به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « رویکردهای یادگیری » در نشریات گروه « روانشناسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «رویکردهای یادگیری» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • پرویز شریفی درآمدی، یوسف اعظمی *، باقر حسنوند، محمد جلالوند، معصومه بابامحمدی
    هدف
    هدف از اجرای این پژوهش بررسی نقش رویکردهای یادگیری در رابطه بین سبک دلبستگی به والدین و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است.
    روش
    پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دبیرستانی شهرستان ری بود که به این منظور تعداد 200 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های دلبستگی والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ (1987)، رویکردها و مهارت های مطالعه انتویستل و تیت (1997) و معدل دانش آموزان دبیرستانی به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، همچنین انجام تحلیل مسیر و مدل سازی با نرم افزار Amos نسخه 21، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاکی از برازش خوب مدل بود. یافته ها نشان داد که رویکردهای عمیق و راهبردی می تواند به طرز معناداری پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی نماید، رویکرد راهبردی توانست نقش میانجی گری کامل را در رابطه بین سبک دلبستگی و پیشرفت تحصیلی ایفا کند، اما رویکرد یادگیری سطحی نتوانست پیشرفت تحصیلی را پیش بینی و نقش معناداری را در مدل پژوهش داشته باشد.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت، معلمان و طراحان نظام آموزشی می بایست سیستم آموزشی را طوری ترتیب دهند که به جای ادراک سطحی دانش آموزان بر درک عمقی مطالب درسی تاکید داشته باشند. به عبارت دیگر، آموزش و استفاده از رویکردهای عمقی و راهبردی یادگیری توسط معلمان و دانش آموزان می تواند نقش موثری در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان داشته باشد.
    کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی, رویکردهای یادگیری, دانش آموزان, سبک دلبستگی}
    Parviz Sharifi, Yofouf Azami *, Bagher Hasanvand, Mohammad Jalalvand, Masoumeh Babamohammadi
    Aim: The aim of this study was to investigate the role of learning approaches in the relationship between parental attachment style and students achievement is.
    Method
    The study of correlation designs (path analysis) is. The research subjects were all male high school students ray city A total of 200 students were selected by multistage random cluster sampling. In this study, measuring tools was the questionnaire of attachment to parents and peers Armesden and Greenberg(1987), approaches and study skills Annette Weiss Tel and Tate(1997), and the average as an indicator of educational attainment was a high school student.
    Results
    The data using descriptive statistics, as well as path analysis and modeling software version Aymvs 21, were analyzed. The results showed good fit model. The results showed that deep and strategic approaches can significantly predict academic achievement, Strategic approach can to play full the role of mediation in the relationship between attachment style and achievement, But superficial learning approach couldn’t predict academic achievement and have a meaningful role in the research model.
    Conclusion
    The results of this study can be concluded, the teachers and the education system must be designed in such a way so that the educational system rather than a superficial understanding of students to understand the depth of material to be stressed. In other words, teaching and learning by teachers and students of deep and strategic approaches can have a significant impact on the academic achievement of students.
    Keywords: Academic achievement, Attachment style, Learning approaches, students}
  • محمدحسین محبی نورالدین وند *، سمیه دادا
    هدف پژوهش پیش بینی پیشرفت تحصیلی با استفاده از رویکردهای یادگیری و ادراک از ساختار اهداف کلاس در دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز است. طرح پژوهش رابطه ای از نوع همبستگی است. جامعه آماری همه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال 941393 بودند. نمونه شامل 384 دانشجوی زن و مرد بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رویکردهای مطالعه مارتون و سلجو (1976) و پرسشنامه ادراک از ساختار اهداف کلاس اردن و میدگلی (2000) است. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شد. یافته های گام آخر تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که دو متغیر رویکرد عمیق یادگیری و رویکرد سطحی یادگیری قادر به پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان هستند و در مجموع 38 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین می کنند (05/0>P).
    کلید واژگان: رویکردهای یادگیری, ادراک از ساختار اهداف کلاس, پیشرفت تحصیلی, دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی اهواز}
    Mohammad Hosein Mohebi Noredin Vand *, Somayeh Dada
    The aim of this research was to predict academic achievement by learning approaches and perception of the classroom goal among graduate students of IAU, Ahvaz Branch. It was a correlational study.  The population consisted of all graduate students of Islamic Azad University of Ahvaz in 2015. The sample consisted of 384 male and female students who were selected using random stratified sampling. The instruments included Study Approaches Questionnaire (Marton and Saljo, 1976) and Perception of Classroom Goal Scale (Urdan and Midgley, 2000). Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and stepwise regression analysis. The last step of stepwise regression showed the two variables namely deep approach and surface approach to learning are able to predict students’ progress and overall can explain 38% of the variance in academic achievement (P
    Keywords: learning approaches, perception of classroom goal, academic achievement, M.S. Students of Islamic Azad University of Ahvaz}
  • حمزه فرهادی نیا*، هومن رجبی، موسی آبختی
    این مطالعه به منظور بررسی روابط باورهای معرفت شناختی، انگیزش پیشرفت، رویکردهای یادگیری و پیشرفت درسی علوم  انجام شد. به همین منظور تعداد 444 نفر از دانش آموزان دختر مدارس راهنمایی شهرستان کرج به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های باورهای معرفت شناختی کونلی (2004)، رویکردهای یادگیری کاوالو (1994) و انگیزش پیشرفت کاوالو (1996) پاسخ دادند. میانگین نمره ی علوم سه ماهه ی اول سال تحصیلی 94/95  از معلمان دریافت شد. دراین پژوهش برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد.  باورهای معرفت شناختی به جز باور به قطعیت دانش بر رویکردهای یادگیری دانش آموزان اثر مستقیم داشت. این باورها دارای اثر غیر مستقیم بر رویکردهای یادگیری و اثر مستقیم بر انگیزش پیشرفت دانش آموزان بود. همچنین رویکردهای یادگیری و انگیزش پیشرفت میانجی اثر باورهای معرفت شناختی بر پیشرفت درسی دانش آموزان در درس علوم بود. فراهم کردن زمینه های بحث علمی در کلاس درس، ایجاد فرصت هایی برای درگیری دانش آموزان در آزمایشگا ه های علوم و کار عملی در ارتقا باورهای معرفت شناختی دانش آموزان نقش مهمی دارد.
    کلید واژگان: باورهای معرفت شناختی, رویکردهای یادگیری, انگیزش پیشرفت, پیشرفت درسی علوم}
    Hamze Farhadi Nia *, Homan Rajabi, Mosa Abakhti
    This study investigated the relationship between epistemological beliefs, motivation, approaches to learning and academic progress of science was done. For this purpose, 444 students of secondary school Karaj city were selected through cluster sampling method. And epistemological beliefs questionnaire Connelly (2004), learning approaches Cavallo (1994) and achievement motivation Cavallo (1996) responded. The average score of the first quarter of the academic year 94/95 was received from teachers. The path analysis was used to analyze the data. Epistemological beliefs than belief in the certainty of knowledge have a direct effect on students' learning approaches. These beliefs have an indirect effect on students' approaches to learning and direct effect on achievement motivation was. Approaches to learning and motivation, as well as mediating the effects of epistemological beliefs on academic progress of students in science. Providing areas of scientific debate in the classroom, creating opportunities for student involvement in science laboratories and practical work plays an important role in improving students' epistemological beliefs.
    Keywords: epistemological beliefs, approaches to learning, Achievement motivation, academic progress of science}
  • اکبر رضایی*
    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی، رویکردهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. به این منظور 371 نفر از دانشجویان علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز تبریز (259 زن و 112 مرد) به صورت تصادفی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه پنج عامل اصلی شخصیت و سیاهه رویکردها و مهارت های مطالعه توسط این دانشجویان تکمیل شدند و معدل کل دانشجویان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده های جمع آوری شده آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی و تحلیل مسیر مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی، رویکرد یادگیری راهبردی و عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت ولی بین رویکرد سطحی با عملکرد تحصیلی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که اثر مستقیم وظیفه شناسی بر عملکرد تحصیلی هنگامی که رویکرد راهبردی در گام دوم وارد تحلیل می شود، از بین می رود. در این تحلیل دو پیش بین معنی دار برای عملکرد تحصیلی وجود داشت: رویکرد راهبردی (باارزش بتای مثبت) و رویکرد سطحی (باارزش بتای منفی). نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که اثر غیرمستقیم وظیفه شناسی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان از طریق رویکرد راهبردی میانجی گری می شود.
    کلید واژگان: رویکردهای یادگیری, عملکرد تحصیلی, ویژگی های شخصیتی}
    Akbar Rezaei *
    The purpose of the present study was to investigate the relationship between personality characteristics, learning approaches and students’ academic performance. For this, 371 students of human sciences (259 females and 112 males) from Payam-e-Noor University– Tabriz branch were randomly selected, using stratified and multiple stage cluster sampling. Big Five Inventory, Approaches and Study Skills Inventory were completed by these students and total average of students was considered as their academic performance index. The Pearson’s Correlation Test, hierarchical multiple regression analysis and path analysis were used to analyze the collected data. The Results showed that there is a positive and meaningful correlation between conscientiousness personality characteristics, strategic learning approach and students’ academic performance, but the relationship between surface learning approaches and students’ academic performance were negative and meaningful. The Results of hierarchical multiple regression analysis showed that the direct effect of conscientiousness on academic performance disappeared when introducing the strategic approaches in the second step. There were two significant predictors of academic performance in this analysis: strategic approach (with positive Beta value) and surface approach (with negative Beta value). The result of path analysis showed that indirect effect of conscientiousness personality characteristics on academic performance were mediated by the strategic approach.
    Keywords: academic performance, Learning Approaches, personality characteristics}
  • یوسف رضاپور*، هادی جعفری نژاد، حسین دهقانزاده
    هدف این پژوهش شناخت نقش رویکردهای یادگیری، هوش و شخصیت در پیش بینی ترجیحات دانشجویان برای شش روش مختلف سنجش می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی- پیمایشی و از نوع همسبتگی بوده است. با روش نمونه گیری خوشه ایتعداد 410 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو، پرسشنامه روش ها و مهارت-های مطالعه، آزمون هوش عمومی وندرلیک و پرسشنامه روش های سنجش استفاده شد. تحلیل داده ها با ضریب همبستگی نشان داد که بین پنج ویژگی شخصیتی و دو رویکرد یادگیری با روش های سنجش رابطه وجود دارد، و بین هوش با روش های سنجش رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره حاکی از آن بود که دانشجویان با هوش کم و گشودگی پایین روش چندگزینه ای را ترجیح می دهند. دانشجویان با ویژگی شخصیتی گشودگی و رویکرد یادگیری عمقی آزمون های تشریحی و کارعملی (پروژه) را ترجیح دادند. دانشجویان با رویکرد یادگیری عمقی و ویژگی شخصیتی وظیفه-شناسی و روان نجوری پایین آزمون های شفاهی را ترجیح دادند در مورد روش سنجش مستمر، رگرسیون ها معنادار نبودند. دانشجویان با رویکرد یادگیری عمقی و ویژگی شخصیتی گشودگی پایین، روش سنجش کار گروهی را ترجیح دادند. بحث و نتیجه گیری دانشجویانی که دارای ویژگی های شخصیتی گشودگی و وظیفه شناسی اند و از رویکرد یادگیری عمقی استفاده می کنند، بیشتر آزمون های تشریحی، شفاهی، کار عملی و گروهی را به عنوان روش سنجش انتخاب می کنند.
    کلید واژگان: رویکردهای یادگیری, شخصیت و روش های سنجش}
    Y. Rezapour*, H. Jafarinezhad, H. Dehganzadeh
    The purpose of this research was to understand the role of learning approaches, intelligence and personality in predicting student's preferences for six different assessment methods. Research method of this study was correlation. 410 participants selected through cluster sampling. They completed NEO five-factor personality questionnaire, questionnaire of study skills, Wonderlic’s general intelligence test and assessment methods questionnaire. Results showed that there was a relationship between five personality traits and two learning approaches with assessment methods. There was relationship between intelligence and multiple choice assessment method. Regression analysis also showed that intelligent and low openness students preferred multiple choice methods. Students with the openness personality and deep learning approaches, preferred descriptive tests and practical projects .students with deep learning approaches and conscientiousness personality and low neuroticism preferred oral tests. Regarding continuous measurements, no significant result was obtained. Students with deep learning approaches and below openness personality preferred teamwork assessing method. Students with openness and conscientiousness characteristics that use deeper learning approach select descriptive and oral tests, group and practical works more than the other approaches.
    Keywords: Learning approaches, Intelligence, Personality traits, Assessment Methods}
  • زهرا فاتحی پیکانی، امید شکری
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش میانجیگر هیجانات پیشرفت در رابطه باورهای خودکارآمدی تحصیلی و رویکردهای یادگیری انجام شد
    روش
    300 دانشجو دختر به مقیاس هیجان های مربوط به یادگیری (پکران، گوئتز و پری، 2005)، پرسشنامه باورهای خودکارآمدی تحصیلی (زاژاکوا، لینچ و اسپنشادا، 2005) و نسخه تجدید نظر شده دو عاملی پرسشنامه فرایند مطالعه (بیگز، کمبر و لئونگ، 2001) پاسخ دادند. در مطالعه حاضر، به منظور آزمون روابط ساختاری بین باورهای خودکارآمدی تحصیلی، هیجانات پیشرفت و رویکردهای یادگیری عمیق و سطحی از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در نمونه دانشجویان ایرانی، الگوی مفروض واسطه مندی هیجانات پیشرفت مثبت و منفی در رابطه بین باورهای خودکارآمدی تحصیلی و رویکردهای یادگیری عمیق و سطحی با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در هر دو مدل واسطه مندی هیجانات پیشرفت مثبت و منفی، تمامی وزن-های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و در مدل واسطه مندی هیجانات مثبت به ترتیب 48 و 18 درصد از پراکندگی رویکردهای یادگیری عمیق و سطحی و در مدل واسطه مندی هیجانات منفی به ترتیب 19 و 24 درصد پراکندگی رویکردهای یادگیری عمیق و سطحی تبیین شد.
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بخشی از تمایز در استفاده از رویکردهای عمیق و سطحی در مواجهه با مطالبات زندگی تحصیلی در بافت پیش بینی این انتخاب ها به کمک باورهای خودکارآمدی تحصیلی، از طریق تفاوت در سطح هیجانات پیشرفت مثبت و منفی قابل تبیین است.
    کلید واژگان: باورهای خودکارآمدی تحصیلی, هیجانات پیشرفت, رویکردهای یادگیری, نظریه خودکارآمدی, نظریه کنترل, ارزش هیجانات پیشرفت}
    Zahra Fatehi
    Objective
    This study examined the mediating effect of achievement emotions on the relationship between academic self-efficacy and deep and surface learning approaches among female students.
    Method
    On a sample consisting of 300 university students were administrated the achievement emotions questionnaire- learning-related emotions (Pekrun, Goetz & Perry, 2005), the academic self-efficacy beliefs questionnaire (Zajacova, Lynch & Espenshade, 2005) and the Revised two-factor Study Process Questionnaire (Biggs, Kember & Leung, 2001). Structural equation modeling was used to assess the mediating effects model of achievement emotions on the relationship between academic self-efficacy and learning approaches among female students.
    Results
    The results of structural equation modeling revealed that the mediating model of achievement emotions on the relationship between academic self-efficacy and learning approaches had a good fit to the data. All of the regression weights in both models were statistically significant and in the mediating model of positive emotions, model' predictors accounted for 48 and 19 of the variance in deep and surface learning approaches respectively and in the mediating model of negative emotions, model' predictors accounted for 19 and 24 of the variance in deep and surface learning approaches.
    Conclusion
    These findings show that among students when encountering to demands of academic life, difference in scores of deep and surface learning approaches among them, accounted for by difference in degree of positive and negative achievement emotions.
    Keywords: academic self, efficacy, achievement emotions, learning approaches, self, efficacy theory, control, value theory of achievement emotions}
  • پروین کدیور، زهرا تنها، ولی الله فرزاد
    پژوهش حاضر با هدف شناخت رابطه باورهای معرفت شناختی، رویکردهای یادگیری و تفکر تاملی با پیشرفت تحصیلی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان رشته ریاضی دانشگاه های تهران و تعداد نمونه 332 نفر (176 دختر و 156 پسر) بودند که به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسش نامه باورهای معرفت شناختی شومر (1990)، پرسش نامه تجدید نظر شده دو عاملی فرآیند مطالعه بیگز، کمبر و لانگ (2001) و پرسش نامه تفکر تاملی کمبر (2000) استفاده شد. برای این منظور، مدل فان (2006) (باورهای معرفت شناختی، رویکردهای یادگیری و تفکر تاملی با پیشرفت تحصیلی) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که:، دانش ساده بر یادگیری سطحی، توانایی ثابت بر تامل انتقادی، یادگیری عمیق بر عمل عادی، تامل و پیشرفت تحصیلی، و فهمیدن بر تامل اثر مستقیم دارند. در نهایت، نتایج حاکی از برازش مناسب و قابل قبول مدل با داده ها بود.
    کلید واژگان: باورهای معرفت شناختی, رویکردهای یادگیری, تفکر تاملی, پیشرفت تحصیلی}
  • مریم صداقت، علیرضا عابدین، حمیدرضا حسن آبادی، الهه حجازی
    هدف
    این پژوهش با هدف تعیین ساختار عاملی مقیاس رویکردهای یادگیری برای دانش آموزان ایرانی انجام شد.
    روش
    روش پژوهش همبستگی بود. جامعه ی آماری دانش آموزان پایه سوم دبیرستان های دولتی روزانه شهر تهران و شرکت کنندگان متشکل از 1371 نفر بودند که با روش نمونه-گیری خوشه ایتصادفی انتخاب شدند و به مقیاس 32 سؤالی رویکردهای یادگیری پاسخ دادند. داده ها از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی تحلیل شد.
    یافته ها
    تحلیل عاملی اکتشافی یک مدل اندازه گیری چهارعاملی را نشان داد که در تحلیل عاملی تاییدی نیز تایید شد. این عوامل عبارتند از اهداف یادگیری، اهداف عملکردی، اهداف آینده و ادراک از توانایی.
    نتیجه گیری
    قرار گرفتن گویه های ارزش درونی و اهداف یادگیری در یک عامل (یادگیری) و ارزش بیرونی و اهداف ابزاری نیز در یک عامل (آینده) و در کنار اهداف عملکردی و ادراک از توانایی، از ظهور یک الگوی 4 عاملی جدید خبر می دهد و بر لزوم توجه پژوهشگران به فرهنگ وابسته بودن اهداف پیشرفت و ابزار سنجش آن و همچنین رواسازی ابزارهای مناسب فرهنگ که در جوامع دیگر برای سنجش اهداف ساخته شده اند تاکید می کند.
    کلید واژگان: دانش آموزان, رویکردهای یادگیری, ساختار عاملی, مقیاس}
    M. Sedaghat, A.R. Abedin, H.R. Hassan Abadi, E.Hejazi
    Aim
    The objective of this study was to obtain a factor structure for the Approaches to Learning Scale (ATL) among Iranian students.
    Method
    A correlation method was employed with a sample of 11th grade students in public schools. Participants were 1371 junior year high school students in Tehran who were selected through random cluster sampling.They answered to the 32-item ATL scale. Data was analyzed through exploratory and confirmatory factor analysis.
    Results
    Exploratory factor analysis showed a four factor measurement model which was confirmed by confirmatory factor analysis. These factors were Learning goals, performance goals, future goals and perceived ability.
    Conclusion
    clustering intrinsic valuing and learning goals items in one factor and extrinsic valuing and future goals in another factor (future) shows emergence of a newfour factor model and stress the necessity of researcher's attention to the possible culturedependence quality of achievement goals and also validating the appropriate cultural instruments that are made in other communities for achievement goalsmeasurement.
  • امید شکری، پروین کدیور، ولی الله فرزاد، علی اکبر سنگری، حسن رضا زین آبادی، زیبا غنایی، زهرا نقش
  • امید شکری، پروین کدیور، ولی الله فرزاد، علی اکبر سنگری
    هدف این تحقیق، بررسی نقش صفات شخصیت و رویکردهای یادگیری در پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود. در نمونه ای متشکل از 419 آزمودنی (214 پسر و 205 دختر)، فرم خلاصه شده پرسشنامه پنج عاملی و پرسشنامه فرایند مطالعه اجرا شدند. برای متغیر پیشرفت تحصیلی دانشجویان، میانگین کل نمرات آنها از طریق دانشگاه مورد مطالعه، جمع آوری شد. با استفاده از تحلیل مسیر، اثرات مستقیم، و غیرمستقیم صفات شخصیت بر رویکردهای یادگیری و پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که پذیرش، وظیفه شناسی، و سازگاری، بر رویکرد یادگیری عمیق، اثر مثبت و معنادار دارند. به علاوه پذیرش و وظیفه شناسی اثر منفی و معنادار و روان رنجورخویی و برون گرایی اثر مثبت و معنادار بر رویکرد یادگیری سطحی نشان دادند. اثر غیرمستقیم پذیرش، وظیفه شناسی، و سازگاری از طریق رویکرد عمیق بر پیشرفت تحصیلی، مثبت و معنادار و اثر غیرمستقیم پذیرش و وظیفه شناسی از طریق رویکرد سطحی بر پیشرفت تحصیلی منفی و معنادار به دست آمد. در مجموع نتایج پژوهش حاضر موید آن است که در مطالعه پیشرفت تحصیلی دانشجویان توجه به نقش عوامل درون فردی صفات شخصیت و رویکردهای یادگیری نکته ای حایز اهمیت است
    کلید واژگان: صفات شخصیت, رویکردهای یادگیری, پیشرفت تحصیلی}
    Omid Shokri
    The aim of this research was to ex-amine the role of personality traits and learning approaches on university student's academic achievement. On a sample of 419 subjects (214 male and 205 female), the abbreviated version of the Big Five factor Inventory and the Study Process Questionnaire were applied. Using path analysis, the direct and indirect effects of personality traits on learning approaches (deep learning and surface learning) and, academic achievement were tested. Results showed that openness, conscientiousness and agreeableness have a significant positive effect on the deep learning approach, while openness and conscientiousness have a significant negative effect and neuroticism and extraversion have a significant positive effect on the surface learning approach. The indirect effect of openness, conscientiousness and agreeableness on academic achievement through the deep learning approach was significant and positive while, the indirect effect of conscientiousness and openness on academic achievement through the surface learning approach was significant and negative. However, the indirect effect of neuroticism on academic achievement through the surface learning approach was significant and positive. In general, the results of this research demonstrate that attention to the role of personality traits and learning approaches on university student's academic achievement is crucial. Implications of these findings are delineated for teachers.
  • نقش وضعیت اقتصادی - اجتماعی، رویکردهای یادگیری و سبک های تفکر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان، ارائه ی مدل های علی
    امید کشری، پروین کدیور، ولی الله فرزاد، علی اکبر سنگری، حسن رضا زین آبادی، زیبا غنایی
    هدف این تحقیق، بررسی نقش وضعیت اقتصادی– اجتماعی، رویکردهای یادگیری و سبک های تفکر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان است. 419 آزمودنی (214 پسر و 205 دختر) در این تحقیق شرکت داشتند. شرکت کننده ها به پرسش نامه فرآیند مطالعه، پرسش نامه سبک های تفکر و به چند سوال درباره وضعیت اقتصادی– اجتماعی خود پاسخ دادند. همچنین برای متغیر پیشرفت تحصیلی دانشجویان، میانگین کل آنها از طریق دانشگاه مورد مطالعه، جمع آوری گردید. با استفاده از تحلیل مسیر، اثرات مستقیم و غیرمستقیم وضعیت اقتصادی– اجتماعی بر رویکردهای یادگیری، سبک های تفکر و پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر این است که وضعیت اقتصادی– اجتماعی اثر مثبت و معنادار بر رویکرد یادگیری عمیق و اثری منفی و معنادار بر رویکرد یادگیری سطحی نشان دادند، همچنین وضعیت اقتصادی– اجتماعی بر سبک های تفکر قانونی، قضایی، کلی، آزاد اندیش و سلسله مراتبی، اثری مثبت و معنادار و بر سبک های تفکر اجرایی، جزیی و محافظه کار نشان داد. اثر غیر مستقیم وضعیت اقتصادی– اجتماعی از طریق رویکرد عمیق و سبک های تفکر قانونی، قضایی، کلی، سلسله مراتبی و آزاد اندیش بر پیشرفت تحصیلی، مثبت و معنادار و اثر غیرمستقیم وضعیت اقتصادی– اجتماعی از طریق رویکرد سطحی و سبک های تفکر اجرایی، جزیی و محافظه کار بر پیشرفت تحصیلی، منفی و معنادار به دست آمد. در مجموع، نتایج پژوهش حاضر موید آن است که توجه به نقش عوامل برون و درون فردی نظیر وضعیت اقتصادی– اجتماعی، رویکردهای یادگیری و سبک های تفکر در مطالعه پیشرفت تحصیلی قابل تعمق است. تلویحات کاربردی یافته ها برای معلمان بحث شده است
    کلید واژگان: وضعیت اقتصادی- اجتماعی, رویکردهای یادگیری, سبک های تفکر, پیشرفت تحصیلی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال