جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "silence" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «silence» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
تشکیل حکومت اسلامی، از مهم ترین مسائلی است که در اعصار اسلامی همواره مورد بحث و مناقشه میان مخالفین و موافقین بوده است. منتقدین نظریه تشکیل حکومت اسلامی بر این باورند که گزارش ها و روایاتی از ائمه وجود دارد که دلالت بر سکوت در مقابل طغیان کنندگان و ظلم ظالمان دارند. از نگاه ایشان این روایات در اصطلاح، حاکم و مقدم بر آیات و روایاتی هستند که دلالت بر وجوب مقاومت و دفاع و قیام در برابر سرکشان دارند؛ به همین جهت، تشکیل حکومت اسلامی و قیام در برابر آنها جایز نیست. از منظر ایشان اطلاق این روایات به گونه ای است که هر نوع اقدامی را نهی کرده است. در این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، به بررسی مهم ترین روایات مورد استناد مخالفین نظریه تشکیل حکومت اسلامی پرداخته ایم. از نظر نگارندگان، دلیل هایی که مخالفین تشکیل حکومت اسلامی به آن استناد می کنند ناقص است و مطلوب ایشان را ثابت نمی کند. به نظر می رسد با در نظر گرفتن ظرف زمانی و مکانی و شرایط صدور آنها، معلوم می شود نه تنها این روایات دلالتی بر سکوت ندارند، بلکه به عکس، دلالت بر قیام علیه طاغیان دارند؛ البته دلالت آنها بر قیام، به صورت مطلق و کلی نیست، بلکه وابسته به شرایط خاص است و از اطرف دیگر عمل به این روایات موجب تعطیلی احکام مهم اسلام اعم از احکام مالی و احکام دفاع ملی و یا احکام جزایی می شود.
کلید واژگان: حکومت, حکومت اسلامی, دین, سکوت, طاغوت, قیامMarifat, Volume:32 Issue: 12, 2024, PP 55 -65The formation of the Islamic government is one of the most important issues that have always been discussed and disputed between the opponents and the supporters in the Islamic ages. The critics of the theory of the formation of the Islamic government believe that there are reports and narrations from the Imams that indicate silence in front of the rebels and the oppression of the oppressors. From his point of view, these narrations are, in the term, governing and preceding the verses and narrations that indicate the necessity of resistance, defense, and uprising against the rebels; For this reason, it is not permissible to form an Islamic government and rise against them. From his point of view, the application of these hadiths is such that it prohibits any kind of action. Using an analytical-descriptive method, this research has investigated the most important narratives cited by the opponents of the theory of the formation of the Islamic government. According to the authors, the reasons cited by the opponents of the formation of the Islamic government are incomplete and do not prove their favor. It seems that by taking into account the time and place and the conditions of their issuance, it turns out that not only these traditions do not indicate silence, but on the contrary, they indicate an uprising against the rebels; Of course, their indication of uprising is not absolute and general, but depends on specific conditions, and on the other hand, following these narrations leads to the closure of important rules of Islam, including financial rules, national defense rules, and penal rules.
Keywords: Government, Islamic Government, Religion, Silence, Tyranny, Uprising -
لودویگ ویتگنشتاین در دوره اول تحول فکری خود با طرح نظریه تصویری معنا که در آن با برتراند راسل همرای بود، تلاش نمود تا کرانه های گزاره های معنادار و مرز میان گفتنی ها و ناگفتنی ها را هویدا سازد. وی با طرح نظریه فوق، بیان داشت که گزاره های متضمن مقولاتی همچون امر برتر/خدا، دین و البته سایر امور هنجاری، اگر چه می توان صورت منطقی را در آنها رعایت نمود، لیکن نقش شناختی ندارند. این گزاره ها با فراروی از مرزهای زبان، معنایی محصل را افاده ننموده و چونان گزاره های مهمل و بدساخت تلقی می شوند. اما این پایان راه نبود؛ او در ادامه از ساحت سکوت به سوی ساحت رازآمیز قدم پیش می نهد و مقولات امر برتر/خدا و دین را رازآمیز می خواند. در این مقاله با تکیه بر آثار اولیه و آثار دوره انتقالی ویتگنشتاین، به بررسی و تحلیل نظر او در باب امر برتر/خدا و دین و نظر مفسران او در این زمینه خواهیم پرداخت.
In the first period of his intellectual development and by proposing the picture theory of meaning in which he agree Bertrand Russell, Wittgenstein tried to define boundaries of meaningfull propositions and the boundary between what is sayable and what is not. By proposing this theory he says that the propositions which include categories like the transcendent fact/God, religion and of course the other normative things, though the logical form can be regarded in them, but they do not have cognitive function. By passing through the boundaries of language, these propositions do not include any meaning and they are regarded as nonsensical and deformed propositions. But this was not the end of his way. After that he took step from the realm of silence toward the realm of mystic and called the transcendent fact/God and religion mystical facts. relying on Wittgenstein’s early works and the works of the period of transition this article will assesse and analize his view on
Keywords: picture theory of meaning, transcendent fact, God, religion, sayable thing, showable thing, mystical realm, silence -
خاموشی زبان و ضمیر در سلوک عرفانی جایگاهی بنیادی دارد و سر تاکید فراوان عارفان بر لب فرو بستن و نفی خواطر، در تاثیر عمیق این دو در پیمودن موفقیت آمیز مسیر سلوک عرفانی نهفته است.
در این نوشتار، کوشش ما معطوف به یافتن پاسخی برای این پرسش بنیادی است که «چرا عارفان به رغم تاکید بر ضرورت خاموشی، غالبا پرسخن بوده اند؟» البته ناگفته پیداست که همه عارفان مشمول چنین حکمی نیستند اما چهره های شاخص عرفان اسلامی غالبا پرسخن بوده اند و اقوال شفاهی یا آثار مکتوب منظوم و منثور فراوانی از خود بر جای نهاده اند. کثرت آثار چهره های برجسته عرفان اسلامی از قبیل خواجه عبدالله انصاری، سنایی، عطار، مولوی، ابن عربی و جامی نیازی به اثبات ندارد.
در این مقاله می کوشیم که دواعی و انگیزه های سخن گفتن عارف را کشف کنیم و علل و عوامل انبوهی کلام شفاهی و مکتوب آنان را نشان دهیم.
شایان ذکر است که مقصود ما از «عارف» ، مصداق اتم این واژه است؛ یعنی کسی که سفر إلی الله را به پایان رسانده است و پس از فنای فی الله ، واجد مقام بقای ب الله شده است. یادآوری این قید از آن رو اهمیت دارد که در طول سلوک إلی الله ، از خاموشی زبان و نفی خواطر گریزی نیست و در حالت فنا نیز خاموشی زبان و ضمیر از لوازم ذاتی فنا به شمار می رود؛ بنابراین عارفی که واجد مقام بقای ب الله است، عرصه ظهور و بروز اسماء و صفات الهی است و می تواند «ناطق» و «قائل» نیز باشد.کلید واژگان: خاموشی(صمت), گفتار(نطق), عرفان, تصوف, غرش کلامSophia Perennis, Volume:12 Issue: 2, 2016, PP 149 -170Silence has a prominent position in mystical journey. The reason of being silent and denial of inner thoughts is due to superficial influence of these two on the successful mystical journey.
In this paper, we attempt to answer this question: Why mystics are so talkative in spite of their recommendation to silence? Of course all of the mystics are not so talkative but eminent figures in Islamic mysticism are often so and they have left lots of verbal and written works. The abundance of eminent Islamic mystics works is undeniable.
In this paper we attempt to discover the motivation of mystics talkativeness and show the reason of the abundance of their works.
It should be noted by mystic we mean a perfect instance of this word, i.e. a person who has ended the journey towards Allah, and after annihilation in Allah has reached the position of persistence in Allah. Reminding this point is important in that in the journey towards Allah, there is no escape from silence and denial of inner thoughts, and silence is an inherent consequence of annihilation circumstances. Therefore a mystic who has the position of annihilation in Allah, is the manifestation arena of the divine names and attributes and can be orator and speaker.Keywords: Silence, Speech, Mysticism, Sufism, Thundering speech -
کلام تفضیلی حکایت از عالی ترین مرتبه معرفت انسان نسبت به خداوند دارد. معرفتی ورای معرفت عقلی. آن جا که سکوت گویاترین کلام در توصیف آن است. در مسیحیت دیونیسیوس مجعول و درعالم اسلام ابن عربی از جمله اندیشمندان بزرگی هستند که از ظلمت الهی و سکوت در برابر آن سخن گفته اند. در این مقاله سعی شده با بررسی نطریات این دو متفکر بزرگ در ارتباط با کلام تفضیلی، مقایسه ای میان آراء آن ها صورت گیرد. با خواندن این مقاله متوجه خواهیم شد اگرچه این دو اندیشمند متعلق به دو سنت دینی متفاوت هستند و آبشخور اصلی تفکرات آن ها به کتاب مقدس دینیشان باز می گردد، قرابت قابل توجهی میان آراء آن ها در این مورد وجود دارد. موضوع مشترک در اندیشه این دو فیلسوف، این دیدگاه است که خداوند در ظلمت وجودی خود بوده و هست و انسان برای وصال با او باید مراتبی را طی کند تا به این ظلمت راه یابد. بحث از ظلمت الهی نه تنها وجودشناختی، بلکه معرفت شناختی نیز هست. شناخت در این مرتبه متعلق عقل نیست و به همین جهت به زبان در نمی آید. سکوت آن چیزی است که حکایت از وصال به این نوع معرفت دارد.
کلید واژگان: ابن عربی, دیونیسیوس مجعول, کلام تفضیلی, ظلمت, سکوتSuperlative theology presents the great knowledge of man about God: a knowledge above Perception knowledge. Where silence is the most eloquent language to describe Him. In Christianity, Pseudo- Dionysius, and in the Islamic world, Ibn-Arabi, are among the great thinkers that speak of Divine darkness and silence. In this paper the ideas of these two great thinkers are compared and their ideas about superlative theology surveyed. Although these two thinkers belong to different religious traditions and of source returns to their holy books, there is considerable relationship between their ideas. The common Point of thought of these thinkers about Superlative Theology is speaking of God who is far from Wisdom and Perception and we only can talk about Him by silence. God was and is in His Darkness and human kind must go beyond steps to union with Him and entrance to His darkness. The darkness of God is not only ontological, but also epistemological. Knowledge at this step is not intellectual knowledge and so we cannot speak of it. Silence represents union with this knowledge.Keywords: Ibn, Arabi, Pseudo, Dionysius, superlative theology, divine darkness, silence -
این مقاله قصد دارد تا نمود اگزیستانسیالیسم را در اشعار خلیل حاوی مورد بررسی قرار دهد. سروده های خلیل حاوی به روشنی، بازگو کننده حال پریشان او و ترسیم گر ژرفای نومیدی در نگاهش نسبت به سرانجام انسان آواره در هستی است؛ سروده هایی که به زیباترین شکل ممکن، تصویرگر رنج جانکاه اگزیستیالیستی است که خویش را در حل معمای هستی ناتوان یافته و در این تیره خاکدانی که زمینش می نامند، جز آوای بلند مرگ، چیز دیگری نمی شنود و زمزمه های حوای ذهنش نیز برآن است تا او را به خوابی ابدی فرو برد. مهم ترین مولفه-هایی که در این جستار به عنوان مدار اصلی بازکاوی اندیشه های اگزیستانسیالیستی در شعر خلیل حاوی مورد توجه قرار گرفته اند، عبارت اند از: مرگ اندیشی و هراس از مرگ در ذهن خلیل حاوی، رابطه میان مرگ و گناه، رابطه میان پریشانی و نگرانی با احساس گناهکاری، توجه به زمان به عنوان محور اصلی بودن هستنده در جهان و سرانجام، نمود احساس بی قراری و نا امنی در جهان کنونی.
کلید واژگان: اگزیستانسیالیسم, مرگ, زمان, سکوت, خلیل حاویKhalil Havi who plays the symphony of Arab suffering and narrates the story of their permanent degeneration and exile, was born in 1919 in Shewir in Lebanon. In this article the authors analyze the appearance of existentialism in some of his poems which reflect beautifully the pain of an existentialist who is unable to solve the puzzle of existence in this muddy soil called earth where nothing is heard except the loud melody of death and his humming images try to lull him into an eternal sleep.This research considers the main axes of existential thoughts what does Havi refe as follows: thinking about death and death phobia in Khalil Havi’s mind, the relation between death and sin, the relation between distress and worry, some and sinful acts, considering time as the main axis of the existence in the world and finally the agitation and insecurity sense in the formative world.Keywords: existentialism, death, time, silence, Havi -
پژوهش پیش رو درصدد پاسخ به این مسئله است که بین سکوت اخلاقی و عرفانی چه تفاوت هایی وجود دارد و ابعاد و اقسام سکوت عارفانه کدام است. همچنین کوشیده ایم پس از واژه پژوهی «سکوت» در گستره اخلاق و عرفان، علل و کارکردهای سکوت اخلاقی را برشماریم و در ادامه، ضمن تقسیم روشمند اقسام سکوت در ساحت حالات و مقامات مختلف عارف، به مقتضیات هریک از آنها پرداخته، نمونه هایی در مثنوی بیابیم.
کلید واژگان: سکوت, سکوت اخلاقی, مثنوی, سکوت عرفانیHow does ethical silence differ from mystical silence, and what can be counted as kinds and aspects for the mystical one? The paper has intended to answer this question. Having offered the terminology of silence in the fields of mysticism and ethics, it has been sought to introduce the functions of ethical silence, to divide the mystical silence methodically with regard to mystics` different states and positions and to give an example for each.Keywords: silence, ethical silence, Mathnavi, mystical silence
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.