فهرست مطالب

مطالعات بین رشته ای در آموزش - سال سوم شماره 2 (پیاپی 7، تابستان 1403)

نشریه مطالعات بین رشته ای در آموزش
سال سوم شماره 2 (پیاپی 7، تابستان 1403)

  • تاریخ انتشار: 1403/08/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • امید صفری*، غلامرضا صفری صفحات 5-16

    هدف از این تحقیق تعیین ارتباط بین رشد حرفه ای و اعتبار سازمانی با درگیری شغلی در معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان ممسنی بود. این تحقیق کاربردی و از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق، تمامی مقطع متوسطه اول شهرستان ممسنی به تعداد 301نفر بود، که از این تعداد 170 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای با محقق همکاری کردند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد اعتبار سازمانی سرمد و همکاران (1390)، رشد حرفه ای آکفیلت و کوت (2005) و درگیری شغلی قنبری و همکاران (1394) بود. برای توصیف داده ها از روش های آمار توصیفی و برای تجزیه استنباطی داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین رشد حرفه ای و اعتبار سازمانی با درگیری شغلی رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت و همچنین نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که رشد حرفه ای و اعتبار سازمانی قابلیت پیش بین معنادار درگیری شغلی آزمودنی ها را دارد (01/0 ≤p).

    کلیدواژگان: رشد حرفه ای، اعتبار سازمانی، درگیری شغلی، معلمان، شهرستان ممسنی
  • اسماعیل دویران* صفحات 17-38
    پیشینه و اهداف

    هم افزایی الگویی آموزشی برگرفته از رویکرد ساختن گرا است که بنیاد اصلی آن مبتنی بر برنامه ریزی گروهی و مشارکتی است. الگوی هم افزایی در آموزش دروس مکان محور به دلیل ساختار داده مکانی آن، بیشترین کاربرد را دارد. بنیاد دروس مکان محور مبتنی بر محتوای جغرافیایی است.

    روش ها

    این پژوهش با روش تفسیری مبتنی بر گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای اسنادی به بررسی روش هم افزایی آموزش دروس مکان محور رشته آموزش علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان پرداخته است.

    یافته ها

    یافته ها نشان می دهد الگوی هم افزایی با اهرم مشارکتی خودراهبر، با تاکید بر کار گروهی دانشجو و تسهیل گری مدرس، می تواند در یادسپاری و تصویرسازی ذهنی داده های مکانی به شیوه موثری عمل نماید. پیاده سازی مدل هم افزایی متناسب با مراحل خود، به صورت گام به گام می باشد؛ بدین گونه که مدرس به عنوان تسهیل گر با توان هدایت گر، مشارکت محور، دانش گرا، اعتمادساز، انسجام بخش و هم افزا عمل می نماید.

    نتیجه گیری

    هم افزایی با هدایت مدرس به شیوه خودراهبری گروهی با طی مراحل گروه بندی، تعریف، تسهیل گری، ایجاد هم افزایی، اعتباریابی، طبقه بندی، چرخش مفاهیم، اشتراک گذاری و ارزیابی، مطالب درسی مکان محور را آموخته، با تصویرسازی ذهنی، یادسپاری پایدار آن را کسب می کند.

    کلیدواژگان: سازنده گرا، آموزش، سینرگوژی، علوم اجتماعی، مکان محور
  • زهره حمزه لو* صفحات 39-56
    این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد طرح شهاب در بهبود روند راهنمایی و هدایت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه در شهر ارومیه انجام شد. این مطالعه از نوع کاربردی بود و با استفاده از رویکرد ترکیبی (کمی و کیفی) انجام گرفت.در بخش کمی، طرح تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری شامل مدیران، معلمان و دانش آموزان مقطع متوسطه در شهر ارومیه بود و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 10 مدرسه و در هر مدرسه مدیر، 10 معلم و 20 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده های کمی استفاده شد.در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوای کیفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته برای شناسایی چالش ها و موانع اجرای موثر طرح شهاب بهره گرفته شد.نتایج نشان داد که طرح شهاب تا حد زیادی در بهبود روند راهنمایی تحصیلی دانش آموزان موفق بوده است. اما در زمینه بهبود هدایت تحصیلی دانش آموزان، عملکرد آن تا حدودی مطلوب ارزیابی شد. همچنین، چالش هایی مانند کمبود زیرساخت های فناورانه، کمبود منابع مالی، آموزش ناکافی معلمان و مقاومت برخی از دانش آموزان و والدین در پذیرش طرح شهاب شناسایی شد.در مجموع، یافته های این پژوهش نشان داد که برای ارتقای عملکرد طرح شهاب در تمامی ابعاد، توجه به رفع چالش ها و تقویت زیرساخت ها و آموزش کارکنان از ضروریات است.
    کلیدواژگان: طرح شهاب، راهنمایی تحصیلی، هدایت تحصیلی، دانش آموزان، چالشها و موانع، راهکارها
  • غفار کریمیان پور*، شهلا حسینی، مینو امرالهی بیوکی، مدینه سهرابی صفحات 57-72

    این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی احساس تعلق به مدرسه در رابطه بین تعامل معلم-دانش‏آموز و تاب‏آوری تحصیلی در بین دانش‏آموزان متوسطه دوم طراحی شد. روش پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش‏آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان ثلاث باباجانی به تعداد 430 نفر بود که تعداد 205 نفر با استفاده از روش نمونه‏گیری دردسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده‏ها از پرسش نامه تعامل معلم-دانش‏آموز موری و زواک (2011)، پرسش نامه احساس تعلق به مدرسه بری، بتی و وات (2004) و پرسش نامه تاب‏آوری تحصیلی مارتین (2006) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده‏ها از روش‏های آمار توصیفی و استنباطی تحت نرم‏افزار اس پی اس اس نسخه 23 و برای بررسی برازش مدل پژوهش نیز از نرم‏افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج تحلیل داده‏ها نشان داد تعامل معلم-دانش‏آموز بر تاب‏آوری تحصیلی تاثیر مثبت و مستقیم دارد، احساس تعلق به مدرسه بر تاب‏آوری تحصیلی تاثیر مثبت و مستقیم دارد و تعامل معلم-دانش‏آموز بر احساس تعلق به مدرسه تاثیر مثبت و مستقیم دارد؛ همچنین تاب‏آوری تحصیلی در رابطه بین تعامل معلم-دانش‏آموز و تاب‏آوری تحصیلی نقش میانجی دارد؛ بنابراین می‏توان گفت که تعامل معلم-دانش‏آموز و احساس تعلق به مدرسه از متغیرهای مهم و موثر بر تاب‏آوری تحصیلی است که لازم است مورد توجه پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت قرار گیرد و برای طراحی اقدامات پیشگیرانه در جهت افزایش تاب‏آوری تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: تعامل، معلم، دانش آموز، احساس تعلق، تاب آوری، مدرسه
  • ثریا قوره جیلی* صفحات 73-108
    زمینه و هدف
    چالش عمده ای که معلمان تازه کار با آن مواجه هستند، ناتوانی آنها برای حفظ کنترل کلاس درس است و رایج ترین درخواست معلمان برای کمک بیشتر با مدیریت کلاس درس ارتباط دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی مدیریت کلاس اثربخش به روش فراترکیب برای مدارس ابتدایی بود.
    روش
    این پژوهش با رویکردی کیفی و به روش فراترکیب انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل تمامی مطالعات و گزارش های پژوهشی اعم از مقالات و پایان نامه های فارسی و انگلیسی مرتبط با حوزه مدیریت اثربخش در کلاس درس بود. برای نمونه گیری، 140 مقاله با استفاده از کلیدواژه های مرتبط و از طریق پایگاه های علمی معتبر و مرور یافته های پژوهش در سال های  1970 م. تا 2023 م. انتخاب شد و نمونه گیری در ابتدا با مطالعه 350 پژوهش آغاز شد و در مرحله اول پس از بررسی عناوین مطالعات، 97 مطالعه که نامرتبط با پژوهش حاضر بود، حذف شدند و 253 مطالعه باقی ماند. در مرحله دوم چکیده مطالعات مورد بررسی قرار گرفت و 73 مطالعه نامرتبط با پژوهش حاضر حذف شدند و 183 مطالعه باقی ماند؛ سپس در مرحله آخر بعد از بررسی محتوا، 43 مطالعه نامرتبط با پژوهش حاضر حذف شدند و درنهایت 140 واحد مطالعاتی انتخاب و بررسی شد. برای کسب قابلیت اعتبار، کلیه کدگذاری ها و طبقات اولیه به خبرگان (اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران) ارسال و از نظرات تاییدی و تکمیلی آنها در کلیه مراحل کار در جهت پیاده سازی، کدگذاری و تدوین مدل مفهومی استفاده شد و درنهایت، برای تجزیه وتحلیل کیفی داده های پژوهش حاضر از کدگذاری 3 مرحله ای اشتراوس و کوربین (1395) استفاده شد.
    یافته ها
    بنابر یافته های به دست آمده در این پژوهش، مدلی مفهومی از مدیریت کلاس در مدارس ابتدایی براساس اصول و راهبردهایی اثربخش ترسیم شد. نتایج نشان داد که مدل شامل 4 دسته اصول مدیریت اثربخش و 2 دسته راهبرد مدیریت اثربخش است؛ اصول اثربخش شامل توسعه فردی (خوداثربخشی، خودنظارتی، خویشتن داری، مهارت ارتباطی، خودباوری، خودمدیریتی، تصمیم گیری مستقلانه)؛ تامین نیازهای روان شناختی (توانمندی در روابط انسانی، داشتن استقلال، قابلیت ها و شایستگی ها)؛ حقوق فردی و جمعی (تعهدپذیری، احترام به حقوق فردی و دیگران)؛ ارتقای موفقیت تحصیلی (تشویق، رشد و موفقیت تحصیلی، فرصت برابر آموزشی، احساس دل بستگی) و راهبردهای مدیریت اثربخش (ایجاد جو حمایتی، مدیریت استرس، تفویض اجرای امور کلاس، شناخت دانش آموزان و توجه به آنها، گرایش به مشارکت در یادگیری، طراحی دستیابی به موفقیت، آموزش مهارت های کاربردی، تعیین اهداف، حق رای و انتخاب) به راهبردهای تقویتی (انگیزش، مباحثه و مناظره، جلسه کلاسی دانش افزایی، سنجش رفتار، تصمیم گیری مشارکتی) طبقه بندی شد.
    نتیجه گیری
    براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت با تقویت راهبردهای اثربخش مدیریت کلاس معلمان، رشد و موفقیت دانش آموزان فراهم می گردد. با به کارگیری نتایج این مطالعه می توان به فهم بهتری از اصول مدیریت کلاس اثربخش در مدارس دست یافت و درنهایت، به توسعه و پیشرفت دانش آموزان کمک کرد.
    کلیدواژگان: روش، متاسنتز، مدل، مدیریت کلاس، دوره ابتدایی
  • مهران عزیزی محمودآباد*، سید یوسف رسولی، زینب غریبی بیدستانی، فاطمه رازبانیان، پردیس میرزایی صفحات 109-132
    حل مسئله از ارکان مهم آموزش ریاضی است و توسط شورای ملی معلمان ریاضی به عنوان هسته اصلی آموزش ریاضی معرفی شده است. پژوهش های اخیر در حوزه آموزش ریاضی و روان شناسی نشان داده اند که بازنمایی های ریاضی به ویژه بازنمایی طرح واره ای نقش مهمی در تسهیل فرایند حل مسئله ایفا می کند. هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیلی متغیرهای فردی ازجمله توانمندی روانی-حرکتی، درک مطلب شنیداری، استقلال از زمینه و توانایی فضایی_دیداری در ارتباط با بازنمایی های طرح واره ای و توانایی حل مسائل (معمولی و غیرمعمولی) می باشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات رابطه ای-هم بستگی است .نمونه پژوهش با استفاده از نرم افزار جی-پاور برابر با 720 نفر از کلیه دانش آموزان پایه ششم مدارس شهرستان بویراحمد است که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون مقیاس شایستگی ریاضی کودکان اوترخت، آزمون نقشینه فلانگان، آزمون شکل های نهفته، آزمون اجزاء فلانگان و آزمون درک مطلب خواندن کورپلاتی بوده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها در این پژوهش، از تحلیل زیرگروه استفاده شده است. نتایج نشان داد که توانمندی روانی-حرکتی، درک مطلب شنیداری، استقلال از زمینه و توانایی فضایی-دیداری در پیوند با بازنمایی طرح واره ای و توانایی حل مسائل غیرمعمولی ریاضی (هر کدام در برخی مولفه ها) نقش تعدیلی دارد؛ ولی این متغیرها در عملکرد دانش آموزان در پاسخ گویی به مسائل معمولی (به جز در تعداد اندکی از مولفه های برخی متغیرهای خاص) تفاوتی ندارند.
    کلیدواژگان: حل مسئله، بازنمایی های طرحواره ای، توانمندی روانی حرکتی، درک مطلب شنیداری، استقلال از زمینه، توانایی فضایی-دیداری
|
  • Omid Safari *, Gholamreza Safari Pages 5-16

    The purpose of this research was to determine the relationship between professional growth and organizational credibility with job involvement in teachers of the first secondary level of Mamsani city. This research was applied and descriptive and correlational. The statistical population of this research was all the first high school students of Mamsani city with the number of 301 people, of which 170 people cooperated with the researcher as a sample and by cluster random sampling method. The tools of data collection were the standard questionnaires of organizational credibility by Sarmad et al. (2013), professional growth by Akfilt and Kot (2005) and job involvement by Ghanbari et al. (2014). Descriptive statistics methods were used to describe the data, and Pearson''''''''s correlation coefficient and regression statistical methods were used to analyze the data. The results of the research showed that there was a positive and significant relationship between professional growth and organizational credibility with job engagement, and also the results of the research showed that professional growth and organizational credibility have the ability to significantly predict the job engagement of subjects (P ≤ 0.01).

    Keywords: Professional Growth, Organizational Credibility, Job Conflict, Teachers, Mamsani City
  • Esmaeil Daviran * Pages 17-38

    Synergogy is an educational model derived from the constructivist approach, whose main foundation is based on group and collaborative planning. Synergogy is the most used model in teaching place-based courses because of its spatial data structure. The foundation of such courses is based on geographic content. This research, with an interpretative method based on gathering information from library-documentary sources, has investigated the synergistic method of teaching place-based courses in social science education at Farhangian University. The findings show that the synergistic model with the collaborative lever of the leader as well as the emphasis on the student's working group and the teacher's facilitation, can work effectively in memorizing and mentally visualizing spatial data. The synergy model recommends a step-by-step fashion through which the teacher acts as a facilitator with guiding, participation-oriented, knowledge-oriented, trust-building, cohesive and synergistic ability. Through the stages of grouping, definition, facilitation, synergization, validation, classification, rotation of concepts, sharing and evaluation, the student in a self-directed way, would learn the place-oriented course materials and by mental imagery, he could memorize them permanently. Synergogy model is the most effective educational model for sustainable learning of subjects on a general scale for all courses and on a special scale for spatial courses.

    Keywords: Constructivist, Education, Synergy, Social Sciences, Place-Oriented
  • Zohreh Hamzehlou * Pages 39-56
    Background and Objectives
    T his research was conducted with the aim of evaluating the performance of Shahab project in improving the process of guidance and academic guidance of high school students in Urmia.
    Methods
    This study was of an applied type and was mixed using a combined approach (quantitative and qualitative). In the quantitative part, the research design was descriptive-survey. The statistical population included principals, teachers, and secondary school students in Urmia city, and 10 schools were selected by multi-stage cluster sampling method, and in each school, the principal, 10 teachers, and 20 students were selected as samples. A researcher-made questionnaire was used to collect quantitative data. In the qualitative part, the method of qualitative content analysis and semi-structured interviews were used to identify the challenges and obstacles to the effective implementation of the Shahab project. The results showed that the Shahab project greatly improved the process of academic guidance. Students have been successful. But in terms of improving the academic guidance of students, its performance was evaluated as favorable.
    Findings
     Also, challenges such as lack of technological infrastructure, lack of financial resources, insufficient training of teachers and the resistance of some students and parents in accepting the Shahab project were identified.
    Conclusion
    Overall, the findings of this research showed that in order to improve the performance of the Shahab project in all dimensions, attention should be paid to Solving challenges and strengthening infrastructure and training employees are essential.
    Keywords: Shahab Project, Academic Guidance, Students, Challenges, Obstacles, Solutions
  • Ghaffat Karimianpour *, Shahla Hosseini, Mino Amrollahi Bioki, Madineh Sohrabi Pages 57-72

    This research aimed to investigate the mediating role of the sense of belonging to school in the relationship between teacher-student interaction and academic resilience among secondary school students. This descriptive study was correlational, using structural equation modeling. The statistical population included 430 male students in the second secondary level in Salas Babajani city, from which 205 were selected using an available sampling method. Data were collected using the Teacher-Student Interaction Questionnaire developed by Murray and Zwak (2011), the School Belonging Questionnaire by Barry, Betty, and Watt (2004), and the Academic Resilience Questionnaire by Martin (2006). Descriptive and inferential statistical methods were used to analyze the data with SPSS version 23 software, and PLS software was used to check the fit of the research model. The results showed that teacher-student interaction has a positive and direct effect on academic resilience, the sense of belonging to school has a positive and direct effect on academic resilience, and teacher-student interaction has a positive and direct effect on the sense of belonging to school. Additionally, academic resilience mediates the relationship between teacher-student interaction and academic resilience. Therefore, it can be concluded that teacher-student interaction and a sense of belonging to school are important and effective variables for academic resilience. These factors should be considered by researchers in the field of education to design preventive measures aimed at increasing academic resilience.

    Keywords: Interaction, Teacher, Student, Sense Of Belonging, Resilience, School
  • Soraya Ghorehjili * Pages 73-108
    Objective
    The major challenge faced by novice teachers is their inability to maintain classroom control, and the most common request from teachers for more help is related to classroom management. The main objective of the present study was to develop a conceptual model of effective classroom management using the metasynthesis method for elementary schools.
    Method
    This study was conducted with a qualitative approach and using the metasynthesis method. The research population included all studies and research reports, including Persian and English articles and theses, related to the field of effective classroom management. For sampling, 140 articles were selected using relevant keywords and through reputable scientific databases and a review of research findings from 1970 to 2023. Sampling initially began with the study of 350 studies. In the first stage, after reviewing the titles of the studies, 97 studies that were unrelated to the present study were eliminated, leaving 253 studies. In the second stage, the abstracts of the studies were reviewed and 73 studies unrelated to the present study were excluded, leaving 183 studies. Then, in the last stage, after reviewing the content, 43 studies unrelated to the present study were excluded, and finally 140 study units were selected and reviewed. To gain credibility, all initial codings and categories were sent to experts who were faculty members of the University of Tehran, and their confirming and supplementary comments were used in all stages of the work to implement, code, and compile the conceptual model. Strauss and Corbin's (2016) 3-stage coding was used for qualitative analysis of the data of the present study.
    Findings
    Based on the findings obtained in this study, a conceptual model of classroom management in elementary schools was drawn based on effective principles and strategies. The results showed that the model includes 4 categories of effective management principles and 2 categories of effective management strategies: Effective principles include: personal development (self-efficacy, self-monitoring, self-control, communication skills, self-confidence, self-management, independent decision-making); meeting psychological needs (ability in human relations, independence, capabilities and competencies); individual and collective rights (commitment, respect for individual and others' rights); promoting academic success (encouragement, academic growth and success, equal educational opportunity, feeling of attachment); and effective management strategies were classified as (creating a supportive atmosphere, stress management, delegating classroom management, recognizing students and paying attention to them, tendency to participate in learning, designing to achieve success, teaching practical skills, setting goals, voting and choosing); and reinforcement strategies (motivation, discussion and debate, knowledge-enhancing class meeting, behavior assessment, participatory decision-making).
    Conclusion
    Based on the findings, it can be concluded that by strengthening teachers' effective classroom management strategies, students' growth and success are provided. By applying the results of this study, a better understanding of the principles of effective classroom management in schools can be achieved and ultimately help students' development and progress.
    Keywords: Metasynthesis, Method, Model, Class Managemen, Elementary School
  • Mehran Azizi Mahmoodabad *, Seyed Yousef Rasoly, Zainab Gharibi Bedistani, Fatemeh Razbanian, Pardis Mirzaei Pages 109-132
    Problem solving is one of the major factors in teaching mathematics and has been introduced by the National Council of Mathematical Teachers (2000) as the core of math education. Recent studies in the field of mathematical education and psychology have shown that math representation, especially the schematic representation plays an important role in facilitating problem-solving process. The purpose of this study was to examine the moderating role of individual variables such as psychomotor competency, auditory comprehension, field independency and spatial-visual ability in relation to schematic representation and problem-solving Ability (usual and unusual). The current research is a relational-correlation type of research .The research sample was 720 students from all sixth grade students of Boyer-ahmad cities' schools selected by simple Cluster random sampling method using G-POWER software. The research tools were Utrecht Mathematical Competence Scale, Flanagan pattern Test, group embedded figure Test, Flanagan Component Test, and Korpilahti Listening Comprehension test. Subgroup analysis was used to analyze the data in this research. The results suggest that psychomotor competency, auditory comprehension, field independency and visual - spatial ability have moderating role in relation to schematic representation and unusual problem-solving ability in math (Each in some of the components (, but these variables have no difference on The performance of students in responding to usual questions (Except for a few of the components in the special category).
    Keywords: Problem-Solving, Schematic Representation, Psychomotor Competency, Auditory Comprehension, Field Independency, Visual- Spatial Ability