به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « جهل حکمی » در نشریات گروه « فقه و حقوق »

تکرار جستجوی کلیدواژه «جهل حکمی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علیرضا صادقی نیارکی*

    دوران کودکی و نوجوانی مرحله ای تاثیرگذار و حساس در زندگی هر فرد است و قانون گذاران با درک این حساسیت، تلاش می کنند تا با توجه به تفاوت های موجود میان این گروه و گروه بزرگسالان، حقوق و تکالیف متمایزی را برای آن ها درنظر بگیرند. در قانون مجازات اسلامی نیز این امر مورد توجه قانون گذاران بوده است و نظام افتراقی برای پاسخ دهی به جرایم این دسته پیش بینی شده است. ازجمله این موارد، ماده 91 قانون مجازات اسلامی است که به بحث رشد جزایی، جهل حکمی و جهل موضوعی، در جرایم موجب حدود و قصاص نوجوانان پرداخته است. از آنجا که قانون گذار در مواد عمومی، یعنی مواد 144 و 155 از قانون مجازات اسلامی، به بحث جهل موضوعی و حکمی در جرایم بزرگسالان پرداخته است، ذکر دوباره این موارد در ماده 91، در نگاه اول، زاید و بی معنا به نظر می رسد. اما با توجه به سیاست افتراقی و مبتنی بر تخفیف قانون گذار در واکنش به جرایم اطفال و نوجوانان، به نظر می رسد ماده 91 در مقام بسط و گسترش مفهوم جهل موضوعی و جهل حکمی در جرایم موجب حدود و قصاص نوجوانان است تا از این طریق، در برخورد با نوجوانان بزهکار، نسبت به بزرگسالان بزهکار، تخفیف بیشتری اعمال کند.

    کلید واژگان: نوجوانان, بزهکاری, حدود و قصاص, جهل حکمی, جهل موضوعی}
    Alireza Sadeghi Niaraki *

    Childhood and adolescence is an influential and sensitive stages in every person’s life. Legislators, understanding this sensitivity and try to consider different rights and duties for juvenile according to the differences between this group and adults. In the Islamic Penal Code, this issue has been considered by the legislators and a differential system has been provided to respond to the crimes of juvenile. According to this, in Article 91 of the Islamic Penal Code, Legislator predicted specific rule deals with Criminal maturity, ignorance of the law and mistake of fact in juvenile crimes punishable by haad or qisas. However the legislator in general section of Islamic penal code, Articles 144 and 155 discusses about ignorance of law and mistake of fact in adult crimes. At first glance, mentioning these cases again in Article 91 seems superfluous and meaningless. But, according to the policy of differentiation and based on legislative mitigation in response to juvenile delinquency, it seems that Article 91, try to extend the concept of ignorance of law and mistake of fact, in juvenile crimes punishable by haad or qisas to provide more commutation for juvenile offenders in compared with adults..

    Keywords: Juveniles, Delinquency, haad or qisas, Ignorance of law, mistake of fact}
  • سیددرید موسوی مجاب، مهدی محمدی*

    به لحاظ اهمیت بحث مسوولیت کیفری، موضوع مسوولیت جاهل به حکم از موضوعات مهم و اساسی است. لذا حدود مسوولیت کیفری فرد جاهل به حکم، مساله مهم و تاثیرگذاری در روابط میان اشخاص تلقی می گردد. از این رو، نظرات مختلفی در مورد این موضوع ارائه شده است. نباید مطلقا، فرد جاهل به حکم را مسوول دانست؛ بلکه با توجه به اصول و قواعد مسلم عقلی و شرعی، باید برای رفع مسوولیت از شخص جاهل ملاکهای معینی تنظیم، و قاعده «جهل به قانون رافع مسوولیت نیست» تعدیل گردد. هدف این مقاله، تبیین جایگاه جهل حکمی و تاثیر آن بر مسوولیت کیفری، در آراء فقهای امامیه می باشد. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که از دیدگاه اسلامی قاعده «جهل حکمی رافع مسوولیت کیفری است، مگر اینکه جاهل مقصر ملتفت بوده» جاری می باشد.

    کلید واژگان: جهل حکمی, علم, جاهل, مسوولیت کیفری}
    Sayed Doraid Mousavi Mojab, Mahdi Mohammadi *

    One of the conditions of penalties, besides criminal behavior, is the authentication of criminal situation in a way we can attribute this action to its doer. This criminal capacity has two principles: knowledge and free will. If the doer is unaware to the law, it is called "Ignorance of Law", which has four kinds: intentional delinquent ignorance, non-intentional delinquent ignorance, intentional non- delinquent ignorance, and non-intentional non- delinquent ignorance. Considering the authentication of criminal situation, it can be said that ignorance of law removes criminal responsibility. According to the Islamic rules, non-intentional ignorance of law removes any kind of criminal responsibility.

    Keywords: Ignorance of Law, Science, Ignorant, Criminal Responsibility}
  • ابوالفتح خالقی، علی درودی
    ماهیت، مبانی و آثار فرض علم و اطلاع در حقوق کیفری، توام با فرض آگاهی بر امور حکمی و نهایتا ارزش اثباتی آن، عمده مباحث مورد مطالعه و پژوهش در این مقاله است. مبنای تئوریک در تشریع فرض آگاهی نسبت به قانون، به عنوان یک اماره قانونی قابل رد (و نه یک فرض مجعول)، نظم عمومی و جلوگیری از هرج و مرج و بلاتکلیفی است. ویژگی ذهنی و درونی بودن علم و آگاهی که موجب می شود احراز و اثبات آن مشکل باشد؛ این امر را توجیه می نماید. هرچند در منابع فقهی شیعه، مواخذه کسی که جاهل به حکم است؛ قبیح شمرده می شود؛ ولی تا زمانی که شرایطی خاص و ویژه وجود نداشته باشد، فرض اولی (ظاهر حال) اطلاع وی بر احکام است.
    با توجه به ماهیت اعتباری این فرض و ارزش اثباتی آن و مطابق قانون مجازات اسلامی، فرض اطلاع نسبت به امور حکمی در سه مورد نقض می گردد: مورد نخست: جهل به مقررات غیرکیفری مانند مقررات مدنی یا اداری، که در توصیف و تحقق جرم موثر باشد، در این صورت موجب زوال رکن معنوی می شود. مورد دوم: زمانی که مرتکب، جاهل قاصر و نه جاهل مقصر، باشد. مورد سوم: در جرایم مستلزم حد و جرایم تعزیری به معنای اخص که منشا فقهی دارند، به صرف ادعای جهل واحتمال صدق مدعی.
    کلید واژگان: اماره, اصل, جهل حکمی, فرض علم}
    Abolfath Khaleghi, Ali Doroodi
    The major contents of this article include the nature, principles, effects and finally probative value of assuming knowledge of law. The basis of legislating this presumption as a conclusive legal one (and not a fiction) is the public policy in preventing irregularity and confusion. It is justified by ‘inwardness state of knowledge and that it is mental’ that makes it difficult to be proved. Although it is considered to be unfair to blame someone who is ignorant of law ,in ‘fiqh‘ sources, every reasonable person is presumed as being aware of law, according to the appearance, unless under certain conditions. This presumption is rebutted in three cases, due to its nature and its probative value according to the Islamic Penal Code: I-when a perpetrator is ignorant of non-criminal provisions such as civil regulations or administrative provisions which are efficient for a crime to come into existence. In these cases, mental element (mens rea) doesn’t exist. II- When the perpetrator’s ignorance is based on own his failure (not his fault). III- In “had (penance)” crimes and in “tazir” crimes (in the strict sense of the term) which are pre-ordained in fiqh; as soon as the accused claims that he was ignorant of law, when it is probable.
    Keywords: Presumption, Fiction, Ignorance of law, Presumption of Knowledge}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال