به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « حقوق بشر دوستانه » در نشریات گروه « فقه و حقوق »

تکرار جستجوی کلیدواژه «حقوق بشر دوستانه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مهدی محمودنیا، سید ابراهیم حسینی

    هدف حقوق بشردوستانه را حمایت از اشخاص و محدود کردن آثار خشونت جنگ معرفی کرده اند. به موجب حقوق مخاصمات مسلحانه، فقط رزمندگان برای انجام اعمال خصمانه (جنگی) صاحب صلاحیت هستند و طرف مقابل در برابر حمله حریف به شمار می روند. بنابراین غیر نظامیان (شامل بیماران، زنان، کودکان و گروه های پزشکی حاضر در جنگ) تحت حمایت قوانین قرار می گیرند. در بیان حقوقی، به این قاعده اصل «تفکیک در مخاصمات مسلحانه» می گویند. در مقابل نظام حقوقی بین الملل معاصر، نظام حقوقی اسلام نیز دارای حقوق حاکم بر جنگ است که مبانی این مقررات برخلاف حقوق معاصر، الهی بوده و از بیان معصومان (ع) و سیره آنان در جنگ ها می توان بدان رسید و قلمرو و مصادیق آن را دانست. اما عدم مراعات قاعده مذکور در مصادیق و قلمرو این اصل در حقوق مخاصمات مسلحانه منجر به نقض این اصل نسبت به غیر نظامیان شده است. مسایل مطرح شده پیشین این واقعیت را می طلبد که اصل «تفکیک نظامی» و ابهام زدایی از آن به صورت توصیفی تحلیلی در حمایت از اشخاص غیر نظامی بررسی گردد.

    کلید واژگان: اصل تفکیک نظامی, حقوق بشر دوستانه, مخاصمات مسلحانه, مجروح جنگی, نظام حقوق اسلام}
  • محمدمهدی سید ناصری*، سینا درویشی

    صلح و آرامش، آرزوی همه ی ملت هاست، با این وجود هر روز در گوشه ای از دنیا، شاهد رخ دادن جنگ و منازعه ای جدید هستیم. فارغ از اینکه دلیل شروع یا ادامه ی این مخاصمات چیست، گروه هایی در آن ها درگیر می شوند که کمترین امکانات حفاظت از خود را دارند. عمده ترین و آسیب پذیرترین این گروه ها، کودکان هستند. در واقع آنچه در آتش جنگ می سوزد، تصویر روزهای خوش کودکی و کودکانی است که در بهبوحه خاکستر آن آسیب های جدی و ماندگار جسمی و روحی برای آنان به جای می ماند. کودکان آیینه تمام نمای اشخاص بی دفاع در مخاصمات مسلحانه هستند؛ در این میان، حقوق بین الملل بشردوستانه حمایت‎های وسیعی را از آنها به هنگام مخاصمات مسلحانه بشر و غیر بشر به عمل آورده است. کودکان از حمایت های عمومی مقرر شده برای غیرنظامیان در صورتی که در مخاصمه مشارکت مستقیم نداشته باشند، بهره می برند و ضمن اینکه از رفتارهای منطبق با حقوق بشر برخوردار می شوند، تحت حمایت مقررات حقوقی ناظر بر رفتار با دشمن قرار می گیرند. بر همین اساس است که حقوق بشردوستانه از زمان آغاز منازعات مسلحانه تا پایان آن، سازوکارهایی حمایتی (عام و خاص) را برای کودکان لحاظ می کند که بهترین منفعت کودکان را باید در کاستن از تسلیحات کوچک و بزرگ جست وجو کرد. در این پژوهش سعی بر این شده است که حمایت ازکودکان از منظر حقوق بین المل بشردوستانه مورد بررسی قرار گیرند.

    کلید واژگان: کودکان, مخاصمات مسلحانه, حمایت, حقوق بشر دوستانه}
    Mohammadmahdi Seyyed Naseri *, Sina Darvishi

    Reconciliation and tranquility are the appetence of all nations; however, throughout the world, we are bystanders to the occurrence of novel strife and conflicts. Regardless of the reason of what is the cause for starting or continuing these conflicts, individuals with the minimum facilities that have to protect themselves get involved. The most common and vulnerable of these groups are children; in fact, they sacrifice their innocent childhood days to brutal wars. And these wars cause serious damage to their mental and physical health, making this group the most vulnerable among the others. Children are the most obvious example of defenseless individuals experiencing gun brutality. In the meantime, international humanitarian law has provided extensive support and protection to children during human and inhumane armed conflicts. If children are not directly involved in the conflict, they will benefit from the general conservation provided for civilians, and while they encompass adaptive behaviors with human rights, they will receive advocacy from current laws and regulations governing behaviors toward the foe.On this basis, humanitarian law includes protection mechanisms (both general and specific) for children from the start to the end of their armed hostilities, with the goal of reducing small and large armaments for the benefit of children. In this research, an attempt has been made to examine the protection of children from the perspective of international humanitarian law.

    Keywords: Children, Armed Conflicts, Protection, International humanitarian law}
  • شراره زبردست

    حدود چندین سال پیش از جنگ‌های جهانی می‌گذرد اما آن‌چنان که پیداست دوباره چهره‌ی کریه این جنگ این‌بار در کشور اوکراین سایه انداخته است. تصویر وحشتناکی از نقص حقوق بشر و جنایت علیه بشریت را ترسیم کرده و یک تراژدی غم‌بار و به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان و کودکان و زنانی که قربانی این جنگ‌ها هستند و آنان کسانی هستند که قربانی سیاست‌ورزی‌های مرسوم اصحاب قدرت می‌شوند و این وجدان انسان مدارانه جهان را کشته‌است. بی‌شک اولین قربانیان در این جنگ، انسان‌ها هستند که به‌خاطر سیاست‌ها و عطش بی‌پایان حاکمان و سردم‌دارن برای قدرت‌نمایی، با تجاوز نظامی به خاک کشوری دیگر و همچنین با توسل به جنایاتی مثل نسل کشی و...، اصولی از قبیل اصل استقلال سیاسی و تمامیت ارضی و حق حاکمیت را نقص می‌نمایند.‌ از آن‌جایی که کلیه‌ی اعضای خانواده‌ی بشری دارای حقوق یکسان، برابر و انتقال نا‌پذیری هستند و این حقوق بر اساس اصول بنیادین حقوق بشر بنا شده که در صورت شناسایی و اجرای کامل، صلح، آزادی و عدالت را در جهان خواهیم دید؛ ولی عدم شناسایی و پای‌بند نبودن به این حقوق، منتهی به اعمال وحشیانه‌ای گردیده‌است که روح بشریت را به عصیان وا داشته‌است؛ این امر باعث شده تا ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد بوده و از ترس و فقر، فارغ باشند، به‌عنوان بالاترین آمال و آرمان بشر شناخته شده‌است و اساسا باید حقوق انسانی را اجرا نمود تا بشر به‌عنوان آخرین علاج، مجبور به قیام بر ضد ظلم و فشار نگردد و اساسا لازم است توسعه روابط بین‌الملل مورد تشویق قرار بگیرند. هدف این است که صلح و امنیت بین‌المللی به جهانیان باز ‌گردد؛ همچنین در سازمان ملل متحد و اساسنامه دیوان بین‌المللی دادگستری درصدد آن هستند که کشورها، مسیولیت اعمال متخلفانه خودشان را بر عهده بگیرند و دولتی که مسیول ارتکاب اعمال متخلفانه بین‌المللی است، ملزم به جبران خسارت شود؛ زیرا امروزه حقوق بین‌الملل، به نسل دوم حقوق بشر؛ یعنی انسان‌ها که عضوی از جهان هستی می‌باشند، اهمیت فراوانی داده است؛ اما با این وجود بسیاری از کشورها هنوز در حال جنگ با یک‌دیگر بر سر منافع خود می‌باشند اما سازمان ملل متحد و دیوان بین‌المللی دادگستری، صلح و امنیت بین‌المللی را به جهان باز می‌گردانند؛ وگرنه به قول انیشتن: «اگر جنگ جهانی سومی رخ دهد، بی‌شک با بمب اتم خواهدبود و جنگ جهانی چهارم با چوب و چماق خواهد بود».

    کلید واژگان: جنگ, مخاصمات مسلحانه, حقوق بین الملل, حقوق بشر دوستانه, اکراین, روسیه}
  • محسن رایجی

    حقوق بشر و اصول آن از مباحث مهم و اساسی عصر معاصر است که در تمامی جوامع انسانی با چهارچوب های ملی و بین المللی همراه بوده است. در این راستا با تبلبور انقلاب شکوهمند اسلامی ایران قوانین بشردوستانه مطابق اندیشه های امام خمینی بر اساس دین مبین اسلام تعیین و اجرا گردید اصول و قواعدی که امام خمینی(ره) در عرصه حقوق بین الملل طراحی می نمود بر گرفته از مبانی دینی و اسلامی ایشان بود که این مبانی دینی، نقش بسیار مهمی در اصول و قواعد حقوق بین الملل، در تجلی دیدگاه امام خمینی ایجاد می نمود. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به مقایسه این دو نظام حقوقی پرداخته شد. این پژوهش با هدف تبیین اندیشه امام خمینی (ره) در باب حقوق بشر دوستانه می باشد.

    کلید واژگان: حقوق بشر دوستانه, اندیشه امام خمینی, انقلاب اسلامی, حقوق بین الملل}
  • علی اردستانی *، الهه کامجو
    به واسطه وقوع مخاصمات مسلحانه فراوان بین انسان ها، تمدن ها، مذاهب و دولت ها، ایده صلح و تضمین حقوق انسان ها همواره یکی از آرمان های اصلی بشریت بوده است. بر همین اساس، جامعه بین الملل به ویژه در سده های جدید کوشیده است به انحاء مختلف در جهت کاهش تلفات جانی و مالی ناشی از این مخاصمات گام بردارد. از جمله مهم ترین این تلاش ها وضع قوانین و مقرراتی تحت عنوان حقوق بشر دوستانه بوده است؛ به گونه ای که دولت های درگیر در مخاصمات مسلحانه ملزم به رعایت و احترام به این قوانین باشند. کاملا روشن است که مخاصمات مسلحانه هیچ اثری بر حقوق بشر دوستانه ندارند، اما سوالی که مطرح می شود، این است که مخاصمات مسلحانه چه تاثیری بر قواعد حقوق بشر دارند و آیا به محض وقوع یک مخاصمه مسلحانه، اجرای حقوق بشر، متوقف می شود و فقط حقوق بشردوستانه اعمال می گردد؟ این مقاله می کوشد تا ضمن ارائه تحلیلی نظری از نسبت میان حقوق بشر و مخاصمات مسلحانه، نشان دهد که به هنگام مخاصمات مسلحانه، قواعد حقوق بشر مکمل قواعد حقوق بشردوستانه است و صرف وقوع یک مخاصمه مسلحانه به معنی تعطیلی حقوق بشر نیست.
    کلید واژگان: حقوق بشر, ضرورت, حقوق بشر دوستانه, مخاصمات مسلحانه, تعلیق}
    Ali Ardestani *, Elahe Kamjo
    Due to the numerous armed conflicts between nations and governments based on, cultural and religious factors, the idea of peace and human rights have always been one of the main aspirations of civil activists. Accordingly, the international community, particularly in the 20th and 21th centuries, has tried to reduce the loss of life and property caused by the hostilities in various ways. In this respect, one of the most important efforts has been the enactment of laws and regulations under the humanitarian rights and making the Governments involved in armed conflict to respect these rules. It is clear that armed conflicts do not have inflict humanitarian rights, but the question that is raised here, is that what are the effect of armed conflict on human rights? And whether upon the occurrence of an armed conflict, international law and humanitarian actions would be able to stop violations of human rights and encourages the enforcement of human rights. A theoretical analysis of the relationship between human rights and armed conflict, this article tries to show that the rules of human rights are supplementary rules of humanitarian rights during the armed conflict and the outbreak of an armed conflict is not a license to suspend human rights.
    Keywords: Human Rights, Emergency, Derogation, Armed Conflicts, Humanitarian Rights}
  • سیده لطیفه حسینی، ناهید محمدزاده*
    یکی ازمباحث مهم وسوالات چالش برانگیزدرعصرحاضر، موضوع دینی یا فرا دینی بودن حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه می باشد. در راستای پاسخگویی به این سوال، مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی به نگارش درآمد. به-طوری که پس از ملاحظه منابع حقوق اسلامی، اسناد حقوق بشر ومدارک تاریخی مشاهده گردید، حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه اسلامی با منشا الهی، بیش ازهزار وچهارصد سال پیش به صورت کامل، جامع وغیر قابل تغییر به مثابه تکلیف و عبادت شرعی برای ابناء بشری در تمامی ادوار تدوین ومطرح شده اند. همچنین حقوق بشر وحقوق بشر دوستانه امروزی، متاثراز تعالیم و دستورات ادیان الهی به ویژه دین مبین اسلام است لذا ریشه دینی داشته و منفک از دین نیستند. مع ذالک علی رغم شعار جهانی بودن آن، بنظر می رسد حقوق بشرامروزی به دلیل نفوذ تفکرسکولار، تبعیت ازاهداف و اغراض سیاسی، ترجیح منافع ومصالح غرب، اکتفا نمودن به عقول بشری ومحور قراردادن انسان درعمل، غیر دینی وغربی می باشد. شاهد این مدعا در مواردی نقض آشکارحقوق بشروحقوق بشردوستانه سایر ملل بویژه مسلمانان است و در مواردی نیز سکوت، مسامحه وغفلت درخصوص اجرای قواعد و مفاد آن می باشد.
    کلید واژگان: حقوق بشر, حقوق بشر دوستانه, دین اسلام, حقوق بشر اسلامی}
  • تیموتی ویلیام واترز*

    رابطه تاریخی جنگ در ایجاد دولت-ملت های سرزمینی کاملا شناخته شده است اما جنگ از لحاظ عرفی و عملی چه نقشی در ایجاد رابطه شهروندی در دوران دموکراسی مدرن دارد؟ اگرچه تئوری های معاصر شهروندی و حقوق بشر همانطور که نشان داده اند قانونا محدودیت بر تجاوز، ضمیمه قلمرو اشغال شده، اخراج، انحصارطلبی و یا نقض حقوق بنیادین را نمی پذیرند، به آسانی نقشی قانونی و ایجابی برای جنگ قائل نیستند. ارزیابی تجربی از عملکرد دولت ها، از جمله تفسیر تعهدات قانونی بین المللی، نشان می دهد که جنگ در شکل گیری رابطه شهروندی نقشی تحول آمیز و مهمی دارد و حقوق بین الملل و هنجارها نیز به طور ضمنی این را قبول می کنند.
    گفتمان های حاکم بر رابطه شهروندی در سنت های لیبرال و بین المللی، بر فرد به عنوان نمونه بررسی و حقوق افراد علیه دولتها تمرکز می کنند. در همین حال، نحوه ایجاد رابطه شهروندی (به چه کسی داده شود و یا از چه کسی گرفته شود و چه ویژگی هایی برای شهروندی قائل باید شد)، رابطه عمیقی با مسائل امنیتی و هویتی دارد. رابطه شهروندی چه به صورت پیش فرض و چه به صورت مفهومی هویتی مشترک در میان شهروندان ایجاد می کند. همچنین رابطه شهروندی همانگونه که متضمن حقوقی برای شهروندان می باشد، دربردارنده تعهداتی برای شهروندان نیز می باشد. در این مبحث بیان می شود که با توجه به ارزیابی جایگاه قانونی و اخلاقی نقش شهروندی، اگر بنا بر ضرورت نقش شهروندی تایید نشد، باید در راستای دستیابی به یک درک کامل از نحوه ارتباط صلح، جنگ و حقوق شناسایی شود.
    ممکن است چنین پنداشته شود که حقوق بشر جهانی است اما محتوای حقوق بشر و اجرای آن معمولا از طریق دولت ها اجرا می شود در نتیجه با توجه به اثرات جنگ، درک اینکه دولت ها چگونه صلاحیت تعیین حدود حقوق شهروندی را کسب می کنند برای فهم گستره اصلی حقوق بشر به عنوان یک امر خطیر حقوقی و یک تجربه واقعی بسیار مهم است این مقاله محدودیتهای رسمی جنگ را به عنوان ابزاری که می تواند رابطه شهروندی را تحت تاثیر قرار دهد بررسی خواهد کرد، سپس شواهد اثر ادامه جنگ را از طریق ابزارهایی مانند تمایز بین شهروندان و ساکنان بیگانه، اخراج بیگانگان، جذب جریان های پناهندگان و تغییرات مرزی مورد بررسی می کند، پس از آن بحثی را مبنی بر نحوه تعامل بین اثرات واقعی جنگ و دکترین حقوقی (از قبیل تعریف انتخابی و تفسیر جنگها... و تغییرات جمعیتی جدید که توسط معاهدات صلح ایجاد شده اند) مطرح می کند.
    مقاله مفاهیم مشارکت، وفاداری و خیانت، شواهد و پیامدهای تبلیغات جنگی، قوانین و مقررات حاکم بر انتقال سرزمین های دارای جمعیت بین حاکمیت ها، انگیزه هایی که قوانین جنگ برای شناسایی افراد توسط دولت ها ایجاد می کنند و سازش در برنامه های صلح آمیز مبتنی بر تغییرات جمعیتی ناشی از جنگ را بررسی می کند.
    مواردی که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهند گرفت شامل تغییرات در وضعیت شهروندی پس از جنگ های یوگسلاوی سابق، تقسیم بندی الجزایر، حل و فصل اختلافات پس از جنگ اروپا و بحث در مورد حدود حقوق شهروندی در اسرائیل و سرزمین های فلسطینی می شود.

    کلید واژگان: حقوق بشر دوستانه, حقوق بین الملل, حقوق شهروندی}
    Timothy William Waters*

    War’s historical relationship to the creation of territorial nation-states is well known, but what empirical and normative role does war play in creating the citizen in a modern democracy? Although contemporary theories of citizenship and human rights do not readily acknowledge a legitimate, generative function for war – as evidenced by restrictions on aggression, annexation of occupied territory, expulsions, denationalization, or derogation of fundamental rights – an empirical assessment of state practice, including the interpretation of international legal obligations, suggests that war plays a powerfully transformative role in the construction of citizenship, and that international law and norms implicitly accept this.
    Dominant discourses on citizenship in the liberal and cosmopolitan traditions focus on the individual as the unit of analysis and normative concern, and on his rights against the state. At the same time, the choice of how to construct citizenship – to whom to grant it or from whom to withhold it, and what content to give citizenship – is closely linked to questions of security and identity: citizenship either presupposes or purports to create some measure of common identity among citizens, and implies obligations as well as rights. This chapter argues that, in assessing legal and moral positions, this role – if not necessarily approved – must be accounted for to achieve a fuller understanding of how peace, war and rights are related.
    Human rights may be conceptualized as universal, but their application and specific content are often mediated through the state, and therefore understanding how states retain the ability to define the contours of citizenship, including through the effects of war, is critical to an understanding of the actual scope of human rights as a legal enterprise and a lived experience.
    The article will examine the formal limits placed on war as an instrument that could affect citizenship; then it will examine the evidence for war’s continued effect (through means such as differentiation between citizens and alien residents, expulsion of aliens, assimilation of refugee flows, and border changes); then it will advance an argument about how the factual effects of war interact with legal doctrine (such as through selective definition and interpretation of wars, perfection of wartime changes in peace treaties, and novel demographic changes introduced by peace treaties).
    The article considers the concepts of participation, loyalty, and treason; the evidence and implications of wartime propaganda; the rules and practice governing transfer of populated territory between sovereigns; the incentives that the laws of war create for individuals’ identification with the state; and the accommodation in peace plans of demographic change wrought by war.
    Principal reference is made to changes in citizenship status following the wars of the former Yugoslavia, the Algerian decolonization, the postwar settlement of Europe, and to the debates about the contours of citizenship in Israel and the Palestinian territories.

    Keywords: Humanitarian Law, International Law, Citizenship Rights}
  • مجتبی مروت
    جنگ به عنوان پدیده ای مذموم، آثاری همچون فقر و گرسنگی، تخریب زیرساختارها، نابودی مراتع، کشتزار و جنگل، آوارگی و بی خانمانی، محدودیت هایی درخصوص حقوق آزادی افراد مانند رفت وآمد، حیات، تمامیت جسمی و معنوی، اشتغال، بهداشت، آموزش و به طور کلی تخریب بنیادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را به دنبال خود پیشکش جوامع می نماید.
    برای تحدید و کاستن از این خشونت ها و بی رحمی ها به تدریج در صحنه بین المللی نظامی شکل گرفت که هدف اولیه آن کاستن از آلام بشری و آشتی میان «ضرورت نظامی» و «کرامت ذاتی انسان» بود. در نیمه دوم قرن نوزدهم کمیته ای در ژنو در جهت کمک به مجروحین و بیماران جنگی با در نظر گرفتن واقعیت های موجود جامعه جهانی، اولین ایده های انسانی کردن جنگ را به گوش جهانیان رساند و تلاش های خود را از 1863 آغاز کرد. «کمیته بین المللی جهت کمک به مجروحین» که چند سال بعد به نام «کمیته بین المللی صلیب سرخ» تغییر نام داد، از یک سو، با توسعه اقدامات و فعالیت های خود در عرصه دیپلماتیک میان کشورها و از سوی دیگر،گستراندن چتر حمایتی خود به نفع قربانیان جنگی، در صحنه نبرد، چنان جایگاهی یافت که به الگوئی برای سازمان های غیردولتی مشابه، تبدیل شد. در این مقاله در صدد ارائه تصویری از این پدیده بدیع و تحلیل اقدامات آن بر می آئیم و سیر تکاملی آنرا از ابتدای تاسیس تا کنون، تبیین می نمائیم و با در نظر گرفتن اقدامات صورت پذیرفته واستخراج فصول مشترک فعالیت های آن، به رویه هایی که کمیته، همواره قبل، حین و پس از مخاصمه، در راستای ایفای امداد رسانی به طیف های مختلف قربانیان جنگی توجه داشته، اشاره خواهیم نمود؛ هرچند موانع و چالش هائی نیز در این مسیر وجود دارد.
    کلید واژگان: کمیته بین المللی صلیب سرخ, مخاصمات مسلحانه, حقوق بشر دوستانه, قربانیان}
    Mojtaba Morovat
    War as a blameworthy phemomenon, will offers some effects like poverty and hunger, destruction of infrastructure, destroying pastures, farmland and forests, displacement and homelessness, such restrictions regarding rights of people’s freedom like traffic, life, physical and moral integrity, employment, health, educatio, and in general degradation of political, social, economic and cultural institutions for communities. A system gradually formed in the international scene to limit and reduce such brutality and violence, which originally aimed to reduce human suffering and reconciliation between the "military necessity" and " human inherent dignity". In the second half the nineteenth century a committee in Geneva and to help war causalties and patients with considering the realities of the international community, Introduced the first humanize ideas of war to the world and their efforts began in 1863. "international committee to help injured" a few years later renamed "the International Committee of Red Cross", on the one hand developed its measures and activities in the diplomatic scene among the nations, and on the other hand with spreading its protective umbrella to benefit of war victims, in the battlefields, found such a place that became a model for same NGOs. In this paper we attempt to present a picture of this exquisite phenomenon and analyze its actions and explain its evolution from the beginning till now, and considering carried out activities and extracting joint parts of their activities, will note the procedures that the committee always before, during and after conflict, in order to relief several ranges of victims of war, though there exist some obstacles and challenges in the way.
  • سیدباقر میرعباسی، ناصر عزیزی
    سلاح های متعارف از جمله وسایل وحشیانه و خشونت بار هستند که خارج از طبقه بندی سلاح های کشتارجمعی از جمله سلاح های بیولوژیک، شیمیایی و هسته ای قرار دارند. البته تعریف مزبور، متقاعد کننده به نظر نمی رسد چرا که سلاح های متعارف دارای حدومرز مشخص نمی باشند. هدف از این نوع سلاح ها قبل از هر چیز صدمه به اشخاص می باشد و بر استحکامات نظامی اثر قابل توجهی ندارند. گام اصلی در خصوص محدودیت و ممنوعیت وارد بر استفاده از سلاح های متعارف با انعقاد کنوانسیون سلاح های غیرانسانی (1980) و پروتکل های ضمیمه آن برداشته شد. باید اشاره کرد که موضوع سلاح های متعارف همواره به عنوان یکی ازموضوعات مهم حقوق بشر دوستانه مطرح بوده است.
    در حقیقت جامعه بین المللی با تصویب کنوانسیون سلاح های متعارف و پروتکل های ضمیمه آن کوشید سلاح های غیر انسانی را که دارای آثار مخرب و گاها جبران ناپذیری هستند را کنترل نموده و تعادلی بین ملاحظات انسانی و حقوق بشر دوستانه از یک سو و ملاحظات نظامی و نیازهای جنگ از سوی دیگر برقرار سازد.
    کلید واژگان: سلاح های متعارف, پروتکل ضمیمه, حقوق بشر دوستانه, ملاحظات نظامی}
    Seyyed Bagher Mir Abbasi, Nasser Azizi
    Conventional weapons are among the brutal and violent vehicles that are classified outside the category of mass destruction weapons including biological, chemical and nuclear weaponry. Indeed the definition is not convincible because conventional weaponry has no clear and specified limit. These types of weapons are mainly intended to hurt people with no considerable effect on the military strongholds. The main step toward restriction and prohibition of using conventional weaponry was taken by conclusion of the Convention on Inhumane Weaponry (1980) and its attached protocols. It should be noted that conventional weaponry has always been discussed as one of the major human rights issues.In fact the international community tried through adoption of the convention on conventional weaponry and its attached protocol to control the inhumane weapons that leave destructive and sometimes irreparable effects, in order to maintain a balance between the human considerations and human rights on the one hand and the military considerations and necessities of war on the other.
    Keywords: Conventinal weaponry, attached protocol, human rights, military considerations}
  • محمدرضا ساکی
    از آغازین روزهای شروع جنگ جهانی اول که با نابودی میلیون ها انسان توام بود و متعاقب آن جنگ جهانی دوم که از سیاه ترین دوران زندگی بشر محسوب می شوند مردم آزاده جهان خصوصا اندیشمندان و متفکران جوامع انسانی برای زدودن دردها و رنج های ایجاد شده و مقابله با اضطراب و استرس جنگ های خانمان برانداز گرد هم آمده در مجامع جهانی و بین المللی به همفکری نشسته و برای جلوگیری از تکرار این مصائب با تدوین مقررات و میثاق های بین المللی در زمینه حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه حداقل های ممکن برای تضمین امنیت، آزادی و کرامت بشری را تعیین نمودند تا چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ به این حداقل ها توجه شده و توسط دولت ها و حکمرانان پاس داشته شوند. در این میان آنچه که از اهمیت بسزایی برخوردار است ضمانت اجرای این قواعد و معاهدات بین المللی است زیرا مقررات هر چقدر که خوب باشند در صورت عدم اجرا نمی توانند تضمین کننده اهداف مورد نظر واضعان آن باشند. موضوع ضمانت اجرا در حقوق بین الملل از جمله مباحث قدیمی، مناقشه برانگیز و پیچیده و کشداری است که همواره توسط علما و دانشمندان فن مورد توجه بوده است. معمولا ضمانت اجرای مقررات و قواعد حقوقی در بطن آن نهفته است و بسته به مورد که جنبه داخلی یا بین المللی داشته باشد و از چه دیدگاه و منظری به آن نگریسته شود دارای قواعد خاص خود است. در مورد حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه موضوع ضمانت اجرا از اهمیت دوچندانی برخوردار است زیرا تضمین امنیت، آزادی و کرامت انسانی مدنظر است و خواستگاه جهانی دارد.
    آنچه مسلم است اینکه نقض حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه چنانچه عنوان مجرمانه پیدا کند (به نحوی که در کنوانسیون های بین المللی متعددی بیان شده است) ضمانت اجرای کیفری لازم خواهد داشت. در این مقاله سعی ما بر این است که به ضمانت اجراهای کیفری جرایم علیه بشریت و حقوق بشر دوستانه با توجه به سیر تاریخی و کنوانسیون های بین المللی بپردازیم.
    کلید واژگان: حقوق بشر, جرایم علیه بشریت, حقوق بشر دوستانه, ضمانت اجرای کیفری, دادگاه های بین المللی, I, C, C}
    Mohammad Reza Saky
    From the early days of outbreak of first world war which came together with the annihilation of millions of humans followed by the second world war which are considered as the worst times of man's life, free people of the world, especially intellectuals of human societies, gathered in international associations to prevent from repetition of such disasters and specified possible minimums to guarantee man's safety, security. Freedom and generosity by codifying international regulations and conventions in the fields of human rights humanitarian rights so that these minimums may be addressed and respected by governments and rulers whether during war or peace. Meanwhile what is significantly important is the execution guaranty of these international regulations and conventions since however these regulations are good; they cannot guarantee the concerned goals of their legislators in case of non-execution. The issue of Sanction or Executive Guaranty is one of the most disputable and complex issues in international law which has always been addressed by scientists and religious authorities. Executive guaranty of legal regulations is usually hidden inside them and has its specific rules depending on the viewpoints and on the case which is either domestic or international. For humanitarian rights, sanction or executive guaranty has a double importance because the guaranty of man's safety, security, freedom and generosity is under consideration and has an international origin. What is certain is that in case violation of human rights and humanitarian rights find a criminal topic (in the manner expressed in various international conventions) it will need criminal executive guaranty. In this paper, we have dealt with criminal executive guaranties of crimes against mankind and humanitarian rights by considering the historical trend and international conventions.
    Keywords: Human Rights, offences against mankind, Humanitarian rights, Criminal executive guaranty, international courts, I.C.C}
  • حمایت از کودکان در مخاصمات مسلحانه / رهیافت های حقوق بین المللی و حقوق اسلام
    سید مصطفی میرمحمدی
    پدیده نامیمون جنگ همه حقوق کودکان از جمله حق حیات، حق زندگی در کنار خانواده، حق بهداشت، حق پیشرفت و تحصیل کودکان را نقض و تهدید می کند. مطابق گزارش های جدید مجامع بین المللی، سربازگیری اجباری و مشارکت دادن مستقیم کودکان در درگیری ها، کشتن و نقص عضو، هجوم به مدارس و بیمارستان ها، ربودن، تجاوز و خشونت جنسی و محروم کردن از دسترسی به کمک های انسان دوستانه، شش مورد از خشونت هایی است که در درگیری های مسلحانه علیه کودکان اعمال می شود.
    مقاله حاضر با ملاحظه گزارش های جدید و در یک مطالعه تطبیقی طی سه گفتار، رهیافت های بین المللی و اسلامی حمایت از کودکان در مخاصمات مسلحانه را بررسی و تحلیل خواهد کرد. حقوق اسلام و حقوق بین الملل هر دو، از کودکان حمایت های عام و خاص به عمل می آورند و بهترین منفعت کودکان و بزرگسالان را باید در کاستن از تسلیحات کوچک و بزرگ جست و جو کرد.
    کلید واژگان: حقوق کودکان, حقوق بشر دوستانه, مخاصمات مسلحانه, حقوق اسلام}
  • علی ملکی
    حقوق بشر و حقوق بین الملل بشر دوستانه دو شاخه مجزا از حقوق بین الملل عمومی هستند که گستره شمول متفاوتی را در برمی گیرند. هرچند که در نهایت هدف هر دو حمایت از انسان است، لکن نقطه تلاقی آنها در حالت استثنایی و به «هسته سخت» حقوق بر می گردد. در حقوق اسلام این دو شاخه حقوقی از هم تفکیک نشده و به عنوان یک امتیاز و برتری نسبت به حقوق بین الملل عمومی، حقوق بشر در زمان جنگ هم قابل اعمال است. بعلاوه در حقوق اسلام مقررات حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه در مخاصمات غیر بین المللی (داخلی) هم اعمال می شود. در حالی که در عرصه بین المللی این مبارزات بدون رعایت بسیاری از قواعد انسانی و با شدت سرکوب می گردد. برخلاف بسیاری از اتهامات نقض حقوق بشر به اسلام، بسیاری از قواعد اسلامی کامل تر و همه گیرتر از اصول شناخته شده بین المللی است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است.
    کلید واژگان: حقوق بشر, حقوق بشر دوستانه, جنگ, حقوق بین الملل اسلام, قرآن, سنت}
    Ali Maleki
    Human rights and international humanitarian law as a two distinct branch of public international law have a special subject of themselves. Although at final the object of this two branch is a support of human, but the connect of them come back to the "hard core" of rights, in the Islamic law this two legal branch is not taking apart and as a privilege of Islamic law to the public international law, human right even in the wars is self – executing, furthermore in Islamic law the regulation of human right and humanitarian law is applicable in the non international conflicts, whereas in international séance this movements defeat severely irrespective of many regulations for supporting of human. Contrast in many accusation about violation of human rights in Islam many of Islamic regulations are perfect and have a character of "Erga omnes" in compare with international well known principle, which this investigation was divided to this matter.
    Keywords: human rights, human itarian law, war, islamic international law, holy quran, sonnat}
  • نادر ساعد
    جنگهای نامتقارن که در دکتری های نظامی و امنیتی پس از حوادث یازده سپتامبر رونقی فراوان یافته، هر چند پدیده ای جدید نیست، اما از نظر تاثیر گذاری بر اجرای حقوق بشر دوستانه در جنگهایی که بر پایه این دکترین ممکن است صورت گیرند، قابل توجه و تحلیل است. در جنگهای نامتقارن، نابرابری و تفاوت فاحش توانمندی های نظامی طرفهای متخاصم- اعم از شاخص بین المللی یا بازیگران غیردولتی- توجیهی استراتژیک برای دست زدن به اقدامات نامتعارف (حتی به کارگیری شیوه ها و ابزارهای جنگی ممنوعه با زیر پاگذاشتن اصول تفکیک، منع درد و رنج بیهوده و حرمت بیطرفی) تلقی می گردد، چرا که در این دکترین، به کارگیری قدرت نظامی تنها در راستای حصول نتیجه (عدم شکست در جنگ با دشمن قوی) تعیین و گزینش می گردد. از طرف دیگر، دولتهای قوی نیز در اقداماتی که علیه استراتژی جنگ نامتقارن طرف دیگر (ضد استراتژی جنگ نامتقارن) انجام می دهند، حقوق بشر دوستانه را نقض خواهند کرد. در این نوشتار، چارچوب کلی جنگ نامتقارن از منظر موازین بشر دوستانه حقوق درگیری های مسلحانه، تحلیل و ارزیابی می گردد.
    کلید واژگان: جنگ نامتقارن, حقوق بشر دوستانه, غیرنظامیان, رزمندگان, اصل تفکیک}
  • مجتبی مروت
    با اذعان به اینکه کودک، به عنوان قشر آسیب پذیر جامعه در زمان بحران و اضطرار نیز رشد و نمو می کند، حمایتهای حقوقی در اسناد بین المللی و عمدتا در دو روند حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه، ذکر شده است. این حمایتها بر دو دسته اند: حمایت عام و حمایت خاص، حمایت عام شامل اصول بنیادینی، مانند اصل تناسب و اصل تفکیک میان نظامیان و غیرنظامیان، ممنوعیت حملات کورکورانه، اعلام خطر، تخلیه، اسکان، ارایه خدمات بهداشتی و بیمارستانی و غیر آنهاست. مکمل این حمایت عام، حمایت ویژه از کودکان است که عمدتا شامل ممنوعیت استخدام و به کارگیری کودکان در نیروهای مسلح، حفظ سلامت جسمی و روحی کودکان، حق امنیت و مصونیت از بازداشت و توقیف و حبس، حقوق خانوادگی، حقوق آموزشی و فرهنگی، حقوق مرتبط با کودکان پناهنده و آواره، دادرسی ویژه و عادلانه، تابعیت، ممنوعیت بردگی و کار اجباری است. در این مسیر حمایتی، به اسناد بین المللی و نهادهای مرتبط اشاره می شود تا ذهن آدمی را به «کرامت ذاتی انسان» معطوف نماید. همچنین با بررسی متون موجود، به تعاملات و مناسبات متقابل میان حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه بیشتر پی خواهیم برد و در خواهیم یافت که «کودک» از جمله موضوعاتی است که ارتباط تنگاتنگ حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه را نمایان می سازد.
    کلید واژگان: کودکان جنگ, حقوق بشر دوستانه, حمایت, نهادهای بین المللی, سربازگیری, سلامت, امنیت, آموزش, کودکان پناهنده و آواره}
  • دی دخت صادقی حقیقی
    تهاجم نظامی آمریکا به عراق موجب تحول نگرش جامعه بین المللی به سیستم امنیت دسته جمعی و اعتبار و توان سازمان ملل متحد در مدیریت بحرانهای بین المللی گردیده و قواعد حقوق بین الملل را تا حدی کمرنگ نموده است.
    ارزیابی پیامدهای حمله به عراق و استمرار اشغال آن هم چنان بعنوان مهمترین معضل بین المللی مورد تحلیل حقوقدانان و پژوهشگران روابط بین الملل قرار دارد و جای امیدواری است که تقریبا در مورد تخلف آمریکا از قواعد بنیادین حقوق بین الملل اجماع وجود دارد از منظر حقوق بین الملل حمله به عراق که بدون مجوز شورای امنیت صورت گرفته، تجاوز و جنایت جنگی محسوب می شود و توسل به زور ایالات متحده آمریکا مبین تخطی این دولت از قوانین پذیرفته شده بین المللی و بهره برداری مقامات این کشور از برخی اصول حقوق بین المللی از جمله حق طبیعی دفاع مشروع می باشد. در حال حاضر سوء استفاده از مقوله دفاع مشروع مستمسکی است برای رسیدن آمریکا به اهداف و منافع خود.
    در این چشم انداز که تنها مرجع حفظ صلح (سازمان ملل متحد) در موضع ضعف و انفعال قرار گرفته و دولت آمریکا بعنوان قدرتمندترین کشور دنیا سعی دارد با اعتبار بخشیدن به قدرت، از آن بعنوان ابزاری برای رهبری جهان استفاده نماید، با وقوف به اینکه در عرصه بین الملل تفاوت بارزی میان کشورها به لحاظ نظامی، تکنولوژی و اقتصادی وجود دارد، تکیه بر قدرت و تایید بر کاربرد آن برای حل مسائل و معضلات بین المللی فقط به سود دولتهای قدرتمند بوده و در این عرصه کشورهای متوسط و ضعیف منفعل و متضرر خواهند شد.
    کلید واژگان: شورای امنیت, مجمع عمومی, نظام تک قطبی, دفاع مشروع, دفاع مشروع پیشگیرانه, عدم توسل به زور, عدم مداخله, حق آزادی ملل در تعیین سرنوشت, جنگ تجاوز کارانه, حقوق بشر دوستانه, جنایات جنگی}
    Dey Dokht Sadeghi Haghighi
    America’s military attack on Iraq has brought about a change in the way the international community considers the system of general security as well as the reliability and power of the United Nations in managing international crises. This is why the rules of international laws have also lost their credibility. The estimation of the consequences of the attack on Iraq and the continuation of its occupation is still the most outstanding international crisis, analyzed by lawyers and researchers of international relations.The only thing to arise optimism is the common consensus that America has broken the fundamental rules of international laws by attacking Iraq without the permission of the U.N. Security Council. This is considered as a military assault and a crime of war. The United States of America’s act of resorting to force clearly indicates the fact that the country is breaking the rules of international laws and the authorities of the country are exploiting some of the principles of the international laws, such as every nation’s legitimate natural right to defend its country.In abusing the principle of legitimate defense of one’s country, America uses it as a principle sanctioning the attainment of its belligerent goals and interests. Seen in this perspective, the peacekeeping organization, the United Nations, is in a position powerless and unable to act. As the superpower of the world, the government of America tries, by way of legitimizing its authority, to use it as a tool to dominate the world.Obvious to all, there is a distinct difference between the countries of the world as far as their military, technology and economy are concerned. Yet, relying on force and legitimizing its use in solving international problems has only been to the advantage of the powerful states, whereas the countries in weak or average power positions remain defenseless.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال