جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "کهن الگوها" در نشریات گروه "ادیان و عرفان"
تکرار جستجوی کلیدواژه «کهن الگوها» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نمادهایی مثل نماد «بردکل» در فرهنگ بختیاری به عنوان یک نماد معنوی، جایگاه ویژه ای داشته است که در این جستار به تحلیل و بررسی این نماد براساس دیدگاه های میرچا الیاده پرداخته می شود. روش پژوهش نیز میدانی- کتابخانه ای و به شیوه تحلیل محتوای کیفی است. براساس بررسی های شکل گرفته «بردکل» نماد سوگند، باروری، بارش، حاجت، نگهبانی و زندگی دوباره است. با بررسی منابع گوناگون و تحلیل نمادهای اساطیری، «بردکل» در قوم بختیاری ریشه های مذهبی و معنوی در ایران باستان و بعد از باستان دارد. تحقیقات نشان می دهد مردمان این سرزمین که عمدتا عشایر هستند، با سنگ چینی روی تپه های مشرف به امام زاده ها به دنبال القای معانی هستند که در زندگی آنان بسیار کارایی دارد. الیاده معتقد است وقتی نمادهای امر مقدس در قالب امور دنیایی پدیدار می شوند، میان امر مقدس و دنیایی رابطه دیالکتیک برقرار می کنند، و تبدیل امر دنیایی به امر مقدس در ضمیر ناخودآگاه آدمی وجود دارد که کاملا از آن آگاه است. بنابراین، در این جستار بر پایه رابطه امر مقدس و دنیایی، به دنبال القای معانی و تاثیرگذاری این نماد در زندگی مردم هستیم.کلید واژگان: فرهنگ بختیاری, بردکل, کهن الگوها, نمادها, اسطورهReligions & Mysticism, Volume:55 Issue: 1, 2022, PP 243 -259Some symbols such as the "Bardekel" have a special place in Bakhtiari culture as a spiritual symbol which is analyzed based on the views of Mircea Eliade in this article. The research method is field-library and qualitative content analysis. According to studies, the "Bardekel" symbolizes oath, fertility, rain, need, guardianship, and resurrection. By examining various sources and analyzing mythological symbols, "Bardekel" has religious and spiritual roots in the Bakhtiari people in ancient and post-ancient Iran. Research shows that the people of this land, who are mainly nomads, seek to instill meanings that are very effective in their lives by stoning the hills overlooking the Imamzadehs. Eliade believes that when the symbols of the sacred appear in the form of worldly affairs, they establish a dialectical relationship between the sacred and the worldly, and that there is a transformation of the worldly into the sacred in the subconscious mind of man who is fully aware of it. Therefore, in this research, based on the relationship between the sacred and the worldly affairs, we seek to induce the meanings and effectiveness of this symbol in people's lives.Keywords: archetypes, Symbols, Anthropology, myth, Stonework
-
«اعیان ثابته» و «کهن الگوها» دو اصطلاح بنیادی در دو نظام فکری متفاوت می باشند. ابن عربی با اصطلاح «اعیان ثابته» از منظر عرفان و یونگ نیز با اصطلاح «کهن الگوها» از منظر روان شناسی تحلیلی خصوصیات و کارکردهایی را برای آن ها بیان کرده اند. هدف این مقاله، یافتن پاسخ پرسشی درباره ی تفاوت ها و شباهت های خصوصیات و کارکردهای «اعیان ثابته» و «کهن الگوها» در دیدگاه ابن عربی و یونگ است. این پژوهش نظری که به روش کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که هر دو متفکر قایل به وجود تصورات اولیه در قوه شناخت هستند و نفس/روان را هم چون لوحی سپید نمی دانند. ابن عربی منشا این تصورات را اعیان ثابته، معقولاتی در علم الهی، و دارای قابلیت وجودبخشی می داند که با تخیل خلاق تجلی می یابند؛ ولی یونگ منشا کهن الگوها از جمله کهن الگوی خود یا خدا را غریزه می داند و بازتاب این کهن الگوها را در نمادهای اساطیری و دینی جستجو می کند. بر این اساس، ابن عربی در نظام فکری اش به «خدا» و یونگ به «انگاره خدا» می پردازد.کلید واژگان: اعیان ثابته, کهن الگوها, خدا, اسطوره, رویا, ابن عربی, یونگFunctions of 'A'yān-i Thabita and Archetypes in the Thought of Ibn Arabi and Jung: Comparative Study"A'yān-i-Thābita" ("the Eternal Essences of Things") and "archetypes" are two fundamental terms in two different intellectual systems. Ibn Al-Arabi by a mystical approach and Jung by an analytical approach use the terms "A'yān-i-Thabita" and "archetypes" and attribute some characteristics and functions to them. This article tries to find an answer to the question about the differences and similarities between the characteristics and functions of "A'yān-i-Thabita" and "archetypes" in the viewpoint of Ibn Al-Arabi and Jung. This study shows that both thinkers believe in the existence of the basic ideas in cognition and do not consider the soul/psyche empty. Ibn Al-Arabi considers these ideas as the eternal essences of things, rationales in divine knowledge, which have existential ability manifested by the creative imagination. But Jung considers archetypes, for example the archetype of self or God, as the primary images emerge from human instinct reflected in religious and mythical symbols. Consequently, Ibn Al-Arabi deals with "God" but Jung studies "the idea of God".Keywords: The eternal essences of things, archetype, God, Myth, Ibn Al-Arabi, Jung
-
مکتب روان شناسی یونگ بر اساس مفهوم ناخودآگاه ذهن بشر بنا شده است. محتویات و ذخایر بخش ناخودآگاه جمعی ذهن انسان «کهن الگو» نام دارد که طبق نظر یونگ معمولا به شکلی ناخواسته و با زبانی نمادین از طریق خودآگاه ذهن، در فرهنگ های اقوام مختلف جهان نمودار می گردد. اسطوره ها، رویاها، ادبیات، هنر، دین، کشف و شهودهای عرفانی، بستر مناسبی برای تجلی این تصاویر و مفاهیم کهن هستند. آثار عرفانی برخاسته از روح و ناخودآگاه ذهن صاحبان خود، به سبب دریافت کمالات و ادراکات باطنی عرفا، برای بررسی کهن الگوها از اهمیت ویژه ای برخوردارند. حدیقه سنایی یکی از آثار ارزشمندی است که موضوع آن توحید، عرفان و اخلاق است و پیام آن دعوت به درون بینی است. فضای عارفانه و رمزآمیز حاکم بر حدیقه، تاثیرپذیری از اساطیر، وجود شعرهای روانی، به ویژه قلندریات و شطحیات و طامات، تعلیم مقاصد صوفیه از راه خیال انگیزی و شاعری، درآمیختن مضامین عارفانه و عاشقانه، برای اولین بار به وسیله سنایی به عنوان پیشرو شاعران عارف، این اثر را برای بررسی کهن الگویی حائز اهمیت می سازد. تحقیق حاضر با هدف تحلیل محتوایی و بررسی تطبیقی کهن الگوها بر اساس نظریه یونگ در حدیقه صورت گرفته است و رابطه آرا و عقاید یونگ را با عرفان و تصوف ایرانی در منبع موثقی چون حدیقه بیان می کند. همچنین وجوه شباهت و اختلاف دیدگاه یونگ و سنایی را یادآور می شود. در پایان، با بررسی کهن الگویی دو حکایت، نمود و تجلی مضامین کهن الگویی را در گونه های ادبی چون شعرهای غنایی و حکایت های عارفانه کوتاه، خاطرنشان می سازد. یافته ها نشان می دهد که سنایی در شعرهای روانی خود که حاوی مکاشفات عارفانه اوست، تحت تاثیر ناخودآگاه جمعی قرار گرفته و برای بیان مقاصد عرفانی از مفاهیم کهن الگویی بهره فراوانی برده است. در نهایت نتیجه می گیریم نمادها و مضامین کهن الگویی که گاه معنایی قدسی به خود می گیرند، علاوه بر تاثیرگذاری در درک این گونه اشعار، خواننده را به سوی تعالی و کمال رهنمون می سازند.
کلید واژگان: حدیقه الحقیقه, روان شناسی یونگ, کهن الگوها, حضرت سلیمان
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.