جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "praise" در نشریات گروه "ادیان و عرفان"
تکرار جستجوی کلیدواژه «praise» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
مدایح و مراثی شیعی ، قسمت قابل توجهی از مفاهیم عرفانی را در خود دارند. در این میان مدیحه های مهدوی به سبب دارا بودن نوعی معرفت غیبی به شدت نگاهی عرفانی دارند. پژوهش حاضر با بررسی مقایسه ای و توصیفی معانی عرفانی در مدیحههای مهدوی دو شخصیت عارف مسلک و البته برخاسته از نظام اندیشه ای فقه جواهری و فلسفه صدرایی بر آن است تا اولا مفهوم عرفانی واژگانی که در این مدیحه ها وجود دارد را مشخص کند و ثانیا این مفاهیم را شرح نماید. شباهت خاستگاههای ذهنی و اجتماعی سرایندگان این مدیحه ها بی تردید در همسانی این اشعار نقش داشته است. امام خمینی و عارف بجنوردی هر دو فقیهند و با متون حدیثی پیرامون معرفت امام مانوسند. هر دو در فلسفه با واسطه شاگرد حاج ملاهادی سبزواری اند و هر دو بافت صدور زمانی مدایحشان تا پیش از انقلاب یکسان است. نقطه تفاوت آنان نیز در دو مساله است. عرفان امام خمینی اجتماعی است و عارف بجنوردی عزلت گراست. دیگر آنکه امام به هیچ سلسله ای اظهار ارادت خاص ندارد اما عارف بجنوردی آشکارا وابسته به نحله ی تصوفی خاصی می باشد.
کلید واژگان: عرفان, مدیحه, امام زمان, نمادهای عرفانی, امام خمینی, عارف بجنوردیPajooheshname Erfan, Volume:14 Issue: 27, 2023, PP 187 -212Poems of Shiite praise and lamentation have many mystical meanings in their text. Mahdavi praises have a mystical insight due to having a kind of occult knowledge. The present study, by comparative and descriptive study of mystical meanings expressed in Mahdavi poems of two mystics, jurists and philosophers, wants to first determine the mystical meaning of the words in these poems and secondly explain these concepts. The similarity of the mental and social origins of the poets of these poems must have played a role in the similarity of these poems. Imam Khomeini and Aref Bojnourd are both jurists and are familiar with hadith texts about the knowledge of the Imams. Both are considered students of Haj Mullah Hadi Sabzevari in philosophy and both have written poetry in the same period and time. They also differ in two issues. Imam Khomeini's mysticism is a social mysticism and the mystic of Bojnourd is a recluse. The other is that the Imam has no clear affiliation with any Sufi sect, but the mystic of Bojnourd is clearly affiliated with a particular Sufi sect.
Keywords: Mysticism, Praise, Imam Zaman, Mystical Symbols, Imam Khomeini, Aref Bojnourdi -
سبک ادبی راهی است برای بازنمایی ویژگی ها، باورها و خلقیات ادیب؛ و یکی از رویکردهای سبک شناسی ادبی، بررسی انگیزه های فکری، روانی و اجتماعی موثر در گزینش ساختارهای زبانی یک اثر ادبی است. این پژوهش سعی دارد با رهیافت توصیفی _ تحلیلی به بررسی مولفه های موثر در ایجاد سبک ادبی یکی از سروده هی عربی محمدنصیر اصفهانی؛ از ادبای قرن دوازدهم هجری، در مدح امام مهدی4 بپردازد و بازتاب آن ها را در ساختارهای زبانی وی مشخص کند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که پایبندی شاعر به عقاید شیعی و رواج این عقاید در دوران زندگی وی؛ ارادت ویژه به امام مهدی4، طبیب بودن شاعر؛ فراق یاران و به سر بردن در غربت، از جمله عوامل شکل گیری ساختار این مدحیه است و او برای مفهوم سازی این قصیده از ابزارهای هنری کلام بهره گیری نموده و با آفرینش تناسبات کلامی، مفهوم مورد نظر خویش را به شکلی فاخر بیان کرده است.
کلید واژگان: سبک ادبی, محمدنصیر اصفهانی, مدحیه, امام مهدیفصلنامه عصر آدینه, Volume:14 Issue: 34, 2022, PP 123 -144Literary style is a way to represent the characteristics, beliefs and temperaments of a writer; And one of the approaches of literary stylistics is to study the intellectual, psychological and social motivations effective in selecting the linguistic structures of a literary work. This research tries to study the effective components in creating the literary style of one of the Arabic poems of Mohammad Nasir Isfahani with a descriptive-analytical approach; One of the poets of the twelfth century AH, About the praise of Imam Mahdi (pbuh) and determine their reflection in his linguistic structures. The results show that the poet adheres to Shiite beliefs; Prevalence of these ideas during his lifetime; Special devotion to Imam Mahdi (pbuh), Being a medico; Separation of companions and living in exile are among the factors shaping the structure of this eulogy and he has used the artistic tools of the word to conceptualize this poem and by creating theological proportions, she has expressed her desired concept in a glorious way.
Keywords: Literary Style, Mohammad Nasir Esfahani, Praise, Imam Mahdi (pbuh) -
نیایش و ستایش معبود یکی از روحانی ترین لحظه های زندگی هر مومن است. در همه ادیان آسمانی متناسب با تلقی و درک مومنان از دین، شیوه ها و شکل هایی برای راز و نیاز با معبود فراهم شده است. شاعران هم به عنوان دارندگان روح های لطیف و حساس، در لابه لای اشعار خود، مناجات هایی نغز و دلنشین گنجانده اند که از لطیف ترین فرازهای آثارشان است. مناجات های عطار که در لابه لای مثنوی هایش (الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطیر و مصیبت نامه) پراکنده است، گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیت های داستان هایش نقل شده اند. بی پروایی و جسارت و صمیمیتی که در این مناجات های عارفانه وجود دارد، به آن ها عمق خاصی بخشیده است. نگاه برخاسته از عمق جان عطار که انواع لایه های گفت و گوی صمیمانه و خالصانه را با معبود شامل می شود، رنگ آسمانی به نیایش هایش می دهد.بنا به اعتقاد عطار، دعوت خداوند بزرگ برای دعا و نیایش، افتخاری بزرگ برای نوع بشر است و حتی در این راه، شور و شوق دعاکردن را نیز خود خداوند در آدمیان ایجاد می کند و برای انجام آن توفیق می دهد. درون مایه نیایش های عطار، ستایش خداوند بزرگ، عجز و عشق او نسبت به خدا و بیان درخواست هاست. مهم ترین دعا و خواسته وی، سلامت نفس و سعادت آخرت است. از مجموع نیایش های عطار آشکار می گردد که او مومنی است با اعتقاد راستین که در سیر و سلوک عارفانه، پای از جاده شریعت بیرون ننهاده و در تصوف جانب اعتدال را اختیار کرده است.کلید واژگان: نیایش, ستایش, مناجات, عطار, مثنوی, عرفانPrayer and praise of God, is one of the most spiritual moment of every believer. In all religions, according to the believer's perception of the religion, some methods are prepared for mystery and need of God. The poets, whom have gentle and sensitive spirit, have fine and pleasant chant in their works, which are the most delicate of their works. praises in the Attar's Masnavies; Elahi-Nameh, Asrar-Nameh, Mantegh-o-Teyr and Mosibat-Nameh. Attar's chant, were scattered among the Masnavies, which are expressed through Masnavi's characters or even himself. Audacity, temerity and intimacy of his mystical chant, gave Attar's works a special depth. The pure spirit of Attar, which is existed in every layer of hearty and sincerely dialog with his God, blow a heavenly and pure spirit to his chant.Attar believed that the God's call for prayer and invocation is a great honor for human being; and even, God himself, gave the enthusiasm of prayer to his worshipers and help them. The theme of Attar's invocations is the praise of God, his love to God and expressing requests. The most important of his prayer is healthy oneself and happiness hereafter. By study of the Attar's invocations, it is realized that Attar is a believer who in the spiritual journey, does not exit from Shariat road, and in the Mysticism, he choose moderation.Keywords: invocation, praise, Persian poem, chant, Attar, Masnavi, mysticism
-
یکی از موضوعات مهم فرا اخلاقی معناشناسی واژه «خوب» است. در این زمینه آرای مختلف شناختاری و غیرشناختاری وجود دارد. ناول اسمیت با تقسیم الفاظ بر اساس کارکردشان به سه گروه احساسی (A)، الزامی (G) و توصیفی (D) واژه خوب را نیز به عنوان یک واژه احساسی دارای کارکرد تحریک و ایجاد علاقه و هم به عنوان واژه الزامی به معنای شایسته انتخاب یا انجام دادن می داند. وی معتقد است معنای خوب چیزی جز کاربردهای مختلفی که این واژه دارد نیست و برای فهم معنای آن باید به زمینه ها و بستر کاربرد آن توجه کرد. او با تقسیم کاربردهای واژه «خوب» به دو بخش اصلی و فرعی، کاربرد «خوب» در زمینه انتخاب و توصیه را دو کاربرد اصلی و کاربردش برای ستایش و تحسین، ترغیب، ارزیابی، کارامدی، مهارت و توصیف را شش کاربرد فرعی این واژه می داند. ناول اسمیت معتقد است واژه «خوب» در کاربرد واحد می تواند دو یا چند کارکرد همزمان داشته باشد؛ برای مثال، جمله «عدالت خوب است» بنابر زمینه کاربردش می تواند برای بیان انتخاب عمل عدالت توسط فرد یا توصیه آن به دیگری یا بیان ستایش و تحسین این عمل یا ترغیب وتشویق دیگران برای انجام دادن آن و... به کار رود. بنابراین، به اعتقاد وی اشکال نظریه های اخلاقی پیشین در فروکاستن معنا و کاربرد واژه «خوب» در یک چیز است.کلید واژگان: ناول اسمیت, معنا, خوب, توصیه, تحسین, شناختاری, غیرشناختاریOne of the most important issues in metaethics is the meaning of "Good". There are different cognitive and non-cognitive theories regarding this issue. Nowell-Smith, the contemporary British philosopher, believes that the meaning of Good is not anything other than its uses in different contexts. "Good" is a genus and multi-functional word. We have to notice the different contexts of using "Good" to know its meanings. He divides the uses of "good" into two sections: 1) two main uses of "good" for choice and advice and 2) six other uses of it for praising and applauding, commanding, verdicts and appraisals, efficiency, skill and description. Dividing the words into (A), (G) and (D) words, Nowell-Smith believes that "Good" can be used as an emotional word for expressing interest and as an ought word for expressing an action being apt to do or choice. He criticizes other ethical theories because of reducing the functions of "good" to a single case. He believes that "good" has two functions at least in one of its uses. For example, the sentence of "Justice is good" could be used to advise justice to others or command it to them or praise it or encourage people to do that or other things.Keywords: Nowell, Smith, Good, Advice, Praise, Commend, Cognitive, Non, Cognitive
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.