به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تعامل اجتماعی » در نشریات گروه « روانشناسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «تعامل اجتماعی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • اکبر جدیدی محمد آبادی، ام بنین میری *
    مقدمه

    هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش فلسفه بر اساس مدل (p4c) بر هوش اجتماعی، تعامل اجتماعی و جهت گیری تحصیلی در دانش آموزان بود.

    روش

    روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم شهر زهک بودند. نمونه مورد نظر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 30 نفر بصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) قرار گرفتند.ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه هوش اجتماعی ترومسو (2007) و تعامل اجتماعی گلاس (1994) بود.

    یافته ها

    نتایج با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس در سطح معنی داری 05/0، نشان داده شد که آموزش فلسفه بر اساس مدل (p4c) با توجه به میانگین هوش اجتماعی دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب افزایش هوش اجتماعی دانش آموزان گروه آزمایش شده است. آموزش فلسفه بر اساس مدل (p4c) با توجه به میانگین تعامل اجتماعی دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب افزایش تعامل اجتماعی دانش آموزان گروه آزمایش شده است. آموزش فلسفه بر اساس مدل (p4c) با توجه به میانگین جهت گیری تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب افزایش جهت گیری تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش شده است.

    نتیجه گیری

    فلسفه برای دانش آموزان تلاشی است برای توسعه فلسفه با این هدف که استدلال و داوری منطقی در قالب فلسفه به دانش آموزان آموخته شود. این برنامه درصدد پرورش هوش اجتماعی، تعامل اجتماعی و جهت گیری تحصیلی، تقویت قدرت استدلال، داوری، کمک به رشد مهارت های مربوط به تفکر سالم در کودکان و نوجوانان و برانگیختن سطوح بالای تفکر در کندوکاو مشترک میان اعضای گروه است.

    کلید واژگان: آموزش فلسفه, هوش اجتماعی, تعامل اجتماعی, جهت گیری تحصیلی, دانش آموزان دختر پایه ششم}
  • جلال مولایی، مریم چرامی*، طیبه شریفی، رضا احمدی
    هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر پذیرش و تعامل اجتماعی نوجوانان دختر شهرستان سرپل ذهاب بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان 19-15 ساله دختر تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان سرپل ذهاب در شش ماهه اول سال 1399 به تعداد 285 نفر بود. از میان جامعه آماری 40 نوجوان به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (20 نوجوان در گروه آزمایش و 20 نوجوان در گروه گواه). نوجوانان حاضر در گروه آزمایش آموزش مثبت اندیشی (11 جلسه) را طی دو ماه و نیم دریافت کردند. پرسشنامه های استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه پذیرش اجتماعی (SIQ) و تعامل اجتماعی (SAQ) بود. داده های پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد آموزش مثبت اندیشی بر پذیرش اجتماعی (0001>P؛ 64/0=Eta؛ 82/63=F) و تعامل اجتماعی (0001>P؛ 66/0=Eta؛ 80/68=F) نوجوانان دختر تاثیر داشته است. بدین صورت که این مداخله به بهبود پذیرش و تعامل اجتماعی نوجوانان منجر شده است. براساس یافته ها، آموزش مثبت اندیشی با بهره گیری از مراقبه ذهن آگاهی، استفاده از قوت های خود، لذت بردن، تایید خویشتن و بیان ارزش ها روشی کارآمد برای بهبود پذیرش و تعامل اجتماعی نوجوانان است.
    کلید واژگان: آموزش مثبت اندیشی, پذیرش اجتماعی, تعامل اجتماعی}
    Jalal Molaei, Maryam Chorami *, Tayyebeh Sharifi, Reza Ahmadi
    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of positive thinking training on the acceptance and social interaction of female adolescents aged 15 to 19 in the city of Sar-e-Pol-e-Zahab. The study employed a quasi-experimental design with a pre-test, post-test, control group, and follow-up period. In the first six months of 2020, the statistical population of the study comprised 285 female adolescents who received assistance from the Organization of Wellbeing in the town of Sar-e-Pol-e Zahab. Forty adolescents were selected using a systematic sampling method and randomly assigned to experimental and control groups (20 adolescents in the experimental group and 20 in the control group). Over the course of two and a half months, the adolescents in the experimental group received positive thinking training (11 sessions). This study applied the Social Acceptance Questionnaire (SAQ) and the Social Interaction Questionnaire (SIQ). The study’s data were analyzed using mixed ANOVA and the SPSS-23 statistical software. Positive thinking training had a significant impact on female adolescents’ social acceptance (F=63.82; Eta=0.64, P<0001) and social interaction (F=68.80; Eta=0.66, p<0001), indicating that this intervention was successful in improving the adolescents’ social acceptant and interaction. Positive thinking training can be an effective method for improving adolescents' social acceptance and interaction, according to the findings of this study, by employing meditation, mindfulness, using one’s strengths, confirming the self, and stating one’s values.
    Keywords: Positive thinking training, Social acceptance, social interaction}
  • سید موسی رئیسی، حمید انصاری*، میثم موسایی

    هدف اصلی پژوهش حاضر پیش بینی میزان استفاده از فضای مجازی بر اساس متغیرهای تعاملات اجتماعی و فرهنگی اعضای خانواده بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان ساکن در محلات منتخب شهر رشت در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 378 نفر بود که از طریق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان داد که رابطه ای معنا دار میان میزان استفاده از فضای مجازی و تعاملات اعضای خانواده وجود دارد و مقدار ضریب همبستگی(R) میان متغیرها 0/532 است که نشان می دهد میان متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک تحقیق (تعاملات اعضای خانواده) همبستگی نسبتا قوی وجود دارد. اما مقدار ضریب تعدیل شده(R2) که برابر با 0/283 است، نشان می دهد که 28/3 درصد از کل تغییرات تعاملات اعضای خانواده وابسته به متغیر مستقل تحقیق یعنی، استفاده از فضای مجازی است.

    کلید واژگان: خانواده, تعامل اجتماعی, فضای مجازی}
    S. M. Raeesi, H. Ansari *, M. Mousaee

    The purpose of this study was to predict the use of cyberspace based on the social and cultural interactions of family members. This study had a descriptive-correlational design. The statistical population of the study was comprised of 21,000 married citizens living in Rasht in 2019. The research sample consisted of 378 individuals who were selected through Cochran's formula and random cluster sampling method. The instrument included a researcher-made questionnaire. Descriptive and inferential statistical methods including Pearson correlation, multiple regression and path analysis were used to analyze the data. The results showed that there was a significant relationship between the use of cyberspace and family members' interactions. The value of correlation coefficient (R) between variables was 0.532 which shows a relatively strong association between the set of independent variables and the dependent variable (family members’ interactions). Nevertheless, the value of the adjusted coefficient (R2), which is equal to 0.283, shows that 28.3% of the total changes in family members' interactions depend on the independent variable, i.e., the use of cyberspace.

    Keywords: family, social interaction, cyberspace}
  • فرزانه میرزایی تبار، علی اکبر ارجمندنیا *، غلامعلی افروز
    مقدمه

    توجه به آموزش و پرورش کودکان آهسته گام، گسترش اطلاعات و آگاهی و افزایش احساس مسئولیت والدین نسبت به این کودکان از جمله مهمترین راه های افزایش تعامل اجتماعی آنان است. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش برنامه فرزندپروری بر تعامل اجتماعی کودکان آهسته گام در شهر تهران انجام شد.

    روش پژوهش

    پژوهش حاضر، یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و گروه گواه بود. نمونه پژوهش 34 نفر از مادران کودکان آهسته گام در دامنه سنی 6 تا 8 سال در سال تحصیلی 98-1397 بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه آموزش برنامه فرزندپروری (هفته ای 2 جلسه؛ هر جلسه 60 دقیقه) شرکت کردند در حالی که به گروه گواه این آموزش ارایه نشد. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه تعامل اجتماعی دادخواه و همکاران (1998) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و توسط نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل کوواریانس تک متغییری نشان داد که آموزش برنامه فرزندپروری اثر مثبت و معناداری بر تعامل اجتماعی کودکان آهسته گام داشت (001/0<P).

    نتیجه گیری

    برنامه فرزندپروری به بهزیستی فردی و تجربه های عاطفی شخصی وابسته است و بر فرایندهای شناختی و همچنین روابط اجتماعی تاثیر میگذارد؛ بنابراین، به نظر میرسد که آموزش این برنامه نقش مهمی در تعامل اجتماعی کودکان آهسته گام ایفا میکند.

    کلید واژگان: تعامل اجتماعی, فرزندپروری, کودکان آهسته گام}
    Mirzaeetabar F, Arjmandnia A*, Afrooz Gh
    Introduction

    Paying attention to the education of slow-moving children, expanding information and awareness, and increasing parents' sense of responsibility towards these children are among the most important ways to increase their social interaction. The present study was conducted to investigate the effect of parenting program education on social interaction of slow-moving children in Tehran..

    Methods

    The present study was a quasi-experimental study with pretest, posttest and control group design. The research sample was 34 mothers of slow-moving children in the age range of 6 to 8 years in the academic year 1397-98 who were selected by simple random sampling and randomly assigned to the experimental and control groups. The experimental group participated in 12 sessions of parenting program training (2 sessions per week; each session lasted 60 minutes) while the control group was not provided with this training. The instrument used in this study was the social interaction questionnaire of Dadkhah et al. (1998). Data were analyzed using univariate analysis of covariance and SPSS software version 23.

    Results

    The results showed that parenting program training had a significant and positive effect on the social interaction of children with intellectual disability (P<0.001).

    Conclusion

    The parenting program is related to subjective well-being and individual’s affective experiences, and that it influences cognitive processes as well as social relationships. Therefore, at seems that training of this program important role play in social interaction of children with intellectual disability.

    Keywords: parenting, social interaction, slow-moving children}
  • حکیمه رنجبر *

    هر صمیمیت یک نیاز واقعی است که ریشه های تحولی خاصی دارد و از نیاز بنیادی تر به نام دلبستگی نشات می گیرد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر رابطه هوش عاطفی، خوداثربخشی، خودارزشمندی و نشاط روانی با تعامل اجتماعی دانش آموزان بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر بوشهر در سال 1397 بودند که تعداد آنها حدود 3000 نفر است. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای و برحسب جدول مورگان نسبت به حجم جامعه، تعداد 360 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم متوسطه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه نشاط روانی آرگایل(1989) ، هوش عاطفی برادبری و گریوز(1999)، تعامل اجتماعی الکسیس جی و اکر و لیندا تامپسون(1999)و خوداثربخشی مورگان-جینکز (1999) می باشد. نتایج پژوهش با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون نشان دادند که بین هوش عاطفی با تعامل اجتماعی در دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین خوداثربخشی با تعامل اجتماعی در دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری مشاهده می شود. بین خودارزشمندی با تعامل اجتماعی در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری مشاهده می شود. بین نشاط روانی با تعامل اجتماعی در دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری مشاهده می شود. متغیرهای نشاط روانی، خودارزشمندی، خوداثربخشی و هوش عاطفی به ترتیب پیش بینی کننده تعامل اجتماعی در دخ دانش آموزان می باشند.

    کلید واژگان: تعامل اجتماعی, هوش عاطفی, خوداثربخشی, خودارزشمندی و نشاط روانی}
  • محسن شکوهی یکتا*، نیره زمانی، جواد پورکریمی، علی شریفی
    پژوهش حاضر با هدف شناخت کارآیی آموزش حل مساله اجتماعی بر کاهش مشکلات رفتاری بین فردی، بهبود کارکردهای اجرایی و افزایش توانش حل مساله در روابط بین فردی در دانش آموزان دیرآموز انجام گرفته است. نمونه پژوهش 21 دانش آموز (11 دختر و 10 پسر) پایه چهارم و پنجم بود. برنامه حل مساله به صورت گروهی، دو جلسه در هفته و طی سه ماه، آموزش داده شد. برای ارزیابی برنامه از مقیاس راه حل های مختلف و آزمون برج لندن استفاده گردید. همچنین، با روش مشاهده نظام دار رفتارهای مشکل ساز بین فردی شامل شکایت کردن، بحث و مجادله، زورگویی و تهدید، پرخاشگری و عدم رعایت نوبت در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری در کلاس مشاهده و ثبت شدند. نتایج آزمون t وابسته نشان می دهد که برنامه در افزایش ارائه راه حل ها و طبقات راه حل ها و حل مساله موثر بوده و تفاوت میانگین ها معنادار می باشد. همچنین نتایج تحلیل اندازه گیری های مکرر برای رفتارهای مشکل ساز نشان داد که تفاوت میانگین ها در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری برای رفتارهای شکایت کردن، بحث و مجادله و عدم رعایت نوبت معنادار است. بنابراین آموزش در کاهش این رفتارهای مشکل ساز بین فردی موثر بوده است. البته نتایج تحلیل داده ها، تفاوت معناداری در میانگین های رفتار زورگویی و تهدید و پرخاشگری نشان نداد.
    کلید واژگان: روش حل مساله, تعامل اجتماعی, کارکرد اجرایی, مشکلات رفتاری, کودکان دیرآموز}
    M. Shokoohi-Yekta*, N. Zamani, J. Pourkarimi, A. Sharifi
    The purpose of the present study was to investigate the efficacy of problem solving training in reducing behavioral problems and improving executive functions and problem solving skills in interpersonal relations of slow learner students in fourth and fifth grades. Sample comprised of 21 students (11 girls and 9 boys). Program was taught two sessions per week for three months. To evaluate the training program, we used Alternative Solution Skills and the Tower of London tests. Five problematic behaviors of these students were observed in the classrooms; complaining, arguing, bullying and intimidating, aggression, and not being able to take turn, in three steps of baseline, intervention and follow-up were observed in class. Results using T test procedure indicated that intervention program was significantly effective in increasing scores on “relevant solutions”, “relevant category” and “problem solving”. Also the results of a repeated measure statistical method for behavioral problems revealed significant differences among means in three steps: baseline, intervention, and follow-up for complaining, arguing, and not being able to take turn. Therefore, the training program has been effective in reducing such behaviors. On the other hand, the results did not show statistically significant differences in the means of bullying, intimidating, and aggression.
    Keywords: problem solving method, social interaction, executive function, behavioral problems, slow-learner children}
  • حمیده ساربان، ابوالقاسم عیسی مراد، زهرا طبیبی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفه های نگرش تربیتی والدین و رابط هی آن ها با ابعاد سلامت روانی – اجتماعی(خودپنداره و تعامل اجتماعی) نوجوانان دختر انجام شده است. برای انجام دادن این پژوهش تعداد 120 دانش آموز دختر با میانگین سنی 14 سال از مناطق 2 و تبادکان آموزش و پرورش شهرستان مشهد به شیوه ی تصادفی خوشه ایگزینش شدند تا به آزمون فهرست عوامل حمایت کننده فردی و والدینشان به آزمون سبک فرزندپروری یانگ پاسخ دهند. نتایج به دست آمده گویای آن بود که مولفه های نگرش تربیتی والدین بر ابعاد سلامت روانی و اجتماعی نوجوانان تاثیر معنادار دارد. بدین معنا که هر چقدر والدین در سبک تربیتی خود از طرح واره های منفی بیشتر استفاده کنند، سطح سلامت روانی- اجتماعی فرزندان پایین تر خواهد بود. در مقابل، والدینی که در سبک تربیتی آن ها وجود طرح واره های منفی کمتر دیده شده است، از فرزندانی با خودپنداره و خودکارآمدی بالا و هم چنین سازگاری روانی و اجتماعی قوی برخوردارند.
    کلید واژگان: نگرش تربیتی والدین, سلامت روانی, اجتماعی, خودپنداره, تعامل اجتماعی}
    H. Sareban, A. Isamorad, Z. Tabibi
    This study was done on the female teens to deliberate the prospective components of the treatment by parents، and their relevance to the psychological-social dimensions (self-concept-social interaction). Accordingly، 120 school girls with an average age of 14 years، were chosen through software G power random test، among Tabadkan students and the students of Educational zone no. 2 in Mashhad، to answer Individual Protective Factors Index (IPFI) test. Their parents also were to answer Young parenting inventory (YPI). The achieved results indicated that the prospective components of the treatment by parents were significantly effective on the teens ‘psychological-social dimensions. It means، the more negative parenting schemas they have in their treatment style، the lower psychological-social level their teens will have; on the contrary، the parents who have less negative parenting schemas، will have the teens with high self-concepts and self-efficacies and strong psychological and social adjustment.
    Keywords: parenting attitudes, mental, social health, self, concept, social interaction}
  • محسن طالب زاده نوبریان، اکرم کاظمی، سید حسین موسوی
    هدف از انجام این پژوهش شناسایی تاثیر میزان سواد و آگاهی بر نگرش مادران درباره تربیت اجتماعی فرزندان نوجوان بود روش پژوهش حاضر، علی- مقایسه ای و جامعه مورد نظر شامل کلیه مادرانی است که در دوره های نهضت سواد آموزی (مقدماتی، تکمیلی و پایانی) شرکت کرده و دارای فرزندان 12 تا 16 ساله بوده اند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود که در بین افراد نمونه تحقیق که به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شده بودند، توزیع شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده، از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج به دست آمده در سطح 99 درصد اطمینان معنی دار بوده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین میزان سواد و آگاهی با نگرش مادران درباره تربیت اجتماعی فرزندان تفاوت معناداری وجود دارد؛ به طوری که با افزایش سواد، آگاهی مادران درباره تربیت اجتماعی فرزندانشان افزایش می یابد و این افزایش آگاهی در تغییر نگرش آنان موثر است.
    کلید واژگان: سواد و آگاهی, نگرش تربیتی, تربیت اجتماعی, فعالیت اجتماعی, تعامل اجتماعی, استقلال طلبی}
    Mohsen Talebzadeh Nobarian, Akram Kazemi,, Seyed Hossein Mousavi
    The purpose of this research is to recognize the effect of knowledge and literacy on mothers’ attitude about their teenagers’ social training. In the present research the comparative-casual and measurable method is used and the mentioned society includes all of the mothers who had participated in a literacy campaign courses such as preliminary, complementary and conclusive and have the teenagers who were from 12to 16years old. The instruments of research are made of researcher’s questionnaire. This questionnaire is distributed between the sample people of research in 1385. These people include mothers who had cooperated with performing the questionnaire and were chosen with the cluster sampling method; and the number of them has been 345 in each 3courses. For analyzing the collected information, used the correlation of coefficient Pearson, one factor analysis of variance, Khido and Tukey’s following test and obtained results showed that there is a direct relation between knowledge and literacy about teenagers’ social training(P<./.1). The achievement of increasing new-literacy mothers’ knowledge is consists of applying information and obtaining knowledge for training children. The process of applying mothers’ knowledge for training children means that knowledge has changed the aspects of attitude about their training’s function and also the attitudes is affected on mothers’ function for training of their children.
    Keywords: Literacy, Knowledge, Educational Attitude, Social Training, Social Activity, Social Interaction, Independent}
  • مسعود حسین چاری
    به منظور بررسی ادراک خود- کارآمدی دانش آموزان دوره راهنمایی در تعامل اجتماعی با همسالان خود، مقیاس خود- کارآمدی کودکان در روابط اجتماعی با همسالان، توسط 369 نفر(186 دختر و 183 پسر) از دانش آموزان کلاسهای اول تا سوم 4 مدرسه راهنمایی ناحیه یک شیراز تکمیل گردید. حاصل تحلیل عوامل استخراج دو خرده مقیاس به نامهای موقعیت تعارض و بی تعارض بود. ضریب پایایی آلفای کرونباخ برای کل مقیاس برابر 87/0 و برای خرده مقیاس های تعارض و بی تعارض به ترتیب برابر 83/0 و 78/0 بودند. پسران نسبت به دختران از نظر نمره کل مقیاس ادراک خود- کارآمدی در سطح بالاتری قرار داشتند (0001/0= P، 47/6=t). در مقایسه دختران و پسران از نظر میانگین نمره خرده مقیاس تعارض، تفاوت معنی داری مشاهده نگردید (N.S، 63/1=t)، اما پسران در موقعیت بی تعارض خود- کارآمدی بیشتری نسبت به دختران گزارش کردند (007/0 =P، 68/8=t). علاوه بر بررسی تفاوت های کلاسی از نظر ادراک خود- کارآمدی، یافته های مطالعه حاضر با سایر پژوهش های مرتبط نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی برای انجام پژوهش های بیشتر ارائه گردیده است.
    کلید واژگان: خود, کارآمدی, تعامل اجتماعی, نوجوانان, تفاوت های جنسیتی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال