جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « religious science » در نشریات گروه « فلسفه و کلام »
تکرار جستجوی کلیدواژه «religious science» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
Abrahamic faiths, which are among the divine revelations, consider science to be the knowledge of the universe and humans. The proper understanding of science is the study of the natural world through the lens of religious metaphysics which takes into account all relevant factors from a religious viewpoint.This study aims to survey the effect of religious worldview on the metaphysical principles that govern science, and deals with the following questions:1) What effect do religious metaphysical foundations have on the interpretation of scientific theories? 2) How scientific work, in the light of the divine worldview, ensures the material and spiritual needs of mankind? 3) Is experimental science influenced by religious and philosophical values and insights? 4) Are various human and natural sciences far from value judgments?In this paper, we use the fact that all scientific theories are based on some metaphysical assumptions that are not taken from these sciences but are rooted in philosophies or religions and provide a worldview for the scientist. Furthermore, these worldviews affect scientists’ motivations and their choices of theories.We argue that the worldview of monotheistic religions puts the totality of scientific issues in the context of religious metaphysics.
Keywords: Religious Worldview, Religious Science, Metaphysics, Natural Sciences -
تولید علم دینی یکی از مقدمات بسیار مهم در تحقق تمدن اسلامی است و همواره دغدغه اندیشمندان اسلامی بوده است. راهکارهای مختلفی نیز برای تولید علم دینی پیشنهاد شده. یکی از مراکزی که با سابقه طولانی به این امر اهتمام ویژه ای داشته و تولیدات و نظریات پیرامونی قابل توجهی در این موضوع ارائه داده است، «فرهنگستان علوم اسلامی قم» است. بررسی هویت علم دینی مورد نظر فرهنگستان علوم تا قبل از تبیین و بررسی مبانی آن امری خطاست و محققین را به مغالطات فراوان مبتلی خواهد کرد. فرهنگستان در تعیین «هویت علم دینی» به مبانی ششگانه غرب شناختی، جامعه شناختی فرآیند تولید علم، معرفت شناختی، فلسفی، منطقی، روش شناسی، دین شناسی معتقد است. یکی از نظریات ویژه فرهنگستان که به منزله رنسانسی در مباحث معرفت شناسی محسوب می شود نظریه «جهت داری علم» است. این نظریه یکی از مبانی ابداعی و بسیار تاثیرگذار فرهنگستان در تحلیل هویت علم دینی است. در نوشته حاضر با بهره گیری از روش تحقیقات کتابخانه ای و بررسی عقلانی مباحث به تبیین زوایای مختلف نظریه جهت داری علم و نقد آن پرداخته ایم. پرداختن به این نظریه از جهت ریشه ای بودن آن و ایجاد امکان نقد باقی نظرها و آثار علمی فرهنگستان از اهمیت خاصی برخوردار است. ویژگی دیگر خاص این تحقیق بهره بردن از آثار موجود در مخزن فرهنگستان است که بعضا منتشر نشده است.کلید واژگان: علم دینی, جهت داری علم, معرفت شناسی, فرهنگستان علوم, سید محمدمهدی میرباقری, سید منیرالدین حسینیThe production of religious science is a very important prerequisite for the realization of Islamic civilization and has always been a concern of Islamic thinkers. Various strategies have been proposed for the production of religious science. One of the centers that has a long history of special attention to this matter and has presented significant productions and theories about it is the “Islamic Sciences Academy of Qom.” Studying the identity of the religious science proposed by this center before explaining and examining its foundations, is erroneous and leads researchers to numerous fallacies. The Academy believes in six foundational principles for determining the “identity of religious science”: the study of the West, sociological study of the science production process, epistemology, philosophy, logic, methodology, and the study of religion. One of the Academy’s unique theories, considered a renaissance in epistemological discussions, is the “Directionality of Knowledge” theory. This theory is one of the Academy’s innovative and highly influential foundations in analyzing the identity of religious science. In this study, utilizing library research methods and rational examination of discussions, we have elucidated various aspects of the theory of the directionality of knowledge and critiqued it. Addressing this theory is of particular importance due to its fundamental nature and the possibility it creates for critiquing other views and scientific works of the Academy. Another unique feature of this study is the use of works available in the Academy’s repository, some of which have not been published.Keywords: Religious Science, Epistemology, Academy Of Sciences, Seyyed Mohammad Mahdi Mirbaqeri, Seyyed Moniruddin Hosseini, Directionality Of Knowledge
-
دیدگاه های متنوع در مورد علم دینی، نشان دهنده تنوع فکری در این زمینه است.نظریه علم دینی آیت الله جوادی آملی به عنوان یکی از نظریات برجسته در این حوزه، توجه ویژه ای را در میان اندیشمندان به خود جلب کرده است.نهادینه شدن این نظریه می تواند به ایجاد تحولی عظیم در سطح جهانی منجر شود.تحقیق حاضر به بررسی چالش ها و کارکردهای نظریه علم دینی ایشان پرداخته است.یافته های تحقیق نشان می دهد چالش هایی مانند تقابل با علم الحادی،تعارض بین عقل و نقل، نهادینه شدن طبیعت به جای خلقت، تعارض احتمالی نتایج و محصولات دانش تجربی با علم دینی، استقرار علم غربی هویت برانداز، چالش تقابل وحی و عقل و وجود تفکر قارونی در میان دانشمندان از جمله موانع اصلی در مسیر تحقق علم دینی هستند. هرکدام از چالش های مذکور نیازمند تحقیق مستقلی است، لیکن در این تحقیق صرفا به تبیین آنها و ارائه پاسخ اجمالی به آنها بسنده شده است. همچنین کارکردهای این نظریه شامل رویکرد حداکثری به دین، وحدت علم و دین، جامعیت منابع معرفتی، کمال انسانی، نیل به حیات طیبه، وحدت حوزه و دانشگاه، هم افزایی عقل و نقل، تسریع در تمدن سازی، دسترسی به منبعی فراتر از عقل، و رفع تعارض میان علم و دین می باشد. این کارکردها نه تنها زمینه ساز تحول در تمدن اسلامی هستند بلکه بستری برای تعامل میان حوزه های مختلف دانش فراهم می آورند. این تحقیق بر اهمیت این نظریه به عنوان راهکاری برای مواجهه با چالش های معاصر و بهره برداری از فرصت های پیش رو تاکید می ورزد.
کلید واژگان: علم دینی, چالش های علم دینی, کارکردهای علم دینی, استاد جوادی آملیThe various perspectives on religious science indicate a variety of intellectual approaches in this field. Ayatollah Javadi Amoli’s theory of religious science, one of the prominent theories on this science, has garnered significant attention among scholars. Institutionalizing this theory could lead to a substantial transformation all over the world. This study examines the challenges and functions of his theory on religious science. The findings reveal challenges such as the confrontation with atheistic science, the conflict between intellect and revelation, the institutionalization of nature instead of creation, the potential conflict between the results and products of empirical knowledge and religious science, the establishment of identity-erasing Western science, the challenge of the confrontation between revelation and intellect, and the presence of Qarun-like thinking among scientists as the main obstacles to the realization of religious science. These challenges require independent research; however, this study merely explains the challenges and provides a brief response to them. Additionally, the functions of this theory include a maximalist approach to religion, the unity of science and religion, the comprehensiveness of epistemic sources, human perfection, attainment of pure life, the unity of Islamic seminary (Hawza) and university, the synergy of reason and revelation, acceleration in civilization-building, access to a source beyond reason, and resolving the conflict between science and religion. These functions pave the way for transformation in Islamic civilization and provide a platform for interaction among various fields of knowledge. This study emphasizes the importance of this theory as a solution to contemporary challenges and the utilization of upcoming opportunities.
Keywords: Religious Science, Challenges Of Religious Science, Functions Of Religious Science, Javadi Amoli -
مساله علم دینی، از مسائل پرچالش در حوزه فلسفه علم و فلسفه دین است. در این زمینه، دیدگاه های مختلفی شکل گرفته است. برخی دیدگاه ها به صورت خام و اولیه و برخی دیگر در ساختار و قالب یک نظریه علمی ارائه شده است. از جمله دیدگاه هایی که دارای ساختار نظریه است «نظریه علم دینی» استاد علی اکبر رشاد است. این نظریه با عنایت به آسیب های علوم رایج و نقد آن ها و همچنین ظرفیت های دین اسلام و تحقق رسالت و غایت دین، شکل گرفته است. مقاله حاضر با روش تحلیلی و فلسفی قصد دارد نظریه استاد رشاد را از نظر مبادی، معیارها و ارکان علم دینی مورد نقد و بررسی قرار دهد. مقاله حاضر ضمن تقریر این نظریه به نقاط قوت و ضعف آن اشاره کرده و به نتایج زیر دست یافته است: الف) برخی نقاط قوت نظریه عبارتند از: جامعیت نسبی، داشتن چارچوب نظری، مبتنی بر مبانی معتبر و دینی و امثال آن. ب) برخی از ابهامات و خلاء های احتمالی عبارتند از: صعوبت قلم، عدم دقت در کاربرد برخی مفاهیم و اصطلاحات، ابهامات در تعریف علم دینی، ابهامات در معیارهای علم دینی و امثال آن.
کلید واژگان: دین, علم, علم دینی, نظریه, معیارهاCritical review of Professor Rashad's theory of religious science (principles, criteria and pillars)IntroductionThe issue of religious science is one of the most challenging issues in the field of philosophy of science and philosophy of religion. In this field, different views have been formed. Some views are immature and primitive, while others are in the structure and format of a scientific theory. Among the viewpoints that have a theory structure is "Theory of Religious Science" by Professor Ali Akbar Rashad. This theory has been formed with regard to the injuries of common sciences and their criticism, as well as the capacities of the Islamic religion , the mission and the goal of the religion.
MethodsThe present article, with analytical and philosophical method, intends to criticize and Review Professor Rashad's theory in terms of principles, criteria and pillars of religious science.
Results and ConclusionIn this article, In addition to explaining the theory, pointed out its strengths and weaknesses and reached the following results A) Some strengths of the theory are: relative comprehensiveness, having a theoretical framework, based on reliable and religious foundations and the like. b) Some of the ambiguities and gaps are: the difficulty of writing, ambiguities in the application of some concepts and terms, ambiguities in the definition of religious science, ambiguities in the criteria of religious science and the like.
Keywords: Religion, Science, Religious Science, Theory, Criteria -
نظریه علم دینی جوادی آملی، که به زعم وی راه حلی برای مسئله تعارض علم و دین است، با انتقادات جدی مواجه شده است. این مسئله که چرا این نظریه تا این حد نقد شده، موضوع اساسی این نوشته است. به نظر می رسد این نظریه به پیش فرض ها، مفاهیم و رویکردهایی متکی است که با پیش فرض ها، مفاهیم و رویکردهای اندیشه ورزان مسئله تعارض علم و دین متفاوت است و همین تفاوت در پیش فرض، مفاهیم و رویکرد، منشا بروز سوء برداشت ها و مانعی در راه اقبال به این نظریه بوده است. در این مقاله با استناد به متون جوادی آملی به برخی از این پیش فرض ها، مفاهیم و رویکردها اشاره کرده ام. نگرش سنتی به ساختار علم، ارتباط یک طرفه علم و فلسفه، مفهوم فردی، یقینی و متفاوت از «علم» در کنار رویکرد و چشم انداز کلامی به مسئله علم و دین، نمونه هایی از این تفاوت ها است. اینها می توانند ریشه برخی از مخالفت ها با این نظریه را توضیح دهند و نشان می دهند که هر راه حلی برای مسئله علم و دین، باید به این تفاوت ها توجه کند.کلید واژگان: علم, علم دینی, اشتراک لفظ, فلسفه, ساختار علم, جوادی آملیJawadi Amoli's theory of religious science, which he believes is the solution to the problem of the conflict between science and religion, has been severely criticized. The question of why this theory has been criticized so much is at the heart of this article. This theory seems to be based on assumptions, concepts and approaches that are different from the assumptions, concepts and approaches of those who believe in the conflict between science and religion, and this difference is the source of misunderstandings and an obstacle to the acceptance of his theory. In this article, citing Jawadi Amoli's texts, I have mentioned some of these assumptions, concepts and approaches. Some of the differences are as follows: the traditional view of the structure of science, the one-way relationship between science and philosophy, a certain and different personal perception of "science" along with the theological approach and perspective to the issue of science and religion. They can explain the origins of some of the objections to this theory and show that any solution to the problem of science and religion must address these differences.Keywords: Science, Religious Science, Homonym, Philosophy, Structure Of Science, Jawadi Amoli
-
نقش آفرینی نگرش الهی در فرایند نظریه پردازی، یکی از موضوعات مناقشه برانگیز است و البته قبول یا رد این نقش آفرینی، می تواند نتایج مهمی به همراه داشته باشد. از همین رو ضروری است تا این نقش آفرینی از زوایای مختلفی مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد. سوال اصلی این نوشتار این است که مبانی هستی شناختی نگرش الهی و نقش آنها در نظریه پردازی علمی چیست؟ در این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه بررسی منابع کتابخانه ای به برخی از مهمترین مبانی مختلف هستی شناختی نگرش الهی اشاره و بیان شده است که نظریه پردازی در مراحل مختلف خود می تواند متاثر از نگرش الهی نظریه پرداز بوده و به تناسب از این نگرش اثر پذیرد. مبانی هستی شناختی در کنار دیگر مبانی اثرگذار نظیر مبانی ارزش شناختی، مبانی معرفت شناختی و... نگرشی را ایجاد می کنند که فضای کلی حاکم بر نظریه پردازی علمی را اعم از ایجاد دغدغه و مسئله برای نظریه پرداز تا حتی مقام داوری را متاثر می کند.
کلید واژگان: مبانی هستی شناختی, نگرش الهی, نظریه, نظریه پردازی علمی, علم دینیThe role of divine attitude in the theorizing process is one of the controversial issues, and of course accepting or rejecting this role can have important results. This is why this role-playing is investigated and researched from different angles. The main question is what are the ontological foundations of divine attitude and their role in scientific theorizing? In this research, with the analytical descriptive method and based on the review of library sources, some of the most important different ontological foundations of the divine attitude have been pointed out and stated that theorizing in its different stages can be influenced by the theoretician's divine attitude and be affected accordingly by this attitude. Ontological foundations, along with other foundations such as cognitive value foundations, epistemological foundations, etc., changes the spirit that dominates scientific theorizing, from the creation of subjectivity and theorizing to even the position of judgment.
Keywords: Ontological Foundations, Divine Attitude, Theory, Scientific Theorizing, Religious Science -
علم دینی، دانشی متاثر از دین است. دیدگاه های مطرح در علم دینی معیارهایی برای تولید علم دینی مطرح کرده اند که به وجود ویژگی هایی در دین همچون منبع معتبر دینی، محتوای معرفتی قابل شناخت و جامعیت و کمال دین، وابسته است. این ویژگی ها را مبانی دین شناختی علم دینی نامیده اند. خدشه در این مبانی به خدشه در امکان علم دینی خواهد انجامید. هرچند نظریه تجربه دینی با انگیزه دفاع از اعتقاد دینی و به نفع وجود خدا مطرح شد، تعارض با برخی مبانی دینی را در خود داشت. تجربه گرایان دینی با تمرکز بر بعد گرایشی انسان نسبت به دین، گوهر دین را نوعی احساس و تجربه دینی می دانند. ایشان وحی را تجربه دینی پیامبر انگاشته، و ابلاغ پیامبر را تفسیری شخصی از آن تجربه و متاثر از ویژگی های انسانی به شمار می آورند. این مواضع با مبانی دین شناختی علم دینی ناسازگار می نماید و پیامد آن بسنده کردن به نوعی حداقلی از علم دینی است. تبیین نسبت نظریه تجربه دینی با مبانی دین شناختی علم دینی و به تبع آن با امکان علم دینی، مسئله این پژوهش است که با روش تحلیلی و مقایسه ای صورت پذیرفته است.کلید واژگان: علم دینی, تجربه گرایی دینی, عقل و وحی, وحی شناسی, معرفت دینی, گوهر و صدف دینReligious science is a science influenced by religion. The effect of religion on knowledge depends on the existence of features in religion such as valid religious source, knowable content, and comprehensiveness and perfection of religion, which are called the theological foundations of religious science. Opposing these principles means opposing the possibility of religious science. Although the theory of religious experience was proposed with the motive of defending religious belief and in favor of the existence of God, it conflicted with some religious foundations. Religious empiricists, focusing on the dimension of human tendency towards religion, consider the essence of religion to be a kind of religious feeling and experience. They consider revelation to be the prophet's religious experience, and the prophet's message is a personal interpretation of that experience and is influenced by human characteristics. These positions are incompatible with theological foundations of religious science and oppose the possibility of religious science. Explaining the relationship between the theory of religious experience and the theological foundations of religious science and, accordingly, with the possibility of religious science, is the problem of this research, which was conducted with an analytical and comparative method, and at the end, the incompatibility of this theory with religious science was concluded.Keywords: Religious Science, Religious empiricism, reason, revelation, revelation, Religious knowledge, the gem, shell of religion
-
هدفدر قرآن کریم گزاره های هدایتگری وجود دارد که می توان از آن ها گزاره های مشاوره ای را استنباط نمود. تحقق این امر، نیازمند مبانی جامع و مانعی است تا این استنباط ها از استواری لازم برخوردار و مانع تحریف آن ها گردد. در همین راستا و با نگاه به الگوی حکمی- اجتهادی تلاش شده است تا مبانی قرآن-شناختی برای حکمی سازی علم مشاوره در دو حوزه ی امکان و جواز استنباط گزاره های مشاوره ای از آیات کریمه تبیین شود.روشاین پژوهش به شیوه ی کتابخانه محور از نوع کاربردی، میان رشته ای و مسیله محور است . طریق اندیشه ورزی بر روی داده های کتابخانه ای، تبیینی و استنتاجی می باشد.یافته هامبانی قرآنی در حیطه ی امکان حکمی سازی علم مشاوره، جامعیت قرآن و گستره ی آن در هدایتگری بشر، فطری بودن آموزه های قرآنی، حکیم بودن کلام قرآن، مناسبت ویژگی های زبان قرآن با اصول مشاوره و وجود موضوعات مبنایی آموزه های مشاوره ای در قرآن کریم است. در حوزه ی جواز استنباط گزاره های مشاوره-ای از گزاره های هدایتگر قرآنی، آیات دال بر تدبر در قرآن کریم می باشد.نتیجه گیریبا توجه به مبانی یافت شده در حوزه ی امکان و جواز استنباط گزاره های مشاوره ای از گزاره های هدایتگر قرآن، آیات کریمه بستری مناسب برای ایجاد نظام مشاوره ای را فراهم می کند.کلید واژگان: مشاوره, حکمی سازی, علم دینی, مشاوره ی قرآنیIrainian Journal of The Knowledge Studies in The Islamic University, Volume:27 Issue: 95, 2023, PP 217 -232There are guiding propositions in the Holy Qur'an from which advisory propositions can be deduced. Achieving this requires comprehensive foundations and obstacles to make these inferences sound and prevent them from being distorted. In this regard, and looking at the jurisprudential-ijtihad model, an attempt has been made to explain the Qur'anic-cognitive foundations for the legalization of the science of counseling in the two areas of possibility and permissibility of deriving counseling propositions from Crimean verses. This research deals with these two important issues with a descriptive and analytical approach. Quranic principles in the field of possibility of legalizing the science of counseling, the comprehensiveness of the Qur'an and its scope in human guidance, the instinct of Qur'anic teachings, the wisdom of the Qur'anic words, the appropriateness of the characteristics of the Qur'anic language with the principles of counseling and the existence of fundamental issues of counseling teachings in the Holy Qur'an. In the field of permission to deduce advisory propositions from Qur'anic guiding propositions, the verses indicate contemplation in the Holy Qur'an.Keywords: Counseling, Wisdom making, religious science, Quranic counseling
-
نشریه کلام پژوهی، پیاپی 3 (بهار و تابستان 1402)، صص 103 -122
امروزه ایده تولید علم دینی نه تنها در ایران و جهان اسلام، بلکه در جهان غرب ایده ای شناخته شده است. بحث «امکان علم دینی» سابقه ای بیش از دو قرن دارد؛ و ریشه هایش از آغاز شکل گیری بحث جدایی علم و دین و مواجهه و نزاع معارف بشری و معارف مسیحی در غرب رشد کرد؛ و ثمره اش به حاشیه رفتن دین به مدت یک قرن بود. این ایده، جنبش هایی را در جهان غرب و جهان اسلام در حوزه تولید علم ایجاد کرده است که این جنبش ها به طور عمده به سه دیدگاه تقسیم می شوند.گروهی در منابع تولید علم اصالت را به معارف نقلی، گروهی به معارف بشری و علوم تجربی داده اند؛ و گروه سوم هم دو دیدگاه را تایید کرده اند و راه کسب معارف را هم عقل و هم نقل دانسته اند. آیت الله جوادی آملی که از صاحبان اندیشه در این وادی است، دیدگاه سوم را معتبر می دانند و بر حجیت آن در آثار متعدد خود تاکید نموده اند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مبانی، چیستی و امکان علم دینی از منظر آیت الله جوادی آملی به همراه تاملاتی در این باره می پردازد. طبق نگرش استاد، علم اگر علم باشد نه وهم و فرضیه محض، هرگز غیر اسلامی نمی شود؛ بنابراین تولید علم دینی نه تنها امری ممکن بلکه ضروری است.
کلید واژگان: علم, دین, آیت الله جوادی آملی, علم دینی, علم اسلامیToday, the idea of expansioning of religious science is known not only in Iran and the Islamic world, but also in the Western philosophy. The "possibility of religious science" discussion has a history of more than two centuries; and its roots grew from the beginning of the discussion of the separation of science and religion and the confrontation between human science and Christian wisdom in the West, and the result was the marginalization of religion for a century. This ideaology has created sects in the Western and Islamic world in the field of science expansion, which are mainly divided into three standpoints. In the expansion of science, a group has given originality to naqli (narration) knowledge, a group to human knowledge (experimental sciences), and the third group has confirmed two standpoints and considered the way to acquire knowledge to be both intellect (áql) and narration (naql). Ayatollah Javadi Amoli, who is one of the sages in this field, considers the third standpoint valid and has emphasized its validity in his numerous books. This article investigates the principles, nature and possibility of religious science from the standpoint of Ayatollah Javadi Amoli with a descriptive-analytical method along with some criticisms on this. According to Ayatollah Javadi Amoli`s view, if science is science and not pure illusion and hypothesis, it will never become un-Islamic; therefore, the expansion of religious science is not only possible but also necessary.
Keywords: Science, religion, Ayatollah Javadi Amoli, Religious Science, Islamic Science -
هدفبرای ساخت تمدن نوین اسلامی مبتنی بر دانش بومی و اسلامی، تقسیم بندی علوم برخلاف سایر تقسیم بندی هایی که با نگاهی پسینی به موضوع، روش و غایت دانش های موجود انجام شده است، باید با نگاهی پیشینی به معلم حقیقی آن یعنی خداوند علیم صورت پذیرد. هدف این پژوهش ارایه طرحی پیشینی برای تقسیم بندی علوم بود.روشپژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی و با روش کتابخانه ای مبتنی بر روش اجتهادی و تحلیل عقلی سامان یافته است.یافته هاتفکر عمیق در ساحات حیات با هدف کشف، خلق، تغییر، مدیریت، کاربرد و تعالی آن در راستای معنایابی و معناسازی زندگی خوشایند، علاوه بر جهت مندی ما را به دسته بندی جدیدی از علوم رهنمون می سازد.نتیجه گیریمدل مفهومی حلزونی دانش با تقسیم بندی شش گانه علوم به کشفی، تولیدی، تغییری، مدیریتی، کاربردی و متعالی؛ و مدل میانجی دانش در جهت ساختار اجرایی تولید علم در سه بسته علوم اندیشگاهی، دانشگاهی و کاربستی، برای تمدن نوین اسلامی پیشنهاد شد.کلید واژگان: تفکر, تفکرقرآنی, طبقه بندی علوم, علم دینی, مدل حلزونی دانشIrainian Journal of The Knowledge Studies in The Islamic University, Volume:26 Issue: 93, 2023, PP 939 -964AimTo make a novel Islamic civilization based on indigenous and Islamic knowledge, segmentation of science unlike the posterior view which has been done according to the method and the end of available science, should be done based on the prior view to its true and real teacher who is the God.so the goal of this study is presenting a prior plan for segmentation of sciences.MethodThe current study was analytical descriptive and has been organized according to library rational analysis method.ResultsThe findings of study shows that deep thinking in areas of life for discovery, creation, changing, management, excellence and promotion of a pleasant meaningful life, leads us to a modern segmentation of sciences and our orientation as well.ConclusionDue to the six goals of Quranic thought, a conceptual spiral model of knowledge according to divisions of sciences to detectable, productive, changeable, applicable and perfect model is being suggested. And also, its mediator model to make an executive structure of science production in three dimensions of think tank, library, and applicable sciences in successive generation of the novel Islamic civilization as well.Keywords: Quranic thinking, classification of sciences, religious science, snail model of knowledge, Modern Islamic Civilization
-
مهدی گلشنی در تلاش برای تبیین «علم دینی» می گوید که علم نه تنها از نظر جهت-گیری و کاربرد، بلکه از نظر چارچوب متافیزیکی حاکم بر نظریه ها، به دینی و سکولار تقسیم می شود. وی چنین استدلال می کند که چون علم بی طرف در مرحله داوری غیرواقع گرایانه و دشوار است، پس علم باید غیربی طرف (و در طرف دین) باشد. «مایکل استنمارک» معتقد است که علم دینی به معنای «دارای تعلق دینی» (Religiously Partisan) در مرحله تعیین مساله و کاربرد کاملا ممکن و حتی اجتناب ناپذیر است، اما استدلال گلشنی بر غیرواقع گرایانه بودن علم بی طرف (Impartial) در مرحله داوری نظریه را ناکافی می داند. گلشنی در پاسخ به استنمارک، تاکید می کند که سخن وی اختصاص به نظریه های بنیادین مثل منشا عالم و منشا حیات داشته است. وی همچنین می گوید بعضی از این مثال های نقض ناشی از تفسیر متفاوت دانشمندان مسلمان از اعتقادات دینی است. استنمارک با ذکر مثال های نقض دیگری شواهد گلشنی درباره ی غیرواقع گرایانه بودن بی طرفی در نظریه های بنیادین را نیز به چالش می کشد. در این مقاله، با روش تحلیلی توصیفی این مباحثه را بررسی می کنیم. سپس استدلال جدیدی علیه نظریه علم دینی گلشنی اقامه می کنیم تا نشان دهیم پیشفرض های متافیزیکی مورد نظر گلشنی به دلیل «معقولیت شان» دخالت داده می شوند، نه «دینی بودنشان».
کلید واژگان: علم دینی, بی طرفی, چارچوب متافیزیکی, گلشنی, استنمارکIn trying to explain the "Religious Science", Mehdi Golshani maintains that science is divided into religious and secular not only in terms of the direction and application of science, but also in terms of the metaphysical framework of theories. He argues that because neutral science - in the justification phase- is unrealistic and difficult, science must be non-impartial (and at religion's side). Michael Stanmark believes that "religiously partisan science" is quite possible and even inevitable at the direction and application phases, but rejects the Golshani's argument that impartial science is unrealistic in justification phase of science. Golshani responds that his argument is about fundamental theories such as the origin of the universe and the origin of life. He also contends that counterexamples of his theory are results of Muslim scholars' differing interpretations of religious beliefs. Stanmark challenges Golshani on the evidence of the unrealisticness of impartiality in fundamental theories, citing some counterexamples. In this article, we use descriptive-analytic method to deal with this debate, and then we will make a new argument to show that the metaphysical presuppositions in Golshani's argument are chosen by the scientist primarily because of their "rationality", not because their "religiosity".
Keywords: Religious Science, Impartiality, Metaphysical Framework, Golshani, Stenmark -
امکان و چگونگی علوم انسانی اسلامی، از جمله مسایل و موضوعاتی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از محققان و متفکران مسلمان قرار گرفته است. یکی از راه هایی که می تواند به پیشرقت این حوزه مطالعاتی و حل مسایل آن کمک کند مطالعه تطبیقی آرا و نظریات شخصیت های برجسته و تاثیرگذار این عرصه است. به همین منظور مقاله حاضر تلاش دارد با روش توصیفی تحلیلی، برخی از مهم ترین مشابهت ها و تمایزات دیدگاه های علامه مصباح یزدی و سید محمد نقیب العطاس در این زمینه را به اجمال بررسی نماید. از جمله مشابهت ها می توان به مواردی هم چون: امکان و لزوم تدوین علوم انسانی اسلامی، ابتنای علوم انسانی اسلامی بر مبانی خاص خود، نفی حصر روش شناختی تجربی، نقد سکولاریزم به عنوان یکی از مبانی مهم و اساسی علوم انسانی غربی و... اشاره کرد. در مورد تقاوت ها نیز مواردی هم چون: تعریف علم، دین و علم دینی، معیار صدق و کذب گزاره ها، جایگاه شهود در ابزارها و منابع شناخت، هستی شناسی و تاثیر آن در علوم انسانی اسلامی و... قابل ذکر و اشاره است.
کلید واژگان: علم دینی, علوم انسانی اسلامی, علامه مصباح, سید محمد نقیب العطاسThe possibility and manner of Islamic humanities is one of the issues that have been considered by many Muslim scholars and thinkers in recent decades. One of the ways that can help the advancement of this field of study and solve its problems is the comparative study of the opinions and theories of prominent and influential personalities in this field. For this purpose, the present article tries to briefly review some of the most important similarities and differences between the views of Allameh Mesbah Yazdi and Seyyed Mohammad Naqib Al-Attas in this field by descriptive-analytical method. Among the similarities can be found such things as: the possibility and necessity of compiling Islamic humanities, basing Islamic humanities on their own principles, denying the limitation of empirical methodology, critique of secularism as one of the important and basic principles of humanities Western and ... pointed out. Regarding differences, such things as: definition of science, religion and religious science, the criterion of truth and falsity of propositions, the place of intuition in the tools and sources of cognition, ontology and its impact on Islamic humanities, etc. It is a mention and a reference. Keywords: Religious Science, Islamic Humanities, Allameh Mesbah, Seyed Mohammad Naqib Al-Attas.
Keywords: Religious Science, Islamic humanities, Allameh Mesbah, Seyed Mohammad Naqib Al-Attas -
در باره نظریه علم دینی نظریات متعددی ارایه شده است که هر یک سعی کرده اند نقشه راهی برای آن ارایه دهند. اما آیا این نظریه ها موفق بوده اند؟ آیا توانسته اند تاثیرگذاری اجتماعی در میان فرهیختگان و دانشجویان داشته باشند؟ در این مقاله در نظر است با بررسی عوامل عدم توفیق بسیاری از آنها، الزامات یک نظریه علم دینی موثر و موفق را مطرح کنیم. این الزامات در این عناوین یازده گانه تحلیل می شود: ارایه نمونه های محقق از یک نظریه علم دینی، ارایه راهکار عملیاتی برای محقق شدن آن، فراهم آوردن مقبولیت لازم، داشتن پاسخ مناسب برای تعارض های مفروض بین علم و دین در آن علم، معین ساختن سطح دینی آن علم دینی، تمایز یافتن علم دینی در ادیان و مذاهب مختلف، داشتن انسجام درونی و کفایت تجربی، عدم ابطال یک علم دینی با نسخ برخی مطالب علمی، همخوانی با مجموعه باورهای منسجم دین، مزیت یافتن علم با دینی بودن، تحول پذیر بودن.با توجه به الزامات فوق نظریه مختار نویسنده درباره علم دینی که بتواند موفق و موثر باشد ارایه خواهد شد و ارزیابی خواهد شد که چگونه الزامات مذکور در آن لحاظ شده است.
کلید واژگان: علم دینی, موفقیت نظریه, مقبولیت, راهکار عملیاتی, سطح دینیSeveral theories have been presented about the religious science, each of which has tried to provide a roadmap for it. But have these theories been successful? Have they been able to have a social impact among educators and students? In this paper, by examining the factors of failure of many of them, we consider the requirements of an effective and successful religious science theory. These requirements are analyzed in these eleven ones: providing appropriate examples of a religious science theory, providing an operational solution for its realization, providing the necessary acceptability, having an appropriate response to the supposed conflicts between science and religion in that science, and specifying The religious level of that religious science, the distinction between religious science in different religions, having internal coherence and experiential adequacy, the lack of annulment of a religious science with the manuscripts of some scientific materials, consistency with the set of coherent beliefs of religion, the advantage of becoming religious science in relation to secular science, being transformative.According to the above requirements, the author's theory of religious science that can be successful and effective will be presented and it will be studies how these requirements are considered in it.
Keywords: Religious Science, Theory Success, Acceptability, Operational Solution, Religious Level -
در دهه های اخیر برخی اندیشمندان از علم دینی سخن گفتند.و هر چند در امکان آن اتفاق نظر بود اما در معنا، مصداق و نقطه تمایز آن با علم سکولار نظری واحد نداشتند. همگان پذیرفتند که علم متاثر از پیش فرض ها است اما در چگونگی و محدوده تاثیر آنها اختلاف نظر جدی وجود داشت. این سخن در علم طبیعی بیش از علوم انسانی محل بحث و نطر شد. اگر علم طبیعی قوانین طبیعت را کشف می کند چگونه پیش فرض و جهان بینی در کشف قانون تاثیر می گذارد؟ و اگر کارکرد دین تفسیر و تبیین طبیعت نیست، چگونه می تواند در تفسیر و شناخت طبیعت دخالت کند و در نتیجه علم متصف به دینی شود؟ مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی تلاش می کند تا معنای علم طبیعی دینی را بیان کرده، و تحقق آنرا اثبات نماید. از نظر این مقاله یکی از مهمترین ویژگی های دین "غایت شناسی طبیعت" است است و همین ویژگی علوم طبیعی را وابسته به دین می کند.
کلید واژگان: دین, علم دینی, علم سکولار, علم طبیعی, غایت شناسیIn recent decades, some thinkers have spoken of religious science and although they agreed on its possibility, they did not have a single theory on its meaning, application and how to distinguish it from secular science. Everyone agreed that science was influenced by presuppositions, but there was serious disagreement about how and to what extent they affected them. This statement was discussed more in natural science than in humanities. Because if natural science discovers the laws of nature, how do presuppositions influence the discovery of laws? If the function of religion is not the interpretation of nature, how can it intervene in the knowledge and interpretation of nature and make science a religion? The present article tries to express the meaning of religious natural science and prove its realization by descriptive-analytical method. According to this article, one of the most important features of religion is the teleology of nature, and this feature, makes natural science dependent on religion.
Keywords: Religion, Religious Science, Secular Science, Natural science, Teleology -
عمده نظریه های علم دینی در ایران نه تنها در تلاش برای تحقق عملی سازگاری علم و دین، بلکه فراتر از آن در پی بکارگیری آموزه های دینی در علم و آموزش علوم(طبیعی و انسانی) و برقراری نسبتی میان آنها هستند. هدف از این مقاله تحلیلی بر مساله کاربست علم دینی در آموزش علوم (طبیعی) است که در ذیل مسئله گسترده تر "تحقق پذیری علم دینی" قرار دارد و در راستای تحلیل و بررسی دقیق تر مسیله، در آغاز سه تز (پیشنهاد) طرح می شوند: نخست، آموزش علم دینی یک آرمان بی معنی و امکان ناپذیر است؛ دوم، به جای آموزش علم دینی باید از آموزش دینی علم سخن راند؛ و سوم، آموزش دینی علم هم خود یک متناقض نما (پارادوکس)است. این پیشنهاد ها با روشی تحلیلی و با اتکا به نظریه های علم دینی و نیز شناختی که درباره ماهیت، ساختار و اهداف آموزش علوم وجود دارد بررسی می شوند. این پژوهش نشان می دهد که آموزش علم دینی در وضعیت کنونی و با توجه به فقدان مدل دینی برای علوم، اگرچه علی الاصول بی معنا و امکان ناپذیر نیست، اما یک آرمان (نه به مفهوم دست نیافتنی) است.در عوض، آموزش دینی علم در وضعیت کنونی ممکن و تحقق پذیر است؛ با این وصف، باتوجه به اهداف کنونی آموزش علوم در صورت جانبداری جزم گرایانه از دین، آموزش دینی علم می تواند واقعیتی متناقض نما (پاردوکسیکال) باشد. با توجه به این شرایط، مسئله کاربست علم دینی در آموزش علوم نه تنها با چندین مسئله دیگر گره خورده است، بلکه می تواند به آنها هم تقلیل پذیر باشد و پاسخ دقیق تر مسئله هم مبتنی بر پاسخ آن مسایل وابسته است.
کلید واژگان: علم, دین, آموزش, علم دینی, آموزش علم دینی, آموزش دینی علمMost theories of religious science in Iran, not only try to realize the practical compatibility of science and religion, but also seek to apply religious theses in (natural and social) sciences and their education. The purpose of this paper is to analyze the "application of religious science in (natural) science education", which is under the broader problem called the "realizability of religious science theories". in order to analyze and study the problem in more detail, three theses (suggestions) are proposed at the beginning: First, the religious science education is a nonsense ideal and impossible. Second, instead of Religious Science education we must talk of religious education of science. Third, religious education of science is itself a paradox. these theses analytically have examined based on religious science theories, as well as goals, structure and nature of science education approaches. This study shows that religious science education in the current situation and due to the lack of a religious model for science, although not in principle meaningless and impossible, but an ideal (not in the sense of unattainable). Instead, religious education of science is possible and realizable. However according to the standard goals of current science education, biased and dogmatic approach to religion leads to paradoxical "religious education of science" construct. Thus, the problem of "application of religious science theories in science education", not only tied to several other problems, but also it can be reduced to them, And the more accurate answer to the problem is rely on the solutions to those associated problems.
Keywords: Science, Religion, education, Religious Science, Religious Science education, religious education of science -
هدف
هدف از نگارش این مقاله، بررسی راه حلهایی برای پاسخ این پرسش بود که چگونه می توان در پرتو نظریه های علم دینی، آموزش دینی علم سازگار داشت. این پرسش که خود ذیل مسئله «کاربست علم دینی در آموزش علوم» تلقی می شود، در تحلیل دقیق تر مسیله، به پرسش از امکان و سازگاری «آموزش دینی علم» تقلیل یافته بود.
روشدر راستای هدف تحقیق، سه فرضیه مطرح شد و فرضیه ها با روشی تحلیلی- فلسفی، هم در پرتو نظریه علم دینی مهدی گلشنی که متناسب ترین نظریه با علوم طبیعی است و هم از منظر سازگاری برساخته «آموزش دینی علم»، بررسی شدند.
یافته هاپس از تحلیل و بررسی و تدقیق فرضیه ها، یافته های این پژوهش نشان داد که در حوزه آموزش علوم: نخست، «آموزش خداباورانه علم» رویکردی حداکثری برای «آموزش دینی علم سازگار» است؛ دوم، «آموزش خداباورانه علم» در ساحت نگرش قابل تحقق است؛ سوم، رویکرد بین رشته ای، رویکردی منصفانه و حداقلی در برنامه «آموزش دینی علم سازگار» است.
نتیجه گیریبرای دستیابی به «آموزش دینی علم سازگار»، می توان در طیفی از راه حلها از رویکرد بین رشته ای(رویکرد حداقلی) تا آموزش خداباورانه علم(رویکرد حداکثری) عمل کرد.
کلید واژگان: علم دینی, آموزش علوم, آموزش دینی علم, آموزش خداباورانه, رویکرد بین رشته ای, مهدی گلشنیIrainian Journal of The Knowledge Studies in The Islamic University, Volume:25 Issue: 89, 2022, PP 1021 -1036ObjectivesThe aim of this paper is to examine some solutions to the question of how a "religious education of science" can be compatible and adapted in the light of theories of religious science. This question can be considered under the issue of "application of religious science in science education", which in a more detailed analysis of the problem, has been reduced to the question of the possibility and compatibility of "religious science education".
Methodby philosophical analysis, hypotheses of this research examined, in the light of Golshani's theory of religious science and from compatibility perspective of "religious science education".
Resultsthe results of this study showed that in the field of science education, first, the theistic education of science is a maximal approach to the compatible "religious education of science". Second, the "theistic education of science" is achievable in the attitude dimension of learning. Third, the "interdisciplinary approach" is a fair and minimalist approach to the compatible curricula of "religious science education".
ConclusionFinally, in order to achieve a compatible religious education of science it can be act in a range of solutions from the interdisciplinary approach (minimalistic approach) to the theistic approach to science education (maximal approach).
Keywords: religious science, science education, religious education of science, theistic approach to education, interdisciplinary approach, mehdi golshani -
شهید صدر به عنوان یکی از پیشگامان عرصه تولید علم دینی، نظریه ای متقن در این باب در نظر داشته که مطابق آن سعی کرده است اقتصاد اسلامی را پایه گذاری کند؛ نظریه ای که قابلیت تعمیم به سایر علوم انسانی دارد و در این پژوهش از آن به «نظریه توالد علمی جامعه دینی» تعبیر می شود. بر اساس این نظریه صدر معتقد است علوم انسانی همواره وابسته و در چهارچوب مکتبی هستند که جامعه مورد مطالعه دانشمندان، آن را پذیرفته است. این وابستگی و ارتباط میان علم و مکتب، محور نظریه صدر در باب علم دینی قرار گرفته و بر اساس آن امکان تولید چنین علمی و همچنین ضرورت آن تبیین می شود. فرایند تولید علم دینی از نگاه صدر نیز چنین تقریر می شود که ابتدا فقیه به کمک بینش ها و احکام دینی با روش اجتهادی و استفاده از رویکرد انسجام گرایی، از روبنای شریعت به نظریه های زیربنایی و اصولی مکتب دست می یابد. سپس در صورت اجراشدن این مکتب در جامعه و قرارگرفتن رویدادهای جامعه اسلامی به عنوان داده های روش تجربی، علوم دینی توسط دانشمندان علوم مختلف انسانی از دل جامعه دینی متولد می شوند.
کلید واژگان: علم دینی, شهید صدر, جامعه دینی, علوم انسانی اسلامیQabasat, Volume:26 Issue: 101, 2022, PP 5 -28Sadr, as one of the pioneers in the field of production of religious knowledge, has presented a substantial theory in this regard, according to which he has tried to establish Islamic economics. This theory can be generalized to other fields of humanities and is called "the theory of the scientific birth of religious community" in this research. According to this theory, Sadr believes that humanities is always dependent on and within the framework of a doctrine that has been accepted by the community studied by scholars. The focus of Sadr's theory of religious science is the dependency and relationship between science and doctrine; and on this basis, he explains the possibility of producing such science and its necessity.
The process of production of religious knowledge, from Sadr's point of view, is explained as follows: First, with the help of religious insights and commands and applying the ijtihad method and the approach of coherentism, the jurist uses the superstructure of the Divine law to discover the substructure and basic theories of the school. Then, if this school is implemented in the society and the events of the Islamic society are considered as the data for experimental methods, religious sciences will be born by the hands of scholars of different fields of humanities from the heart of the religious community.Keywords: Religious Science, Shahid Sadr, Religious Society, Islamic Humanities -
هدف
نوشتار حاضر با هدف پاسخ به این پرسش که آیا در فرایند تولید علوم انسانی اسلامی، شاهد تغییر ماهیت و بنیادهای این علوم خواهیم بود، یا صرفا با حفظ ماهیت، تغییراتی در هویت آنها پدید می آید؟ و در نهایت، ترجیح دیدگاه تاسیس بر دیدگاه تهذیب، انجام شد.
روشدر گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای و در استنتاج دیدگاه، از روش توصیفی تحلیلی و در کارکردها و برایندها، از روش اجتهادی بهره برده است.
یافته هاضمن نقد دیدگاه یگانه انگار، دیدگاه دوگانه انگار بر اساس دلایلی مورد پذیرش قرار گرفت.
نتیجه گیریاولا: عناصر ماهیت ساز این علوم از عواملی مانند گزاره های کلامی اثر می پذیرند و برایند آن، اسلامیت این علوم است؛ لذا اسلامیت به ماهیت علوم انسانی مرتبط است. ثانیا: پذیرش نظریه تناسق در ملاک تمایز علوم و اقتضایات ارتباط سه سطحی مولفه های علم، می تواند توجیه مناسبی را برای پذیرش این مدعا ارایه کند. از سویی در بحث علم دینی، معنای دیسیپلین علم، محوریت دارد و از سویی دیگر، تاثیر گزاره های کلام شیعی بر مولفه های علوم انسانی از حیث قلمرو، حداکثری و از حیث میزان، بنیادین است؛ به گونه ای که چاره ای جز پیشنهاد عناصر ماهیت ساز جدید در علوم انسانی اسلامی وجود ندارد.
کلید واژگان: علوم انسانی, تناسق, علم دینی, علوم اسلامی, مبانی کلامیIrainian Journal of The Knowledge Studies in The Islamic University, Volume:25 Issue: 87, 2021, PP 441 -462ObjectivesTo answer the question whether in the process of production of Islamic humanities, we will see a change in the nature and foundations of these sciences, or only by maintaining the nature, changes in their identity will occur? Finally, the preference of the founding view over the refinement view is one of the aims of this article.
MethodIn collecting information, the author of the article has used the library method and in inferring the point of view, has used the descriptive-analytical method and in his functions and results, has used the ijtihad method.
ResultsWhile criticizing the monotheistic view, the dualistic view was accepted for some reasons.
ConclusionFirst: the nature-building elements of these sciences are influenced by factors such as theological propositions and the result is the Islamism of these sciences, so Islamism is related to the nature of the humanities; Second: The acceptance of the theory of Harmony (Tanasogh) in the criterion of the distinction of sciences and the requirements of the three-level relationship of the components of science can provide a good justification for accepting this claim. On the one hand, in the discussion of religious science, the meaning of the discipline is central, and on the other hand, the effect of the propositions of Shiite theology on the components of humanities In terms of territory, is maximum and in terms of quantity, is fundamental, so that There is no choice but to propose new nature-building elements in the Islamic humanities.
Keywords: humanities, harmony, religious science, islamic sciences, theological principles -
مراد از معیار علم دینی، شاخص یا شاخص هایی است که «علم دینی» (قدسی) را از «علم غیر دینی» (سکولار) به لحاظ «ماهوی» متمایز می سازد. به نظر راقم سطور دینیبودن علم در گرو دینیبودن «مولفه های رکنی پنج گانه» علم است. توضیح اینکه دانش ها از سه دسته عناصر «تکون بخش» و «تشخص بخش» برخوردارند: 1. «مولفه های رکنی»؛ 2. «ممیزه های ماهوی»؛ 3. « مختصات هویتی صوری». «مولفه های رکنی دانش» را به عناصر تکون بخش آن اطلاق می کنیم. این عناصر عبارت اند از «مبادی نظری» (پیش انگاره ها)، «موضوع»، «مسایل»، «غایت» و «منطق» علم. عناصری چون «نحوه وجود» علم و قضایای آن، «مختصات معرفت شناختی» علم و قضایای آن، «مختصات ارزشی» علم و نیز «هندسه معرفتی» آن را در زمره ممیزه های ماهوی دانش به شمار می آوریم. ممیزه های ماهوی دانش، برساخته مولفه های رکنی اند. با توجه به توضیحات بالا علم دینی «بالمعنی الاخص» عبارت است از «دستگاه معرفتی ای که همه «مولفه های رکنی» آن دینی بوده، گزاره های تشکیل دهنده آن نیز به واقع «اصابت کرده» باشد. اطلاق عنوان «علم دینی» به این گونه دانشی، اطلاق حقیقی است.
کلید واژگان: علم دینی, علم سکولار, معیار علم دینی, مولفه های رکنی علم, نظریه تناسق ارکانQabasat, Volume:26 Issue: 100, 2021, PP 5 -14The criterion of religious science is the standard(s) that “essentially” distinguishes “religious science” (sacred) from “non-religious science” (secular). I believe the religiousness of science depends on the religiousness of “the five basic parameters” of science. To explain it more, I should say: sciences have three kinds of elements which “creates existence” and “creates distinction”: 1- “basic parameters”, 2. “essential distinctives”, 3. “formal-essential” coordinates.The “basic parameters of knowledge” is used for the elements which “creates existence”; these elements are as follows: “theoretical bases” (presuppositions), “subject”, “matters”, “goal”, and the “logic” of science.The essential distinctives of knowledge includes such elements as: “the kind of existence” of science and its relating propositions, “the characteristics of epistemology” of science and its relating propositions, “the value-based coordinates” of science, and “the geometry of cognition”. The essential distinctives of knowledge are a result of the basic parameters.Considering the above points, religious science “in its special meaning” is a cognitive system that all of its “basic parameters” are religious, and its constituent propositions coincide with reality as well. Using the title “religious science” for such a knowledge is a literal occurrence.
Keywords: Religious Science, Secular science, the Criterion of Religious Science, the Basic Parameters of Science, the Theory of Conformity of the Bases -
سید محمدمهدی میرباقری با بسط نظریه مرحوم سید منیرالدین حسینی، علم دینی را به گونه ای خاص تعریف و تبیین کرده است که به نظریه فرهنگستان علوم اسلامی مشهور است. این مقاله درصدد تحلیل و بررسی مبانی و اصول این نظریه و نشان دادن نقاط قوت و ضعف آن است. در تحقیق حاضر ابتدا سعی شده تا تصویر روشنی از این نظریه و استدلال های آن به دست داده شود، و سپس با دقت در اصطلاحات به کاربرده شده، مبادی تصوری آن مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین با موشکافی استدلال های این نظریه نشان داده می شود که برخی از مبادی تصدیقی آن مشتمل بر مغالطاتی است که به نتایجی غیرمنطقی می انجامد. در پایان نیز به برخی لوازم غیرقابل قبول این نظریه اشاره شده است
کلید واژگان: علم, علم دینی, فرهنگستان علوم اسلامی, سید محمد مهدی میرباقریAsra Hikmat, Volume:12 Issue: 1, 2021, PP 93 -128AbstractSeyyed Mohammad Mehdi Mirbagheri, by expanding the theory of the late Seyyed Monir al-Din Hosseini, has defined and explained religious science in a special way, which is known as the theory of the Academy of Islamic Sciences. This article seeks to analyze the foundations and principles of this theory and show its strengths and weaknesses. In the present study, first an attempt has been made to give a clear picture of this theory and its arguments, and then the imaginary principles of it have been carefully examined in the terms used. A closer look at the arguments of this theory also shows that some of its affirmative principles include fallacies that lead to irrational conclusions. Finally, some unacceptable implications of this theory are mentioned.
Keywords: Science, Religious Science, Academy of Islamic Sciences
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.