به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "هیجان اخلاقی" در نشریات گروه "روانشناسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «هیجان اخلاقی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی هیجان اخلاقی در مقالات مجلات علمی
  • معصومه ترکاشوند*، هادی کرامتی، ربابه نوری، غلامرضا صرامی
    مقدمه

    پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش واسطه ای هیجان و هویت اخلاقی، در ارتباط با گسست اخلاقی و قلدری پرداخته شد.

    روش شناسی: 

    بدین منظور، از بین جامعه آماری که شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی شهر تهران بود، نمونه 486 دانش آموز با استفاده از روش های خوشه ای و تصادفی ساده انتخاب گردید، که شامل 254 دانش آموز پسر و 232 دانش آموز دختر بود. شرکت کنندگان در این پژوهش به چهار پرسشنامه قلدری (تورنبرگ و جانگرت، 2014)، گسست اخلاقی (تورنبرگ و جانگرت، 2014)، هیجان اخلاقی تورنبرگ و همکاران (2016) و هویت اخلاقی آکویینو و رید (2003)، که همگی دارای روایی و پایایی بودند، پاسخ دادند. روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای spss22 و PLS-SEM جهت تجزیه و تحلیل بکار گرفته شد.

    یافته ها

    هر دو فرضیه پژوهش تایید شده و نشان داده شد که هویت اخلاقی و هیجان اخلاقی هر دو نقش واسطه ای در رابطه بین گسست اخلاقی و قلدری دارند.

    نتیجه گیری

    بنابراین می توان نتیجه گرفت که مطابق با مفهوم عاملیت اخلاقی از نظریه شناختی اجتماعی بندورا، جهت بررسی رفتارهای اخلاقی افراد، علاوه بر عوامل شناختی و استدلال اخلاقی، می بایست به عوامل هیجانی نیز توجه نمود.

    کلید واژگان: قلدری, گسست اخلاقی, هیجان اخلاقی, هویت اخلاقی
    Masoume Torkashvand *, Hadi Keramati, Robabe Noori, Gholamreza Sarami
    Introduction

    In this study, the mediating role of moral emotion and moral identity in relation to moral disengagement and bullying has been investigated.

    Research Methodology

    For this purpose, 486 students were selected through simple clustering and random sampling from among all the elementary and high school students in Tehran. There were 254 male and 232 female students. This study was conducted using path analysis method with the help of spss22 and PLS-SEM software.

    Findings

    Both research hypotheses have been confirmed and it has been shown that moral identity and moral emotion both have a mediating role in the relationship between moral Disengagement and bullying.

    Conclusion

    Therefore, it can be concluded that according to the concept of the moral agency from Bandura's social cognitive theory, emotional factors should be considered in addition to cognitive factors and moral reasoning in order to examine the moral behavior of individuals.Keywords: Bullying, Moral Disengagement, Moral Emotion, Moral Identity.

    Keywords: Bullying, Moral Disengagement, Moral Emotion, Moral Identity
  • فاطمه کارگر، سهیلا فرتاش*، ناهید ثامتی
    هدف

    هدف از پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه پرورش هوش اخلاقی بر هیجان اخلاقی و مسئولیت پذیری دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران بود.

    روش ها

    روش این پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1399- 1400 در شهر تهران بود. از این جامعه آماری، نمونه ای به حجم 40 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه گروهی، مداخله هوش اخلاقی را دریافت کرد، در طی این مدت، گروه کنترل مداخله ای را دریافت نمی کرد. ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه هیجان اخلاقی تورنبرگ و همکاران و پرسشنامه مسئولیت پذیری شخصی مرگلر و شیلد بود که برای دو گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس تک متغیری، آزمون t و تحلیل کوواریانس تک متغیری مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد برنامه پرورش هوش اخلاقی در بهبود هیجان اخلاقی و مسئولیت پذیری (بجز مولفه پاسخگویی شخصی) درگروه آزمایش به طور معنی داری موثر بوده است. این یافته ها، اهمیت گنجاندن برنامه های پرورش هوش اخلاقی در برنامه های تربیتی مدارس را متذکر می شود.

    نتیجه گیری

    می توان نتیجه گرفت که پرورش هوش اخلاقی روشی موثر در بهبود هیجان اخلاقی و مسئولیت پذیری دانش آموزان دوره ابتدایی است.

    کلید واژگان: هوش اخلاقی, هیجان اخلاقی, مسئولیت پذیری
    Fateme Kargar, Soheila Fartash *, Nahid Sameti
    Objective

    The aim of the research was to investigate the effectiveness of moral intelligence training program on moral emotion and responsibility of second period of elementary female students in Tehran.

    Methods

    The method of this research was semi-experimental with pre-test post-test with control group. The statistical population included all female students in second period of elementary schools studying in the academic year of 2020-2021 in Tehran. Through available sampling method, 40 students were selected. They were randomly assigned to experimental and control groups (i.e., 20 students in each group). The experimental group received moral intelligence intervention for eight group sessions. During this period, the control group did not receive any intervention. Data collection instruments were Thornberg’s Moral Emotion Questionnaire, Mergler and Shield’s Personal Responsibility Questionnaire, which were administered to both experimental and control groups in pre-test and post-test. The research hypotheses were tested through univariate analysis of variance , t-test and univariate analysis of covariance.

    Results

    The results of data analysis showed that the moral intelligence training program was significantly effective in improving moral emotion and responsibility (except personal responsiveness component) in experimental group. These findings highlight the importance of including moral intelligence programs in school curricula.

    Conclusion

    Accordingly, it can be concluded that moral intelligence training is an effective way to improve moral emotion and responsibility for elementary school students.

    Keywords: Moral Intelligence, Moral Emotion, Responsibility
  • محسن مهدیان*، راضیه شیخ الاسلامی
    مقدمه

    والدین به عنوان مهم ترین عامل جامعه پذیر کردن کودکان و نوجوانان محسوب می شوند. پژوهش ها رابطه بین قدردانی و کاهش رفتار جامعه پسند را مورد تایید قرار داده اند، از این رو هدف پژوهش حاضر، تبیین رابطه کنترل روان شناختی والدین و رفتار جامعه پسند با واسطه گری هیجان اخلاقی قدردانی بود.

    روش

    روش پژوهش از نوع توصیفی -همبستگی و جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر یزد در سال تحصیلی 1399-1400 بود. حجم نمونه 350 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند که ‏در‎ ‎نهایت 308 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. به منظور اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه کنترل روان شناختی والدین (سوننس و همکاران،2010)،  مقیاس چند مولفه ای قدردانی (مورگان و همکاران، 2017) و مقیاس گرایش های جامعه پسند (کارلو و راندال، 2002) استفاده گردید. 

    یافته ها

    داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و در قالب الگوی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که کنترل روان شناختی والدین، رفتار جامعه پسند را به طور منفی و معنادار پیش بینی می کند. رابطه قدردانی و رفتار جامعه پسند به صورت معکوس و معنادار بود. علاوه بر این، نقش واسطه گری قدردانی در رابطه بین کنترل روان شناختی والدین و رفتار جامعه پسند مورد تایید قرار گرفت (05/0<p). 

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت کنترل روان شناختی والدین کمتر در بافت خانواده و مهارت بیشتر فرزندان در هیجان اخلاقی قدردانی، موجبات ارتقاء رفتار جامعه پسند آن ها را فراهم می سازد.

    کلید واژگان: کنترل روان شناختی والدین, رفتار جامعه پسند, فرزندان, قدردانی, هیجان اخلاقی
    Mohsen Mahdian *, Razieh Sheikholeslami
    Introduction

    Parents are considered as the most important factor in socializing children and adolescents. Researches has confirmed the effectiveness of gratitude on the pro-social behavior; hence the purpose of this study is to explain the relationship between parent’s psychological control and children’s pro-social behavior by the mediation of the gratitude.

    Methods

    The research method is a descriptive correlation study. The statistical population of the study included all high school students in Yazd in the academic year ‎2020-2021‎. The sample size was 350 people who were selected with the multi-stage cluster sampling method and 308 people completed the questionnaires. Research Measurement included Dependency-Oriented and Achievement-Oriented Psychological Control Scale (Soenens et al, 2010), Multi-component Gratitude Measure (Morgan et al, 2017) and Pro-social Tendencies Measures (Carlo & Randall, 2002) that have been completed by students. 

    Results

    The findings using structural equation modeling showed that final model has a good fitness. Also, findings of research hypothesis analysis showed that psychological control of parents could negatively and statistically significant predict pro-social behavior and relationship between gratitude and pro-social behavior was negatively and significant Moreover, the mediation role of gratitude in the relationship between parental psychological control and pro-social behavior was confirmed.

    Conclusion

    According to the research findings, it can be concluded that less psychological control of parents in the family context, and more children's skills in gratitude, can promotes their pro-social behavior.

    Keywords: children, Gratitude, Parental Psychological Control, Pro-social Behavior. Moral emotion
  • معصومه ترکاشوند، غلامرضا صرامی، هادی کرامتی، ربابه نوری

    هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای هیجانات اخلاقی و انگیزه اخلاقی، در تاثیر گسست اخلاقی بر قلدری بود. برای دستیابی به این هدف، از بین کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی شهر تهران، با استفاده از روش های خوشه‌ای و تصادفی ساده 486 دانش آموز انتخاب گردید که شامل 254 دانش آموز پسر و 232 دانش آموز دختر بود. شرکت کنندگان در این پژوهش به چهار پرسشنامه قلدری، گسست اخلاقی، هیجانات اخلاقی و پرسشنامه محقق‌ساخته انگیزه اخلاقی که همگی دارای روایی و پایایی بودند، پاسخ دادند. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر و با کمک نرم افزارهای spss22 و PLS-SEM تجزیه و تحلیل شد. با توجه به سطح معناداری یافته ها و همچنین استاندارد بودن دیگر شاخص های مورد بررسی، هر دو فرضیه پژوهش تایید شده و نشان داده شد که انگیزه اخلاقی و هیجانات اخلاقی هر دو نقش واسطه ای بین گسست اخلاقی و قلدری دارند (05/0≥α)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که مطابق با مفهوم عاملیت اخلاقی از نظریه شناختی اجتماعی بندورا، برای بررسی رفتارهای اخلاقی افراد، علاوه بر عوامل شناختی و استدلال اخلاقی، می باید به عوامل هیجانی نیز توجه نمود.

    کلید واژگان: قلدری, گسست اخلاقی, هیجان اخلاقی, انگیزه اخلاقی, دانش آموزان مقطع ابتدایی
    masoume torkashvand, Gholamreza Sarrami, haadi keramati, robabe noori

    In this study, the mediating role of moral emotion and moral motivation in the effect of moral disengagement on bullying has been investigated. For this purpose, 486 students, including 254 male and 232 female students were selected through simple clustering and random sampling from among all the elementary and high school students in Tehran. Participants responded to four questionnaires included; Bullying (Thornberg & Jangert, 2014), Moral disengagement (Thornberg & Jangert, 2014), Moral emotions (Thornberg et al, 2016), and a researcher-made questionnaire, Moral motivation. This study was conducted using a path analysis method with the help of spss22 and PLS-SEM software. hypotheses have been confirmed (P≤0/05), and it has been shown that moral motivation and moral Emotion both have a mediating role in the relationship between moral Disengagement and bullying. Therefore, it can be concluded that according to the concept of the moral agency from Bandura's social cognitive theory, emotional factors should be considered in addition to cognitive factors and moral reasoning in order to examine the moral behavior of individuals.

    Keywords: bullying, moral disengagement, moral emotion, moral motivation, Elementary schools
  • عادله اصلی پور*، حسین کاویان فر، مهناز خسروجاوید، سهیلا هاشمی
    پژوهش حاضر با هدف مقایسه تصمیم گیری اخلاقی، پیش بینی هیجان اخلاقی و سبک حل مساله اجتماعی در دانش آموزان تک والدی و عادی انجام شد. طرح پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری را دانش آموزان دختر و پسر سنین 10 تا 15 سال تشکیل دادند که در سه ماهه (اردیبهشت، خرداد و تیر) سال 1396 برای مشاوره فردی به مرکز مشاوره تداوم در شهر ساری مراجعه نمودند (43N =). نمونه شامل14 دانش آموز تک والد و 18دانش آموز عادی (براساس تمایل به شرکت و همکاری در پژوهش) بود. در این پژوهش از معماهای اخلاقی و پرسشنامه حل مساله اجتماعی استفاده شد. داده های تصمیم گیری اخلاقی و پیش بینی هیجان های اخلاقی با استفاده از آزمون آماری مجذور خی و داده های پرسشنامه حل مساله اجتماعی با استفاده از آزمون تی مستقل تحلیل گردید. نتایج نشان داد در تصمیم گیری اخلاقی، هیجان اخلاقی پیش بینی شده و سبک حل مساله اجتماعی بین دانش آموزان تک والدی و عادی تفاوت معنا داری وجود ندارد. بنابراین می توان چنین بیان کرد که علاوه بر نقش آموزش توسط والدین، الگوبرداری از والدین، احتمالا تعامل با همسالان، تحصیلات و فرهنگ نیز در رشد هیجان های اخلاقی، رفتارهای اخلاقی و سبک حل مساله فرزندان موثر هستند.
    کلید واژگان: تصمیم گیری اخلاقی, هیجان اخلاقی, حل مساله اجتماعی, دانش آموزان, تک والدی
    A Aslipoor *, H Kavianfar, M Khosrojavid, S Hashemi
    The purpose of this causal-comparative study was to compare moral decision making, moral emotion expectancy, and social problem solving style in single-parent and normal students. The population consisted of all male and female students aged 10 to 15 years referred to Tadavom Counseling Center in Sari during three months (May, June, and July of 2017) for counseling (n=43). The sample consisted of 14 single-parent students and 18 ordinary students (based on willingness to participate and collaborate on research). In this research, we used moral riddles and social problem solving questionnaires. The data of moral decision making and prediction of moral emotions were analyzed using Chi-square test and data from social problem solving questionnaire were analyzed using independent t-test. Results showed no significant difference in moral decision-making, the predicted moral emotions and the problem solving style between single-parent and normal students. Education by parents, modeling for parents, interacting with peers, education and culture would be effective in the growth of moral emotions, moral behaviors, and the problem solving style of children.
    Keywords: Moral decision making, moral emotion, social problem solving, students, single–parent
  • راضیه شیخ الاسلامی *، مهدی ترکمن ملایری
    مقدمه
    این پژوهش با هدف تبیین علی رفتار جامعه پسند بر مبنای فلسفه فراهیجانی مادر و هیجانات شرم و گناه انجام شد.
    روش
    طرح پژوهش، توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش دوره دوم متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 1396-1395 به همراه مادران آن ها بود. شرکت کنندگان در پژوهش 508 دانش آموز (257 دختر و 251 پسر) به همراه مادرانشان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری عبارت بودند از پرسشنامه فلسفه فراهیجانی والدین (ایولینی، 2006) ، که به وسیله مادران تکمیل شد، مقیاس گرایش به شرم و گناه (کوهن و همکاران، 2011) و ابزار گرایش های جامعه پسند (کارلو و راندال، 2002) ، که به وسیله فرزندان تکمیل شدند. تجزیه و تحلیل داده ها باروش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS انجام گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که مدل نهایی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. یافته های حاصل از بررسی فرضیه های پژوهش نشانگر آن بود که هدایت گری هیجانی مادر، اثر مستقیم و مثبتی بر رفتار جامعه پسند و هیجانات گناه و شرم دارد. همچنین، هیجان گناه و شرم اثر مستقیم و مثبتی بر رفتارهای جامعه پسند نشان دادند. بر اساس یافته های پژوهش، هیجان گناه و شرم در رابطه بین مولفه هدایت گری فلسفه فراهیجانی مادران و رفتار جامعه پسند نوجوانان، نقش واسطه ای داشتند. مولفه پذیرش/آگاهی فراهیجانی مادر، بر هیچ یک از متغیرهای پژوهش اثرگذار نبود.
    نتیجه گیری
    به طور کلی، نتایج این پژوهش نشانگر اهمیت هیجانات اخلاقی در رفتار جامعه پسند است.
    کلید واژگان: رفتار جامعه پسند, شرم, فلسفه فراهیجانی والدین, گناه, هیجان اخلاقی
    Raziye Sheykhol eslami *
    Introduction
    This research was conducted with the aim of causal explanation of the prosocial behavior based on mother’s meta-emotion philosophy and the emotions of shame and guilt.
    Method
    The research method is a descriptive-correlational study. The statistical society included all students of the secondary high school in Shiraz city in the academic year of 2016-2017, together with their mothers. Participants were 508 students (257 girls and 251 boys) and their mothers were selected by cluster sampling method. Measurement tools included Meta-Emotion Philosophy Questionnaire (Evelyne, 2006) that have been completed by mothers, Guilt and Shame Proneness Scale (Cohen. etal, 2011) and Prosocial Tendencies Measures (Carlo & Randall, 2002) that have been completed by students. The data was analyezed by structural equation modeling applying AMOS software.
    Results
    The result showed that final model has a good fitness. Also, findings of research hypothesis analysis showed that mother’s emotional coaching has a direct and positive effect on the prosocial behavior and emotions of guilt and shame. Also, emotions of guilt and shame showed direct and positive effect on prosocial behaviors. Based on the findings of the research, emotions of guilt and shame had the mediating role in the relationship between mother’s emotional coaching and prosocial behavior. Mother’s acceptance/awareness didnt show any effect on research variables.
    Conclusion
    In general, results of this research indicated the importance of moral emotiones in prosocial behavior.
    Keywords: guilt, moral emotion, parental meta-emotion philosophy, prosocial behavior, shame
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال