به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « rebirth » در نشریات گروه « فلسفه و کلام »

تکرار جستجوی کلیدواژه «rebirth» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فاطمه بختیاری*

    رستگاری همواره مفهوم مورد التفات اکثر ادیان و مکاتب فکری در طول تاریخ بوده است. افلاطون نیز به عنوان متفکری موسس در این باب اندیشیده و بررسی اندیشه او در این باب مورد پژوهش مقاله حاضر بوده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که رستگاری و فلسفه در فلسفه افلاطون ارتباط وثیقی دارند. این ارتباط به نقش عقل در فلسفه او برمی گردد. عقل برای افلاطون جزیی از نفس است که اولا انسان را انسان می کند و نهایتا می تواند او را الهی نیز بکند. معنای این سخن آن است که افلاطون فکر می کند انسان به کمک عقل می تواند از چرخه تناسخ رهایی یابد و زنده فناناپذیر شود. توضیح این که از نظر افلاطون موجودات زنده به دو نوع هستند: فناپذیر و فناناپذیر. موجود زنده فناناپذیر همان نفس است که بال و پر (پاکی و کمال) خود را از دست نداده است و در عالم بالا می گردد و جهان لایتناهی را می پیماید. وقتی نفس بال و پرش را از دست بدهد و به کالبدی زمینی هبوط کند و منشا حرکت آن می شود، تبدیل به موجود زنده فناپذیر می شود. رستگاری از نظر افلاطون وقتی حاصل می شود که انسان به کمک عقل بتواند به عالمی که از آن هبوط کرده است، بازگردد. به دیگر سخن رستگاری حقیقی از نظر افلاطون رهایی نفس از چرخه تناسخ است و رهایی از چرخه تناسخ فقط با زندگی فیلسوفانه حاصل می شود.

    کلید واژگان: افلاطون, تناسخ, رستگاری, عدالت, نفس}
    Fatemeh Bakhtiari

    Salvation has always been considered as an important matter by most religions and the thought schools. Plato as an original philosopher, meditated on it. The result of his thought about salvation has been investigated in this essay. Thus, it had been found out that salvation and philosophy have a strong relation in Plato’s philosophy. Their relation has to do with the role of reason in his philosophy. Reason according to him, is a part of soul which makes us human beings and also could finally make us divine creatures. It means that human being, according to Plato, could free himself or herself from the cycle of rebirth with the help of reason and thus become a mortal living thing. In the other words, living things, according to Plato, are of two types: immortal and mortal. An immortal living thing is a winged soul patrolling all of heaven. When the soul sheds its wings, and wanders until it lights on something solid, where it settles and takes on an earthly body and makes it move, then it becomes a mortal living thing (human being). Therefore, whenever human being could come back to the heaven, he or she would be saved from the cycle of rebirth. However, salvation is only the result of life as a philosopher.

    Keywords: : justice, Plato, rebirth, Salvation, soul}
  • حبیب بشیرپور، ابوالفضل محمودی*

    کیفیت زندگی آدمی در طول دوران حیات خویش در این جهان و در سرای باقی همواره تحت تاثیر اعمال و کردار و گفتار خویش است. کرمه به معنای عمل کردن است و ثمره عملی که تحت تاثیر خواسته ها و غرائز انسانی انجام شود، در چرخه زندگی های بعدی یا در سمساره نتیجه می دهد. با درک کرمه در اخلاق هند، می توان وضعیت زمان حال فرد را توجیه کرد و نیز از تولدهای بعدی در آینده جلوگیری بعمل آورد. به منظور کسب کرمه خوب باید از دهرمه پیروی کرد و دستیابی به معرفت، باعث از بین رفتن کرمه می شود. به استثناء چارواکه، تمام نظام های هندی با نظریه کرمه، کم و بیش توافق دارند. همه چیز تحت سیطره قانون کرمه است؛ اما این قانون در نزد سانکهیه و میمانسا مستقل از اراده الهی است و در ادیان بودایی و جین، خدایان هم تحت تاثیر قانون کرمه هستند

    کلید واژگان: کرمه, عمل, معرفت, تولد مجدد, سمساره}
    Abolfazl Mahmoodi

    The quality of human life during this time of his life in this world and in the end is always influenced by your deeds and deeds and speeches. Karma means to act and the result of act that is influenced by human wants and instincts is seen in later life. By understanding Karma, one can justify the present situation and prevent future births in the future. In order to get a good karma, you have to follow Dharma and gaining knowledge leads to the destruction of the karma. With the exception of Cārvāka, all Hindu systems agree more or less with Karma's theory. Everything is under the control of the Karmic law but this law is independent of divine will in sāṃkhya and Mīmāṃsā, and in the Buddhist and Jain religions, the gods are also influenced by the law of karma

    Keywords: Karma, Act, Knowledge, Rebirth, Saṃsāra}
  • اسماعیل علی خانی*
    از موضوعات مهم در ادیان توحیدی، سلوک و تحول معنوی انسان است. این تحول را در مسیحیت می توان با روی کردهای متفاوت عرفانی، کلامی و کتاب مقدسی مورد توجه قرار داد. از سوی دیگر، این سلوک معنوی را می توان از ابعاد گوناگون، نظیر جایگاه آن در دین، تاثیر آن در زندگی دنیوی و اخروی، راه های تقرب و سلوک به خدا و... مورد بررسی قرار داد. اما یکی از پرسش های مطرح در این جا این است که خود این سلوک به چه معنا و از چه سنخی است. سخن در این است که چه رخ می دهد که سالک الی الله به کمال دست می یابد؛ آیا تحولی حقیقی در او رخ داده است یا تشریفا او را کامل و مقرب خدا می خوانند؟ در مسیحیت و مشخصا عهد جدید، این سلوک عرفانی و کمالی، تحولی وجودی، حقیقی، تشکیکی و در عین حال بیشتر اعطایی است و با واژگانی نظیر تقدیس، اتحاد با خدا و مسیح و نورانی شدن بیان می شود؛ که شاکله ی این نوشتار را شامل است.
    کلید واژگان: تحول, تقدیس, اتحاد, تشبه به مسیح, نجات, حیات جدید, فرزندی خدا}
    Ismail Alikhani*
    The Spiritual wayfaring and the evolution of human being are among the important issues in the monotheistic religions. In Christianity, the evolution in question could be discussed through different approaches, including mystical, theological, and Biblical ones. On the other hand, that spiritual wayfaring could be evaluated from various aspects: for instance, the standpoint of the spiritual wayfaring in religion; its impression on both mundane and otherworldly life; the ways towards the Divine intimacy, and so on. One of the main questions, however, is on the meaning and the type of the very wayfaring. What does happen to a wayfarer on the way to God when she/he reaches perfection? Is there a real evolution or the wayfarer is called perfect only in a virtual and honorific sense? In this article, we try to discuss that mystical wayfaring according to Christian faith, generally, and the New Testament, especially.
    Keywords: Evolution, Glorification, The Imitation of Christ, Salvation, Rebirth, Son of God}
  • علی نقی باقرشاهی
    «قانون کارما» (karma) و فرضیه «بازپیدایی» (rebirth) از موضوعات مهمی است که با مسئله حیات پس از مرگ، جبر و اختیار، و تقدیر و سرنوشت انسان ارتباط دارد. از این رو، در ادیان و مکاتب فلسفی هند مطرح و تقریبا مورد قبول کلیه آن ها بوده است و شالوده عقاید فلسفی آن ها را تشکیل می دهد. کارما به معنای عمل و عکس العمل است؛ یعنی هر عملی چه خوب و چه بد دارای عکس العملی است. همه آن ها همچنین، اعتقاد دارند که نظام عالم در نظام اخلاقی انسان ها منعکس می شود. درخصوص منشا مفهوم کارما در میان محققان اختلاف نظر وجود دارد. برخی معتقدند کارما ریشه ودایی (vedic) دارد، برخی نیز ریشه اعتقاد به کارما را در اعتقادات قبایل بومی ماقبل ودایی می دانند. در اوپانیشادها (Upanishads) نیز کارما و فرضیه بازپیدایی مطرح بوده و صریحا به جدایی روح از بدن اشاره شده است. در گیتا (Gita) نیز صریحا، به قانون کارما و بازپیدایی اشاره شده است. در آیین های بودایی و جین نیز اعتقاد به کارما وجود دارد. در آیین بودا، از واژه ای به نام سامسکارا (smskara) استفاده شده است که به معنای نیرو، اراده، ساختن، و به هم آمیختن است. در آیین جین نیز به سرگردانی روح در سلسله مراتب هستی اشاره شده است و اعتقاد آن ها این است که باید ازطریق اصول اخلاقی و رهبانی روح را از زندان تن آزاد کرد. در میان متفکران معاصر هندی، اوروبیندو (Aurobindo) مسئله کارما را، به طور جدی، بررسی کرده است. اساسا، این موضوع یکی از دغدغه های اولیه او بوده و در چهارچوب نظریه تکاملی خود به آن پرداخته است.
    کلید واژگان: کارما, بازپیدایی, آیین هندو, اوروبیندو, نظریه تکاملی, روح, بدن}
    Ali Naqi Baghershahi
    The law of Karma and rebirth are among important issues which concern the afterlife، determinism and free will، predestination، and man''s fate. Thus، they are discussed in Indian religions and philosophical schools and almost all of them accept the two. They are foundations of their philosophical ideas. Karma means action and reaction. In other words، whatever the action may be (whether good or evil)، it has a reaction. All of them are of the opinion that the order of universe is reflected in human beings'' moral system. There is، however، some dispute among researchers concerning the origin of the notion «karma». Some of them are of the opinion that karma has a Vedic origin. Some others think that belief in karma has its roots in the beliefs of pre-Vedic native tribes. Karma and the rebirth are spoken of in Upanishads as well; and separation of the soul from body has been explicitly mentioned there. Karma and rebirth have been explicitly mentioned in Gita as well. In addition، belief in karma may be found in Buddhism and Jainism. In Buddhism، the term «samskara» has been employed which means force، will، making and combining. In Jainism، wandering of the soul in the hierarchy of being has been noted. They believe that we have to free the soul from the prison of body by observing moral principles and piety. From among the contemporary Indian thinkers، Aurobindo has seriously studied the concept of karma. This point has been one of his primary concerns and he has discussed the point within the framework of his own evolutionary doctrine.
    Keywords: karma, rebirth, Hinduism, Aurobindo, evolutionary doctrine, soul, body}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال