جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "فاعلیت حقیقی" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «فاعلیت حقیقی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
ازجمله مباحث مهم حکمت متعالیه «چگونگی ارتباط نفس و بدن» است که صدرالمتالهین با نوآوری در نحوه تبیین «امکان فقری» و «عینالربط بودن معلول» و نیز با نگاه متعالی خویش در «قاعده بسیط الحقیقه» به اثبات «عینیت نفس و بدن» پرداخته، و با همین نگرش به یکی دیگر از اصلیترین پرسشها یعنی چگونگی ارتباط خدا و انسان در حیطه اعمال و افعال پاسخ داده است. براساس مبانی صدرایی همانطور که قوا و بدن وجود منحاز و مستقلی ندارند و قوا و افعالش معلول نفساند، از این رهگذر به نحوه فاعلیت افعال انسان (که معلول و ممکنی از ممکنات و عینالربط به وجود حضرت حق است و وجودش تطور و تشانی از وجود خدا محسوب میشود) میتوان رهنمون گشت، و بدین مهم دست یافت که فاعلیت انسان نهتنها مستقل نبوده، بلکه حتی نقش وسایط هم نخواهد داشت و فقط مصحح قابلیت قابل برای فیض صادر از فیاض علیالاطلاق بوده و فاعلیت حقیقی تنها از آن خداوند است. در پرتو همین نگاه پرسشهای فرعی موجود در آیاتی همچون «ومارمیت اذ رمیت» پاسخ داده میشود.
کلید واژگان: نفس, بدن, وحدت جمعی, امکان فقری, بسیط الحقیقه, فاعلیت حقیقیAmong the important discussions in transcendental philosophy is "the mode of relationship between the soul and the body" wherein Mulla Sadra has dealt with proving the 'sameness of the soul and the body' by his innovation in explaining the 'wanting possibility' and 'copulative nature of the effect' as well as his transcendental view in the 'rule of non-composite reality'. He has also answered, with the same attitude, one of the main questions in this regard, that is the mode of the relationship between God and human in the realm of actions and deeds. Based on Mulla Sadra's foundations, just as the human's faculties and body have no independent existence and are the effects of his soul, one can achieve the mode of human's agency for his actions (which is an effect and possible thing among the possibilities and absolute relation to God's existence, and its existence is a state of God's existence). One can get the important point that the human's agency is neither independent, nor has it even the mediatory role. It is only the modifier of the capacity of capable thing for the grace emanated from the absolute Grace, and the true agency just belongs to God. It is in the light of this view that the subsidiary questions in verses such as "and you did not shoot when you shot" (wa mā ramaita idh ramait)2 are answered.
Keywords: the soul, the body, collective union, wanting possibility, non-composite reality, true agency -
در مورد کیفیت انتساب افعال ارادی انسان به خودش و خداوند به گونه ای که مستلزم جبر یا تفویض نباشد، تبیین های متعددی مطرح است؛ یکی از آنها، تبیین فخر رازی است که در آن، افعال ارادی انسان، توامان به خودش و خداوند منتسب شده است؛ به این صورت که افعال ارادی انسان به خودش منسوب است، چون قوامشان به قدرت و اراده اوست. آن افعال به خداوند نیز منسوب است؛ چون قدرت و اراده را در وی آفریده است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی این تبیین، با روش تحلیلی به بررسی نشسته و به این نتیجه رسیده است که تبیین فوق، تقریر دیگری از نظریه کسب است و هرچند عدم استقلال انسان (نفی تفویض) را اثبات می کند اما فاعل و موثر بودن وی (نفی جبر) را نتیجه نمی دهد؛ زیرا فاعل بودن انسان از نظر فخر رازی به معنای خالق و موثر بودن نیست بلکه به معنای صدور فعل به دنبال اراده و قدرت اوست و این چیزی جز یک فاعلیت مجازی نیست.کلید واژگان: فاعلیت انسان, فاعلیت خداوند, افعال ارادی انسان, فاعلیت حقیقی, فاعلیت مجازی, کسب, امر بین الامرین
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.