به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "personality" در نشریات گروه "روانشناسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «personality» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مریم محتشمی، مخمدحسین ضرغامی*، بهشته نیوشا
    زمینه

    سنجش سازه های روانی از ابتدا تحت دو عنوان یکی سنجش شخصیت و دیگری سنجش استعداد، تقسیم بندی می شدند. سنجش شخصیت نه تنها در شناخت انسان موثر است بلکه یک موضوع بنیادین روان سنجی است.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف ساخت ابزار سنجش شخصیت مبتنی بر پرسشنامه های شخصیتی موجود: براساس داده های بزرگ انجام شده است.

    روش

    پژوهشگران تکنیک تحلیل تناظر را در داده های بدست آمده از 32 پرسشنامه شخصیتی روی گروه های مختلف تحت وب اجرا کردند. 829880 نفر به صورت داوطلبانه به 1766 سوال پاسخ دادند. افراد نمونه زنان و مردانی بودند که توانایی پاسخ به یک پرسشنامه تحت وب را داشتند. متغیر سن و جنسیت به عنوان متغیر های لنگر در نظر گرفته شد. برای تعیین عضویت هر سوال به بعد، شاخص cos2 ملاک انتخاب بود. تمام تحلیل ها با نرم افزار R انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که پرسشنامه های شخصیتی دارای دو بعد غالب می باشند، بعد اول 60/5 درصد واریانس اینرسی کل و بعد دوم 13/7 درصد واریانس اینرسی کل را تبیین می کنند (0/001 >p). بعد اول "ارتباط با انسان ها و اشیاء" و بعد دوم"نادیده گرفتن و اجتنابی عمل کردن" نام گذاری شد.

    نتیجه گیری

    همسو با پژوهش های گذشته برای سوالات شخصیتی دو بعد غالب ارزیابی شد و الگوریتمی از سوالات شخصیتی بدست آمد که می تواند برای مشاوره های پیش ازدواج، بالینی شغلی، متولیان آموزش و پرورش و پژوهشگاه های علوم انسانی کاربرد داشته باشد. بسیاری از مکاتب روانشناسی شخصیت را دارای دو بعد می دانند.

    کلید واژگان: شخصیت, تحلیل تناظر, بعدیابی, روانسنجی, نرم افزار R, داده های بزرگ
    Maryam Mohtashami, Mohammadhossein Zarghami*, Beheshte Nyusha
    Background

    From the beginning, the assessment of psychological structures was divided under two headings, one personality assessment and the other talent assessment. Therefore, measuring personality is not only effective in knowing people, but it is a fundamental and elementary topic in psychometric science.

    Aims

    The current research was conducted with the aim of building a personality assessment tool based on existing personality questionnaires based on big data gathered from indipendent data sets.

    Methods

    The researchers used the correspondence analysis technique in the data obtained from independent groups with 32 personality questionnaires were implemented on different groups on the web. 829,880 people voluntarily answered 1,766 questions. The sample was men and women who were able to answer a web questionnaire. Age and gender variables were considered as anchor variables. To determine the membership of each question, the cos2 index was the selection criterion. All analyzes were performed with R software.

    Results

    The results of the research showed that personality questionnaires have two dominant dimensions, the first dimension explains 60.5% of the total inertia variance and the second dimension explains 13.7% of the total variance (p<0.001). The first dimension was named "communication with people and things" and the second dimension was named "ignoring and avoiding".

    Conclusion

    In line with previous researches, two dominant dimensions were evaluated for personality questions and an algorithm of personality questions was obtained that can be used for premarital, clinical, career counseling, education and humanities research institutes. Many schools of psychology consider personality to have two dimensions.

    Keywords: Personality, Correspondence Analysis, Dimensionality, Psychometrics, R Program, Big Data
  • Mathias Bastholm*

    In recent years, the integration of patient narratives in psychosomatic and personality research has gained significant traction. This approach, which emphasizes understanding patients' lived experiences, offers profound insights into the complex interplay between psychological states and physical health. Patient narratives not only illuminate the subjective aspects of illness but also foster a deeper understanding of the psychosocial factors that influence health outcomes. This letter aims to highlight the crucial role of patient narratives in advancing psychosomatic and personality research, supported by recent literature. In conclusion, the integration of patient narratives in psychosomatic and personality research offers a powerful tool for understanding the complex interplay between mind and body. By capturing the richness of patients' lived experiences, narrative methods provide valuable insights that can inform both research and clinical practice. As we continue to explore the potential of narrative approaches, it is crucial to ensure that these methods are applied rigorously and thoughtfully to truly capture the essence of the patient experience. Thank you for considering this perspective on the importance of patient narratives in psychosomatic and personality research. I believe that continued exploration and integration of these methods will significantly enhance our understanding and management of psychosomatic conditions.

    Keywords: Patients Narratives, Psychosomatic, Personality
  • گلناز مظاهری نژاد فرد*، محمدعلی مظاهری تهرانی، لورا جابسون، هما محمدصادقی، محسن دهقانی
    زمینه

    با توجه به اهمیت نقش مولفه احساس خود در ماهیت و شدت اختلال های شخصیت و نبود ابزار معتبری برای ارزیابی و سنجش میزان یکپارچگی احساس خود در کشور ایران، نیاز به ترجمه و اعتباریابی مقیاس احساس خود که در سایر کشورها ساخته و استاندارد شده، بیش از پیش احساس می شود.

    هدف

    هدف از پژوهش حاضر ترجمه، اعتباریابی و بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس احساس خود بود.

    روش

    در پژوهش حاضر، روش پژوهش به لحاظ هدف جزو پژوهش های تحقیق و توسعه و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها (طرح پژوهش) از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه  های دولتی شهر تهران (وابسته به وزارت علوم) در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از میان آن ها 510 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان گروه نمونه پژوهش انتخاب شدند. نسخه نهایی مقیاس احساس خود (فلری و ایکس، 2007) پس از فرایند ترجمه، بازترجمه و تایید روایی محتوایی، همراه با مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (لوی باند و لوی باند، 1995) و پرسشنامه شخصیت مرزی (لیشنرنیگ، 1999) به شکل آنلاین توزیع شد. بعد از جمع آوری داده ها، از نرم افزارهای آماری SPSS-25 و LISREL-8 و از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج حاکی از مطلوب بودن و برتری مدل دوعاملی نسبت به مدل تک عاملی بود. ضریب آلفای کرونباخ برای عامل اول 91/0 و برای عامل دوم 67/0 بود. همچنین، عامل احساس خود شکننده با افسردگی، اضطراب، استرس و رگه های شخصیت مرزی همبستگی مستقیم و معنی دار داشت و از سوی دیگر عامل احساس خود منسجم صرفا با افسردگی، اضطراب و استرس همبستگی مستقیم و معنی  دار داشت.

    نتیجه گیری

    باتوجه به مطلوب بودن ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس احساس خود، می توان استفاده از آن با اهداف پژوهشی، تشخیصی و بالینی را به متخصصان حیطه روانشناسی پیشنهاد داد.

    کلید واژگان: مقیاس احساس خود, ویژگی های روان سنجی, خود, شخصیت
    Golnaz Mazaheri Nejad Fard*, Mohammadali Mazaheri, Laura Jobson, Homa Mohammadsadeghi, Mohsen Dehghani
    Background

    Considering the importance of the role of the sense of self component in the nature and severity of personality disorders, and the lack of a valid tool for evaluating and measuring the integrity of the sense of self in Iran, there is a greater need than ever to translate and validate the sense of self scale developed and standardized in other countries.

    Aims

    The purpose of the present study was to translate, validate, and examine the psychometric properties of the Persian version of the Sense of Self Scale.

    Methods

    In the present study, the research method was classified as research and development in terms of objective and descriptive-survey in terms of the data collection method. The statistical population included all students of the state universities (affiliated with the Ministry of Science) of Tehran in the academic year 2023-2024, among whom 510 individuals were selected as the sample group using the convenience sampling method. The final version of the Sense of Self Scale (Fleury & Ickes, 2007) was distributed online after the process of translation, back-translation, and confirmation of content validity, together with the Depression, Anxiety, Stress Scale (Lovibond & Lovibond, 1995), and Borderline Personality Inventory (Leichsenring, 1999). After collecting the data, SPSS-25 and LISREL-8 software and the exploratory and confirmatory factor analysis methods were used for the statistical analysis.

    Results

    The results indicated the suitability and superiority of the two-factor model over the one-factor model. Cronbach's alpha coefficient was 0.91 for the first factor and 0.67 for the second factor. Also, the fragile sense of self factor had direct and significant correlations with depression, anxiety, stress, and borderline personality traits. In contrast, the coherent sense of self factor only had direct and significant correlations with depression, anxiety, and stress.

    Conclusion

    Considering the suitability of the psychometric properties of the Persian version of the Sense of Self Scale, it can be suggested to the experts in the field of psychology to use it for research, diagnostic, and clinical purposes.

    Keywords: The Sense Of Self Scale (SOSS), Psychometric Properties, Self, Personality
  • سیده اسماء حسینی*، محدثه دهقانی، امین رفیعی پور، زهرا مظفری وانانی
    مقدمه
    ویروس کووید-19 در طول زمان تغییر شکل می دهد و همچنان در جهان موجود است. بنابراین میزان پذیرش واکسن و عوامل اثر گذار بر آن باید بررسی شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر ویژگی های شخصیتی در رابطه میان میزان پذیرش واکسن کرونا با اضطراب، افسردگی و استرس در دوران همه گیری کووید-19 بود.
    روش
    پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه بزرگسالان 18 تا 60 سال شهر تهران بود، که 388 نفر (81 مرد و 257 زن) از آن ها به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کوتاه هگزاکو، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه دانش، نگرش، کاربست و نگرانی ها واکسن کووید-19 استفاده شد. سپس داده ها با نرم افزار SPSS (نسخه 24) و AMOSE (نسخه 24) تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که اضطراب، افسردگی، استرس بر ویژگی های شخصیتی (41/0=β و 001/0>P) اثر مثبت و بر مقاومت یا پذیرش واکسن (15/0-=β و 013/0=P) اثر معکوس معنی دار و همچنین ویژگی های شخصیتی بر مقاومت یا پذیرش واکسن (13/0-=β و 021/0=P) اثر معکوس و معنی داری دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج حاکی از آن است که متغیر ویژگی های شخصیتی می تواند نقش میانجی (038/0=P) را در رابطه اضطراب، افسردگی، استرس بر مقاومت یا پذیرش واکسن داشته باشد.
    کلید واژگان: اضطراب, افسردگی, شخصیت, کووید-19, واکسن
    Seyedeh Asma Hosseini *, Mohadeseh Dehghani, Amin Rafiepoor, Zahra Mozafari Vanani
    Objective
    The Covid-19 virus changes over time and is still present in the world. Therefore, the rate of acceptance of the vaccine and the factors affecting it should be investigated. The aim of this study was to determine the mediating role of personality traits in the relationship between the acceptance rate of corona vaccine and anxiety, depression and stress during the covid-19 pandemic.
    Method
    The current research was descriptive-correlation and structural equation modeling. The statistical population included all adults aged 18 to 60 in Tehran, of which 388 (81 men and 257 women) were selected by the simple random method. To collect data, Hexaco short questionnaire, depression, anxiety and stress questionnaire and the knowledge, attitude, application and concerns questionnaire of the Covid-19 vaccine were used. Then the data were analyzed with SPSS (version 24) and AMOSE (version 24) software.
    Results
    The findings showed that anxiety, depression, and stress have an inverse and significant effect on vaccine resistance or acceptance (β=0.15 and P=0.013). This finding was different from the results of some other researches. It was expected that the acceptance rate of the vaccine would increase with the increase of fear, anxiety and stress. However, in our study it decreased. On the other hand, the results of this research showed that anxiety, depression and stress have a positive and significant effect on personality traits (β=0.41 and P<0.001). Also, the resistance or acceptance of the Covid-19 vaccine was related to anxiety, depression, and stress, and this relationship was significant and inverse and consistent with the results of other studies. Another finding of this research indicated the existence of a relationship between personality traits and vaccine resistance or acceptance (β=0.13 and P=0.021), the results of which were not consistent with some other studies.
    Conclusion
    Generally, the results indicate that the variable of personality traits can play a mediating role (P=0.038) in relation to anxiety, depression, stress resistance or vaccine acceptance. In fact, some personality traits such as extroversion, agreeableness, openness to experience and conscientiousness had less anxiety and stress. Therefore, they managed themselves better during the Covid-19 crisis. On the other hand, people who had higher anxiety and stress were more biased towards information in crisis situations and resisted accepting the Covid-19 vaccine. However, resistance to accepting the Covid-19 vaccine was different in different people. In fact, according to this research, people who had higher stress, anxiety and depression usually had to resist accepting the Covid-19 vaccine. But if they were part of agreeable and negative excitable personality traits, they would show willingness to receive the Covid-19 vaccine. On the other hand, extroverts, who were expected to be willing to accept the Covid-19 vaccine, resisted accepting it.
    Keywords: Anxiety, COVID-19, Depression, Personality, Vaccine
  • Asiyeh Moosavi, Yousef Gorji*, S. Reza Moosavi
    Objective

    The current study aimed to explore the impact of personality types on individuals with diabetes and hypertension, as well as those without these conditions.

    Methods

    A causal-historical research approach was employed to compare 50 patients with diabetes and high blood pressure to 50 individuals without these conditions. Participants were recruited from various clinics and private offices in Zarin Shahr. The assessment tools utilized included personality type questionnaires C and D. Multivariate analysis of variance was conducted to evaluate the research hypotheses.

    Results

    The outcomes of the current study indicate a notable distinction in C personality type scores (T=4.45, P<0.001) between individuals with type 1 diabetes and those without diabetes (T=9.52, P<0.001), as well as between individuals with type 2 diabetes and non-diabetic individuals (T=5.45, P<0.0001). Additionally, a significant difference is noted between individuals with type 1 diabetes and non-diabetic individuals in personality type D scores (T=4.96, P < 0.001), while no significant difference is found between individuals with type 2 diabetes and non-diabetic individuals in personality type D scores (T = 1.56, P < 0.05). Similarly, there is no significant difference between individuals with hypertension and non-hypertensive individuals in D personality type scores (T = 1.64, P < 0.05).

    Conclusions

    Overall, the results provide evidence supporting the association between personality types and diabetes as well as high blood pressure.

    Keywords: Personality, Type C Personality, Type D Personality, Diabetes, Hypertension
  • Roodi Hooshmandi *

    he association between decision making, personality traits, and health and well-being is an area of increasing interest in psychological and health research. This letter aims to explore the implications of personality on decision making in the context of health and well-being, supported by recent research findings.The relationship between decision making, personality, and health and well-being is complex and multifaceted. Personality traits significantly influence how individuals make health decisions, which in turn affects their health outcomes and overall well-being. By incorporating personality assessments into healthcare practices, providers can offer more personalized and effective care, ultimately improving patient satisfaction and health outcomes.Future research should continue to explore the mechanisms underlying the relationship between personality and decision making, with a focus on developing interventions that enhance health and well-being through tailored decision-making support. Understanding these dynamics will enable healthcare professionals to better address the diverse needs of patients, leading to more successful health outcomes.

    Keywords: Decision-Making, Personality, Health, Well-Being
  • میلاد خانی*

    این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش تیپ شناسی شخصیت 9 گانه (ایناگرام) بر افزایش هوش موفقیت و افزایش شادکامی در دانش آموزان پسر دبیرستانی مقطع متوسطه اول خمینی شهر به روش شبه آزمایشی از نوع طرح یک گروهی با پیش آزمون پس آزمون صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول در شهرستان خمینی شهر که جمعیتی در حدود 10000 را شامل می شوند که از این جمعیت 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه هوش موفق استرنبرگ (SII) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHI) بوده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده علاوه بر آمار توصیفی، جهت تحلیل استنباطی از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای سنجش نرمالیتی داده ها، آزمون لوین برای سنجش تساوی واریانس ها و آزمون تحلیل کوواریانس، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش ایناگرام بر افزایش هوش موفقیت و افزایش شادکامی در دانش آموزان پسر دبیرستانی مقطع متوسطه اول خمینی شهر تاثیری ندارد.

    کلید واژگان: ایناگرام, هوش موفقیت, شادکامی, شخصیت
    Milad Khani*

    This research was conducted in order to investigate the effectiveness of 9 personality typology training (INGRAM) on increasing success intelligence and increasing happiness in male high school students of Khomeini Shahr's first secondary level, using a quasi-experimental method of a one-group design with a pre-test and post-test. The statistical population of this research includes all male students of the first secondary level in Khomeini Shahr city, which includes a population of about 10,000, from which 30 people were selected by simple random sampling. (SII) and Oxford Happiness Questionnaire (OHI) were used to analyze the collected data, in addition to descriptive statistics, for inferential analysis, the Kolmogorov Smirnov test was used to measure the normality of the data, Levine's test to measure the equality of variances, and the analysis of covariance test. Results The research showed that Inagram education has no effect on increasing the intelligence of success and increasing happiness in high school boys of the first secondary level of Khomeini Shahr.

    Keywords: Engram, Success Intelligence, Happiness, Personality
  • پریسا پاکسرشت، افشین صلاحیان*، مریم محمدی، مهشید محمدی
    Parisa Pakseresht, Afshin Salahian *, Maryam Mohammadi, Mahshid Mohammadi

    Personality disorders can play a significant role in creating and perpetuating sexual function problems in women. Therefore, the present study was conducted to investigate the relationship between personality patterns and types of female orgasms. The method of the present study was correlational, and a sample of 400 women in Tehran was selected by convenience sampling method. Tests used to collect data were Millon 3 questionnaires (MCMI-III), Women's Sexual Function Questionnaire (FSFI), and Orgasm Scale Assessment (ORS). According to the results, the highest disorder was related to the satisfaction subscale, and the lowest percentage of the research sample was in the orgasm subscale (25.9%) in the subscales of desire, arousal, humidity, and pain, respectively. The percentage of the research sample was 31, 32, 26.3, and 31.4%. According to the results, the narcissism and negativity subscales had a significant relationship with the types of orgasm (P <0.05) and the other subscales had no significant relationship. According to the results of logistic regression, avoidance, sadism, and borderline subscales were able to predict the types of orgasms and the coefficients of other paths in the regression model did not have significant coefficients (P <0.05).

    Keywords: Personality, Personality Disorder, Orgasm, Sexual Function, Sexual Health
  • الهام ضمیرپور مقدم نیا، اسحق رحیمیان بوگر*، سیاوش طالع پسند
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر ساختاری سطح کارکرد شخصیت و سبک های دلبستگی بر غذا خوردن هیجانی با در نظر گرفتن عامل واسطه ای مکانیسم های دفاعی انجام گرفت.
    روش
    در یک طرح همبستگی با روش مدل سازی معادلات ساختاری، تعداد 800 شرکت کننده به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند داده ها با پرسشنامه های رفتار خوردن داچ، پرسش نامه سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، پرسش نامه سبک های دفاعی و فرم کوتاه مقیاس سطوح کارکرد شخصیت توسط افراد نمونه جمع آوری شد.
    یافته ها
    سطح کارکرد شخصیت (52/0) و سبک های دلبستگی ایمن (91/0)، اضطرابی (39/0) و اجتنابی (51/0) بر غذا خوردن هیجانی اثر ساختاری مستقیم دارد (05/0>P). سطح کارکرد شخصیت با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی رشدیافته (76/0)، رشدنایافته (83/0) و روان آزرده (79/0) بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبک های دلبستگی ایمن (61/0)، اضطرابی (61/0) و اجتنابی (72/0) با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی رشدیافته بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبک های دلبستگی ایمن (78/0)، اضطرابی (60/0) و اجتنابی (79/0) با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی رشدنایافته بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبک های دلبستگی ایمن (86/0)، اضطرابی (67/0) و اجتنابی (73/0) با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی روان آزرده بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P).
    نتیجه گیری
    از آنجا که اختلال در شخصیت با پرخوری و خوردن کنترل نشده ارتباط دارد لذا می توان این طور نتیجه گیری نمود که افراد دارای پرخوری، کارکرد شخصیت ناسازگار بالاتر و کارکرد شخصیت سازگار پایین تری دارند. بر اساس نظریه ی تنظیم هیجان که یکی از نظریه های رفتار غذا خوردن هیجانی است، خوردن هیجانی می تواند با کاهش هیجانات منفی، خلق و خو را بهبود بخشد. لذا با توجه به همپوشی بین مفاهیم تنظیم هیجان در دو متغیر سطح کارکرد شخصیت و غذا خوردن هیجانی به نظر می رسد این اشتراک علت ارتباط این دو متغیر با یکدیگر باشد. دفاع نابالغ با خوردن هیجانی مرتبط است و خوردن هیجانی نیز همچون مکانیزم دفاعی راهبردی برای کاهش هیجانات منفی می باشد که در نهایت آسیب های بسیاری را به دنبال دارد. هماهنگی مادر با کودک در موقعیت های پراسترس خودتنظیمی و مبانی شناختی و هیجانی و راهبردهای مقابله ای کودک را شکل می دهد؛ در صورتی که دلبستگی ایمن در فرد شکل نگیرد، قادر به تنظیم هیجانات و کنترل هیجانات خود به شیوه ی صحیح نخواهند بود و از راهبردهای نامناسبی همچون پرخوری برای تنظیم هیجانات خود استفاده خواهد کرد. نتایج پژوهش می تواند به تدوین و طراحی مداخلات روانشناختی و پروتکل های درمان پرخوری و چاقی کمک کند.
    کلید واژگان: سبک های دلبستگی, سطح کارکرد شخصیت, غذاخوردن هیجانی, مکانیزم های دفاعی
    Elham Zamirpour Moghadamnia, Isaac Rahimian Boogar *, Siavash Talepasand
    Objective
    The aim of this study was to determine the structural effect of personality functioning and attachment styles on emotional eating by considering the mediating factor of defense mechanisms.
    Method
    In the correlation design with structural equation modeling method, 800 participants were selected by compliance sampling method. The data collected with Eating Behavior Questionnaire, the Collins and Reed Adult Attachment Style Questionnaire, the Defense Styles Questionnaire and the short form of The Personality Function Levels Scale was completed by the sample.
    Results
    The level of personality functioning (0.52) and the secure (0.91), anxious (0.39) and avoidant (0.51) attachment style have a direct structural effects on emotional eating (P<0.05). The level of personality functioning, considering the mediating factor of mature (0.76), immature (0.83) and neurotic (0.79) defense mechanisms, has an indirect structural effect on emotional eating (P<0.05). Secure (0.61), anxious (0.61) and avoidant (0.72) attachment styles have an indirect structural effect on emotional eating with mediating factor of mature defense mechanisms (P<0.05). Secure (0.78), anxious (0.60) and avoidant (0.79) attachment styles have an indirect structural effect on emotional eating with mediating factor of immature defense mechanisms(P<0.05). Secure (0.86), anxious (0.67) and avoidant (0.73) attachment styles have an indirect structural effect on emotional eating with mediating factor of neurotic defense mechanisms (P<0.05). The results showed that the structural model has an acceptable fit with the collected data. The fit of the structural model implies the direct and indirect role of personality functioning level and attachment styles on emotional eating, considering the mediating role of defense mechanisms.
    Conclusion
    Personality disorders have been linked to uncontrolled and binge eating, suggesting that individuals who binge eat may have more maladaptive and less adaptive personality traits. The emotion regulation theory of eating behavior proposes that emotional eating can improve mood by reducing negative emotions. This overlap in emotion regulation between personality functioning and emotional eating may explain their relationship. Immature defense mechanisms are associated with emotional eating, which acts as a strategic defense to alleviate negative emotions, though it often leads to problems. The way mothers and children interact during stressful situations shapes a child's self-regulation, cognitive and emotional foundations, and coping strategies. Without secure attachment, individuals may struggle to regulate their emotions effectively, resorting to unhealthy strategies like binge eating. These findings could inform the development of psychological interventions and treatment protocols for binge eating and obesity.
    Keywords: Attachment Styles, Defense Mechanisms, Emotional Eating, Personality, Functioning Level
  • Seyed Alireza Saadati *

    Neurorehabilitation is a critical aspect of recovery for individuals who have suffered neurological injuries or conditions, such as stroke, brain tumors, and acquired brain injuries. While the effectiveness of various neurorehabilitation techniques has been extensively studied, the role of personality in influencing recovery outcomes remains an intriguing and underexplored area. This letter aims to highlight the significance of personality traits in neurorehabilitation success and to suggest how incorporating personality assessments into rehabilitation programs can enhance recovery outcomes. Personality traits play a crucial role in influencing neurorehabilitation outcomes. By incorporating personality assessments into rehabilitation programs, clinicians can develop personalized interventions that cater to the unique needs of each patient. This approach can enhance engagement, adherence, and ultimately, recovery outcomes. Future research should continue to explore the interplay between personality and neurorehabilitation, with a focus on developing tailored therapeutic strategies that maximize the potential for recovery.

    Keywords: Neurorehabilitation, Personality, Recovery
  • Alaa Sabah Mohammed Alnuaimi, Zahra Yousefi*, Ali Enad Zamil Aayedi, Mohsen Golparvar
    Objective

     The current research aimed to predict wisdom based on executive function, attachment style, and personality traits.

    Methods and Materials: 

    This was a descriptive and correlational study. The study population consisted of all students at Wasit University in Iraq. The sample comprised 350 students selected based on inclusion and exclusion criteria. The research tools included the Ardelt Wisdom Scale (2003), Executive Function (Yousefi & Golkar, 2020), Personality (Costa et al., 1998), and Parental Attachment Style (Armsden & Greenberg, 2000). The collected data were analyzed using stepwise regression.

    Findings

     The results of the analysis indicated that all dimensions of executive function were positively and significantly related to wisdom. All personality traits, except for extraversion, showed a positive and significant relationship with wisdom (p = .0051). All dimensions of attachment were significantly related to wisdom, with secure attachment to parents being positively significant (p = .000) and insecure attachment to parents being negatively significant (p = .000). Neuroticism, insecure attachment with parents, and increased hours spent in the virtual environment were negatively and significantly related to wisdom, while the remaining variables had a positive and significant relationship. Stepwise regression results showed that among the variables studied, initiation, organization, monitoring, secure attachment to mother, secure attachment to father, inhibition, emotional control, and insecure attachment to father had predictive power for wisdom.

    Conclusion

     Based on these results, it can be concluded that changes in these variables are associated with changes in wisdom among students.

    Keywords: Wisdom, Executive Function, Attachment Style, Personality
  • Angel Lee, Yoko Wong*, Xian Seng Neo

    This study aimed to explore patient perspectives on the relationship between personality and psychoneuroimmunology (PNI) with a focus on mind-body health, providing insights into how psychological states and personality traits influence physical health outcomes. A qualitative research design was employed, utilizing semi-structured interviews with 20 participants recruited from various healthcare settings. The interviews were conducted until theoretical saturation was reached. Data were analyzed using thematic analysis with the aid of NVivo software to identify key themes and subthemes related to the mind-body connection, the impact of stress, personality traits, and coping mechanisms. Participants reported a strong belief in the holistic nature of health, with thoughts and emotions significantly influencing their physical health. Key themes identified include the influence of emotions (mentioned by 80% of participants), psychosomatic symptoms (65%), stress triggers (70%), and the role of social support (75%). Personality traits such as optimism and resilience were linked to better health outcomes (60%), while negative traits like hostility exacerbated health issues (55%). Mindfulness and coping strategies were reported as effective in managing health (70%). The study highlights the intricate interplay between psychological factors, personality traits, and physical health. Patients perceive a significant connection between their mental and physical states, emphasizing the need for holistic healthcare approaches that integrate psychological support with traditional medical treatments. The findings align with existing PNI research, underscoring the importance of addressing emotional well-being and personality traits in healthcare.

    Keywords: Psychoneuroimmunology, Personality, Mind-Body Health, Qualitative Research, Stress, Coping Mechanisms, Holistic Health, Emotional Well-Being, Mindfulness, Patient Perspectives
  • Sefa Bulut*

    Social cognition and personality are two interrelated domains that significantly impact mental health. Understanding the interaction between these elements can provide valuable insights into mental health outcomes and interventions. This letter aims to explore the implications of social cognition and personality for mental health, drawing on existing literature and recent research findings. Understanding the association between social cognition, personality, and mental health can inform the development of targeted interventions. For example, programs that enhance social cognition, such as social skills training, can be particularly beneficial for individuals with personality traits that predispose them to mental health issues. The relationship between social cognition, personality, and mental health underscores the need for a holistic approach to mental health interventions. By considering the interplay of these factors, researchers and practitioners can develop more effective strategies to promote mental well-being and address mental health disorders. Future research should continue to explore the mechanisms underlying the relationship between social cognition and personality, as well as their combined impact on mental health. Such efforts will enhance our understanding of these complex interactions and contribute to the development of innovative mental health interventions.

    Keywords: Social Cognition, Personality, Mental Health
  • مرضیه سروی، علی غنائی چمن آباد*، محمدجواد اصغری ابراهیم آباد، فاطمه غنائی چمن آباد
    مقدمه

    اختلال شنوایی اختلالی ارتباطی است، فرد مبتلا اغلب توسط افراد جامعه دچار سردرگمی و رنجش قرار می گیرد وباعث آسیب به سلامت روان فرد می گردد؛ ازاین رو روان درمانی بدنی علمی است که شامل استفاده از ارتباط غیرکلامی از طریق حرکت و تلفیق با تمرین های عصب روانشناختی ارائه می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر روان درمانی بدنی بر برون گرایی و روان رنجورخویی دانش آموزان ناشنوا است.

    روش ها

    پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان ناشنوای دختر 13 تا 20 سال است که تحت پوشش سازمان بهزیستی مشهد بوده اند. 24 نفرکه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون شخصیت آیزنک (EPQ) بود.گروه آزمایش به مدت 3 ماه، هفته ای 3 جلسه 90 دقیقه ای در فرایند روان درمانی بدنی شرکت کردند برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یکراهه استفاده شد.

    یافته ها

    شاخص های توصیفی در گروه روان درمانی بدنی، نمره ی مولفه ی روان رنجور پس از مداخله کاهش معنی داری نسبت به قبل آن داشته است(05/0>p) که این تغییردر گروه کنترل معنی دار نبوده است. (077/0=p.) برای مقایسه روان رنجورخوئی در گروه آزمایش و کنترل به این صورت است که مقدار F بدست آمده 039/7 در سطح 01/0 معنی دار است(05/0>p).

    نتیجه گیری

    نتیجه ی پژوهش بیانگراین بود که استفاده ازروان درمانی بدنی جهت بهبود ویژگی های روان رنجورخوئی در دانش آموزان دختر ناشنوا مورد توجه و استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: ناشنوا, روان درمانی بدنی, روان رنجورخوئی, برون گرایی, شخصیت
    Marziyeh Sarvi, Ali Ghanaei Chamanabad *, Mohammadjavad Asghari Ebrahimabad, Fatemeh Ghanaei Chamanabad
    Introduction

    Hearing impairment is a communication disorder, the affected person is often confused and resentful by the society and causes damage to the mental health of the person; Therefore, Body psychotherapy is a scientific that includes the use of non-verbal communication through movement and combining it with neuropsychological exercises. The purpose of the present study is to investigate the effect of Body psychotherapy on extroversion and neuroticism of deaf students.

    Methods

    The current research is semi-experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population of the research includes all deaf female students between the ages of 13 and 20 who were covered by the Mashhad Welfare Organization. 24 people were randomly assigned to two experimental and control groups. The research tool included the Eysenck Personality Test (EPQ). The experimental group participated in the physical psychotherapy process for 3 months, 3 sessions of 90 minutes per week, and one-way covariance analysis was used to analyze the data.

    Findings

    Descriptive indices in the physical psychotherapy group, the score of the neurotic component after the intervention had a significant decrease compared to before (p<0.05), and this change was not significant in the control group. (p=0.077) for the comparison of neuroticism in the experimental and control groups, the obtained F value is 7.039 significant at the 0.01 level (p<0.05).

    Conclusion

    The result of the research indicated that the use of physical psychotherapy to improve neuroticism characteristics in deaf female students should be considered and used.

    Keywords: Deafness, Body Psychotherapy, Neuroticism, Extraversion, Personality
  • سیما عیوضی، وحید حقیقی*، محمدعلی فدایی

    نیروی انسانی، به عنوان سرمایه با ارزش سازمان ها مطرح است که انتخاب، نگهداری و حفظ آن برای هر سازمانی ضروری و با اهمیت است که این مهم با استفاده از پرسشنامه های شغلی میسر خواهد شد. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی و پایایی پرسشنامه تیپ شنای شغلی پانیکار انجام شده.

    روش

    برای بررسی اولیه پرسشنامه، نسخه اولیه پرسشنامه بر روی یک نمونه 50 نفری (25 نفر دختر، 25 نفر پسر متوسطه دوم) اجرا شد. سپس پرسشنامه در اختیار 10 تا از متخصصین در حوزه روان شناسی و روانسنجی (7 روان شناس و 3 روان سنج) قرار گرفت و روایی محتوایی و صوری آن نیز بررسی شد. سپس برای بررسی تحلیل عاملی تاییدی از میان افراد بین 14 تا 24 سال 600 نفر به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه تیپ شنای شغلی پانیکار پاسخ دادند.

    یافته ها

    در مطالعه حاضر، بعد از تحلیل داده ها توسط روش روایی محتوایی و تحلیل عاملی تاییدی، در نهایت یک پرسشنامه 312 سوالی به دست آمد که 8 تیپ شغلی را از هم مجزا می کند و مولفه های هر تیپ نیز از نقطه اتکا، لذت، برنامه ریزی، هویت، ریسک، انگیزه و چارچوب تشکیل شده است. نتایج حاصل از اعتبارسنجی براساس آلفای کرونباخ نیز 77/0 به دست آمد که مقداری مناسب است.

    نتیجه گیری

    از نتایج این مطالعه، چنین حاصل می شود که این پرسشنامه، ابزاری قابل اعتماد و روا برای ارزیابی تیپ های شغلی در محل کار است.

    کلید واژگان: اعتباریابی, پرسشنامه, تیپ شناسی, شخصیت, شغل
    Sima Eivazi, Vahid Haghighi *, Mohammadali Fadayi
    Aim

    Human power is considered as the valuable capital of organizations, which selection, maintenance and preservation is necessary and important for every organization, and this will be possible by using job questionnaires. For this purpose, the present study was conducted with the aim of investigating the validity and reliability of Panikar's Occupational Typography Questionnaire.

    Methods

    For the initial review of the questionnaire, the initial version of the questionnaire was implemented on a sample of 50 people (25 girls, 25 boys in the second secondary school). Then the questionnaire was given to 10 experts in the field of psychology and psychometrics (7 psychologists and 3 psychometricians) and its content and form validity were also checked. Then, to check confirmatory factor analysis, 600 people between 14 and 24 years of age were selected by available sampling method and responded to Panikar's occupational typology questionnaire.

    Results

    In the present study, after analyzing the data by content validity method and confirmatory factor analysis, finally a questionnaire of 312 questions was obtained that separates 8 job types and the components of each type are from the point of reliance, pleasure, planning, identity, risk, motivation and framework are formed.

    Conclusion

    The results of the validation based on Cronbach's alpha were also 0.77, which is a suitable value. From the results of this study, it can be concluded that this questionnaire is a reliable and valid tool for evaluating job types in the workplace..

    Keywords: Validation, Questionnaire, Typology, Personality, Occupation
  • محمدسعید کرمی، محمدتقی تبیک*، عباس علی هراتیان

    هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای خیرباوری در رابطه شخصیت و فضیلت های زناشویی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری، مردان و زنان متاهل ایرانی فعال در فضای مجازی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 454 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه مقیاس عوامل شخصیت هگزاکو (60 گویه ای)، رضایت از زندگی بر اساس نظریه خیرباوری و فضیلت های زناشویی استفاده شده است. اطلاعات به دست آمده از طریق مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از روش تحلیل مسیر با نرم افزار ایموس نسخه ی 24 و آزمون های آماری با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های به دست آمده نشان داد هر یک از متغیرهای پژوهش همبستگی بالایی با یکدیگر داشتند و نتایج تحلیل مسیر، بیانگر معناداری نقش واسطه ای خیرباوری در رابطه با شخصیت و فضیلت های زناشویی بود؛ به این صورت که عوامل صداقت- تواضع، برون گرایی، وظیفه شناسی و توافق از طریق خیرباوری پیشبینی مثبتی برای فضیلت های زناشویی داشت. در این مراحل وزن های رگرسیونی معنادار بودند.

    کلید واژگان: فضیلت های زناشویی, خیرباوری, شخصیت, عوامل شخصیت هگزاکو
    Mohammadsaeed Karami, Mohammadtaqi Tabik *, Abbas Ali Haratiyan

    The purpose of the present was to investigate the mediating role of benevolence in the relationship between personality and marital virtues. The research method was descriptive-correlational and the statistical population included Iranian men and women active in cyberspace, among whom 454 people were selected by convenience sampling method. For data collection, three questionnaires were used: HEXACO personality factors (Ashton and Lee, 2000), Life Satisfaction from Islamic Viewpoint Based on Belief in Benevolence (Ghasemi et al., 2016) and marital virtues (Mousavi, 2017). the path analysis using AMOS-24 software and statistical tests were analyzed using SPSS-26 software. The findings showed that Belief in Benevolence in the relationship between HEXACO personality factors and marital virtues. the results of path analysis showed the significant mediating role of theBelief in Benevolence in the relationship between hexaco personality factors and marital virtues. Regression weights were significant in these stages.Marital Virtues, Belief in Benevolence, Personality, Hexaco Personality Factors.

    Keywords: Marital Virtues, Belief In Benevolence, Personality, Hexaco Personality Factors
  • پریسا پاکسرشت، افشین صلاحیان *، مریم محمدی، مهشید محمدی
    Parisa Pakseresht, Afshin Salahian*, Maryam Mohammadi, Mahshid Mohammadi

    Personality disorders can play a significant role in creating and perpetuating sexual function problems in women. Therefore, the present study was conducted to investigate the relationship between personality patterns and types of female orgasms. The method of the present study was correlational and a sample of 400 women in Tehran was selected by convenience sampling. Tests used to collect data were Millon 3 questionnaires (MCMI-III); Women's Sexual Function Questionnaire (FSFI); Orgasm Scale Assessment (ORS). According to the results, the highest disorder was related to the satisfaction subscale and the lowest percentage of the research sample was in the orgasm subscale (25.9%) and in the subscales of desire, arousal, humidity, and pain, respectively, the percentage of the research sample was 31, 32, 26.3, and 31.4%. According to the results, the narcissism and negativity subscales had a significant relationship with the types of orgasm (P <0.05) and the other subscales had no significant relationship. According to the results of logistic regression, avoidance, sadism, and borderline subscales were able to predict the types of orgasms and the coefficients of other paths in the regression model did not have significant coefficients (P <0.05).

    Keywords: Personality, Personality Disorder, Orgasm, Sexual Function, Sexual Health, Women
  • علی پاکیزه *، صادق حکمتیان فرد

    تحقیق حاضر به منظور بررسی نقش صفات شخصیت در پیش بینی نوع واکنش به جفا در روابط بین فردی در دانشجویان اجرا گردید. جامعه ی آماری پژوهش حاضر که در قالب یک طرح همبستگی انجام گردید، شامل کلیه ی دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه خلیج فارس در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. اعضای نمونه شامل 224 نفر دانشجو (96 پسر 128 دختر) می-باشند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. مقیاس های استفاده شده در این تحقیق شامل پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت و پرسشنامه واکنش به جفا در روابط بین فردی بود. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که دو صفت سازگاری (01/0p<، 26/0 = β) و گشودگی به تجربه (01/0p<، 21/0 = β) پیش بینی کننده مستقیم واکنش بخشودگی هستند؛ واکنش انتقام جویی نیز به صورت مستقیم توسط صفت روان رنجوری پیش بینی شد (01/0p<، 0.44 = β)، ولی صفات سازگاری (01/0p<، 0.44-= β) و گشودگی به تجربه (01/0p<، 0.23-= β) پیش بینی کننده های معکوس این واکنش بودند. واکنش دوری گزینی نیز توسط صفات سازگاری (01/0p<، 0.43-= β)، و گشودگی به تجربه (01/0p<، 0.25-= β)، به صورت معکوس، ولی توسط صفت روان رنجوری (01/0p<، 0.19 = β) به صورت مستقیم پیش بینی شد. با توجه به نقش صفات شخصیتی در پیش بینی نوع واکنش ها در تعارضات بین فردی تمرکز و تقویت صفات شخصیتی تسهیل گر روابط بین فردی می تواند عامل پیشگیری موثری برای تنش های بین فردی باشد.

    کلید واژگان: شخصیت, روابط بین فردی, جفا, واکنش
    Ali Pakizeh*, Sadegh Hekmatiyan Fard

    The present study was conducted in order to investigate the predictive power of personality traits for reactions to interpersonal transgressions in university students. The statistical population of the current study, which was conducted in a correlational design, included all students studying at the Persian Gulf University in the academic year of 1402-1401. The sample members include 224 students (96 male and 128 female) who were selected using the multi-stage cluster sampling method. The scales used in this research included Five-factor Personality Questionnaire (McCrae and Costa) and The Transgression-Related Interpersonal Motivations Inventory—18-Item Version (TRIM–18). Data were analyzed using stepwise regression analysis. The findings showed that the two traits of agreeableness (β=0.26, P<0.01), and openness to experience (β=0.21, P<0.01) are direct predictors of the forgiveness reaction. Revenge reaction was directly predicted by trait neuroticism (β=0.44, P<0.01), but reversely predicted by agreeableness (β=0.44, P<0.01), and openness to experience (β=0.23, P<0.01). Avoidance reaction was also inversely predicted by agreeableness (β=0.43, P<0.01) and openness to experience (β=0.25, P<0.01), but it was directly predicted by the trait of neuroticism (β=0.19, P<0.01). Considering the role of personality traits in predicting the type of reactions in interpersonal conflicts, focusing on and strengthening the personality traits that facilitate interpersonal relationships can be an effective prevention factor for interpersonal transgressions.

    Keywords: Personality, Interpersonal Relations, Transgressions, Reaction
  • حسن بافنده قراملکی، زهرا غفاری شجاع*

    مطالعه حاضر با هدف مقایسه شخصیت عاطفی عصبی و صفات تاریک شخصیت در زوجین موفق و ناموفق انجام شد. پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مردان و زنان متاهل شهر تبریز در سال 1402 تشکیل داده اند. از کل جامعه، 150 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. 30 نفر از آن ها به دلیل اینکه نمراتشان به طور غیراستاندارد خارج از بازه میانگین بود، حذف شدند و در نهایت 120 نفر باقی ماندند. نمره 60 نفر از افراد بالاتر از بازه میانگین (نمره 161) بود و به عنوان زوجین موفق در نظر گرفته شدند و نمره 60 نفر از افراد پایین تر از بازه میانگین (نمره 161) بود و به عنوان زوجین ناموفق در نظر گرفته شدند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس نوروساینس عاطفی شخصیت (ANPS؛ پانکسپ، 1998)، صفات تاریک شخصیت (DTDD؛ جانسون و وبستر، 2010) و رضایت زناشویی (ENRICH؛ فاورز و اولسون، 1993) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که بین زوجین موفق و ناموفق در مولفه های جستجو (002/0=P)، ترس (001/0=P)، بازی (001/0=P)، ناراحتی (001/0=P)، معنویت (001/0=P)، صفات تاریک ماکیاولیسم (001/0=P)، خودشیفتگی (001/0=P، 830/12=F) و جامعه ستیزی (002/0=P) تفاوت معنادار وجود داشت. بنابراین می توان گفت، شخصیت عاطفی عصبی و صفات تاریک شخصیت در زوجین موفق و ناموفق تفاوت دارد.

    کلید واژگان: رضایت زناشویی, شخصیت, صفات تاریک, موفق و ناموفق
    Hassan Bafandeh Qaramaleki, Zahra Ghaffari Shoja*

    This study was conducted to compare neurotic personality and dark personality traits in successful and unsuccessful couples. The current research was of the causal-comparative type. The statistical population of this research is made up of all married men and women of Tabriz City in 2023. From the whole community, 150 people were selected by purposeful sampling. 30 of them were removed because their scores were abnormally outside the average range, and finally, 120 people remained. The score of 60 people was higher than the average range (score 161) and they were considered as successful couples, and the score of 60 people was lower than the average range (score 161) and they were considered as unsuccessful couples. To evaluate the data, the Emotional Neuroscience Scale of Personality (ANPS; Panksepp, 1998), Dark Personality Traits (DTDD; Johnson & Webster, 2010), and Marital Satisfaction (ENRICH; Fowers & Olson, 1993) were used. Analysis of variance test was used to analyze the data. The results showed that between successful and unsuccessful couples in search components (P=0.002), fear (P=0.001), play (P=0.001), sadness (P=0.001), spirituality (P=0.001), dark traits of Machiavellianism (P=0.001), narcissism (P=0.001) and antisociality (P=0.002) there was a significant difference. Therefore, it can be said that there is a difference between the neurotic emotional personality and dark personality traits in successful and unsuccessful couples.

    Keywords: Marital Satisfaction, Personality, Dark Traits, Successful, Unsuccessful
  • الهه اسلمی *، فرزانه خانی مهرآبادی، اعظم تدین

    پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل علی اضطراب کرونا بر اساس شخصیت با میانجی گری استرس ادراک شده و خودکارآمدی در نوجوانان اجرا شد.

    روش

    طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان ابرکوه بود که از میان آن ها 318 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب ناشی از کرونا (علی پور و همکاران، 1398)، پنج عاملی شخصیت نیو (کاستا و مک کری، 1989)، استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) و خودکارآمدی عمومی (شرر و همکاران، 1982) بود. داده ها با نرم افزارهای AMOS و SPSS تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج فرضیه های مستقیم نشان داد مقبولیت، وظیفه شناسی و خودکارآمدی با اثر منفی و معکوس و استرس ادراک شده با اثر مثبت و مستقیم بر اضطراب ناشی از کرونا تاثیر دارند و نتایج حاصل از بررسی فرضیه های غیرمستقیم نشان داد که وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم و معکوس بر اضطراب ناشی از کرونا با میانجی گری استرس ادراک شده و خودکارآمدی داشته است و روان رنجوری، برون گرایی و وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم بر اضطراب ناشی از کرونا با میانجی گری استرس ادراک شده داشتند.

    نتیجه گیری

    بنابراین می توان با تقویت خودکارآمدی به عنوان یک منبع مقابله ای و آموزش مدیریت استرس به نوجوانان و تاثیر آنها بر صفات روان رنجورخویی، برون گرایی و وظیفه شناسی، سطح اضطراب کرونا را در نوجوانان کاهش داد و در مداخله های درمانی از نتایج به دست آمده استفاده کرد.

    کلید واژگان: استرس ادراک شده, اضطراب کرونا, خودکارآمدی, شخصیت
    Elahe Aslami *, Farzaneh Khani Mehrabadi, Azam Tadayon

    This study aimed to investigate the relationship between personality traits and Corona disease anxiety by the mediating effect of perceived stress and self-efficacy among adolescents.

    Method

    In this descriptive correlational study, the statistical population comprised high-school students in Abarkooh (Iran), of whom 318 were selected via random cluster sampling. The Corona Disease Anxiety Scale (Alipour et al. 2019), the five-factor NEO Personality Inventory (Costa & McCrae, 1992), The Perceived Stress Scale (Cohen et al. 1983), and The Self-Efficacy Scale (Sherer et al. 1982) were employed. The proposed model was evaluated by path analysis in AMOS and SPSS.

    Resalts: 

    The results of direct hypotheses showed that agreeableness, conscientiousness and self-efficacy had a negative and inverse effect and perceived stress had a positive and direct effect on Corona disease anxiety. The results of the study of indirect hypotheses showed that conscientiousness had an indirect and inverse effect on corona disease anxiety mediated by stress and self-efficacy, and neuroticism, extraversion, and conscientiousness had an indirect effect on corona disease anxiety through perceived stress.

    Conclusion

    Therefore, it is possible to reduce the level of corona disease anxiety in adolescents by strengthening self-efficacy as a coping resource and teaching stress management to adolescents and their effect on neuroticism, extraversion and conscientiousness, and use the obtained results in therapeutic interventions.

    Keywords: perceived stress, Corona disease anxiety, self-efficacy, personality
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال