جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "the principle of causality" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «the principle of causality» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
مسئله اساسی این پژوهش تحلیل و نقد دیدگاه موریس شلیک درباب «نسبت اراده آزاد و تعین گروی» و هدف از آن نشان دادن ناکارآمدی راهکار وی درباب مسئله مذکور به روش توصیفی تحلیلی است. ازنظر شلیک، پیدایش مسئله نسبت اراده آزاد و تعین گروی از سنخ شبه مسئله های فلسفی و ناشی از خلط مفاهیم است. با رجوع به کاربرد واژگان در عرف مشترک و تفکیک مفاهیم «قانون هنجاری» از «قانون توصیفی»، «علیت» (تعین گروی) از «اجبار» و «عدم علیت» (ناتعین گروی) از «آزادی» این شبه مسئله خودبه خود رفع می شود. ازنظر شلیک، «اجبار» از سنخ مفاهیم هنجاری است؛ درحالی که تعین گروی و اصل ضرورت علی از سنخ مفاهیم توصیفی است؛ ازاین رو، هیچ نسبتی میان «اجبار» و «تعین گروی» برقرار نیست. این پژوهش با ارائه سه مثال ابتکاری نشان می دهد: الف) اجبار و آزادی در عرف مشترک دست کم دو معنا دارد و شلیک دچار مغالطه تحویلی نگری شده است؛ ب) اصالت در طرح مسئله اراده آزاد، با معنای دوم این واژگان است؛ ج) تعریف شلیک از آزادی مانع اغیار نیست و شامل حیوانات نیز می شود. با این سه نقد آشکار می شود دیدگاه سازگارگروانه شلیک دفاع پذیر نیست.
کلید واژگان: اراده آزاد, اجبار, ضرورت, تعین گروی, اصل علیت, موریتس شلیکMetaphysic, Volume:16 Issue: 1, 2024, PP 123 -137The primary focus of this research centers on the analysis and critique of Moritz Shclick's perspective concerning the "relationship between free will and determinism." Its objective is to demonstrate the inadequacy of his proposed solution in a descriptive-analytical manner. According to Shclick, the purported dilemma surrounding free will and determinism is a pseudo-philosophical quandary stemming from a conflation of key concepts. He contends that disentangling these concepts through differentiation of terms in common sense, such as "normative law" from "descriptive law," "causality" (representing determinism) from "compulsion," and "non-causality" (indeterminism) from "freedom," will naturally dissipate this pseudo-problem. Shclick posits that "compulsion" falls within the realm of normative concepts, while determinism and the principle of causal necessity reside in the domain of descriptive concepts, thereby rendering any connection between "compulsion" and "determinism" non-existent. In this study, I illustrate through three innovative examples that: a) "compulsion" and "freedom" possess at least two distinct meanings in common sense, and Shclick's claim succumbs to the fallacy of reductionism. b) The crux of the issue surrounding free will revolves around the secondary meaning of these terms. c) Shclick's definition of freedom encompasses not only humans but also extends to animals, thereby not impeding others. These three critiques collectively demonstrate the untenability of Shclick's compatibilist perspective.
Keywords: Free Will, Compulsion, Necessity, Determinism, The Principle Of Causality, Moritz Schlick -
نگاه تاریخی و تبارشناسی مسایل فلسفی در شناخت بهینه و درک مقاصد و مضامین آنها تاثیر شایان دارد. از مسایل کلیدی در الهیات ربط کثرت به وحدت و چگونگی بسط فیض الهی است. مقاله ای با عنوان «نگاهی انتقادی به رویکرد فیض محور در فلسفه اسلامی و پیامدهای آن در تعلیم و تربیت» درصدد است با یادآوری معارضه غزالی با اصل علیت و سست نمائی اصل تشکیک و انگاره فیض، به نفی کلیت فلسفه اسلامی در مبانی زیربنائی تعلیم و تربیت بپردازد و سپس با استنتاجی جهت دار از نظریات رقیب در فلسفه تعلیم و تربیت، طی چند جمله پیروزمندانه به آستانه نظریه پردازی بدیع نایل آید. سطحی نگری، ادعاهای غیرواقعی و داوری غیرفنی از روند طی شده توسط این مقاله نمایان است. این روند ناهنجار از عنوان مقاله گرفته تا استحصال شتابزده از محتوای همه مکاتب متنوع فلسفه اسلامی پدیدار است. گستره ادعاهای مقاله، مشتمل است بر داوری نامبتنی بر واقعیت تاریخی آراء هستی شناسانه، معرفت شناسانه، انسان شناسانه، معرفت نفس و سایر زمینه های مرتبط در امر تعلیم و تربیت. قریب به اتفاق ادعاها و اظهارات این مقاله بدون سند و متکی بر برداشت های یکسونگرانه است. اندک ارجاعات موجود در آن، ارجاع به منابع ناکافی و نامعتبر است. اتکا به برداشت نامستند مستشرقان و معارضان با فلسفه اسلامی، مستند وثیق مقاله برای ارائه ادعاها در بخش داوری است. تا با ایرادهای حق به جانب، استوار نمودن تعلیم و تربیت را بر آن نظام، نااستوار و ناهنجار قلمداد کند. اظهارات وارون آن مقاله در حوزه تاریخ فلسفه اسلامی، مورد کاوش این نگاشته است.کلید واژگان: نظام فیض, اصل علیت, تشکیک وجود, شبهه شناسیThe article "A critical look at the grace-oriented approach in Islamic philosophy and its consequences in education and training" (Bagheri, 2010) aims to promote an attitude that includes the genealogy of Islamic philosophy in philosophy by degrading all the schools of Islamic philosophy under the title "grace-oriented approach". Greek has searched and with the help of this accusation, Ghazali's slander blade is considered to be successful and effective in confronting Islamic wisdom. This article, without the least scientific and technical support and with only a little criticism of the two theories of "sequentialism" and "parallelism" in education, claims to invent and innovate a theory called "asynchronous parallelism" and only explains its theory with an analogy. It has been proven and has the ability to be implemented on a macro level. In addition, regarding his claim, he did not analyze the theoretical or empirical foundations of ontology and anthropology, and did not express the essential difference between it and the competing theories, and abandoned it with all ambiguity. This review is an article that has challenged the ancient and deep foundation of Islamic wisdom in order to express innovation. As it is evident from the title of the article "A critical look at the grace-oriented approach in Islamic philosophy", the entire Islamic philosophy, not a specific philosopher or a specific approach, is in the crosshairs of the article. This range is due to the expansion of the theory of "existence creation" in philosophical ontology. Although the article claims that the sharp edge of the criticism is directed at Sadr al-Mutalahin, but he deviates from this direction in some places of the text and directs his objections to the whole of Islamic philosophy and with unsupported claims and statements about the history of philosophical issues, in an attempt to establish the context and plan his purpose.Keywords: Nizam Faiz, the principle of causality, Being systematic ambiguity, skepticism
-
دیوید بلور از سردمداران اصلی مکتب ادینبورا با طرح ریزی اصول چهارگانه ای به تنقیح نظریه ی برنامه ی قوی پرداخت. این اصول چهارگانه شامل اصل علیت، اصل تقارن، اصل بی طرفی و اصل بازتابی است. بنا بر اصل علیت، جامعه شناسی می بایست روندی علی طی کند زیرا تنها در این صورت، منجر به ایجاد باور و یا موقعیتی از معرفت میشود و هم چنین انواع علل جدای از امور اجتماعی در ایجاد باورها وجود خواهند داشت. بنابر اصل تقارن و بی طرفی جامعه شناسی نسبت به دوگانگی ها بی طرف بوده و می بایست انواع یکسانی از علل را مورد تبیین قرار دهد. و نکته ی قابل توجه در اصل بازتابی این است که الگوهای تبیین جامعه شناسی معرفت باید برای خود جامعه شناسی قابل اجرا باشد. دو اصل مهم در برنامه ی قوی، اصل تقارن و بعد اصل علیت است که بستر بحث و بررسی را در میان مدافعان و منتقدان برنامه ی قوی گسترده است.
کلید واژگان: نظریه ی برنامه ی قوی, اصل علیت, اصل تقارن, اصل بی طرفی, اصل بازتابیPhilosophy of Science, Volume:12 Issue: 1, 2022, PP 277 -303David Bloor, one of the leading leaders of the Edinburgh School, refuted the theory of Strong Program by proposing four principles. These four principles include the principle of causality, the principle of symmetry, the principle of impartiality and the principle of reflexivity. According to the principle of causality, sociology must go through a causal process because only then will it lead to the creation of a belief or a situation of knowledge, and there will also be a variety of causes apart from social affairs in the creation of beliefs. According to the principle of symmetry and impartiality, sociology is neutral towards dualities and must explain the same types of causes. And the remarkable point in the reflexivity principle is that the patterns of explanation of the sociology of knowledge must be applicable to the sociology itself. The two most important principles in a strong program are the principle of symmetry and then the principle of causality, which is widely discussed among the proponents and critics of a strong program.
Keywords: Strong Program theory, The principle of causality, The principle of symmetry, The principle of impartiality, The principle of reflexivity -
هرچند تبیین علی یکی از مهم ترین اهداف علوم طبیعی به شمار می آید، اما این تبیین در علوم انسانی با تردیدها و ابهام هایی روبه رو است. این ابهام ها علاوه بر آنکه سرآغاز پیدایش مکاتبی متعارض درباره ماهیت پدیده های انسانی گشته و روش های علوم انسانی توصیفی را تحت تاثیر قرار داده است، منجر به اختلاف نظرهایی اساسی درباره اهداف علوم انسانی شده است؛ همان طور که چیستی و چگونگی علوم دستوری را به شدت دست خوش ابهام کرده است. ازاین رو باید بحث از اصل علیت و ارتباط آن با علوم انسانی را یکی از ریشه ای ترین نقاط اختلاف برانگیز در فلسفه علوم انسانی دانست. در این مقاله، ابتدا برخی از تفسیرها از این اصل و نیز جریان آن در پدیده های انسانی با روش انتقادی بررسی شده و به مغالطات و شبهاتی که دامن گیر برخی صاحب نظران شده است پاسخ داده می شود. سپس با روش تحلیل عقلی، جریان اصل علیت در پدیده های انسانی تشریح شده و انواع علت ها و روابط میان آنها تبیین شده است.کلید واژگان: اصل علیت, علوم انسانی توصیفی, علوم انسانی دستوری, تبیین, علوم انسانی اسلامیAlthough the explanation of causality is one of the main aims of natural sciences, it fell under suspicions and ambiguities in humanities. Such ambiguities, not only led to the creation of contradictory schools about the nature of human phenomena, but also influenced the descriptive methods of humanities, and brought about major controversies about the aims of humanities. It seriously made the nature and quality of prescriptive sciences suffer from ambiguity, too. It is, thus, necessary to consider the principle of causality and its tie with humanities as one of the most rooted controversies in the philosophy of humanities. In his article, the author has first studied some interpretations of causality in the course of human phenomena critically and then answered fallacies and doubts surrounded some scholars. He then goes to elucidate the principle of causality in the course of human phenomena through rational analysis and explain kinds of causality and their ties.Keywords: the principle of causality, descriptive humanities, prescriptive humanities, explanation, Islamic humanities
-
اصل علیت یکی از مهمترین مفاهیم فلسفی می باشد که به عنوان اصل بدیهی همه ی ابعاد زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده است. اما به رغم اینکه ایل اصل پایه و مبنای هر پژوهش علمی بوده، در طول تاریخ مورد هجوم شبهات فراوانی از سوی برخی از فلاسفه و فیزیکدانان قرار گرفته است. یکی از شبهات را می توان در اصل مکمیت بور که مبتنی بر اصل عدم قطعیت هایزنبرگ است، یافت؛ که به دلیل داشتن مدلول فیزیکی، از پذیرفته شدن ترین نظریه های فیزیک کوانتوم می باشد.
اما چنانچه تجربه نشان داده است، بسیاری از نظریه ها و تئوری های علمی غیرقطعی بوده و پیوسته در حال تغییر و تبدیل می باشند که در این میان این دو نظریه اصل عدم قطعیت و اصل مکملیت نیز از این جریان مستثنی نبوده اند، زیرا پس از گذشت هشتاد سال، یک دانشمند جوان ایرانی به نام پروفسور شهریار صدیق افشار با ارائه ی نظریه ای درباره ماهیت دوگانه ی نور، توانست سلطه ی هشتاد ساله ی این دو نظریه را در هم شکند.
این آزمایش، مبتنی بر آزمایشی مشهور درباره ی پدیده ی تداخل است که موسوم به «دو شکاف» میباشد. وی در این آزمایش به وضوح نشان میدهد که هیچ تناقضی در نمود هم زمان دو ماهیت موجی و ذره ای نور وجود ندارد؛ موضوعی که تا سال 2004، امر مسلم و پذیرفته شده ی مکانیک کوانتوم بوده است و نتایج فلسفی خطرناکی چون نفی علیت را درپی داشته است. طرح این نظریه نه تنها به عنوان یکی از مباحث بنیادی و جریان ساز فیزیک جدید جائز اهمیت است؛ بلکه پاسخی دندان شکن به نتایج و برداشتهای معرفت شناختی حاصل از نظریه های «اصل مکملیت» و «عدم قطعیت» نیز می باشد؛ لذا ما را بر آن داشته است که در مقاله ی حاضر در حد توان به بررسی و تحلیل آن بپردازیم.کلید واژگان: فیزیک کوانتوم, دوگانگی موج- ذره, آزمایش دو شکاف, اصل مکملیت, اصل عدم قطعیت, آزمایش افشار, قانون علیتThe principle of complementarity which is based on Heisenberg's principle of uncertainty is one the most controversial theories of quantum physics. The implication of this principle is that there is no absolute truth in the world of science and in turn non-causal picture of nuclear phenomena and non-determination. We are here, encountered with an inherent limitation in principle, not just in practice. The wave-particle duality has been at the heart of quantum mechanics. Einstein believed that one could confirm both wave-like and particle-like behaviors in the same interferometry experiment. Although Einstein ultimately failed to achieve this goal, professor Afshar managed to show a discrepancy in the predictions of Bohr's principle of complementarity and its consequences. In this paper we report on the ontological consequences of Afshar experiment.Keywords: the principle of complementarity, the principle uncertainty, the principle of causality, Afshar’s experiment, Quantum mechanics, wave-particle duality-which-way experiments -
به گواه تاریخ، انسان ها همیشه به گونه ای «خداجو»و «خداگرا» بوده اند. برخی معتقدند این در سرشت انسان ها قرار دارد و هر انسانی با این تمایل الهی زاده می شود. از این ویژگی همه زمانی و همه مکانی انسان ها به فطرت الهی تعبیر می شود. بسیاری از دانشمندان کوشیده اند با استفاده از این ویژگی مشترک در انسان ها به اثبات خداوند بپردازند. در اندیشه اسلامی از این تلاش به برهان فطرت یاد شده و در تفکر فلسفی و کلامی غرب به نام برهان اجماع عام شناخته می شود. اگر چه این دو برهان تفاوت هایی در شکل تقریر و رویکرد دارند ولی ویژگی مشترک آنها استفاده از گرایش الهی همگانی انسان ها برای اثبات وجود خداوند است. تامل در شکل کلی تقریرها نشان می دهد که تقریرهای برهان فطرت و برهان اجماع عام نمی توانند به تنهایی و بدون اتکا به اصل علیت یا فقر وجودی، وجود خداوند را اثبات کنند. در این مقاله ضمن بررسی تطبیقی این دو برهان، نقد های وارد شده به هر کدام را بررسی نموده و به وجوه اشتراک و افتراق آن دو پرداخته ایم.
کلید واژگان: برهان فطرت, برهان اجماع عام, اصل علیت, فقر وجودی, عشق, فطرت -
یکی از فروع مهم اصل علیت قاعده سنخیت علت و معلول است توجه فیلسوفان در مباحث مربوط به علیت بیشتر متوجه خود اصل علیت و ضرورت علی-معلولی بوده و کمتر به قاعده مذکور پرداخته شده است. ملاصدرا در این باره بیش از فیلسوفان پیشین خود به بررسی و کندوکاو پرداخته و مطالبی نو را مطابق مبانی نظام فلسفی اش عرضه کرده است. این مقاله تاریخی و تحلیلی به چیستی، تبیین و گستره قاعده سنخیت علت و معلول در فلسفه اسلامی و به ویژه حکمت متعالیه و دیدگاه های ملاصدرا پرداخته و در فرجام به این نتیجه رسیده است که سنخیت علت و معلول دو معنی حداقلی و حداکثری دارد. معنای حداقلی بر مبنای نظام های فلسفی قبل از حکمت متعالیه تبیین می شود اما معنای حداکثری با توجه به مبانی خاص حکمت متعالیه چون اصالت وجود و تشکیک وجود تبیین می گردد. با این تفکیک آشکار می شود بسیاری از مخالفت ها با قاعده سنخیت علت و معلول در حقیقت متوجه معنای حداکثری سنخیت است و معنای حداقلی پذیرفته بیشتر فیلسوفان است.
کلید واژگان: اصل علیت, سنخیت علت و معلول, اصالت وجود, تشکیک وجود, وجود رابط و مستقلAn important branch of the principle of causality is the rule of the cognation of cause and effect. Discussing the issues of causality, philosophers have paid more attention to the principle of causality itself and causal and caused necessity and have paid less attention to this rule. Mulla Sadra has explored this issue more than his previous philosophers and has given new subjects on the base of his philosophical system. This historical and analytical paper has dealt with the nature, explanation and scope of the rule cognation of cause and effect in Islamic philosophy, especially in philosophy of Mulla Sadra and at the end, it has concluded that that the cognation of the cause and effect has two maximum and minimum meanings. The minimum meaning is explained on the base of the philosophical system of before transcendent philosophy but the maximum meaning is explained in regard to the special foundations of transcendent philosophy such as the principality of the existence and its gradation. This separation makes appear that many of the objections to the rule of cognation of the cause and effect in fact refer to the maximum meaning and the minimum meaning is accepted by most philosophers.
Keywords: The principle of causality, Cognation of the cause, effect, Principality of the existence, Gradation of existence, Copulative, predicative existence
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.