به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "determination" در نشریات گروه "فقه و حقوق"

تکرار جستجوی کلیدواژه «determination» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حسین فتح آبادی*
    کشور ما درتصویب قانون مجازات اسلامی 1392 با تاسی از منابع غنی شرعی و موازین اسلامی؛ قرآن سنت و عقل با رویکرد «رواداری کیفری» نهادهای ارفاقی و فرصت بخش همچون تعلیق اجرای مجازات را تایید ونهادهای جدیدی مثل معافیت از مجازات، تعویق صدور حکم، جایگزین های حبس، را در مواد 39 ، 40 تا 57 دربخش مجازات های سبک تعزیری ، درجات 6 و 7 و 8 و با توجه به مواد 87 و 94 تمام جرایم تعزیری ارتکابی توسط نوجوانان اقتباس و نهادهای تعقیب زدا و جایگزین تعقیب وسیستم مفید بودن تعقیب مانند ،تعلیق و تعویق تعقیب بایگانی کردن پرونده، ترک تعقیب و میانجیگری را در مواد 79 80 و 81 و 501 ، 502 و 551 تا 558 آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 ، اصلاحی 1394پیش بینی نمود.نهاد های ارفاقی مذکور قبل،ضمن و بعد از تعیین مجازات با بسیاری از مفاهیم سیاست جنایی مترقی مانند: کرامت انسانی، فردی کردن عدالت کیفری،کیفرزدایی وغیره ارتباط تنگاتنگی دارد. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی می توان استنباط نمود که مصادیق و گستره تساهل و تسامح در نهاد ها وتاسیسات ارفاقی و اعمال آن در بعضی از مجازاتهای شرعی وگسترش دامنه شمول رویکردهای مبتنی برمدارا و تاسیسات ارفاقی مانند تعلیق تعقیب، تعویق تعقیب، تعویق صدور حکم، میانجیگری، بایگانی کردن پرونده وغیره در جرایم مستوجب حد، قصاص، دیات و بالاخص مجازاتهای تعزیری با رعایت اصول و موازین شرعی می تواند قابلیت اجرا داشته باشد. هر چند از لحاظ تیوری نیازمند پژوهش ومطالعه اساسی بوده از حیث عینی و عملی نیاز به تحقیق میدانی قابل استناد می باشد. امید که حقوقدانان و فقها مخصوصا دردانشگاه ها و مراکز ستادی قوه قضاییه این مهم را به عنوان یک اولویت پژوهشی قرار داده وبر اجرای هر چه بیشتر و بهتر مقررات فعلی در راستای کاهش جمعیت کیفری و آمار جرایم مربوط و توجیه تصمیمات غیر ارفاقی...
    کلید واژگان: تسامح, ارفاق, تعویق, کیفر زدایی, مجازات های شرعی
    Hossein Fathabadi *
    In approving the Islamic Penal Code in 2013, our country, based on rich religious sources and Islamic standards, the Qur'an, Sunnah and reason with the approach of "criminal tolerance" approves benevolent and opportunistic institutions such as suspending punishment and new institutions such as impunity, postponement of sentence, alternative Imprisonment in Articles 39, 40 to 57 in the section on light punishments, grades 6, 7 and 8, and according to Articles 87 and 94, all punishments committed by juveniles are adapted and prosecuted institutions, and alternative prosecution and the usefulness of the prosecution system, such as: Suspension and postponement of the prosecution The filing of the case, the cessation of prosecution and mediation in Articles 79 80, 81, 501, 502 and 551 to 558 of the Criminal Procedure Code approved in 1392, amended 1394 provided. It is closely related to many concepts of progressive criminal policy, such as: human dignity, individualization of criminal justice, impunity, etc. In this article, with a descriptive-analytical method, it can be inferred that the examples and scope of tolerance in lenient institutions and facilities and its application in some Sharia punishments and the scope of approaches based on tolerant facilities and facilities such as suspension of prosecution, postponement of prosecution, Mediation, filing a case, etc. in crimes subject to hadd, retaliation punishment, diyat, and especially ta'zir punishments can be enforced by observing the principles and norms of Sharia. Although in theory it requires basic research and study, objectively and practically the need for field research can be cited. It is hoped that jurists especially in universities and headquarters of the judiciary, make this important as a research priority and to implement whatever More and better, the current regulations should be adequately monitored in order to reduce the criminal population and related crime statistics and to ...
    Keywords: Tolerance, Leniency, deferment, Determination
  • محمد صابرراد*، وحید علائی
    پیشرفت های فنی در هر حوزه ای تاثیرات خود را در سایر حوزه ها نیز خواهد داشت. حقوق بین الملل و بطور خاص مرزهای بین المللی از پیشرفت های فنی و یا توجه به عواملی که وجود داشته اند ولی قبلا از آنها غافل شده اند بهره برده و این عوامل را در خدمت خواسته های خود قرار می دهد. شاید اگر به هر کدام از عوامل فنی بصورت مجرد بنگریم نتوانیم به درستی نقش آنها را در حوزه های مرزی درک نماییم. ولی وقتی قرار گرفتن آن ها را در قالب تعیین حدود مرزها بررسی می کنیم و این مجموعه را بصورت کلی در نظر می گیریم و ارتباط عوامل درونی آنها را با یکدیگر بررسی می کنیم پر واضح است که عوامل فنی تحول شگرفی را در تعیین حدود مرزهای زمینی ایجاد نموده اند. در نهایت وقتی عوامل فنی در خدمت تعیین حدود مرزهای زمینی قرار می گیرند در واقع به خدمت هدف آن درآمده اند. هدف چیزی جز حفظ صلح و نظم و امنیت بین المللی نیست امری که فلسفه وجودی سازمان ملل متحد است. بدین ترتیب عوامل غیر انسانی در خدمت عوامل انسانی و حفظ ارزش های آن درآمده اند. قطعا پیشرفت های بعدی در عوامل فنی همراه با تحولات دیگری در حوزه مرزها خواهد بود.
    کلید واژگان: مرزهای زمینی, تعیین حدود, علامت گذاری, حفظ و نگهداری مرز, تکنولوژی, تثبیت مرز
    Mohammad Saberrad *, Vahid Alaei
    Technological advances in any domain effects other domains as well. International law and especially international boundaries take advantage of technical progresses or considering the factors which existed before but they have been neglected and put these factors in the service of its demands. Maybe if we consider each of the technical factors separately, we cannot understand their role properly in boundary domains, but we study their setting in the form of boundaries determination and consider the package generally and investigate the relationship of internal factors. It is clear that technical factors have developed a great evolution in determination of territorial boundaries. Eventually, when the technical parameters are employed for determination of territorial boundaries, in fact they serve to its purpose; the purpose is nothing than maintaining international peace, order and security, the fact that is the existential philosophy of the United Nations organization. Thus, non-human factors have been served for human factors and maintain its values.   Definitely next advances in technical factors will be along with other revolutions in boundaries domain.
    Keywords: territorial boundaries, Determination, demarcation, boundary protection, maintenance, Technology, boundary consolidation
  • ایرج گلدوزیان، امین گلریز *
    مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی از جمله مسائل نوظهور در نظام های عدالت کیفری است. به رغم پذیرش این مهم در عموم کشورها برحسب مصالح و منافع گفته شده توسط حقوق دانان، ارکان و عناصر مسئولیت کیفری برای این دسته از اشخاص به درستی مورد تحلیل قرار نگرفته است. از آنجا که حقوق کیفری نمی تواند با همان شیوه و معیاری که مبنای مسئولیت کیفری برای اشخاص حقیقی را تعیین می کند، مسئولیت کیفری برای اشخاص حقوقی را نیز بسنجد، درک صحیح از مبانی اهلیت جنایی اشخاص حقوقی از ضروریات است. تحلیل مبانی مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی می تواند در شناسایی شیوه های تعیین کیفر، شناسایی هر چند بهتر متهمان، نحوه انتساب تقصیر به آنها و دیگر ارکان مسئولیت کیفری موثر باشد. در مقاله حاضر، بر اساس اهمیت موضوع، به تحلیل مهم ترین رکن مسئولیت کیفری یعنی اهلیت جنایی و عناصر تشکیل دهنده آن برای اشخاص حقوقی با رویکردی بر قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 پرداخته خواهد شد. بررسی مولفه های ضروری اهلیت جنایی، می تواند تحلیل صحیح و مناسب تری از مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی و درک مناسب تری از موضوع را ارائه نماید.
    کلید واژگان: اهلیت جنایی, اشخاص حقوقی, مسئولیت کیفری, اراده, آگاهی
    Iraj Goldozian, Amin Golriz *
    Criminal liability of legal entities, including new and emerging issues in the criminal justice system is born. Despite the adoption of these important public interests as told by lawyers, principles, and elements of criminal responsibility for this category of persons has not been analyzed properly. Thus, the criminal law cannot be the same way and measure that determines the basis for criminal liability for individuals, criminal liability for legal entities to measure, and the principles of criminal liability of legal entities of the necessary analysis of criminal law. In this paper, based on the subjects to analyze the most important element of criminal liability for legal entities, the constituent elements of criminal capacity with an emphasis on Islamic Penal Code will be discussed in 1392. Essential component of the criminal investigation capacity can be more correct analysis of criminal liability of legal persons and better understanding of the subject could be offered.
    Keywords: Criminal Capacity, Legal Entities, Criminal Responsibility, Determination, Awareness
  • جلیل قنواتی، عبدالله رجبی
    در میان نظام‏های حقوقی اتفاق نظر وجود دارد که قرارداد مبهم امکان اجرایی ندارد و به تبع آن، باطل است؛ این اتفاق در جایی منجر به اختلاف می‏شود که بخواهیم حدود ابهام و مفاد قراردادی مشمول آن را تعیین کنیم؛ آنگاه هر نظام حقوقی نظر خاصی را در خصوص میزان ابهام سبب بطلان در مورد موضوع، عوض و سایر شرایط عقد دارد
    در نظام حقوقی ایران، فقها ابهام سبب غرر را ملاک قرار می‏دهند و حقوق‏دانان میان معین بودن و معلوم بودن عقد تمایز قایل می‏شوند. با توجه به موضوعی بودن مساله، می‏توان معین بودن را در قالب قاعده «امکان اجرای عقد» قرار داد و با این محک صحت و بطلان قرارداد را از نظر ابهام سنجید و معلوم بودن را با توجه به ابهام در حصول نتیجه سنجید؛ ملاکی که از سویی، مباحث راجع به ابهام قراردادی را از انتزاع خارج می‏سازد و چهره عملی برای ارزیابی آن به دست می‏دهد و از سوی دیگر، هماهنگ با قراردادهای متعارف موجود در سطح داخلی و بین المللی است.
    کلید واژگان: امکان اجرای عقد, معلوم بودن, معین بودن, غرر, مورد معامله, ثمن
    Jalil Ghanvati, Abdolah Rajabi
    Among the legal systems, there isnt any country, that validates an agreement which has unknown subject-matter and is concluded with ambiguity. This consensus among civilized legal systems goes deferent ways with the question that how ambiguity of contract will be assessed. Some of them, such as common law countries, have liberal approach; but in Iranian legal system the minimum of ambiguity can lead to invalidation the contract. In this legal system, there is two related term for the subject: determination and specification of all matters that lays in domain of an agreement. We suggest that determination, per se, cant assess the ambiguity of contract, except we’d got another element in the assessment: enforceability of the contract. Also we got the meaning of Qarar in Sharia Law for specifications of subject-matter of the contract. This approach can help us to observe domestic and international customs and uses, in the field of contract law.
    Keywords: Determination, Specification, Qarar in Sharia Law, Enfoceability of Contract, subject- matter, Price
  • مهدی حدادی *، سیامک کریمی
    حق بر تعیین سرنوشت، یکی از بنیادی ترین و حساس ترین اصول حقوق بین الملل است. بخشی از حساسیت این اصل از این واقعیت ناشی می شود که اجرای این حق در مواردی به نادیده گرفتن تمامیت سرزمینی دولت ها منجر می شود. هیچ اختلافی درباره رد تمامیت سرزمینی به هنگامی که حق تعیین سرنوشت درباره ملت های تحت استعمار و اشغال خارجی، اجرا می شود، وجود ندارد. اما به تازگی بعد از وقایعی همچون جدایی آبخازیا و اوستیا از گرجستان، کوزوو از صربستان، درخواست جدایی اقلیم کردستان از عراق و کاتالونیا از اسپانیا، مباحثه ای در حقوق بین الملل درباره انکار تمامیت سرزمینی به هنگام نقض جدی حقوق بشر مطرح شده است. «نظریه جدایی چاره ساز» علاوه بر طرح این مسائل، معتقد به برتری حقوق بشر بر تمامیت سرزمینی در وضعیت نقض فاحش و منظم این حقوق است. اما بررسی تفسیرهای حقوقی ارائه شده برای توجیه این نظریه نشان می دهد که این تفسیرها با اصول تفسیر معاهدات موجود در مواد 31 و 32 کنوانسیون وین حقوق معاهدات هماهنگ نیست. ضمن این که، این نظریه فراتر از قواعد موجود در نظام عام مسئولیت بین المللی دولت هاست و برخلاف ویژگی جبرانی این نظام، ویژگی کیفری دارد.
    کلید واژگان: جدایی چاره ساز, حاکمیت سرزمینی, حق تعیین سرنوشت, حقوق تفسیر معاهدات, مسئولیت بین المللی, نقض حقوق بشر
    Mahdi Haddadi *, Siamak Karimi
    The right to self-determination is one of the fundamental and most crucial principals ofinternational law. Such cruciality is emerged from violating territorial integrity of countries. There will be no controversy over territorial integrity while colonies apply their right to self- determination; but recently after separation of Abkhazia and Ossetia from Georgia, Kosovo from Serbia, initiating the separation process by Kurds and Catalonians in Iraq and Spain, a controversy has arisen over territorial integrity denial in situations of serious human rights breach. Theory of remedial secession not only states such questions but also believe in supremacy of human rights over territorial integrity in humans rights breach situations. Studying on this theory constructions, indicates that there are some conflict between this theory and principal of interpretation of treaties under articles 31 and 32 of 1969 Vienna treaty. At the same time such theory goes beyond the existing rules and principals of responsibility of states and has criminal nature unlike the principals of responsibility of states which have remedial nature.
    Keywords: breach of human rights, international responsibility, law of treaty interpretation, remedial secession, right on self, determination, territorial sovereignty
  • امیرحسین رنجبریان، مهسا فرحزاد*
    دولت ها تابعان اصلی حقوق بین الملل هستند. با وجود این، تعریف حقوقی دقیق و مورد اجماعی از «دولت» وجود ندارد. ظاهرا تنها سندی که عناصر تشکیل دهنده دولت را تعریف می کند، «کنوانسیون حقوق و تکالیف دولت ها» موسوم به کنوانسیون مونته ویدئو (1933) است که این عناصر را شامل سرزمین معین، جمعیت، حکومت و توانایی برقراری ارتباط با سایر دولت ها می داند. درباره حدود و کیفیات این عناصر سنتی اتفاق نظر وجود ندارد. افزایش شمار دولت ها به ویژه از نیمه دوم قرن گذشته تاکنون، به رغم فقدان برخی از عناصر یادشده، حاکی از شکل گیری معیار های جدیدی است که مبتنی بر عنصر قانونی بودن و مشروعیت هستند. این عناصر نوپدید در زمره قواعد آمره حقوق بین الملل بوده و شامل شکل گیری دولت های نوپدید بر مبنای «حق تعیین سرنوشت» و عدم تشکیل دولت های تازه تاسیس مطابق «قاعده ممنوعیت توسل به زور» هستند.
    کلید واژگان: استقلال, اهلیت برقراری ارتباط با سایر دولت ها, حق تعیین سرنوشت, حکومت, جمعیت, دولت, سرزمین, قاعده منع توسل به زور, مشروعیت, موثر بودن
    Amir Hossein Ranjbarian, Mahsa Farahzad*
    States are one of the main subjects of international law. There is no all-agreed definition for the concept of state. The only document that defines the elements of state is the Montevideo Convention on the Rights and Duties of States, known as Montevideo Convention 1933, in which a State as a person of international law should possess the following qualifications: (a) a permanent population; (b) a defined territory; (c) government; and (d) capacity to enter into relations with other states. There is no agreement on the limits and ambit of such traditional qualifications. The increase in the number of states, especially in the second half of the twentieth century onward, with the absence of some of the above qualifications, indicates the formation of new criteria based on legality and legitimacy. Such novel qualifications are jus cogens rules of international law, including the formation of new states based on the “right of self-determination” and the principle of the prohibition of “use of force’.
    Keywords: international law, legality, prohibition of use of force, self, determination, state, legitimacy
  • Seyed Hassan Mirfakhraei
    The principle of non-interference one of the founding principles of the United Nations including the fundamental rights and duties of states is rooted in the principle of the sovereign equality of States. Despite efforts by the universal community after the formation of the United Nations Towards definition of the principle of non-interference and the resignation of the states use of force in international relations, unfortunately once again are witness returns to the practice of some states to former and recognize the principle of intervention. In such circumstances, the legitimate use of force and violated the principle of national sovereignty in international transformations of the great powers universal peace and security will be faced with serious challenges.
    Keywords: Principle of Non, Intervention, Intervention Collective, Great Power, National Sovereignty, the Right to Self, Determination
  • همایون حبیبی*، علی نواری
    در زمینه مشروعیت جدایی یک جانبه در حقوق بین الملل، رویکرد نسبتا جدیدی از سوی برخی حقوق دانان بین المللی مطرح شده است که بر اساس آن، در شرایط و اوضاع واحوال خاصی، بخشی از مردم درون سرزمین یک دولت، از حق بر جدایی چاره ساز یا جبرانی برخوردار می شوند و حقوق بین الملل در چنین شرایطی از تمامیت ارضی دولت ها حمایت نمی کند. مبنا و شالوده این استدلال، تفسیری است که عده ای از حقوق دانان بین المللی از مفهوم مخالف «قید تحفظ» مندرج در قطعنامه 2625 مجمع عمومی ملل متحد و اعلامیه و برنامه اقدام وین1993 ارائه می دهند. جایگاه حق بر جدایی چاره ساز را می توان در عرف بین المللی به عنوان یکی از منابع مهم حقوق بین الملل، بررسی و مطالعه کرد. با توجه به حمایت های قابل توجه از حق بر جدایی چاره ساز در دکترین، این مقاله کوشیده است تا مشخص نماید که آیا در حقوق بین الملل معاصر، حق مذکور به جایگاه قاعده حقوق بین الملل عرفی نیز ارتقا یافته است یا خیر.
    کلید واژگان: حق تعیین سرنوشت, جدایی چاره ساز یا جبرانی, قاعده حقوق بین الملل عرفی, عملکرد دولت ها, اعتقاد حقوقی
    Homayoun Habibi*, Ali Navari
    A relatively unprecedented approach has been proposed by some international lawyers in regard to the legitimacy of unilateral secession in International Law. According to that, in special circumstances a part of a population of an existing state has a remedial right to secession and in such circumstances; International Law does not protect the territorial integrity of a sovereign state. The basis and foundation of such argument relies on the inverted reading of the “Safeguard Clause” embodied in the United Nations General Assembly Resolution 2625 and 1993 Vienna Declaration and Programme of Action. The status of remedial right to secession in Customary International Law could be observed as one of the important sources of International Law. According to considerable supports for the remedial right to secession in doctrine, this article is to determine whether under contemporary International law, remedial right to secession is being promoted as a Rule of Customary International Law or not.
    Keywords: Right to self, determination, Remedial secession, Rule of customary international law, State practice, opinion juris
  • قاسم محمدی، محمد سلیمانی درچه*
    شرکت در انتخابات و رای دادن در نظام حقوقی ایران دارای وضعیتی متفاوت با نظام های حقوقی دیگر است. در نظام حقوقی ایران که بر مبنای فقه امامیه ترسیم شده است، اعمال حق رای با مسئولیت افراد در تعیین سرنوشت خویش، مسئولیت افراد در برابر حقوق سایر اشخاص در اجتماع و نیز اقتدار و استواری حکومت اسلامی پیوند خورده است و با توجه به اصل تلازم حق و تکلیف نمی توان اعمال حق رای را امری کاملا شخصی و حق فردی ارزیابی کرد.
    هدف از انجام این پژوهش بررسی ابعاد حقوقی اعمال حق رای و نسبت سنجی آن با مسئولیت افراد در قبال سایر اعضای جامعه و نیز حکومت اسلامی از طریق پژوهش به روش کتابخانه ای است که منجر به کشف ماهیت حقوقی حق رای بشود.
    کلید واژگان: انتخابات, حق رای, حق, تکلیف, حکومت اسلامی, حق تعیین سرنوشت
    Ghasem Mohammadi, Mohammad Soleimani Dorche*
    Participating in elections and voting in the Iranian legal system has a status different from other legal systems. In Iran's legal system which is based on the Shiite jurisprudence, the right to vote has been blended with the responsibility of the people in self-determination, the responsibility of the people versus the rights of others in the community and also sovereignty and stability of the Islamic state and according to the correlation principle of right and duty, the voting right can’t be assessed an absolutely individual matter and a personal right.The purpose of this article is the examination of the legal aspects of the voting right and its responsibility towards the rest of the society and also Islamic state through researching by the library method, so as to result in understanding the legal nature of voting right.
    Keywords: Elections, voting right, right, duty, Islamic state, right of self, determination
  • احمد مومنی راد، ابوبکر امام اف
    حوادثی که در دهه گذشته موجبات فروپایی دولت ها را فراهم نموده است، سوالات زیادی را در باب تغییر موضع حقوق بین الملل در زمینه جدایی طلبی ایجاد نموده است؟ آیا جامعه بین الملل امروز از رهگذر تائید جدایی طلبی یکجانبه بخش هایی از دولتها، می رود تا زمینه جدیدی را برای تشکیل دولت های نو آماده کند؟ آیا حوادث کوزوو و قفقاز را می توان جوازی بر جدایی یکجانبه بخش هایی از یک دولت در حقوق بین الملل دانست؟ مقاله حاضر تلاش می کند تا با عبور از پیش داوری های سیاسی یا ایدئولوژیک، صرفا با تکیه بر رویه یک دهه گذشته، موضع حقوق بین الملل را در این رابطه مورد شناسایی قرار دهد. حقیقت این است که به رغم تلاش دولت های غربی برای ارائه تصویری مخدوش از حقوق بین الملل که جدایی و یکپارچگی دولتها را در معرض تهدید قرار داده است، بررسی علمی و منظم رویه بین الملل همچنان بیانگر پشتیانی حقوق بین الملل از دولت- کشور، این سلول بنیادین جامعه بین المللی متکثر امروز است.
    کلید واژگان: جدایی یکجانبه در حقوق بین الملل, حق تعیین سرنوشت, دولت, کشور در جامعه بین المللی, اوستیا و آبخازیا, کوزوو, مشروعیت در حقوق بین الملل
    Ahmad Momenirad, Aboubakr Emamov
    What happened in recent decades in collapse of several states and birth of new ones, raised serious questions about the legal aspects of the problem. Does international community actually endorse the unilateral secession to create new states? What could be the real impacts of recent cases like Kosovo and Ossetia on the future of international legal order? The present article tries to find these answers, far from the political or ideological views, in current international views. In fact, the analysis of recent practices demonstrates the real support of International law to the territorial integrity of the States, as the proper base of our international community.
    Keywords: creation of new states, international community, legitimacy in international law, ossetia, Abkhazia, self, determination, unilateral secession
  • اسدالله لطفی
    چنان چه در شرایطی خاص، به دلیل تسهیل بر مکلف، حکمی مباح شود که قبلا مباح نبوده است، به آن حکم، رخصت گویند؛ همچون جواز خوردن گوشت مردار برای شخص مضطر؛ لیکن به حکم کلی شرعی ای که برای عموم مکلفین، در شرایط متعارف، وضع شده است، عزیمت گویند؛ همچون حرام بودن نماز خواندن زن حائض، حرمت تصرف در مال غیر و وجوب نماز و روزه بر عموم مکلفین.
    در خصوص برخی از احکام اولی که به استناد ادله ی لا حرج، لا ضرر و اضطرار، از مکلفین بر داشته می شود و حکم ثانوی تشریع می گردد، این سوال مطرح می شود: آیا این احکام ثانوی، در حق مکلفین، رخصت است یا عزیمت؟ همچنین در مواردی که رخصت می باشد، رابطه ی رخصت با اباحه شرعی قابل بحث است.
    در این مقاله، ضمن تبیین رخصت و عزیمت، ماهیت فقهی آن دو و رابطه ی رخصت با اباحه، مواردی از کاربرد این دو اصطلاح با تشریح و تبیین آراء فقهاء درباره ی برخی از احکام و قواعد فقهی، تحلیل و بررسی می گردد.
    کلید واژگان: رخصت, عزیمت, اباحه, لا حرج, لا ضرر, اضطرار
    Asadullah LutfĪ
    If، in special circumstances، a decree that had already not been permissible becomes permissible due to facilitation for the religiously accountable (mukallif)، that legal decree is called allowance (rukhṣat)، such as the permission to eat carcass for the one compelled by necessity (muḍṭar). However، the general legal decree that is devised for the religiously accountable in general in conventional circumstances is called determination (‘azīmat)، such as the unlawfulness of a menstruating woman to perform prayer، the unlawfulness of expropriating others’ properties، and the obligatoriness of prayer and fasting for the religiously accountable in general. As for some of the primary decree that are suspended for the religiously accountable on the basis of the evidences of no constriction، no harm and desperate necessity and secondary ruling is legislated، the question arises as to whether these secondary decrees on the religiously accountable is rukhṣat or ‘azīmat. Also، in cases where it is rukhṣat، the relation of permissibility (ibāḥa) to rukhṣat is open to discussion. In this article، while explaining rukhṣat and azīmat، the legal nature of these two and the relation of rukhṣat to ibāḥa، and some instances of the application of these two terms are analyzed and examined along with explaining the jurists’ opinions concerning some of the legal precepts and rules.
    Keywords: allowance, determination, permissibility, no constriction (lā ḥaraj), no harm (lā ḍarar), desperate necessity (iḍṭirār)
  • رضا اسلامی*، کتایون بشکار دانا
    حق ملت ها بر تعیین سرنوشت داخلی، حق مشارکت سیاسی و حقوق وابسته به آن، از جمله حقوق و آزادی های سیاسی، و حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، اصل برابری و منع تبعیض، در زمره قواعد معاهداتی و هنجارهای پذیرفته شده بین المللی هستند که از اصل مشروعیت دموکراتیک منبعث گردیده و سپس به مدد ابزارهای معاهداتی تضمین شده اند.
    طی چند دهه اخیر، کمیته حقوق بشر، کمیسیون های اروپایی و آمریکایی حقوق بشر، سازمان همکاری و امنیت اروپا و مجمع عمومی سازمان ملل متحد، رویه ای بی سابقه از توجه بین المللی به ساختار حکومت های داخلی به وجود آورده اند که تاثیر بسزایی در آینده حق بر دموکراسی دارد. مقاله حاضر در تلاش است تا از طریق تحلیل حقوق مشارکتی مندرج در کنوانسیون های حقوق بشر به عنوان بنیان های هنجاری دموکراسی و نقش آن ها در توسعه قواعد عرفی، به تبیین جایگاه حق بر دموکراسی در حقوق بین الملل معاصر بپردازد.
    کلید واژگان: حق تعیین سرنوشت داخلی, حق مشارکت سیاسی, انتخابات, آزادی های سیاسی, اصل مشروعیت دموکراتیک, حق بر دموکراسی, هنجارهای بین المللی
    Reza Eslami *, Katayoon Beshkardana
    The right to self-determination of peoples, right to political participation and its associatedrights including political rights and freedoms as well as right to elect and to be elected,principles of equality and non-discrimination are all widely recognized international normsand conventional rules which have been derived from the principle of democraticlegitimacy and then they are guaranteed by conventional means. Over the last few decades, Human Rights Committee, European and Inter-American Commissions on Human Rights, Organization for Security and Cooperation in Europe and the UN General Assembly have developed an unprecedented international practice regarding the internal governingstructures of the states. This practice has a specific impact on the future of the right todemocracy. The present article aims to clarify the position of the right to democracy within the contemporary international law through analyzing the international participatory rights embodied in the human rights conventions as normative foundations of the right todemocracy and their role in the development of customary human rights norms.
    Keywords: Right to Internal Self, determination, Right to Political Participation, Elections, Political Freedoms, Principle of Democratic Legitimacy, Right to Democracy, International Norms
  • مرتضی نجفی اسفاد*، حامد خوری
    منابع طبیعی، ارزشمند ترین سرمایه هر ملتی است که با اتکا به این سرمایه، توسعه پایدار و عادلانه در هر جامعه ای برنامه ریزی و اجرا می شود. زمانی که منابع طبیعی، نزدیک مرزهای دو کشور یافت می شود و مشترک بودن آن به اثبات می رسد، حساسیت آن، دو چندان می شود. ایجاد نظام حقوقی برای منابع طبیعی مشترک و نحوه استخراج از این منابع، آن قدر ذهن دولت ها را مشغول می نماید که بهره برداری اولیه کشورهای شریک، که به طور یک جانبه و قبل از استقرار رژیم حقوقی انجام شده است، معمولا نادیده گرفته می شود. در این تحقیق، در ابتدا، از نظر حقوق بین الملل، تاثیرگذاری بهره برداری اولیه بر سهم کشورها، بررسی و مشخص خواهد شد که تاثیر دهی بهره برداری اولیه بر سهم کشورها، با اصول و اهداف منشور ملل متحد و رویه قضایی بین المللی هماهنگی دارد. سپس یک الگوی محاسباتی ارائه شد تا به وسیله آن، مقدار بهره برداری اولیه کشورها از منابع طبیعی مشترک، بر سهم نهایی آن ها تاثیر گذاشته و سهم آن ها از این بابت، اصلاح شود. در انتها با یک مثال عملی، میدان گازی پارس جنوبی به عنوان یک حالت کاری واقعی، برای الگوی محاسباتی، بررسی و نتایج آن تحلیل می شود.
    کلید واژگان: منابع طبیعی مشترک, بهره برداری اولیه, رژیم حقوقی منابع طبیعی مشترک, حقوق منابع طبیعی, منابع نفت و گاز مشترک, بازتعیین سهم, حقوق منابع نفت و گاز
    Morteza Najafi Asfad *, Hamed Khouri
    The natural resources are the most valuable wealth belonging to every nation which based on them the sustainable and equitable development in any society would be planned and implemented. So far as they are lying on the territorial borders of two countries and being shared between them, the issue becomes highly sensitive. Devising a legal regime for the shared natural resources and their way of exploitation are so a vital concern for the states that the pre-exploitation by other partner states would be usually denied since they have done it before the establishment of a legal regime. This article aims firstly to examine the impacts of the pre-exploitation on the shares of the countries under international law and then explore whether the pre-exploitation was consistent with the principles and purposes of the UN Charter as well as international jurisprudence. Then a computational model is offered so that it reveals the pre-exploitation by the states from the shared natural resources and based on this model their shares would then be properly distributed. In the end, as a practical example, the South Pars gas field was evaluated based on the computational model and its results were analyzed.
    Keywords: Shared Natural Resources, Trans, boundary Resources, Pre, exploitation, State's shares, Re, determination, Natural Resources
  • خیرالله پروین، محمد صادق فقفوری بیلندی
    حق تعیین سرنوشت به عنوان یکی از حقوق بشری و متعلق به نظام عام حقوق بشر، اکثریت مردمان یک دولت – ملت را منتفع می سازد. بروز و ادامه ی تاثیر اراده ی مردم در روند تصمیم گیری یک کشور، مهمترین شاخص برای فهم اجرا و یا معطل ماندن این حق در درون یک نظام سیاسی است.از طرفی، حق تعیین سرنوشت، تنها ناظر به بعد سیاسی نیست. جنبه اقتصادی و اجتماعی این حق نیز در اسناد و تفاسیر بین المللی مورد شناسایی قرار گرفته است. به همین جهت سنجش احترام به حق تعیین سرنوشت، مستلزم واکاوی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور مورد بحث است. نوشتار حاضر با امعان نظر به این موارد و تحلیل آن ها، در صدد یافتن پاسخ به این پرسش است که آن چه در سوریه در جریان است، موضوعی مرتبط با حق تعیین سرنوشت است و یا اتفاقی غیرحقوقی است که ذیل این حق و ارکانش نمی گنجد.
    کلید واژگان: حق تعیین سرنوشت, سوریه, حقوق بشر, اصلاحات سوریه
    Kheyrollah Parvin, Mohammad Sadiq Faghfuri Bilandi
    Self-determination as a human right and belonging to the public will benefit the nation. Updated and continue influence the decision of public in process of making decisions of a country, is the most important indicator for understanding to run or stay stuck this right within a political system. Moreover, self-determination is not only in the political dimension. Economic and social aspects of this right have been identified in international documents and interpretations. As a result, evaluation of respecting to right of self determination requires an analysis of economic, political and social about discussed Country. This paper according to the these analyzes and cases, is trying to find answers to these questions that what is going on in Syria, is the subject self-determination or is Non-legal Event that no jammed in this rights and Pillars.
    Keywords: Self, determination, Syria, human rights, Syria reform
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال