به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « (advisor » در نشریات گروه « روانشناسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «(advisor» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محسن زالی زاده*، مجید صفاری نیا، حسین زارع، احمد علیپور
    مقدمه

    توجه به توانایی های هیجانی و اجتماعی نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدل (ناظر، کاشف و مشاور-ارزش ها) بر شایستگی هیجانی- اجتماعی و حل مسیله اجتماعی نوجوانان دارای رفتار پر خطر انجام شده است.

    روش

    این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش وگروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر دزفول که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند و به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و براساس تکمیل پرسشنامه رفتار پرخطر (زاده محمدی ، احمد آبادی، حیدری 1390) انتخاب شدند. از این تعداد 40 نفر بصورت تصادفی و در دو گروه گمارده شد. قبل از انجام مداخله به عنوان پیش آزمون هر دو گروه مورد سنجش پرسشنامه های شایستگی هیجانی- اجتماعی (زو و همکاران 2012) و حل مسیله اجتماعی (دزوریلا و همکاران 2002) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه در معرض آموزش مدل قرار گرفت. سپس در مرحله پس آزمون، هر دو گروه به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها نیز  با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد، بین دو گروه کنترل و آزمایش (مدل ناظر، کاشف، مشاور) از نظر تاثیر بر متغیرهای شایستگی هیجانی- اجتماعی و حل مسیله اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد.

    نتیجه گیری

    با توجه به اثربخشی مدل ناظر، کاشف و مشاور- ارزش ها  بر ارتقاء شایستگی هیجانی- اجتماعی و حل مسیله اجتماعی نوجوانان دارای رفتار پرخطر شایسته است که این مدل به عنوان یکی از ابزارهای جدید و کاربردی مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد.

    کلید واژگان: نوجوان, مدل (ناظر, کاشف و مشاور-ارزشها), شایستگی هیجانی- اجتماعی, حل مسئله اجتماعی}
    Mohsn Zali Zadeh *, Majid Saffarinia, Hossein Zare, Ahmad Alipor
    Introduction

    Attention to the emotional and social abilities of adolescents, especially for people with high-risk behaviors has always been the focus of researchers. This study aimed to investigate the effectiveness of (observer, discoverer, and values advisor) model training on socio-emotional competence and social problem-solving of adolescents with high-risk behaviors.

    Method

    This was a quasi-experimental research with a pre-test and post-test with an experimental group and a control group. The statistical population includes all male secondary school students in Dezful who were studying in the academic year 2020-2021 and were selected by a multi-stage random sampling method based on the completion of the high-risk behavior questionnaire (Zadeh Mohammadi, Ahmadabadi, Heydari 2010) from which 40 people were randomly assigned in two groups. Before the intervention, as a pre-test, both groups were assessed with socio-emotional competence (Zou et al. 2012) and social problem solving (Dzurila et al. 2002) questionnaires. The experimental group was exposed to the model training for eight sessions. Then, in the post-test stage, both groups answered the research questionnaires. The data were analyzed using multivariate and univariate analysis of covariance.

    Results

    The results showed that there is a significant difference between the two groups; the control (without intervention) and the experimental (observer, explorer, consultant model) in terms of the effect on the variables of socio-emotional competence and social problem-solving.

    Conclusion

    Considering the effectiveness of the observer, explorer, and values advisor model on the promotion of socio-emotional competence and social problem-solving of adolescents with high-risk behavior, it is worthy that this model be considered as one of the new and practical tools by researchers and educational institutions.

    Keywords: Adolescent, (advisor, discoverer, notice-values), Emotional-Social Competence, social problem solving}
  • احمدرضا نصراصفهانی، فاطمه بهجتی اردکانی، مریم فاتحی زاده، رحمت الله محمدی
    بعد از خانواده، مهم ترین سازمان موثر در تکوین شخصیت و رشد جنبه های مختلف انسان، مدرسه است. بنابراین، رشد مهارت ها و استعدادهای لازم برای زندگی افراد در جامعه باید یکی از اهداف اساسی مدرسه محسوب شود. با توجه به این که آموزش مسائل زندگی خانوادگی به دانش آموزان می تواند در استحکام خانواده و کاهش ناهنجاری هایی از قبیل طلاق نقش داشته باشد؛ این پژوهش درصدد بررسی این موضوع است که از دید دانش آموزان چهار عامل آموزشگاهی: مدیر، دبیر، مشاور، مر بی پرورشی و کتاب های درسی تا چه حد به مسائل زندگی خانوادگی در دبیرستان می پردازند. این تحقیق توصیفی تحلیلی است و جامعه آماری آن را دانش آموزان دختر سال سوم نظام متوسطه نظری در سه شهر یزد، اردکان و میبد تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای متناسب با حجم، 210 دانش آموز از جامعه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه محقق ساخته شامل 46 سوال به سبک لیکرت و پنج سوال باز پاسخ استفاده شد. داده های آن با نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته های حاصل از پژوهش مشخص نمود که نقش عوامل آموزشگاهی در آموزش مسائل خانواده، از نظر دانش آموزان کمتر از سطح متوسط (3) می باشد. البته نقش این عوامل به نظر آن ها یکسان نبوده، بیشترین تاثیر مربوط به نقش مدیران و کمترین تاثیر مربوط به نقش دبیران بوده است. براساس این یافته ها نتیجه گیری می شود که عملکرد دبیرستان ها در آموزش مسائل زندگی خانوادگی از دید دانش آموزان کمتر از حد مورد انتظار آنان بوده، لازم است برنامه ها و کتاب های آموزشی ویژه ای برای آموزش مسائل زندگی خانوادگی برای دانش آموزان تدارک دیده شود.
    کلید واژگان: مسائل زندگی خانوادگی, دبیرستان, مدیر, مشاور, مربی پرورشی, کتاب های درسی, یزد}
    A. R. Nasr, F. Behjaty, M. Fatehizadeh R. Mohammadi
    School is the second most influential organization in the formation of humans personality and development. Therefore, development of skills and essential abilities for living in the society should be of the most important objectives of schools.Since teaching different aspects of family life can be influential in the firmness of families and the reduction of family problems such as divorce, this study is to examines to what extent school officials including principals, teachers, advisors, extra curricula teachers, and textbooks address family life matters in high schools.The applied research method is descriptive and its statistical population is the female students studying in the third year of high school in theoretical branches in 3 cities Yazd, Ardakan and Meibod.Using random sampling method, 210 students were selected. A researcher made questionnaire consisting of 49 liker type questions and five open answer questions was used. Data was analyzed using the SPSS software at two levels of descriptive and inferential statistics.Findings show that in the students’ view the school officials alienation to family matters is less than the moderate level. However, they suggested that different officials do have different shares. The most influence come from principals and the least from teachers. According to the findings, it is concluded that schools teach family life matters less than what is expected by students and it is necessary to provide special books and have special programs for teaching family life matters.
    Keywords: family life matters, high school, principal, advisor, extra curricula teacher, textbooks, Yazd}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال