جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "حل مسئله ریاضی" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «حل مسئله ریاضی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهش حاضر با هدف مقایسه بیماران مبتال به سندرم ایکس شکننده و افراد عادی در حل مسایل ریاضی نیازمند به روزرسانی اطلاعات و بدون نیاز به به روزرسانی اطلاعات انجام گرفت. این پژوهش به صورت علی مقایسه ای صورت پذیرفت. نمونه 22 نفر از افراد ساکن در شهر تبریز بود که از میان آنها 12 نفر دختر مبتال به سندرم ایکس شکننده به شیوه در دسترس انتخاب و 12 نفر دیگر نیز از میان دختران عادی که از نظر سن و بهره هوشی با گروه مبتال به سندرم ایکس شکننده همتا بودند به عنوان گروه عادی انتخاب شد. سپس 12 سوال ریاضی برای آزمودنی ها طرح شد. 6 سوال بدون نیاز به به روزرسانی اطالعات بود و 6 سوال دیگر مربوط به سوالات نیازمند به روزرسانی اطلاعات بود. در تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد گروه مبتال به سندرم ایکس شکننده و گروه عادی در ترکیب دو نوع سوال باهم تفاوت دارند 221/2<P و 39/20=F .همچنین نتایج تحلیل واریانس تک متغیره نشان داد افراد مبتال به سندرم ایکس شکننده در هر دو نوع سوال با و بدون نیاز به به روزرسانی اطلاعات به طور معناداری عملکرد ضعیف تری نسبت به همتایان عادی خود داشته و در شاخص های نمره کل، گزارش و انتخاب صحیح داده ها در مسایل بدون نیاز به به روزرسانی اطالعات عملکرد بهتری نسبت به مسایل نیازمند به روزرسانی دارند. افراد مبتال به سندرم ایکس شکننده در حل مسائل ریاضی نقص دارند.
کلید واژگان: سندرم ایکس شکننده, حل مسئله ریاضی, به روزرسانی اطلاعات -
یکی از راهبردهای یاددهی- یادگیری که بر جنبه های شناختی و غیر شناختی فراگیران تاثیر مثبت داشته و یادگیری معنی دار را تسهیل می کند، نقشه مفهومی است. این پژوهش به منظور تعیین تاثیر آموزش ریاضی به روش نقشه مفهومی بر عملکرد حل مسئله و خودپنداری ریاضی دانش آموزان پسر پنجم ابتدایی انجام گرفت. برای ارزیابی اثربخشی این راهبرد از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. دو کلاس به حجم 15 نفر از دو مدرسه ابتدایی برای گروه های آزمایش و کنترل به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. در گروه آزمایش، به روش نقشه مفهومی و در گروه کنترل به روش های مرسوم به دانش آموزان مطالب درسی ارائه شد. آزمون حل مسئله ریاضی و پرسشنامه خود پنداره ریاضی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا گردید. داده های پژوهش با بهره گیری از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس و t مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که گروه آزمایش در حل مسئله ریاضی نسبت به گروه کنترل عملکرد بالاتری داشتند. هم چنین یافته ها بیانگر این است که نقشه مفهومی، خود پنداره ریاضی دانش آموزان گروه آزمایش را ارتقا بخشیده است.کلید واژگان: نقشه مفهومی, حل مسئله ریاضی, خودپنداره ریاضیThe concept mapping as learning- teaching strategy has positive effects on cognitive and non-cognitive aspects of learning and it facilitates meaningful learning. The study examined the effect of concept-mapping on mathematical problem- solving performance and self-concept among 5th graders elementary school students. A pretest and posttest control-group quasi-experimental design was employed to evaluate the instructional effectiveness of this strategy. Thirty boys were randomly selected from two elementary schools located in Bostanabad District of Tabriz city, Iran was used as subjects for the study. One classroom of 15 fifth-grade students made up the experimental group, and 15 fifth-grade classrooms students comprised the control group. The experimental group was taught selected topics in math using concept-mapping strategies, while the control group was taught using the traditional lecture method. The Self-Description Questionnaires (SDQ) and mathematical performance test were used for data collection. Data have been analyzed by ANCOVA and T-test. The result of the study showed that the experimental group performed significantly better in mathematical problem solving than the control group. Also, the findings revealed that the concept mapping promotes students’ mathematics self-concept.Keywords: concept map, mathematical problem -solving, self-concept
-
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری و بازآموزی اسنادی بر حل مسئله ریاضی دانش آموزان پسر دارای ناتوانی هوشی تحولی انجام شد. 45 دانشآموز پایه سوم راهنمایی به روش تصادفی خوشهای از مدارس کمتوان ذهنی استان تهران انتخاب و به تصادف در سه گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار داده شدند. طرح تحقیق از نوع طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. به هر یک از دو گروه آزمایش یکی از روشهای راهبردهای یادگیری (بشاورد، 1379) و بازآموزی اسنادی (گلپرور، 1388) در هشت جلسه 45 دقیقهای آموزش داده شد. از آزمون معلمساخته ریاضی برای سنجش عملکرد حل مسئله ریاضی و از آزمون هوش وکسلر (وکسلر، 1986) برای تعیین بهره هوشی دانش آموزان استفاده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که بین میانگین عملکرد ریاضی گروه های آزمایشی راهبردهای یادگیری و بازآموزی اسنادی، و گروه بازآموزی اسنادی و گروه کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. میتوان نتیجه گرفت که روش آموزشی راهبردهای یادگیری بیش از بازآموزی اسنادی عملکرد دانشآموزان را در حل مسئله ریاضی افزایش داده است.
کلید واژگان: ناتوانی هوش تحولی, حل مسئله ریاضی, راهبردهای یادگیری, بازآموزی اسنادیthe purpose of this study was to compare the effectiveness of learning strategies and attribution retraining instructions methods on the mathematical problem-solving in male students with intellectual disability. Forty five students in grade eight were selected from intellectually disabled schools of Tehran Province using cluster random sampling method. The Participants were assigned equally to three groups (two experimental groups and one control group). The research design was pretest-posttest control group. One of the experimental groups received eight sessions (45 minutes a session) of learning strategies (Bashavard, 2000) and the other attribution retraining (Golparvar, 2009). To assess the mathematical problem solving performances and the intelligence quotients, a teacher-made Mathematical Problem-Solving Test and the Wechsler Intelligence Scale Wechsler, 1986) were used, respectively. Data were analyzed by analysis of covariance and Tukey test. Results indicated that there were significant differences between the mean of mathematical performance of two experimental groups, and between attribution retraining and control groups. It can be concluded that learning strategies method improved students’ performance in mathematical problemsolving more in comparison to attribution retraining method.Keywords: intellectual disability, mathematical problem, solving, learning strategies, attribution retraining -
هدفهدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش خودنظارتی توجه بر عملکرد حل مسئله ریاضی دانش-آموزان پسر دچار ناتوانی ریاضی بود.روشروش پژوهش از نوع شبه آزمایشی است که در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. آزمودنی های پژوهش شامل 20 نفر از دانش-آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر تبریز در سال 88-1387 بودند که به روش تصادفی خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در هر یک از گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. از آزمون تشخیصی ریاضی ایران کی مت (1976) استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 45 دقیقه ای آموزش های خودنظارتی را دریافت کردند. گروه گواه نیز همزمان به برنامه های عادی کلاسی خود ادامه دادند.یافته هایافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد نمره های دانش آموزان گروه آزمایش در پس آزمون حل مسئله ریاضی بالاتر از گروه گواه شده است.نتیجه گیریپژوهش حاضر کاربردهایی برای والدین، معلمان و متخصصان دانش آموزان دچار ناتوانی ریاضی دارد که می توانند از این راهبردها برای پیشرفت درس ریاضی استفاده کنند.
کلید واژگان: حل مسئله ریاضی, خودنظارتی توجه, ناتوانی ریاضیAimAim of this research was to determine the effectiveness of self-monitoring training of attention on math problem solving performance in male students with math disability.MethodResearch method was quasi-experimental with pretest andposttest design with control group. Research participants included 20 fourth grade elementary school students in the City of Tabriz in North West Iran in the academic year 2008-09 who were selected using multi-stage random cluster sampling and wererandomly placed in experimental and control groups. The Iran Key Math Diagnostic Arithmetic (1976) was used. Students in the experimental group received self-monitoring trainings for 10 sessions of 45 minutes duration each. At the same time, the control group continued their regular classroom programs.ResultsResults of covariance analysis showed scores of the experimental group students in mathematical problem solving posttest were higher than the control group.ConclusionThis research has implications for parents, teachers and professionals working with students with math disability, who can use these strategies for mathachievement. -
هدف این پژوهش بررسی تاثیر شیوه آموزش به خود دستور دادن (خود آموزی) بر عملکرد حل مساله ریاضی و میزان توجه، عملکرد در آزمون های رمز گردانی و کسلر و همتایابی اشکال آشنا (MFFT) دانش آموزان تکانشی شهر جیرفت، بود. آزمودنی ها، شامل 24 دانش آموز دختر پایه اول راهنمایی با سبک شناختی تکانشی بودند که از طریق اجرای آزمون همتا یابی اشکال آشنا و به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی به 3 گروه 8 نفری)آزمایش، گواه 1 و گواه 2) منصوب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از: آزمون های همتایابی اشکال آشنا، خرده آزمون رمزگردانی، آزمون معلم ساخته حل مساله ریاضی، آزمون هوشی کتل و پرسشنامه محقق ساخته ویژگی های جمعیت شناختی. گروه آزمایشی طی 6 جلسه 2 ساعتی، گام های حل مساله ریاضی را از طریق شیوه به خود دستور دادن دریافت نمود. گروه گواه 1 تحت آموزش سنتی قرار گرفت. در گروه گواه 2 مداخله ای اعمال نشد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشانگر تاثیر شیوه آموزشی بر عملکرد حل مساله ریاضی گروه آزمایشی بود (p=0.001).
کلید واژگان: شیوه آموزش به خود دستور دادن, حل مسئله ریاضی, راهبردهای شناختی - فراشناختی, میزان توجه
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.