به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ارزشیابی کیفی » در نشریات گروه « علوم تربیتی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «ارزشیابی کیفی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حسین عابدینی فر *، امین انصاری چهارسوقی
    زمینه

    امروزه تاثیر روش تدریس فعال در تعلیم و تربیت واقعی، کمتر مورد تردید و سوال قرار می گیرد،روش آموزش سنتی یا حضوری با مسایلی مانند یادگیری انفعالی و غفلت از مشارکت خود یادگیرنده، نادیده گرفتن تفاوت ها و نیازهای یادگیرندگان، بی توجهی به حل مسیله و تفکر انتقادی، با انتقاد مواجه شده است و با پیامدهای مهمی همچون فرسودگی تحصیلی، کاهش انگیزه، احساس عدم کارایی و... همراه بوده است.

    هدف و روش

    در این مقاله با استفاده از روش شبه آزمایشی، به بررسی اثربخشی «وب کویست» به عنوان جایگزین سیستم ارزشیابی کیفی دوره ابتدایی پرداختیم.تعداد 50 دانش آموز پسر مقطع ایتدایی یکی از مدارس تهران که در نیم سال اول سال تحصیلی 99 - 98 تحصیل می کردند،به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند.در این پژوهش دو شاخص عمده میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان در دو گروه با یک پیش آزمون و دو پس آزمون مورد بررسی قرار گرفت.

    نتایج و یافته ها

    با توجه به اینکه اختلاف معنادار بودن میانگین گروه های کنترل و آزمایش با استفاده از آزمون تی محاسبه گردید مشخص گردید آموزش به وسیله وب کوییست اثربخش بوده است. با تحلیل واریانس درون گروهی و برون گروهی نتایج بدست آمده در آزمون تی در معناداری و عدم معناداری تفاوت میانگین گروه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با نتایج حاصل شده از پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه می توان گفت که آموزش به کمک وب کوییست نسبت به سیستم ارزشیابی کیفی تاثیر گذار بوده است.

    کلید واژگان: اثربخشی, وب کوئست, ارزشیابی کیفی, دوره ابتدایی}
    Hosein Abedinifar*, Amin Ansari
    Background

    Nowadays, the effect of active teaching method in real education is less questioned, traditional or face-to-face teaching method with issues such as passive learning and neglect of learner participation, ignoring differences and needs of learners, ignoring Problem solving and critical thinking have been criticized and have been associated with important consequences such as academic burnout, decreased motivation, feelings of inefficiency, and so on.

    Objective and Method

    In this article, using a quasi-experimental method, we examined the effectiveness of "WebQuest" as an alternative to the quality evaluation system of primary school. The number of 50 elementary school male students in one of Tehran schools in the first half of the 99th academic year - 98 students were selected as a statistical population. In this study, two main indicators of students' learning and retention in the two groups with a pre-test and two post-tests were examined.

    Results and Findings

    Considering that the difference between the mean of control and experimental groups was calculated using t-test, it was found that training by WebQuest was effective. By analyzing the variance within and outside the group, the results obtained in t-test on the significance and non-significance of the difference between the means of the groups were analyzed. With the results of pre-test and post-test in two groups, it can be said that training with the help of WebQuest has been effective compared to the quality evaluation system.

    Keywords: Effectiveness, WebQuest, Qualitative evaluation, primary school}
  • احد نویدی
    هدف این پژوهش، تعیین تاثیر تراکمی تجربه نظام ارزشیابی توصیفی بر اضطراب و خودکارآمدی دانش آموزان بود. بدین منظور70 نفر دانش آموز (35 پسر و 35 دختر) که چهار سال متوالی نظام ارزشیابی توصیفی را تجربه کرده بودند و 70 نفر دانش آموز (35 پسر و 35 دختر) مشمول نظام ارزشیابی کمی، از تهران انتخاب و به پرسشنامه اضطراب (ابوالقاسمی و همکاران(1375) و مقیاس خودکارآمدی دانش آموز (مورگان- جینکز،1999) پاسخ دادند. برای هر متغیر، شاخص های مرکزی و پراکندگی محاسبه و از تحلیل واریانس دو راهه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ارزشیابی توصیفی بر کاهش اضطراب دانش آموزان تاثیر دارد. اثر اصلی نوع ارزشیابی بر اضطراب امتحان معنادار است. صرف نظر از جنس، میانگین اضطراب دانش آموزان مشمول ارزشیابی سنتی بیشتر از دانش آموزان گروه ارزشیابی توصیفی است. اثر اصلی نوع ارزشیابی و جنس دانش آموزان بر خودکارآمدی معنادار نیست. باوجود این، خودکارآمدی برحسب جنس دانش آموزان از نوع ارزشیابی متاثر می شود. بنابراین، جنس دانش آموز با نوع ارزشیابی رابطه داشته و می تواند اثرات ارزشیابی را تعدیل کند. به نظر می رسد دختران بیش از پسران به اشارات و توصیف های کلامی آموزگاران حساس بوده و از آن متاثر می شوند. کابردهای این یافته ها به تفصیل مورد بحث قرار گرفته و برای انجام تحقیقات بعدی پیشنهادهایی ارائه شد.
    کلید واژگان: ارزشیابی کمی, ارزشیابی کیفی, اضطراب, خودکارآمدی, دوره ابتدایی}
    A. Naveedee
    In this study we examine the effects of experiencing descriptive/qualitative system of evaluation on test anxiety and self-efficacy in the fifth grade students. the required data were gathered using two questionnaires (test anxiety and self-efficacy).Subjects included 140 students in Tehran who belong to traditional(35 female, 35 male) and new descriptive(35 female, 35 male) systems. Each of these two groups during the four past years covered by the mentioned evaluation systems. Two-way ANOVA was used for comparison means of anxiety and self-efficacy. Findings show that the main effect of evaluation system on anxiety is significant. Anxiety scores in the traditional group is greater than descriptive evaluation group. The main effect on students' self-efficacy and gender were not significant. However, interaction effect of sex and type of evaluation is significant. Self-efficacy is affected by the type of assessment in terms of the gender of the students. Therefore, the gender of the student is related to the type of evaluation and can modify the effects of the evaluation. Girls seem to be more sensitive than the boys to the hints and verbal descriptions of teachers, and they are affected. Implications of these findings were discussed in detail and further research in the future studies were suggested.
    Keywords: descriptive evaluation, quantitative evaluation, anxiety, self-efficacy, elementary school}
  • زهرا آزاددیسفانی*، زهره صانعی مهری
    نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی در ایران در سال تحصیلی 83-82 باهدف ایجاد تغییرات بنیادی در نظام موجود ارزشیابی و با عنایت به رویکردهای نوین درفرایندیاددهی-یادگیری و شیوه های اثربخش ارزشیابی دانش آموزان، در تعدادی از مدارس دوره ابتدایی اجرا شد. اجرای این طرح در حال حاضر تا پایه پنجم ابتدایی گسترش یافته است. این نوآوری علیرغم استقبال خوب مانند هر نوآوری دیگر با چالش هایی در حوزه آموزش و اجرا مواجه بوده است. این تحقیق باهدف بررسی چالش های فراروی ارزشیابی کیفی انجام شده است. پس از مطالعه منابع موجود به ویژه تحقیقات صورت گرفته در سازمان های آموزش وپرورش استان ها ، به منظور بررسی این چالش ها پرسشنامه ای محقق ساخته تهیه شدوپس از تعیین اعتبار و روایی، بر روی 83 نفر از دانشجو معلمان آموزش ابتدایی مراکز تربیت معلم شهید هاشمی نژاد و شهید بهشتی مشهد اجرا گردید. علاوه بر آن مصاحبه ای نیمه ساختاریافته از برخی اساتید مرکز تربیت معلم که سابقه تدریس در ارزشیابی کیفی داشتند به عمل آمد. اطلاعات پرسشنامه با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، رسم نمودار) استخراج شد. نهایتا چالش ها در 5 گروه اصلی دسته بندی شد که نامناسب بودن شرایط فیزیکی بالاترین و ضعف انگیزه در اجرا کمترین فراوانی را ازنظر دانشجو معلمان شرکت کننده در پژوهش داشت. این نتایج با نتایج سایر تحقیقات نیز هم خوانی داشت.
    کلید واژگان: ارزشیابی کیفی, چالش های ارزشیابی, ارزشیابی توصیفی}
    Zahra Azaddisfani *
    During the 82-83 school year the descriptive evaluation system in Iran was implemented in some primary schools with the aim of creating fundamental changes in the existing evaluationsystem, with regard to the modern approaches in teaching- learning processes. This project is being extended to grade 5 in primary schools. This innovation in the field of education inspite of wide acclaim, face challenges.. After reviewing the available resources for research including the studies conducted in provincial education organizations, in order to evaluate these challenges, a questionnaire was prepared by the researcher. After examination of validity and reliability, the research was conducted on 83  primary education trainees in Shahid Hashemi Nejad  and Shahid Beheshti  training centres in Mashhad.  In addition, a semi-structured interview was performed with some teaching assistants at the training center with teaching experience in descriptive evaluation. Data were extracted from the questionnaire using descriptive statistics (frequency, frequency percentage, figures and plots). Finally, challenges were categorised  into five main groups, with inappropriate physical conditions and motivation weaknesses in implementation being the most and the  least frequent motive for participating in this research, respectively. The results were in accordance  with the ones reported previously.
    Keywords: Qualitative Evaluation, Evaluation Challenges, Descriptive Evaluation}
  • آزاده خصالی *، کیوان صالحی، مسعود بهرامی
    کیفیت نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در هر نظام آموزشی را می توان، زمینه ساز بینایی مستمر نظام آموزشی و معادل سامانه پایش سلامتی سازمانی و نظام تهییج پویایی و نشاط دانست. مقاله حاضر می کوشد، ضمن واکاوی در تجربه زیسته معلمان، ادراک آنان راجع به دلایل ناکارآمدی برنامه ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدایی را مورد بازنمایی قرار دهد. مطالعه حاضر مبتنی بر رویکردی کیفی و به روش پدیدارشناسی، با حضور 14 مشارکت کننده از میان معلمان زن و مرد دو شهرستان استان تهران به روش نمونه گیری هدفمند و با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل داده ها بر اساس راهبرد هفت مرحله ای کلایزی صورت پذیرفت.تحلیل عمیق روایت های معلمان، به شناسایی و دسته بندی سه مضمون اصلی و ده زیر مضمون منتج شد. نتایج نشان داد که معلمان نسبت به اهداف، شیوه اجرا، کارکرد، تجویز و تعمیم این برنامه، نقدها و گلایه های فراوانی دارند که مایلند شنیده شود. تدارک سازوکارهای منسجم و با ضمانت اجرایی بالا و پیگیری، پاسخگویی به نقدها و نگرانی های آنان در این خصوص و همچنین ارتقای شرایط موجود، می تواند به بهبود کیفیت نظام ارزشیابی در مدارس ابتدایی کمک شایانی کند.
    کلید واژگان: ارزشیابی, ارزشیابی کیفی, توصیفی, معلمان ابتدایی, پدیدارشناسی, تحلیل ادراک}
    Azadeh Khesali*, Keyvan Salehi, Masoud Bahrami
    Quality assessment of academic achievement in the educational system could be laying the groundwork for continuous vision of the educational system, and of organizational health monitoring system and excitation system’s dynamism. Qualitative approach with a phenomenological method, attended by 14 participants from among the teachers of Tehran city in winter 1393 and spring 1394, purposive sampling and semi-structured in-depth interviews were conducted. Data analysis was performed based on the 7-step Colaizzis. Depth analysis of narratives was used to identify and classify 10 under the theme and so the 3 main themes were identified. Teachers to the goals, methods of implementation and administration, and generalization of this project, a lot of criticism and grievances they want to be heard. Enforcement mechanisms and providing integrated high-side and tracking and responding to those criticisms and concerns in this regard, the Will help to improve quality evaluation system in primary schools.
    Keywords: Evaluation, Evaluation of qualitative descriptive study, Primary teachers, Phenomenology, Perception analysis, Lived experiences}
  • احد نویدی، فاطمه قاسمی
    برای مطالعه تاثیر ارزشیابی کمی و کیفی بر اضطراب دانش آموزان شهر قزوین،266 دانش آموز چهارم ابتدایی که در سال تحصیلی 91-1390 مشغول تحصیل بودند، به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با درنظر گرفتن مدرسه به منزله واحد نمونه گیری، از میان مدارس ابتدایی، 4 مدرسه(یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه از مدارس تحت پوشش طرح و یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه از مدارس غیرمشمول) انتخاب شد. برای انتخاب مدارس غیرمشمول (گروه مقایسه) از نظرات کارشناسان مناطق آموزشی و مدیران مدارس استفاده شد. وقتی که دو مدرسه تحت پوشش ارزشیابی توصیفی تعیین شد، با مشورت کارشناسان مناطق آموزشی و مدیران مدارس، از میان مدارس غیرمشمول طرح، دو مدرسه که از لحاظ سطح اجتماعی- اقتصادی خانواده ها و دانش حرفه ای معلمان هم سطح و قابل مقایسه با مدارس مشمول طرح بودند، انتخاب شد. سپس، از هر مدرسه منتخب یک کلاس تعیین شد و دانش آموزان کلاسهای انتخاب شده از لحاظ متغیر اضطرابمورد سنجش قرار گرفتند. برای پردازش و تحلیل داده ها،شاخصهای مرکزی و پراکندگی محاسبه شد و برای مقایسه اضطراب دانش آموزان مشمول طرح ارزشیابی توصیفی با دانش آموزان غیر مشمول، از تحلیل واریانس دو راهه استفاده شد. برای حصول اطمینان از برقراری مفروضه های بنیادی آزمون F، داده های 26 نفر از افراد نمونه آماری حذف شدند و تحلیل آماری برای 240نفر انجام شد.یافته های تحقیق نشان می دهند که ارزشیابی توصیفی به کاهش اضطراب دانش آموزان هر دو جنس منجر شده است. در واقع، از لحاظ سطح اضطراب میان دانش آموزان مشمول طرح ارزشیابی توصیفی و دانش آموزانی که طبق روال قبلی براساس مقیاس فاصله ای صفر تا 20 ارزشیابی شده اند، تفاوت معنادار وجود دارد. اثر اصلی نوع ارزشیابی و جنس دانش آموزان بر اضطراب معنادار است، ولی اثر تعاملی جنس و نوع ارزشیابی بر اضطراب معنادار نیست.بنابراین، صرف نظر از جنس دانش آموز، ارزشیابی توصیفی می تواند سطح اضطراب را کاهش دهد.
    کلید واژگان: ارزشیابی آموزشی, ارزشیابی کیفی, اضطراب, خودکارآمدی, انگیزش تحصیلی, دوره ابتدایی}
    A.Navidi, F. Ghaasemi
    The type of educational evaluation can affect anxiety among other variables. That is why the Iranian educational system has recently adopted a new type of evaluation, called qualitative evaluation in contrast to the old quantitative approach. To show the difference of the two approaches in impacting on anxiety, two comparable samples of students being evaluated with the two approaches were tested on anxiety and compared using analysis of variance. The results show that both female and male students being evaluated qualitatively suffer less from anxiety in comparison to their counterparts being evaluated quantitatively.
    Keywords: educational evaluation, qualitative evaluation, anxiety, elementary school, motivation}
  • علی انتهایی آرانی، محمد حسنی*، عباس شکاری
    هدف پژوهش حاضر، شناخت چگونگی درک و فهم و ارائه بازخوردهای توصیفی (کیفی) معلمان مدارس ابتدایی شهرستان آران و بیدگل است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدار شناسی است.جمع آوری اطلاعات بر اساس سه ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته، مشاهده وتحلیل محتوا است. این پژوهش در چارچوب منطق نمونه گیری در روش پدیدار شناسی و به صورت هدفمند انجام شد و تعداد 32 نفراز برای مصاحبه انتخاب شدند. همچنین 10 کلاس مورد مشاهده قرار گرفت. در راستای مثلث سازی، محققان از یکصد نمونه بازخورد نوشتاری معلمان نیز تحلیل محتوا به عمل آوردند. نتایج نشان داد که بیشتر معلمان نمونه (66 درصد) تحقیق، فهم درستی از مفهوم باز خورد داشتند و بخش کوچکی (18 درصد) از آنان برداشت ناقصی داشتند. همچنین بخش محدودی (16 درصد) از آنان، فهم درستی از چیستی و چگونگی مفهوم بازخورد نداشتند. در زمینه چگونگی بازخورد دادن در کلاس درس مشاهدات نشان داد که معلمان از انواع بازخوردها استفاده نموده اند که بازخوردهای عاطفی، کلامی فردی، کلامی گروهی و کتبی به ترتیب بیشتر موارد بوده اند. تحلیل محتوای بازخوردهای کتبی نیز نشان داد که معلمان عمدتا از بازخوردهای ملاکی، توصیفی و تشویق آمیز استفاده می نمایند.
    کلید واژگان: ارزیابی, بازخورد, ارزشیابی کیفی, توصیفی, مدارس ابتدایی}
    Ali Entehayi Arani, Mohammad Hasani*, Abas Shekari
    Considering the Aran and Biddgol elementary schools, this study is conducted with the aim of recognizing the teachers’ awareness about the concept of descriptive- quantitative feedback and, hence, applying that in the classroom. The method of study is of qualitative and phenomenological one. Semi-structural interview, observation, and content analysis were the tools by means of which data were collected. Considering the phenomenological method, Thirty two teachers, for the interview, and ten classrooms, for the observation, were selected. Based on the 100 samples of the teachersʹ writing feedbacks, as the third angle of this triangle, the researchers did content analysis.The findings showed that majority of the intended teachers (66%) were fully aware of the concept of the feedback and a few of them (18%)did not understand this concept perfectly and a limited number of them (16%) had no idea about what and how the concept of feedback was. The findings show that different sorts of feedback had been used by the teachers as: emotional, individual-speaking, group- speaking, and writing feedbacks. The content analysis of writing feedbacks, also, showed that the teachers mainly used the quantitative, descriptive, and encouraging feedbacks.
    Keywords: assessment, feedback, qualitative, descriptive evaluation, elementary school}
  • هاشم فردانش، محمدرضا وحدانی اسدی
    هدف از پژوهش حاضر مطالعه شرایط تسهیل کننده کاربرد و نهادینه سازی نوآوری های آموزشی (ارزشیابی کیفی، توصیفی) است. در پژوهش حاضر ارزشیابی کیفی، توصیفی به عنوان نمونه ای از نوآوری آموزشی مد نظر قرار گرفت. در طرحی از نوع همبستگی تعداد 100 نفر از معلمان مقطع ابتدایی از پنج مدرسه مجری طرح ارزشیابی کیفی توصیفی (شامل پایه های اول تا پنجم ابتدایی) به شیوه نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای از شهر تهران انتخاب شدند. سپس مشارکت کنندگان پرسشنامه محقق ساخته شرایط تسهیل کننده اجرا و نهادینه سازی ارزشیابی کیفی، توصیفی با لیکرت پنج ارزشی از کاملا مخالفم تا کاملا موافقم را تکمیل کردند. روایی آن توسط اساتید صاحب نظر به تایید رسید و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد (92/0=α). برای تجزیه تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش متمایل، آزمون فریدمن و آزمون تعقیبی ویلکاکسون در سطح معنی داری 01/0p≤ استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی 29 گویه، در هشت عامل عدم رضایت از شرایط موجود (4 گویه)، دانش و اطلاعات موجود (4 گویه)، دسترس پذیری منابع (4 گویه)، زمان کافی (3 گویه) پاداش و/ یا مشوق ها (3 گویه)، مشارکت در تصمیم گیری (3 گویه)، تعهد (4 گویه) و رهبری (4) شناخته شدند. نتایج نشان داد عدم رضایت از شرایط موجود و وجود دانش و اطلاعات از بیشترین اولویت در تسهیل کاربرد و نهادینه سازی این نوآوری آموزشی برخوردارند. سایر شرایط شامل رهبری، تعهد، دسترس پذیری منابع، زمان کافی، مشارکت در تصمیم گیری ها و در نهایت پاداش و/یا مشوق ها به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند.
    کلید واژگان: نوآوری های آموزشی, شرایط تسهیل کننده, اجرا, نهادینه سازی, ارزشیابی کیفی, توصیفی}
    Hashem Fardanesh, Mohammadreza Vahdani
    The purpose of this research is to study the conditions that Facilitate implementation and institutionalization of instructional innovations ( a qualitative and descriptive evaluation). In this study, a qualitative and descriptive evaluation, considered as an example of educational innovation was used. In a correlational research design, 100 primary school teachers from five schools who implemented a descriptive, qualitative evaluation project (including the first to fifth grad) were selected with a multi-stage cluster sampling method. Then participants filled out the condition that facilitate implementation and institutionalization of the qualitative and descriptive evaluation questionnaire with five value Likert from strongly disagree to strongly agree options. The validity of the instrument was confirmed by experts and its reliability was assessed using Cronbach's alpha (α= 0/92). To analyze the data, exploratory factor analysis using oblique rotation, Friedman test and post hoc Wilcoxon test was used by a significant level of p≤ 0/01. Based on the results of factor analysis, 29 items, were identified, in eight factors: dissatisfaction with the current situation (4 items), existing knowledge and information (4 items), availability of resources (4 items), enough time (3 items) rewards and / or encouragements (3 items), participation in decision-making (3 items), Commitment (4 items) and leadership (4). The results showed dissatisfaction with the current situation and existing knowledge and information is the highest priority to facilitate the use and institutionalization of this pedagogical innovation. Other conditions include leadership, commitment, availability of resources, time, participation in decision-making, and rewards and / or encourage are next in order of rank.
    Keywords: educational innovation, facilitating conditions, Implementation, institutionalization, evaluation of qualitative, descriptive}
  • صلاح الدین صوفی، علی نیلوفری، کامران احمدی، لقمان احمدی پور، سیدبهاالدین کریمی
    هدف پژوهش حاضر به بررسی رابطه ارزشیابی کیفی با خلاقیت و خودپنداره در دانش آموزان پایه سوم مقطع ابتدایی مدارس شهرستان بوکان می پردازد. این پژوهش از نوع علی – مقایسه ای می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه سوم مقطع ابتدایی مدارس شهرستان بوکان، می باشد که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، که طبقات جنسیت می باشند (60 نفر زن و 60 نفر مرد) انتخاب شده اند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون خلاقیت کودک شیفر و خودپنداره کودک پیرز - هریس می باشد. برای تحلیل داده ها از دو سطح توصیفی (میانگین، میانه، انحراف استاندارد و...) و استنباطی (آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره) استفاده شد است. نتایج تحلیل واریانس تاثیر ارزشیابی کیفی بر خلاقیت و خودپنداره (به طور کلی) در سطح 002/P< معنی دار می باشد. هم چنین تاثیر ارزشیابی کیفی بر خلاقیت در سطح 002/P< و تاثیر ارزشیابی کیفی بر خودپنداره نیز در سطح 018/ P<معنی دار می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها، ارزشیابی کیفی بر خلاقیت و خودپنداره در دانش آموزان تایید گردید.
    کلید واژگان: ارزشیابی کیفی, خلاقیت و خودپنداره}
    S. Sofi., A. Nilofari., K. Ahmadi., L. Ahmadipour., S.B. Karimi
    The present study investigated the effects of qualitative assessment on creativity and self-concept in third grade primary school students of Bukan city schools. This study was causal - comparative. In this study research population included all students in third grade primary schools of Bukan city selected through stratified sampling method، according to gender classes (60 females and 60 males). Research tools included shiffer’s creativity questionnaire for children and Pyres –Harris’ child self-concept questionnaire. Data analyzed at descriptive (mean، median، standard deviation) and inferential (MANOVA) levels. The results of variance analysis showed that the effects of qualitative assessment on creativity and self-concept (in general) is significant at p< 002. The effect of the qualitative assessment on creativity and self concept was significant at p< 002 and at p< 018 respectively. According to the results of data analysis، the effects of qualitative assessment of knowledge، on creativity and self concept in children was confirmed.
    Keywords: qualitative assessment, creativity, self, concept}
  • هاشم فردانش، محمدرضا وحدانی اسدی
    هدف از پژوهش حاضر مطالعه شرایط تسهیل کننده کاربرد و نهادینه سازی نوآوری های آموزشی (ارزشیابی کیفی، توصیفی) است. در پژوهش حاضر ارزشیابی کیفی، توصیفی به عنوان نمونه ای از نوآوری آموزشی مد نظر قرار گرفت. در طرحی از نوع همبستگی تعداد 100 نفر از معلمان مقطع ابتدایی از پنج مدرسه مجری طرح ارزشیابی کیفی توصیفی (شامل پایه های اول تا پنجم ابتدایی) به شیوه نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای از شهر تهران انتخاب شدند. سپس مشارکت کنندگان پرسشنامه محقق ساخته شرایط تسهیل کننده اجرا و نهادینه سازی ارزشیابی کیفی، توصیفی با لیکرت پنج ارزشی از کاملا مخالفم تا کاملا موافقم را تکمیل کردند. روایی آن توسط اساتید صاحب نظر به تایید رسید و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد (92/0=α). برای تجزیه تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش متمایل، آزمون فریدمن و آزمون تعقیبی ویلکاکسون در سطح معنی داری 01/0p≤ استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی 29 گویه، در هشت عامل عدم رضایت از شرایط موجود (4 گویه)، دانش و اطلاعات موجود (4 گویه)، دسترس پذیری منابع (4 گویه)، زمان کافی (3 گویه) پاداش و/ یا مشوق ها (3 گویه)، مشارکت در تصمیم گیری (3 گویه)، تعهد (4 گویه) و رهبری (4) شناخته شدند. نتایج نشان داد عدم رضایت از شرایط موجود و وجود دانش و اطلاعات از بیشترین اولویت در تسهیل کاربرد و نهادینه سازی این نوآوری آموزشی برخوردارند. سایر شرایط شامل رهبری، تعهد، دسترس پذیری منابع، زمان کافی، مشارکت در تصمیم گیری ها و در نهایت پاداش و/یا مشوق ها به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند.
    کلید واژگان: نوآوری های آموزشی, شرایط تسهیل کننده, اجرا, نهادینه سازی, ارزشیابی کیفی, توصیفی}
    Hashem Fardanesh, Mohammad Reza Vahdani Asadi
    The present study investigate the facilitating role of implementation and institutionalization of instructional innovation elementary education. In this study qualitative and descriptive evaluation is considered an innovation. A sample of 100 elementary schools teachers is chosen through cluster sampling in Tehran. Then, they completed a researcher-made questionnaire to evaluate implementation and institutionalization of qualitative and descriptive evaluation. The questionnaire is both valid and reliable(92/0=α). Exploratory factor analysis shows that 29 factors are present.
    Keywords: instructional innovation, qualitative, descriptive evaluation, implementation, institutionalization of instructional innovation, facilitating conditions}
  • پرویز بیرجندی، مانیا نصرتی نیا
    هدف از انجام این تحقیق بررسی و ارزیابی دوره کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی می باشد. با وجود اینکه حدودا هشت سال از تشکیل این دوره می گذرد اما از ابتدای تشکیل هیچ نوع ارزیابی از این رشته انجام نشده است. به منظور انجام ارزشیابی حاضر، بعد از مطالعه بیش از 30 مدل ارزشیابی ابتدا مدل 2002) CIPP (Stufflebeam, که برای این تحقیق مناسبتر از بقیه مدلها بود انتخاب شد و سوالات تحقیق بر اساس چهار قسمت این مدل (Context, Input, Process, and Product) به شرح زیر نوشته شدند:1- مهمترین مهارتهای زبانی(عمومی- آکادمیک) دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی از نظر مدیران گروه، استادان و خود دانشجویان کدامند؟
    2- آیا برنامه آموزشی این دوره بر مبنای اهداف مصوبه شورای عالی برنامه ریزی وزارت علوم و آموزش عالی طرح ریزی و اجرا شده است؟ 3- آیا در مورد ارزیابی دانش ومیزان تسلط دانشجویان روی مهارتهای زبانی، بین نظر استادان و دانشجویان هماهنگی وجود دارد؟
    4- به عنوان شاخص ونشان دهنده میزان موفقیت یا عدم موفقیت این دوره، آیا بین دانش و مهارتهایی که دانشجویان در این دوره کسب می نمایند و میزان رضایت آنان رابطه ای وجود دارد؟
    اولین گام درجهت انجام این تحقیق نیاز سنجی جامعه ای بود که نیازها و اهداف دانشجویان، همچنین مشکلات زبانی و ترجمه ای آنها را در این دوره نشان دهند. این نیاز سنجی از طریق مشاهده کلاسی، انجام مصاحبه، تهیه و توزیع پرسشنامه ها در کلیه واحدهای دانشگاهی (سراسری و آزاد) که این رشته در آنها تدریس می شود (بغیر از واحد چابهار) انجام گرفت. بطور کلی اطلاعات بدست آمده حا کی از آن است که هدف اول این دوره آموزشی یعنی «تربیت مترجمان زبده در زمینه های علوم انسانی، علوم اجتماعی وغیره» که مورد نیاز جامعه می باشد چنا نکه باید وشاید تحقق پیدا نکرده است. بنظر می رسد که رفع این نا رسا یی نیاز به بررسی و انجام اقدامات اصلاحی نیاز دارد که امید می رود با راهنمایی و نظریات استادان و مسئولین امر به مرحله اجرا گذاشته شود.
    کلید واژگان: ارزشیابی, ارزشیابی کیفی, دوره کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی, مدل CIPP, مهارت زبان دوم, توانایی ترجمه}
    Parviz Birjandi, Mania Nosratinia
    The present study aims at evaluating the M.A. English Translation Program. Although this is somehow a new established program, nothing has been done about evaluation of it. Program evaluations need to be carried out within a well-constructed framework. A review of more than 30 evaluation models and checklists led to the decision that Stufflebeam's CIPP Model (2002) would best fit this evaluation study. This model has four parts (Context, Input, Process, and Product) and the research questions were written based on these parts. Then, all the universities having this program (at the time of this study) were chosen (except Islamic Azad University, Chabahar Branch). The first step in doing this study was conducting a comprehensive needs analysis to clarify the needs and objectives of students, presenting their language problems and their inabilities in relation to translation. This was done through class observations, interviews, and questionnaires. According to the obtained data it became clear that the first and most important aim of establishing this program- "training the expert translators skilled in the fields of Human and Social Sciences, etc." to the great extent is ignored.
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال