به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مفهوم » در نشریات گروه « فقه و حقوق »

تکرار جستجوی کلیدواژه «مفهوم» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مهدیه کریمی

    مقاله حاضر با عنوان مفهوم شناسی امام و امامت از منظر قرآن با هدف تبیین مفهوم امام و امامت از نظر لغوی و اصطلاحی و ارایه نظرات و دیدگاه های معصومین و علمای امامیه و عامه درباره ی واژه امام و امامت و ارتباط امامت و نبوت در قرآن نگاشته شده است. از مهم ترین یافته های مقاله حاضر این است که امام پیشوا و رهبر معصوم الهی است که حجت و خلیفه ی خدا در زمین بوده و امامت، ریاست عمومی در امر دین و دنیاست و مقامی دینی ست در ادامه ی مناصب پیامبری که مشتمل بر تربیت مردم در حفظ مصالح دینی و دنیوی آن ها می باشد. نظر علمای عامه این است که امام، جانشین پیامبر در اقامه دین و حفظ شریعت بوده و رهبری عمومی در مسایل دینی و دنیوی را بر عهده دارد و شامل نبی، خلیفه، حاکم، امام جماعت و هر کسی که به او اقتدا شود ولو باطل می شود، امامت از فروع دین بوده و دارای مراتب مختلفی است و علما، خلفا، حکام، قضات و امام جماعت هر کدام در مرتبه ای از مراتب امامت قرار دارند و نصب امام بر عهده مردم گذاشته شده است اما دیدگاه معصومین و علمای امامیه این است که امام پیشوای معصوم و منصوب از طرف خداوند است و دارای روحیه ی صبر، یقین، رحمت، کشف و شهودات است و علاوه بر این که مقتدای مردم در گفتار و عمل کرد خود است به تدبیر امور جامعه و اجرای مقررات نیز می پردازد و با تشکیل حکومت الهی و به دست آوردن قدرت های لازم سعی می کند احکام خدا را عملا اجرا نماید و اگر نتواند رسما تشکیل حکومت دهد تا آن جا که در توان دارد در اجرای احکام می کوشد، مقام امامت تحقق بخشیدن به برنامه های الهی اعم از حکومت و اجرای احکام الهی و تربیت و پرورش نفوس انسانی در ظاهر و باطن است و بالاتر از نبوت بوده و هر دو به نصب الهی می باشند.

    کلید واژگان: مفهوم, امام, امامت, معصومین, امامیه, عامه, حقوق اسلامی, قرآن}

    The present study, entitled The Conceptology of Imam and Imamate from the Perspective of the Qur'an, has been written with the aim of explaining the concept of Imam and Imamate from a lexical and idiomatic point of view. In this research, interpretive, narrative and theological books have been used, and the method used in it is descriptive-analytical. This research has been organized in the form of four chapters. One of the most important findings of the present study is that Imam Pishva is the infallible divine leader. That is the authority and caliph of God on earth and Imamate is the general leadership in the matter of religion and the world and is a religious authority in the continuation of the positions of the prophet which includes training people to protect their religious and worldly interests. The opinion of popular scholars is that the Imam is the successor of the Prophet in establishing the religion and preserving the Shari'a, and is in charge of general leadership in religious and worldly matters, including the prophet, caliph, ruler, imam, and anyone who follows him, even if it is invalidated. Imamate is one of the branches of religion and has different levels and scholars, caliphs, rulers, judges and the Imam of the congregation are each in a level of Imamate and the installation of the Imam is left to the people, but the view of the infallibles and Imami scholars is that the Imam The leader is infallible and appointed by God and has the spirit of patience, certainty, mercy, discovery and intuition. In addition to being the Muqtada of the people in his speech and actions, he also manages the affairs of society and enforces the rules by forming a divine government Bringing the necessary powers, he tries to carry out God's commands in practice, and if he cannot formally form a government, he tries to implement the rules as much as he can, the position of Imamate is to fulfill divine plans, including government, divine rules, and educating the human population. It is external and internal and is higher than prophecy and both are by divine installation.

    Keywords: concept, Imam, Infallibles, Imamate, public}
  • علیرضا شریفی*

    عقد به عنوان یکی از منابع تعهد، بیشترین کاربرد را در روابط حقوقی جامعه دارد و براین اساس تحلیل و بررسی ارکان و عناصر عقد دارای اهمیت است. در قانون مدنی عقد تعریف شده و شرایط اساسی آن در ماده 190 بیان شده است، ولی برای تحلیل عناصر تشکیل دهنده عقد به عهده حقوق‌دانان است؛ استاد جعفری لنگرودی در آثار خود تحلیل درخوری در این خصوص ارایه داده‌اند؛ بر این اساس هدف از این مقاله بررسی تحلیل به عمل آمده استاد جعفری لنگرودی است که با تدقیق در آرا و نظریات وی و با روش توصیفی به بررسی موضوع پرداخته شده است و نهایتا به این نتیجه می‌رسیم که خوانش جدید و بدیعی از مفهوم عقد و عناصر آن را ارایه کرده است، به گونه‌ای که با استفاده از این نظریه ماهیت وصیت تملیکی را ایقاع و نیز ماهیت معامله فضولی را طرح عقد نامید.

    کلید واژگان: عقد, ارکان, مفهوم, تعهد, قانون}
    Alireza Sharifi *

    Contract as one of the sources of commitment has the most application in the legal relations in society. therefore, analyzing the elements of the contract is so important. The contract is defined in the Civil Code and its basic conditions are stated in Article 190, but it is the responsibility of lawyers to analyze the constituent elements of the contract. Professor Jafari Langroudi has provided appropriate analysis in this regard in his works; Accordingly, the purpose of this article is to review the analysis of Professor Jafari Langroudi, which has been studied by examining his views and theories in a descriptive manner, and finally we conclude that he has provided new and original reading of the concept of contract and Its elements . Using this theory, he called the nature of the testamentary disposition as a unilateral legal act and also the nature of the unauthorized transaction as a contract.

    Keywords: contract, pillars, concept, obligation, law}
  • محمدصالح عطار، علیرضا ابراهیم گل*
    حقوق بین الملل به مثابه گرایش علمی دارای اجزای متشکله ای (سیستم ها، رژیم ها و (مجموعه)  قواعد حقوقی) است که به واسطه وضعیت یا عواملی به وحدت می رسد و به شان نظام نایل می آید. یکی از مفاهیمی که ادعا می شود به مثابه عامل وحدت ساز در اجزای متشکله حقوق بین الملل، سلسله مراتب و نظم برقرار می نماید، مفهوم قاعده آمره است. با این همه در رابطه با ابعاد مختلف قاعده آمره از نظر مفهومی و علمی، اختلاف نظر وجود دارد. بعد از شکل گیری مفهوم قاعده آمره، دیدگاه های متمایزی راجع به مفهوم و تعریف آن در قلمرو حقوق بین الملل مطرح شده است. این دیدگاه ها را می توان در دو قالب فهم کلاسیک و فهم جدید از قاعده آمره طبقه بندی کرد. دیدگاه این پژوهش آن است که آموزه های متمایز در زمینه مفهوم قاعده آمره در قلمرو نظریات اندیشمندان حقوق بین الملل، گویای این واقعیت است که نگاه تک بعدی و تک ساحتی به قاعده آمره نمی تواند گویای نقش سیال و پویای امروزی قاعده آمره در نظم حقوقی بین المللی باشد. امروزه قاعده آمره به مثابه برجسته ترین شاخص نظام ساز محتوایی حقوق بین الملل، نظر به پیچیدگی روزافزون حقوق بین الملل، لاجرم در کالبدها و فنون متمایز حقوقی باید ظهور نماید تا قادر باشد، ویژگی نظم آفرینی خود را حفظ کند.
    کلید واژگان: مفهوم, قاعده آمره, نظم حقوقی, فهم جدید, فهم کلاسیک}
    Alireza Ebrahim Gol *
    International law, as a scientific trend, has various components (systems, regimes and (sets) of legal rules) that are united by the status or factors so as to become a system. One of the concepts claimed to act as unifying factor in the constituents of international law, making hierarchy and order is the concept of the jus cogens. However, there are controversies in different conceptual and scientific dimensions of jus cogens. After the formation of jus cogens, various views on the concept and definition of it in the field of international law have been emerged. These views can be categorized in two forms of classical and modern understanding of the principle. The view of this study is that the distinct teachings of the highly scholars of international law on the concept of jus cogens suggest that the one-dimensional perspective on jus cogens cannot be a reflection of the fluid and dynamic role of this principle in the modern international legal order. Therefore, nowadays, due to the complexity of international law, jus cogens must inevitably emerge in distinct legal forms and techniques, in order to be able to maintain its system-making feature.
    Keywords: concept, jus cogens, legal order, classical conceptions, modern conceptions}
  • فرزاد پارسا *، سهیلا رستمی
    نسبت به معنای حقیقی واژه نکاح میان علمای مذاهب اسلامی اختلاف وجود دارد. نظر راجح و مشهور در بین فقهای مذاهب اسلامی، این است که واژه نکاح حقیقتا به معنای عقد است. طرفداران این دیدگاه برای اثبات نظریه خود به دلایلی از قرآن، سنت و عقل استناد کرده اند. این گروه بر این عقیده اند که واژه نکاح در قرآن در تمامی آیات به معنای عقد می باشد. در مقابل گروه دیگری از فقها نکاح را حقیقت در معنای وطی و گروهی آن را مشترک بین دو معنای وطی و عقد دانسته اند. برخی از فقها نیز آن را به معنای ضم بیان کرده اند. هر یک از این گروه ها برای اثبات نظریه خود به دلایلی از جمله آیات قرآن، احادیث پیامبر و دلایل عقلی استناد نموده اند. نظر قابل پذیرش و راجح، قول گروه اول است؛ چه ذکر جماع و وطی امری قبیح بوده و عرفا خلاف ادب تلقی می شود. نیز در قرآن صرفا به معنای عقد آمده و صحت سلب معنای وطی از واژه نکاح، دلالت بر مجازی بودن استعمال نکاح در معنای وطی دارد. اختلاف در مسائلی چون شهادت در نکاح و ایجاد محرمیت مصاهرتی در اثر زنا، از توابع و آثار اختلاف در این بحث است.
    کلید واژگان: مفهوم, نکاح, عقد, وطی, آثار}
    Farzad Parsa *, Soheila Rostami
    the scholars of Islamic denominations are not agreed upon the true meaning of the term “Nikah” (marriage). The preponderant and superior opinion among Islamic jurists is that the word “Nikah” (marriage) in fact means legal contract. The proponents of this view have relied on Quran, tradition, and reason to prove their theory. This group believe that marriage means legal contract in the Qur'an in all verses. In contrast, a group of jurisprudents consider the meaning of “Nikah” as sexual intercourse (Waty) and another group believe that it has both meanings, i. e. intercourse and legal contract. Some jurists have also said that it means “Dham”. Each of these groups have cited proofs for their theory from Quranic verses, traditions of the holy Prophet (pbuh), and rational reasons. The acceptable proposition is the promise of the first group, since copulation and Waty (sexual intercourse) is obscene, and it is considered immoral. Also, in the holy Quran, the word has merely been used to refer to the meaning “legal contract” and the authenticity of the denial of the meaning of Waty (sexual intercourse) implies the metaphorical use of Nikah in the sense of Waty. Disagreements on the matters such as testimony in marriage and the creation of Mahramiyyat due to adultery are the results and effects of disagreements in this discussion.
    Keywords: Conception, Marriage, Legal Contract, Waty (Sexual Intercourse), Effects}
  • سید رضا شیرازی *
    این مقاله با پیگیری تعاریف موجود و تحلیل کاربردها و ارتکازات اندیشمندان فقه و اصول، تلاش می کند از اصطلاح پرکاربرد «إشعار» ابهام زدایی نماید و پس از تعریف ، تفاوت آن را با ظهور و استظهار بیان نموده و ارتباطش را با هر یک از دلالتهای التزامی ، سیاقی، مفهومی و مجازی تبیین کند. بنا بر نتایج تحقیق إشعار قسیم ظهور بوده و تقابل آن با مفهوم در بعضی متنها از این روست که مفهوم نیز مصداقی از ظهور است. همچنین إشعار اختصاص به دلالت حقیقی ندارد و در دلالت مجازی و دلالت سیاقی نیز، إشعار وجود دارد. می توان إشعار را به «إشعار فعل» و «إشعار قول» و با ملاکی دیگر به «إشعار عاطفی» ، «إشعار علت» ، «إشعار حکم تکلیفی» ، «إشعار حکم وضعی» و «إشعار فضای صدور» تقسیم نمود. در فرجام ، مقاله با بیان ویژگی های إشعار و بیان اصل اولی در هنگام تردید بین ظهور و إشعار یک متن خاتمه می یابد.
    کلید واژگان: إشعار, دلالت التزامی, مشعر بالعلیه, دلالت سیاقی, مجاز, مفهوم}
    Seyyed reza Shirazi *
    Providing the available definitions and analyzing the applications and mentalities of jurisprudence and Osūli scholars, the present research attempts to disambiguate the practical term of Ish’ār. Having defining this term, its difference with realization and seeking realization are stated. However, the relation of Ish’ār with other obligatory, stylistic, conceptual, and virtual significations are clarified. According to the findings of the research, Ish’ār is a sub-categorization of realization, so that its contradiction to some other texts is due to the fact that the concepts could be as an example of realization. Similarly, Ish’ār does not allocate real signification and virtual and stylistic significations also include Ish’ār. Thus, Ish’ār cloud be classified as Ish’ār of action, Ish’ār of words, affective Ish’ār, Ish’ār of reason, Ish’ār of obligatory rule, Ish’ār of situational rule, and Ish’ār of issuing situation. Eventually, the paper states the features of Ish’ār and is concluded by expressing the primary principle in case of dilemma between realization and Ish’ār in a given text.
    Keywords: Ish’?r, obligatory signification, mosh’r bil’lliyah, stylistic signification, virtual signification, concept}
  • ابراهیم بیگ زاده، اسماعیل تاور
    در قلمرو دکترین حقوقی بین المللی، رویکردهای متفاوتی نسبت به مفهوم بشریت وجود دارد. هریک از این نگرش ها در خصوص جایگاه و کارکرد مفهوم بشریت در حقوق بین الملل، داوری های متفاوتی دارند. در این میان، دیوان بین المللی دادگستری که در چارچوب تحلیل های خود از روش های فنی حقوقی بهره می گیرد، در روشن ترکردن زوایای پنهان مفهوم بشریت در قالب حقوق موضوعه، سهم عمده ای ایفا می کند. برای دستیابی به این هدف به تحلیل محتوای رای تنگه کورفو و سپس نظر مشورتی دیوان در قضیه مشروعیت تهدید به استفاده یا استفاده از سلاح هسته ای پرداخته خواهد شد تا رویکرد دیوان نسبت به مفهوم بشریت، ارزیابی و صورت های موضوعه آن تبیین شود. سپس سهم دیوان در بروز و ظهوربخشیدن به جلوه های مختلف بشریت، از جستجوی آن در منابع گرفته تا ارزش برابری، بررسی خواهد شد. در این راستا پس از بیان مقدماتی در خصوص قابلیت های مفهوم شناسی حقوقی مفهوم بشریت در حقوق بین الملل، سهم دیوان در روشن کردن این قابلیت ها در جریان برخورد با وقایع عینی مطالعه خواهد شد.
    کلید واژگان: مفهوم, بشریت, دیوان بین المللی دادگستری, اصول راهنما, اصول کلی حقوقی, جامعه مشترکات بین المللی, حقوق طبیعی جدید, جلوه های موضوعه}
    Ebrahim Beigzadeh, Esmaeil Tavar
    There are different approaches towards the concept of humanity in the ambit of current doctrine of international law; diversity of ideas in these approaches leads to different evaluations of statues and function of the concept of humanity in international law. Meanwhile, International Court of Justice (ICJ) makes a major contribution to clarify hidden and vague features of the concept through analyzing cases by applying legal dogmatic method. To this end, this survey concentrates on ICJ approach toward humanity with furnishing the discussion on content analysis of Corfu Channel case and Legality of Threat or Use of Nuclear Weapon case to acquire positivistic manifestation. Finally, we will indulge on ICJ’s contribution regarding the concept of humanity and its manifestations in international law, as a survey in the sources of law to equality as an international value. All efforts in this study are centered on legal potentials of the concept of humanity in international law that ICJ has strived to clarify while encountering different sets of facts.
    Keywords: Concept of Humanity_International Court of Justice (ICJ)_Directive Principle_General Principles of Law_International Community of States as a Whole_New Jus Naturalis_Positivistic Manifestations}
  • سیف الله صرامی
    آیت الله بروجردی در ماهیت مفهوم، دیدگاهی بدیع دارد: اولا، مفهوم را برخلاف منطوق که ناشی از وضع الفاظ و سایه سار آن است، ناشی از دلالت فعل متکلم مبنی بر اخذ قیدی در کلام خود می داند. ازاین رو مفهوم را تحت اصول عقلایی که در افعال اختیاری جریان دارد، قرار می دهد. ثانیا، نزاع اصولی در آن را نزاعی کبروی می شمرد. ثالثا، این نظر خود را به اصولیان پیشین نسبت می دهد و براساس آن شیخ انصاری و اصولی های پس از او را مورد نقد قرار می دهد.
    هرسه محور دیدگاه ایشان دراین مقاله نقد و بررسی شده است. در ضمن این بررسی، نظریه استعمال الفاظ در اصول فقه، با نظریه افعال گفتاری در فلسفه زبان، مقایسه شده است.توجه ایشان به جنبه رفتاری استعمال الفاظ دستمایه این مقایسه قرار گرفته است.
    کلید واژگان: مفهوم, آیت الله بروجردی, نظریه افعال گفتاری, دلالت فعل, استعمال الفاظ}
    Seifollah Sarrami
    Āyatullāh Borūjerdī has an exquisite viewpoint regarding the nature of Connotation: firstly, Āyatullāh Borūjerdī holds that Connotation – unlike Enunciation which is strictly dependent on the invention – is comprehended from the implications caused by the conditions of the speech. Hence, he subcategorizes the Connotation under the rational principles which run in volitional acts. ýSecondly, he reckons the Uṣūlī's dispute here a major dispute. Thirdly, he attributes his stance to the former Uṣūlī scholars, and thereon, he criticizes Shaykh Anṣārī and his succeeding scholars. ýAll these three ideas are reviewed in this paper. This study also compares Words Employment Theory in Uṣūl al-fiqh with the Theory of Speech Acts in the philosophy of language. Āyatullāh Borūjerdī's advertence to the behavioral aspect of the Words Employment is the subgrade of this comparison.
    Keywords: Connotation, Āyatullāh Borūjerdī, Speech Acts Theory, Indication of Act, Words Employment}
  • یوسف عالی عباس آباد
    مطالعه دوران باستان و نظامی که بر شهر، کشور و حکومت دایر بود، نشان از چهارچوب هایی خاص دارد. قدرت گرفتن و توسعه هریک از ملل جهان، با توسعه شهر، کشور و مکان های جغرافیایی همراه بوده است، یعنی هریک از قوم ها، طوایف، گروه ها و دیگر طبقات اجتماعی، با اتحاد به کشور واحدی می رسیدند و نظام حکومتی خود را برپا می کردند و یا با جنگ و درگیری، بافت جامعه، شهر و کشور خود را ازهم می گسیختند. در پژوهش حاضر به چندوچون این مسئله پرداخته شده است.
    کلید واژگان: مفهوم, چهارچوب, شهر و کشور, عهد باستان}
  • محسن اسماعیلی*
    بحث تعاریف اگرچه یکی از مباحث اساسی منطق است و سخن فراوان در باب آن گفته شده است ، ولی همچنان در علوم اعتباری چون حقوق بحثی جامع در آن شکل نگرفته است علت این امر آن است که تعریف مفاهیم و موضوعات در عالم حقوق و فقه و همچنین اخلاق دائر مدار فهمی قبلی از اعتبار است. از طرفی در عالم حقوق با مفاهیمی ارزشی سروکار داریم که در تعریف آن ها از گزاره های توصیفی استفاده می کنیم ( اگرچه در واقع اینجا توصیفی صورت نمی گیرد) و از طرفی با مفاهیمی سروکار داریم که در گزاره های امری یا دستوری به کار می رود همچون باید، نباید و می تواند. پیش فرض ما بر این است که می توان به تعریفی از مفاهیم حقوقی دست یافت. در این مقاله نگاهی به برخی نظریات عام خواهیم داشت تا بر اساس آن به مدلی از تعریف مفاهیم حقوق نائل شویم. در صدد ارائه الگوی تعریف در حقوق هستیم تا از این طریق بتوان مفاهیم حقوقی را در این قالب بیان کرد.
    کلید واژگان: حقوق, اعتباریات, نهاد, تعریف, عدالت, مفهوم}
    Mohsen Esmaeli *
    Although definitions is one of the main topics discussed in logic and talked a lot about it, but there is no comprehensive discussion in Etebari Sciences like law. It is because the definition of the concept and topics in the world of law, jurisprudence and the ethics is based on prior understanding of Etebar. In the world of law we deal with value concepts that on their definition we use descriptive statements (although in fact there is no describing here) and on the other hand deal with concepts or command that is used in statements such as must, haven’t to and can. Our presuppose is that we can achieve the definition of legal concepts. In this article we will look at some general theories the base of that we can be achieved the definition model of the legal concept. We want to present the definition model in law so that legal concepts can be expressed in this form.
    Keywords: Law, Eebariate, institution, definition, justice, concept}
  • سارا حاجی زاده*، علیرضا مشهدی زاده

    دلالت سیاقی دلالتی است که از سیاق کلام فهمیده می شود و لازمه کلام است ولی مستقیما در کلام گوینده بیان نمی شود. اقسام دلالت سیاقی عبارتند از: دلالت اشاره، دلالت ایماء یا تنبیه و دلالت اقتضاء. در خصوص جایگاه این دلالت که مفهوم یا منطوق است و یا خود شق سومی از دلالت است سه دیدگاه در بین اصولیون وجود دارد. عده ای این دلالت را مفهوم می دانند، گروهی آن را منطوق غیر صریح نامیده اند و برخی از اصولیون نیز می گویند که این نوع دلالت درکنار دلالت مفهومی و دلالت منطوقی نوع سومی از دلالت می باشد.

    کلید واژگان: دلالت, دلالت سیاقی, مفهوم, منطوق غیر صریح}
    Sara Hajizadeh *, Alireza Mashhadizadeh

    Context implication is a kind of implication that is conceived from the context and it is essential to the text but not express in the teller words. There are three kinds of Context implication which are: demonstrative implication, remark implication, suitable implication. There are three views with regard to the essence of this implication that whether it is concept or statement or another kind of implication. Some believe that context implication is a concept. Others named this implication statement and the last group of scholars believe that this is a separate kind of implication.

    Keywords: implication, context implication, concept, statement}
  • خدیجه مرادی*، یحیی رنجبر

    «حق الله » از مفاهیم کلیدی فقه اسلامی- مستقیم یا غیرمستقیم- و مبنای تمامی احکام فقهی است. این پژوهش ضمن اثبات این مدعا نشان داده که واژه حق در ترکیب یادشده با این واژه در ترکیب «حق الناس» به یک معنا نیستند، بلکه یکی مجاز است و دیگری حقیقت. و این دو حتی مشترک لفظی هم نیستند؛ چون صاحبانشان با هم چنان دوگانگی ماهوی و بنیادینی دارند که این دوگانگی ها ماهیت حقوقشان رابه نحو ریشه ای متحول می کند. این تحول در معانی این دو حق تفاوت های دامنه داری ایجاد می کند، چنان که این تفاوت ها این دو حق را ماهیتا از هم جدا می کند و این جدایی چنان ریشه ای است که نمی توان آن را نادیده گرفت واین دو واژه را همچنان صرف نظر از مصداق های متفاوتشان مترادف قلمدادکرد؛ پس به لحاظ تئوریک گریزی وگزیری نداریم، مگر اینکه یکی را حقیقت و دیگری را مجاز بدانیم. در گام بعدی هم استدلال شده که این واژه در «حق الله » مجاز و در «حق الناس» حقیقت است؛ سپس ادعا شده، ازآنجا که 1. «حق» ناشی از نیاز و کمبود و ضعف است، 2. اعمال، اجرا و پایبندی به هر حقی باید به ذی حق سودی برساند و تضییع آن از ذی حق چیزی بکاهد و 3. سلب هر حقی باید امکان بالقوه داشته باشد که این امکان در هر صورت گواه ضعف ذی حق در نگاهداری حق خویش است؛ لذا بنابراین سه دلیل، خداوند شان داشتن حق را ندارد، پس به معنای حقوقی آن حقی ندارد. در پایان، نشان داده شده است، ازآنجا که این دو حق معانی متفاوت، منشا متفاوت و تفاسیر متفاوت دارند، مترادف نگریستن به این دو لفظ نادرست است و به این ترتیب، احکام هر یک را نمی توان بر دیگری مترتب دانست؛ به این معنا که اگر کسی یا کسانی از تضعیف و تضییع حق انسان ها پروا دارند و بر مبنای این پروا داشتن 1. احکامی برای محافظت از حقوق وی وضع می کنند تا تاثیر ناخوشایند ضعف وی کمتر شود و 2. تدابیر و تمهیداتی برای اقدام کردن پس از سلب شدن آن درنظر می گیرند تا به دارنده اش بازگردانده شود و به این سان به وی مددی رسانده شود، این احکام و تدابیر را نمی شود روی همین محاسبات و اصول برای احکام فقهی موسوم به حق الله درنظر بگیرند؛ وگرنه آشکارا در وادی تسامح و سهل انگاری در فرایند استنباط احکام فقهی- حقوقی قدم خواهند زد. بدیهی است چون ادعای نویسندگان این بوده که «خدا حقی ندارد و ترکیب حق خدا به لحاظ فقهی- حقوقی مجاز است»، لذا با توجه به این ادعا- صرف نظر از صحت و سقم آن- مفهومی که مصداق خارجی و موجودیتی ندارد، ازآنجا که نمی توان خودش را در ذهن تصور کرد، تصور کردن و انتزاع و برشمردن ویژگی ها و مولفه های آن نیز ممکن نیست. در این نوشتار، هدف این بوده که سلبی بحث شود و پیش از اینکه اثبات شود حق الله مجاز است، گفته شده ویژگی های آن این ها نمی تواند باشد و ایجابی مطرح کردن بحث از نظر نگارندگان ممکن نیست؛ پس وقتی ادعا شده حق الله ترکیبی مجازی است، تلاش و کندوکاو ذهن برای مطرح کردن ویژگی های این حق آشکارا نقض غرض خواهد بود.

    کلید واژگان: حق الله, حق الناس, مجاز, حقیقت, مشترک لفظی, مصداق, مفهوم}
    Khadijeh Moradi, Yahya Ranjbar

    The Right of God is one of the key concepts in Islamic jurisprudence and it is the direct or indirect foundation of all the rules of Islam. This study has not only proven this mentioned fact but has also shown that the “Right” in that phrase has different meanings from “The right of human” phrase; one of them is factual and the other one is metaphorical .These two words are not even literally equivalent; their owners are essentially and fundamentally dual; this has changed the nature of their rights fundamentally. Also this evolution has resulted in grave differences and these differences have separated these two types of “Rights” from one other. The separation is such deep that it cannot be ignored and hence these two words, apart from their distinct instances, cannot be considered as synonyms; thus there is not any theoretical solution unless we consider one of them as factual and the other one as metaphorical. In the second step the study has argued that if the word “right” collocates with God (ALLAH), it is a metaphor and if it collocates with “human” (ALNA: S), it is factual. Furthermore, it has been argued that since “right “stems from need, shortness, and weakness, the right must be useful for its owner and its non-compliance must make him suffer and finally deprivation of any right must be potentially possible; this possibility is the evidence of the weakness of its owner in protecting his right and because of these three reasons, God has not the position of possession of right, so he has not any right legally. At last, it has been proven that because these two rights have different meanings, origins and interpretations, they are not synonyms and, therefore, it is impossible to generalize their rules to each other. These rules and principles cannot be considered in Islamic jurisprudence rules as “The rights of God”. It is 1. 2. clear that since god does not have any rights and the phrase of “right of god” is a metaphor, in spite of correctness or wrongfulness of this argument, a concept that does not have any external manifestation and cannot be imagined in a mind, determination of its character is illogical. This article deals with negative logic before proving that the right of god is a metaphor.

    Keywords: Right of God, Right of human, Factual, Metaphor, Homonym, Extension, Intention}
  • علی ملکوتی، حبیب الساعدی*
    در پژوهش حاضر اثبات گردید که جمله استثناییه که دربرگیرنده مستثنا و مستثنا منه است، دارای مفهوم بوده و این مفهوم برای آن اثبات شد؛ چه مستثنا منه جمله ای مثبت مانند «اکرم الفقهاء الا الفساق» باشد و چه جمله ای منفی مانند «لا تعاد الصلاه الا من خمس»، ولی در مورد جملات استثنائی که در آن استثنا از موضوع اتفاق می افتد مانند جمله «اکرم الفقیه غیر الفاسق» دیگر مفهوم برای آن اثبات نمی گردد. در ادامه بحث نیز برخی از شاخه های فقهی مرتبط با جمله استثنائیه را از باب تطبیق بر این قاعده، مورد بررسی قرار دادیم.
    کلید واژگان: مفهوم, مفهوم استثناء, جمله استثنائیه, مدلول التزامی}
    Ali Malakoti, Habib Saedi *
    In this study, it has been proved that an exception sentence has a purport and an indirect meaning. The indirect signification called 'mafhum' emanates from the exception which has been proved for it irrespective of whether the generality from which a thing is excluded is in the affirmative or in the negative e.g. "You should respect jurisprudents except the corrupt ones" or "Prayer is not repeated except when one of the five elementals are violated." These sentences do have an indirect signification but certain exception sentences in which a thin g is excluded from the subject do not have an indirect signification e.g. "Respect the jurisprudent except the corrupt one". Further relevant issues concerning exception and exclusion have been studied in a bid to clarify this jurisprudential rule and its applications.
    Keywords: indirect signification, exception, exception sentence, connotation, signification}
  • عبدالرحیم حسینی
    در مبحث تعارض شروط، دیدگاه های صاحب نظران در ترسیم محل بحث و نزاع پیرامون این مبحث مختلف است، برخی معتقدند محل نزاع در مبحث، تعارض موجود نه بین چند منطوق است و نه بین چند مفهوم، بلکه میان منطوق یکی از شروط است با مفهوم شرط دیگر، از نظر بعضی دیگر، مسئله مهم در این مبحث نه تعارض بین دو منطوق است، نه تعارض بین دو مفهوم و نه تعارض بین منطوق قضیه ای با مفهوم دیگری، بلکه معضل اصلی، دوران امر بین استقلال و عدم استقلال شروط است، و جمعی در تحریر محل نزاع، قائل به تفصیل شده اند و نزاع در این زمینه را منحصر به یک مورد نمی دانند و بر این باورند که در اینجا دو سوال وجود دارد، یکی درباره شروط متعددی که جزای واحد دارند، اما این جزا نه از حیث وجود تعددپذیر است، نه از حیث رتبه و دیگری درباره جزایی است که با وجود وحدت حقیقی، به لحاظ وجودی تکرار پذیر است. از نگاه برخی صاحب نظران، مسئله اصلی آن است که تنافی بین دو شرط نه فقط از حیث علیت منحصره بودن آن، بلکه از این حیث است که بنا به قول به تبادر در مفهوم شرط تنافی بین دو تبادر است. پس مشکل این مبحث لفظی و دلالی است و حل آن تنها از طریق قواعد لفظیه ممکن است. احتمالات مطرح برای رفع تعارض میان شروط متعدد، پنج احتمال است که در بررسی به عمل آمده، بررسی و نقد شده اند.
    کلید واژگان: تعارض, جزا, شرط, مفهوم, منطوق}
    Seyyed Abd Al-Rahim Hosseini
    In subject of conflict of proviso، the views of experts on the topic، is different. Some of them believe that debate is about conflict of verbal sense of a provision and concept of another provision، not conflict of some verbal senses or conflict of some concepts. Some of Jurisprudents believe that debate is about independence or dependence of provisions، not conflict of some verbal senses or conflict of some concepts or conflict of verbal sense of a provision and concept of another provision. The third group believes that debate is not exclusive in one case and there are two questions here: one is about several provisions which have unit consequent، and this unit consequent is Multiple neither existentially nor on the basis of rating. Second question is about a consequent which has true unity and repeatable existentially. From the view of some experts the main issue is that conflict of two provisions is not only from its exclusive causality but also from conflict of two immediacies; so the problem is verbal and implicative and it may be just solved through verbal rules. There are five possible solutions for removing conflict among the various provisions which have been considered and criticized in the research.
    Keywords: concept, conflict, expression, provision, proviso, verbal sense}
  • علی غلامی، علی بهادری جهرمی
    سیاستهای کلی نظام حاوی چارچوب و مبنای جهت گیری کلی کشور در همه عرصه های حکومتی است که ازسوی مقام معظم رهبری به موجب بند اول از اصل یکصدودهم قانون اساسی تعیین می شود و همچون حلقه پیوندی بین اصول و اهداف نظام با وظایف دستگاه ها و نهادهای حکومتی نقش ایفا می نمایند. هدف اصلی این سیاست ها ایجاد انضباط در کشور معرفی شده که مشخص کننده هندسه کلی نظام نیز خواهند بود.
    بند دوم اصل یکصدودهم قانون اساسی به لزوم وجود نظارت بر حسن اجرای این سیاستها تاکید کرده و آن را نیز بر عهده مقام رهبری دانسته است. این وظیفه که مشخص سازنده ماهیت الزامی سیاتهاست و اهمیت اجرایی شدن سیاستها را از منظر تدوین کنندگان قانون اساسی روشن می سازد، مطابق ذیل اصل یکصدودهم به به مجمع تشخیص مصلحت نظام واگذار شده است.
    مقاله حاضر پس از تحلیل مفهوم و ماهیت سیاستهای کلی نظام و تبیین مبانی و اهمیت نظارت بر حسن اجرای آنها، شیوه کنونی نظارت بر حسن اجرای این سیاستها را مورد نقد قرارداده و لزوم بازنگری در شیوه آن را مورد تاکید قرار داده است.
    کلید واژگان: سیاستهای کلی نظام, مفهوم, ماهیت, نظارت}
    Ali Gholami, Ali Bahadori Jahromi
    The general policies contain the framework and basis general direction of the country in all governmental spheres. That by the supreme leader is determined accordance with first paragraph of Article one hundred and tenth of constitution and like a link between principles and goals of the government play a role with tasks of devices and governmental institutions. The main objective of these policies was introduced discipline and order in the country that also determines the general geometry of government. Paragraphs II of Article one hundred and tenth of the Constitution, has stressed necessity of the presence supervising the implementation of these policies and it is known also the responsibility of leadership. These tasks which specify the necessary nature of policies and makes clear, the importance implementation of these policies In terms of framers of the Constitution according to following Article one hundred and ten has been entrusted to the Expediency Discernment Council. This paper after analyzing the concept and nature of general policies and explaining basics and importance of supervising on the good implementation criticized the current method of supervising good implementation of these policies and has been suggested recommendations for its improvement.
    Keywords: The general policies, Concepts, Nature, Supervised}
  • مفهوم وصف و قانون مدنی
    روشنعلی شکاری، آرش ابراهیمی
    آن چه به عنوان وصف در علم اصول مطرح است معنایی اعم از وصف نحوی است و به معنای هر قیدی است که دامنه موضوع را محدود کند مفهوم وصف یکی از مفاهیم مخالف است که حجیت آن مورد اختلاف نظر علمای اصول واقع شده است مشهور اصولیین ترکیب وصفی را فاقد مفهوم مخالف می دانند در قانون مدنی قانون گذار در موارد بسیاری از ترکیب وصفی برای بیان حکم قانون استفاده کرده است. با استقراء در این قانون به این نتیجه می رسیم که قانون گذار در قانون مدنی در رابطه با مفهوم وصف از قاعده خاصی پیروی نکرده و گاه با بیان وصف، قصد خارج کردن موضوع فاقد وصف را از حکم داشته و گاه به عکس از بیان ترکیب وصفی مفهوم مخالف را مد نظر قرار نداده است. بنابراین نمی توان در تفسیر قانون مدنی از این شیوه لفظی استفاده نمود.
    کلید واژگان: مفهوم, منطوق, وصف, معتمد بر موصوف, غیر معتمد بر موصوف}
  • محمدرضا احمدی
    به رغم آنکه واژه تعهد به دلیل کثرت استعمال در گفتمان رایج حقوقی ازحیث دلالت بر معنی، ساده می نماید و شاید در نگاه نخست از مفاهیم بدیهی در فرهنگ حقوقی تجلی می کند، ولی با اندکی تامل در گستره مفهوم و قلمرو شمول و موارد متفاوت قابل اندراج در موضوع آن، ملاحظه می شود که تعهد چنان مقوله ای است که به جهت تواطی یا تشکیک مستتر در کلیت آن، نه تنها به راحتی در قالب تعریفی جامع الاطراف نمی گنجد، بل بی جهت نیست که بخش های وسیعی از موضوعات مورد مطالعه در عرصه های مختلف حقوقی از سوی مؤلفان اندیشمند و استادان صاحب نظر حقوق، مصروف تحلیل و تبیین ابعاد مختلف آن می شود و با وجود قدمت زمانی طرح مباحث مربوط به حقوق تعهدات و کثرت و تنوع تالیفات در این زمینه، هنوز دروس حقوق تعهدات از سنگین ترین و باب طرح پرسش های علمی و میدان عرضه نظریه های متعارض از مفتوح ترین ابواب و آبادترین میادین علمی و پژوهشی عرصه مباحث حقوقی به شمار می رود. در این مقاله، نه فقط با نگاه پژوهشی صرف، بلکه با هدف تعمیق پایه های آموزشی حقوق تعهدات، هر چند به اختصار به تبیین همه جانبه نهاد تعهد همت گماشته و تلاش شده است تا ضمن عنایت به تعاریف لغوی و اصطلاحی و مفاهیم خاص و عام آن و تحلیل رابطه میان عقد و تعهد، مبانی حقوقی این نهاد و نظریه های مطروحه در این زمینه موردارزیابی گیرد و ارکان و عناصر تشکیل دهنده آن احصاء و مورد شمارش واقع شود. در نهایت نیز پس از بیان اقسام پرشمار و تشریح جهات تقسیم آن، منابع ایجاد تعهد توضیح داده خواهد شد.
    کلید واژگان: تعهد, مفهوم, مبنا, موضوع, اوصاف, ارکان و اقسام تعهد}
  • محمدرسول آهنگران
    مفهوم وصف «از جمله مباحث علم اصول فقه است که در بیش تر کتاب های این علم مورد بحث وگفت و گو است. در تعریف، دلایلی که برای مفهوم، وصف ذکر می شود، مسامحه وغفلت صورت گرفته، به طوری که موجب شده است تا بحث در مفهوم وصف از محور اصلی منحرف شده، وسمت و سوی اشتباهی پیدا کند. در بیش تر کتاب های علم اصول، این بحث با بحث انتفای حکم در صورت انتفای موضوع مورد خلط قرارگرفته است، خلطی که باعث شده است تا یکی از امور مسلم، وبدیهی مورد انکار قرار گیرد و آن انتفای حکم است در فرض انتفای موضوع. چنانکه در بحث مفهوم شرط همگی پذیرفته اندکه بحث مفهوم شرط در جایی نیست که موضوع منتفی شودو با آن انتفای حکم مسلم وقطعی است و جای گفت، گو نیست; بلکه در مفهوم شرط سخن از استفاده انحصار وعلیت منحصره است، در بحث مفهوم وصف نیز باید مورد گفت و گو چنین چیزی باشد وهم کسانی که می خواهند مفهوم دار بودن، وصف را اثبات کنند وهم کسانی که می خواهند مفهوم دار بودن وصف را رد وباطل کنند، باید بحث رادر دخالت انحصاری وصف در حکم یا عدم دخالت آن، متمرکز کنند; نه این که با طرح مفهوم وصف به سراغ بحث انتفای حکم یا انتفای موضوع بروند.این انحراف هم در تعریف مفهوم وصف و هم در ادله ای که برای آن آورده می شود وهم در مثال هاوتطبیقات این بحث در اکثر قریب به اتفاق کتاب های اصولی مشهود می باشد.
    کلید واژگان: مفهوم, منطوق, مفهوم موافق, مفهوم مخالف, مفهوم شرط, قضیه شرطیه محققه الموضوع, فهوم وصف, علیت منحصره, انتفا, منتفی, موضوع وحکم}
  • محکم و متشابه
    مهدی محمدیان
    نوشتاری که در مقابل شماست، نگاهی به محکم و متشابه است. این موضوع از مباحث مشترک میان اصول فقه و علوم قرآنی است. این عنوان در ابتداء از قرآن نشات گرفت، سپس به خاطر اهمیت بخصوصه اش در منطق اجتهاد به عنوان یک موضوع بحث برانگیز و دخیل در فهم و استنباط حکم، مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در امکان و یافتن وجود محکم و متشابه، میان دانشمندان علم اصول، بحثی نیست، اختلاف اگر هست در حدود و پیرامون بحث یا مصادیق آیات و روایات می باشد. دلیل و مؤید آن آیه ی 7 سوره آل عمران است. طبق صریح آیه، آیات قرآن به دو بخش محکم و متشابه تقسیم گردیدند. آیات محکم به عنوان ام الکتاب و آیات متشابه به عنوان عامل آزمایش معرفی شدند. با دقت و کنکاش در کلام مفسرین و روایات وارده پیرامون این آیه، این واقعیت حاصل می شود که آیات محکم، آیاتی هستند، واضح، روشن و منطوق و مفهومشان، متقن و استوار که به خودی خود، به شنوده فایده ی کامل رسانده، او را نسبت به وظیفه اش آگاه می نمایند. اما آیات متشابه، دارای چنین صفتی نیستند و شنونده به مجرد برخورد با آنها دچار سر در گمی و پراکندگی فکر می گردد. لذا خود آیه در ادامه میفرماید: ما یعلم تاویله الا الله و الراسخون فی العلم درک و فهم این دست آیات از عهده ی هر کس بر نمی آید و خدا است که عالم به اسرار آنها است. و کسانیکه از ناحیه ی آن وجود مقدس، بدانها آگاهی خواهند یافت. پس باید بدین افراد مراجعه کرده و در فهم آیات از آنها کمک گرفت. زیرا اگر خود سرانه و با تفسیر به رای سراغ این گونه آیات برویم باعث پدید آمدن فتنه و آشوب (یعنی درک غلط و اشتباه) می شویم. به همین جهت عقل سلیم و رای قویم حکم می کند، با احتیاط و مواظبت، و رعایت قوانین محکم، به مواجهه به اینگونه آیات بپردازیم.
    همین مساله باعث گردید، عده ای برای آنکه بتوانند سخن و عقیده ی خود را به سایرین بقبولانند، خود را به عنوان راسخون در علم معرفی نمودند. بدین ترتیب نظرات خود را در زمینه های مختلف اعتقادی، فقهی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و غیره به عنوان نظرات صائب، دارای اعتبار و پشتوانه قوی ابراز کردند؛ لذا مشاهده می کنیم همین ادعی باعث گردید، تفسیر به رای، خود کامگی مذهبی، ظلم و تعدی به خاندان وحی، مهجوریت قرآن و عترت، اختلاف بین امت بزرگ اسلام، پیدایش مذاهب مخلف فقهی و بسیاری از مشکلات جهان اسلام که امروزه و از روزگار پیشین شاهد آن هستیم، بوجود آید. همین مسایل و علاقه ی شخصی به این موضوع نگارنده را بر آن داشت تا در این باره به تحقیق بپردازد. ملاک عمل در این مقاله، در ابتداء بررسی موضوع از نگاه علوم قرآنی و مفسرین و سپس از نگاه اصولیین می باشد. آنگاه به نقد و بررسی این دو موضوع پرداخته، جایگاه بحث هر دو را معین میسازیم. سپس به تبین دخالت آنها در مسیر استنباط احکام پرداخته، نمونه هایی از آیات، روایات و احکام محکم و متشابه را به بوته ی نقد و بررسی می کشانیم.
    کلید واژگان: مجمل, مبین, عام, خاص, اطلاق, تقیید, مفهوم, منطوق, کتاب, سنت, نص, ظاهر, مؤول, محکم, متشابه}
    Mohkam and Moteshabeh
    Mohammadian, M
    Strong verses of the Quran as the prominent and hermeneutic verses as experimental factors are considered here. The strong verses are the ones that are clear and firm that directly convey the meaning but hermeneutic ones confuse the audience.According to the Quran, comprehension of all verses of the Quran cannot be achieved by all people but Him, and it is He who knows all mysteries.Hermeneutic interpretation resulted in dispersed ideas cause dogmatic theology.
  • ابوالقاسم علیدوست
    یکی از بنیادی ترین مباحث پیرامون عرف، مرجعیت عرف در تطبیق مفاهیم عرفی بر مصادیق است؛ مبحثی که در برخی تحقیقات بین آن و موضوع مرجعیت عرف در تعیین مفاهیم فرق گذاشته نشده است.
    در این مقاله تلاش شده است با بحث پیرامون کارایی وکاربرد عرف در انطباق مفاهیم بر مصادیق، حوزه علمی آن را از کاربرد عرف در تعیین مفاهیم جدا کرده و منشا اختلاف اندیشمندان در این بحث در دو عرصه عمل و نظر بررسی شود.
    کلید واژگان: عرف, مفهوم, مصداق, حکم شرعی, موضوع حکم}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال