسن فرزی*، احمدحسین شریفی

    از دیدگاه غزالی، راهکار اساسی برای تربیت اخلاقی انسان، «عمل به ضد» است. اما آیا چنین راهکاری می تواند در همه ابعاد علمی و عملی به تربیت اخلاقی انسان کمک کند؟ هدف این پژوهش یافتن پاسخ این پرسش در آراء اخلاقی غزالی و ارزیابی میزان موفقیت آن است. بدین منظور با روش اسنادی و روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی، آثار اخلاقی غزالی و نقد های وارد شده بر او مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، دامنه راهکار مذکور، علاوه بر دفع رذایل، شامل کسب و تقویت فضایل هم می شود. همچنین اعم از بعد درونی و بیرونی انسان است و در کنار روش هایی بیرونی مثل تقلید و تحمیل بر نفس، به روش های درونی مثل علم آموزی و معرفت افزایی هم نظر دارد. مهم ترین نقد های وارد شده بر راهکار غزالی در تربیت اخلاقی عبارت است از: تحمیلی بودن راهکار او، بی توجهی به معارف اهل بیت در کنار توجه به تراث یونان باستان و اعتماد به آموزه های صوفیه.

    کلید واژگان: اعتدال قوا, عمل به ضد, تربیت اخلاقی, غزالی
    Hassan Farzi*, Ahmad Hossein Sharifi

    From Ghazali's point of view, the basic strategy for moral education of human beings is "acting against the opposite". But can such a solution help the moral education of humans in all scientific and practical dimensions? The purpose of this research is to find the answer to this question in Ghazali's moral opinions and evaluate its success rate. For this purpose, Ghazali's moral works and the criticisms made on him were examined with the documentary method and the descriptive, analytical and critical method. The results of the research show that the scope of the mentioned solution, in addition to getting rid of vices, also includes acquiring and strengthening virtues.Also, it is both the internal and external aspects of human being, and besides external methods such as imitation and imposing on the self, it also has an opinion on internal methods such as learning and increasing knowledge. The most important criticisms of Ghazali's method in moral education are: the imposition of his method, disregard for the teachings of Ahl al-Bayt, along with attention to the ancient Greek heritage and trust in Sufi teachings.

    Keywords: Moderation of powers, action against the opposite, moral education, basic solution, Ghazali
  • سعیده سعیدی، موسی ملایری*، مهدی نجفی افرا
    نظرات غزالی در باب علم و معرفت از جهت احاطه به علوم مختلف از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله تفاوت معرفت وحیانی به عنوان یک معرفت خاص که ویژه انبیاء است در مقایسه با علوم بشری و به ویژه علوم دنیوی مشخص شده است. غزالی  با تقسیم علوم به لحاظ متعلق، روش و غایت به بیان تفاوت علوم پرداخته و برتری وحی را نشان داده است و معتقد است تنها وحی را می توان معرفت نامید. به علاوه این که معرفت وحیانی از دو جهت ارزش دارد یکی اینکه معرفتی یقینی است و دوم اینکه بدون آن نمیتوان به سعادت رسید، لذا جایگزینی ندارد. با این وجود علوم دیگر را بی اعتبار نمی داند. او برای تبیین معرفت نبوی از مفاهیم فلسفی و کلامی بهره می گیرد اما معرفت نبی را در نهایت فراتر از آنها این می داند، این مقاله با اتکاء به روش تحلیلی تلاش دارد تا نگاه غزالی  را در حوزه معرفت تبیین نماید.
    کلید واژگان: معرفت, علم, وحی, غزالی
    Saeideh Saeidi, Moosa Malayeri *, Mehdi Najafiafra
    Gazali’s perspectives on gnosis and knowledge are so important, because he has known much different knowledge in his era. In this paper, the difference between revealed gnosis, as a particular knowledge that belongs to the Prophets and human knowledge specifically the terrestrial world, has been explained. He has divided the sciences based on the object of knowledge, and its method, and aims to show that revelation is the most transcendent one. He believed that the revelation can be called a gnosis. The value of revealed gnosis has two aspects: firstly, it is a piece of certain knowledge, and second, without it achieving felicity can’t be possible. Never the other sciences can replace it but he has not wanted to humiliate the other sciences. He has applied philosophical and mystical notions to explain the revelation, but has explicitly expressed the revealed gnosis can’t be considered the same as another knowledge.
    Keywords: Gnosis, knowledge, revelation, Gazali
  • سهیله عاصمی، سید حسین سجادی*، عبدالرضا جمالزاده

    یکی از مسایل بنیادین در سیر تعالی انسان، کسب معرفت است. معرفت انسان، هر چه متعالی تر باشد می تواند نفس را به کمال ویژه اش نزدیک تر کند. همین امر مهم و اساسی اندیشمندان متعددی را به فکر واداشته است. به طوریکه در طول تاریخ متفکران شیوه های مختلفی را در این رابطه ارایه کرده اند. تفاوت اساسی این شیوه ها میزان بهره مندی از عقل یا ایمان (وحی) است. در نتیجه برخی از این شیوه ها اساس عقلی و برخی اساس ایمانی- وحیانی دارند. از جمله اثرگذارترین افراد در سیر این امر، امام محمد غزالی است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر شیوه معرفتی غزالی بر سیر فلسفه به روش تحلیلی-توصیفی است. این تحقیق در پی یافتن پاسخ این سوالات است که بیانات غزالی بر کدام شیوه معرفتی استوار است؟ شیوه ایشان چه تاثیراتی را بر سیر فلسفه به ویژه تفکرات ملاصدرا داشته است؟ برخورد غزالی با فلاسفه برداشت های متفاوتی را به همراه داشته است. به طوری که حتی برخی ایشان را فردی عقل ستیز می دانند. اما موضع دقیق ایشان جای بررسی جامع تر و واضح تری دارد. در حقیقت غزالی با بیاناتش شیوه جدید عقل گرایی اعتدالی را در میان اندیشمندان استوار کرد. این تاثیر را می توان در سیر عقل گرایی فلسفه و ظهور آن را به ویژه در ملاصدرا می توان یافت. به نحوی که ملاصدرا هم نظر با غزالی، عقل فلسفی را از ارایه نظر در همه زمینه ها قاصر دانسته و بهره مندی از وحی در کنار عقل را مطمین ترین شیوه معرفتی می داند.

    کلید واژگان: غزالی, عقل گرایی اعتدالی, معرفت, ملاصدرا, فلسفه
    Soheyleh Asemi, Seyed Hosein Sadjadi *, AbdolReza Jamalzadeh

    One of the fundamental issues in the course of human perfection is the acquisition of knowledge. The higher level of the human knowledge is, the closer its soul would be to its perfection. This important issue has made many thinkers represent their ideas. Throughout history, thinkers have presented different methods in this regard. The basic difference between these methods is the usage of religion or faith (revelation). As a result, some of these methods have an intellectual basis and some have a faithful (revelatory) basis. Among the most influential people in this process is Imam Mohammad Ghazali. The main goal of the current research is to investigate the effect of Ghazali's epistemological method on the course of philosophy by an analytical-descriptive method. This research seeks to find the answers to these questions, which epistemic method is Ghazali's statements based on? What effects has his method had on the course of philosophy, especially Mulla Sadra's thoughts? Ghazali's dealings with philosophers have brought different perceptions in a way that even some people consider him to be an anti-rational person. But his exact position deserves a more comprehensive and clear investigation. In fact, with his statements, Ghazali established a new mode of moderate rationalism among thinkers. This influence can be found in course of rationalism in philosophy and specifically in Mulla Sadra. He, in agreement with Ghazali, finds philosophical reason unable to provide opinions in all fields and considers benefiting from revelation along with relation to be the most reliable epistemological method.

    Keywords: Ghazali, moderate rationalism, knowledge, Mulla sadra, philosophy
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال