به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « islamic mysticism » در نشریات گروه « ادیان و عرفان »

تکرار جستجوی کلیدواژه «islamic mysticism» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • عبدالرحیم فرج زاده، محمدرضا حبیبی مهر *، محسن زارعی جلیانی

    ازآن جاکه امروزه عرفان به اقسام متنوعی تقسیم شده و در بسیاری از این انشعابات، تحریف هایی رخ داده که نقش اصیل تعالیم دینی را به حداقل رسانده است، تبیین متقن «عرفان اسلامی» اهمیت والایی می یابد. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به شرح و تحلیل ماهیت عرفان اسلامی پرداخته می شود و بدین منظور مختصات نظری و عملی آن از جمله میزان و معیار اسلامی خواندن عرفان، مولفه های عرفان اسلامی، دلایل انحراف عرفان اسلامی و عرصه حضور عرفای مسلمان بررسی می شود . مطابق نتایج این جستار، چارچوب و محتوای عرفان اسلامی به طور کامل در مقام روش، تبیین و کاربست، بر اساس آموزه های دینی شکل می گیرد و میان گوهر ناب اسلام که در شریعت و سیره معصومین متبلورشده است، با مختصات نظری و عملی عرفان اسلامی هیچ افتراقی وجودندارد و سالک الی الله همواره باید جایگاه اجتماعی خود را نیز مورد اهتمام قراردهد و از رهبانیت و انزواطلبی بپرهیزد. 

    کلید واژگان: عرفان اسلامی, شریعت, توحید, انزواطلبی, حضور اجتماعی
    Abdorahim Farajzadeh, Mohammadreza Habibimehr*, Mohsen Zarei

    Since today mysticism is divided into various types and in many of these branches, distortions have occurred that have minimized the original role of religious teachings, a convincing explanation of "Islamic mysticism" is of great importance. In this article, the nature of Islamic mysticism is described and analyzed by descriptive-analytical method. For this purpose, its theoretical and practical characteristics, including the extent and criteria of Islamic reading of mysticism, the components of Islamic mysticism, the reasons for the deviation of Islamic mysticism and the presence of Muslim mystics are examined. According to the results of this study, the framework and content of Islamic mysticism is completely formed in the position of method, explanation and application, based on religious teachings - especially monotheism. And there is no difference between the pure essence of Islam, which is crystallized in the Shari'a and the way of life of the infallibles, with the theoretical and practical characteristics of Islamic mysticism. And the seeker of God must always take care of his social status and avoid monasticism and isolationism.

    Keywords: Islamic Mysticism, Shari'a, Monotheism, Isolationism, Social Presence
  • اعظم یزدی پوران، فاطمه قهرمانی *، شاهرخ حکمت

    ریشه عرفان اسلامی، قران است، مهم ترین جهان بینی و خداجویی است. حقیقت عرفان الهی، خداست. از لحاظ ادبی و روان شناسی بر سعادت انسان تاکید دارد. عرفان اسلامی راهی برای رسیدن به سلامت روانی، پیشرفت زندگی و کمال فکری بشر است. پس از مراوده با شمس و تاثیرپذیری از قران و حدیث، تحولی عظیم در مولانا پدیدآمد. اندیشه شمس در مولانا تاثیرگذار بوده است. مکتب شمس مثبت اندیشیدن را در عالم درون و برون می داند. این ویژگی ها در غزلیات شمس منحصر به فرد است. اندیشه مولانا و شمس که از بزرگ ترین و نام آورترین عارفان جهان هستند، ریشه در الهیات و عرفانشان دارد. ادبیات و روان شناسی به هم مربوطند، دنیای درون، ذهن و روح، موضوع عارفان، شاعران و روان شناسان مثبت گراست. مثبت گرایی شاخه مهم روان شناسی است، اندیشه را مدیریت می کند. کمتر از دو دهه قدمت دارد. از مولفه های مهم مبدع روان شناسی مثبت گرا، مارتین سلیگمن؛ امید و شادکامی است. معتقد است روان شناسی علم شناخت توانمندی انسان است، ما قادریم زندگی را با کوچ ذهنی، بسازیم. پژوهش حاضر بررسی عرفان اسلامی غزلیات شمس با تاکید برنظریه امید و شادکامی پدر علم مثبت گرایی سلیگمن است. 

    کلید واژگان: عرفان اسلامی, غزلیات شمس, مثبت گرایی, امید, شادی
    Azam Yazdi Pouran, Fatemeh Ghahremani*, Shahrokh Hekmat

    The root of Islamic mysticism is the Qur'an, the most important worldview and God-seeking. The truth of divine mysticism is God. Literally and psychologically, it emphasizes human happiness. Islamic mysticism is a way to achieve mental health, life progress and human intellectual perfection. After interacting with the sun and being influenced by the Qur'an and Hadith, a great change took place in Rumi. Shams' thought has been influential in Rumi. In Shams school, she considers positive thinking in the inner and outer world. The thought of Rumi and Shams are the most famous mystics in the world, rooted in their theology and mysticism. They are world famous mystics. Literature and psychology are interrelated, the inner world, mind and soul are the subject of mystics, poets and psychologists.Positiveness manages thought. And it is less than two decades old. One of the most important components of Martin Seligman's creative psychology is hope and happiness. He believes that psychology is the science of recognizing human potential. We can build life with a mental migration. The present study examines the Islamic mysticism of Shams's sonnets with emphasis on the theory of hope and happiness of Martin Seligman, the father of positivism.

    Keywords: Islamic Mysticism, Shams Lyrics, Optimism, Hope, Happiness.Iness
  • حمید میرزاخانی*، بهزاد حمیدیه
    پژوهش حاضر بر آن است، میزان انطباق ویژگی های جنبش های نوپدید دینی را در مورد عرفان کیهانی(حلقه) ارزیابی کند و ادعای احیای عرفان اصیل اسلامی از سوی رهبر این مکتب را به روش توصیفی تحلیلی و با نگاه انتقادی بررسی کند. یافته های پژوهشی حکایت از این دارند که علی الظاهر اوصاف مکتب عرفان کیهانی(حلقه) با مشخصات جنبش های نوپدید دینی کاملا سازگار است؛ از جمله: وجود رهبر یا بنیان گذار کاریزماتیک با داعیه تجارب معنوی، پراکنده گزینی از نظام نظری و عملی مکاتب دیگر، شکستن مرجعیت بیرونی و تاکید بر معنویت، انسان محوری، ادعای درمان گری و شکوفاسازی استعدادهای درونی افراد، عرفی سازی تجربه دینی و عرفانی با وام گیری از شبه علم ها و روان شناسی، سهل الوصول بودن و قابلیت دسترسی همگانی، بدون توجه به عقاید و اعمال دینی زمینه ای افراد. افزون بر این، بر اساس پژوهش حاضر روشن می شود، دستیابی به هدف احیای عرفان اصیل اسلامی در عرفان کیهانی(حلقه) مستلزم تغییرات بنیادین در ساختار، شیوه بیان و نحوه دستیابی به آن است. این تغییر و تحولات، منجر به این خواهند شد که زبان ناب دین و عرفان اصیل به کلی ویران شود و به جای آن از زبان علم و شبه علم ها، از مشرب روان شناسی و از بیان مکاتب دیگر استفاده شود، که در این صورت، روشن است که زبان اصیل عرفانی، دیگر آن معانی رفیع یا عمیق خود را از دست داده و بیشتر بر دغدغه های امروزین بشر متمرکز می گردد.
    کلید واژگان: تجربه عرفانی, جنبش های نوپدید دینی, درمان گری, زبان دینی و عرفانی. عرفان اسلامی, عرفان کیهانی (حلقه)
    Hamid Mirzakhani *, Behzad Hamidieh
    The main issue of this research is the adaptation of New Religious Movements' (NRMs) features with Cosmic Mysticism (Ring) and also evaluation of its leader’s claim about reviving of true Islamic mysticism. The present paper is also done by means of descriptive–analytic method and critical approach. The research findings indicate that Cosmic Mysticism (Ring) is easily compatible with NRMs’ characteristics, such as a charismatic leader claiming to have spiritual experiences, eclecticism, de-authorizing formal religion and emphasis on spirituality and humanism, the efflorescence of spiritual and mental talents, secularization of religious and mystical experience affected by quasi-science and so-called psychology, generality and its easily achievability regardless to beliefs and rituals. But reaching to the goal of reviving authentic mysticism entails fundamental changes in its structure, its way of expressing and gaining. These transformations lead to destroying the religious and mystical language and utilizing science, psychology, and language of other schools, which cause losing mysticism's deep mystical meaning in a way that focuses on today's human concerns.
    Keywords: Cosmic mysticism (Ring), Islamic mysticism, Mystical Experience, new religious movements (NRMs), religious, mystical language, therapy
  • محمدتقی خمر، بهروز رومیانی*، مصطفی سالاری

    در آثار مولانا مطالبی منسجم درباره مراتب عالم مطرح شده است: عقل اول، نور محمدیه، حرف و انسان کامل و... از نام های متفاوتی است که به یک جریان واحد؛ یعنی اولین مخلوق یا صادر اول، اطلاق شده است. خلقت در مراتبی شکل گرفته است که از آن با نام کلی عوالم چندگانه نام برده شده است. عالم لاهوت، جبروت، ملکوت و ناسوت، از نام های آشنای عرفان اسلامی در این زمینه است. این مراتب را می توان در آثار سهروردی، فیلسوف و نظریه پرداز فلسفه اشراق نیز ملاحظه کرد. فارغ از دسته بندی هایی که گاه تعیین آبشخور حقیقی آن دشوار می نماید، دو عالم اصلی ملک و ملکوت یا  نور و ظلمت در آثار مولوی و سهروردی وجوددارد که سمبل جهان پست مادی و جهان برتر علوی است. در این پژوهش به بررسی مراتب عالم در آثار مولوی و سهروردی می پردازیم.  در آثار مولوی و سهروردی، شاهد گرایش این دو اندیشمند به نمادپردازی و نام گذاری عوالم هستیم؛ مولانا از شهرهای حقیقی در جهت تبیین مفاهیم عالم نور و ظلمت استفاده می کند و سهروردی از اسامی هورقلیا، جابلسا و جابلقا. این تقسیم بندی ها مراتب هبوط و سلوک سالک را مشخص می کند.

    کلید واژگان: مولانا, سهروردی, عالم نور, عالم ظلمت, عرفان اسلامی
    MohammadTaghi Khammar, Behrooz Romiani *, Mostafa Salari

    In Rumi's works there is a coherent account about the hierarchy of the universe: the first intellect, the light of Mohammadiyya (Nur-e- Mohammadi), the letter and the perfect human being, and so on. It is formed in a hierarchy with the generic name of the multiple worlds. The world of Lāhout, Jabarut, Malakut and Nāsut are well-known names in Islamic mysticism. This can also be seen in the works of Suhrawardi, the philosopher and theorist of illumination philosophy. Apart from the categories which sometimes make it difficult to determine the true source of water, there are two main worlds of Molk and Malakut or light and darkness in the works of Rumi and Suhrawardi which symbolize the lower material world and the superior world (ālam-e- elvi). In this research we study the hierarchy of the world in the works of Rumi and Suhrawardi by using the library documents and descriptive analysis method.

    Keywords: Rumi, Suhrawardi, world of light, World of Darkness, Islamic Mysticism
  • جان محمد افرازی، حمید طبسی*، ابوالقاسم رادفر
    شیخ احمد جام از جمله عارفان نامی حوزه خراسان بزرگ است. آثارش در دو دسته منثور و منظوم جای می گیرد. در این پژوهش، مباحث قلندری در آثار منثور و دیوان اشعار بررسی شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بسامد موضوعات قلندری در دیوان اشعار از تنوع بیشتری برخوردار است و شامل مواردی چون: تظاهر به فسق، بی اعتباری دین و رد مظاهر شریعت، تظاهر به آیین های غیراسلامی، تعریض به زاهدان و صوفیان، حضور در اماکن بدنام و بی اعتنایی به نام و ننگ می شود. درحالی که شیخ جام در آثار منثور خود تنها به مواردی چون انتقاد از صوفیان مرایی و عاریتی بودن نام جویی اشاره کرده است. در مجموع، تفاوت آشکار سطح ایدیولوژیک آراء شیخ جام در آثار منثور و دیوان اشعار، این فرضیه را تقویت می کند که این سروده ها منسوب به اوست.
    کلید واژگان: عرفان اسلامی, شیخ احمد جام, آثار منثور, دیوان اشعار, مضامین قلندری
    Jaanmohammad Afrazi, Hamid Tabasi *, Abolghasem Raadfar
    Sheikh Ahmad-e Jām is one of the famous mystics of Great Khorasan. He has created several books, many of which have been destroyed. What we have from him falls into the two general categories of prose books and poetry collections, which, of course, are considered by many to be poetry collections attributed to him. In this study, in order to confirm this hypothesis, the intellectual and ideological level reflected in the prose books and poetry collection with regard to Qalandari themes has been studied and explored. The reason for choosing Qalandariat was that it has a pivotal and decisive role in reaching a convincing conclusion that the poetry collection belongs to Sheikh Jām or is attributed to him. This research has been done by descriptive-analytical method and based on library resources. The results of the research show that the frequency of Qalandari issues in the poetry collection is more diverse and includes such things as: pretending to be immoral; discrediting religion and rejecting the manifestations of Shari’at. The name and the stigma are ignored. While Sheikh Jām in his prose works has only mentioned such things as: criticizing the Sufis and the indebtedness of Inquisition, which are defined under the Qalandari religion. Overall, the obvious difference in the ideological level of Sheikh Jām's views in the prose books and the poetry collection reinforces the hypothesis that these poems are attributed to him.
    Keywords: Islamic Mysticism, Sheikh Ahmad-e Jām, Prose, poetry, Qalandari themes
  • تینا نیکنام*، رقیه علوی، رضا یوسف وند
    یحی بن معاذ رازی (متوفی 258 ق.) از نخستین عارفان ایرانی و نظریه پردازان حوزه عرفان اسلامی و ایرانی است که او را «یگانه روزگار» خوانده اند. در عرفان ایرانی که اصالت به شادی شادمانی داده می شود و ابوسعید ابوالخیر از پیشتازان آن به شمار می آید مبنای فکری خود را از بزرگانی چون یحیی بن معاذ رازی اخذ کرده اند که نظریه عرفانی خود را بر پایه «امید» استوار ساخته بود و با اصالت نور و روشنایی ایران باستان هماهنگی بیشتری داشت. این عارف با تکیه بر بخشایش خداوند که بر غضب او پیشی دارد و بر اساس این که عبادات انسان در برابر رحمت های الهی بسیار ناچیز است و بر پایه اینکه وعده های الهی بر عهده اوست و وعیدهای خدا بستگی به عمل بندگان دارد نتیجه می گیرد که باید به رحمت خدا امیدوار بود و همین امید به دنبال خود شادمانی را در پی دارد و بر همین پایه غنا را بر فقر ترجیح می کند و خداوند را امید اصلی خود و عارفان به شمار می آورد و بخشایش او را در دنیا با چنین وسعتی منجر به بخشایش آخرت ارزیابی می کند.
    کلید واژگان: عرفان اسلامی, خوف و رجاء, یحیی بن معاذ, رضا, شادی
    Tina Niknam *, Roghie Alavi, Reza Yusofvand
    Yahya ibn Maaz Razi(died 258 A.H.) is one of the first Iranian mystics and theoreticians in the field of Islamic and Iranian mysticism who called him "the only one of the age". In Iranian mysticism, where the originality is given to joy and happiness, and Abu Saeed Abul Khair is considered one of its pioneers, they have taken their intellectual basis from great men such as Yahya bin Moaz Razi, who built his mystical theory on the basis of "hope" and with the originality of light and The lighting of ancient Iran was more harmonious. Relying on God's forgiveness, which precedes His wrath, and based on the fact that human worship is very insignificant compared to God's mercies, and based on the fact that God's promises are on him and God's promises depend on the actions of his servants, he concludes that he should have mercy God had hope and this hope pursues happiness and on this basis he prefers wealth over poverty and considers God as his and the mystics' main hope and evaluates his forgiveness in this world with such an extent that it leads to forgiveness in the hereafter.
    Keywords: Islamic Mysticism, Fear, Hope, Yahya bin Maaz, Reza, Shadi
  • بهمن امینی سده، علیرضا صابریان*، رضا کهساری
    یکی از مفاهیم محوری و اساسی  در مباحث حاکمیت در اسلام امنیت است که مطابق آیات و روایات تاکید زیادی بر آن شده است. از دیرباز یکی از دغدغه های اساسی بشر، تامین امنیت در حوزه های مختلف زندگی بوده است. بسیاری از جنگ ها و صلح ها برای تامین و حفظ امنیت رخ داده و می دهد. امنیت در اسلام از لحاظ معنی و مفهوم اصطلاحی، دارای بعد و افق گسترده و فراگیری است. از سویی در یک جامعه یکی از مهم ترین کارکردهای نهاد حاکمیت، تامین امنیت در همه ابعاد و حوزه هاست. امری که در حکومت هایی بر مبنای اسلام ، علاوه بر پشتیبانی های نظری مدرن، از آبشخور تفکرات اسلامی نیز بهره مند می باشد. قرآن و سنت وظیفه حاکمیت را در بسترسازی امنیت، به صورت یک تکلیف بیان نموده اند. عرفان اسلامی نیز از این موضوع بی نصیب نمانده و امنیت با گونه ها و نمونه های مختلف در کلام عرفا نمود و بروز نموده است. این پژوهش بر آن است تا برای نخستین بار به این موضوع اساسی بپردازد. نتایج تحقیق، حاکی از آن است که عرفا به تبعیت از قرآن و سنت به امنیت، به عنوان امکانی برای سعادت دنیوی و اخروی نگاه می کند و دیدگاه عرفا به تبعیت از قرآن، مبتنی بر پیاده سازی عملی امنیت در جامعه است.
    کلید واژگان: قرآن, عرفان اسلامی, سنت, امنیت
    Bahman Amini Sadeh, Alireza Saberyan *, Reza Kohsary
    One of the central concepts in the issues of governance in Islam is security, which has been emphasized according to verses and hadiths.For a long time, one of the main concerns of human beings has been to provide security in various areas of life. Many wars and peace have taken place and continue to provide security.Security in Islam, in terms of the term and concept, has a wide and comprehensive dimension and horizon.On the other hand, in a society, one of the most important functions of the governing body is to provide security in all dimensions and areas.This is something that in Islamic-based governments, in addition to modern theoretical support, also benefits from the fountain of Islamic thought. The Qur'an and Sunnah have stated the duty of the government in providing security as a task. Islamic mysticism has not been deprived of this issue and security has appeared and updated with different types and examples in the words of mystics. This research intends to address this basic issue for the first time. The results of the research indicate that mystics look at security following the Qur'an and Sunnah as a possibility for worldly and otherworldly happiness, and mystics' view of following the Qur'an is based on the practical implementation of security in society.
    Keywords: Quran, Islamic Mysticism, Sunnah, Security
  • سید احمد غفاری قره باغ*

    هدف این پژوهش تعریف معنویت و تبیین حقیقت آن و هم چنین، بررسی مناسبات این اصطلاح با دیگر اصطلاحات متقارب، از تاملات نخستین این موضوع علمی است. در این نوشتار، به بررسی مولفه های دخیل در حقیقت معنویت، و به بررسی مناسبات معنویت و عرفان در بستر اندیشه اسلامی اهتمام شده است. روش پژوهش حاضر با استفاده از روش اصطیاد و اجتهاد، به بررسی تحلیلی مولفه های معنویت در اندیشه اسلامی و مناسبات آن با عرفان اسلامی پرداخته است. یافته های این پژوهش، معنویت اسلامی به معنای اهتمام متعبدانه و مبتهجانه به قرب الهی از طریق سوگیری به ارزش های دینی در سطوح اندیشه و گرایش و تصمیم و رفتار است؛ همچنین، معنویت اسلامی، مناسبات متفاوتی با تلقیات مختلف عرفان اسلامی در حوزه های نظر و عمل دارد. به عقیده نویسنده ، با وجود مناسبات مهم میان معنویت اسلامی و عرفان اسلامی، تفاوت های مهمی در سطح مصداقی میان آن دو وجود دارد، و همین، سبب می شود که معنویت، اعم مصداقی از عرفان محسوب شود. اصلی ترین عامل این تفاوت، به ماهیت شهودی عرفان بازمی گردد، که در رویکرد معنوی، الزامی نیست.

    کلید واژگان: معنویت, معنویت اسلامی, علم عرفان اسلامی, عرفان اسلامی, شهود
    Seyed Ahmad Ghaffari Gharebagh *

    This study aims to define spirituality and explain its truth, and to examine the relationship of this term with other related terms, one of the first reflections on this scientific topic. This article has considered the examination of the elements involved in the truth of spirituality, and the investigation of the relationship between spirituality and mysticism in the context of Islamic thought. The present research, using the method of extraction and ijtihad, has analyzed the components of spirituality in Islamic thought and its relationship with Islamic mysticism. According to the findings of this study, Islamic spirituality means a devout and ambitious effort to be close to God through a bias towards religious values at the levels of thought, tendency, decision, and behavior. In addition, Islamic spirituality has different relationships with different perceptions of Islamic mysticism in the fields of opinion and practice. In the author's opinion, despite the important relationships between Islamic spirituality and Islamic mysticism, there are important differences in the level of evidence between them, and this is the reason why spirituality is considered an example of mysticism. The main reason for this difference is the intuitive nature of mysticism, which is not necessary in the spiritual approach.

    Keywords: Spirituality, Islamic spirituality, the science of Islamic mysticism, Islamic mysticism, intuition
  • مهران رهبری

    یکی از متون مهم کتابخانه نجع حمادی انجیل غیررسمی توماس است که از زمان کشف، به جهت اهمیتش در شناخت آموزه های اصیل مسیحیت، توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است. لزوم اجرای ظاهری اعمال دینی (شریعت) و باطن آن (طریقت) از جمله موضوعاتی است که در انجیل توماس و در قالب گفتگوها یا مثل های کوتاه مورد اشاره قرار گرفته است. در این انجیل غیررسمی، رفتارهای مزورانه فریسیان و سنت های تقلیدی ایشان مورد انتقاد قرار می گیرد و عیسی شاگردان را به تصحیح نیت و انجام با حضور قلب احکام و اعمال شرعی ترغیب می کند. بنابر بعضی روایات اسلامی، امور دینی به «شریعت» که قوانین شرع و «طریقت» که حیات معنوی و احوال مومنین است، تقسیم شده است و بر این اساس صوفیه، به عنوان حاملان معنوی اسلام، حقیقت دین را دربرگیرنده هر دو بعد شریعت و طریقت و آنها را دو روی یک سکه و گسست ناپذیر می دانند و به سالک توصیه می کنند که در هر مرحله ای از سلوک در عین پایبندی به شرع، اسیر صورت و غافل از معنی نشوند و علاوه بر اجرای احکام شرعی، به باطن آنها نیز عنایت داشته باشند. این مقاله به مقایسه رویکرد انجیل توماس و متون اسلامی به این موضوع پرداخته است.

    کلید واژگان: شریعت, طریقت, انجیل توماس, عرفان اسلامی, تصوف
    Mehran Rahbari

    The Gospel of Thomas is one of the important texts of Nag Hammadi library. Paying attention to the external implementation of religious laws (Sharia) and its internals (Tariqa) are among the topics that have been mentioned to in this non-canonical text. In this Gospel, the fraudulent behavior of the Pharisees and their imitative traditions are criticized and Jesus encourages the disciples to correct the intention and perform religious practices with the presence of the heart. According to Islamic traditions, religious affairs are divided into Sharia and Tariqat. On this basis, Sufis, as the bearers of the spiritual dimension of Islam, consider the truth of religion including both aspects of Sharia and Tariqa, and they are two sides of the same coin and inseparable. They advise the seeker not to get caught up in the form and oblivious to the meaning while adhering to the Sharia and in addition to the implementation of Sharia laws, they must also take care of the interior of religious practices as the spiritual life of believers. This article compares the approach of the Gospel of Thomas and Islamic texts on this issue.

    Keywords: Sharia', Tariqa', Gospel of Thomas, Islamic mysticism, Sufism
  • داود غلامی*، علی اکبر افراسیاب پور، حسین خسروی، امیر جوان آراسته
    کشف و شهود کلید ورود به دنیای معنوی و عرفانی موسوی خمینی است. بدون این شاخص خواننده و محقق در دریای عرفانی وی سرگردان می شود؛ چراکه لایه باطنی اندیشه های معنوی این عارف بزرگ شیعی مراتب کشف و شهود را تشکیل می دهد و هدف نهایی عرفان را لقاءالله و شهود حق ترسیم می کند. ابتدا اهمیت کشف و شهود در عرفان اسلامی نزد قدما بررسی می شود. سپس به سراغ مهم ترین سرفصل های عرفان موسوی خمینی در حوزه کشف و شهود می رویم و از معرفت شناسی شهودی تا مظهر اتم معرفت شهودی که انسان کامل باشد و نیز نگاه شهودی وی به قرآن کریم و معانی ایمان و تقوا را روشن خواهیم کرد. موسوی خمینی معرفت شهودی را کامل ترین نوع شناخت می داند و مهم ترین کلید ورود به عالی ترین مرتبه عرفانی معرفی می کند. معرفت شناسی وی بر اساس کشف و شهود استوار است. از این شاه راه های کلی می توان به دقایق عرفانی وی رسید و با نگاهی دیگر به مجموعه اندیشه های عرفانی اش نگریست. همچنین، می توان به چگونگی وصول به کشف و شهود از دیدگاه موسوی خمینی پی برد.
    کلید واژگان: عرفان اسلامی, مشاهده, مکاشفه, علم حضوری, کشف صوری, کشف معنوی
    Davod Gholamei *, Aliakbar Afrasiabpour, Hosein Khosravi, Amir Javan Araste
    Revelation and intuition are the keys to entering the spiritual and mystical world of Mousavi Khomeini. Without this indicator, the reader and researcher will be lost in his mystical sea, because the innermost layer of the spiritual thoughts of this great Shiite mystic forms the stages of revelation and intuition and considers the ultimate goal of mysticism to be meeting God and witnessing the truth. First, the importance of revelation and intuition in Islamic mysticism is examined from the perspective of early scholars. Then we will deal with the most important topics of Khomeini's mysticism in the field of revelation and intuition and will discuss from intuitive epistemology to the complete manifestation of intuitive knowledge that is a perfect human being. Afterward, we will clarify his intuitive view of the Holy Quran and the meanings of faith and piety. Mousavi Khomeini considers intuitive knowledge the most complete kind of knowledge and deems it the most important key to entering the highest level of mysticism. His epistemology is based on revelation and intuition. Through these general clues, one can reach his mystical subtleties and look at his mystical thoughts from a different perspective. Furthermore, it is possible to understand how to reach revelation and intuition according to Mousavi Khomeini.
    Keywords: Islamic mysticism, observation, revelation, Presential Knowledge, Formal Revelation, Spiritual Revelation
  • امیر امیری*، حمیدرضا افشار، مهرداد امیری

    «زبان بدن» بازیگر، یکی از مهم ترین ابزارهای جان بخشی به شخصیت های نمایشی است که می تواند نشان دهنده جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و جامعه محل رخداد متن نمایشی نیز باشد. «فرهنگ عرفانی ایران»، به ویژه بخشی که در طول قرون سوم تا نهم هجری در بستر اسلام شکوفا شد، بر حالات بدنی خاصی تاکید می کند. بازیگر با کاربرد این حالات بدنی ضمن به کارگیری کلام، می تواند نوعی سلوک روحانی را تجلی بخشد. پژوهش های معاصر در زمینه های «ارتباط غیرکلامی» و «فرهنگ بصری» نیز همین موضوع را از زاویه روان شناختی و جامعه شناسانه بررسی کرده اند. «سیستم بازیگری استانیسلاوسکی» که نوعی نظام به نسبت تازه آموزش بازیگری در صد سال اخیر است، ریشه های درونی اعمال بدنی را بررسی کرده است. این مقاله به روش مقایسه ای تحلیلی زبان بدن را در سه زمینه مذکور در مقایسه با تصوف و عرفان اسلامی می کاود و نشان می دهد با آموزش کیفیت زبان بدن عارفان مسلمان، از طریق داستان ها و متون عرفانی به بازیگر، او قادر خواهد بود بدنش را به عنوان رسانه هنری پیراسته کند و به تجسمی خلاقانه تر، بومی تر و اصیل تر از نقشش دست یابد.

    کلید واژگان: زبان بدن, عرفان اسلامی, ارتباط غیرکلامی, بازیگری, آموزش بازیگری
    Amir Amiri *, Hamid Reza Afshar, Mehrdad Amiri

    The actor's "body language" is one of the most important tools for invigorating the characters of the play, which can also represent the geography, history, culture, and society of the play. The mystical culture of Iran, especially the part that flourished in the context of Islam during the 3rd to 9th centuries AH, emphasizes certain bodily states. By using these body postures, the actor can manifest a kind of spiritual behavior while using words. Contemporary studies in the fields of "non-verbal communication" and "visual culture" have investigated the same issue from a psychological and sociological angle. Stanislavski's acting system, which is a relatively new system of acting training in the last hundred years, has explored the inner roots of bodily actions. Using the comparative-analytical method this article deals with the body language in the three mentioned fields in comparison with Sufism and Islamic mysticism. It shows that by teaching the quality of body language of Muslim mystics, through mystical stories and texts to the actor, he will be able to dress up his body as an artistic medium and achieve a more creative, indigenous, and original image of his role.

    Keywords: Body Language, Islamic mysticism, Non-verbal communication, acting, acting training
  • محمود شیخ*
    علمای شیعه همواره به آموزه های عرفانی توجه داشته اند و در قرون اخیر این توجه به حدی رسیده که عرفان به صورت رسمی و غیر رسمی وارد برنامه درسی حوزه ها گردیده است. موضوع این مقاله کشف خاستگاه و عوامل ظهور عرفان مدرسی در حوزه قم، همزمان با تاسیس آن، تا آغاز زعامت سیدحسین بروجردی، با تکیه بر روش تاریخی است. عرفان مدرسی قم محصول مهاجرت علمای عارف مشرب از دو حوزه تهران و نجف به این شهر است. تهرانی ها بساط عرفان نظری را در قم گسترند و نجفی ها بساط سلوک عملی و مباحث سیر و سلوکی را. این مهاجرت از ده سال پیش از تاسیس حوزه قم شروع می شود و در تمام این دوره در جریان است. عرفان مدرسی در قم با جذب این دو جریان، توانست به نقطه ای متمایز از آن دو و البته کامل تر از عرفان مدرسی شیعه دست یابد. مهم ترین عامل در این امر ایرانی تر شدن حوزه با انتقال نسبی مرجعیت به قم در زمان حایری، به سبب از میان رفتن موانع تردد علمای تهران و اصفهان به قم است. واقع بودن قم در ایران که از دیرباز مهد حکمت و عرفان اسلامی بوده، باعث گردید حوزه های شیعه بیش از پیش از عناصر زیست جهان ایرانی بهره مند شوند.
    کلید واژگان: عرفان اسلامی, عرفان مدرسی, حوزه علمیه قم, شیخ عبدالکریم حائری
    Mahmoud Sheikh *
    This article explores the emergence of scholastic mysticism in the Qom seminary, which has been taking place over the past few centuries. Shia scholars in Qom have always had an interest in mystical teachings, resulting in the inclusion of mysticism in the program of seminaries, both formally and informally. The article focuses on the factors that led to the emergence of scholastic mysticism in Qom seminary, specifically during the tenure of AbdulKarim Haeri and the beginning of Seyyed Hossein Boroujerdi's leadership. The article argues that scholastic mysticism in Qom is the result of the migration of mystics from Tehran and Najaf to the city. Those who came from Tehran brought with them theoretical mysticism, while those from Najaf practiced practical conduct. Scholastic mysticism in Qom was able to reach a more complete state by absorbing these two streams of mysticism. One of the most significant factors contributing to the emergence of scholastic mysticism in Qom was the transfer of partial authority to the city during Haeri's leadership, due to the easing of travel restrictions between Qom and other major cities such as Tehran and Isfahan. Additionally, the location of Qom, which has been a cradle of Islamic wisdom and mysticism for a long time, contributed to the influence of Iranian culture and elements of Iranian life within the Shia seminaries. In conclusion, this article sheds light on the emergence of scholastic mysticism in the Qom seminary and highlights its origins and factors. The inclusion of mysticism in the seminary curriculum has enriched the understanding of Islam and its teachings, and the Qom seminary has been instrumental in advancing this field of knowledge.
    Keywords: Islamic mysticism, scholastic mysticism, Qom seminary, Sheikh Abdul Karim Haeri
  • جان محمد افرازی، حمید طبسی*، ابوالقاسم رادفر
    شیخ احمد جام از جمله عارفان نامی حوزه خراسان بزرگ است. آثارش به دو دسته منثور و منظوم جای می گیرد. در این پژوهش، مباحث قلندری در آثار منثور و دیوان اشعار بررسی شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بسامد موضوعات قلندری در دیوان اشعار از تنوع بیشتری برخوردار است و شامل مواردی چون: تظاهر به فسق؛ بی اعتباری دین و رد مظاهر شریعت؛ تظاهر به آیین های غیراسلامی؛ تعریض به زاهدان و صوفیان؛ حضور در اماکن بدنام و بی اعتنایی به نام و ننگ می شود. در حالی که شیخ جام در آثار منثور خود تنها به مواردی چون انتقاد از صوفیان مرایی و عاریتی بودن نام جویی اشاره کرده است. در مجموع، تفاوت آشکار سطح ایدیولوژیک آراء شیخ جام در آثار مینثور و دیوان اشعار، این فرضیه را تقویت می کند که این سروده ها منسوب به اوست.
    کلید واژگان: عرفان اسلامی, شیخ احمد جام, آثار منثور شیخ جام, دیوان اشعار, مضامین قلندری
    Jaanmohammad Afrazi, Hamid Tabasi *, Abolghasem Raadfar
    Sheikh Ahmad-e Jaam is one of the famous mystics of Great Khorasan. He has created several books, many of which have been destroyed. What we have from him falls into the two general categories of prose books and poetry collections, which, of course, are considered by many to be poetry collections attributed to him. In this study, in order to confirm this hypothesis, the intellectual and ideological level reflected in the prose books and poetry collection with regard to the themes of Qalandariaat has been studied and explored. The reason for choosing Qalandariaat was that it has a pivotal and decisive role in reaching a convincing conclusion that the poetry collection belongs to Sheikh Jam or is attributed to him. This research has been done by descriptive-analytical method and based on library resources. The results of the research show that the frequency of Qalandari issues in the poetry collection is more diverse and includes such things as: pretending to be immoral; discrediting religion and rejecting the manifestations of Shariat; The name and the stigma are ignored. While Sheikh-e Jaam in his prose works has only mentioned such things as: criticizing the dishonest Sufis and the indebtedness of Inquisition, which are defined under the Qalandari religion. Overall, the obvious difference in the ideological level of Sheikh-e Jaam's views in the prose books and the poetry collection reinforces the hypothesis that these poems are attributed to him.
    Keywords: Islamic Mysticism, Sheikh Ahmad-e Jaam, prose books, poetry collection, Qalandariaat
  • علی رحیمی، هاتف سیاه کوهیان*، جمشید صدری
    ابوسعید ابوالخیر به عنوان عارفی انسان دوست علی رغم رفتارهای خشن متشرعه عصر خود، با تاثیرگذاری یک مرشد معنوی و به کارگیری شیوه های غیرمتدوال و خلاقانه، بدون آنکه موجبات آزردگی کسی را فراهم سازد، به امر به معروف و نهی از منکر می پرداخت و مانع بسیاری از نابهنجاری ها و مفاسد می شد. آنچه در این مقاله به عنوان مسیله اصلی مورد بررسی قرارگرفته، این است که التزام عملی ابوسعید به این فریضه دینی با وجود تساهل و تسامح وی از یک سو، و رویکرد ملامتی گری وی از سوی دیگر، چگونه صورت می گرفته است و آیا در شیوه هایی که او در انجام این فریضه به کارمی بسته، امر به معروف و نهی از منکر در معنای فقهی و اخص آن انجام می گرفته یا در معنای عام؟ آنچه از بررسی ها حاصل شد، این بود که روش اصلی ابوسعید در امر به معروف ونهی از منکر استفاده از زبان عامیانه متناسب با ظرفیت های فکری و فرهنگی مردم زمانه خود بوده و او با توجه به تفاوت های فردی و خصوصیات روحی افراد، به جای دعوت زبانی و موعظه مستقیم، به طور غیرمحسوس و غیرمستقیم به اصلاح و تربیت افراد می پرداخته است او در این شیوه به شکلی متناقض نما با عدم مبادرت به امر به معروف، موجب «امر به معروف و نهی از منکر» می شد.
    کلید واژگان: ابوسعید ابوالخیر, امر به معروف و نهی از منکر, عرفان اسلامی, تصوف عملی
    Ali Rahimi, Hatef Siahkuhian *, Jamshid Sadri
    Abu Sa'id Abu al-Khair, as a humane mystic, in spite of the violent behaviors of the legislators of his time, by influencing a spiritual guide and using unconventional and creative methods, without causing annoyance to anyone, commands the good and forbids the bad. It paid for and prevented many anomalies and corruptions. What is examined as the main issue in this article is how Abu Sa'id's practical commitment to this religious duty was fulfilled, despite his tolerance on the one hand, and his reproachful approach on the other, and In the ways that he used to perform this duty, was the commandment of the good and the prohibition of the evil done in the specific jurisprudential sense or in the general sense? What emerged from the studies was that the main method of Abu Sa'id in the use of slang and the prohibition of the use of slang was in accordance with the intellectual and cultural capacities of the people of his time, and he according to the individual differences and spiritual characteristics of individuals. Instead of verbal invitation and direct preaching, he indirectly and indirectly corrects and educates people. In this way, in a paradoxical way, by not engaging in enjoining what is good, he causes "enjoining what is good and forbidding it was denied.
    Keywords: Abu Sa’id Abu al-Khair, Commanding the good, forbidding the evil, Islamic Mysticism
  • مهناز دانائی فر، علی عین علیلو*، شهین اوجاق علیزاده
    هدف از این تحقیق بررسی تجربیات مشترکی است که دو مکتب عرفانی اسلامی و هندی در باب انحلال فردیت دارند. انحلال فردیت به معنای گذشتن از خود تن و یکی شدن با خالق است که در عرفان اسلامی با نام فنا فی الذات شناخته می شود. در این پژوهش به روش تحلیلی، با بررسی متون عرفان هندی و عرفان اسلامی به دنبال یافتن مشترکات و مفاهیم کلی که تحت این مشترکات توسعه داده شده اند، بودیم. نتیجه این که در متون اوپانیشاد و عرفان اسلامی؛ انسان علت غایی آفرینش دانسته شده و در هر دو مکتب عرفانی انسان مظهر و آینه صفات الهی است. در عرفان هندی،  روح انسان تحت تاثیر کرمه بر جیوه؛ در چرخه سمساره؛ از جسمی به جسمی بالاتر یا حضیض تر حلول می کند. و تنها راه نجات از این چرخه و انحلال در برهمن؛ همانا دانش، عمل یا عشق می باشد. در عرفان اسلامی اما تناسخ وجودندارد و موضوعیت انحلال فردیت و فنای در ذات با رها شدن از قیود مادی و یافتن صدق و صفای باطنی؛ ممکن است. انحلال فردیت به عنوان تجربه مشترک بین دو اندیشه عرفان اسلامی و عرفان هندی را از نظر مفاهیم کلی شبیه به همدیگر است اما از نظر جزییات و توسعه مفاهیم با یکدیگر تفاوت دارند. هرچند در هر دو مکتب عرفانی؛ عشق نجات بخش روح انسان معرفی شده است.
    کلید واژگان: عرفان اسلامی, عرفان هندی, انحلال فردیت
    Mahnaz Danaeifar, Ali Einalilu *, Shahin Ojaghalizadeh
    The purpose of this study is to investigate the common experiences of Islamic and Indian mystical schools regarding dissolution of individuality. Dissolution of individuality means the transcendence of the body and oneness with the Creator, which in Islamic mysticism is known as annihilation. In this research, by analytical method, by examining the texts of Indian mysticism and Islamic mysticism, we sought to find commonalities and general concepts that have been developed under these commonalities. The result is that in the Upanishad texts and Islamic mysticism;  Man is considered the ultimate cause of creation and in both mystical schools man is the manifestation and mirror of divine attributes. In Indian mysticism, the human soul is influenced by cream on mercury; In the cycle of Samsara; Dissolves from body to body higher or lower. And the only way out of this cycle and dissolution in Brahman; It is knowledge, action or love. In Islamic mysticism, however, there is no reincarnation And the subject of the dissolution of individuality and annihilation in essence by freeing oneself from material constraints and finding esoteric truth and purity; May be. The dissolution of individuality as a common experience between the two ideas of Islamic mysticism and Indian mysticism is similar in general concepts But in terms of details and development of concepts are different from each other. Although in both mystical schools; Love has been introduced as the savior of the human soul.
    Keywords: Islamic Mysticism, Indian mysticism, dissolution of individuality
  • سید حمیدرضا رئوف*، عظیم حمزئیان
    حرکت یکی از مقولات مهم در فلسفه،کلام و عرفان اسلامی است. این جایگاه در عرفان با موضوع آفرینش و در نسبت مستقیم با تجلی حق قرار دارد. در عرفان کیهانی، مفهوم «حرکت» جایگاهی محوری در آفرینندگی و موجدیت حق، تبیین مراتب هستی و توضیح وجه نموداری عالم دارد که بر مجازی و بی اعتباری بودن جهان مادی تاکید می کند. با توجه به وام گیری های بسیار عرفان کیهانی از عرفان إبن عربی در مقوله حرکت و تبیین آن، این مقاله با بررسی حرکت در عرفان کیهانی، نحوه این وام گیری و میزان کامیابی آن را با روش توصیفی تحلیلی بررسی کرده است. اگرچه عرفان کیهانی در تبیین مفهوم حرکت بسیار متاثر از عرفان إبن عربی است، اما در بهره برداری از آن و ترسیم چارچوبی دقیق و روشن ناکام مانده است. نبود انسجام در تبیین جهان شناختی و روش شناختی، کاستی در نسبت مقوله حرکت با عشق و تشتت در تبیین آن؛ هم چنین، ابهام در تبیین مرتبه غایی صعود انسان از جمله این ناکامی هاست که مقوله حرکت در عرفان کیهانی را با ابهامات و نواقص بسیار همراه کرده است. کاستی های محتوایی و روشی متعدد این جریان سبب شده تا هیچ گاه قوت و قدرت لازم برای هم جواری با دیگر اندیشه های عرفانی را کسب نکند.
    کلید واژگان: حرکت, عرفان کیهانی(حلقه), عرفان اسلامی, إبن عربی
    Seyed Hamidreza Raoof *, Azim Hamzeian
    Motion is an important concept in Islamic philosophy, theology and mysticism. Its importance in mysticism is directly related to creation and manifestation of God. Motion, in Cosmic Mysticism, has a central importance in creativity of God, explaining the levels of existence and explaining the diagrammatic aspect of the universe, which emphasizes on the unreality and invalidity of the material world. Considering that Cosmic Mysticism is very indebted to Ibn Arabi in the concept of motion and its explanation, this article tries to examine how this borrowing occurs, and how much it successes, with descriptive-analytical method. Although Cosmic Mysticism is strongly influenced by Ibn Arabi’s mysticism in explaining the concept of motion, it has failed to exploit it and draw a precise and clear framework for it. Lack of coherence in the cosmological and methodological explanation, the deficiency in relationship between “motion” and love, and the confusion in its explanation, as well as ambiguity in explaining the final stage of human ascension are among the failures, which has associated “motion” in Cosmic Mysticism with many ambiguities and shortcomings. The numerous content and methodological deficiencies of this new movement have caused it to never gain the necessary strength to coexist with other mystical ideas.
    Keywords: Motion, Cosmic Mysticism (Halqe), Islamic mysticism, Ibn Arabi
  • محمدتقی یوسفی، یارعلی کرد فیروزجایی، سعید احمدی*

    انسان به عنوان موجودی چندبعدی از دیرباز موردتوجه تربیت انبیاء الهی بوده است. شناخت ابعاد وجودی و زوایای نفس او در فرایند تربیت از اهمیت ویژه ای برخورداراست. هرجزیی از اجزای وجودی انسان چه در جسم و چه در نفس دارای کارکردی برای  خود بوده و رسالتی برعهده دارد  و انسان در مسیر رشد و تعالی از ظرفیت آن بهره مند می شود. در این میان قوه خیال بیشترین ظهور را در عالم کثرات و در بین مردم دارد. این تحقیق با رویکردی ایجابی به قوه خیال و با روش تحلیلی- توصیفی درصدد تبیین عقلی نقش و جایگاه این قوه در تربیت دینی انسان از منظر حکمت و عرفان اسلامی است. بر این اساس بعد از بررسی حقیقت تربیت دینی و توجه به سطوح  مختلف ادراک تصوری وتصدیقی متربی در فرایند تربیت از یک سو و جایگاه خیال به عنوان حدواسط  بین حس و عقل و خصوصیات بارز آن از جمله خلاقیت و محاکات و همچنین ارزش معرفت شناختی ادراکات خیالی به ویژه در تطبیق با عالم خیال منفصل از سوی دیگر، با بهره گیری از آموزه های عرفان و حکمت اسلامی درمقام اثبات عقلی نقش خیال به عنوان نقطه آغازین تربیت دینی انسان است.

    کلید واژگان: خیال, تربیت دینی, خلاقیت, محاکات, جودهالتخییل, حکمت, عرفان اسلامی
    Mohammadtaghi Yousefi, Yarali Kord Firoozjayi, Saeed Ahmadi *

    Human being as a multidimensional creature has been always an important subject in prophet’s divine training. Knowing all dimensions of the man, either its body or soul have a special function and message in the path of sublimation. The phantom is one of the most effective elements among diversities especially the human beings. Ion This article studies the position of phantom in religious training based on Islami mysticism and wisdom. The research method is descriptive analysis with a positive approach to the subject. At first it describes the conceptual and confirmative cognition of the religious training. Then it focuses on the wisdom as a medium and some features such as creativity, mimesis, and epistemic values of conceptual cognition. Finally, we disproved that wisdom is the starting point of religious training.

    Keywords: wisdom, Islamic Mysticism, Religious training, Mimesis, Creativity
  • مریم سادات نوابی قمصری*

    آزادی و بندگی اگرچه درظاهر مفهومی متضاد دارند اما در عرفان اسلامی این دو مفهوم دارای ارتباط حقیقی با یکدیگر هستند. عبودیت و حریت مراتبی دارند که سالک در هر مرتبه از سیروسلوک بهره ای از آن دو را در خود متجلی ساخته و درنهایت به حقیقت عبودیت و حریت دست می یابد. حافظ این موضوع را در دیوان اشعار خود در چند بیت به وضوح آورده و آزادی را ثمره تجلی حقیقت بندگی در انسان می داند. این بندگی که حافظ آن را بندگی عاشقانه می نامد، ثمره سلوک عارفانه رهرو حقیقت است. عاشق، آزاده ای است که با بندگی، خود را از همه قیدوبندها رهاکرده و مظهر بنده آزاد گردیده است. در این مقاله سعی شده با تعمق در بعضی از آراء صوفیه و عرفا ضمن بررسی بن مایه های فکری رابطه آزادی و بندگی از منظر عرفان اسلامی، به بررسی مفهوم بندگی عاشقانه، مراتب و ارتباط آن با آزادگی از دیدگاه حافظ پرداخته شود.

    کلید واژگان: عبودیت, حریت, ربوبیت, بندگی عاشقانه, حافظ
    Maryam Navvabi Ghamsari *

    Although freedom and slavery are opposite concepts, they have real connection with each other in Islamic mysticism. Freedom and slavery have degrees and in any degree of devotee’s travelling and behavior, he achieves a portion of it and at the end finds out the real concept of slavery and freedom. Hafez states this in his Divan clearly and indicates that freedom is the result of true slavery manifestation. Hafez belives that there is just one way of slavery. He named it ‘lovely slavery’ which gives freedom to man. A Lover is a free man that releases himself from all limitations by slavery and becomes a free slave. This article examins some of sufia and mystic beliefs in terms of mental bases of connection between freedom and slavery in Islamic mysticism, it also studies lovely slavery concept, degrees of it and its relation with freedom from Hafez’s point of view.

    Keywords: freedom, slavory, Divan of Hafez, Islamic Mysticism
  • مسروره مختاری*، مهسا کاظم پور
    شاه داعی شیرازی، یکی از شاعران عارف قرن نهم هجری، از مبلغان اندیشه های عرفانی ابن عربی و از شاگردان شاه نعمت اله ولی است. مثنوی های گنج روان و چهل صباح، به ترتیب دومین و سومین مثنوی از مثنوی های شش گانه وی به شمارمی رود. این منظومه ها، با بهره گیری از نبوغ شاعر و اندیشه های پیشینیان از جمله تفکرات عارفانه ابن عربی و شیوه مثنوی پردازی مولانا، به درجه ای از ساختار ادبی و هنری ابداعی رسیده است، که در شمار آثار جاودانه ادبی- عرفانی جای گرفته است. با توجه به این که درباره آثار یادشده تاکنون پژوهش خاصی صورت نگرفته است، جستار حاضر با روش تحلیلی- توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای، علاوه بر معرفی این دو مثنوی، سیمای انسان را در دو مثنوی یاد شده مطالعه کرده است، تا طرز تلقی این شاعر عارف را از انسان و مراتب آن با رویکرد هستی شناسانه تبیین کند. حاصل پژوهش نشان می دهد شاه داعی، انسان را جدا از هستی نمی داند، منتها به اعتقاد وی انسان در والاترین مرتبه هستی قراردارد و سیر تکاملی انسان از میان هستی می گذرد. وی به تاسی از ابن عربی انسان کامل را عالم کبیر و مجلای اسماء و صفات الهی و آینه تمام نمای هستی و عامل فیض بخشی به مراتب پایین تر وجود می داند.
    کلید واژگان: عرفان اسلامی, شاه داعی شیرازی, سیمای انسان, گنج روان, چهل صباح
    Masroureh Mokhtari *, Mahsa Kazempour
    Shah Daei Shirazi, a mystical poet of the ninth century AH, is one of the preachers of Ibn Al-Arabi's mystical ideas and one of the students of Shah Nematullah Vali. The Masnavi of Ganj-e Ravan and Chehel Sabah are the second and third one of his six Masnavis respectively. These poems, by taking advantage of the poet's genius and the ideas of his predecessors, including the mystical thoughts of Ibn Al-Arabi and Rumi's style in Masnavi, have reached a degree of innovative literary and artistic structure. Due to the fact that no special research has been done on the mentioned works so far, the present study, with its analytical-descriptive method and using the library resources, introduced these two masnavis and studies the human nature within to explain the poet's view on human nature and its levels with an ontological approach. The results of the research show that Shah Daei does not consider human separate from existence and human is at the highest level of existence and the evolutionary course of human passes through existence. Based on Ibn Al-Arabi, Daei considers the perfect man as the reflection of divine names and attributes and a mirror of the whole universe.
    Keywords: Islamic Mysticism, Shah Daei Shirazi, man’s nature, Ganj-e Ravan, Chehel Sabah
  • محمدرضا فریدونی*، سید میثم موسویان

    چالش بین درمانگر و مراجعان مذهبی در روان شناسی مساله ای کاملا جدی است که به جهت اختلاف در بینش و نحوه نگاه به خداوند، انسان و جهان بین درمانگر و مراجع به وجودمی آید. دیدگاه ناباورانه درمانگر به مسایل معنوی و حقایق مذهبی، حجاب ضخیمی از بی اعتمادی را در بین او و مراجعان مذهبی می گستراند که روند درمان را تحت تاثیر قرارمی دهد. روان شناسی فردی آدلر از جمله مکاتب مهم در روان شناسی است که به دیدگاه معنوی و مذهبی مراجعان اهمیت می دهد. در روان شناسی آدلری، همت و  اراده، همنوع انسانی، عشق و محبت و برخی شاخصه های دیگر وجوددارد. همین مفاهیم در عرفان اسلامی از ترقی و ساحت وجودی خاصی برخوردار است.  این زمینه مشترک بین روان شناسی فردی آدلر و عرفان اسلامی مسئله قابل توجهی است که ضرورت پژوهش در تقارب محتوایی آموزه های روان شناسی و عرفان اسلامی را ایجاب می کند. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی سرانجام یافته است؛ دستاوردش استخراج پاره ای افکار مرکزی در دو ساحت روان‍ شناسی آدلری و عرفان اسلامی بوده است. وجود چنین مباحثی ظرفیت عرفان اسلامی را در ساحت درمانگری  به خوبی نشان می دهد.

    کلید واژگان: آدلر, روانشناسی فردی, عرفان اسلامی, عشق و محبت, همنوع انسانی, همت و اراده
    Mohammad Reza Fereydooni *, Seyyed Meysam Mousavian

    The challenge between the therapist and religious clients in psychology is a serious issue that arises due to differences in the vision and the way of looking at God, man, and the world between the therapist and the client. The therapist's unbelievable view of spiritual issues and religious truths spreads a thick veil of mistrust between him and his religious clients, which influences the healing process. Adler's psychology is one of the important schools in psychology that pays attention to the spiritual and religious views of clients. Benchmarks of Adlerian psychology are will, human kindness, love, etc. These concepts have a special development and existential field in Islamic mysticism. Such a common ground between Adler's psychology and Islamic mysticism is a significant issue that necessitates research into the content convergence of the teachings of Islamic psychology and mysticism. The present study, which has been done in the analytical-descriptive method extracts some central ideas in the two fields of Adlerian psychology and Islamic mysticism. The existence of such discussions shows the capacity of Islamic mysticism in the field of healing.

    Keywords: Adler, individual psycology, Islamic Mysticism, love, fellowman, Will
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال