به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "fiction" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «fiction» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سید عقیل نسیمی، معصومه کرامتی *

    تربیت در دوران کودکی به لحاظ شکل گیری شخصیت افراد از اهمیت ویژه ای برخوردار است، و انتقال مفاهیم به شیوه مناسب و صحیح اهمیت آن را دو چندان می کند. یکی از موثرترین پیام رسان ها به کودکان و نوجوانان استفاده از روش زیبایی شناختی و هنری است. با توجه به نقش انکارناپذیر قصه در انتقال مفاهیم، ادبیات و هنر می تواند بهترین وسیله برای انعکاس مفاهیم به طور اعم و مفاهیم اسلامی به طور اخص باشد.تحقیق پیش رو با هدف بررسی نقش این ساحت تربیتی در ترویج فریضه نماز با تاکید بر نقش قصه و داستان در قرآن کریم صورت پذیرفته است. برای دستیابی به این هدف، فراخور موضوع از روش توصیفی تحلیلی استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که ساحت زیبایی شناسی و هنری قادر است در انتقال آموزه های اسلامی و ترویج و توسعه فرهنگ نماز نقش مهمی ایفا کند و موجب یادگیری عمیق تر شود که البته نیازمند پشتوانه و پیش زمینه هایی از جمله، توجه و بهره گیری از عناصر دینی (اعتقادات به عنوان وجه شناختی و بینشی، حالات درونی به عنوان وجه عاطفی و هیجانی، التزام درونی وجه تصمیم گیری، اراده و انتخاب و در نهایت عمل) و عناصر تربیتی است. در انتقال مفاهیم دینی و تربیت دینی ضمن توجه به ویژگی ها و مولفه های کلیدی و تاثیرگذار در مراحل رشد (تمهید، تادیب، بلوغ و اوج بلوغ، اعتدال و اعتلا) و گذار صحیح و روشمند از کودکی به بزرگسالی، در هر مرحله از مراحل رشد، عقلانیت، مطلوبیت، انسانیت و عاملیت می بایست مورد پرورش قرار گیرد.

    کلید واژگان: نماز, هنر, زیبایی شناختی, قصه, داستان
    Seyed Aqeel Nasimi, Masoumeh Keramati*

    Education is of particular importance in childhood. It shapes the personality of individuals and conveys concepts in an appropriate and correct manner. One of the most effective ways of educating children and adolescents is the use of the aesthetic and artistic method. Given the undeniable role of stories in conveying concepts, literature and art can be the best means of reflecting concepts in general, and Islamic concepts in particular. Emphasizing on the role of stories in the Holy Quran, the present study aims to investigate the role of this educational dimension in promoting the obligatory prayer. To achieve this goal, the descriptive-analytical method was used. The findings of the study indicated that the aesthetic and artistic aspect can play an important role in transmitting Islamic teachings and promoting and developing the culture of prayer. It can lead to deeper learning if the following requirements are met: attention to and utilization of religious elements (beliefs as the cognitive and insight aspect, internal states as the emotional and emotional aspect, internal commitment as the decision-making aspect, will, choice, and action) and educational elements. In transmitting religious concepts and religious education the key and influential characteristics and components in the stages of growth (introduction, discipline, puberty and the peak of puberty, moderation and elevation) and the correct and methodical transition from childhood to adulthood must be considered. Besides, rationality, desirability, humanity, and agency should be cultivated at each stage of growth.

    Keywords: Prayer, Art, Aesthetic, Story, Fiction
  • حسن غلامی، بهروز رومیانی*، مصطفی سالاری

    پست مدرنیسم اصطلاحی است که از اروپا به ایران وارد شده و با وجود شناخته و پذیرفته شدن، به علت عدم آشنایی کامل با خاستگاه ها، اصول و مولفه های این نوع ادبی، هنوز نسبت به حضور آن در ادبیات داستانی ایران تردید وجود دارد. این که چه خصایص و مولفه هایی را می توان به عنوان مبنای این نوع ادبی قرار داد، مهم ترین موضوع در این نوع است. بر همین اساس این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی در نظر دارد که با تحلیل رمان «دل فولاد» منیرو روانی پور، نویسنده ی دوره ی معاصر ایران که به سبک پست مدرنیسم نگاشته شده، به معرفی و شناخت نسبی این مولفه ها بپردازد و در نهایت به این نتیجه رسیده است که مولفه هایی همچون بی نظمی زمانی در روایت رویدادها، عدم قطعیت، تناقض، جابه جایی، عدم انسجام، فقدان قاعده، زیاده روی در استفاده از صنایع ادبی، دور باطل، پارانویا، اختلالات زبانی و بالاخره استفاده ی افراطی از شیوه ی جریان سیال ذهن در این رمان وجود دارد و سبک نوشتاری روانی پور متاثر از مکتب ادبی پست-مدرن بوده و بسیاری از مولفه های ادبیات پست مدرن در رمان وی قابل مشاهده است.

    کلید واژگان: ادبیات داستانی, ادبیات پست مدرن, منیرو روانی پور, دل فولاد.
    Hasan Gholami, Behrouz Romiani *, Mostafa Salari

    Postmodernism is a term that came from Europe to Iran, and despite its recognition and acceptance, due to lack of familiarity with the origins, principles and components of this kind of literature, there is still doubt about its presence in fiction literature of Iran. What qualities and components can be made as the basis of this type of literature is the most important issue in this kind of Odin's kind. Accordingly, this paper intends to use a descriptive-analytical method that, by analyzing the novel "Dell Steel" by Manoir Ranipour, a writer of contemporary Iran, written in the postmodern style, Introduces and recognizes the relative components of these components and finally concludes that components such as time irregularity in the narrative of events, uncertainty, contradiction, displacement, lack of coherence, lack of rule, excessive use of literary industries, Paralysis, Paranoia, Language disorders Finally, there is an extreme use of the flow of mind-flow in this novel, and the psycho-written writing style is influenced by the postmodern literary school, and many of the components of postmodern literature are visible in his novel.

    Keywords: Fiction, Postmodern Literature, Maniro Roanipour, Heart Of Steel
  • محمدصادق قیصری*، امیر مازیار

    هدف اصلی این پژوهش بررسی تحلیلی مفهوم بیلدونگ مورد نظر هردر می باشد که با مبنا قراردادن آن بتوان برای نظام تعلیم و تربیت مولفه های مفهومی نوینی ارایه داد. هردر با عنایت به تاریخ و فرهنگ غایتی را برای انسان ها ترسیم می کند که این غایت در پرتو فرهنگ ها و کثرت اقوام و ملل به نقطه مشترکی می رسد و معنا می یابد و آن، مفهوم انسانیت است. این پژوهش با روش تحلیل مفهومی به تبیین مفهوم بیلدونگ، فرهنگ و انسانیت پرداخته و انسانیت را به عنوان غایت تربیت و مفهوم فرهنگ و عناصر آن را به عنوان راهی برای رسیدن به این غایت دانسته و در نهایت با نظر به مفهوم بیلدونگ به استنتاج مفاهیم اساسی تربیت می پردازد. نتیجه پژوهش حاضر مبتنی بر این نکته است که مفهوم بیلدونگ در شکل گیری تعلیم و تربیتی انسانی، فرافرهنگی، جامع و هماهنگ نقشی اساسی دارد؛ به گونه ای که انسانیت در اندیشه هردر هدف متعالی خلقت انسان به طور کلی و تعلیم و تربیت است و مفاهیم  فرهنگ و بیلدونگ ما را در رسیدن به کمال مطلوب انسانی یاری می رسانند. فرهنگ در اندیشه هردر هم بافت و زمینه و هم محتوای تربیت است؛ به این معنا که فرهنگ در جایگاه بافت و زمینه، تاریخ و نظریه تربیت است و در جایگاه محتوا، همان بیلدونگ است که وی آن را پرورش فرهنگی می داند. بنابراین نوعی رابطه دیالکتیکی می توان میان مفاهیم فرهنگ، بیلدونگ و غایت تربیت یعنی انسانیت یافت؛ به گونه ای که یکی بدون حضور دیگری امکان پذیر نمی گردد. در نهایت مفاهیم اساسی تربیت که بر اساس مفهوم بیلدونگ و مولفه های آن استنتاج گردید، شامل تعلیم و تربیت آزادی بنیاد، تعلیم و تربیت تاریخمند، تعلیم و تربیت فرافرهنگی، تعلیم و تربیت پیشرفت گرا و تعلیم و تربیت زیبایی شناسانه است.

    کلید واژگان: ریکور, تخیل, تخیل تولیدی, افزونگی شمایلی, برساخته خیالی, نقاشی
    MohammadSadegh Gheysari *, Amir Maziar

    The study of imagination has always had a significant role in the study of art and aesthetics. And imagination plays a central role in Ricoeur's philosophical system; a subject that has received less attention. It was Ricoeur's goal to bring the productive aspect of imagination back to the main text of philosophy, by presenting a critical reading of the history of philosophy. By using Emanuel Kant's imagination analysis, Ricoeur revived the various dimensions of imagination in the field of perception, to achieve a comprehensive theory of productive imagination. This paper attempts to address the importance of painting as a work of art and its relevance to reality, by studying the path taken by Ricoeur to present a theory of productive imagination. In this regard, explaining the role of Iconic Augmentation, which is one of the latent characteristics of the productive aspect of imagination, better defines the action present in the image and the dialectical position of language and image. Ultimately, painting, as a fictional work that its idea's reference is not merely a representation, becomes more real as its imaginativeness increases. The result is a new approach to describe the nature of painting as a work of art.

    Keywords: Ricoeur, imagination, Productive Imagination, Iconic Augmentation, Fiction, Painting
  • فائزه سادات فاخری*، نفیسه ساطع

    محور اصلی حکمت متعالیه و مبنای بسیاری از نظریات صدرالمتالهین، نظریه اصالت وجود است. این نظریه در آثار متعدد صدرا وجود دارد و نزد شارحین  نیز مورد تفسیر و تبیین‎های گوناگون قرار گرفته است. می‎توان حداقل سه تفسیر مهم از این نظریه را برشمرد که هرکدام تقریر خود را به صدرا نسبت داده‎اند. تفسیر نخست معتقد است ماهیت به تبع وجود در خارج موجود است و تحقق ماهیت در خارج حقیقی است. در تقریر دوم، ماهیت حد وجود دانسته شده است که به عرض وجود، در خارج موجود می‎شود و موجودیت ماهیت در این تفسیر، اعتباری است. برداشت سوم، موجودیت ماهیت در خارج را مجازی و جایگاه ماهیت را ذهن می‎داند به گونه ‎ای که در خارج، تنها و تنها وجود، متحقق است و ماهیت، ظهور عقلی و ذهنی وجودهای محدود است. در پژوهش حاضر، دو فرضیه مطرح و پی-گیری می‎شود: اول اینکه عامل اصلی پیدایش سه دیدگاه متفاوت درباره نظریه‎ی واحد اصالت وجود، عبارات متفاوت خود صدرالمتالهین و تبیین‎های گوناگون ارایه شده از جانب خود ایشان است؛ دوم آنکه شواهد فلسفی دیگری از سایر نظریات صدرا می‎تواند تاییدی بر تفسیر سوم از نظریه اصالت وجود بوده و گویا در دیدگاه نهایی وی ماهیت صرفا، وجودی مجازی دارد. در تبیین فرضیه اول، عبارات همخوان و سازگار با هر دیدگاه را مطرح و منشا آن را در تعابیر صدرا نشان می‎دهیم. در اثبات فرضیه دوم، از مساله وجود رابط از دیدگاه صدرا بهره خواهیم برد. ماهیت نداشتن وجود رابط و ربط بودن ممکنات نسبت به حق تعالی، تفسیر سوم اصالت وجود را به عنوان نزدیکترین تفسیر به رای حقیقی صدرالمتالهین تایید می‎کند.

    کلید واژگان: کلیدواژه ها: اصالت‎وجود, صدرالمتالهین, تفسیر‎های سه‎گانه, اعتباریت ماهیت, وجود‎رابط
    Faezeh Sadat Fakheri *, Nafiseh Sate

    As a consistent philosophical mechanism, transcendental philosophy is celebrated. It has disclosed a new perspective through passing the philosophy of Masha and Eshragh in close cooperation with mysticism and intuition for transcendental philosophy and knowledge seekers.Therefore, it is so amazing for its philosophical followers to observe serious and acute contradictions in philosophical theories of this philosophy owner.Distinct theories of Sadr-Al-Moteallehin in important subjects such as principality of existence and credit of nature could be considered as the indication.The source of conflict is noticeable in the great philosopher's works.This research is going to answer the above inquiry and solve current contradictions through studying Mulla Sandra's expressions relating to the principality of existence and the credit of nature.

    Keywords: Essence, Principality, Fiction, Experience, Copulative Existence, Mulla Sandra
  • زری پیشگر*، مرتضی سمنون، سیدمحمداسماعیل سیدهاشمی، عنایت الله شریفی

    آیا زندگی دارای معناست؟ معنای زندگی چیست؟ سوال از معنای زندگی تاریخچه ای به طول دوران زندگی انسان دارا می باشد.از مهمترین معانی در عبارت "معنای زندگی "که درادیان ابراهیمی به آن معتقد می باشند، معنای زندگی عبارت اخری هدف زندگی است. سوال بعدی آن است که آیا انسان ها در زندگی خود معنا را ایجاد می کنند؟ویا معنا فی نفسه موجود است وباید توسط انسان کشف شود؟در صورت اول معنای زندگی امری جعلی می شود ودر صورت دیگر امری حقیقی می باشد. ادیان الهی با محکم ترین پاسخ ها بهترین وسیله برای نجات انسان ها از سرگردانی وپوچی در زندگی می باشند.در این پژوهش نظر مختار آن است که زندگی با شناخت خدا وارتباط با او معنادار می شود.با مشخص شدن معنا در زندگی نوبت به انتخاب شیوه ونوع رفتارها واهداف در زندگی می رسد.پیوند و ارتباط محکمی میان معنا وسبک زندگی موجود می باشد .در این باره نظر برخی از اندیشمندان را آورده ایم.

    کلید واژگان: معنا, زندگی, معنای زندگی, هدف, کشف, جعل, سبک, دین
    zari pishegar*, Morteza Samanun, mohamad esmaeil said hashemi, enayatolah sharifi

    Does life have meaning? What is the meaning of life? Question about the meaning of life has a history as long as human’s life. One of the most important meanings in the phrase “the meaning of life" believed by Abrahamid's religions is that the meaning of life is equivalent to the very purpose of life. The next question is that whether humans generate the meaning in their lives? Or the meaning exists per se and should be discovered by human? In the first case, the meaning of life becomes a fake matter and in the other case it becomes a real one. The divine religions, with the most decisive responses, are the best means to save humans from uncertainty and vanity in life. In the present study, the chosen viewpoint is that life becomes meaningful by the recognition of God and being connected to him. When the meaning becomes clear, then it would be the time for selecting the manner and type of behaviors and objectives in life. There is a strong connection between the meaning and the style of life. In this regard, some of the intellectuals’ opinions and viewpoints have been provided here.

    Keywords: Meaning, Life, The meaning of life, Objective, Discovery, Fiction, Style, Religion
  • زری پیشگر*، مرتضی سمنون، سیدمحمداسماعیل سیدهاشمی، عنایت الله شریفی

    «آیا زندگی دارای معناست؟ معنای زندگی چیست؟» سوال از معنای زندگی تاریخچه ای به طول دوران زندگی انسان دارا می باشد.از مهمترین معانی در عبارت "معنای زندگی "که درادیان ابراهیمی به آن معتقد می باشند، معنای زندگی عبارت اخری هدف زندگی است. سوال بعدی آن است که آیاانسان ها در زندگی خود معنا را ایجاد می کنند؟ و یا معنا فی نفسه موجود است و باید توسط انسان کشف شود؟در صورت اول معنای زندگی امری جعلی می شود و در صورت دیگر امری حقیقی می باشد. ادیان الهی با محکم ترین پاسخ ها بهترین وسیله برای نجات انسان ها از سرگردانی وپوچی در زندگی می باشند.در این پژوهش نظر مختار آن است که زندگی با شناخت خدا وارتباط با او معنادار می شود.با مشخص شدن معنا در زندگی نوبت به انتخاب شیوه ونوع رفتارها واهداف در زندگی می رسد.پیوند و ارتباط محکمی میان معنا وسبک زندگی موجود
    می باشد .در این باره نظر برخی از اندیشمندان را آورده ایم.

    کلید واژگان: زندگی, معنای زندگی, هدف, کشف, جعل, سبک, دین
    zari pishegar*, Morteza Samanun, mohamad esmaeil said hashemi, enayatolah sharifi

    Does life have meaning? What is the meaning of life? Question about the meaning of life has a history as long as human’s life. One of the most important meanings in the phrase “the meaning of life" believed by Abrahamid's religions is that the meaning of life is equivalent to the very purpose of life. The next question is that whether humans generate the meaning in their lives? Or the meaning exists per se and should be discovered by human? In the first case, the meaning of life becomes a fake matter and in the other case it becomes a real one. The divine religions, with the most decisive responses, are the best means to save humans from uncertainty and vanity in life. In the present study, the chosen viewpoint is that life becomes meaningful by the recognition of God and being connected to him. When the meaning becomes clear, then it would be the time for selecting the manner and type of behaviors and objectives in life. There is a strong connection between the meaning and the style of life. In this regard, some of the intellectuals’ opinions and viewpoints have been provided here.

    Keywords: Meaning, Life, The meaning of life, Objective, Discovery, Fiction, Style, Religion
  • داود امینی*
    زمینه
    ادبیات، شیوه معرفت شناختی خاصی برای فهم و بیان حقایق هستی است که از دیرباز توانسته است، نقش بی بدیلی در دانایی بشر ‏ایفا ‏نماید. اگرچه آثار معرفتی متون ادبی، در هر دو بعد شناختی و هیجانی روی می دهند، کارکرد هیجانی ادبیات به مراتب چشم گیرتر است. ‏ادبیات ‏داستانی، از طریق تخییل ذهن خواننده، ضمن کمک به شکل گیری هیجان های اخلاقی نظیر همدلی، همدردی و شفقت،  به ایجاد ‏توازن ‏هیجانی، از طریق تخلیه هیجان های زیان بار می انجامد. آثار تربیتی ادبیات داستانی، در انطباق با نظریه عاطفه گرای اخلاق است که ‏بر اساس ‏آن ممانعت از گسست بین قضاوت اخلاقی و اقدام اخلاقی، مستلزم درک هیجانی از احساس ها و باورهای خود و دیگران و نیز ‏ماهیت روابط ‏اجتماعی در ورای گروه های اجتماعی است. در این مقاله از اخلاقمندی مبتنی بر معرفت هیجانی، تحت عنوان اخلاق هیجان ‏مدار یاد می شود ‏و تلاش می گردد، ضمن تبیین جایگاه عاطفه و هیجان در سوق دادن افراد به سمت خیر اخلاقی، نقش آفرینی معرفت ‏شناختی ادبیات در این ‏راستا مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد .   ‏
    نتیجه گیری
    حضور و اثرگذاری مثبت ادبیات داستانی در یک بافت فرهنگی، به عنوان ابزار خیر اخلاقی، مستلزم بررسی های دقیق ‏‏روانشناختی و جامعه شناختی است. در این راستا، ماهیت و آثار هیجانی متون ادبی در حوزه ادبیات کودک و آثار ادبی ترجمه  شده، از اهمیت ‏‏مضاعفی برخوردار است. در صورت لحاظ نمودن مختصات فرهنگی نظام عاطفی جامعه مخاطب،  توسعه گنجینه ای غنی و متوازن از ‏‏هیجان های آشنا و متعارف از یک سو و هیجان های پیچیده و نوپدید از سوی دیگر، نقشی است که ادبیات داستانی قادر است در توسعه ‏‏اخلاق هیجان مدار ایفا نماید.   ‏
    کلید واژگان: ادبیات درمانی, اخلاق هیجان مدار, ادبیات داستانی, عاطفه گرایی
    Davod Amini
    Background
    As a peculiar epistemological procedure to understand and represent world facts, literature has ‎constantly imparted major contributions to human knowledge. Literature’s epistemological ‎effects bear on both cognitive and affective measures; however, its emotional functioning is ‎more remarkable. Fiction resorts to mimesis on readers’ mind in developing such moral emotions as empathy, ‎sympathy and compassion in order to build up an emotional balance through discharging ‎adverse emotions. The educational consequences of fiction are in line with affective approach ‎to ethics, according to which avoiding the break between moral judgment and moral act relies ‎on the emotional perception of self and others’ feelings and beliefs, as well as the nature of ‎intergroup social relations. Moral behavior grounded on emotive knowledge is called ‎emotional-oriented morality in this article, which attempts to explain the role of emotions in ‎directing people toward moral virtue and to assess the epistemological effects of fiction in that ‎regard. ‎
    Conclusion
    The effective involvement of fiction as a tool for moral goodness, in a cultural setting demands ‎psychological and sociological scrutiny. Children’s literature and translated literature are two ‎critical areas of effect due to their acute emotive impacts on readers. Provided that the cultural ‎qualities of the affective system dominating the target community are taken into account, ‎fiction can play a significant role in the development of emotion-oriented morality by building ‎a rich and balanced repertoire of familiar and common emotion on the one hand, and complex ‎and emergent emotions on the other. ‎
    Keywords: Therapy literature, Emotional oriented ethics, Fiction, Emotionalism
  • حامد خانی (فرهنگ مهروش)
    مرتضی مطهری از منادیان برجسته اخلاق در ایران معاصر است. وی افزون بر کوشش های نظری گسترده برای استوار کردن پایه های نظری نهضت اسلامی، با نگارش آثاری به زبان ساده برای مخاطب عمومی در ترویج ارزش های اخلاقی خاصی نیز کوشید. اگر بنا باشد اندیشه اصلاحگرانه اخلاقی وی شناخته شود، مطالعه همین دسته از آثار وی ضرورت است؛ چراکه نشان می دهند از نگاه او ترویج کدام ارزش ها در ایران دهه 1350 1340، در اولویت قرار داشته، و از دیگر سو، در آستانه تحول اجتماعی بزرگ ایران، کدام نگرش های اخلاقی ترویج شده است. این میان، یک اثر برجسته و تاثیرگذار، کتاب داستان راستان اوست. در این مطالعه کوشش خواهد شد که تحلیل ها از جایگاه و کارکرد این کتاب از نگرشی انتقادی مرور، و آن گاه با تحلیل محتوای این کتاب، راهی فراسوی شناخت رویکرد شهید مطهری به اصلاح اجتماعی و درک اندیشه های اخلاقی وی جسته شود. با این مطالعه بناست که دریابیم قضاوت های عمومی و رایج درباره هدف تالیف، مخاطبان، و رویکرد کلی اثر چیست؛ همچنان که نسبت میان اندیشه مولف را با درک سنتی و رایج ایرانیان آن عصر از اخلاق اسلامی از یک سو، و از دیگر سو، با ارزش های طبقه دانشگاهی جدیدی که در آن عصر به تازگی شکل گرفته بود، بازخواهیم جست.
    کلید واژگان: مطهری, داستان راستان, انقلاب اسلامی, تاریخ اخلاق, ادبیات داستانی, اصلاح اجتماعی, آسیب شناسی دین داری عامیانه
    Hamed Khani
    Morteza Motahari is one of those speaking on ethics in contemporary Iran. In addition to his extensive theoretical efforts for the theoretical foundations of the Islamic Movement, writing simple works for the public, he tried to promote certain moral values. If his moral reformist minds were to be recognized, it would be necessary to study the same series of his works, since they indicate the moral values whose promotion and effect in Iran of 1340s and 1350s and in Iranian great social transformation were prioritized for him. Inside, a prominent and influential work, is his story book, Dastan-e Rastan. In this study, we will try to analyze the position and function of this book from a critical point of view, and, then, by analyzing its content, it will be a way of knowing the approach of the martyr Mutahari to social reform and understanding of his ethical thoughts. This study seeks to find out what the public judges about the purpose of this work, its audience, and its general approach, as the relation of the author's thoughts to the traditional perceptions of the Iranian people of that era, on the one hand, and, on the other hand, to the values of the university classes newly formed would be made clear.
    Keywords: Motahari, Dastan Rastan, Islamic Revolution, Ethical History, Fiction, Social Reform, Pathology of folk religiosity
  • فاطمه بختیاری
    نظر رایج درباره اسپینوزا آن است که او فیلسوف عقل گرایی است که تخیل را پایین ترین مرتبه معرفت دانسته و جایگاهی درخور التفات برای تخیل قائل نبوده است. این مقاله با تحلیل دو محصول مهم تخیل اسپینوزا، یعنی مفاهیم توهمی انسان آزاد و حکومت مردم سالاری نشان می دهد، اخذ چنین دیدگاهی در باب جایگاه تخیل در نظر اسپینوزا روا نیست، چرا که اسپینوزا با بکارگیری قوه تخیل این دو مفهوم را خلق می کند تا برای فرد انسان و جامعه انسانی الگویی ارائه کند: الگویی که فرد و جامعه با تلاش در تشبه به آن می توانند به میزان بیشتری از آزادی دست یابد. همین مطلب نشانگر آن است که تخیل در تفکر اسپینوزا از جایگاهی درخور و مهم برخوردار بوده است.
    کلید واژگان: اسپینوزا, تخیل, توهم, انسان آزاد, مردم سالاری
    Fatemeh Bakhtiari
    It is commonly believed that Spinoza is a rationalist philosopher who considers imagination as the lowest kind of knowledge and of the least importance. Through examining two important ideas of Spinoz’s, i.e., imaginary concepts of free man and democracy, and by showing the importance of these ideas in Spinoza’s philosophy, I argue that, contrary to received view, imagination has a very important role in Spinoza’s philosophical system.
    Keywords: Democracy, Fiction, Free Man, Imagination, Spinoza
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال