به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تاب آوری" در نشریات گروه "علوم تربیتی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «تاب آوری» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • بهرخ صنوبری، فاطمه خوئینی*، عبدالحسن فرهنگی

    هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین برازش مدل علی بهزیستی روانشناختی مبتنی بر تاب آوری و ابراز وجود با میانجی گری مهارت های بین فردی و ذهن آگاهی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مقاطع مختلف رشته روانشناسی واحدهای تهران شمال و تهران شرق دانشگاه آزاد شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی نمونه ای به تعداد 495 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. از پرسشنامه های 18 سوالی استاندارد بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، 25 سوالی تاب آوری کونور و دیویدسون (2005)(CD-RIS) و 15 سوالی مهارت های ارتباطی بین فردی ماتسون (1983) استفاده شد. فرضیه های پژوهش با روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با نرم افزارPLS تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد تاب آوری با ضریب تاثیر (497/0) بر بهزیستی روان شناختی تاثیر معنادار و مستقیم دارد. همچنین، تاب آوری با میانجی گری مهارت های بین فردی بر بهزیستی روان شناختی تاثیر غیرمستقیم دارد (P</05). می توان نتیجه گرفت افزایش مهارت های فردی و تاب آوری به ارتقای بهزیستی روانشناختی دانشجویان منجر می شود، لذا دانشگاه ها باید بر روی توسعه تاب آوری و مهارت های بین فردی بیشتر فعالیت کنند.

    کلید واژگان: بهزیستی روان شناختی, تاب آوری, مهارت های ارتباطی
    Behrokh Senobari, Fatemeh Khoyeeni *, Abdolhassan Farhangi

    The main goal of the current research is to determine the fit of the causal model of psychological well-being based on resilience and self-expression with the mediation of interpersonal skills and mindfulness. The statistical population of the research included the students of different levels of psychology in North Tehran and East Tehran units of Tehran Azad University in the academic year 1401-1402, and a sample of 495 students was selected by random sampling method. 18-question psychological well-being standard questionnaires of Riff (1989), 25-questions of Connor and Davidson's resilience (2005) (CD-RIS) and 15-questions of Mattson's interpersonal communication skills (1983) were used. The results of the research showed that resilience has a significant and direct effect on psychological well-being with an impact coefficient (0.497). Also, resilience has an indirect effect on psychological well-being through the mediation of interpersonal skills (P<05). It can be concluded that the increase of individual skills and resilience leads to the promotion of psychological well-being of students, so universities should work more on the development of resilience and interpersonal skills.

    Keywords: Psychological Well-Being, Resilience, Communication Skil
  • سولماز سلیمانخان، رضا جوهری فرد*، فریبا حافظی

    پژوهش حاضربا هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی با رویکرد طرحواره درمانی ذهنیت مدار بر کنترل تکانه و تاب آوری دانش آموزان پسر با نارسایی توجه -بیش فعال اجرا شد. روش پژوهش: این پژوهش، از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی بوده که از نوع نیمه آزمایشی دارای پیش آزمون- پس آزمون وگروه گواه و دوره پیگیری یک ماهه می باشد. جامعه آماری سال تحصیل 1402 پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر 8 تا 11 ساله دوره ابتدایی که به دلیل داشتن نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در -1401 به مراکز مشاوره و روانشناسی مراجعه کردند، تشکیل می دهند. برای انتخاب نمونه تحقیق، تعداد 15 نفر برای هر گروه به شکل نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به شکل گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه کانرز فرم والد،پرسشنامه تصویری طرحواره در کودکان دوسلدورف (DISC)، مقیاس رفتارهای تکانشی در کودکان، مقیاس توانمندی های اجتماعی -هیجانی و تاب آوری استفاده شد. گروه آزمایشی تحت بازی درمانی با رویکرد طرحواره درمانی ذهنیت مدار (10 جلسه 60 دقیقه ای) قرار گرفتند.

    یافته ها

    تحلیل داده ها با استفاده از شاخص آماری تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری های مکرر انجام شد. نتایج نشان دادند بازیدرمانی با رویکرد طرحواره درمانی ذهنیت مدار به بهبود کنترل تکانه و تاب آوری در مرحله پس آزمون منجر می شود و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز منجر به بهبود کنترل تکانه و تاب آوری انجامید که نشان دهنده تداوم اثربخشی بازی درمانی با رویکرد طرحواره درمانی ذهنیت مدار بوده است.

    کلید واژگان: نارسایی توجه بیش فعالی, کنترل تکانه, تاب آوری, بازی درمانی, رویکرد طرحواره درمانی ذهنیت مدار
    Solmaz Soleimankhan, Reza Joharifard *, Fariba Hafezi
    Background and Aim

    The present study examined the effectiveness of play therapy with the schema mode therapy approach on the impulse control and resilience of male students with Attention-Deficit/Hyperactivity Disorder (ADHD).

    Methods

    This research was a quasi-experimental applied study with a p-retest-posttest-control group design with a one-month follow-up. The statistical population consisted of all 8-11-years elementary school male clients with AHDH in counseling and psychology centers in 2022. A total of 15 subjects were selected per group by purposeful sampling and randomly assigned into the experimental and control groups. Connors’ Parent-form questionnaire, the Dusseldorf Illustrated Schema Questionnaire for Children (DISC), Impulsive Behaviors Scale for Children, and Social-Emotional Assets and Resilience Scales (SEARS) were used for data collection. The experiential group underwent play therapy with a schema-mode therapy approach for ten 60-minute sessions.

    Results

    The data were analyzed by repeated-measures multivariate analysis of variance. The results displayed that play therapy with a schema mode therapy approach improved impulse control and resilience in the post-test and maintained its influence in the follow-up phase, too. This implies the continued effectiveness of play therapy with the schema mode therapy approach.

    Conclusion

    Considering the results of the research, play therapy with a schema mode therapy approach enhances impulse control and resilience among students with Attention-Deficit/Hyperactivity Disorder.

    Keywords: Attention Deficit Hyperactivity Disorder, Impulse Control, Resilienc, Play Therapy, Schema Mode Therapy Approach
  • فاطمه سرجامه شورانی*، پروین خیاط غیاثی
    مقدمه و هدف

    کارآیی نظام های آموزشی متاثر از عملکرد معلمان است و معلمان برخوردار از ویژگی های روان شناختی مثبت، نقش تسهیل کننده در توسعه نظام آموزشی بازی می کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه مهارت های ارتباطی، سلامت روان و امید به زندگی با تاب آوری در دانشجو-معلمان دختر دوره ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بود.

    روش ها

    پژوهش از نوع همبستگی و جامعه پژوهش شامل تمام دانشجو-معلمان مقطع کارشناسی پردیس نسیبه تهران در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که از بین آن ها با استفاده از جدول مورگان و بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 327 نفر انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تاب آوری تحصیلی (ساموئلز و وو، 2009)، سلامت روان (گلدبرگ، 1978)، مهارت های ارتباطی (جرابک، 2004) و امید به تحصیل (خرمایی و کمری، 1396) استفاده شد. داده ها از طریق نسخه 25 نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد متغیرهای مهارت ارتباطی، سلامت روان و امید به زندگی می توانند تاب آوری دانشجو-معلمان را پیش بینی کنند (05/0>p).

    نتیجه گیری

    به طور کلی، نتایج نشانگر نقش مهارت ارتباطی، سلامت روان و امید به زندگی در پیش بینی تاب آوری دانشجو-معلمان بود و می توان از مطالب مطرح شده برای بهبود تاب آوری دانشجو-معلمان بهره گرفت.

    کلید واژگان: تاب آوری, مهارت ارتباطی, سلامت روان, امید به زندگی, دانشجو-معلمان دختر
    Fatemeh Sarjameh Shoorani *, Parvin Khayyat Ghiasi
    Background and Objectives

    The achievement of educational goals requires specialized and efficient staff and The efficiency of educational systems is affected by the performance of teachers, therefore, the Farhangian University which deals with the teaching of student teachers, should plan on empowering student teachers so that they can play a facilitating role in the development of the educational system. The purpose of this study was to investigate the relationship between communication skills, mental health and life expectancy with resilience in female student-teachers of the elementary school of Farhangian University.

    Methods

    The research method was correlational and The study population included all the female undergraduate students-teachers of Tehran's Nasibah Campus in the academic year of 2023 from which 327 people were selected by using Morgan's table and based on stratified random sampling method. In order to collect data, the questionnaires of academic resilience (Samuels & Woo, 2002), mental health (Goldberg, 1972), Communication Skills (Jerabek, 2004) and Academic Hope (Khormaei & Kamari, 2017) were used. The reliability of the questionnaires was examined separately using Cronbach's alpha method and the construct validity of the questionnaires. Data were analyzed through SPSS software version 25 and Pearson correlation coefficient and Multiple Regression Analyses.

    Findings

    The results showed that the variables of communication skills, mental health and life expectancy can predict the resilience of student teachers (p<0.05).

    Conclusion

    In general, the results indicated the role of communication skills, mental health and life expectancy in predicting student-teacher resilience, and the results can be part of Farhangian University's empowerment programs for student teachers.

    Keywords: Communication Skill, Female Student-Teachers, Life Expectancy, Mental Health, Resilience
  • غفار کریمیان پور*، شهلا حسینی، مینو امرالهی بیوکی، مدینه سهرابی

    این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی احساس تعلق به مدرسه در رابطه بین تعامل معلم-دانش‏آموز و تاب‏آوری تحصیلی در بین دانش‏آموزان متوسطه دوم طراحی شد. روش پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش‏آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان ثلاث باباجانی به تعداد 430 نفر بود که تعداد 205 نفر با استفاده از روش نمونه‏گیری دردسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده‏ها از پرسش نامه تعامل معلم-دانش‏آموز موری و زواک (2011)، پرسش نامه احساس تعلق به مدرسه بری، بتی و وات (2004) و پرسش نامه تاب‏آوری تحصیلی مارتین (2006) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده‏ها از روش‏های آمار توصیفی و استنباطی تحت نرم‏افزار اس پی اس اس نسخه 23 و برای بررسی برازش مدل پژوهش نیز از نرم‏افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج تحلیل داده‏ها نشان داد تعامل معلم-دانش‏آموز بر تاب‏آوری تحصیلی تاثیر مثبت و مستقیم دارد، احساس تعلق به مدرسه بر تاب‏آوری تحصیلی تاثیر مثبت و مستقیم دارد و تعامل معلم-دانش‏آموز بر احساس تعلق به مدرسه تاثیر مثبت و مستقیم دارد؛ همچنین تاب‏آوری تحصیلی در رابطه بین تعامل معلم-دانش‏آموز و تاب‏آوری تحصیلی نقش میانجی دارد؛ بنابراین می‏توان گفت که تعامل معلم-دانش‏آموز و احساس تعلق به مدرسه از متغیرهای مهم و موثر بر تاب‏آوری تحصیلی است که لازم است مورد توجه پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت قرار گیرد و برای طراحی اقدامات پیشگیرانه در جهت افزایش تاب‏آوری تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: تعامل, معلم, دانش آموز, احساس تعلق, تاب آوری, مدرسه
    Ghaffat Karimianpour *, Shahla Hosseini, Mino Amrollahi Bioki, Madineh Sohrabi

    This research aimed to investigate the mediating role of the sense of belonging to school in the relationship between teacher-student interaction and academic resilience among secondary school students. This descriptive study was correlational, using structural equation modeling. The statistical population included 430 male students in the second secondary level in Salas Babajani city, from which 205 were selected using an available sampling method. Data were collected using the Teacher-Student Interaction Questionnaire developed by Murray and Zwak (2011), the School Belonging Questionnaire by Barry, Betty, and Watt (2004), and the Academic Resilience Questionnaire by Martin (2006). Descriptive and inferential statistical methods were used to analyze the data with SPSS version 23 software, and PLS software was used to check the fit of the research model. The results showed that teacher-student interaction has a positive and direct effect on academic resilience, the sense of belonging to school has a positive and direct effect on academic resilience, and teacher-student interaction has a positive and direct effect on the sense of belonging to school. Additionally, academic resilience mediates the relationship between teacher-student interaction and academic resilience. Therefore, it can be concluded that teacher-student interaction and a sense of belonging to school are important and effective variables for academic resilience. These factors should be considered by researchers in the field of education to design preventive measures aimed at increasing academic resilience.

    Keywords: Interaction, Teacher, Student, Sense Of Belonging, Resilience, School
  • نسیم زکی خانی، خدیجه شیرالی نیا*، ذبیح الله عباس پور

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین کیفی عوامل موثر بر تاب آوری زنان مطلقه که حضانت فرزندان را نیز قبول کرده اند ، انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان تحت حمایت مراکز بهزیستی وکمیته امداد شهرستان فیروزآباد در سال 1400 بود. با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند از میان جامعه مذکور نمونهگیری تا حد اشباع (10 زن مطلقه تابآور) ادامه یافت. پژوهش به صورت کیفی با استفاده از رویکرد پدیدارشناسانه انجام شد. استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شدند و پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری نهایی آن ها به روش تحلیل مضمون، سه شاخص اصلی در زنان مطلقه تاب آور استخراج شد: 1- عوامل فردی 2- عوامل حمایتی و 3- عامل حضور فرزند. نتایج نشان داد عوامل فردی شامل خودتنظیمی شناختی ، خودتنظیمی رفتاری ، راهبردهای معنوی-مذهبی و ویژگی شخصیتی است. عوامل حمایتی شامل حمایت خانواده و حمایت اجتماعی است و مقوله هسته ای آخر که عامل حضور فرزند است شامل مضامینی از جمله معنا آفرینی حضور فرزند و تمرکز بر نقش والدی است، از عوامل موثر در تاب آوری زنان مطلقه با حضور فرزندان محسوب می شوند. پژوهش حاضر به شناخت تجربه تاب آوری زنان مطلقه و سرپرست فرزند و هم چنین طراحی مداخلات اختصاصی جهت تسهیل تاب آوری آن ها کمک می کند.

    کلید واژگان: تاب آوری, زنان مطلقه, پژوهش کیفی
    Nasim Zakikhani, Khadijeh Shiralinia *, Zabihollah Abbaspour

    The present study was conducted with the aim of qualitatively identifying and explaining the factors affecting the resilience of divorced women who have also accepted custody of their children. The research community included all women under the support of welfare centers and aid committee of Firuzabad city in 1400. Using the purposeful sampling method, the sampling was continued until saturation (10 resilient divorced women). The research was conducted qualitatively using a phenomenological approach. Using a semi-structured interview, information related to the sample was collected, and after analyzing the content of the interviews and their final coding using thematic analysis method, three main indicators were extracted in resilient divorced women: 1- individual factors, 2- supportive factors, and 3- factors The presence of a child. The results showed that individual factors include cognitive self-regulation, behavioral self-regulation, spiritual-religious strategies and personality traits. Supporting factors include family support and social support, and the last core category, which is the presence of children, includes themes such as creating meaning in the presence of children and focusing on the role of parents, which are considered to be effective factors in the resilience of divorced women with the presence of children. The present research helps to understand the experience of resilience of divorced women and guardians of children and also to design specific interventions to facilitate their resilience

    Keywords: Resilience, Divorced Women, Qualitative Research
  • طوبا اورنگ، سیمین حسینیان*، سیده منور یزدی، علی اکبر ثمری
    هدف

    هدف پژوهش حاضر بررسی تدوین الگوی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر تاب آوری نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران بود.

    روش

    روش پژوهش حاضر آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی از روش روایت پژوهی و در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش را دختران نوجوان 13 تا 18 ساله شهر تهران در سال 1401-1402 تشکیل دادند که از این جامعه در بخش کیفی پس از مصاحبه با نمونه 12 نفری به روش هدفمند اشباع نظری صورت پذیرفت و در بخش کمی 30 نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شندند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در بخش کمی از مقیاس مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. پس از تدوین تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی ، آزمودنی های گروه آزمایش12 جلسه 90 دقیقه ای در معرض مداخله قرار گرفتند و نهایتا داده ها به روش تحلیل واریانس ترکیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    در بررسی کیفی پدیدار شناسی مولفه های خودمراقبتی پس از کدگذاری مقوله ها، پنج مضمون اصلی ظرفیت های درون فردی خود مراقبتی روانی، خود مراقبتی روانی بین فردی ، ارزیابی خودمراقبتی، تسهیلگرهای خودمراقبتی و راهبرد های خود مراقبتی روانی احصاء شد. در بحش کمی نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درگروه مداخله بین مراحل پیش آزمون با پس آزمون و مراحل پیش آزمون و پیگیری، در نمرات متغیر تاب آوری، تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p)؛ اما بین میانگین نمرات متغیرهای پژوهش، در پس آزمون با پیگیری تفاوتی مشاهده نشده است (01/0p). این تفاوت ها نشان می دهد که درمان بر متغیر پژوهش، تاثیر داشته است و تفاوت گروهی در پس آزمون و پیگیری وجود داد. از سوی دیگر، طبق نتایج تعامل زمان و گروه نیز تاثیر معناداری بر بازسازی معنا داشت.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این پژوهش الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی با تمرکز بر خودکارآمدی، منبع کنترل، تنظیم هیجان و حل مساله به بهبود تاب آوری نوجوانان آسیب پذیر می انجامد.

    کلید واژگان: الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی, تاب آوری, نوجوانان آسیب پذیر
    Tooba Orang, Simin Hosseinian *, Sayed Monavar Yazdi, Aliakbar Samari
    Aim

    The purpose of the present study was to investigate the development of a psychological self-care model and its effectiveness on the resilience of vulnerable adolescents in Tehran.

    Method

    The present research method was mixed (qualitative-quantitative) of exploratory type. In the qualitative part, the narrative research method was used, and in the quantitative part, the semi-experimental design of pre-test, post-test and follow-up with the control group was used. The research community was formed by teenage girls aged 13 to 18 years old in Tehran in 1401-1402. In the qualitative section, after interviewing a sample of 12 people, theoretical saturation was done in the targeted method, and in the quantitative section, 30 people were selected by non-random sampling method. Available randomly selected. The research tool was a semi-structured interview in the qualitative part, and the Connor and Davidson (2003) resilience scale was used in the quantitative part. After developing the educational model of psychological self-care, the subjects of the experimental group were exposed to the intervention for 12 90-minute sessions, and finally, the data were analyzed using the combined variance analysis method.

    Method

    The present research method was mixed (qualitative-quantitative) of exploratory type. In the qualitative part, the narrative research method was used, and in the quantitative part, the semi-experimental design of pre-test, post-test and follow-up with the control group was used. The research community was formed by teenage girls aged 13 to 18 years old in Tehran in 1401-1402. In the qualitative section, after interviewing a sample of 12 people, theoretical saturation was done in the targeted method, and in the quantitative section, 30 people were selected by non-random sampling method. Available randomly selected. The research tool was a semi-structured interview in the qualitative part, and the Connor and Davidson (2003) resilience scale was used in the quantitative part. After developing the educational model of psychological self-care, the subjects of the experimental group were exposed to the intervention for 12 90-minute sessions, and finally, the data were analyzed using the combined variance analysis method.

    Conclusion

    According to the results of this research, the educational model of psychological self-care focusing on self-efficacy, source of control, emotion regulation and problem solving leads to improving the resilience of vulnerable teenagers.

    Keywords: Educational Model Of Psychological Self-Care, Resilience, Vulnerable Teenagers
  • الهه عباسی، فلور خیاطان*، هادی فرهادی
    زمینه و هدف

    توکوفوبیا ترس شدید از زایمان است، که به عنوان یک هراس خاص ظاهر می شود؛ ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر تاب آوری و مولفه های آن در زنان باردار نخست زای مبتلابه توکوفوبیا در شهر اصفهان انجام شد.

    روش پژوهش: 

    پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود، که در جامعه آماری زنان باردار نخست زای مبتلابه توکوفوبیای شهر اصفهان در پاییز 1401 انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به صورت هدفمند انتخاب و پس از همتا سازی به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه 60 دقیقه ای تحت جلسات طرحواره درمانی قرار گرفت ولی گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. کلیه آزمودنی های پژوهش در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به سوالات پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از spss-23 و با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد نمرات تاب آوری (01/0>p & 64/0=β) و مولفه های تصور از شایستگی فردی (01/0>p & 48/0=β)، اعتماد به غرایز فردی (01/0>p & 26/0=β) و پذیرش مثبت (01/0>p & 26/0=β) در مرحله پس آزمون نسبت به نمرات پیش آزمون افزایش داشته و میزان اثربخشی خود را در مرحله پیگیری حفظ نمود(05/0>p).

    نتیجه گیری

    طرحواره درمانی با توجه به در معرض قرار دادن طرح واره های ناسازگار اولیه که در شکل گیری تاب آوری پایین در زنان باردار نخست زای مبتلابه توکوفوبیا موثر بوده است، از میزان آن کاسته و درنتیجه موجب افزایش تاب آوری در ایشان می گردد.

    کلید واژگان: تاب آوری, توکوفوبیا, طرحواره درمانی
    Elaheh Abbasi, Felor Khayatan *, Hadi Farhadi
    Background & Aims

    Tokophobia is a severe fear of childbirth, which appears as a specific phobia; Therefore, the present study was conducted with the aim of investigating the effectiveness of schema therapy on resilience and its components in nulliparous pregnant women with tokophobia in Isfahan city.

    Methods

    The current research was semi-experimental research of pre-test, post-test and follow-up type with a control group, which was conducted in the statistical population of nulliparous pregnant women with tokophobia in Isfahan city in the autumn of 2021.The research sample consisted of 30 people who were purposefully selected and randomly divided into two control and experimental groups after matching. The experimental group receive schema therapy sessions for twelve 60-minute sessions, but the control group did not receive any intervention. All subjects of the research answered the questions of Resilience Conner -Davidson (2003) in three stages: pre-test, post-test and follow-up. Collected data were analyzed using spss-23 and with repeated measure analysis of variance.

    Results

    The findings showed the resilience scores (β=0.64 & p<0.01) and components of the perception of individual competence (β=0.48 & p<0.01), trust in individual instincts (β=0.01). (β=0.26 & p>) and positive acceptance (β=0.26 & p<0.01) increased in the post-test stage compared to the pre-test scores and maintained its effectiveness in the follow-up stage (>0.05) p).

    Conclusion

    Schema therapy, due to the exposure of primary incompatible schemas, which has been effective in the formation of low resilience in pregnant women with tokophobia, reduces its amount and, as a result, increases resilience in them.

    Keywords: Resilience, Phobia Specific, Schema Therapy
  • عیسی جعفری*، زهرا چایچیان، فرشته پورمحسنی، علی سلمانی
    اهداف

    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش پذیرش و تعهد بر کنترل خشم و تاب آوری در والدین کودکان دارای ناتوانی یادگیری بود.

    مواد و روش ها

    روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل والدین دانش آموزان دختر و پسر دارای ناتوانی یادگیری بود که به دو مرکز مشکلات ویژه یادگیری شهرستان ملکان مراجعه کرده بودند. در این پژوهش 30 نفر از والدین دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه های آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر)  به صورت تصادفی گمارده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش، آموزش پذیرش و تعهد را در 8 جلسه دریافت کردند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های کنترل خشم اسپیلبرگر (STAXI-2) و تاب آوری کونور-دیویدسون (CD-RIS) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار  SPSS.26 و با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین نمرات کنترل خشم و تاب آوری دو گروه پس از اعمال آموزش پذیرش وتعهد وجود دارد (0/05>P). به عبارتی نتایج نشان داد که آموزش پذیرش و تعهد موجب افزایش کنترل خشم و افزای تاب آوری در گروه آزمایش شده است. 

    نتیجه گیری

    با توجه به اینکه آموزش پذیرش وتعهد باعث افزایش کنترل خشم و تاب آوری در گروه آزمایش شده است در نتیجه آموزش پذیرش وتعهد می تواند به عنوان پروتکل آموزشی در کنترل خشم و ارتقای تاب آوری والدین کودکان دارای ناتوانی یادگیری مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: آموزش پذیرش و تعهد, کنترل خشم, تاب آوری, والدین, ناتوانی یادگیری
    Eisa Jafari *, Zahra Chaichian, Fereshteh Pourmohseni, Ali Salmani
    Objective

    The aim of this study was to evaluate the effectiveness of acceptance and commitment training on anger control and resilience in parents and children with learning disabilities.

    Methods

    The research method is semi-experimental with pre-test design and post-test with control group. The statistical population consisted of parents of male and female students with learning disabilities who had referred to two special learning problems centers in Malekan city in 2020-2021. In this study, 30 parents of students with learning disabilities were selected by available sampling method and randomly assigned to experimental (15 people) and control groups (15 people). The subjects of the experimental group received training on acceptance and commitment in 8 sessions. In order to collect data, Spielberger's Anger Control (STAXI-2) and Connor-Davidson Resilience (CD-RIS) questionnaires were used. The obtained data were analyzed using SPSS.26 software and multivariate covariance analysis method.

    Results

    The results showed that there is a significant difference between the anger control and resilience scores of the two groups after applying the acceptance and commitment training (P<0.05). In other words, the results showed that acceptance and commitment training increased anger control and increased resilience in the experimental group.

    Conclusion

    Considering that acceptance and commitment training has increased anger control and resilience in the experimental group, as a result, acceptance and commitment training can be used as an educational protocol to control anger and improve the resilience of parents of children with learning disabilities.

    Keywords: Acceptance, Commitment Training, Control Of Anger, Resiliency, Learning Disabilities
  • علی خدایی*، سوما حمیدی، شهریار میرزایی
    مقدمه و هدف

    اضطراب از مشکلات اساسی دانش ‏آموزان است که می تواند آسیب های روان شناختی و هیجانی فراوانی برای دانش آموزان در پی داشته باشد. بنابراین این پژوهش با هدف تعیین رابطه تاب ‏آوری و بهزیستی روانشناختی با عملکرد تحصیلی در دانش ‏آموزان دارای اضطراب فراگیر انجام شد.

    روش شناسی پژوهش: 

    طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش ‏آموزان دختر دوره متوسطه اول شهرستان پاوه در سال تحصیلی 1400 بود، که تعداد 150 نفر براساس فرمول (n=50+8m) و با روش نمونه‏ گیری در دسترس انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تاب ‏آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، بهزیستی روانشناختی (ریف، 2002) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ‏ها از روش‏های آمار توصیفی، ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری و نرم افزار spss استفاده شد.

    یافته‏ ها: 

    نتایج نشان داد بین نمره کل تاب‏ آوری (679/0=r و 000/0=p) و یک از ابعاد آن با عملکرد تحصیلی دانش ‏آموزان مضطرب در سطح 05/0 ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد نمره کل بهزیستی روانشناختی (899/0=r و 000/0=p) و هر یک از ابعاد آن با عملکرد تحصیلی دانش ‏آموزان مضطرب در سطح 05/0 ارتباط مثبت و معناداری دارد. تحلیل گرسیون با روش ورود همزمان نیز نشان داد که متغیرهای پیش ‏بین با هم توان تبیین 40 درصد از واریانس نمره عملکرد تحصیلی را در دانش‏آموزان داشته ‏اند.

    نتیجه ‏گیری:

     با توجه به اینکه عملکرد تحصیلی می‏تواند تحت تاثیر عوامل روانی-اجتماعی متعددی قرار گیرد، لازم است برنامه‏ ریزان و روانشناسان تربیتی با شناخت این دسته از عوامل در بهبود عملکرد تحصیلی دانش ‏آموزان گام بردارند.

    کلید واژگان: تاب ‏آوری, بهزیستی روانشناختی, عملکرد تحصیلی, اضطراب فراگیر
    Ali Khodaei *, Soma Hamidi, Shahriar Mirzaei

    Introduction and Goal: 

    Anxiety is one of the basic problems of students, which can cause a lot of psychological and emotional damage to students. Therefore, this research was conducted with the aim of determining the relationship between resilience and psychological well-being with academic performance in students With Generalized Anxiety Disorder.

    Research Methodology

    The research design was correlational. The statistical population of the research included all the female students of the first secondary school in Paveh city in the academic year of 2021, of which 150 people were selected based on the formula (n=50 + 8m) and selected by the available sampling method and the research tools included Tab questionnaire. Avery (Connor and Davidson, 2003), psychological well-being (Reif, 2002) and academic performance questionnaire (Pham and Taylor, 1999) answered. Descriptive statistics, Pearson correlation coefficients, multivariate regression and spss software were used for data analysis.

    Findings

    The results showed that there is a positive and significant relationship between the total score of resilience (r=0.679 and p=0.000) and one of its dimensions with the academic performance of anxious students at the level of 0.05. Also, the results showed that the total score of psychological well-being (r=0.899 and p=0.000) and each of its dimensions have a positive and significant relationship with the academic performance of anxious students at the level of 0.05. Regression analysis with the simultaneous entry method also showed that the predictor variables together explained 40% of the variance of the academic performance score in students.

    Conclusion

    Considering that academic performance can be influenced by many psycho-social factors, it is necessary for educational planners and psychologists to take steps to improve students' academic performance by recognizing these factors.

    Keywords: Resilience, Psychological Well-Being, Academic Performance, Generalized Anxiety
  • مسعود جعفری*، زهرا دشتی، سید مجید مقیمی

    هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش مولفه های تاب آوری و راهبردهای خودتنظیمی در تمایزگذاری بین دانشجویان اهمال کار و غیر اهمال کار بود. این پژوهش از نوع علی مقایسه ای و  با روش تحلیل تابع تشخیص  انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه قم، در سال تحصیلی 1399- 1400 به تعداد 10071 نفر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 420 دانشجو با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژهش شامل مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومن و راثبلوم (1984)، پرسش نامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز (2004) و پرسش نامه راهبردهای خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت (1990) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل تابع تشخیص مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از  تحلیل تابع تشخیص به یک تابع معنادار منجر شد که طبق  این تابع راهبردهای خودتنظیمی فراشناختی، انگیزشی و مولفه ی مسئله محور مربوط به تاب آوری دارای بالاترین توان تمایز در دو گروه دانشجویان بودند. همچنین نتایج تابع تشخیص نشان داد که حدود 78 درصد افراد به درستی در طبقات اولیه گروه بندی شدند. با توجه به یافته های پژوهش می توان از طریق تدوین برنامه های مناسب آموزشی و اجرای راهکارهای تقویت تاب آوری تحصیلی و خودتنظیمی و همچنین ایجاد محیط تسهیل کننده برای یادگیرندگان، اهمال‎کاری تحصیلی دانشجویان را کاهش و به بهبود عملکرد تحصیلی آنان کمک کرد.

    کلید واژگان: اهمال کاری تحصیلی, راهبردهای خودتنظیم, تاب آوری, تحلیل تابع تشخیص
    Masoud Jafari *, Zahra Dashti, Seyed Majid Moghimi

    The aim of this study was to determine the role of resilience components and self-regulatory strategies in differentiating between students’ acdemic procrastination and non- procrastination. This research was causal- comparative type; it was carried out with the method of analysis of the detection function. The statistical population of the present study included all female and male students of Qom University who were 10071 people in the academic year of 1399-1400. Based on the Morgan and Karjasi table, 420 students were selected by the available sampling method. The tools used in this study included the Solomon and Rothblum academic procrastination scale (1984), the Samuels academic resilience questionnaire (2004), and the Pintrich and DeGroot self-regulatory strategies questionnaire (1990). The data collected was analyzed using the diagnostic function analysis method. The findings of the diagnostic function analysis led to a meaningful function, according to which the metacognitive, motivational and problem-oriented self-regulation strategies related to resilience had the highest differentiation power in two groups of students. Also, the results of the detection function showed that about 78% of people were correctly grouped into the initial classes. According to the research findings, students ' academic procrastiration can be reduced and improved by developing appropriate educational programs as well as implementing strategies to strengthen academic resilience and self-regulation and to create a facilitating environment for learners

    Keywords: Academic Procrastination, Self-Regulatory Strategies, Resilience, Discrimination Anal-Ysis
  • مظهر بابائی*، کوثر زینلی

    هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتب مطالعات اجتماعی ابتدایی از منظر مولفه های تاب آوری بود. میدان پژوهش، شامل کتب مطالعات اجتماعی پایه های چهارم تا ششم ابتدایی در سال تحصیلی 1401_1402 بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع تحلیل محتوا کمی و واحد تحلیل، مضمون و بند در نظر گرفته شد. برای این کار، ابتدا از مطالعه متون مرتبط در حوزه ی تاب آوری و مشورت با 4 نفر از اساتید گروه جامعه شناسی و روان شناسی، 5 زیرمولفه شامل: همدلی و حمایت از سوی دیگران، امیدواری، مهارت حل مسئله، نگاه واقع بینانه و کنترل احساس، استخراج شد. سپس کمیت این مولفه ها به همان ترتیب در کتاب مذکور به صورت جداگانه احصاء شد. یافته ها نشان داد که در کتاب مطالعات اجتماعی چهارم،3 بند به مولفه ی همدلی و حمایت از سوی دیگران و 3 بند به مولفه ی مهارت حل مسئله، پرداخته است. در کتاب مطالعات پنجم،9 بند به مولفه ی همدلی و حمایت از سوی دیگران و 2 بند به مولفه ی کنترل احساس پرداخته است .در کتاب مطالعات اجتماعی ششم، 4بند به مولفه ی همدلی و حمایت از سوی دیگران و همدلی. 1 بند به مولفه ی امیدواری و 21 بند به مهارت حل مسئله پرداخته است. در مجموع در کتاب پایه چهارم، 6 بند، در پایه پنجم، 11بند و در پایه ششم، 22بند به مفهوم تاب آوری پرداخته است. در نتیجه، می توان گفت در کتب مطالعات اجتماعی پایه های چهارم و پنجم و ششم ابتدایی، به صورت پراکنده، ناقص و بدون کاربست عملی، به مضمون تاب آوری و زیر مولفه های آن پرداخته شده. لذا جا دارد این مبحث عمیق تر طرح شوند.

    کلید واژگان: Jحلیل محتوا, تاب آوری, کتب مطالعات اجتماعی, دوره ابتدایی, زیرمولفه ها
    Mazhar Babaee *, Kosar Zeinali

    The aim of this research was to analyze the content of elementary social studies books from the perspective of resilience components. The field of research included social studies books for the fourth to sixth grades in the academic year 1401-1402. The research method was a descriptive type of quantitative content analysis and the unit of analysis was the theme and paragraph. For this purpose, first of all, 5 sub-components including: empathy and support from others, hope, problem solving skills, realistic view and emotional control were extracted from the study of related texts in the field of resilience and consultation with 4 professors of sociology and psychology department. Then the quantity of these components was counted separately in the same order in the mentioned book. The findings showed that in the fourth social studies book, 3 paragraphs deal with the component of empathy and support from others and 3 paragraphs with the component of problem solving skills. In the fifth book of studies, 9 paragraphs deal with the component of empathy and support from others and 2 paragraphs with the component of emotional control. In the sixth book of social studies, 4 paragraphs deal with the component of .

    Keywords: Content Analysis, Resilience, Social Studies Books, Elementary School, Sub-Components
  • طاهره زکی پور*، راضیه عبدی
    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر باورهای مذهبی بر تاب آوری دانش آموزان دختر متوسطه اول ناحیه (1) شیراز بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول ناحیه (1) شیراز در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 9200 نفر بود که از بین آن ها و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 360 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه های باورهای مذهبی گلاک و استارک (2003) و تاب آوری ساموئلز (2004) بود که روایی و پایایی آن ها به ترتیب با استفاده از روش های تحلیل گویه و آلفای کرونباخ محاسبه و تایید شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که بین باورهای مذهبی و تاب آوری، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین باورهای مذهبی پیش بینی کننده معنی دار تاب آوری دانش آموزان بود. باورهای مذهبی 36 درصد از واریانس تاب آوری دانش آموزان را پیش بینی کرد. همچنین ابعاد اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی مجموعا 5/36 درصد واریانس تاب آوری دانش آموزان را تبیین می کنند. مقدار بتای ابعاد اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی معنادار است و به صورت مثبت می توانند تاب آوری دانش آموزان را پیش بینی کنند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که دین و آموزه های دینی در افزایش تاب آوری و ایجاد آرامش و امنیت نقش چشم گیری دارد. در این راستا، تقویت جاذبه های دینی با برگزاری برنامه های آموزشی، مذهبی و فرهنگی جهت ارتقاء نگرش دینی دانش آموزان پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: باورهای مذهبی, تاب آوری, دانش آموزان, دختران, مقطع متوسطه, شهر شیراز
    Tahereh Zakipour *, Razieh Abdi
    The purpose of the present research is to study the effect of religious beliefs on female students’ resilience in the 1st grade of high school in district 1 of Shiraz. The research method was descriptive correlation. The statistical population of the research consisted of all 9200 female students in the 1st grade of high school in the district 1 of Shiraz in 2022-2023 among whom 360 students were chosen by random cluster sampling. Data collection instruments in this research were Glock & Stark Religious Beliefs Scale (2003) and Samuels Resilience Scale (2004). Their validity and reliability were calculated and confirmed by object analysis and Cronbach’s alpha respectively. For data analysis, descriptive statistics (average and standard deviation) and inferential statistics (Pearson correlation coefficient and regression analysis) were used. The results indicated that there is a significantly positive relation between religious beliefs and resilience. Moreover, religious beliefs are considered as a significant predictor for students’ resilience as their religiosity predicted 36% of their resilience variation. Besides, theological, emotional, consequential, and ritual aspects determine 36.5% of their resilience variation. The beta level of theological, emotional, consequential, and ritual aspects is significant and can positively predict the students’ resilience. Therefore, it can be concluded that religion and religious instruction have a noticeable role in increasing the students’ resilience and creating calmness and security for them. In this regard, enforcement of religious attractions by holding educational, religious, and cultural programs to improve students’ religious attitude is suggested.
    Keywords: Religious Beliefs, Resilience, Students, girls, High School, Shiraz
  • فاطمه بساک، فاطمه بهجتی اردکانی*، عذرا محمدپناه اردکان، سارا عباسی
    هدف
    پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خوش بینی تحصیلی در رابطه بین ذهن‏آگاهی و تاب‏آوری و عملکرد تحصیلی دانش‏آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مشهد بود.
    روش
    روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری موردپژوهش کلیه دانش آموزان دختر ناحیه هفت شهر مشهد در سال تحصیلی 1402- 1401 بود که بر اساس پیشنهاد کلاین 250 دانش‏آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسش نامه تاب‏آوری Connor-Davidson (2003)، ذهن آگاهی Baer و همکاران (2006)، خوش بینی تحصیلی Tschannen-Moran و همکاران (2013) و برای عملکرد تحصیلی دانش آموزان از معدل نمرات دروس مختلف آنان استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و از روش های آمار استنباطی نظیر آزمون های همبستگی و معادلات ساختاری با تحلیل مسیر استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد مدل مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش دارد و خوش بینی تحصیلی نقش واسطه ای را در ارتباط بین ذهن آگاهی با تاب آوری و عملکرد تحصیلی دارد. همچنین ذهن آگاهی با خوش بینی تحصیلی رابطه مستقیم دارد. خوش بینی تحصیلی با تاب آوری و عملکرد تحصیلی نیز اثر مستقیم و معناداری داشت.
    نتیجه گیری
    بر طبق نتایج می توان گفت خوش بینی در دانش آموزان نقش تسهیل کننده را در بهبود تاب آوری و عملکرد تحصیلی دارد. ذهن آگاهی از طریق خوش بینی در بهبود و ارتقای تاب آوری و عملکرد تحصیلی موثر است.
    کلید واژگان: خوش بینی تحصیلی, ذهن آگاهی, تاب آوری, عملکرد تحصیلی
    Fatemeh Bassak, Fatemeh Behjati Ardakani *, Azra Mohammadpanah Ardakan, Sara Abbasi
    Objective
    the aim of the present study was to investigate the mediating role of academic optimism in the relationship between mindfulness and resilience and academic performance of female high school students in Mashhad.
    Methods
    The research method was descriptive correlational. The statistical population of the study consisted of female students of the seventh district of Mashhad in the academic year of 2022-2023. The sample size based on Klein's suggestion, was 250 students who were selected by available sampling method. The collection tools in this research are Connor-Davidson Resilience Questionnaire (2003), Baer et al.'s five-factor Mindfulness Questionnaire (2006), Tschannen-Moran et al.'s Academic Optimism Questionnaire (2013) and the grade point average was used for the students' academic performance. Descriptive statistics and inferential statistics methods such as correlation tests and structural equations with path analysis were used to analyze the data.
    Results
    The results of showed that the conceptual model of research fits well and academic optimism plays the role of a mediator in the relationship between mindfulness and resilience and academic performance of female high school students. The relationship between academic optimism on the resilience and academic performance was also direct and significant.
    Conclusion
    According to the results, It can be concluded from the results of the study that academic optimism in the students has a facilitating role in the development of resilience and academic performance. Thus, mindfulness, academic optimism will be established, and eventually the resilience and academic performance will be upgraded and developed.
    Keywords: Academic Optimism, Mindfulness, Resilience, Academic Performance
  • سمیه صمیمی*
    پیشینه و اهداف

    هدف از پژوهش حاضر مقایسه تحلیل رفتگی شغلی، انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری در معلمان مرد و زن مقطع متوسطه شهر داراب بود.

    روش ها

    روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش علی - مقایسه ای بوده است. جامعه آماری شامل معلمان مرد و زن مقطع متوسطه شهرستان داراب است که تعداد آن ها 1742 نفر است که با شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر حسب جدول مورگان تعداد 314 نفر (تعداد 161 معلم مرد و 153 معلم زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد سنجش پرسش نامه تحلیل رفتگی شغلی مسلش و جکسون (1981)، پرسش نامه انعطاف پذیری روان شناختی یا پذیرش عمل بوند و همکاران (2011) و پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، بود. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت.

    یافته ها

    نتایج به دست آمده نشان داد بین فرسودگی شغلی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی معلمان زن و مرد تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین متغیرهای فرسودگی شغلی در معلمان مرد نسبت به مدیران زن پایین تر، میانگین نمرات تاب آوری در معلمان مرد نسبت به مدیران زن بالاتر است و میانگین انعطاف پذیری شناختی در معلمان زن و مرد یکسان است. همچنین میانگین مولفه های فرسودگی شغلی در معلمان مرد نسبت به معلمان زن پایین تر است و میانگین تمامی مولفه های تاب آوری معلمان مرد نسبت به معلمان زن بالاتر است.

    نتیجه گیری

    انعطاف پذیری روانشناختی از سازه های مهم در افزایش تاب آوری در مشاغل مختلف ازجمله حرفه معلمی است.

    کلید واژگان: انعطاف پذیری شناختی, تاب آوری, تحلیل رفتگی شغلی, توانایی شناختی معلم
    Somayeh Samimi *

    The purpose of this research was to compare job burnout, psychological flexibility and resilience in male and female secondary school teachers in Darab city. The current research method was applied in terms of purpose and causal-comparative in terms of method. The statistical population includes male and female middle school teachers of Darab city, whose number is 1742, and according to Morgan's table, 314 people (161 male teachers and 153 female teachers) were selected by stratified random sampling method. were selected as samples. The instrument used to measure was Moslesh and Jackson's job burnout questionnaire (1981), Bund et al.'s psychological flexibility or action acceptance questionnaire (2011), and Conner and Davidson's resilience questionnaire (2003). Data analysis was carried out in two parts: descriptive statistics and inferential statistics. The obtained results showed that there is a significant difference between job burnout, resilience and cognitive flexibility of male and female teachers, and the average variables of job burnout in male teachers are lower than in female managers, the average scores of resilience in male teachers are It is higher for female managers and the average cognitive flexibility is the same in male and female teachers. Also, the average of job burnout components in male teachers is lower than female teachers and the average of all resilience components of male teachers is higher than female teachers.

    Keywords: Cognitive Flexibility, Resilience, Job Burnout, Teacher's Cognitive Ability
  • اکرم جعفرزاده قدیمی*، رباب جعفرزاده قدیمی

    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله اجتماعی بر هوش هیجانی و تاب آوری دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانش-آموزان دختر دوره دوم متوسطه شبستر در سال تحصیلی1402-1401 به تعداد 1457 نفر و نمونه پژوهش،30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند(هر گروه 15 نفر). برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی شرینگ(1996) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار SPSS نسخه24 استفاده گردید.یافته های پژوهش نشان داد آموزش مهارت حل مسئله اجتماعی باعث بهبود و ارتقاء هوش هیجانی و تاب آوری دانش آموزان شده است(05/0P<). به طور کلی می توان گفت به منظور بهبود هوش هیجانی و تاب آوری دانش آموزان، آموزش مهارت حل مسئله اجتماعی باید در اولویت برنامه های آموزشی مدارس مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: تاب آوری, حل مسئله اجتماعی, هوش هیجانی
  • فاطمه دماوندی کمالی *، حمیدرضا رضازاده، فرشته کردستانی

    هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روش آموزش شوخ طبعی بر تاب آوری در زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره و روان شناختی رازی آموزش و پرورش منطقه کهریزک در سال 1401 بوده است. روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده و از بین 60 مراجعه کننده زن با مشکلات زناشویی پس از مصاحبه اولیه 30 نفر انتخاب شده و به طریق جایگزینی تصادفی در گروه های 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. این آزمودنی ها ابتدا پیش آزمونی با پرسشنامه های شوخ طبعی مارتین و همکاران (2003)و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) را پاسخ گفتند. سپس 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش شوخ طبعی به صورت هفته ای یک بار اجرا شد. بعد از یک هفته پس آزمون از پرسشنامه های فوق به عمل آمد. یافته های به دست آمده از جمع آوری داده ها که با استفاده از آزمون آنالیز کواریانس مورد تحلیل قرارگرفت، نشان داد اثربخشی روش آموزش شوخ طبعی بر افزایش تاب آوری زنان مورد تایید قرار است. در نتیجه مداخله آموزش شوخ طبعی می تواند موجب ارتقاء سطح تاب آوری گردد.

    کلید واژگان: شوخ طبعی, تاب آوری, تصور از شایستگی فردی, تحمل عاطفه منفی, پذیرش مثبت, کنترل, تاثیرات معنوی
  • حسین ابراهیمی مقدم*، زهرا فاتحی پیکانی، هائیده صابری
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه تاب آوری و مقابله فعال با بازارزیابی شناختی در دانش آموزان دختر انجام شد.

    روش

    در پژوهش همبستگی حاضر، 486 نوجوان که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند به مقیاس تاب آوری نوجوان (Oshio, Nakaya, Kaneko & Nagamine, 2002)، مقیاس ذهن آگاهی نوجوان و بزرگ سال (Droutman, Golub, Oganesyan & Read, 2018)، مقیاس بازارزیابی شناختی (Gross & John, 2003) و فهرست مقابله فعال (Greenglass, Schwarzer, Jakubiec, Fiksenbaum & Taubert, 1999) پاسخ دادند. به منظور آزمون روابط ساختاری در مدل مفروض، از روش آماری مدل یابی معادله ساختاری استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که در نمونه دانش آموزان دختر، مدل مفروض واسطه مندی کامل ذهن آگاهی در رابطه تاب آوری و مقابله فعال با بازارزیابی شناختی با داده ها برازش مطلوبی داشت. همچنین، نتایج نشان داد که در مدل مفروض، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و 48 درصد از پراکندگی نمرات ذهن آگاهی از طریق تاب آوری و مقابله فعال و همچنین، 28 درصد از پراکندگی نمرات بازارزیابی شناختی از طریق متغیرهای تاب آوری، مقابله فعال و ذهن آگاهی تبیین شد.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاضر همسو با مواضع مفهومی نظریه فرایندی مقابله نشان می دهد که پیش بینی شیوه ارجح مواجهه شناختی با مطالبات پیرامونی از طریق مشخصه های کارکردی متغیرهای تاب آوری و مقابله فعال در بستر اطلاعاتی مفاهیم دیگری مانند ذهن آگاهی معنا می یابد.

    کلید واژگان: ذهن آگاهی, بازارزیابی شناختی, تاب آوری, مقابله فعال, نوجوانان دختر
    Zahra Fatehi Peykani, Hossein Ebrahimi Moghaddam *, Haeideh Saberi
    Introduction

    The experience of adolescence, with its dramatic changes in various aspects of a teenager’s life, presents demands that, in the absence of certain psychological qualities, can make a safe and less-damaged transition from those confrontations challenging. According to available evidence, one of the most critical psychological qualities specifying a teenager’s chosen lifestyle is emotional regulation. Various researchers have endeavored in different ways and by developing diverse conceptual models to emphasize the role of factors affecting the emotional regulation style of adolescents (Sabzi & Shokri, in press). In this study, the researcher aims to analyze the difference in the regulation style focused on positive reappraisal by emphasizing the informational power of psychological resilience constructs and coping strategies with stressful experiences, and also by referring to the mediating role of the psychological quality of mindfulness. The development of this conceptual model, with the collection of targeted constructs for the systematic study of emotional regulation style focused on cognitive reappraisal, is necessary for at least two reasons. First, the simultaneous emphasis on these conceptual domains in the form of a hypothesized model, based on theoretical and empirical foundations, is a novel approach. Therefore, the researcher assumes that the present study, with its innovative aggregation of selected concepts, is of undeniable importance in expanding the informational boundaries in the field of studies of emotional regulation styles in adolescents. Second, the logic of the conceptual community and the emphasis on the interpretative capacities of mindfulness play an important role in strengthening the content of preventive psychoeducational interventions for adolescents. Therefore, the results of the present research are crucial in the development of training programs for emotional regulation in adolescents. In the present study, the researcher sought to test the proposed mediation model of mindfulness in relation to resilience and coping strategies with cognitive reappraisal based on the conceptual positions derived from the coping process theory. In general, this theory emphasizes that the difference in the multiple consequences of facing stressful experiences, such as the difference in the processing styles of the motivating events, can be explained through the difference in the reserve of coping resources.

    Method

    In this correlational study, the research population included female students of the first secondary school in the 11th district of Tehran in the academic year of 2021-2022. A total of 486 female adolescents, who were selected by the available sampling method, responded to the Adolescent Resilience Scale (ARS), the Adolescent and Adult Mindfulness Scale (AAMS), the Cognitive Reappraisal Scale (CRS), and the Proactive Coping Scale (PCS). Structural equation modelling was used to assess the mediating effect of mindfulness on the relationship between resilience and coping strategies with cognitive reappraisal among female adolescents. After collecting the data, the AMOS-18 statistical package was used to analyze them using the statistical method of structural equation modelling.

    Results

    Initially, the data were checked for normality, outliers, and multicollinearity. Univariate outliers were examined via Z-score values in SPSS, revealing no abnormal or outside the range of predictable values. Furthermore, data were screened for instances of multicollinearity via analysis of tolerance (TOL) and variance inflation factor (VIF). Multicollinearity was not present as all TOL indices were >0.10 and all VIF measures were <3. Results indicated that for female students, the completely mediated model of mindfulness on the relationship between resilience and coping strategies with cognitive reappraisal among female adolescents exhibited a good fit to the data. Moreover, all of the regression weights in the hypothesized model were statistically significant, and the model’s predictors accounted for 52% of the variance in mindfulness and 60% of the variance in cognitive reappraisal.

    Discussion and Conclusion

    According to the available empirical evidence, adolescence is a stage in a person’s life in which teenagers, upon entering this period and subsequently facing the inevitability of confronting challenging demands arising from being in different situations, exhibit distinct levels of resilient encounters. In other words, the period of adolescence and its coincidence with the accumulation of changes in various psychological and physical fields, and of course, the requirement to respond adaptively to such experiences, at this point, is considered an important developmental task (Chen, 2021). A review of various studies shows that educational researchers have always strived to include in their research priorities, in addition to understanding how teenagers respond to developmental tasks, a methodical examination of how they encounter motivating experiences in academic progress situations (Santos, Simoes, Cefai, Freitas, & Arriaga, 2021). According to the available evidence, adolescence is the period of facing a wide range of demands in different fields of personal and social life of the teenager. The quality of pursuing developmental tasks in this period of human life is understood in the context of the psychological qualities of adolescents (Chen, 2021). Based on the conceptual positions of the coping process theory (Lazarus, 2006), the quality of people’s evaluation in the face of surrounding motivating experiences is understood by referring to some of their psychological qualities such as psychological resilience and coping strategies with stressful experiences (Santos et al., 2021). According to the available evidence, one of the determinants of cognitive interpretations is resilient encounters. In this section, it is assumed that part of the difference in meaning creation for peripheral experiences can be understood through psychological resilience. In addition, people’s ways of coping with stressful experiences are also effective in using empowering interpretations or disempowering interpretations dimensions of cognitive interpretations (Hambour et al. 2018). A review of the research background shows that most of the researchers interested in the intellectual possibilities of the coping process theory have tried to study the positions of this theory by using each of the two causal methodologies of mediation and moderation. In sum, these findings of the present study, in line with the conceptual positions of coping process theory, show that predicting the preferred method of cognitive confrontation with peripheral demands through the functional characteristics of resilience variables and active confrontation in the context of information makes sense for other concepts such as mindfulness. In other words, in accordance with the realistic approach of coping process theory, the comprehensibility of different forms of people’s confrontations with surrounding stressful situations finds meaning in the informational context of a complex network of relationships between different interrelated constructs.

    Keywords: cognitive reappraisal, female adolescents, mindfulness, proactive coping, resilience
  • زهرا نوری*

    هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی بررسی رابطه ی سبک مدیریت مدرسه محور و تاب اوری با فرسودگی شغلی در معلمان مدارس ابتدایی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از کلیه معلمان ابتدایی شهر مشهد که بر اساس جدول مورگان تعداد نمونه 384 نفر براورد گردید.روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری تصادفی می باشد. به همین منظور برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سبک مدیریت مدرسه محور داوادی پور و همکارانش (2008)،پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ و جکسون (1981) ،پرسشنامه تاب اوریکانر و دیوید سون (2003) استفاده گردید. پس از جمع آوری اطلاعات نیز، برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی ، همبستگی و رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS 24 استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل نشان داد که سبک مدیریت مدرسه محور و تاب اوری با فرسودگی شغلی در معلمان مدارس ابتدایی رابطه وجود دارد (p< 0.05) .

    کلید واژگان: سبک مدیریت مدرسه محور, تاب اوری, فرسودگی شغلی, معلمان
    Zahra Noori *

    The purpose of this research was to investigate the relationship between school-oriented management style and resilience with job burnout in primary school teachers. The method of the current research was a correlational description. The statistical population of this research consisted of all primary teachers of Mashhad city, based on Morgan's table, the sample number was estimated to be 384 people. The sampling method in this research is random sampling. For this purpose, Davadipour et al.'s (2008) School Management Style Questionnaire, Meslech and Jackson's (1981) Job Burnout Questionnaire, and Tab Orikaner and Davidson's (2003) Questionnaire were used to collect information. After collecting the data, descriptive statistics, correlation and regression indicators were used to analyze the data using SPSS 24 software. The results of the analysis showed that there is a relationship between school-oriented management style and resilience with job burnout in primary school teachers (p<0.05).

    Keywords: School-oriented management style, resilience, job burnout, teachers
  • ستاره موسوی*
    زمینه ها و اهداف

    هدف این مطالعه، شناسایی و تبیین عوامل زمینه ساز برنامه درسی مبتنی بر تاب آوری و مهارتهای مورد نیاز معلمان مدارس ابتدایی بوده است.

    روش ها

    این پژوهش کاربردی بوده و از روش کیفی استفاده شده است. جامعه آماری جمعی از اساتید دانشگاه فرهنگیان (20 نفر استاد متخصص در زمینه مدیریت آموزشی و آموزش ابتدایی)، معلمان (20 نفر معلم نمونه در جشنواره الگوهای تدریس برتر) و متخصصان علوم تربیتی (20 نفر) در سال 1401 بودند، که به روش نمونه-گیری هدفمند 60 نفر از آنان انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری گردید. برای تعیین روایی مصاحبه از روایی محتوا استفاده شد و پایایی فرم مصاحبه با قرار دادن خلاصه مطالب و مقوله های تعیین شده در اختیار متخصصان بررسی شده است.

    یافته ها

    یافته های کیفی بر اساس گویه بندی و مقوله بندی تحلیل شد. طبق نتایج پژوهش، مهم ترین ویژگیهای مورد نیاز معلمان تاب آور شامل ویژگیهای شخصیتی (خودآگاهی بالا در تدریس مهارت حل مسئله و..)، دانش تخصصی معلم (کارآمدی تخصصی و..)، مهارت حرفه ای معلم (مهارتهای حل مسئله و..)، شیوه تدریس معلم (پرورش حس معنویت و ایمان و..)، تعامل (ارتباط همدلانه و..)، نظم و انضباط (کنترل مداری و..)، نظارت و ارزشیابی (خود نظارتی و..)، فضای کلاسی (نشاط و..)، فناوری آموزشی (فیلم های آموزشی و..) و مهمترین ویژگیهای عناصر برنامه درسی مبتنی بر تاب آور مشتمل بر اهداف (صراحت مهارت محوری)، محتوا (سازنده گرایی)، فعالیتهای یاددهی یادگیری (مهارتهای زندگی) و ارزشیابی می باشد.

    نتیجه گیری

    معلم تاب آور به مثابه مجری برنامه درسی می تواند بستری برای اجرای برنامه درسی کارآمد و اثربخش را ایجاد نماید.

    کلید واژگان: برنامه درسی, تاب آوری, معلم تاب آور, مهارتهای معلم, وظایف معلم
    Setareh Mousavi *
    Background and Objectives

    The purpose of this study was to identify and explain the underlying factors of curriculum based on resilience and skills needed by primary school teachers.

    Methods

    This research is applied and qualitative method is used. The statistical population was a group of Farhangian University professors (20 experts in the field of educational management and elementary education), teachers (20 exemplary teachers in the festival of superior teaching models) and educational science specialists (20) in 1401, who were sampled - Targeted recruitment of 60 of them were selected. Research data was collected through semi-structured interviews. To determine the validity of the interview, content validity was used, and the reliability of the interview form was checked by placing a summary of the content and the determined categories at the disposal of the experts.

    Findings

    Qualitative findings were analyzed based on itemization and categorization. According to the results of the research, the most important characteristics needed by resilient teachers include personality traits (high self-awareness in teaching problem-solving skills, etc.), teacher's specialized knowledge (specialized efficiency, etc.), teacher's professional skills (problem-solving skills, etc.). .), the teacher's teaching method (cultivation of spirituality and faith, etc.), interaction (empathic communication, etc.), discipline (oriental control, etc.), monitoring and evaluation (self-monitoring, etc.), classroom atmosphere (enthusiasm, etc.), educational technology (educational films, etc.) and the most important features of the elements of the curriculum based on resilience, including goals (candor, psychological science, skill-oriented), content (interdisciplinary and constructivism), The teaching activities are learning (interactions and teaching life skills) and evaluation (multiple approach).

    Conclusion

    A resilient teacher as a curriculum implementer can create a platform for implementing an efficient and effective curriculum, and finally, capable, resilient learners and cultivate the master.

    Keywords: Curriculum, Resilience, Resilience Teacher, Teacher Skills, Teacher Duties
  • هلما جهانتیغ، زهرا نیکمنش*، ثنا نوری مقدم
    زمینه و هدف
    این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تاب آوری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان انجام شد.
    روش
    روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 40 دانش آموز انتخاب و در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) گمارش شدند. گردآوری اطلاعات با پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسش نامه اشتیاق تحصیلی فردریکس و همکاران (2004) انجام شد. گروه آزمایش برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی 8 جلسه 2 ساعته (1 روز در هفته) دریافت کرد، اما برای آزمودنی‏ های گروه کنترل هیچ مداخل ه‏ای انجام نشد؛ در نهایت داده ها با روش‏ های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس (تک متغیری و چندمتغیری) با نرم‏ افزار آماری SPSS-v26 تحلیل شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر تاب آوری (48/73=F، 001/0=P و 69/0=Eta) و اشتیاق تحصیلی 14/11=F، 001/0=P و 37/0=Eta) تفاوت معناداری وجود دارد و پس از اجرای برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، تاب آوری و اشتیاق تحصیلی بهبود یافته است.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش به نظر می‏ رسد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می ‏تواند در بهبود تاب آوری و اشتیاق تحصیلی سودمند باشد.
    کلید واژگان: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی, تاب آوری, اشتیاق تحصیلی, دانش آموزان
    Hellema Jahantigh, Zahra Nikmanesh *, Sana Noori Moghadam
    Background and Aim
    This research investigated the effectiveness of Mindfulness-Based Cognitive Therapy (MBCT) on the resilience and academic motivation of high school students.
    Methods
    The study employed a quasi-experimental design with pre-test and post-test involving two groups (experimental and control). The statistical population comprised students enrolled in the second year of high school (tenth grade of humanities) during the academic year 2022-2033 in Zabol City. Using convenience sampling, 40 students were selected and assigned into experimental and control groups (n=20). Data were collected using the Connor-Davidson Resilience Scale (CD-RISC; 2003) and the Academic Motivation Scale (AMS; Fairchild et al., 2004). The experimental group received 8-session Mindfulness-Based Cognitive Therapy, with each session lasting 2 hours and weekly, while no intervention was conducted for the control group. Data analysis was performed with descriptive statistics and analysis of covariance (univariate and multivariate) using SPSS-26 software.
    Results
    The Results revealed significant differences between the experimental and control groups in terms of resilience (F=73.48, p=0.000, η²=0.69) and academic motivation (F=11.14, p=0.000, η²=0.37). Following the implementation of Mindfulness-Based Cognitive Therapy, both resilience and academic motivation showed improvement.
    Conclusion
    Considering the research findings, it is evident that Mindfulness-Based Cognitive Therapy (MBCT) was beneficial in enhancing resilience and academic motivation. This study contributes to the understanding of the potential positive impact of mindfulness-based interventions on the resilience and academic motivation of high school students.
    Keywords: Mindfulness-based cognitive therapy, Academic motivation, Resilience, Students
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال