به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "moore" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «moore» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمدسعید عبداللهی، محمدعلی عبداللهی *

    امروزه گرچه مباحث مربوط به معرفت گستره ای وسیع یافته اما پرسش از امکان معرفت و یقین، همچنان نقطه ی آغاز بحث های معرفت شناسانه است. ویتگنشتاین و مور دو فیلسوف جریان ساز قرن بیستم اند که در موقفی مهم در برابر یکدیگر قرار می گیرند. مور تنها فیلسوفی است که ویتگنشتاین در کتاب در باب یقین از او یاد می کند و این دیدگاه مور در باب معرفت بود که دست مایه ی فیلسوف اتریشی برای بحثهای بیشتر پیرامون معرفت و یقین قرار می گیرد. مور در پاسخ به مسئله ی امکان معرفت و مشکل شکاکیت، ادعا می کند حقایقی وجود دارند که به آنها معرفت داریم. او فهرستی از گزاره هایی سیاهه می کند که معرفت بدان ها یقینی اند. برخورد ویتگنشتاین با این ادعا سویه ای سلبی و سویه ای ایجابی دارد. به باور ویتگنشتاین گزاره های مور مانند اینجا دستی وجود دارد نمونه های درستی برای معرفت یا دانستن نیستند. مور آنها را صحیح به کار نمی برد. میان معرفت و یقین تمایز وجود دارد. معرفت و یقین به مقولات مختلفی تعلق دارند. از سوی دیگر ویتگنشتاین با مور در نسبت دادن نقشی متفاوت به گزاره های یاد شده در نظام معرفتی همداستان است. نقد ویتگنشتاین به مور به هیچ رو جایگاه معرفت شناختی گزاره های مور را تضعیف نمی کند بلکه برای این دست گزاره ها پایگاهی اساسی تر قائل است. در این مقاله نخست به دنبال روشن ساختن محل نزاع و نحوه ی این رویارویی بوده و در ادامه از رهگذر چگونگی پاسخ ویتگنشتاین به مور مواجهه ی هر کدام از این دو فیلسوف با پرسش از امکان معرفت، یقین و مواجهه با شکاکان را کاویده و با عیار نقد می سنجیم

    کلید واژگان: ویتگنشتاین, مور, معرفت, یقین, گزاره های لولایی
    Mohammad Saied Abdollahi, Mohammad Ali Abdollahi *

    Today, although the debates related to knowledge have expanded, the question of the possibility of knowledge and certainty is still the starting point of epistemological debates. Wittgenstein and Moore are two influential philosophers of the 20th century who stand in an important position against each other. Moore is the only philosopher that Wittgenstein mentions in the book On Certainty and it was Moores view on knowledge that is the basis of the Austrian philosopher for further discussions about knowledge and certainty. In response to the problem of the possibility of knowledge and the problem of skepticism, Moore claims that there are facts that we know and have knowledge of. He lists a list of propositions whose knowledge is certain. Wittgensteins approach to this claim has a negative and a positive side. According to Wittgenstein, Moores propositions such as here is a hand are not correct examples of knowledge or knowing Moore does not use them correctly. There is a difference between knowledge and certainty. Knowledge and certainty belong to different categories. On the other hand, Wittgenstein is with Moore in attributing a different role to the mentioned propositions in the epistemic system. Wittgensteins criticism of Moore does not weaken the epistemological status of Moores propositions, but gives a more fundamental basis to such propositions.

    Keywords: Wittgenstein, Moore, Knowledge, Certainty, Hinge Propositions
  • لیلی حیدریان، انشاالله رحمتی*، جمشید جلالی شیجانی

    در این مقاله با تحلیل آراء ابن سینا و مور ضمن آنچه درباره تعریف ناپذیری خوب و بد اخلاقی مطرح است، نگرش آنها از جهت معرفت شناختی تبیین شده و آراء این دو متفکر بر اساس شیوه گفتگو مقایسه می شود. مسیله اصلی تحقیق نگرش ابن سینا و مور درباره نقد ملاک و معیار طبیعت گرایانه برای حمل خاصه های اخلاقی نظیر خوب و بد در موضوعات اخلاقی است. ابن سینا در آراء خویش بیان می دارد که اعتدال به عنوان امری مابعدالطبیعی و طبیعی نمی تواند در همه زمینه ها معیار و ملاک برای خوب یا بد بودن موضوعات اخلاقی باشد، مور نیز با تحلیل مغالطه طبیعت گرایانه لذت یا هماهنگی با طبیعت را ملاک و معیار حمل خوب و بد بر موضوعات اخلاقی نمی داند. نتایج تحقیق نشان می دهند که رویکرد این دو متفکر برای اثبات مدعای خویش توجه به ایراد منطقی ای است که در مساوق دانستن خوب و بد با اموری نظیر اعتدال، لذت و هماهنگی با طبیعت رخ می دهد. ابن سینا و مور برای پاسخ به مسیله، از واقع گرایی غیرطبیعت گرایانه گزاره های اخلاقی دفاع می کنند، در این میان تاکید بر شهود خاصه ها در شهود عقلای قوم برای یافتن ملاک و معیار برای صدق و کذب پذیری گزاره های اخلاقی امکان گفتگو در آراء این دو متفکر را میسر می سازد. روش انجام پژوهش تحلیل محتوای آراء این دو فیلسوف در جهت پدید آمدن نوعی گفتگو برای مقایسه آراء ایشان است.

    کلید واژگان: مغالطه طبیعت گرایانه, شهودگرایی, واقع گرایی, اخلاق, ابن سینا, مور
    Leili Heydarian, Enshaallah Rahmati *, Jamshid Jalali Sheyjani

    In this article, by analyzing the opinions of Avicenna and Moore, about the indefinability of good and bad morals, their attitude is explained from the epistemological point of view, The main problem of the research is Avicenna and Moore's attitude about criticizing the naturalistic criterion and criteria for carrying moral characteristics such as good and bad in moral issues. Avicenna states in his opinions that moderation as a metaphysical and natural matter cannot be a criterion for the good or badness of moral issues in all fields, and Moore, by analyzing the naturalistic fallacy, considers pleasure or harmony with nature as the criterion and criterion for carrying good and bad. He does not know moral issues. The results of the research show that the approach of these two thinkers to prove their claim is to pay attention to the logical problem that occurs in the comparison of knowing good and bad with things such as moderation, pleasure, and harmony with nature. To answer the problem, Avicenna and Moore defend the non-naturalistic realism of moral propositions, in the meantime, emphasizing the intuition of the characteristics in the intellectual intuition of the people to find criteria and criteria for the truth and falsity of moral propositions makes it possible to discuss the opinions of these two thinkers. The research method is to analyze the content of the opinions of these two philosophers in order to create a dialogue to compare their opinions.

    Keywords: Naturalistic fallacy, intuitionism, realism, Ibn Sina, Moore
  • لیلی حیدریان، انشاءالله رحمتی*، جمشید جلالی شیجانی

    در این نوشتار آراء ابن سینا و جرج ادوارد مور در زمینه ی اخلاق واقع گرا و ضمن بحث درباره ی روش شهودگرایی در تشخیص خاصه های اخلاقی تبیین و مقایسه می شود. واقع گرایی در اخلاق به معنای عینیت پذیری گزاره های اخلاقی است و از این رو خاصه های اخلاقی شهود پذیرند. مسیله ی اصلی تحقیق صورت بندی آراء ابن سینا ضمن اصول واقع گرایی و روش شهودگرایی است، این که آیا گزاره های اخلاقی ذیل آراء مشهوره از همان اصولی تبعیت می کنند که مور آن ها را در مبحث واقع گرایی در اخلاق مطرح کرده است و این که چگونه می توان آن ها را شهود کرد. واقع گرایی اخلاقی نزد مور بر اساس شهودگرایی خاصه های اخلاقی نظیر خوب و بد است، اموری که غیرقابل تحویل به امور طبیعی یا مابعدالطبیعی است. نزد ابن سینا واقع گرایی اخلاقی بر اساس نفس الامری بودن محمول های اخلاقی نظیر حسن و قبیح تعریف و قابل شهود می شود. در این نگرش حسن و قبیح برای نفس، به عنوان موجودی که اعتلا و سعادت آن امری واقعی است، تبیین شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نزد مور ارتباط میان موضوعات اخلاقی و محمول هایی نظیر خوب و بد امری شهودی است که آنرا ارتباط خوب با بیشترین خیر ممکن تعریف کرده است و این تلازم و درک آن مستلزم تامل و بلوغ عقلی فاعل اخلاقی است. نزد ابن سینا ارتباط میان موضوعات اخلاقی و محمول های اخلاقی نظیر حسن و قبیح بر اساس شهرت گزاره های اخلاقی و شهود عقلاء قوم تبیین شده است.

    کلید واژگان: واقع گرایی, شهودگرایی, مشهورات, ابن سینا, مور
    Leili Heydarian, Enshaallah Rahmati *, Jamshid Jalali Sheyjani

    This article explains and compares the views of Ibn Sina and G.E. Moore in the field of realist ethics and while discussing the method of intuition in recognizing moral characteristics. Realism in ethics means the objectivity of moral propositions, and therefore moral properties are intuitive. The main issue of research on the formulation of Ibn Sina's views, along with the principles of realism and the method of intuition, is whether the moral propositions under popular opinion follow the same principles that Moore put forward in the discussion of realism in ethics and how they can be intuitive. Moore's moral realism is based on the intuitionism of moral qualities such as good and evil, which are unacceptable to the natural or metaphysical. According to Ibn Sina, moral realism is defined and intuitive based on the moral presuppositions such as good and bad. In this attitude, the good and the bad for the soul are explained as a being whose exaltation and happiness is a real thing. The results of this study show that for Moore, the relationship between moral issues and predicates such as good and bad is an intuitive thing, which is defined as a good relationship with the greatest possible good, and this combination and understanding requires reflection and intellectual maturity of the moral agent. According to Ibn Sina, the relationship between moral issues and moral presuppositions such as good and bad is explained on the basis of the reputation of moral propositions and the intuitions of the wise of the people.

    Keywords: realism, Intuitionism, Famous, Ibn sina, Moore
  • بهرام علیزاده*
    نیگل و ویلیامز معضل "تصادف اخلاقی" را محصول تعارض میان باور به اصل کنترل و فعالیت های اخلاقی می دانند. برخی معتقدند که این مسئله ای واقعی و حل ناشده در فلسفه معاصر است اما همه با این سخن موافق نیستند. مایکل مور مدعی است که مسئله تصادف اخلاقی همان مسئله سنتی اراده آزاد است و به خودی خود مسئله ای اصیل بشمار نمی آید. مور همچنین مدعی است که معنایی از کنترل که نیگل در صورتبندی مسئله تصادف اخلاقی استفاده می کند نادرست است. به نظر او، این مفهوم ناهمسازگرایانه از کنترل، مبنی بر اینکه کنترل نتیجه نیازمند کنترل بر همه عوامل ضروری به وجود آورنده نتیجه است، در ارزیابی های اخلاقی روزمره کاربردی ندارد. در بخش نخست مقاله، ضمن صورتبندی مسئله تصادف اخلاقی، به این سوال پرداخته خواهد شد که اساسا چگونه باید این مسئله را فهمید. در بخش دوم، مدعای مور در خصوص معنای همسازگرایانه کنترل تحلیل و بررسی می شود. این دو مدعا مستقل از هم صورتبندی شده است چرا که به نظر نگارنده اولی درست و دومی نادرست است.
    کلید واژگان: تصادف اخلاقی, اصل کنترل, پیامد, همسازگرایی, مور
    Bahram Alizade *
    Nagel and Williams have identified the problem of moral luck as arising from a tension between the control principle and our moral practices. Some believed that there is a real and unsettling problem has been stated in contemporary philosophy. Not all agree, however. Michael Moore has claimed that the problem of moral luck is not a genuine problem in its own right, but that it boils down to the classic problem of free will. The second claim of Moore is about Nagel’s notion of control; Nagel is wrong about his idea of control – to control a result is to control all factors necessary to that result. This incompatibilist notion of control, according to Moore, has no usage in the ordinary activity of moral assessment. The aim of the first section of this paper is to formulate and discuss the problem of moral luck, thereby dealing with the question: ‘how to understand the problem of moral luck?”. The second section deals with the analysis and examination of the compatibilist concept of control as presented by Moore. In this study, these two claims have been separated and concluded that the first is right and the second is wrong.
    Keywords: Moral Luck, Control Principle, Consequence, Compatibilism, Moore
  • رضا مثمر*، سید علی کلانتری
    مور (1903) در استدلال پرسش باز ادعا می کند که مفهوم «خوب» را نمی توان بر اساس مفاهیم دیگر اعم از مفاهیم طبیعی و غیر طبیعی تعریف کرد. پل بلومفیلد (2006) به تبعیت از داروال-گیبارد-ریلتن (1992) تقلیل ناپذیری مفهوم خوب را مبتنی بر هنجارمند بودن این مفهوم تبیین نموده است. بر اساس این ایده، مفهوم «خوبی»- بر خلاف مفاهیم دیگری که معمولا در تعریف خوبی بیان می گردد، مثل مفهوم «لذت بخش بودن»، ویژگی راهبر کنش بودن را داراست. افزون بر این بلومفیلد هنجارمندی مفهوم خوب را قابل قیاس و شبیه به هنجارمندی معناشناختی می داند. مطابق استدلال پیروی از قاعده ویتگنشتاین معنا هنجارمند است به این اعتبار که معانی الفاظ واجد خصیصه راهبری کنش هستند و به بیان دیگر معانی واژگان کاربست آنها را در زبان به نحوی هنجاری مقید می کند. هدف اصلی ما در این مقاله بررسی ادعای بلومفیلد و مقایسه هنجارمندی در حوزه اخلاق با هنجارمندی معناشناختی است. بدین منظور ابتدا به ایضاح استدلال پرسش باز مور و سپس به توضیح هنجارمندی معناشناختی خواهیم پرداخت. پس از آن برهان بلومفیلد را بازتقریر خواهیم کرد و در پایان استدلال خواهیم کرد که بر خلاف نظر او هنجارمندی در حوزه اخلاق با هنجارمندی معناشناختی شباهت ندارد.
    کلید واژگان: هنجارمندی, مور, ویتگنشتاین, خوب, معنا, بلومفیلد
    Reza Mosmer *, Seyed Ali Kalantari
    In his so-called Open Question Argument, Moore (1903) argues that the concept of "good" cannot be defined on the basis of natural concepts as well as non-natural ones. Following Darwall, Gibbard and Railton (1992), Paul Bloomfield has explained the non-reducibility of the concept of good based on its normativity. Moreover, he claims that the normativity is commensurable and similar to the so called normativity of meaning. According to Wittgenstein's rule following argument, meaning is normative, namely, expressions' meaning have action-guiding role; in other words, meaning normatively constrains an expression's use in language. Our aim in this paper is to consider Bloomfield's claim and compare normativity in ethics with the normativity of meaning. In order to do so, we will elucidate the open question argument and the normativity of meaning. We will then reconstruct Bloomfield's argument, and finally argue that, contra Bloomfield, the normativity in ethics and the normativity of meaning are not similar.
    Keywords: Normativity, Moore, Wittgenstein, Good, meaning, Bloomfield
  • محمدرضا بیات*، محمدحسین کلاهی

    معناشناسی مفاهیم اخلاقی، بداهت و تعریف پذیری یا تعریف ناپذیری آنها از زمره مباحث فلسفه تحلیلی اخلاق است. در این مقاله تلاش کرده ایم تا با تکیه بر معناشناسی فیلسوفان تحلیلی اخلاق معاصر از مفاهیم اخلاقی، دیدگاه علامه حلی را به عنوان یکی از متکلمان امامیه که بیش از دیگران به مباحث فلسفه اخلاق پرداخته است، توضیح داده و بررسی کنیم. اگرچه علامه حلی مانند آدامز از فیلسوفان تحلیلی اخلاق معاصر، مفاهیم خانواده «ارزش» را از مفاهیم خانواده الزام «تفکیک» نکرده است، ولی مانند جورج مور مفاهیم اخلاقی را بسیط و در نتیجه، غیر قابل تعریف حدی می داند. البته، برخلاف مور که تنها مفهوم خوب اخلاقی را غیرقابل تعریف می داند، اولا هر دو مفهوم «خوب» و «بد» یا حسن و قبح را بدیهی و غیر قابل تعریف می داند، ثانیا به مدد مفهوم «استحقاق ستایش و نکوهش» از آنها تعریفی رسمی ارائه داده و معتقد است که این نوع تعریف، منافاتی با بداهت آنها ندارد. همچنین، وی همچنین مفاهیم «خوب» و «بد» اخلاقی را از خوب و بد زیبایی شناختی جدا کرده و تا حدودی، به تمایز جان لاک میان کیفیات اولیه و ثانویه نزدیک شده است.

    کلید واژگان: معناشناسی مفاهیم اخلاقی, ارزش و الزام اخلاقی, مور, حلی
    Mohammadreza Bayat *, Mohammadhossein Kolahi

    The semantics, e.g. self-evidence and (in)definability, of moral concepts is one of the considered subjects on Ethics. In this article, we shall try to explore al-ʿAllāma al-Ḥillī's views, as a theologian (mutakallim) considering his moral viewpoints more clearly than his predecessors, on the subject and explain it accordance with the contemporary debates. Unlike Adams, the moral philosopher, although he does not distinguish between moral value and that of obligation, he believes, like Moore, that the moral values are simple and indefinable by ḥaddī definition. It should be noted that unlike Moore claiming that merely “Good” is indefinable, firstly, Ḥillī, I think, believes that both “Good” and “Evil” are like that. Secondly, he asserts a rasmī definition praise and blame desert (istiḥqāq al-madḥ wa al-dhamm). It can be understood from his views that the definability by rasmī definition and self-evidence are compatible. Besides, he takes apart moral values from that of aesthetic. His distinction is similar to that of John Lock separating Primary Qualities from Secondary Qualities.

    Keywords: Semantics of Moral concepts, moral value, obligation, Ḥillī, Moore
  • سید علی کلانتری*، روح الله ابراهیم پور اصفهانی

    جرج ادوارد مور متوجه شد جملاتی مانند «P؛ اما من باور ندارم که P» و «P؛ اما من باور دارم که ~P» می توانند محتوای صادقی داشته باشند؛ اما اظهارشان پوچ و بنابراین پارادوکسیکال است. همچنین او دریافت که این جملات اگر به صورت سوم شخص و یا در قالب زمان گذشته اظهار شوند، اظهارشان پوچ نیست. پس از مور نیز مشخص شد علاوه بر اظهارپذیرنبودن این جملات، آنها نمی توانند به درستی باور شوند. در این مقاله ابتدا به معرفی مهم ترین ویژگی های این نوع جملات پرداخته می شود و سپس ضمن معرفی رویکرد اظهاری مور درباره این جملات، استدلال می شود که می توان دست کم چهار نقد مهم را به این رویکرد وارد دانست و درنتیجه، این رویکرد نمی تواند تبیین کارآمدی درباره پارادوکس مور ارایه کند.

    کلید واژگان: پارادوکس مور, پارادوکس معرفتی, باور, اظهار, مور, تضمن
    Seyed Ali Kalantari*, Ruhollah Ebrahimpour Esfahani

    Georg Edward Moore realized that although sentences like "p but I do not believe that p" and "p but I do believe that ~p" can have true content, their assertion can be absurd and paradoxical. Moreover, he realized that asserting the sentences in third-person or past tense forms are not absurd. Later on, it became clear that the sentences are not assertible nor truly believable. In this paper we will first introduce the most important features of the sentences; we will then, along with clarifying Moore's account for accommodating the sentences, argue that there are at least four criticisms against Moore's account and thus it is not tenable.

    Keywords: Moore's paradox, epistemic paradox, Belief, assertion, Moore, Implication
  • رضا نقوی*، حسین واله
    استدلال پرسش  باز نقطه عطفی در اخلاق تحلیلی معاصر است که بسیاری از دیدگاهای جدید در واکنش به این استدلال مطرح  شدند. در این مقاله به نقد و بررسی استدلال پرسش  باز و مفروضات معناشناختی آن پرداخته و نشان داده ایم که این استدلال کاربستی از پارادوکس تحلیل و نظریه توصیفی معنا در مورد مفاهیم اخلاقی است. بنا بر پارادوکس تحلیل ، مقومات اشیاء در مفهوم آنها دخیل بوده و بدین جهت تعاریف حقیقی که مشتمل بر مقومات اشیاء هستند ، این همان گویانه و فاقد اطلاع تازه اند. در ادامه، برای حل پارادوکس تحلیل راه حل مستفاد از دیدگاه های معناشناختی فرگه ، پوزیتیوسم منطقی ، سهروردی۔لاک و کریپکی۔پاتنم را مطرح کرده و نشان دادیم که هیچ یک از این دیدگاه ها قابل إعمال بر مفاهیم اخلاقی نبوده و نمی توانند پاسخ رضایت بخشی در قبال استدلال پرسش  باز قلمداد شوند. در  نهایت ، توضیح دادیم که می توان با الهام از نظریه کریپکی۔پاتنم و با توسل به شهودات زبانی، راه حل دیگری برای «پارادوکس تحلیل» پیشنهاد کرد. بنا بر این راه حل ، ارجاع اولیه واژه های اخلاقی بر مصادیق خارجی بدون وساطت مفهوم و از طریق شهودات مشترک اهل زبان انجام می پذیرد و مفهوم دقیق این واژه ها به تدریج در فرآیند تحلیل و با لحاظ شهودات اولیه ساخته و پرداخته می شود.
    کلید واژگان: : استدلال پرسش باز, پارادوکس تحلیل, خوب, شهود, مور, کریپکی
    Reza Naghavi *, Hussein Waleh
    The open-question argument is a connecting point in contemporary Analytical Ethics, in response to which many new views were addressed as positive or negative reactions to this argument. In this article, we strive to study and critique the open-question argument and its semantic suppositions and to show that this argument is an application of paradox of analysis and descriptive theory of meaning on ethical concepts. According to the paradox of analysis, the constituents of things contribute to their concepts and therefore, the real definitions which include the constitutents elements are tautological and lack new information. Going forward, we address the semantic views of Frege, logical positivism, Suhravardi-Locke and Kripke-Putnam in order to resolve the paradox of analysis and show that none of these views can be applied to ethical concepts and cannot be considered as a satisfactory answer to open-argument paradox. Finally, we have explained that another solution can be suggested for the paradox of analysis by taking inspiration from the Kripke-Putnam theory and linguistic inspiration. According to this solution, the primary reference of ethical terms to external instances happens without the mediation of concepts and through common intuitions of the linguistics and the precise concept of these terms is gradually addressed and formed in the process of analysis and by considering primary intuitions
    Keywords: open question argument, paradox of analysis, good, intuition, Moore, Kripke
  • محمدحسین مهدوی نژاد، امیرعباس علیزمانی، افلاطون صادقی، زینب شکیبی
    یکی از مشخصه های مهم فلسفه تحلیلی عبارت است از عطف توجه به زبان و کوشش برای استخراج معانی و ظرایف نهفته در پس آن، به منظور حل و یا منحل کردن مسائل فلسفی. هر سه پایه گذاران فلسفه تحلیلی، یعنی فرگه، راسل و مور، هر کدام به شیوه خود این راه را پیموده اند. ویتگنشتاین به عنوان وراث هر سه فیلسوف، در باب رابطه میان زبان و معنا، در عین این که وام دار گذشتگان خویش است، ولی وجوه افتراقی نیز با آنان دارد. در این مقاله ابتدا به اختصار اساس نظر سه فیلسوف تاثیرگذار بر ویتگنشتاین در باب رابطه زبان و معنا بیان شده، سپس نشان داده می شود که وی در مواردی نظیر نظریه تصویری زبان، اتمیسم منطقی و تمایل به زبان روزمره، وام دار اسلاف خویش است. اما در عین حال مولفه های مهمی از اندیشه او، نظیر فرض معنایی خاص برای حالات امور، نگرش انتقادی خاص نسبت به متافیزیک و دفاع از زبان روزمره، متفاوت با دیگران می باشد.
    کلید واژگان: زبان, تحلیل, ویتگنشتاین, مور, راسل
    Mohammad Hossein Mahdawinejad, Amir Abbas Alizamani, Aflatoun Sadeghi, Zeinab Shakibi
    Focusing on language and attempting to derive the hidden meanings is one of the most important aspects of analytic philosophy to solve or resolve philosophical problems. All of the three founders of analytic philosophy، i. e. Frege، Russell، and Moore، trace this road differently. Ludwig Wittgenstein as the follower of them has his own ideas. In this paper، we will firstly explore theories of those founders briefly and then show that Wittgenstein، in some respects، such as; pitcher theory، logical atomism، and respecting to ordinary language is in agreement with them. However، he، in other respects، has own specific ideas: the meaning of states of affairs، critic of metaphysics and insisting on the ordinary language in a different manner.
    Keywords: language, analysis, Wittgenstein, Moore, Russell
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال