جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "compassion-focused therapy" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «compassion-focused therapy» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
Objective
The present study aimed to compare the effectiveness of schema therapy, cognitive-behavioral therapy, and compassion-focused therapy on components of loving, emotional empathy, marital values, coping skills, and willingness to marry among single women with a fear of marriage.
Methods and Materials:
This experimental study used a pretest-posttest-follow-up design with four groups (three experimental groups and one control group). The statistical population included all girls with pre-marital fears in the city of Semirom. From this population, 60 participants were selected using convenience sampling based on inclusion and exclusion criteria and were assigned to four non-randomized groups. The control group was placed on a waiting list, while the three experimental groups received schema therapy-based interventions (Fadavi Nia & Khayyatan, 2021), cognitive-behavioral therapy (Mohammadpour et al., 2015), and compassion-focused therapy (Pirjavid et al., 2021) over eight 90-minute sessions. All participants responded to the Coping Skills Questionnaire (Billings & Moos, 1981) in three phases. The collected data were analyzed using descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics.
FindingsThe results showed that all three methods effectively improved the two dimensions of avoidance-oriented and problem-focused coping.
ConclusionBased on these results, it can be concluded that these three methods are suitable for improving psychological constructs, with schema therapy and cognitive-behavioral therapy being more effective in enhancing the dimensions of coping mechanisms. Counselors and psychotherapists can use the techniques and strategies from these methods to improve these dimensions.
Keywords: Schema Therapy, Cognitive-Behavioral Therapy, Compassion-Focused Therapy, Coping Skills, Fear Of Marriage -
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت ورزی بر بلوغ عاطفی و احساس شرم در دختران با سندرم پیش از قاعدگی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول مدارس شهر مشهد بود که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند؛ 30 دانش آموز به روش هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی ساده گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس بلوغ عاطفی (EMS؛ سینگ و بهارگاوا، 1988) و مقیاس احساس گناه و شرم (GASP؛ کوهن و همکاران، 2011) استفاده شد. اعضای گروه مداخله طی 8 جلسه درمان متمرکز بر شفقت را دریافت کردند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری بلوغ عاطفی و احساس شرم تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>p) و درمان متمرکز بر شفقت دارای ماندگاری اثر در دوره پیگیری بود (05/0>p). در مجموع می توان نتیجه گرفت که درمان متمرکز بر شفقت یک درمان موثر بر بهبود بلوغ عاطفی و کاهش احساس شرم در دختران با سندرم پیش از قاعدگی بوده است.
کلید واژگان: احساس شرم, بلوغ عاطفی, درمان متمرکز بر شفقت ورزیThe present study was conducted to determine the effectiveness of compassion-focused therapy on emotional maturity and feelings of shame in girls with premenstrual syndrome. The current research was semi-experimental with a pre-test-post-test design and a control group with a follow-up period of two months. The statistical population of this research included all female students of the first secondary schools of Mashhad city who were studying in the academic year of 2023; 30 students were selected in a judgmental sampling and were assigned to two experimental (15 people) and control (15 people) groups by simple random sampling. Emotional Maturity Scale (EMS; Singh and Bhargava, 1988) and Guilt and Shame Proneness Scale (GASP; Cohen et al., 2011) were used to collect data. The members of the intervention group received compassion-focused therapy during 8 sessions. To analyze the data, repeated measurement variance analysis was used. The results showed that there is a significant difference between the groups in the post-test and follow-up of emotional maturity and feeling of shame (p<0.05) and the treatment focused on compassion had a lasting effect in the follow-up period (p<0.05). In general, it can be concluded that the treatment focused on compassion has been an effective treatment for improving emotional maturity and reducing the feeling of shame in girls with premenstrual syndrome.
Keywords: Feeling Of Shame, Emotional Maturity, Compassion-Focused Therapy -
هدف این پژوهش بررسی تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود سرزنشی، احساس گناه و رفتارهای تکانش گرایانه نوجوانان دارای تجربیات ناگوار کودکی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402بود که از بین آنها 48 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (23 نفر) و کنترل (25 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش هشت جلسه ی 75 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر شفقت (گیلبرت، 2009) قرار گرفتند. ابزارگردآوری داده ها شامل پرسشنامه تجربیات ناگوار کودکی (ACE-Q، بلیس و همکاران، 2014)، پرسشنامه تکانشگری بارات (BIS-11، پاتون و همکاران، 1995)، مقیاس خود سرزنشگری گیلبرت (SBS، گیلبرت و همکاران، 2004) و مقیاس هیجان های خودآگاه شرم و گناه (GASP) (کوهن و همکاران، 2011) بود. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون خود سرزنشی، احساس گناه و رفتارهای تکانش گرایانه در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود داشت. این نتایج بیان می کند که درمان مبتنی بر شفقت یک روش روان درمانی مناسب برای کاهش خود سرزنشی، احساس گناه و رفتارهای تکانش گرایانه نوجوانان دارای تجربیات ناگوار کودکی است.
کلید واژگان: احساس گناه, تجربیات ناگوار کودکی, خود سرزنشی, رفتارهای تکانش گرایانه, درمان مبتنی بر شفقتThe purpose of this study was to determine the effectiveness of compassion-focused therapy on self-blame. Guilt, and impulsive behaviors of adolescents with adverse childhood experiences. The research method was semi-experimental with a pre-tested and post-tested design control group. The statistical population included all the Islamic Azad University of Ardabil branch in the academic year of 2022-2023, and 48 people were selected by the available sampling method and randomly replaced in two experimental (n=23) and control (n=25) groups. The experimental group underwent eight 75-minute session-based therapy. Data collection tools included the Adverse Childhood Experiences questionnaire (ACE-Q) (Bellis et al, 2014), The Barat impulsivity questionnaire(BIS-11) (Patton et al, 1995), The Gilbert self-blame scale (SBS) (Gilbert et al, 2004), and Self-conscious emotions scale of Shame and guilt (GASP) (Cohen et al, 2011). Data analysis was done by multivariate analysis of variance (MANCOVA). The findings showed that by controlling the pre-test effect, there was a significant difference at the 0.01 level between the post-test mean of self-blame, guilt, and impulsive behaviors in the two experimental and control groups. These results state that compassion-focused therapy is a suitable psychotherapy method to reduce self-blame, guilt, and impulsive behaviors of adolescents with adverse childhood experiences.
Keywords: Guilt, Adverse Childhood Experiences, Self-Blame, Impulsive Behaviors, Compassion Focused Therapy -
مقدمهدیابت نوع 2 گونه ای اختلال سوخت و سازی مزمن است که عامل بسیاری از مرگ و میرهای حال حاضر جهان بشمار می رود. هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر بهبود تبعیت از درمان و چربی خون (کلسترول، تری گلیسیرید، LDL وHDL) در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود.روشاین مطالعه نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان در پاییز سال 1400 بودند که 46 نفر آنان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه گواه (23 نفر در هر گروه) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش تحت هشت جلسه درمان متمرکز بر شفقت (دو جلسه 90 دقیقه ای در هفته) و گروه گواه در انتظار مداخله آموزشی قرار گرفتند. پرسشنامه تبعیت از درمان مدانلو (1392) و نیز ارزیابی چربی خون توسط پزشک متخصص برای هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط بین- درون آزمودنی ها (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) در نسخه 24 نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هایافته ها حاکی از بهبود تبعیت از درمان (132/36=F و001/0=P) و متعادل شدن سطوح چربی خون (تری گلیسرید، کلسترول، LDL و(HDL گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه و همچنین پایداری نتایج در مرحله پیگیری (306/70=F و001/0=P) بود.نتیجه گیریدرمان متمرکز بر شفقت با بهره گیری از فنونی مانند صندلی خالی و نوشتن نامه های شفقت آمیز دارای کارایی بالینی مناسبی برای بهبود تبعیت از درمان و متعادل کردن چربی خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 به شمار می رود.کلید واژگان: تبعیت از درمان, چربی خون, درمان متمرکز بر شفقت, دیابت نوع 2ObjectiveChronic diseases, including diabetes mellitus, have become increasingly prevalent, posing significant physical, psychological, and economic challenges. Type 2 diabetes, accounting for approximately 90% of diabetes cases, is characterized by insulin resistance and impaired insulin production. In Iran, over 1.5 million individuals are affected by diabetes, a condition associated with a doubled risk of mood disorders. To comprehensively address this complex issue, a biopsychosocial model has been adopted to explain the disease and its contributing factors. Adherence to diabetes treatment (The degree to which a patient follows a prescribed healthcare plan, including taking medications as directed, attending follow-up appointments, and making lifestyle changes) is crucial, yet it varies widely among patients, ranging from 23% to 93%. Non-adherence is associated with increased health risks and hospitalizations. Furthermore, diabetic patients often experience elevated cholesterol levels, emphasizing the importance of effective management. Psychological interventions, such as Compassion-Focused Therapy (CFT is a therapeutic approach that combines elements of mindfulness, cognitive-behavioral therapy, and evolutionary psychology to foster compassion, helps individuals develop a more balanced and compassionate relationship with themselves and others by addressing underlying fears and insecurities) have demonstrated potential in improving treatment adherence and overall well-being in diabetic patients. Self-compassion, encompassing self-kindness, shared humanity, and mindfulness, is central to CFT and can enhance resilience and self-care. Research has consistently shown that CFT positively impacts treatment adherence, quality of life, and stress reduction.MethodThis research was semi-experimental using pretest, posttest and quarterly follow-up with control group. The statistical population consisted of patients with type 2 diabetes referred to Isfahan Endocrine and Metabolism Research Center in the autumn of 2021 that 46 of them were selected via purposive sampling and randomly allocated to experimental and control group (23 people in each group). The members of the experimental group underwent eight sessions of compassion-focused therapy (two 90-minute sessions per week) and the control group was waiting for intervention. Modanloo Adherence to Treatment Questionnaire (2013) and evaluation of blood lipids by specialist doctor was done in pre-test, post-test and three-month follow-up stages in both experimental and control groups. Data were analysed by using Mixed Model ANOVA with SPSS software version 24.ResultsThe findings indicated an improvement in adherence to treatment (F=36.132, P=0.001) and the balancing of blood lipids (triglycerides, cholesterol, LDL and HDL) in the experimental group compared to the control group, as well as the stability of the results in the follow-up phase (F=70.306, P=0.001).ConclusionThese results align with both domestic and international research, supporting the role of self-compassion in improving self-care and treatment adherence. By cultivating mindfulness and self-compassion, CFT empowers patients to reduce negative emotions, increase motivation to follow medical advice, and develop effective coping mechanisms. Self-compassion plays a crucial role in enhancing treatment adherence among individuals with diabetes. When individuals cultivate kindness and understanding towards themselves, they are more likely to engage in healthy behaviors and make choices that support their long-term well-being. By practicing self-compassion, individuals with diabetes can reduce feelings of self-blame and guilt associated with treatment failures, which can be a significant barrier to adherence. Furthermore, self-compassion can help individuals develop a more positive outlook on life, which can increase motivation and empower them to take an active role in managing their condition. Despite limitations such as the COVID-19 pandemic and reliance on self-report measures, this study highlights the value of CFT as a complementary approach to diabetes care. By addressing the psychological dimensions of the disease, CFT enhances treatment adherence, Healthcare providers are encouraged to incorporate CFT into their treatment plans to optimize the physical and psychological well-being of diabetic patients. Continued research is warranted to further explore the long-term effects of CFT and its applicability to diverse populations.Keywords: Blood Lipids, Compassion Focused Therapy, Tretment Adherence, Type 2 Diabetes
-
هدف پژوهش حاضر، واکاوی مشکلات زنان دارای همسر جانباز و بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر مشکلات روان شناختی-زناشویی آن ها بود. روش پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی و شامل دو مرحله کیفی و کمی بود. جامعه آماری شامل تمام زنان دارای همسر جانباز در منطقه 13 تهران در سال 1399 بود. در مرحله کیفی 19 نفر از زنان دارای همسر جانباز که به خانه سلامت شهرداری منطقه 13 مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد. این تحلیل در ابعاد روان شناختی-زناشویی به شناسایی هفت مضمون (اضطراب، افسردگی، خستگی و ناتوانی، تحریک پذیری و پرخاشگری، احساس تنهایی، نارضایتمندی از زندگی و تعارض زناشویی) منجر شد. برمبنای این مولفه ها، پرسشنامه مشکلات روان شناختی-زناشویی زنان دارای همسر جانباز طراحی شد. در بخش آزمایشی، تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام گرفت. نتایج نشان داد زنان دارای همسر جانباز مشکلاتی را در ابعاد روان شناختی، زناشویی، جسمانی، اجتماعی، و اقتصادی تجربه می کنند. پرسشنامه مشکلات روان شناختی-زناشویی زنان دارای همسر جانباز از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار بود. همچنین درمان مبتنی بر شفقت در تمام ابعاد روان شناختی-زناشویی مشکلات زنان دارای همسر جانباز موثر بود و مشکلات را کاهش داد. در پژوهش های آتی، درمانگران و پژوهشگران با اتخاذ روش مطالعات ترکیبی و ساخت ابزار و انتخاب درمان مناسب می توانند به بررسی و کاهش مشکلات روان شناختی-زناشویی زنان دارای همسر جانباز در جلسات مشاوره و روان درمانی بپردازند.کلید واژگان: جانبازان, درمان متمرکز بر شفقت, روش ترکیبی, زنان, مشکلات روان شناختی-زناشوییThe objective of this study was to examine the efficacy of compassion-focused therapy in addressing the psychological and marital issues of women who have a veteran spouse. The research was conducted using an exploratory mixed-methodsapproach and encompassed both qualitative and quantitative phases. In 2020, the statistical population of the survey encompassed all women with veteran spouses residing in the 13th and 14th districts of Tehran. In the qualitative stage, purposive sampling was employed to select and interview 19 women with veteran spouses who were referred to the District 13 Municipal Health Center. The data was analyzed using thematic analysis. The identification of seven themes (anxiety, depression, fatigue and disability, irritability and aggression, loneliness, life dissatisfaction, and marital conflict) was the result of this analysis in the psychological-marital dimensions. Based on these components, a questionnaire was developed to assess the psychological and marital issues of women who have a veteran spouse. The data analysis in the experimental section was performed using the Bonferroni post hoc test and repeated measures analysis of variance in SPSS software version 22. The findings indicated that women who have spouses who are veterans encounter challenges in the areas of psychological, marital, physical, social, and economic well-being.Desirable psychometric properties were observed in the psychological-marital issues of women who completed a veteran spouse questionnaire. Also, compassion-focused therapy was effective in all psychological-marital aspects of the issues faced by women with a veteran spouse, resulting in a decrease in problematic behaviors. In the future, clinicians and researchers can investigate and mitigate the psychological-marital issues of women with a veteran spouse during counseling and psychotherapy sessions by implementing the combined study method, developing tools, and choosing the most suitable treatment.Keywords: Compassion-Focused Therapy, Mixed-Method, Psychological-Marital Problems, Veterans, Women
-
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر رفتارهای پرخطر و رفتارهای خود آسیب رسان در زنان دارای سابقه مصرف مواد بود. جامعه آماری شامل زنان دارای سوء سابقه مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر مشهد بود. تعداد 30 نفر از این زنان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) و مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی (ISAS) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش رفتارهای پرخطر و رفتارهای آسیب رسان به خود تاثیر معناداری دارد (0.05>P). به نظر می رسد که درمان متمرکز بر شفقت برای کاهش رفتارهای پرخطر و رفتارهای آسیب رسان در زنان دارای سابقه مصرف مواد موثر است. استفاده از این مداخله به درمانگران و مشاوران پیشنهاد می شود.کلید واژگان: درمان متمرکز بر شفقت, رفتارهای پرخطر, رفتارهای خود آسیب رسان, زنان, سوء مصرف موادمخدرThe aim of this study was to assess the efficacy of compassion-focused therapy in reducing high-risk behaviors and self-injurious behaviors in women with a history of substance abuse. The statistical population comprised women with a history of drug abuse who had sought treatment at addiction treatment centers in Mashhad. A total of 30 women were selected using the convenience sampling method and subsequently replaced in the experimental and control groups. Research instruments included the Iranian Adolescents Risk-Taking Scale (IARS) and the Inventory of Statements About Self-injury (ISAS). Data were analyzed using multivariate covariance. The results showed that compassion-focused treatment had a significant effect on reducing risky behaviors and self-injurious behaviors (P<0.05). Compassion-focused treatment appears to be effective in reducing high-risk and harmful behaviours in women with a history of substance abuse. It is suggested that therapists and counsellors make use of this intervention.Keywords: Compassion-Focused Therapy, Drug Abuse, Risky Behaviors, Self-Injurious Behaviors, Women
-
Objective
The present study aimed to assess the effectiveness of compassion-focused therapy (CFT) training on reducing depression and anxiety and increasing the quality of life in women with breast cancer in Tehran.
Materials and MethodsThis research employed a quasi-experimental design with a pre-test, post-test, control group, and follow-up. The statistical population included all women with breast cancer undergoing treatment in Tehran hospitals in 2022. A total of 30 volunteers were selected through purposive sampling and assigned to experimental and control groups. Beck's Depression and Anxiety Inventory and the World Health Organization Quality of Life (WHOQOL) questionnaire were used for assessment. Pre-tests for depression, anxiety, and quality of life were administered to both groups before the intervention. The experimental group received CFT training according to an educational protocol over eight sessions, while the control group received no intervention. Post-tests were conducted for both groups after the intervention and again 45 days later.
FindingsData were analyzed using a mixed-design analysis of variance (ANOVA). The results indicated that CFT training was effective in reducing depression and anxiety and increasing the quality of life in women, with these effects remaining stable after 45 days (p < 0.05).
ConclusionGiven the effectiveness and stability of CFT training, it is recommended that health and medical centers utilize such therapeutic methods to improve the mental health of cancer patients.
Keywords: Compassion-Focused Therapy, Depression, Anxiety, Quality Of Life, Breast Cancer -
Objective
Sexual abuse in its various forms leaves irreversible damages on the physical and psychological development of children and adolescents. This study aimed to compare the effectiveness of Compassion-Focused Therapy (CFT) and Cognitive-Behavioral Therapy (CBT) on experiential avoidance and post-traumatic growth in sexually abused girls.
Methods and Materials:
The present research was quasi-experimental with a pre-test, post-test design and a control group. The statistical population included sexually abused girls studying in Western Tehran during the 2023-2024 academic year. Forty-five individuals were selected through purposive sampling and randomly assigned to experimental and control groups (each group consisting of 15 individuals). The first experimental group received Gilbert's Compassion-Focused Therapy (2010) and the second experimental group received Hofmann and Otto's Cognitive-Behavioral Therapy (2008) in eight 60-minute sessions. The control group did not receive any psychological treatment. Research instruments included Lisak's Sexual Abuse Questionnaire (2005), Bond's Experiential Avoidance Questionnaire (2011), and Tedeschi and Calhoun's Post-Traumatic Growth Inventory (1996). Data were analyzed using covariance analysis, Bonferroni post hoc test, and SPSS software version 26.
FindingsThe results showed that Compassion-Focused Therapy was more effective than Cognitive-Behavioral Therapy on experiential avoidance (F=24.91, P=0.001) and post-traumatic growth (F=51.26, P=0.001) in sexually abused girls (p<0.05).
ConclusionCompared to Cognitive-Behavioral Therapy, Compassion-Focused Therapy can play an effective role in reducing experiential avoidance and increasing post-traumatic growth in sexually abused girls.
Keywords: Compassion-Focused Therapy, Cognitive-Behavioral Therapy, Experiential Avoidance, Post-Traumatic Growth, Sexual Abuse -
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تلفیقی درمان متمرکز بر شفقت و پذیرش و تعهد بر تبعیت درمانی و تنیدگی والدینی در مادران کودکان اوتیسم شهرستان خمینی شهر در سال 1402 انجام شده است. پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. دراین پژوهش ازروش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و ازبین جامعه آماری که کلیه مادران دارای فرزند اوتیسم شهرستان خمینی شهر که فرزندشان در مرکز سرای پاکان تحت آموزش قرار داشتند بود، براساس معیارهای ورود، 30 نفر انتخاب وبه طور تصادفی در دوگروه آزمایش وکنترل جایگزین شدند. ابزارها عبارت بودند از پرسشنامه تنیدگی والدینی (PSI) (آبیدین، 1388) و پرسشنامه تبعیت از درمان (مدانلو، 1392). پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 10جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی آموزش دیدند. سپس، هر دو گروه مجددا مورد ارزیابی قرار گرفتند؛ نتایج با نرم افزار spss و روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد درمان اجرا شده بر تبعیت درمانی و تنیدگی والدینی در مرحله پس آزمون تاثیر گذار بوده و تغییرات گروه آزمایش درمقایسه باگروه کنترل ازنظر آماری معنادارهستند (P<0/05). همچنین درمان برمولفه های تبعیت از درمان غیر از تلفیق با زندگی، تعهد به درمان و تدبیر در اجرای درمان موثر بوده است و همچنین بر مولفه های تنیدگی والدینی غیر از، روابط با همسر، صلاحیت، افسردگی، انزوای اجتماعی و تقویت گری معنادار بوده است.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, درمان متمرکز بر شفقت, تنیدگی والدینی, تبعیت درمانی, اوتیسم.The present study was conducted with the aim of investigating the effectiveness of combined compassion-focused therapy and acceptance and commitment therapy on Adherence to treatment and Parenting Stress in mothers of autistic children in Khomeinishahr city in 2023. The research was semi-experimental in the form of pre-test-post-test with a control group. In this research, the purposeful sampling method was used, and from the statistical population, which consisted of all mothers with autistic children in Khomeinishahr, whose children were being educated at the Sarai Pakan center, 30 people were selected based on the inclusion criteria and randomly replaced in two experimental and control groups. The tools were Parental Stress Questionnaire (PSI) (Abidin, 2018) and Adherence to treatment Questionnaire (Madanlu, 2012). After the pre-test, the experimental group was trained in 10 sessions of 90 minutes. Then, both groups were re-evaluated; The results were analyzed with spss software and covariance method. The results showed that the implemented treatment had an effect on the Adherence to treatment and parental tension in the post-test stage and the changes in the experimental group were statistically significant compared to the control group. (P<0.05) Also, the treatment was effective on the components of adherence to the treatment, integration with life, commitment to treatment and resourcefulness in the implementation of the treatment, and also on the components of parental stress, except relations with spouse, competence, depression, social isolation and reinforcement have been significant.
Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, Compassion-Focused Therapy, Parenting Stress, Adherence To Treatment, Autism -
Objective
Distress tolerance and self-compassion play a significant role in mitigating the harm caused by the experience of infidelity. This study compares the effectiveness of cognitive behavioral therapy (CBT) and compassion-focused therapy (CFT) in improving distress tolerance and self-compassion among women who have experienced marital infidelity.
Materials and MethodsThis quasi-experimental study employed a pre-test, post-test, follow-up design with a control group. The study population included women who had experienced infidelity by their spouse and sought counseling and psychotherapy services in Tehran in the year 2021. From this population, using purposive sampling, 45 women were selected based on the study's criteria and randomly assigned to two experimental groups and one control group (15 per group). The first experimental group received cognitive behavioral therapy, and the second received compassion-focused therapy. The control group did not receive any intervention. Data were collected using the Distress Tolerance Scale (Simons & Gaher, 2005) and the Self-Compassion Scale (Neff, 2003). Data were analyzed using repeated measures analysis of variance and SPSS software version 22.
FindingsThe results showed that both distress tolerance and self-compassion scores in the cognitive-behavioral and compassion-focused therapy groups were higher in the post-test compared to the pre-test (p<0.01). Furthermore, a comparison of the two experimental groups revealed no significant difference in scores of distress tolerance and self-compassion between the groups.
ConclusionIt can be concluded that both cognitive-behavioral therapy and compassion-focused therapy were equally effective in improving distress tolerance and self-compassion among women.
Keywords: Cognitive Behavioral Therapy, Compassion-Focused Therapy, Distress Tolerance, Self-Compassion, Marital Infidelity -
Objective
One of the harms that put families at risk of disintegration is the phenomenon of marital infidelity. The present study compared the effectiveness of cognitive behavioral therapy and compassion-focused therapy in improving rumination and enhancing emotional regulation in women who have experienced marital infidelity.
Materials and MethodsThis was a quasi-experimental study with a pre-test-post-test-follow-up design and a control group. The study population included women with experiences of marital infidelity, who sought help from counseling and psychotherapy centers and clinics in Tehran in the year 2021. From the mentioned population, 45 women with experiences of marital infidelity were selected based on the entry criteria of the study and were randomly assigned to two experimental groups and one control group (eachgroup consisting of 15 individuals). The first experimental group received cognitive behavioral therapy intervention, and the second group underwent compassion-based therapy. The control group did not receive any intervention. Data were collected using the Garnefski and Kraaij Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (2006) and the Nolen-Hoeksema et al. Ruminative Responses Scale (1999). Data were analyzed using the analysis of variance with repeated measures and SPSS software version 22.
FindingsThe results showed that emotional regulation in both the cognitive-behavioral and compassion therapy groups was higher at the post-test stage than at the pre-test, and the scores of rumination in the two groups were lower at the post-test stage than at thepre-test (p < 0.01). Also, the comparison of the two experimental groups showed that the scores of emotional regulation and rumination variables in both cognitive-behavioral and compassion therapy groups significantly differed from each other (p< 0.01).
ConclusionIt can be concluded that cognitive-behavioraltherapy had a greater impact on improving emotional regulation and rumination in women compared to compassion-focused therapy.
Keywords: Cognitive Behavioral Therapy, Compassion-Focused Therapy, Rumination, Emotional Regulation, Women, Marital Infidelity -
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر ضریب سختی و پردازش هیجانی نوجوانان دارای زمینه خودجرحی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم سال تحصیلی 1400-1399 بوشهر بود که دارای سابقه خودجرحی بودند. از میان آنان تعداد 60 نفر انتخاب گردیده و به تصادف در دوگروه آزمایشی و یک گروه گواه (هرکدام 20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول تحت درمان مبتنی بر شفقت و گروه آزمایش دوم تحت مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی قرارگرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رفتار خودجرحی (سانسون و همکاران، 1998) نیمرخ واکنش به سختی (استولتز، 1997) و پرسشنامه پردازش هیجانی (باکر و همکاران، 2010) بود. نتایج نشان داد که هردو مداخله موجب افزایش ضریب سختی و کاهش پردازش ناسازگارانه هیجانی در نوجوانان شده است (05/0<p). همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی تفاوت معنی دار وجودداشته و درمان مبتنی بر شفقت در افزایش ضریب سختی و رفتاردرمانی دیالکتیکی در پردازش هیجانی روش موثرتری می باشند (001/0<p). باتوجه به نتایج پژوهش می توان از هردو مداخله در بهبود ضریب سختی و پردازش هیجانی نوجوانان دارای زمینه خودجرحی در کنار دیگر مداخلات درمانی استفاده نمود.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر شفقت, رفتاردرمانی دیالکتیکی, ضریب سختی, پردازش هیجانی, خودجرحیThe present study was conducted with the aim of comparing the effectiveness of compassion-focused therapy and dialectical behavior therapy on the adversity quotients and emotional processing of adolescents with a history of self-injury. This research was a semi-experimental study with a pre-test, post-test design with experimental and control groups. The statistical population of the research included all female students of the second secondary level in the academic year of 2020-2021in Bushehr, who had a history of self-injury. Among them, 60 people were selected and randomly assigned to two experimental groups and one control group (20 people each). The first experimental group underwent compassion-based therapy and the second experimental group underwent dialectical behavioral therapy intervention, and the control group did not receive any intervention. The research tool were the self‐harm inventory (Sansone et al., 1998), Adversity Response Profile (Stoltz, 1997) and The Emotional Processing Scale (Baker et al., 2010). The results showed that both interventions increased the adversity quotients and reduced maladaptive emotional processing in adolescents (p<0.05). Also, the findings of the research indicated that there is a significant difference between compassion-focused therapy and dialectical behavior therapy, and compassion-focused therapy is more effective in increasing the adversity quotients and dialectical behavior therapy in emotional processing (p<0.001). According to the results of the research, both interventions can be used to improve the adversity quotients and emotional processing of adolescents with self-injury, along with other therapeutic interventions.
Keywords: compassion-focused therapy, dialectical behavior therapy, adversity quotients, emotional processing, self-injury -
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق شهرستان گنبدکاووس بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق شهرستان گنبدکاووس در سال1400 به تعداد 716 زوج بودند. نمونه پژوهش 45 زوج بود که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (هر گروه 15 زوج) و یک گروه گواه (15 زوج) اختصاص یافتند. گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در معرض آموزش درمان متمرکزبرشفقت و درمان مبتنی برپذیرش و تعهد قرار گرفتند. ابزار پژوهش ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پشیمانی از انتخاب همسر (RSCS) شوارتز و همکاران (2002) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان متمرکزبرشفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج اثربخش است و این اثربخشی در مرحله پیگیری نیز ادامه دارد (01/0 <p). بین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج تفاوت معناداری وجود دارد و درمان متمرکز بر شفقت تاثیر بیشتری دارد (01/0 <p). بنابراین، می توان برای تغییر پشیمانی از ازدواج از درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد استفاده کرد، اما درمان متمرکزبرشفقت ارجح است.
کلید واژگان: پشیمانی از ازدواج, درمان متمرکز بر شفقت, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهدThe present study aimed to compare the effectiveness of compassion-focused therapy (CFT) with acceptance and commitment therapy (ACT) on marriage regret of couples referring to divorce counseling centers in Gonbad Kavus city. The research method was quasi-experimental with a pre-test and post-test with a control group and a two-month follow-up design. The research population was all couples who were referred to divorce counseling centers in Gonbadkavos city in 2021, numbering 716. The sample was 45 couples who were selected by the available sampling method and were randomly divided into two experimental groups (15 couples) and an experimental group (15 couples). The experimental groups were exposed to training for 8 sessions of 90 minutes of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) and Compassion Focused Therapy (CFT). The research tool was Regretting the Spouse Choice Scale (RCSC) by Schwartz et al. (2002). The data were analyzed by variance analysis and Bonferroni post hoc test. The results showed that compassion-focused therapy and Acceptance and Commitment Therapy are effective on marriage regret in couples referring to counseling centers in Gonbad Kavus city and this effectiveness continues to follow stage (P<0.01). There was a significant difference between the effectiveness of compassion-focused therapy and acceptance and commitment therapy on regretting marriage and compassion-focused therapy had more effect on it (P<0.01). So, It could use compassion-focused therapy and Acceptance and Commitment Therapy for regretting marriage but, compassion-focused therapy is referred.
Keywords: marital regret, compassion-focused therapy, acceptance, commitment therapy -
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و طرحواره درمانی بر نشانه های سایکوسوماتیک در افراد مبتلا به بیماری های جسمانی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری های جسمانی (قلبی-عروقی، گوارشی و نورولوژی) دارای علایم سایکوسوماتیک مراجعه کننده به دو مرکز دولتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سه ماه اول سال 1402 بودند که از بین آنان 36 نفر (12 نفر در گروه درمان متمرکز بر شفقت، 12 نفر در گروه طرحواره درمانی و 12 نفر در گروه گواه) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. ابزار سنجش در این مطالعه مقیاس شکایات روان تنی (PCS؛ تاکاتا و ساکاتا، 2004) بود. درمان متمرکز بر شفقت (CFT) و طرحواره درمانی (ST) هر یک در 10 جلسه 120 دقیقه ای به صورت گروهی اجرا شدند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که هر دو درمان بر کاهش نشانه های سایکوسوماتیک موثر بوده اند، اما بین دو درمان تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که هر دو درمان به طور موثر بر کاهش نشانه های سایکوسوماتیک بیماران جسمانی موثر بوده است؛ بر این اساس اجرای این درمان ها در موقعیت های مشابه پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: درمان متمرکز بر شفقت, طرحواره درمانی, سایکوسوماتیکThis study was conducted to compare the effectiveness of compassion-focused therapy and schema therapy on psychosomatic symptoms in people with physical diseases. The present study was a semi-experimental design with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population of the research included all women suffering from physical diseases(cardiovascular, digestive, and neurological) with psychosomatic symptoms referred to two government centers affiliated with Isfahan University of Medical Sciences in the first three months of 2023, of which 36 people (12 people in the treatment group) focused on compassion, 12 people in the schema therapy group and 12 people in the control group) were selected by purposive sampling and randomly replaced in three groups. The measurement tool in this study was the Psychosomatic Complaint Scale (PCS; Takata & Sakata, 2004). Compassion-focused therapy (CFT) and schema therapy (ST) were each administered in 10 sessions of 120 minutes as a group, but the contra group did not receive any intervention. Data analysis was done using univariate analysis of the covariance test. The results showed that both treatments were effective in reducing psychosomatic symptoms, but there was no significant difference between the two treatments (P<0.05). In general, it can be concluded that both treatments have been effective in reducing the psychosomatic symptoms of physical patients; Based on this, it is suggested to implement these treatments in similar situations.
Keywords: compassion-focused therapy, schema therapy, psychosomatics -
IntroductionThe present study was conducted to determine the effectiveness of compassion-focused therapy on pain catastrophizing, sexual function, and resilience in women with Multiple Sclerosis (MS).MethodThe method of the present research was semi-experimental and its design was pre-test-post-test with a control group. The study's statistical population included patients with MS in Tehran in 2022. Among the eligible patients, 30 women with MS were randomly assigned to the intervention group (n=15), and the control group (n=15). The collection tools included pain catastrophizing (Sullivan et al. 1995), women's sexual function (Isidori et al. 2010), and resilience (Connor and Davidson, 2003) questionnaires. The intervention group received eight sessions of 90-minute therapy focused on compassion, but the control group did not receive any intervention. Finally, the obtained data were analyzed by multivariate analysis of covariance by SPSS-24.ResultsThe results showed that compassion-focused therapy significantly reduces rumination (39.87), magnification (53.14), helplessness (35.42), sexual function (20.27), and resilience (17.65) in women with MS (P<0.001).ConclusionThe findings of this research indicated the effectiveness of compassion-focused therapy on women with MS. Since women experienced many problems during MS, it is necessary to take measures to improve their mental and physical health.Keywords: Compassion-Focused Therapy, Multiple Sclerosis, Pain Catastrophizing, Resilience, sexual function
-
هدف پژوهش جاری مقایسه ی اثر مداخله ی متمرکز بر شفقت و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای با جریان مستقیم در بهبود سوگیری توجه و علایم افسردگی به محرک های منفی در افراد مبتلا به افسردگی بود. برای این منظور 42 نفر که نمره ی افسردگی ایشان بالاتر از نقطه ی برش پرسشنامه افسردگی بک بود با روش داوطلبانه و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 14 نفری تقسیم شدند. شرکت کنندگان در هر سه گروه پرسشنامه ی افسردگی بک و آزمون کامپیوتری استروپ هیجانی را به عنوان پیش آزمون تکمیل نمودند. سپس گروه اول مداخله ی مبتنی بر شفقت مطابق پروتکل ده جلسه ای گیلبرت (گروه شفقت)، و گروه سوم 5 جلسه ی مداخله با تحریک الکتریکی فراجمجمه ای با جریان مستقیم (گروه تحریک)، و در گروه دوم هر دو مداخله (مداخله ی ترکیبی) را دریافت نمودند. نتایج تحلیل آماری با آزمون های ناپارامتریک حاکی از عدم اثربخشی مداخلات به کار رفته بر بهبود علایم افسردگی، و اثربخشی معنادار این مداخلات بر بهبود سوگیری توجه بوده و اثربخشی در گروه مداخله ی ترکیبی بر روی سوگیری توجه نسبت به گروه سوم بیشتر بود. لذا به ترتیب مداخله ی ترکیبی و بعد از آن مداخله ی تحریک الکتریکی جهت بهبود سوگیری توجه توصیه می شود.
کلید واژگان: افسردگی, تحریک الکتریکی فراجمجمه, سوگیری توجه, درمان متمرکز بر شفقتThe aim of this study was to compare Compassion Focused Therapy (CFT) and transcranial direct current stimulation (tDCS) on improving the attentional bias to negative stimuli in individuals with depression symptoms. For this purpose, 42 volunteers were selected and were randomly divided into three groups of 14 people. Participants completed the Beck Depression Inventory (DBI) and the Computational Emotional Stroop Test as pretest. Then the first group received CFT according to Gilbert ten-session protocol, the second group received five sessions of anodal tDCS over F3 area with current of 2 mA and 20 minutes duration, along with CFT, and the third group only underwent tDCS. The results of statistical analysis with non-parametric tests showed that there was a significant effect on cognitive bias and no effect on depression symptoms and the effectiveness in the combined group on attention bias was higher than the third group. Therefore, combined intervention and then electrical stimulation intervention are recommended to improve attention bias
Keywords: depression, transcranial direct current stimulation, attentional bias, compassion-focused therapy -
اثربخشی درمان گروهی متمرکز بر شفقت بر راهبرد های حل تعارض و دشواری تنظیم هیجان در زوجین دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی متمرکز بر شفقت بر راهبرد های حل تعارض و دشواری تنظیم هیجان در زوجین دارای تعارض زناشویی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجین دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرج در سال 1401 بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند از میان زوجین داوطلب واجد شرایط 30 زوج انتخاب شده و به صورت گمارش تصادفی در 2 گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت درمان گروهی متمرکز بر شفقت گیلبرت به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای (هفته ای 2 جلسه) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه راهبرد های حل تعارض استراوس و همکاران (1996) (CTS2)، دشواری تنظیم هیجان گرتز و رویمر (2004) (DERS) و تعارضات زناشویی ثنایی (1379) (MCQ) بود. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت بر راهبرد های حل تعارض (001/0=p) و دشواری تنطیم هیجان (001/0=p) زوجین دارای تعارض زناشویی معنادار بود و نتایج حاکی از ماندگاری درمان در دوره پیگیری بود (001/0=p). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان گروهی متمرکز بر شفقت روش مداخله ای مناسبی برای ارتقای راهبرد های حل تعارض و کاهش دشواری تنظیم هیجان زوجین دارای تعارض زناشویی بوده است.
کلید واژگان: تعارض زناشویی, درمان متمرکز بر شفقت, تنظیم هیجان, راهبرد های حل تعارضThe effectiveness of compassion-focused group therapy on conflict resolution Strategies and emotion regulation difficulty in couples with marital conflict referring to counseling centersThe present study was conducted to determine the effectiveness of compassion-focused group therapy on conflict resolution strategies and the difficulty of emotion regulation in couples with marital conflict. The research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design with a control group and a three-month follow-up. The statistical population of this research included all the couples with marital conflict who were referred to counseling centers in Karaj City in 2022, which were selected by purposive sampling among 30 eligible volunteer couples and randomly assigned to 2 experimental and control groups. The experimental group underwent Gilbert's compassion-focused group therapy for 10 sessions of 75 minutes (2 sessions per week). The measurement tools in this research were Strauss et al. 's (1996) Conflict Resolution Strategies Questionnaire (CTS2), Gertz and Roemer's (2004) Emotion Regulation Questionnaire (DERS) and Binary Marital Conflicts (2019) (MCQ). Statistical data analysis was done using the repeated measurement variance analysis method. The findings showed that the treatment focused on compassion was significant in conflict resolution strategies (p = 0.001) and the difficulty of emotional regulation (p = 0.001) of couples with marital conflict and the results indicated the durability of the treatment in the follow-up period (p=0.001). Based on the results of the research, it can be said that the group treatment focused on compassion is a suitable intervention method for promoting conflict resolution strategies and reducing the difficulty of emotional regulation of couples with marital conflict.
Keywords: Marital conflict, compassion-focused therapy, emotion regulation, conflict resolution strategies -
زمینه و هدف
امروزه سرطان به عنوان یک مشکل بزرگ سلامت عمومی بشمار می رود. از این رو هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مثبت نگر و درمان متمرکز بر شفقت در خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسیولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون- پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی در نیمه دوم سال 1398 تشکیل دادند. با توجه به فرمول کوکران، 45 نفر به صورت غیرتصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خود مراقبتی بیماران ریگل و همکاران (2009)، پرسشنامه خودارزشمندی کروکر و همکاران (2003)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، پرسشنامه مسیولیت پذیری کالیفرنیا (1987) بود. درمان مبتنی بر دیدگاه روانشناسی مثبت نگر در 6 جلسه به مدت 6 هفته هر هفته 1 جلسه و هر جلسه 60 دقیقه برگزار شد. درمان مبتنی بر شفقت در 12 جلسه به مدت 12 هفته و هر هفته 1 جلسه و هر جلسه 60 دقیقه برگزار شد. در پژوهش حاضر داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شد.
یافته هایافته های پژوهش نشان داد که آموزش مثبت نگر و درمان متمرکز بر شفقت در خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسیولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان اثربخش بوده (001/0 > P) و این نتایج از ثبات کافی برخوردار و در درازمدت تاثیر خود را حفظ نموده است. همچنین، بین اثربخشی آموزش مثبت نگر و درمان متمرکز بر شفقت بر خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسیولیت پذیری در زنان مبتلا به سرطان پستان تفاوت معناداری وجود نداشت و تفاوت آن ها تنها با گروه کنترل بود (001/0 > P).
نتیجه گیریمشاوران و روان درمانگران می توانند از این آموزش ها جهت ارتقای خودمراقبتی، خودارزشمندی، بهزیستی و مسیولیت پذیری این افراد استفاده نمایند
کلید واژگان: آموزش مثبت نگر, درمان متمرکز بر شفقت, خودمراقبتی, خود ارزشمندی, بهزیستی و مسئولیت پذیری, سرطان پستانBackground and AimToday, cancer is considered as a major public health problem. Therefore, the purpose of this research was to determine the effectiveness of positive education and compassion-focused treatment in self-care, self-worth, well-being and responsibility of women with breast cancer.
MethodsThe current research was a quasi-experimental type with a pre-test and post-test-follow-up design. The statistical population of the study consisted of all women with cancer who referred to Bo Ali Hospital in the second half of 2019. According to Cochran's formula, 45 people were selected non-randomly as a statistical sample. The research tools included the self-care questionnaire of Rigel et al. (2009), the self-esteem questionnaire of Crocker et al. (2003), the Ryff psychological well-being scale (1989), and the California accountability questionnaire (1987). Treatment based on positive psychology was held in 6 sessions for 6 weeks, 1 session per week and each session lasted 60 minutes. Compassion-based therapy was held in 12 sessions for 12 weeks, 1 session each week, and each session lasted 60 minutes. In the present study, the data were analyzed using covariance analysis and Bonferroni's post hoc test.
ResultsThe research findings showed that positive education and treatment focused on compassion are effective in self-care, self-worth, well-being and responsibility of women with breast cancer (P<0.001). Also, these effects have sufficient stability and have maintained their effect in the long term. Also, there was no significant difference between the effectiveness of positive education and compassion-focused therapy on self-care, self-worth, well-being, and responsibility in women with breast cancer, and their difference was only with the control group (P<0.001).
ConclusionCounselors and psychotherapists can use these trainings to promote self-care, self-worth, well-being and responsibility of these people.
Keywords: Positive education, compassion-focused therapy, self-care, self-worth, well-being, responsibility, breast cancer -
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه شهر اهواز بود. بدین منظور با توجه به ملاک های ورود و خروج چهار نفر از زنان مطلقه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. مشارکت کنندگان طی چند نوبت خط پایه، 8 جلسه مداخله درمانی و 2 نوبت پیگیری شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری پس از طلاق فیشر (FDAS) بود. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (05/0 <p) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت بر افزایش سازگاری پس از طلاق اثر معناداری داشت. بنابراین درمان متمرکز بر شفقت می تواند به عنوان روشی جدید در افزایش سازگاری پس از طلاق برای روان درمانگران و مشاوران خانواده مورد استفاده قرار گیرد.چکیدههدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه شهر اهواز بود. بدین منظور با توجه به ملاک های ورود و خروج چهار نفر از زنان مطلقه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. مشارکت کنندگان طی چند نوبت خط پایه، 8 جلسه مداخله درمانی و 2 نوبت پیگیری شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری پس از طلاق فیشر (FDAS) بود. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (05/0 <p) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت بر افزایش سازگاری پس از طلاق اثر معناداری داشت. بنابراین درمان متمرکز بر شفقت می تواند به عنوان روشی جدید در افزایش سازگاری پس از طلاق برای روان درمانگران و مشاوران خانواده مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: درمان متمرکز بر شفقت, سازگاری پس از طلاق, زنان مطلقهThe effectiveness of Compassion Focused Therapy on Divorce Adjustment in Divorced WomenAbstractThe aim of this present research was to determine the effectiveness of compassion focused therapy on divorce adjustment divorced women in Ahvaz. Four divorced women were selected using convenience sampling method. In this research simultaneous multiple baseline experimental single case design was used. Participants participated in several stages of the baseline, 8 intervention sessions and 2 follow-ups. The instrument used was Fisher's Divorce Adjustment Scale (FDAS). Data were analyzed using Visual Drawings, Reliable Change Index (P<0/05) and Percentage Improvement Formula. The results showed that compassion focused therapy had a significant effect on increasing adjustment divorce. Consequently, compassion focused therapy can be used as a new way of increasing adjustment divorce for Psychotherapists and family counselors. Keywords: Compassion Focused Therapy, Divorce Adjustment, Divorced WomenKeywords: Compassion Focused Therapy, Divorce Adjustment, Divorced Women.
Keywords: Compassion Focused Therapy, Divorce Adjustment, divorced women -
هدف
زنان نابارور در زندگی با اضطراب زیادی مواجه می شوند و به نظر می رسد که درمان های برگرفته از موج سوم روان درمانی بتواند در کاهش اضطراب آنها موثر واقع شود. در نتیجه، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب زنان نابارور بود.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک های دارای پزشک متخصص باروری شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 45 نفر بودند که پس از بررسی معیارهای ورود به پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش به تفکیک 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان های مبتنی بر شفقت و شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و در این مدت گروه گواه درمانی دریافت نکرد. داده ها با سیاهه اضطراب بک و همکاران (1988) گردآوری و با روش های تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته هاتحلیل ها نشان داد که هر دو روش درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه گواه باعث کاهش اضطراب زنان نابارور شدند و اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب آنان بیشتر بود (001/0>P).
نتیجه گیریطبق نتایج پژوهش حاضر و با توجه به اثربخشی بیشتر درمان مبتنی بر شفقت در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب زنان نابارور، پیشنهاد می شود که درمانگران در مداخله های خود از روش درمان مبتنی بر شفقت استفاده نمایند.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر شفقت, درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی, اضطراب, زنان نابارورAimInfertile women face a lot of anxiety in life, and it seems that treatments derived from the third wave of psychotherapy can be effective in reducing their anxiety. As a result, the aim of this study was comparing the effectiveness of compassion focused therapy and mindfulness-based cognitive therapy on the anxiety of infertile women.
MethodsThe present research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was semi-experimental with a pretest, posttest and two month follow-up plan with the control group. The research population consisted of infertile women who referred to clinics with a fertility specialist of Tehran city in 2022 year. The research sample was 45 people who were selected by purposive sampling method after checking the inclusion criteria and randomly divided into three equal groups including two experimental groups and one control group. Each of the experimental groups underwent eight sessions of 90-minute the therapies of compassion focused and mindfulness-based cognitive, separately and the control group during this time did not receive therapy. The data were collected with Beck et al's anxiety inventory (1988) and analyzed with mixed variance analysis and Bonferroni post hoc test in SPSS software.
ResultsThe analyzes showed that both compassion focused therapy and mindfulness-based cognitive therapy in compared to the control group reduced the anxiety of infertile women, and the effectiveness of compassion focused therapy in compared to mindfulness-based cognitive therapy was more effective in reducing their anxiety (P<0.001).
ConclusionAccording to the results of the present study and considering the greater effectiveness of compassion focused therapy in compared to mindfulness-based cognitive therapy in reducing the anxiety of infertile women, it is suggested that therapists in their interventions used from compassion focused therapy.
Keywords: compassion focused therapy, Mindfulness-based cognitive therapy, anxiety, Infertile Women
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.