جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "epistemological validity" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «epistemological validity» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
درتفکر مغرب زمین، از مهم ترین ادله اثبات وجود خداوند متعال، استدلال از راه امکان و وجوب است. واکاوی روند تقریرهای گوناگون آن، ویژگی های هر یک از آن تقریرها و تمایزهای آنها و نیز ارزیابی اعتبارمعرفت شناختی شان و دستیابی به معیار یا راه حلی برای ارزیابی، انگیزه کاوش کنونی است. پیامد این پژوهش این است مجموع تقریرها به دو شیوه یا با دو رویکرد عرضه شده اند: 1. تقریرهایی از راه علیت یا تبیین علی؛ 2. تقریرهایی از راه توصیف و توضیح یا تبیین غیرعلی. از سویی با بررسی تقریر آکویناس و لاک که از نمونه های شاخص تبیین علی اند، بدین نتیجه رهنمون می شویم که آن تقریرها یا استدلال از راه حدوث اند یا استدلال از راه تبیین غیرعلی و نه استدلال از راه امکان و وجوب و نه استدلال بر اساس تبیین علی. ازاین رو، اعتبار معرفت شناختی آنها زیر سوال است. از سویی دیگر، استدلال لایب نیتس و دیگر تقریرهای از راه تبیین غیرعلی، دچار معضل اعتبار معرفت شناختی اند و دستیابی به معرفت یقینی، حتی بنابر فرض درستی، میسور نیست.
کلید واژگان: برهان امکان, تبیین علی, اصل دلیل کافی, استدلال از راه علیت, اعتبار معرفت شناختی, استدلال از راه حدوث, تبیین غیرعلیIn Western thinking, one of the most important proofs of God's existence is reasoning through possibility and necessity. Analyzing the process of its various expressions, the characteristics of each of those expressions and their distinctions, as well as evaluating their cognitive validity and achieving a criterion or a solution for evaluation, is the motivation of the current research. The result of this research is that all expressions have been presented in two ways or with two approaches: 1. Expressions through causality or causal explanation; 2. Expressions through description and explanation or non-causal explanations. On the other hand, by examining Aquinas's and Locke's expositions, which are examples of causal explanations, we are led to the conclusion that those expositions are either reasoning through occurrence or reasoning through non-causal explanation, not reasoning through possibility and necessity, nor reasoning based on causal explanation. Therefore, their epistemological validity is under question. On the other hand, Leibniz's argument and other explanations through non-causal explanation fail to carry epistemological validity, and it is not possible to achieve certain knowledge, even based on the correct assumption.
Keywords: Argument of Possibility, Causal Explanation, Principle of Sufficient Reason, Reasoning through Causality, Epistemological Validity, Reasoning through Occurrence, Non-Causal Explanation -
متواترات که گونه ای از دلیل های نقلی اند، در دانش هایی همچون کلام، فقه، تاریخ و دیگر دانش های همگن که ادله نقلی در آنها کارآمدند هستند، نقشی بسیار دارند. در نوشتار حاضر، درباره گزاره های متواتر با نگاهی معرفت شناختی و از این جهت که مفید یقین اند و می توانند مبدا برهان قرار گیرند، بحث می کنیم. پیش از آن، از باب مقدمه، لازم است درباره تعریف خبر یا گزاره متواتر بحث، و تعریف های ارائه شده را ارزیابی کنیم و درباره نیز شرایط اعتبار خبر متواتر بحث کنیم و، سپس ببینیم متواترات چه معرفتی به ما می دهند: معرفت ظنی یا یقینی؟ و اگر یقینی، آیا نوعی معتبر است یا شخصی؟ سرانجام به مسئله اصلی، یعنی بدیهی و مبدا برهان بودن آنها می رسیم. در این باره، نقدهایی را که متوجه بداهت و بلکه یقینی بودنشان شده است طرح و ارزیابی می کنیم و بدین نتیجه رهنمون می شویم که درجه معرفتی آنها فروتر از یقین بالمعنی الاخص است.
کلید واژگان: دلیل نقلی, خبر متواتر, خبر واحد محفوف به قرینه, بدیهی, درجه معرفت, علم تعارف, یقین بالمعنی الاخص, تراکم احتمال, اعتبار معرفت شناختیMutavatirat (unanimously agreed on) which are a kind of arguments based on transmitted knowledge, have a significant role in such sciences like theology, history and homogenous sciences in which the arguments based on transmitted knowledge are powerful. This paper discuses Mutavatir propositions using an epistemological view in that they have certainty and can be the genesis proof. As an introduction, the paper first defines Khabar (tradition) or mutavatir proposition, evaluates the presented definitions and expounds the conditions of the validity of a tradition and then to discover what kind of knowledge we get from mutavatirat: suppositional or certain? If certain, then is it valid or personal? Finally, the paper addresses the principal question, i.e. their being self-evident and origin of theorem. The criticisms which are directed to their self-evidence or certainty are assessed. It is concluded that their epistemological degree is inferior to certainty in its strict sense.Keywords: traditionary evidence, tradition, sole tradition fraught with context, self, evident, extent of knowledge, common knowledge, certainty in its strict sense, epistemological validity
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.