جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "حجیت" در نشریات گروه "ادیان و عرفان"
تکرار جستجوی کلیدواژه «حجیت» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
باورهای دینی باید مستند به معرفتی باشند که از حیث منطقی با روشی معتبر بهدست آمده و از حیث درجه معرفت نیز به حد یقین برسند. اعتبار منطقی و حجیت معرفت حاصل از برهان انباشتی که بهکارگیری آن در مباحث عقیدتی در این دوران در حال گسترش است، تاکنون با دقت بررسی نشده و کسانی که از این برهان بهره میبرند، اعتبار و حجیت آن را پیشفرض گرفتهاند. همچنین تاکنون ضابطهای برای تقریر یک برهان انباشتی معتبر و منتج ارایه نشده است. ما در این پژوهش به روشی تحلیلی و بر مبنای منطق سنتی، نخست تقریری از این برهان بهصورت یک قیاس منتج منطقی ارایه خواهیم داد و با تعیین شروطی سهگانه، مقدمات آن قیاس را اثبات کرده و نشان میدهیم که این برهان میتواند حداقل معرفت لازم برای افاده حجیت در باورهای دینی - یعنی اطمینان و یقین روانشناختی- را نتیجه دهد.
کلید واژگان: اعتبار منطقی, اطمینان, برهان انباشتی, حجیت, باورهای دینی, یقینReligious beliefs must be based on knowledge that is logically obtained in a valid way and that also attains certainty in terms of the degree of knowledge. The logical validity and authenticity of the knowledge derived from the accumulative argument, which is being increasingly used in ideological discussions in this period, has not been carefully studied so far, and those who use this argument have assumed its validity and authority. Also, so far, no criteria have been proposed for the expression of a valid and conclusive cumulative argument. Using the analytical method and based on traditional logic, in this research we will first present a description of this argument as a logical conclusive syllogism, and then by determining three conditions, we will prove the premise of syllogism and will show that this argument can result in the minimum knowledge necessary for the benefit of authenticity in religious beliefs i.e. psychological certainty.
Keywords: logical validity, certainty, accumulative argument, authenticity, religious beliefs -
سیره عقلاء کاربرد گسترده ای در فقه، قواعدفقه و اصول فقه داشته و نقش آن در استنباط احکام امری بدیهی است. اگر بنای عقلاء حجیت نداشته باشد، روابط انسانها و نظم زندگی آنها مختل میشود. حال بحث در این است که فقیه محترم نویسنده این جمله، چگونه این سیره عقلاء را (آنهم از آغاز تمدن بشری)کشف کرده است. امروزه محققان برای کشف نظرات و شیوه عمل گروه های خاصی از انسان ها، پس از تعیین جامعه و نمونه آماری، از روش های نوین نظرسنجی مانند مشاهده علمی، مصاحبه و پرسشنامه (و تحلیل های آماری) استفاده می کنند. با توجه به وحدت ملاک، برای کشف نظر، روش و سیره عقلاء نیز باید چنین شود. در این پژوهش به کیفیت کشف سیره عقلاء از سوی علمای معظم قدیم و معاصر پرداخته شده و بدین منظور کتب علمای قدیم از حیث چگونگی کشف سیره عقلاء بررسی شده و از برخی از علمای معاصر سوالاتی در این باره پرسیده شده و نتیجه آن در تحقیق ارایه شده است که علمای بزرگوار در کشف سیره عقلاء از روش های نوین تحقیق مانند نظرسنجی، پرسشنامه و مصاحبه استفاده نکردند و اصولا با جامعه آماری، نمونه آماری و نظرسنجی از آحاد جامعه خردمندان، سروکار نداشته اند.
کلید واژگان: سیره عقلاء, حجیت, روش تحقیق, روش شناختیThe wise people has a wide usage in jurisprudence, the principles of jurisprudence (osoul),. If the structure of the wise people does not have the authority, the relations of humans and the order of their lives are disrupted and the differences expand.. Here is the discussion how the jurisprudents discover the Wise people. Nowadays, the authors discover the new research of the Wise people by using surveys such as scientific observation, questionnaire, and interview. This research has been addressed the quality of the discovery of Wise people by the great and modern social researchers. In the books of the primary jurisprudents have investigated how the rational method was discovered, as well as about this questions have been asked from contemporary jurisprudents, and the result is presented in the research. The great jurisprudents did not use modern methods of research such as surveys, questionnaire, interview, and did not deal with the statistical society, statistical sample and surveys from the wise men's community.
Keywords: wise people's method, Authenticity, (osoul) -
فقهای امامیه (به ویژه فقهای متاخر) در انتهای باب مفاهیم، بحثی تحت عنوان دلالات سیاقیه یا دلالات ثلاثه مطرح می نمایند که تاکنون آن چنان که بایسته است، بدان توجه نشده است و حال آنکه این دلالات در موضوعات بسیاری راهگشا خواهد بود و به واقع بسیاری از مشکلات و معضلات حقوقی روز با این دلالات حل می گردد. این بحث در میان سایر مذاهب اسلامی نیز سابقه داشته است، اما هریک از مذاهب آن را در بابی متفاوت مطرح می نمایند. در پژوهش پیش رو که به روش توصیفی تحلیلی است، پس از ذکر تعاریف، ویژگیها و اقسام این دلالات، درباره حجیت هریک سخن به میان آمده و در پایان نیز شیوه عملکرد و کاربرد هریک در موارد و پرونده های حقوقی روز تبیین می گردد. برخی از معاهدات بین المللی بررسی و مواردی از کاربرد این دلالات در آنها نیز کشف شده است.کلید واژگان: دلالت, سیاق, اقتضاء, تنبیه, اشاره, حجیتImamiyah Jurisprudents (especially the later) propound a subject called Contextual Denotations (Dilalat Al-Siayaqiyyah) which has not been considered enough. This kind of connotation is useful in so many subjects and could solve many legal problems. This issue has history in other Islamic denominations, but each one of them discuss it in a different chapter. In this article which is based on Analytical descriptive method, we have mentioned definitions, traits and types of these denotations (dilalat), then we have discussed about the credibility of them. Finally, we have discussed about their function in legal cases. Some of international treaties have been studied as well.Keywords: Denotation, context, Iqtidha’, Tanbih, Referring (Isharah), credibility
-
یکی از مباحث مهم در عرصه ادله استنباط احکام در بین اندیشمندان اسلامی، حجیت سنت پیامبر و پذیرفتن یا نپذیرفتن اخبار آحاد است که در گذر زمان موافقان و مخالفان آنها دلایلی مطرح کرده اند. شافعی یکی از طرفداران حجیت سنت و اخبار آحاد در میان دانشمندان هم عصر خویش است که با اقامه استدلال هایی در تالیفاتش از جایگاه سنت دفاع کرده است. او با دلایلی از متون دینی و ادله عقلی، حجیت سنت را به صورت عام و حجیت خبر واحد را به صورت خاص بیان می کند و می گوید علاوه بر دلالت نصوص قرآنی بر حجیت سنت و بیان مجمل قرآن و تخصیص عموم آیات آن، در سنت احکامی سوای آنچه در قرآن آمده، وجود دارد که سنت زاید گفته می شود. این دیدگاه شافعی با دیدگاه برخی از اندیشمندان، از جمله شاطبی، به ظاهر همسویی ندارد. این مقاله استدلال مخالفان حجیت سنت و خبر آحاد در عصر شافعی و روزگار کنونی را می کاود. سپس دیدگاه شافعی را با توجه به ادله وی و با استناد به مفاد آیات و احادیث صحیح، درباره حجیت سنت بیان می کند و با استناد به متون دینی و تاریخی و با توجه به عملکرد صحابه، حجیت خبر واحد را با شروطی که وی می گوید بررسی می کند.کلید واژگان: سنت, حجیت, خبر واحد, شافعی, سنت زائدOf the significant issues in the field of resons for inferencing the rules among Muslim scholars is the authenticity of Holy Prophet's Sunna and accepting or rejecting the Akhbar Aahaad (Hadiths transmited by just one person) abouth which the adherents and opponents have posed reasons during history. Shafi'i is one of the adherents of authenticity of Sunna and Akhbar Aahaad among the scholars of his age who, suggesting arguments in his writings, has defended the stance of Sunna. Mentioning arguments from religious texts and rational reasons, he states the authenticity of Sunna in general and that of Khabar Wahid in particular and says inaddition to indication of Quranic verses to authenticity of Sunna and succinct expression of Quran, there are rules in Sunnah, besides what is mentioned in Quran, whaich are called Sunnah Za'id (extra Sunna). Apparently, this attitude of Shafi'i is not in tandem with that of some other scholars including Shatebi. This article tends to delve into the arguments of the oponents of the authenticity of Sunna and Khabar Wahid during Shafi'i era and present time and then states Shafi'i's attitude considering his arguments and poiting to the Quranic verses and authentic Hadiths regarding the authenticity of Sunna and poiting to religious and historical texts and considering the behavior of Prophet's companions, investigates the authenticity of Khabar Wahid based on Shafi'i's terms.Keywords: Sunna, Authenticity, Khabar Wahid, Shafi'i, Sunna Za'id
-
دلالت نقش بسیار مهمی در درک مفاهیم قرآنی و روایی در استنباط احکام فقهی دارد و از آن در علوم مختلفی همچون منطق، تفسیر، کلام و اصول فقه سخن به میان آمده و به انواع مختلفی تقسیم شده است. بر همین اساس، اصولیان نیز مباحثی را درباره دلالت اشاره به عنوان یکی از انواع دلالت در بحث الفاظ مطرح کرده اند. پژوهش پیش رو در صدد است به این پرسش اساسی پاسخ دهد که: ماهیت و حجیت دلالت اشاره از دیدگاه علمای مذاهب خمسه چیست؟ به علاوه، تفاوت دیدگاه ها درباره ماهیت دلالت اشاره، چه تاثیری در کاربرد آن در فقه دارد؟ تقریبا همه اصولیان، دلالت اشاره را دارای مفهوم یکسانی می دانند، اما در تعاریف خود، رویکردهای مختلفی، همچون وصف معنا، وصف لفظ، کیفیت دلالت و وصف مدلول، اتخاذ کرده اند. علاوه بر این، در بیان ماهیت دلالت اشاره نیز اختلاف نظر اصولیان به سه نظریه مفهوم، منطوق و ماهیت مستقل محدود می شود. البته به نظر می رسد دلالت اشاره دارای ماهیت مستقل و وصف دلالت است.
کلید واژگان: دلالت, دلالت اشاره, حجیت, اصولیان, اهل سنت, امامیهIndication plays a significant role in understanding Quranic na dnarrative contents aiming at inferencing jurisprudential rules and it is discussed in various scinces as logic, interpretation, theology, and jurisprudential principles and is divided into various forms. According to this, Usuliyan have posed discussions regarding the indication of Isharah as one kind of indication in discussion about words. The present article tends to answer this fundamental question: what is the nature and authenticity of indication of symbolic allusion (Isharah) in the views of scholars in The five denominations? In addition, how do the differences in attitudes regarding the nature of indication of Isharah affect its function in jurisprudence? Although roughly all Usuliyan consider the same meaning for indication of Isharah, they adopt differing approaches in their definitions like defining the meaning, defining the word, the quality of indication and defining the indicated. Furthermore, in the discussion regarding the nature of indication of Isharah, the Usuliyan's differences of ideas in limitted to three theories: content, Mantuq (law), and independent nature. It seems, of course, that indication of Isharah embeds independent nature and defining indication.
Keywords: indication, indication of symbolic allusion (Isharah), Authenticity, Usuliyan, Sunnies, Imamieh -
مقصود از «سیره ی متشرعه»، سلوک عمومی متدینان عصر تشریع است که حیثیت تدین آنان، تنها علت حدوث چنین سیره ای است. میراث کهن فقهی، حاکی از موقعیت قوی این نهاد در مجال استنباط است. نوشتار حاضر، ضمن تحلیل اساسی ترین مبانی اصولی در حجیت بخشی به «سیره ی متشرعه»، کاربرد فقهی آن را در عمده ترین مصادیق، به چالش کشانده است. در نهایت، می توان بیان داشت که محدودیت های نهاده شده در طریق اعتباربخشی به این نهاد، عرصه را بر استدلال به آن بسی تنگ ساخته و به همین جهت، وقوع استناد تام فقهی به آن بسیار نادر است.
کلید واژگان: سیره متشرعه, عقلا, حجیت, معاصرت, کاربرد, فقهThe Faithful's practice is taken as the general manners of the religious people who live in the divine legislation era whose religiosity mode is the only reason for the occurrence of such a practice. The deep-rooted jurisprudential heritage manifests the strong position of this institution in the domain of inference. In addition to analyzing the most essential legist bases in confirmation of the Faithful's practice, the present study has challenged the main instances of its jurisprudential application. At the end, it can be asserted that the installed limitations in the authorization of this institution have severely limited its argumentation and so, absolute jurisprudential reliance on it is very scarce.
Keywords: The Faithful', s practice, The Wise, Authorization, Contemporaneity, Application, jurisprudence -
یکی از مهم ترین دغدغه های مسیحیان، همانند پیروان سایر ادیان بزرگ، این است که برای فهم مسائل ایمانی و شکل دادن به آموزه های اعتقادی، به چه منابعی باید رجوع کرد؟ بررسی آرا و آثار مسیحیان نشان می دهد آنان در تبیین و تثبیت آموزه ها و تعالیم خویش، از چهار منبع کمک گرفته اند: کتاب مقدس، سنت، عقل و تجربه. اما این منابع، نزد گروه های مختلف جایگاه یکسانی ندارند و میزان اعتبار و گستره حجیت هر منبع، دیگر متفاوت است. بررسی الاهیات مسیحی نشان می دهد رابطه و نسبت هر منبع با انکشاف الهی، شاخصی است که جایگاه آن منبع را در نظام الاهیاتی ترسیم می کند. برای مثال، آنچه موجب شده است عموم مسیحیان کتاب مقدس را اصلی ترین منبع الاهیات بدانند، اعتقاد آنان به رابطه خاص این کتاب با انکشاف الاهی است. اما در دوره مدرن و هنگامی که نقادی کتاب مقدس، صحت این کتاب را زیرسوال برد، برخی افراد، عقل و یا تجربه را اصلی ترین منبع الاهیات مسیحی دانستند. این مقاله تلاش دارد با ارائه گزارشی از جایگاه و نقش هر منبع در الاهیات مسیحی، مبنا و گستره حجیت هریک از این منابع را تبیین کند.کلید واژگان: الاهیات مسیحی, کتاب مقدس, سنت, عقل, مکاشفه, حجیتOne of the questions which have been the special of Christian as well as the followers of the other religions is what reference source should be used to understand the idea of faith and formulate theological teachings? An investigation into Christian's works shows that they use four sources to expound and establish their doctrines and teachings, the Bible, tradition, intellect and experience. But theses reference sources do not have the same status among the different groups, and the degree of the credibility and authority of each source is different. A study of Christian theology shows that the position of each in theological system is determined by the relationship of that source with divine illumination. For instance, Christian's belief that there is a special relationship between the Bible and divine illumination has led them to have this holy book as the main source of theology. But, in modern time the Bible is open to criticism and its authority is questioned and so some people consider intellect or experience as the main source of Christian theology. Presenting an account of the position and role of these sources in Christian theology, this paper seeks to explain the basis and scope the authority of these sources.Keywords: Christian theology, the Bible, tradition, intellect, experience, authority
-
یکی از قواعدی که در علم کلام از آن بحث می شود، قاعده لطف است. این قاعده در اصطلاح کلامی عبارت است از گونه ای رفتار و فعل که علی رغم فقدان اضطرار و الزام، مطیع را به طاعت نزدیک و از سرپیچی دور می کند. تشخیص مصادیق و لزوم وجوب آن بر خداوند را قاعده لطف می نامند. اهمیت این قاعده به حدی است که پس از قاعده حسن و قبح عقلی مهم ترین قاعده کلامی عدلیه محسوب می شود. یکی از مسائل غامض در این حوزه، معیار تشخیص مصادیق و انطباق آنها با قاعده لطف است که سبب اختلاف نظر محققان در این باب شده است. ملااحمد نراقی، به عنوان یکی از دانشمندان و متکلمان برجسته جهان تشیع، تشخیص قطعی این قاعده را به علت فقدان احاطه بشر ناممکن می داند، در حالی که جعفر سبحانی، از دانشمندان و متکلمان معاصر، تشخیص قطعی آن را به علت حجیت یقین انسان معتبر می شمارد. در این مقاله می کوشیم پس از بررسی و موشکافی دقیق قاعده لطف، به بررسی مقایسه ای مقدمات استدلال و نتایج دیدگاه این دو شخصیت کلامی در این زمینه بپردازیم.کلید واژگان: لطف, قاعده لطف, حجیت, ملااحمد نراقی, جعفر سبحانیOne of the rules that usually be argued in the Islamic theology is the rule of lotf (favor). This rule is a kind of behavior and action that gets the obedient close to obedience and simultaneously takes him far from the disobedience despite of emergency and obligation. The rule of lotf is defined as the eligibility and its necessity and importance for Allah. The importance of this rule is so valuable that after the rule of rational goodness and enormity it is known as the most important kalami rule of Adliyyah.
One of the complicated problems in this subject is the criterion of distinguishing confirmation and its conformity with the rule of Lotf. This subject caused disagreements among scholars. Molla Ahmad Naraghi is one of the most almighty scholars and theologians in Shia. He claimed it is impossible that we can distinguish certainly of this rule because of the loss of humane power. Whereas Jafar Sobhani the contemporary scholar and contemporary theologians declares that it is feasible to distinguish because of authority of humane certainty. In this paper, after an exact studying on the rule of Lotf, we study the introductions of argument and conclusions of these two theologians viewpoints.Keywords: Rule of Lotf, Arguing, Molla Ahmad Naraghi, Jafar Sobhani -
دانشمندان ادیان ابراهیمی، به دو موضوع «خطاناپذیری» و «حجیت» متون مقدس خویش توجه داشته اند. یکی از دلایل این توجه متن محور بودن اسلام، یهودیت و مسیحیت است. وقتی یک مسلمان، یهودی و مسیحی بداند که کتاب مقدسش خطا و اشتباهی ندارد، یا به گونه ای اطمینان یابد که خطاها و اشتباهات احتمالی کتابش، به اعتبار آن صدمه نمی زند، اندیشه ها و اعمالش را مستند به آن می کند و با آرامش زندگی دینی خویش را ادامه می دهد.
خطاناپذیری قرآن کریم نزد مسلمانان و هر اندیشمند منصفی قطعی است؛ زیرا از سندی متواتر برخوردار است. تحدی می کند و فاقد اختلاف درونی است. قطعی بودن خطاناپذیری قرآن، مسلم بودن حجیت آن را به دنبال دارد.
یهودیان عهد عتیق را مقدس و آسمانی می شمارند. البته تلقی آنان از تقدس عهد عتیق، با تلقی ما مسلمانان از تقدس قرآن کریم متفاوت است. آنان بر این باورند که نویسندگان بشری عهد عتیق، هنگام نگارش این کتاب ها، از عنایت و توجه خدا برخوردار بوده اند و این کتاب ها حجتند و می توان بر آنها اعتماد کرد.
مسیحیان نیز مولف نهایی کتاب مقدس را خدا می دانند که این عمل را از طریق مولفان بشری به انجام رسانده است. ازاین رو، کتاب مقدس نزد آنان حجت است. اما این حجیت از طریق اثبات خطاناپذیری آن دو متن مقدس به دست نیامده است؛ زیرا عهد عتیق و عهد جدید، از سندی متواتر بهره نمی برند، تحدی نمی کنند و مشتمل بر اختلافات و تناقضات فراوان درونی اند.کلید واژگان: قرآن, عهد عتیق, عهد جدید, خطاناپذیری, حجیت, عام و خاص مطلقThe two topics of infallibility and authority of the holy texts of Ibrahimic religion have been the special concern of the scholars of these religions. One of the reasons behind their concern is that Islam, Judaism and Christianity are among the text-based religions. When a Muslim, Jewish or Christian knows that his holy Book has no error and becomes sure that there are no probable errors in his Book, which can impair its validity, he/she will base his thoughts and deeds on the Book and lead a peaceful religious life.
Every Muslim and fair scholar absolutely agree that the holy Quran is impeccable because all agree about its authenticity. Also, it represents a great challenge and it is free from substantial differences. The certainty of the infallibility of the holy Quran dispels and doubts about its authenticity.
The Christians and the Jews tried hard to buck this strong trend and verify the authenticity of their Books. The Jewis consider the Old Testament as holy and heavenly, but their perception of the holiness of the Old Testament is different from Muslim's perception of the holiness of the holy Quran. They believe that the scribes of the Old Testament received divine providence while writing these Books and that these Books are reliable authoritative sources.
Likewise, the Christians believe that God is the author of the holy book and that this work was written by scribes. Accordingly, they consider the Bible to be authentic. However, this authenticity is not confirmed by evidence about the infallibility of the two holy texts. This is because the authenticity the Old Testament and the New Testament is not agreed upon by all authorities, these Books do not represent a challenge and they consist a lot of differences and contradictions.Keywords: the Quran, the Old Testament, the New Testament, infallibility, authenticity, absolute general, special -
به نظر می رسد یکی از مهم ترین مبانی فکری، که منجر به اختلاف بین مسلمانان و پیدایش گروهای تکفیری داعشی شده، نوع نگاه آنها در خصوص حجیت اخبار آحاد در عقاید است. اصول و مبنای بخش اعظمی از احکام و عقاید اخبار آحاد است. تقریبا حجیت این اخبار در فروع و فقه محل اجماع مسلمانان است. ولی حجیت آنها در عقاید و اصول دین محل بحث و گفت وگوست. حجیت یا عدم حجیت این نوع احادیث منجر به پذیرش یا رد بسیاری از احکام و عقاید شده است. این مقاله به مطالعه حجیت اخبار آحاد در بین اهل سنت پرداخته، آن را در قالب چهار نظریه مطرح کرده است. سپس با بیان دیدگاه ابن تیمیه، نظریه پرداز تکفیری ها، و تطبیق آن با اهل سنت به این نتیجه می رسد که عموم سلفیان اهل حدیثی، از جمله ابن تیمیه، اخبار آحاد را علمی ، یقینی، و اثبات پذیر در اصول دین و عقاید می دانند. این در حالی است که بخش اعظمی از اهل سنت، که نوعا از ماتریدیان حنفی مذهب اند، اخبار آحاد را ظن آور می دانند و قائل به عدم حجیت ظنون در عقایدند.کلید واژگان: حجیت, خبر واحد, اهل سنت, سلفیان, ابن تیمیهOne important intellectual foundation leading to conflicts among Muslims and emergence of takfiri Daesh (apostate) groups seems to be their opinions about the authority of individual narrations concerning doctrinal issues. The foundational principles of majority of doctrinal beliefs and precepts are individual narrations. The reliability and authority of these narrations is nearly unanimously accepted by all the Muslims in secondary sources and Fiqh; however, their authority raises debate and discussion concerning religious tenets and principles. Authority or non-authority of such narrations will lead to acceptance or rejection of many beliefs and religious precepts. The current study addresses an investigation of the authority of individual narrations from the non-traditionalist Sunni's viewpoint proposing it by four theories; then, expressing Ibn Taymiyyah's views, takfiri's theoretician, and comparing his views with those of the Sunnis, it is concluded that the majority of Traditionalists (Salafis) such as Ibn Taymiyyaj consider individual narration to be a scientific and verifiable certainty in religious principles and beliefs. However, the majority of the Sunnis, typically Hanafi Maturidi, regard the individual narrations as conjecture-producing and therefore these narrations are held non-authoritative in the realm of beliefs.Keywords: Authority, individual narration, non, tradionalist Sunnis, Salafis, Ibn Taymiyyah
-
کتاب مقدس بزرگ ترین منبع الاهیاتی مسیحیت است که از لحاظ درون دینی بیشترین حجیت و اعتبار ممکن را دارد. حجیت ویژگی ای است که در تاریخ هر نوشته یا شرح آن به وجود می آید و از احترام و تقدسی سخن می گوید که خالق آن کار، آن را حفظ کرده است. الاهی دانان بزرگ مسیحی از همان سده های نخستین، کتاب مقدس را کلام و وحی الاهی دانسته اند که از طریق روح القدس نازل شده و انبیا و رسولان فقط وسیله و قلم او بوده اند. آیات مختلفی در عهد جدید وجود دارد که حجیت کتاب مقدس را اثبات می کند. عیسی مسیح نیز کتاب مقدس را معتبر و دارای حجیت فراوان می دانست. لذا باید گفت کتاب مقدس معتبر است و همه موظف به اطاعت از آن هستند. انسان ها و اعتقادنامه ها و کلیسا باید تابع اعتبار کتاب مقدس باشند. اما اشکالات متعددی به حجیت دورنی کتاب مقدس وارد است که باعث بی اعتباری استدلال های آن می شود. در این مقاله استدلال های حجیت کتاب مقدس را بررسی و نقد می کنیمکلید واژگان: حجیت, کتاب مقدس, مسیحیت, وحیBible is the greatest theological source of Christianity that enjoys the ultimate intra-religious legitimacy possible. Legitimacy can be defined as a feature formed in the history of a scripture or that of its interpretation, dealing with the sanctity being kept by its creator. The prominent Christian theologians considered Bible as the revelation of God that was descended by the Holy Spirit, while prophets and messengers were merely His medium. There are several verses in the New Testament confirming the legitimacy of the Bible. It is also considered by the Jesus Christ of high validity and legitimacy. Therefore it should be emphasized that everyone is to respect and obey the Bible as a legitimate and valid holy book. The Church, doctrines and the community should follow the Bible in terms of validity, but there are many problems regarding its internal legitimacy that result in the invalidity of its reasoning. This article critically surveys the reasoning for the legitimacy of the bibleKeywords: legitimacy, the Bible, Christianity, revelation
-
نشریه عقل و دین، پیاپی 3 (پاییز و زمستان 1389)، صص 107 -138این نوشتار، درصدد بیان راهکارهای حیاتی دین ونقش آن در سرنوشت فردی واجتماعی انسان است .وهمچنین مکانیزم حساس عقل در قلمرو دین مورد بررسی وتحلیل قرار می گیرد.
در بخشی آسیب شناسی عقل ودین مورد تحلیل قرار گرفته و در بخشی دیگر، به رابطه تنگاتنگ آن دو پرداخته شده است.
همچنین حجیت ذاتی عقل ووحی مورد بحث قرار گرفته و تعهد دینی به عنوان گران سنگ ترین انگیزه در اخلاق ووظایف انسانی معرفی گردیده است.
روش انبیاء، بر خلاف گرایش های افراطی، نه تنها عقل ستیز نیست بلکه از سویی فراعقل و از سوی دیگر مکمل عقل و هماهنگ با فطرت انسانهاست.
در پایان مقاله نیز کوشش می شود بین دو رویکرد عقل گرایی ودین گرایی، تنش زدایی نموده و امکان قرابت و نزدیکی آن دو آشکار گردد.کلید واژگان: عقل, دین, حجیت, تعامل, تعارضAghl va Deen, Volume:2 Issue: 3, 2011, PP 107 -138This writing wants to express vital methods of the religion and its role in social and individual fate of human; and so studies and analyzes sensitive mechanism of reason in the realm of religion. In the one part, analyses pathology of reason and religion and in another part, studies compact relation of them. So, argues about essential authority of reason and revelation, and religious and hearty obligation introduces as the most valuable motive for morality and human duties. The prophet's method, against the extremist tendencies, isnt antagonist of reason, but on the one hand, it's ultra reason and on the other hand, it's complementary of reason and coordinated with genesis of humans. Also in the end of article, attempts that removes tension between two approaches of rationalism and religious legalism, and reveals possibility of proximity of them.Keywords: Reason, religion, authority, dealing, Conflict
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.