جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "discourse impairing" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «discourse impairing» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
مقدمه
فرایند بازنگری در گفتمان به مثابه یکی از رایج ترین نشانه های اختلال گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر پرداخته شد. ازاین رو، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی بازنگری در گفتمان سالمندان دارای زوال عقل نوع آلزایمر بر اساس دیدگاه اشگلف، جفرسون و ساکس است.
روشاین پژوهش کمی و از نوع علی-مقایسه ای است که در سرای سالمندان شهر کرمانشاه در سال 1398 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 20 آزمودنی (10 سالمند بیمار مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر و 10 سالمند سالم) بودند که پس از بررسی پرونده های پزشکی آن ها، به لحاظ سن (75-63)، جنسیت (مرد و زن)، بی سواد بودن و گویش ور بودن زبان کردی (گویش کلهری) همتا شدند. برای تعیین میزان زوال عقل، آزمون تعیین سطح کارکرد حافظه برگزار شد و افراد با نمرات (2>نمره≥5/0) انتخاب شدند. سپس، به مدت 10 دقیقه به پرسش های مربوط به خانواده، روز خود، زندگی و چگونگی برگزاری جشن عید نوروز پاسخ دادند و گفتگوها ثبت و آوانگاری شدند. در ادامه، بر اساس مدل دایکسترا کدگذاری و نتایج آماری با استفاده از آزمون تی مستقل تعیین شد.
یافته هاتفاوت بین دو گروه بیمار و سالم را به لحاظ منبع مشکل با (003/0=P)، بازنگری کننده در همه موارد (به غیراز امکان درک تصحیح توسط شنونده) با 05/0P< و نوع بازنگری در همه موارد (به غیراز جایگزینی) با 05/0P<، معنا دار بود.
نتیجه گیرینتایج نشان داد که جنبه گفتمانی منبع مشکل از فراوانی قابل توجهی برخوردار بود و بیشترین فراوانی در مورد مقوله های بازنگری و انواع بازنگری به ترتیب مربوط به درخواست کمک و حذف بود.
کلید واژگان: عصب شناسی زبان, اختلال گفتمان, سالمندان, آلزایمر, بازنگریAimThe process of revision in speech is one of the most common symptoms of discourse impairing in patients with dementia of the Alzheimer's type. The purpose of this study is to investigate Revision in the discourse of senile dementia of the Alzheimer’s type based on Schegloff, Jefferson, and Sacks.
MethodThis study was a quantitative and ex post facto type that has been done in one of nursing homes in Kermanshah in 2019. The statistic population of this study included 20 subjects (10 senile dementia of the Alzheimer’s’ type and 10 normal elderly subjects) who were matched based on age (63-75), gender (male and female), illiteracy, and Kurdish speaker (Kalhori dialect) after studying their medical documents. To determine the severity of dementia, the Clinical Dementia Rating Scale was administered and subjects with a score (0.5 ≤ score< 2) were selected. The subjects answered the questions about their families, daily activities, lives, and celebrating Eid Nowruz. Their interviews were recorded and transcribed and then they were coded based on Dijkstra model. Independent t-test was used to show the statistic results. Results Independent t-test showed a significant difference between two groups of patients and healthy elderly. In doing so, trouble source (P=0.003), repair initiator (p<0.05) (all cases except possible repair understanding by listener) and repairs (p<0.05) (all cases except substitution) were reported.
ConclusionsThe results showed that the discourse aspect of trouble source has remarkable frequency, and the most frequency about two categories including repair initiator and repairs were respectively
Keywords: Neurolinguistics, Discourse Impairing, elderly, Alzheimer's Disease, Revision -
پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییر موضوع در گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر در چارچوب مدل کرو (1983) و بر اساس رویکرد عصب شناسی زبان انجام شده است. ماهیت روش شناختی این پژوهش کمی، علی-مقایسه ای بوده، و داده ها شامل 20 نفر آزمودنی (10 نفر بیمار آلزایمری و 10 نفر سالمند سالم) بودند؛ و برای تعیین سطح زوال عقل، آزمون تعیین سطح کارکرد حافظه از آزمودنی ها به عمل آمد و افراد با نمرات (2 > نمره ≥ 5/0) انتخاب شدند. سپس، به مدت 10 دقیقه به سوالات مربوط به خانواده، زندگی و فعالیت های روزمره و جشن عید نوروز پاسخ دادند، و پاره گفتمان ها ثبت و آوانویسی شدند. همچنین، پاره گفتمان ها بر اساس مدل گفتمانی دایکسترا و همکاران (2004) کدگذاری و بر اساس مدل تغییر موضوع کرو (1983) دسته بندی شدند . در پایان، با استفاده از آزمون آماری تی-مستقل نتایج آماری بدست آمد. یافته ها تفاوت معنا دار تغییر موضوع و حفظ موضوع را در گفتمان هر دو گروه افراد با زوال عقل نوع آلزایمر و افراد سالم نشان داد، به گونه ای که ویژگی تغییر موضوع هم در همان نوبت گیری و هم در نوبت گیری بعدی رخ داد. نتایج نشان داد که در گفتمان گروه زوال عقل نوع آلزایمر، تغییر موضوع بیشتر اتفاق می افتد و این تغییر موضوع بیشتر در همان نوبت گیری انجام شد. همچنین، شروع موضوع از فراوانی بیشتری برخوردار است و مهم ترین دلیل تغییر موضوع، مربوط به عدم ادامه گفتمان است.
کلید واژگان: اختلال گفتمان, عصب شناسی زبان, تغییر موضوع, آلزایمرThe present study aims to investigate the topic shift in the discourse of the senile dementia of the Alzheimerchr type within the framework of Crow model (1983) based on Neurolinguistics approach. The methodological nature of this quantitative research was ex post facto; and the statistical population included 20 subjects (10 senile dementia of the Alzheimerchr type subjects and 10 normal elderly subjects). To determine the level of dementia, the Clinical Dementia Rating Scale was performed on the subjects. Thus, the subjects with the score (0.5 ≤ X< 2) were selected. Then, the subjects answered the questions about their families, daily activities, and Eid-e Nowruz celebration for 10 minutes. Moreover, the utterances were recorded and transcribed. Also, the utterances were encoded and categorized respectively, according to Dijkstra’s et al. model (2004) and Crowchr model (1983). Finally, the statistical results obtained with the use of independent t-test. The findings revealed a significant difference of the topic shift (P=0.001) and the topic maintenance (P=0.01) in the discourse of both senile dementia of the Alzheimerchr type and normal elderly subjects, in such a way that both the topic shift and the topic maintenance occurred within turn and across turn. The results showed the topic shift, that occurs more often within turn, has much more frequency in the senile dementia of the Alzheimerchr type subjects’ discourse; and also, the topic initiation has the most frequency, and the most important Reason for Shift was related to Failure to Continue.
Keywords: discourse impairing, Neurolinguistics, topic shift, Alzheimer's -
هدف
استفاده از ابزارهای انسجام باعث درک بیشتر گفتمان میشود. اما در گفتمان بیماران مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر (SDAT)، کاهش استفاده از این ابزارها سبب عدم برقراری ارتباط موثر میشود. ازاینرو، این پژوهش به بررسی ابزارهای انسجام در گفتمان این بیماران پرداخته است. درک بهتر اینکه چگونه این افراد تعاملات را مدیریت میکنند ممکن است منجر به رویکردهای مناسب برای آنها باشد
روشروش تحقیق این پژوهش، کمی و از نوع علی- مقایسهای بوده و در یکی از سرای سالمندان کرمانشاه در سال 1398 انجام گرفته است. همچنین، جامعه آماری این پژوهش، شامل 20 نفر در دو گروه (10 نفر بیمار و 10 نفر سالم) بودند که به لحاظ سن(75-63)، جنسیت، بیسواد و کردزبانبودن همتا شدند. برای تعیین میزان زوال عقل، آزمون تعیین سطح کارکرد حافظه (CDR) اجرا شد. سپس گفتگوها آوانگاری و کدگذاری شدند و دادهها بر اساس نظریه هلیدی و حسن (1976) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج آماری با استفاده از آزمون تی مستقل به دست آمد.
یافتههایافتههای پژوهش میزان استفاده از ابزارهای انسجام دستوری ارجاع (006/0. p=) ، پیوند (004/0=p) ، حذف (007/0=p) و جایگزینی (426/0=p) و ابزارهای انسجام واژگانی همانی (006/0=p) ، ترادف معنایی (012/0=p) ، شامل (001/0=p) ، واژه عام (002/0=p) و همایی (387 /0=p) بین دو گروه را متفاوت نشان میدهد.
نتیجهگیرینتایج نشان میدهد که در گفتمان بیماران آلزایمری کردزبان، ابزارهای انسجامی دستوری و واژگانی به میزان کمتری مورداستفاده قرار میگیرند، اگرچه در گفتمان هر دو گروه سالم و بیمار میزان استفاده از ابزارهای انسجام دستوری بهمراتب از فراوانی بیشتری نسبت به انسجام واژگانی برخوردار است.
کلید واژگان: زبان شناسی بالینی, اختلال گفتمان, بیماری آلزایمر, انسجام واژگانی, انسجام دستوریObjectiveThe use of cohesive devices makes discourse comprehend. However, in the discourse of senile dementia of the Alzheimer's type (SDAT) participants, the lack of the use of cohesive devices hinders effective communication. The present study aims to investigate cohesion in the discourse of SDAT participants. Understanding how these people manage their interactions may lead to suitable approaches for them.
MethodThe methodology of this quantitative research was ex post facto type. The present study has been performed in one of the nursing home in Kermanshah in 2019. And also, the statistic population of this study included 20 participants (10 SDAT participants and 10 normal elderly participants (NE)) who were matched based on age (63-75 years old), gender, illiteracy, and Kurdish language (Kalhori dialect) speaker. To determine the severity of dementia, the Clinical Dementia Rating Scale (CDR) was performed. Then, the collected interviews were transcribed and coded. The data were analyzed based on Halliday and Hasan's theory (1976) and independent t-test was used to obtain the statistic results.
ResultsThe findings indicate significant differences between groups using grammatical cohesive devices, such as reference (p=0.006), conjunction (p=0.004), ellipsis (p=0.007), and substitution (p=0.426) and lexical cohesive devices such as the same word (p=0.006), synonym (p=0.012), superordinate (p=0.001), general word (p=0.002), and collocation (p=0.387).
ConclusionThe results show that grammatical and lexical cohesive devices are used less in the discourse of SDAT Kurdish speakers. However, in the discourse of both SDAT and NE groups, grammatical cohesive devices have more frequency than lexical cohesive devices.
Keywords: Clinical linguistics, Discourse Impairing, Alzheimer's Disease, lexical cohesion, Grammatical cohesion
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.